مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
هویت ملی
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی گونه های هویتِ اجتماعی و نقش اینترنت بر شکل گیری این هویت ها می باشد. برای تحقق این هدف، از روش ترکیبی کمی- کیفی استفاده شد و بر روی جوانان 18-30 سال ساکن شهر تهران در سال 1397 تمرکز گردید. در واقع، ابتدا برای شناسایی گونه های هویتی در بین جوانان تهرانی، از روش کیفی اکتشافی استفاده شد و با نمونه گیری نظری، 42 نفر انتخاب و پرسشنامه هویتی «من کیستم» به آنان داده شد. بعد از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، در نهایت 6 گونه هویتی از جمله هویت ملی، هویت قومی، هویت ارتباطی، هویت عقیدتی، هویت دینی و هویت مدرن شناسایی گردید. در واقع، بعد از شناسایی این گونه های هویتی، روش کمی پیمایشی در جهت تأثیر اینترنت بر آنها به کار گرفته شد و با استفاده از فرمول کوکران، 524 جوان تهرانی 18-30 سال انتخاب و بر مبنای نمونه گیری خوشه ای پرسشنامه استاندارد در بین آنان توزیع گردید. بعد از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل بر مبنای spss و lisrel صورت گرفت. یافته ها بیانگر آن است که تنها 12 درصد از جوانان یا به طور کامل از اینترنت استفاده نمی کنند و یا اگر استفاده می کنند، کمتر از یکساعت در شبانه روز می باشد. تنها 16 درصد در وبلاگ ها سایت های اینترنتی جستجو می کنند، در حالی که 83 درصد در تلگرام عضویت دارند. همچنین یافته ها بیانگر آن است که میزان مصرف اینترنت، تأثیر معناداری بر هویت ملی، قومی ، مدرن و هویت ارتباطی داشته، ولی میزان مصرف اینترنت بر هویت دینی و هویت عقیدتی تأثیری نداشته است.
میزان و مقایسه هویت قومی و هویت ملی در اقوام ترکمن و سیستانی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: اکثر ملت ها و کشورهای جهان از ترکیب جمعیتی یکسانی برخوردار نیستند و دارای تنوع و تکثر قومی می باشند. هویت قومی از هویت های میانی در عصر جدید به شمار می آید که فراتر از هویت فردی و فروتر از هویت ملی قرار دارد. از همین رو، این هویت دارای عناصر مشترکی از قبیل؛ فرهنگ، تاریخ، مکان، زبان، نژاد، مذهب و ... با هویت ملی می باشد. مسأله قومیت یکی از مسائل بغرنج در کشورهای گوناگون می باشد و کشورهایی که تنوعات اجتماعی و قومی دارند چالش های متعددی را تجربه می کنند. کشور ایران نیز جامعه کثیرالقومی است که گروه های فرهنگی، زبانی و مذهبی گوناگون را در خود جای داده. آنچه در این گونه جوامع اهمیت فوق العاده دارد، ایجاد و تقویت همبستگی ملی و در عین حال حفظ تنوع و گوناگونی است که در عرصه های مختلف در اقوام دیده می شود. روش: جهت بررسی دو امر یاد شده پژوهش حاضر در چارچوب روش کمی و با تحلیل پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری 299 نفر از مردمان ترکمن و 127 نفر از مردمان سیستانی در شهرهای مختلف استان گلستان می باشد. هر دو قوم از 9 طایفه می باشند که به توازن جمعیتی، پرسشنامه ها پر شد. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل گردید که در سطح توصیفی؛ توزیع فراوانی و میانگین و در سطح استنباطی؛ از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی استفاده شد. همچنین از نظریات؛ نوسازی، محرومیت نسبی، مقوله بندی هویتی، به مثابه چارچوب نظری بهره گرفته شد.یافته ها: داده ها نشان می دهد در ابعاد هویت قومی و هویت ملی تشابه و تفاوت هایی بین ترکمن ها و سیستانی های استان گلستان دیده می شود. به عبارتی گرایش های قومی در بین این دو قوم گرچه چندان قوی نبوده ولی بیشتر از متوسط می باشد. اما در یک مقایسه، آمارها گویای آن است که میزان گرایش به هویت ملی و هویت قومی در بین ترکمن های استان گلستان بیشتر از متوسط بوده است. از طرفی در یک مقایسه، بین گرایش به هویت قومی و هویت ملی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین گرایش به هویت قومی بین این قوم بیش تر از گرایش به هویت ملی است. در خصوص سیستانی ها نیز این آمارها نشان می دهد میزان گرایش به هویت ملی و هویت قومی در بین سیستانی های استان گلستان بیشتر از متوسط بوده است. ضمن آنکه در یک مقایسه، بین گرایش به هویت قومی و هویت ملی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین گرایش به هویت ملی بین این اقوام بیش تر از گرایش به هویت قومی است. در کل نتایج نشان از ضعف نسبی شناخت ابعاد تاریخ بین این مردمان می باشد که این مسأله خلاء آموزشی در حوزه های مربوطه را برای این اقوام عیان می سازد. ضمن آنکه محدودیت های ساختاری در معرفی و بازخوانی هویتی و سلطه فرهنگ کلان، اقوام(خصوصا اقوام کم جمعیت) را در یک بی میلی و بی توجهی به حفظ و معرفی تاریخ قومی خود که به نوعی ناشی از انزوای قومی می باشد کشانده است.نتیجه گیری: در پرتو عناصر شناختی، احساسی و ارزشی و در راستای حفظ تنوعات قومی می بایست بازخوانی قومیتی برای این اقوام صورت گیرد. از طرفی محرومیت ها و شکاف های اجتماعی در پرتو نگرش های قومی می تواند ستیزه ها و تنش های قومی را برانگیزد که این مهم نیز با بسترمندی عادلانه حقوق اجتماعی، نه تنها سدی بر احساس تبعیض و نارضایتی و تنش های قومی منبعث از آن می تواند باشد، بلکه همسویی و همنوایی قومی را در جامعه کلان ایران تقویت خواهد کرد.
هویت سازی دولت خواهانه در کتاب های درسی براساس رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
203 - 232
حوزه های تخصصی:
هویت به عنوان مجموعه نگرش ها، ویژگی ها و روحیاتی است که فرد و جامعه را از دیگران متمایز می کند. لذا فصل ممیز افراد و جوامع از یکدیگر است. کانال های مختلفی در جامعه وظیفه هویت سازی و تقویت هویت را بر عهده دارند. از مهم ترین این کانال ها می توان به آموزش و پرورش اشاره کرد. نظام آموزش و پرورش از طریق آموزش های آشکار و پنهان از خلال کتاب های درسی اقدام به هویت سازی و اجتماعی کردن دانش آموزان می کند. بدین ترتیب، سؤال این مقاله این است که هویت سازی در کتاب های درسی چگونه بر اساس رویکرد شناختی انجام شده است؟ نگارندگان پاسخ این سؤال را از خلال بررسی و تحلیل سیاست دولت در حوزه کتاب های درسی به ویژه بررسی محتوای کیفی 13 کتاب مقطع ابتدائی شامل فارسی، نگارش، هدیه های آسمانی، تعلیمات اجتماعی و تفکر و پژوهش در سه پایه چهارم، پنجم و ششم بررسی کرده است. لذا هدف مقاله شناسایی چگونگی بازنمایی هویت ملی در کتاب های درسی و نقش آن در شکل دهی به ذهنیت دانش آموزان نسبت به هویت ملی است. روش مقاله تحلیل محتواست و با محور قرار دادن رویکرد شناختی به بررسی کتاب های درسی می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بازنمایی هویت ملی در کتاب های درسی بیشتر بر جنبه های احساسی تأکید دارد و با استفاده از روایت های حماسی و هیجانی به بیان و تبیین مؤلفه های هویت ملی پرداخته است. نتیجه نهایی آن است که وجوه شناختی و فراشناختی هویت ملی در کتاب های دبستان به طور جدی مورد غفلت قرار گرفته و دولت باید رویکرد کتاب ها را از این منظر اصلاح کند.
جمهوری اسلامی ایران و انقلاب در امور نظامی: خاستگاه های هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
164 - 141
حوزه های تخصصی:
نزدیک به یک دهه است که سیاست های منطقه ای ایران بیش از گذشته مورد توجه طیفی از کنش گران اعم از کنش گران منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفته است. تمرکز این کنش گران به طور عمده معطوف به فعالیت های نظامی ایران است. این فعالیت ها که در ادبیات استراتژیک ذیل مقوله انقلاب در امور نظامی قرار می گیرد، به سبب واقع شدن ایران در منطقه غرب آسیا که در دهه اخیر تحولات غیرقابل باوری را به خود دیده است، بر پیچیدگی تحولات افزوده و محاسبات کنش گران درگیر در منطقه را به شدت از خود متأثر کرده است. این پژوهش با مطرح ساختن این پرسش که «انقلاب در امور نظامی جمهوری اسلامی ایران از چه خاستگاه هنجاری برخوردار است» در صدد است برخلاف رویکردهای جریان اصلی روابط بین الملل، تبیینی هنجاری از سیاست های نظامی ایران ارائه دهد. یافته های این مقاله بر این گزاره استوار است که انگاره های ملی و دینی ایرانیان، پیگیری انقلاب در امور نظامی را اجتناب ناپذیر کرده است و به سخن دیگر، این پدیده از بنیان هویتی ایرانیان سرچشمه گرفته است. بر این مبنا، آرمان گرایی، استقلال خواهی، بیگانه ستیزی، جهان وطن گرایی و خودمحوری برگرفته از انگاره های ملی است که با پیروزی انقلاب اسلامی و هم افزایی با آموزه های دینی از جمله استکبارستیزی، دفاع از مظلومان، نفی سلطه و غلبه حق بر باطل در عرصه نظامی نمایان گردید. ماهیت این نوشتار توصیفی تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای بهره گرفته شده است.
کاربست معرفت شناسی فرا اثبات گرا در فهم مسائل جهان اسلام با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
122 - 145
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت های عصر مدرن و اهمیت فرهنگ و هویت، شناسایی تأثیر این عناصر بر جوامع ضرورت یافته است؛ زیرا شناخت هر جامعه در بستر فهم فرهنگ و اعتباریات آن ممکن است. اما تحلیل و فهم پدیده ها در قلمرو علوم انسانی با معرفت شناسی اثباتی، شناخت این مسائل را ناشناخته کرده است. مطالعات روابط بین اللمل از منظر معرفت شناسی تحت گفتمان غالب دو سنت معرفت شناسی است. معرفت شناسی اثباتی و معرفت شناسی فرااثباتی، این که هدف از معرفت شناسی فرا اثبات گرایی چیست؟ پرسشی که در این مقاله بیشتر مورد بحث قرار می گیرد. با این فرض که فهم مسائل جهان اسلام تحت تأثیر معرفت شناختی اثباتگرا بوده است، اما پژوهشگر. در مطالعات روابط بین اللمل به این نکته پی برده و به دنبال معرفت شناسی اثبات گرایی است. لذا در جواب به سؤال اصلی که «چگونه معرفت شناسی فرااثباتی می تواند به شناخت معتبری نسبت به فهم مسائل سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بینجامد؟» در پاسخ احتمالی این فرضیه سعی شده تا با چارچوب مفهومی آنومی اجتماعی- سیاسی و اداراک ذهنی، با رویکرد کیفی در قالب روش تفسیری همدلانه برای پاسخ به سؤال اصلی استفاده شود. با عنایت به سؤال اصلی مقاله مبنی بر چیستی اهم مسایل سیاسی و فرهنگی دولت جمهوری اسلامی ایران، سعی می گردد با استفاده از چارچوب مفهومی مسأله شناسی سیاسی و همچنین روش کیفی تفسیری به تبیین موضوع پرداخته شود.
هویت ملی در کتب درسی جامعه شناسی 1 و2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
175 - 207
حوزه های تخصصی:
بخش عمده هویت ملی توسط نظام آموزش و پرورش بازتولید می شود و کتب جامعه شناسی در این روند نقش مهمی ایفا می کنند. این پژوهش به نقش کتب جامعه شناسی 1و 2 در انتقال هویت ملی پرداخته است. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و کیفی و واحد تحلیل مضمون است. مؤلفه های هویت ملی عبارت اند از: نمادها، وقایع و رخدادها، ارزش ها، میراث فرهنگی، مشاهیر و شخصیت ها. نتایج تحلیل کمی نشان می دهد که 378 مورد به هویت ملی اشاره شده است و کتاب جامعه شناسی 2، 65% مؤلفه ها را دربردارد. مؤلفه ارزش های ملی با 46% بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفته است. در بخش کیفی نیز تنوع مؤلفه ارزش های ملی بیشتر بوده و عملکرد کتاب جامعه شناسی 2 بهتر است. همچنین، نبود توازن در بیان مؤلفه ها، تنوع مؤلفه ها به ویژه ارزش های ملی، ضعف در اقناع سازی، محدودیت زمانی و مکانی مؤلفه ها، بی توجهی به شخصیت های علمی معاصر، بیان کلیشه ها و... برخی از نتایج تحقیق کیفی هستند.
تأثیر برنامه درسی بر شکلگیری هویت ملی (مطالعهای از نوع فراتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
111 - 134
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی و فراتحلیل تحقیقات مربوط به هویت ملی و برنامه درسی صورت گرفته است. با توجه به اینکه تقویت هویت ملی در دانشآموزان یکی از اهداف مهم آموزشی است، بسیاری از تحقیقات این امر را بررسی کردهاند؛ از این رو مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی از نوع فراتحلیل، مهمترین تحقیقات در این زمینه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. نتایج این تحقیقات در مجلات تربیتی و میا نرشتهای انتشار یافته است و بیشتر روشهای مورد استفاده در این تحقیقات از نوع تحلیل محتوا بوده و از کتا بهای درسی به منزله جامعه و نمونه آماری پژوهش استفاده شده است. نتایج حاصل از فراتحلیل نشان داد، نظام آموزشی و برنامه درسی در شکل دهی هویت ملی در دانش آموزان کارایی ندارند. با این حال راهکارهای ارائه شده در تحقیقات مذکور ضعیف است و بیشتر تحقیقات نتایج عدم توجه متعادل به » یا « عدم توجه کافی به مؤلفههای هویت ملی در برنامه درسی » خود را به صورت ارائه دادهاند. در نهایت به نظر میرسد، تحقیقات در این زمینه به « مؤلفههای هویت ملی در برنامه درسی بازنگری از بعد روششناختی و همچنین پردازش موضوعات نیاز دارند.