مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
حنبلی
حوزههای تخصصی:
همزمان با غلبه اعراب مسلمان بر ایران، منطقه گیلان و دیلمان فتح نشد و ساکنان آن تا سه قرن بعد، دربرابر حملات مسلمانان مقاومت کردند؛ اما با تلاش های سادات علوی و دیگر مبلغان مذهبی، به تدریج تعالیم اسلام در این منطقه نفوذ پیدا کرد و در اوایل قرن چهارم هجری، تشیع مذهب غالب آن نواحی شد. علاوه بر تشیع، مذاهب اهل سنت نیز در این منطقه جای پای محکمی برای خود پیدا کردند.این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و ازطریق به پرسش کشیدن داده های موجود، تا حد امکان، روند گسترش اسلام، به ویژه مذاهب اهل سنت، در سرزمین گیلان و دیلمان را روشن کند. این مطالعه نشان می دهد که اگرچه دیلمی ها به لحاظ نظامی درمقابل سپاهیان اسلام مقاومت کردند، اما به تدریج، از طرق مختلف، همچون تبلیغات مذهبی بازرگانان، غازیان، مراودات سیاسی و مهم تر از همه، فعالیت مبلغان مسلمان در آن ناحیه، تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و مسلمان شدند. در این روند، بخش شرقی منطقه، یعنی دیلمان و گیلان بیه پیش، به مذهب تشیع و گیلان بیه پس به مذاهب اهل سنت گرایش پیدا کردند
بررسی تعاملات ممالیک با مذاهب اربعه
حوزههای تخصصی:
از سال 648 ھ.ق با زوال قدرت ایوبیان، ترکان ممالیک جانشین آنان شدند و تا سال 923 بر مصر، فلسطین، لبنان و سوریه فرمان راندند. ممالیک با گرایش مذهبی سنی تلاش فراوانی را برای قدرت گیری مذاهب اهل سنت انجام دادند. این تلاش بیشتر در جهت کسب مشروعیت سیاسی و مذهبی از علما بوده است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که نحوه برخورد و تعامل دولت ممالیک با چهار مذهب اصلی در دوران حاکمیت خود به چه صورت بوده است؟ و به این نتیجه رسیده که تعاملات این دولت با مذاهب با توجه به رویکردهای سیاسی مذهبی این مذاهب فقهی متفاوت بوده است و با توجه به این رویکردها غلبه مذهبی در هر دوره ای با برخی از این مذاهب بوده است و قاضی القضات از میان آن مذهب انتخاب می شده است.
رهن مال مشاع از منظر فقه مذاهب خمسه و حقوق ایران
حوزههای تخصصی:
رهن مال مشاع از منظر فقه امامیه، مالکی، شافعی و حنبلی (به جز حنفی) از مصادیق قاعده سلطنت بوده و جایز است، چون انشای عقد رهن با تصرف در مال شریک ملازمه ندارد. بدیهی است تسلیم و اقباض مال مشاع به مرتهن در مواردی که مستلزم تصرف در سهم مشاع شریکان دیگر باشد، نیازمند اذن آنان است و در صورتی که راهن بدون اذن شریک، مال مشاع را به مرتهن تسلیم نماید، ضامن است؛ ولی در جایی که تسلیم مال مشاع با تخلیه همراه باشد، تسلیم مال مستلزم تصرف در مال شریک یا شریکان دیگر نبوده و از نظر فقه مذاهب، اذن شریک یا شریکان در تخلیه لازم نیست. تحقیق حاضر به بررسی این مسائل در فقه مذاهب خمسه و حقوق ایران می پردازد.
مأخذ شناسی متون فقهی، اصولی و قواعد فقه اهل سنت در مبسوط
منبع:
دانشنامه های حقوقی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵
۹۶-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد با معرفی و شناخت مآخذ و منابع اهل سنت (در سه زمینه فقهی، اصولی و قواعد فقه) در “مبسوط” تألیف استاد جعفری لنگرودی جنبه های مقارنه ای و جایگاه تطبیقی این متن را مورد پژوهش قرار دهد. چرا که اعتبار و ارزش هر متنی در گرو شناخت منابع آن است و شناخت منابع، معلوم می دارد تطبیق و سنجش و مقارنه تا چه عمق و گستره ای انجام گرفته است. مبنای این پژوهش سخنی از خود مؤلف است که می گوید؛ «به کار بستن روش تطبیقی در بسیاری از مسایل حقوقی پربار و ثمربخش است.» صاحبان این قلم بر این باور هستند که کثرت رجوع مؤلف “مبسوط” به منابع فقهی، اصولی و قواعد فقهی اهل سنت به جنبه های تطبیقی آثار مؤلف غنا و اهمیتی دو چندان بخشیده است و از آشنایی او با علوم مرتبط و زبان و ادب عربی نشان دارد. در نتیجه این مقاله با تلاش برای ارائه تصویری از استنادات مؤلف به منابع اهل سنت در حوزه های پیش گفته، در صدد است زمینه های آشنایی مخاطبان امروزین فقه و حقوق اسلامی را با منابع مورد وثوق و اطمینان، با تبیین جایگاه اجمالی آنها، به طور ویژه در المبسوط فراهم سازد. در نهایت باید در نظر داشت به دلیل گستردگی علوم اسلامی، به ویژه متون بین رشته ای و استنادهای مؤلف به مآخذ گوناگون، در این پژوهش تنها متون فقهی، اصولی و قواعد فقه مورد توجه قرار گرفته و نظر به محدودیت زمانی و ظرفیت این مقاله از متون کلیات و منابع غیرمرتبط صرف نظر شده است.
بررسی علل ضعف تسنن در خراسان سده های پنجم تا نیمه قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
7 - 23
حوزههای تخصصی:
تسنن مدت شش قرن، مذهب رسمی و اکثریت در خراسان بود. طی قرون پنجم تا اواسط قرن هفتم هجری، برخی عوامل باعث تضعیف این مذهب شده بود. شناسایی و تحلیل این عوامل، موضوع بررسی این مقاله است که با استفاده از منابع تاریخی، مذهبی، رجال و طبقات، کتابهای ادبی و جغرافیایی به آن پرداخته شده است. مهمترین چالش تسنن، رشد و گسترش تشیع بود که مقوله جداگانه و مستقلی برای بحث و پژوهش است و در این نوشتار به بقیه علل پرداخته می شود. برخی عوامل بیرونی و درونی در ایجاد چالش و تضعیف تسنن مؤثر بوده اند. این عوامل بیشتر در نیمه دوم قرن پنجم، قرن ششم و هفتم اتفاق افتاد. فرقه گرایی، درگیریهای تسنن با تشیع و مهاجرت علما، از عوامل درونی به شمار می روند و عوامل بیرونی همانند وابستگی به حکومتها، حمله غزان و حمله مغول بودند. البته حمله مغول عامل تسریع کننده افول تسنن در خراسان بود.