مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدل پارادایمی استراوس و کربین


۱.

مفهوم شناسی و تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری پدیده تمارض اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمارض اجتماعی زندگی روزمره نظریه زمینه ای مدل پارادایمی استراوس و کربین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۴۴
  پرسش محوری این پژوهش، بررسی چرایی و چگونگی شانه خالی کردن از انجام دادن وظایف قانونی و اخلاقی با ارجاع به عوامل بیرونی و ناموجه در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره است. به این معنا در آغاز پژوهش با ابزار مفهومی تمارض اجتماعی توجه شده است. از آنجا که این مفهوم را نگارندگان این پژوهش ابداع کرده اند و درنتیجه، چارچوب مفهومی آن مشخص نیست، ابتدا به درک و دریافت متخصصان علوم اجتماعی از پدیده تمارض اجتماعی رجوع کرده ایم؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش، تدقیق معنایی و مفهوم شناسی پدیده تمارض اجتماعی و تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری آن در تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره است. برای این منظور با روش کیفی و انجام دادن مصاحبه های مسئله محور به سمت نظریه ای زمینه ای برای توضیح تمارض اجتماعی در جامعه خودمان حرکت کرده ایم. این مسیر مبتنی بر طرح جی تی ام نظام مند (SY-GTM) یعنی الگوی پارادایمی استراوس و کربین در رویکرد نظام مندِ روش نظریه زمینه ای پیگیری شده است؛ به این ترتیب که با نمونه گیری نظری، 15 نفر از خبرگان و متخصصان علوم اجتماعی برای انجام دادن مصاحبه عمیق انتخاب شده اند و داده های حاصل از گفت وگو با مشارکت کنندگان با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای در طرح جی تی ام نظام مند تحلیل و مقوله بندی شده است. این پژوهش به کشف پدیده محوری اعتراض انجامید؛ اعتراض به شرایط فرهنگی و اجتماعی و نبود امنیت هستی شناختی، که همراه با شرایط علّی، شرایط زمینه ای و مداخله گرِ مرتبط با آن، همگی به کاربست راهبرد تمارض اجتماعی از طرف افراد جامعه می انجامد؛ به بیان دیگر، در جامعه بدون امنیت هستی شناختی و با حکمرانی بد، اخلاق گرایی ایدئولوژیک، کیش فردیت، تضعیف اخلاق و ناهنجاری افراد و گروه های مرجع، افراد جامعه اعتراض دارند و تمارض اجتماعی می کنند. نتیجه چنین زیست جهانی نیز کاهش سرمایه اجتماعی و پیش بینی ناپذیری رفتارهای اجتماعی است. بنا بر یافته های این پژوهش، تمارض اجتماعی شامل کنش و برهم کنش های خاصی است که تداعی گر مسئولیت گریزی، دلیل تراشی و توریه است. این کنش اجتماعی به شکل های گوناگون در تعاملات روزمره ظهور و بروز می کند و نباید آن را فقط به یکی از وجوه آن ساده سازی کرد؛ به علاوه، تمارض اجتماعی در نموداری از شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گرِ آن و در شبکه ای میان آن شرایط و تمارض اجتماعی به مثابه راهبردی برای مواجهه با آنها و پیامدهایشان، درک و دریافت می شود.