مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
حنفی
حوزه های تخصصی:
ترکان سلجوقی، پس از تسلط بر ایران، برای کسب مشروعیت سیاسی از جانب خلیفه عباسی و کسب مقبولیت در میان مردم ایران، در جهت احیای قدرت ضعیف شده خلیفه و مذهب تسنن اقدام کردند. سلاطین سلجوقی و وزرای ایرانی آنان در راستای این هدف، به تعصبات مذهبی متوسل شدند. عمیدالملک کندری، اولین وزیر سلجوقی، با تعصب در مذهب حنفی، موجب مهاجرت بزرگان مذهب شافعی و شیعی از وطن گردید. تعصبات مذهبی وزیر بعدی، نظام الملک شافعی مذهب، اولا او را در تاسیس مدارس نظامیه که با هدف همگونی فکری کارگزاران آینده ایران و رسیدن به وحدت سیاسی صورت گرفته بود، با شکست روبه رو کرد. ثانیا، اختلاف نظام الملک با همسر قدرتمند ملکشاه، ترکان خاتون،راه دربار را به روی پیروان مذهب رقیب، شیعیان امامی، گشود. در این دوره فعالیت اسماعیلیان نیز در ابعاد جدیدی روبه رشد نهاد. اختلافات مذهبی همچنان در دوره جانشینان ملکشاه ادامه یافت و موجب تضعیف سیاسی سلجوقیان و مانع از پیشرفت های فرهنگی و علمی گردید. پیامدهای چنین وضعی، مهاجرت و تبعید علما و ترور و کشتار گروه های مذهبی مخالف بود که جامعه را با تشنجات فکری، جو ناآرام اجتماعی و مشکلات اقتصادی روبه رو ساخت. به این ترتیب حکومت سلجوقیان از رسیدن به وحدت سیاسی باز ماند.
مذهب ادریسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ادریسیان اولین دولت علوی بود که در سال 172ق/ 788 م در مغرب الاقصی استقلال خود را توسط ادریس بن عبداله حسنی از خلافت عباسی به دست آورد. در باب مذهب ادریسیان و این که آیا این خاندان شیعه بوده اند یا نه در میان مورخان اختلاف وجود دارد. گروهی این ها را معتزلی شمرده اند و گروهی دیگر آن ها را شیعه دانسته اند بی آنکه به نوع آن اشاره کنند، برخی دیگر آن ها را شیعه معتزلی خوانده اند و بعضی ها فقط با لفظ علوی از آن ها یاد کرده اند.در این مقاله ضمن بررسی دیدگاه های متفاوت این مورخان به این نتیجه رسیده ایم که می توان حدس زد که ادریسیان بنابر دلایل و مستندات تاریخی، به احتمال قوی از شیعیان زیدیه بودند که به لحاظ اصول عقاید، معتزلی و در فروع عقاید از فقه ابوحنیفه پیروی می کردند، ولی به دلایل سیاسی هرگز به طور رسمی از مذهب خود ذکری به میان نیاورده اند.
تحلیل منازعات مذهبی نیشابور در عهد سلجوقیان
حوزه های تخصصی:
وجود فرقه ها و مکاتب مختلف در نیشابور در عهد سلجوقیان باعث رونق مناظرات اعتقادی و منازعات مذهبی زیادی شده بود. در خراسان، طیف وسیعی از بحث ها، همانند سؤالاتی درباره-ی آزادی عمل مشروع، تبیین عبادت زاهدانه و این که آیا سود مادّی در تضادّ، با تقوای راستین است یا نه، در جریان بود. در نیشابور، شافعیان، حنفیان، کرّامیان و دیگر فرقه ها، در مورد مسائل مذکور با یکدیگر توافق نظر نداشتند و رقابتی خصمانه برای کسب قدرت سیاسی و اجتماعی بین آنان وجود داشت. این چالش ها و برخوردها به جای این که زمینه ی توسعه ی عقلانیّت و معنویّت را در جامعه فراهم کند، آن را به سوی انحطاط کشاند. این مقاله در جستجوی یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که دلیل اصلی و واقعی منازعات و کشمکش بین فرقه های مختلف نیشابور در عهد سلجوقیان چه بود؟ از نظر نگارندگان این مقاله، مذهب حنفی، مذهب مورد پذیرش حکومت و بیش تر مناصب بالای حکومتی، باعث تعارضات عمیقی در میان عموم مردم شده بود؛ همین عامل باعث زد و خوردهای اجتماعی در میان توده ی مردم شد.
تاکنون تحقیقی جامع در این زمینه صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
بررسی فقهی پیوند اعضا از دیدگاه مذاهب اسلامی
حوزه های تخصصی:
مسأله پیوند اعضا، یکی از موضوعات مهم شرعی است که در زمان پیغمبر خدا(ص) و حتی فقهای سلف به شکل امروز مطرح نبود، اما با توجه به پیشرفت های علمی پزشکی و پیوند عمیقی که بین فقه اسلامی و امر سلامت انسان به وجود آمده است، حکم فقهیِ پیوند اعضا از دغدغه های بزرگ جوامع اسلامی قرار گرفته و فقهای معاصر با توجه به آیات و روایات و بررسی قواعد و متون فقهی برداشت های متفاوتی ارائه داده اند. برخی معتقد به عدم جواز پیوند اعضا بوده و بعضی دیگر، طبق برداشت های اجتهادی خود با نوعی محدودیت و رعایت شرایطی، آن را جایز می دانند. البته جواز و عدم جواز آن به یک مذهب اختصاص ندارد. با توجه به گستردگی بحث، در این مقاله سعی بر آن است تا با استفاده از تجربه های دیگران و گردآوری نظریه های پراکنده، دیدگاه های کلی فقهای مذاهب خمسه جمع آوری شود. البته نمی توان ادعا کرد که همه مطلب، همین است و یا این که، این مقاله مکمل تحقیق دیگران است.
بررسی تعاملات ممالیک با مذاهب اربعه
حوزه های تخصصی:
از سال 648 ھ.ق با زوال قدرت ایوبیان، ترکان ممالیک جانشین آنان شدند و تا سال 923 بر مصر، فلسطین، لبنان و سوریه فرمان راندند. ممالیک با گرایش مذهبی سنی تلاش فراوانی را برای قدرت گیری مذاهب اهل سنت انجام دادند. این تلاش بیشتر در جهت کسب مشروعیت سیاسی و مذهبی از علما بوده است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که نحوه برخورد و تعامل دولت ممالیک با چهار مذهب اصلی در دوران حاکمیت خود به چه صورت بوده است؟ و به این نتیجه رسیده که تعاملات این دولت با مذاهب با توجه به رویکردهای سیاسی مذهبی این مذاهب فقهی متفاوت بوده است و با توجه به این رویکردها غلبه مذهبی در هر دوره ای با برخی از این مذاهب بوده است و قاضی القضات از میان آن مذهب انتخاب می شده است.
رهن مال مشاع از منظر فقه مذاهب خمسه و حقوق ایران
حوزه های تخصصی:
رهن مال مشاع از منظر فقه امامیه، مالکی، شافعی و حنبلی (به جز حنفی) از مصادیق قاعده سلطنت بوده و جایز است، چون انشای عقد رهن با تصرف در مال شریک ملازمه ندارد. بدیهی است تسلیم و اقباض مال مشاع به مرتهن در مواردی که مستلزم تصرف در سهم مشاع شریکان دیگر باشد، نیازمند اذن آنان است و در صورتی که راهن بدون اذن شریک، مال مشاع را به مرتهن تسلیم نماید، ضامن است؛ ولی در جایی که تسلیم مال مشاع با تخلیه همراه باشد، تسلیم مال مستلزم تصرف در مال شریک یا شریکان دیگر نبوده و از نظر فقه مذاهب، اذن شریک یا شریکان در تخلیه لازم نیست. تحقیق حاضر به بررسی این مسائل در فقه مذاهب خمسه و حقوق ایران می پردازد.
پیوستگی های تصوف و تسنن در خراسان سده های سوم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷
123-136
حوزه های تخصصی:
تصوف و عرفان اسلامی در تاریخ مذهبی ایران به ویژه در خراسان و دوره پیش از مغول، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چگونگی روی کرد مذاهب گوناگون اسلامی به این پدیده و تغییر سو گیری ها در این زمینه در درازنای تاریخ آن، از مسائل مهم در این موضوع به شمار می رود. برخی از مذاهب تسنن همچون حنفی و شافعی، بیشتر به تصوف و عرفان گراییدند که خود این گرایش و ارتباط نزدیک، از سده پنجم به پیوند بیشتر عرفان با شریعت انجامید. گمان می رود علمای شافعی در این پیوند و رشد، بسیار تأثیر گذارده اند. تصوف در این دوره از پذیرشی برخوردار شد که بر پایه آن، به جرگه مذاهب اهل سنت درآمد. این مقاله می کوشد با توجه به منابعی همچون کتاب های تاریخی، ملل و نحل، رجال و طبقات و شرح زندگانی عرفا و علمای مذاهب به چگونگی پیوند تصوف با تسنن در خراسان و چیستی عوامل مؤثر در آن پاسخ گوید.
علل منازعات مذهبی و انحطاط خردگرایی در عهد سلطان محمود غزنوی
حوزه های تخصصی:
بررسی علل ضعف تسنن در خراسان سده های پنجم تا نیمه قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
7 - 23
حوزه های تخصصی:
تسنن مدت شش قرن، مذهب رسمی و اکثریت در خراسان بود. طی قرون پنجم تا اواسط قرن هفتم هجری، برخی عوامل باعث تضعیف این مذهب شده بود. شناسایی و تحلیل این عوامل، موضوع بررسی این مقاله است که با استفاده از منابع تاریخی، مذهبی، رجال و طبقات، کتابهای ادبی و جغرافیایی به آن پرداخته شده است. مهمترین چالش تسنن، رشد و گسترش تشیع بود که مقوله جداگانه و مستقلی برای بحث و پژوهش است و در این نوشتار به بقیه علل پرداخته می شود. برخی عوامل بیرونی و درونی در ایجاد چالش و تضعیف تسنن مؤثر بوده اند. این عوامل بیشتر در نیمه دوم قرن پنجم، قرن ششم و هفتم اتفاق افتاد. فرقه گرایی، درگیریهای تسنن با تشیع و مهاجرت علما، از عوامل درونی به شمار می روند و عوامل بیرونی همانند وابستگی به حکومتها، حمله غزان و حمله مغول بودند. البته حمله مغول عامل تسریع کننده افول تسنن در خراسان بود.