مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
نظریه زمینه ای
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۲
39 - 53
حوزه های تخصصی:
گردشگری می تواند با تغییر مولفه های مکانی مقاصد گردشگری، بر حس مکان ساکنین محلی تاثیرگذار باشد و از آنجا که موفقیت صنعت گردشگری نیازمند ادراک مثبت جامعه میزبان است، این موضوع در سال های اخیر مورد توجه قرارگرفته است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا به واکاوی اثرات گردشگری بر حس مکان در شهر لواسان بپردازد. دراین راستا، پارادایم روشی پژوهش برساختی-تفسیری، روش شناسی آن کیفی و رویکرد مورد استفاده نظریه زمینه ای می باشد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و ترکیب دو راهبرد نمونه گیری گلوله برفی و نمونه گیری نظری و از طریق مصاحبه با 36 نفر از جامعه میزبان انجام شده است. داده های گردآوری شده درقالب 21 مقوله فرعی، 10مقوله اصلی و سرانجام مقوله محوری، کدگذاری و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد رشد سریع گردشگری به دلیل موقعیت ویژه مکانی ، موجب تغییرات سریع مکانی و ادراکی از مولفه های معنایی مکان به ویژه معناهای احساسی و نمادین دراین مقصد شده که دستیابی به انطباق را برای جامعه محلی با مشکل روبرو ساخته است. این عوامل دربستر شرایط زمینه ای، باعث کنش هایی شده که حاصل آن کنش و نگرش منفی نسبت به گردشگران است و از دست رفتن پیوندهای هویتی و عاطفی با مکان منجربه کاهش حس مکان وکاهش حمایت از پدیده گردشگری شده است.
هویت یابی واقعی- وانمودی دختران در سیالیتِ فضای مجازی: مطالعۀ کیفی دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش فضای مجازی و رسانه ای شدن فضای فرهنگی، هویت یابیِ افراد نیز دگرگون شده است. از منظر جامعه شناختی، تحلیلِ نمود هویتی زنان در فضاهای مجازی که آزادی کمتری در فضاهای «واقعی» سنتی برای ابراز هویت خود دارند، اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا فضای مجازی ظرفیت بیشتری برای خلق و بازنمایی هویت مطلوب و آرمانی دارد. به علاوه، استفاده از رویکردهای کیفی برای فهم عمق و سیالیت فرایند هویت یابی سودمندتر است. ازاین رو، مقاله پیش رو فرایند هویت یابیِ 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه یاسوج در فضای مجازی را با رویکردی کیفی واکاوی کرده است. تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه بدون ساختار و نیمه ساختاریافته بوده است. روش نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و با حداکثر تنوع؛ راهبرد تحلیل داده ها کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی بوده است. بر اساس ماهیت مضامین مصاحبه ها، علل، بسترها و پیامدهای استفاده این دختران از فضای مجازی ذیل ده مقوله محوریِ «ماهیت ارتباط، ابراز جنبه های متفاوت خود، استفاده هدفمند جهت تأمین نیازها و خدمات متنوع، ارضای تمایلات روحی فیزیولوژیک، پرکردن اوقات فراغت، ضعف شخصیت روانی و مهارتی، نابسامانی زندگی خانوادگی، خودهای متفاوت ارائه شده در فضای مجازی، قابلیت های فضای مجازی در زندگی مدرن و دامنه آسیب های فضای مجازی» تحلیل شدند. در سطحی انتزاعی تر، می توان گفت مقوله هسته «فضای مجازی پژواکِ فضای واقعی و جولانگاه خودهای واقعی وانمودی» بازتاب دهنده روند هویت یابی دختران موردمطالعه در فضای مجازی است که ناشی از تأثیر دوسویه ویژگی های روان شناختی فیزیولوژیک اجتماعیِ دختران و شرایط زیست فرهنگی اجتماعیِ آنان در فضای واقعی جامعه است.
نظام روابط اجتماعی و فرهنگ کار در بین مکانیکی های همدان: مطالعه موردی خیابان چَپَرخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر میدان عمل نیروهای اجتماعی متعددی است. شهر معاصر ایرانی بیشتر شهر - ماشین است. تمامی شهرها اعم از کلان شهر یا روستا - شهرها مملو از خودرو و خدمات مرتبط با آن است. افراد شاغل در بخش خدمات خودرو به دلیل دارا بودن ویژگی های مشابه فرهنگی و تمایز با سایر بخش های جامعه و همچنین فرهنگ مسلط در یک میدان جغرافیای خاصی گرد هم آمده و در طول زمان خرده فرهنگی را تولید کرده اند. چاپارخانه همدان به عنوان یک فضای شهری دربردارنده فعالیت ها و خدمات مربوط به خودرو (مکانیکی، صافکار، نقاش و لوازم یدکی فروشان و...) است. این خدمات در تقسیم بندی های اقتصادی جزء بخش غیررسمی قرار دارند و جمعیت بالایی در این حوزه مشغول فعالیت هستند. این بستر جغرافیایی نظام روابط اجتماعی و هنجارهای خود را تولید می کند که وارد شوندگان باید قواعد آن را بپذیرند و از آن تبعیت کنند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام روابط اجتماعی و فرهنگ کار (نظام استاد - شاگردی) مسلط چاپارخانه با استفاده از روش های کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در نظام استاد- شاگردی دو الگو ”اقتدار استادکار“ و ”روابط اجتماعی تعاملی“ بر نظام اجتماعی مسلط است. الگوی اول مبتنی بر اقتدار استادکار برای حفظ شاکله کاری بر اساس فاصله میان سرمایه های سه گانه شاگرد و استاد شکل می گیرد و در بستر مداخله گرهای گوناگون دو نمود ”اقتدار عیان“ و ”اقتدار پنهان“ استادکار را سبب می شود. الگوی دوم در حوزه مشاغل خانوادگی و انواع مشاغل مرتبط با لوازم یدکی فروشی قابل مشاهده است.
تبیین دلیلی- سازوکار تولید فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری (موردپژوهی: کرانۀ جنوبی دریای کاسپین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دخالت عوامل چندگانه، به پیچیدگی کوشش های برنامه ریزی برای برقراری توازن میان خواست ها و منابع می انجامد. بی تردید، این امر در زمین های با ارزشِ محیط طبیعی اهمیتی دوچندان می یابد. زیرا، با افزایشِ مطلوبیت محیطی، تقاضا برای استقرار فعالیت های گوناگون انسانی افزایش یافته و ضمن مواجهه با کمبود منابعِ با ارزش محیطی، کوشش های برنامه ریزانه با تنش های بیشتری برای تأمین خواست عمومی و نگهداشت میراث طبیعی به جای مانده، رو به رو می شوند. این چالش، گاه در قالب فضاهایی بازنمون می شود که در جلوه های کالبدی، فضای انحصاری به شمار می روند. از آنِ خود ساختنِ فضاهای عمومی-همچون زمین های ساحلی و یا زمین هایِ با ارزشِ ملی- به ویژه در نواحیِ ساحلیِ پیراشهری، جریانی است که هم در کشورهای بیشتر توسعه یافته و هم در جوامع کمتر توسعه یافته قابل مشاهده است. در شرایطی که در ظاهر امر، این فرایند در تمامی جوامع یکسان جلوه می کند، در چرایی زمینه ایِ این پدیده اما، سازوکارهای مولد و محرک شکل دهنده، رفتاری متمایز دارند. پژوهش حاضر می کوشد به پرسش چرایی تولید فضاهای انحصاری پاسخ دهد و سازوکارهای مولد این نوع فضا را تبیین کند. با اختیارِ رویکرد تفسیرباوری انتقادی و با به کارگیریِ روشِ نظریه زمینه ایِ ساخت باور، یافته ها نشان دهنده نقشِ شش انگاشت کلیدی شاملِ «کاستی در چارچوب نهادی رسمی»، «تعارض قدرت»، «اقتصاد سیاسیِ غیرمولد»، «فرهنگ پشتیبان انحصار»، «ساختارِ فضایی مولد انباشتِ بهره» و «بهره جویی توده ای» در سازوکارهای شکل گیری فضای انحصاری در نواحی ساحلیِ پیراشهریِ مورد مطالعه است که برون داد آن، ویران گری محیطی در قالبِ جدائی گزینی فضایی، افتِ کیفیت فضایی درون شهری، تخریب منابع و چشم اندازهای طبیعی و غیره بازنمون شده است.
برساخت اجتماعی پروبلماتیک حضور داغدیده در گورستان، به سوی یک نظریۀ زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ همواره بخشی انفکاک ناپذیر از زندگی بشر بوده است. بشر برای قابل تحمل ساختن مرگ به مذهب، فلسفه، علم و هنر متوسل شده است. پژوهش های تاریخی و مردم شناختی، نقش فرهنگ بر واکنش انسان ها نسبت به مرگ را تأیید کرده اند. در همین راستا آیین های خاکسپاری و تدفین که تا حدودی تحت تأثیر فرهنگ و مذهب هستند، به عنوان نخستین جلوه اجتماعی ماتم در به هم پیوستگی شبکه حمایتی در کنار داغدیدگان و تسهیل پذیرش فقدان حائز اهمیت هستند. در مقاله حاضر برای دستیابی به فهمی عمیق از فرایند حضور و کنش های داغدیدگان در گورستان، به عنوان یکی از حوزه های اساسی تاثیرگذار در زندگی آنها و نقش آن در گذر از داغدیدگی، با طراحی نظریه زمینه ای به گردآوری داده ها از داغدیدگان درجه یک، در بستر شهر یزد اقدام شد. بنابراین مصاحبه هایی عمیق با داغدیدگان فقدان های غیر منتظره، که حداقل چهار ماه و حداکثر چهار سال از فوت عزیز یا عزیزانشان می گذشت، انجام شد. در این مسیر با تحلیل خط به خط گزاره ها در سه فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 24 مقوله اصلی و یک مقوله هسته تحت عنوان برهم کنش واسازانه داغدیده/متوفی در گورستان برساخت شد. پدیده مرکزی این مقاله پروبلماتیک حضور در گورستان بود که داغدیدگان در واکنش به آن، استراتژی هایی متفاوتی را اتخاذ می کردند. برساخت زندگی در گورستان، مکانیسم جایگزینی مکانی خیرات، مدیریت حضور و غیره از جمله استراتژی های آنها در پاسخ به پدیده مرکزی بوده است. اتخاذ این استراتژی ها، پیامدهای منفی و مثبتی همانند تنظیم عواطف، تشدید بیماری ها و سازگاری با اپوخه گورستان را برای آنان به ارمغان آورده است.
بازسازی محله ی بازار پس از زلزله ی سال 1382 بم با رویکرد خاطره ی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال رخداد زمین لرزه ها، نقش خاطره ی جمعی در فرایند بازسازی، کمتر مورد توجه واقع شده است. پس از سانحه، به دلیل محدودیت زمان، تمام تلاش ارگان ها معطوف به سرعت بخشیدن به بازسازی کالبدی در حداقل زمان است که این امر کیفیت را فدای کمیت می کند. در این میان، بازسازی محله ی بازار در شهر بم، با توجه به ویژگی های منحصربه فرد آن موضوعی درخور مطالعه است. مقاله حاضر با به کارگیری روش تحقیق کیفی نظریه ی زمینه ای، به بررسی بازسازی محله ی بازار بم از منظر خاطره ی جمعی می پردازد. بدین منظور، داده های موردنیاز، از طریق مصاحبه ها ی عمیق گردآوری شدند. جهت تحلیل داده ها، مجموعه ا ی از رویه ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی به کار گرفته شد. این مقاله، دو مدل مفهومی را به منظور شناسایی "مؤلفه های اصلی خاطره جمعی" معرفی می کند. در مدل مفهومی اول، "کالبد"، "فعالیت" و "تصورات" و در مدل مفهومی دوم، "زمان" و "مکان"، عوامل اصلی خاطره جمعی می باشند. این تحقیق بر ضرورت توجه به باززنده سازی خاطرات جمعی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های بازسازی تأکید می کند. یافته های پژوهش، رویکرد بازسازی از منظر خاطره جمعی را برای برنامه ریزی های آینده ی بازسازی در محیط های مشابه پیشنهاد می نماید؛ مقصود از این رویکرد، نه پاک کردن گذشته و نه تکرار و تقلید کورکورانه آن است.
شناسایی علل عدم تحقق کاربری های پیشنهادی در طرح های توسعه شهری ایران با استفاده از نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی برنامه ریزی کاربری زمین درپژوهش های مختلف نشان از عدم موفقیت آن ها داشته است و ضرورت بازنگری در محتوا و روش برنامه ریزی را آشکار می سازد. در این مقاله شناسایی علل عدم تحقق کاربری زمین در طرح های پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفته تاست. در اینجا روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای به کار گرفته شده تا برخلاف مطالعات گذشته از اظهار نظرات سلیقه ای اجتناب شود. اطلاعات مورد نیاز در این روش به صورت مصاحبه عمیق گردآوری شده است. نمونه گیری به روش هدفمند از نوع گلوله برفی و به تعداد 14 نفر از مطلع ترین افراد در گروه های متنوعی از مدیران شهری، مشاوران تهیه کننده طرح و اساتید دانشگاه انجام شده است. نتایج تحلیل نشان از 11 علت مختلف مؤثر در عدم تحقق کاربری زمین دارد که بیش از 50 درصد مشکلات مربوط به سه علت مهم تصمیم گیری ها و عملکرد غیر نظام مند و نادرست مدیران شهری، تراز مالی منفی شهرداری و کسب درآمد از طریق تخلف نسبت به پیشنهادات طرح و عدم واقع بینی در برنامه ریزی و ارائه پیشنهادات غیر منطقی می-باشد. در ادامه با استفاده از تئوری زمینه ای شرایط زمینه ای موثر، شرایط تداوم این روند حاضر و پیامدهای ناشی از ادامه روند موجود شناسایی شده است.
کندوکاوی در بسترهای خانوادگی و پیامدهای پدیده اعتیاد در بین مردان در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
170-145
هدف: هدف پژوهش حاضر کندوکاوی در بسترهای خانوادگی و پیامدهای پدیده اعتیاد در بین مردان در شهر اهواز بود. روش: از روش کیفی نظریه زمینه ای استفاده شد که ابتدا از طریق نمونه گیری هدفمند و سپس روش نظری با 18 نفر از مردان مصرف کننده مواد مخدر که در کمپ ترک اعتیاد اهواز حضور داشتند، مصاحبه ی عمیق صورت گرفت. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و گزینشی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج شامل 6 مقوله اصلی شامل اختلال در زیست اقتصادی خانواده، استیصال فرهنگی، بافت اجتماعی اعتیادخیز، عوامل ساختاری تسهیل کننده مصرف مواد، اعتیاد به مثابه یک امر مثبت و پیامدهای چندبعدی اعتیاد بود که در غالب مدل پارادایمی ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مقوله ی هسته ی زندگی، بحران ساز است و کانون آن، بسترهای خانوادگی می باشد که افراد را به سمت مصرف مواد مخدر هدایت می کنند.
ارائه الگوی ازدواج مجدد رضایتمند؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
۴۶-۴
هدف: ازدواج مجدد شانس دوباره ای است که افرادی که همسرشان را از دست داده اند، جهت تجربه دوباره زندگی مشترک برای خود فراهم می نمایند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی بومی ازدواج مجدد رضایتمند انجام شد. روش: این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای در سال 1399 انجام شد. بدین منظور 21 زوج ساکن شهر تهران که بیش از 3 سال از ازدواج مجدد آنهال می گذشت به شیوه هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها جمع آوری، پیاده سازی و سپس به شیوه سیستماتیک کدگذاری شد. یافته ها: مفاهیم استخراج شده در 124 کد اولیه و 27 کدمحوری طبقه بندی شد که مقوله های شناخت و بینش بیشتر در زندگی مجدد، کفویت در همسرگزینی، برداشت منطقی در ازدواج مجدد، مدیریت چالش پذیرش همسرجدید توسط فرزند و بالعکس، توجه به اشتراکات و افتراقات معیارهای ازدواج، حمایت اجتماعی، حمایت خانواده و دوستان، نقش مشاوره و بزرگان پیش از ازدواج، کیفیت ارتباط با همسر و خانواده همسر سابق، مهارت ارتباط موثر، توجه به دغدغه و خواسته های همسر، خودافشایی مناسب در زمان انتخاب، تلاش برای آگاهی عمیق از یکدیگر پیش از ازدواج، آگاهی از معیارهای همسرگزینی، خودآگاهی، راهبردهای مقابله ای کارآمد فردی، زوجی و خانوادگی از جمله کدخای مجوری بودند و درنهایت هم مقوله مرکزی باعنوان «شناخت وحمایت چندسطحی» انتخاب گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که ایجاد یک ازدواج مجددرضایتمند در گرو انتخاب آگاهانه وشناخت عمیق از یکدیگر و صداقت و شفاف سازی درمورد موضوعات زندگی سابق و رابطه زوجی فعلّی و درنهایت تلاش دوسویه در جهت ایجاد زندگی پایدار است. متخصصان می توانند با بهره گیری از مقوله ها و مفاهیم مسنخرج از این الگو در افزایش رضایتمندی و دوام ازدواج های مجدد و پیشگیری از طلاق و آسیب های ناشی ازآن، به خانواده ها و جامعه کمک نمایند. شماره ی مقاله: ۱
مدلی برای تدوین برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع در کسب و کارهای آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
255 - 292
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل تدوین برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع در کسب وکارهای آنلاین انجام شده است. در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای و از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان حوزه برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی در حوزه کسب وکارهای آنلاین، مدل تدوین برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع در کسب وکارهای آنلاین ارائه گردیده است. مشارکت کنندگان از طریق فرایند نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به صورت توأمان انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافتند و درنهایت 10 مصاحبه عمیق انجام شد. جهت تحلیل داده ها، از اصول مرتبط با نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) استفاده شده است و مفاهیم و مقولات ایجاد گردیدند. نتایج کدگذاری داده ها به شناسایی 130 مفهوم اولیه منجر شد که در قالب 15 مقوله اصلی دسته بندی شدند. درنهایت مدل مفهومی پژوهش شامل 6 بخش اصلی شرایط علی (بازاریابی جامع، مدیریت ارتباط با مشتری، مؤلفه های حرکت از برنامه ریزی آفلاین به آنلاین، آمیخته بازاریابی آنلاین، داده ها و اطلاعات و پارادایم ذهنی مدیران)، شرایط زمینه ای (پیش بینی تحولات محیطی آینده و ارزش ها)، شرایط مداخله گر (ویژگی های کسب وکار آنلاین و تغییر)، متغیر کانونی (برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع آنلاین)، عمل و تعامل (تعیین برنامه های عملیاتی و اجرای برنامه های عملیاتی) و پیامدها (عملکرد سازمان و ارزیابی و کنترل) استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای محافل آکادمیک در راستای ایجاد و ذخیره دانش و برای شرکت های فعال در حوزه کسب وکارهای آنلاین و مدیران بازاریابی مورداستفاده قرار گیرد. .
طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران بود. روش انجام پژوهش، روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار بود. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، 25 عامل و 157 ملاک مورد اکتشاف قرار گرفت. برای اعتبار یافته های کیفی، از ملاک هایِ قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت ارتباط و قابلیت تأیید استفاده شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه ای طراحی و برای مطالعه مقدماتی در اختیار 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران قرار گرفت. بر اساس، بازخوردهای دریافتی، پرسشنامه اصلاح؛ و نسخه نهایی آن روی 293 نفر اجرا شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با (982/0) شد. در بخش کیفی پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمی، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به کار رفت. آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از طریق تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده صورت گرفت. با انجام تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول، الگوی مزبور به 22 عامل و 150 ملاک اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که عوامل 22 گانه احصاءشده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 924/1، (RMSEA) برابر با 39/0، (GFI) برابر با 976/0، (AGFI) برابر با 939/0، (CFI) برابر با 928/0، (NNFI) برابر با 953/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 928/0 و (RFI) برابر با 925/0 نشان داد، الگوی طراحی و اعتباریابی شده برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
بازسازی معنایی خودکشی زنان به روش نظریه زمینه ای (مطالعه موردی زنان خودسوخته بستری در بیمارستان سوختگی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
پدیده خودکشی افزون بر زیان های شخصی و خانوادگی، یک زیان اجتماعی نیز شمرده می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بازسازی معنایی خودکشی در زنانی است که اقدام به خودکشی کرده اند. روش شناسی استفاده شده برای نیل به هدف فوق، نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان 18نفر از زنان خودسوخته بستری در بیمارستان سوختگی امام موسی کاظم (ع) شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. یافته های به دست آمده شامل 15 مفهوم بود. براساس این مفاهیم، 6 مقوله عمده (خشونت، ناسازگاری و تعارضات زناشویی، نبود سرمایه اقتصادی- اجتماعی، اختلاف در شبکه خویشاوندی، سوء مصرف مواد مخدر و انزوای اجتماعی)، به دست آمد. پس از ترکیب و تلفیق مقولات، «عدم توانمندی زنان» به عنوان مقوله هسته شناسایی شد. براساس یافته های به دست آمده، توانمندنبودن زنان در همه ابعاد آن، پیامدهای منفی بسیاری در حوز ه های مختلف زندگی زنان (خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و...) به همراه دارد.
تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه کودکان در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
119 - 170
خشونت در جامعه و به ویژه خانواده، از جمله مسائل اجتماعی حاد به شمار می رود که در سطح تمام مناطق جغرافیایی و گروه های دینی و نژادی و سطوح تحصیلی، شغلی، اقتصادی و اجتماعی مشاهده می شود. هدف از این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه کودکان در شهر ایلام با رویکرد نظریه زمینه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل کلیه والدین درگیر با پدیده کودک آزاری در شهر ایلام می باشد. حجم نمونه، 20 مورد براساس اشباع نظری تعیین و اعتبار یافته ها از طریق تایید و تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعین کلیدی تامین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات از طریق مصاحبه ژرفانگر و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. تحلیل مصاحبه های فارغ التحصیلان، به شکل گیری چهارچوب مفهومی در قالب شرایط علی با مقوله های « سرمایه اقتصادی پایین»، « کرونا و تغییر سبک زندگی خانوادگی»، « ناکارآمدی خانواده ها»، «وضعیت سلامت»، شرایط زمینه ای در قالب « تعارض نسلی»، « سنت پیشگی والدین»، «نابرابری جنسیتی»، «میل دیگری»، و «خشونت به مثابه هنجار رویه ای»، شرایط میانجی در قالب « اینترنت و تغییر عادتواره»، « تعارض نقش های شغلی-خانوادگی»، و راهبردهای «یاس»، «تنبیه به مثابه تربیت» و بالاخره مقوله پیامد فردی منفی ، «پیامد خانوادگی-اجتماعی»، انجامید. با درنظر گرفتن ارتباط میان مقوله ها، در نهایت مقوله هسته «حرمان ساختاری» به عنوان مقوله تبیین کننده خشونت علیه کودکان در شهر ایلام استخراج شد.
جنبه های موثر بر زیبایی یا زشتی شهر از نگاه ساکنان؛ مورد پژوهی: منطقه 2 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
سهم زیادی از آشفتگی ها و ناهماهنگی های بصری شهر تهران، بر اساس دیدگاه های نظری زیبایی شناسی، به نوع طراحی و ترکیب توده و حجم های ساختمان ها مربوط می شود. لذا این پرسش مطرح می گردد که از دیدگاه تجربی و از منظر ساکنان و استفاده کنندگان شهر، جنبه زیبایی و مطلوبیت فرم و ظاهر توده ها و ساختمان های شهر و ترکیب آن ها چگونه است؟ و یا چه معیارها و ارزش هایی برای طراحان و سازندگان ساختمان های امروزی، مطرح است که در توده ها و فرم های ساختمانی کنونی متجسم می شود؟ مقاله حاضر برای پاسخ به پرسش های فوق و به دنبال بررسی جنبه های گوناگون موثر بر زیبایی شناسی بصری توده های ساختمانی، به کندوکاو در متون نظری مربوطه و مسائل عینی و ذهنی گروهی از ساکنان منطقه 2 شهر تهران، می پردازد. این مطالعه با روش پژوهش توصیفی و با استنتاج نتایج کاربردی، بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط و هم چنین با استفاده از روش نظریه زمینه ای (در بخش مطالعات میدانی)، و روش تطبیقی انجام می گیرد. بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات میدانی و مقایسه و ارزیابی آن ها با مطالعات نظری، چارچوبی اولیه از نظریه زیبایی شناسی در ارتباط با توده های ساختمانی، مشتمل بر مولفه های کالبدی- بصری و غیرکالبدی، ارائه گردید. مشخص شد که این نظریه می تواند دارای دو بعد یا دو جنبه محتوایی و رویه ای باشد. بعد محتوایی بر اصول و معیارهای شکل دهنده به احجام و توده های ساختمانی، و بعد رویه ای بر شرایط و بستر نوع شکل گیری احجام و توده های ساختمانی، تاکید دارد.
نظریه زمینه ای در قلمرو علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۷
31 - 42
هدف: پژوهش حاضر به بررسی ابعاد و وجوه گوناگون نظریه زمینه ای در پیوند با مطالعات کیفی و رشته علم اطلاعات و دانش شناسی می پردازد.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش به صورت کتابخانه ای و مرور نظام مند مدل ها و الگوهای مختلف ارائه شده در مطالعات پیشین بوده است. به علاوه و بر همین اساس چارچوبی برای نظریه پردازی و ارزیابی کیفیت پژوهش های نظریه زمینه ای نیز ارائه شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که به منظور نظریه پردازی مبتنی بر نظریه زمینه ای در حیطه علم اطلاعات و دانش شناسی بایستی رویکردهای «درجه مفهوم سازی» و «دامنه نظریه» را به شکل جدی مدنظر قرار داد. بر این اساس در حیطه «درجه مفهوم سازی» باید از توصیف محض موضوعات مورد مطالعه در علم اطلاعات و دانش شناسی به سمت تفسیر و بازتعریف مسائل پژوهشی مطرح در این حیطه گام برداشت و در نهایت به نظریه های ساختارمند و مبتنی بر شواهد دست یافت. همچنین در حیطه «دامنه نظریه» باید فقر نظری موجود در مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی را به گونه ای مورد توجه قرار داد که بتوان از «مفاهیم اصلی» مطرح در این حوزه به «نظریه های اساسی»، و نهایتاً به «نظریه های رسمی» - یعنی بالاترین سطح نظریه پردازی در یک رشته علمی- نائل شد.
نتیجه گیری: نظریه زمینه ای روش پژوهشی استقرایی و اکتشافی است که امکان نظریه پردازی را برای پژوهشگران حوزه های موضوعی مختلف فراهم می کند. پژوهشگران بجای اتکا بر نظریه های پیشین، به شکل نظام مند و بر اساس داده های واقعی اقدام به تدوین نظریه می کنند. استفاده از نظریه زمینه ای مربوط به مواردی است که دانش ما در آن زمینه ها محدود است.
آسیب شناسی آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی: نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
49 - 63
هدف : هدف شناسایی آسیب های آموزش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از منظر متخصصان برنامه ریزی رشته است. روش پژوهش : پژوهش رویکرد کیفی داشته و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق یافته بود و تجزیه وتحلیل و کدگذاری داده ها : باز، محوری و انتخابی، با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. جامعه پژوهش شامل 14 نفر اعضای کمیته برنامه ریزی علم اطلاعات و دانش شناسی و هیئت علمی چهار دانشگاه مختلف که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها : عوامل مؤثر بر آسیب شناسی آموزش شامل تجهیزات آموزشی ،زیرساخت های فناوری، عوامل انسانی، برنامه ریزی درسی ، اهمیت موضوعات درسی، فعالیت های حرفه ای، جذابیت رشته، روش تدریس، مشکلات کسب وکار، فقدان منابع مالی، سونامی مدرک گرایی، ضعف بینش اجتماعی شناسایی شدند. نتیجه گیری : رفتارهای اجتماعی،کارآفرینی، تقویت دانش نظری، همگرایی با جامعه،ارزیابی عملکرد، کیفیت فارغ التحصیلان، آموزش مداوم، بازنگری دروس به عنوان راهبردهایی جهت رفع موانع آسیب های آموزش استنتاج شد که به کارگیری راهبردها منجر به پیامدهای پویاسازی آموزش، تعیین شاخص های عملکردی، و آینده نگری خواهد شد. عوامل مؤثر در آسیب شناسی آموزش در قالب الگو ارائه شده است.
فضاهای مفصل ، نگاه ی دیگرگون به رفتارهای جنسیتی فضا با رویکرد ایرانی-اسلامی (نمونه موردی : فضای شهری پیرامون بقاع متبرکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری اطراف بقاع متبرکه به دلیل ماهیت دینی –آیینی خود بستر مناسبی جهت حضور امن و آزادنه بانوان فارغ از نگرش های جنسیتی ایجاد کرده است.آنچه که ضرورت دارد نشان دادن تعاریف ذهنی بانوان در ارتباط با فضاهای شهری است تا بتوان قدرت های موثر بر افزایش کیفیات حضورپذیری بانوان در این فضاها را استخراج نمود. بنابراین در این پژوهش سعی بر آن است که به تبیین و شناخت کیفیات فضاهای شهری پیرامونی بقاع متبرکه ؛ از منظر نظام ادراکی- معنایی بانوان پرداخته شود .روش شناسی پژوهش، کیفی است عملیات تحقیق با روش مردم نگاری صورت گرفته و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از روش های مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش" ن ظری ه زمینه ای" استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، چهل و پنج نفر از بانوان 20 تا 40 سال محله ساغریسازان رشت(بقعه خواهر امام رضا (ع)) و گاینه لاهیجان(بقعه چهارپادشاه) در این مطالعه شرکت کردند. یافته های کیفی مطالعه با بهره گیری از نظریه زمینه ای نشان داد که هشت مولفه ی ناظر کل ، احترام به فضا، قلمرو ذهنی پنهان فضا، ترس از انجام خطا، امید به تشویق، بعد آموزش محور فضا و محرمیت بعنوان قدرتهای موثر برافزایش حضور پذیری زنان موثرند. .“مقوله هسته” این بررسی نیز" بازتولید معانی ایمانی و آیینی در فضاهای مذهبی و تاثیر آن کیفیات حضورپذیری زنان در فضا " می باشد.
مطالعه زمینه ها و بسترهای شکل گیری بیکاری فارغ التحصیلان دختر دانشگاه های شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
341 - 315
حوزه های تخصصی:
توسعه هر کشور در گروِ استفاده بهینه از همه امکانات، به ویژه نیروی انسانی، است که یکی از مهم ترین و کلیدی ترین سرمایه های آن کشور به شمار می آید و بی شک در این میان نقش نیروی انسانی متخصص بیش از دیگران است. هدف از این تحقیق، مطالعه زمینه ها و بسترهای شکل گیری بیکاری فارغ التحصیلان دختر در شهر ایلام با استفاده از روش کیفی، و به طور خاص رویکرد روشی داده بنیاد، می باشد. جامعه موردمطالعه پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان دختر دانشگاهی بیکار از بازه زمانی 1390 تاکنون در همه رشته های دانشگاهی شهر ایلام می باشد. حجم نمونه، 20 مورد براساس اشباع نظری تعیین شده و اعتبار یافته ها ازطریق تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعان کلیدی تأمین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات ازطریق مصاحبه ژرفانگر و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. تحلیل مصاحبه های فارغ التحصیلان، به شکل گیری چهارچوب مفهومی در قالب تعریف و درک زنان فارغ التحصیل از پدیده بیکاری، شرایط زمینه ای در قالب «نهادینه نشدن فرهنگ کار»، «محدودیت های ساختاری»، «فرهنگ ایلی به مثابه عامل بازدارنده»، شرایط میانجی در قالب «ضعف مدیریتی»، «ضعف سرمایه های انسانی»، «فرسایش سرمایه اجتماعی» انجامید. با درنظر گرفتن ارتباط بین مقوله های ذکرشده، درنهایت مقوله توسعه اجتماعی نامتوازن به عنوان مقوله هسته انتخاب شد.
بررسی تجارب زیسته تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
127 - 144
حوزه های تخصصی:
تعلل ورزی تحصیلی پدیده ی پیچیده ای است و با وجود پژوهش های متعدد هنوز در خصوص مؤلفه های آن در بین صاحب نظران توافق حاصل نشده است. پژوهش حاضر با هدف کشف عوامل زمینه ای، فرایندی و پیامدی تعلل ورزی انجام شد. در پژوهش فعلی از روش نظریه زمینه ای ویرایش کوربین و اشتراوس (2008) استفاده شد. 30 نفر از دانش آموزان پایه سوم دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 96-95 به روش نمونه گیری هدف مند و نظری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه سازمان یافته اجرا شد. در طی این فرایند کدگذاری باز و محوری انجام گرفت و طبقات مربوط در الگوی پارادایمی یعنی زمینه، فرایند و پیامد مشخص شدند. سپس در مرحله ی کدگذاری انتخابی، طبقه ی مرکزی یا مضمون اصلی پژوهش استخراج گردید. یافته های پژوهش 12 مضمون اصلی و 33 مضمون فرعی را بر اساس الگوی پارادایمی مشخص ساخت. در حوزه ی زمینه، ساختار نظام آموزشی، عوامل مربوط به معلم، همسالان، تکلیف، والدین و صفات فردی؛ در فرایند، ضعف در برنامه ریزی و مدیریت زمان، ذهن آگاهی پایین و تأخیر در انجام تکلیف و در نهایت پیامدهای تحصیلی و عاطفی استخراج شدند. طبقه ی مرکزی استخراج شده نگرش ابزاری به یادگیری بود. طبقه مرکزی زمینه را به فرایند ارتباط داده و پیامدهای تعلل ورزی را قابل درک تر می سازد . نتایج این مطالعه مؤلفه های مربوط به تعلل ورزی تحصیلی را در چارچوب نظریه زمینه ای مشخص ساخت. بر اساس این الگو، پیشنهادهایی در حوزه های مختلف برای مسئولان نظام آموزشی، معلمان، والدین و دانش آموزان ارائه شده است.
درک معنای "حس مکان" در بازسازی مسکونی بم (نمونه موردی: مجموعه مسکونی نرگس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴۹
۵۰-۳۷
حوزه های تخصصی:
بحران ها در بی خانمانی مردمان نقش عمده ای دارند؛ به طوری که بعضی صاحب نظران بحران را کاتالیزور وقوع «بی مکانی» یا از دست دادن حس مکان می شناسند. علاوه بر حجم تخریب مکان در جریان وقوع بحران، عامل دیگری که بر سرعت فرایند بی مکانی می افزاید، ساخت و سازهای همانند و یکسان شدن مکان ها در جریان بازسازی است. افزون براینکه عمده فعالیت های بازسازی نیز به ساخت مسکن با دیدگاه کالبدی صرف و بدون توجه به باز آفرینی حس خانه و مکان متمرکز شده و معمولاً از احیای روح اجتماعی – فرهنگی جامعه محلی غفلت شده است. با وجود وقوع بحران های طبیعی فراوان در ایران و تأکید روز افزون بر بازتوانی اجتماعی و روحی– روانی در فرایند بازسازی، متأسفانه پایه های نظری لازم برای آفرینش «حس مکان» به خصوص در شرایط بازسازی بعد از بحران وجود ندارد. این پژوهش درصدد است که درک و معنای سکونت را در بازسازی پس از زلزله بم از منظر ساکنان، صورت بندی نموده و بر اساس آن پایه های نظری مناسب «آفرینش حس مکان» در شرایط بازسازی مسکونی پس از بروز سوانح را تبیین نماید. روش این پژوهش کیفی بوده و از «نظریه زمینه ای» در تحلیل داده ها و نظریه پردازی استفاده شده است. داده های مطالعه با انتخاب 21 نفر از ساکنان مجتمع نرگس به شیوه گلوله برفی با مصاحبه ساختاریافته گردآوری شده تا اشباع نظری در نمونه گیری به دست آید . یافته های این پژوهش نشان می دهد که درک معنای حس مکان از دیدگاه ساکنان بازسازی انجام شده به مثابه «بازتجربه حس سکونت» تلقی و تفسیر می شود که در مدل زمینه ای این پژوهش در قالب مقولات شرایطی، تعاملی و پیامدی به تصویر کشیده شده است. این حس در گرو وجود شرایط «بیان خویشتن»، «خانه مرکز زندگی» و «زندگی جمعی» بوده است. تعامل ساکنان نسبت به این حس نیز به صورت «تعلق پذیری» و «عضویت در خانه گسترده» بروز یافته است و در نهایت نتیجه این تعاملات منجر به «زندگی امیدوارنه به آینده» در ساکنان بوده است. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان پایه نظری «آفرینش حس مکان» در تدوین اصول طراحی شهریِ ابعاد ماهوی و رویه ای در بازسازی های پس از بحران، امکان احداث مکان های مطلوب تری را برای ساکنان فراهم آورد.