مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قابوس نامه
حوزه های تخصصی:
ضرورت مقایسة بین مضامین مشترک تربیتی گلستان سعدی و کتاب قابوس نامه عنصرالمعالی بدان جهت بوده است که معمولاً در میان بسیاری از خوانندگان آثار سعدی، گمان بر آن بوده و هست که شیخ اجل، این مسایل و گفتارها را خود مطرح کرده و به قول وی:
کهن خرقة خویش پیراستن به از جامة عاریت خواستن
در این مقایسه، بخش هایی از مشترکات آثار این دو سخنور بزرگ که از جهت معنایی و در بسیاری موارد لفظی به هم نزدیک بودند در برابر هم قرار گرفته اند؛ امّا قبل از این کار برای نشان دادن دشواری کار، شمّه ای در باب فاصله زمانی مربوط به این دو سخنور و ردّ پای هر نوع مضمون گیری یا به قولی تاثیرپذیری بیان شده است. ویژگی های تربیتی«قابوس نامه» و اهمیّت آن در آموزه های تربیتی و مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی سعدی در کتاب «گلستان» صورت گرفت. اهمیّت موضوع بدان جهت است که آموزه های تربیتی سعدی در «گلستان» مورد استناد منابع مختلف است و «قابوس نامه» در این زمینه هم سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوس نامه» عنصرالمعالی و «گلستان» سعدی اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آنکه به شیوة اندرز بیان شده است نسبت به سعدی که دستورات تربیتی را به صورت حکمت مطرح می کند، تفاوت چندانی ندارد.
تأثیرپذیری گلستان سعدی از آموزه های تعلیمی قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی شیرازی، شاعر زبردست و نویسنده شیرین سخنی است که همگان به عظمتش در شعر و ادب مقرّ و معترفند. کسی چون او نیست که در زمینه پند و اندرز، داروی تلخ نصیحت را به شهد شیرین لطافت و ظرافت کلام بیامیزد و چون معجونی شفابخش، دل هر ادب دوستی را با کلامش التیام بخشد. وی در گلستان پرنقش و نگارش در هر بابی سخن رانده و به راستی داد سخن را در آن داده است. گویا سعدی در نگارش این کتاب گرانسنگ به قابوس نامه عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر نظر داشته و در بیان بسیاری از مسائل حکمی و اخلاقی از آن تأثیر پذیرفته است. اگر از دریچه ادبیات تعلیمی به کتاب گلستان و قابوس نامه بنگریم، به گنجینه ای سرشار از مواعظ مشترک و حکم مشابه و نکات ارزشمند تربیتی یکسان برخواهیم خورد که هر یک می تواند سرلوحه زندگی علمی و عملی بشر قرار گیرد. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی گلستان سعدی و قابوس نامه از دیدگاه ادبیات تعلیمی می پردازد تا در پایان بتوان از میزان تأثیرپذیری سعدی از قابوس نامه در خلق گلستان همیشه خوش وی آگاه شد.
کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی در آفرینش اطناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
در شناخت آداب الملوک های فارسی و بررسی چند نمونه وزین
حوزه های تخصصی:
از جمله متونی که در قالب سیاست نامه یا اندرزنامه دارای سبک ادبی و سیاسی بسیار زیبا می باشند؛ می توان به تعدای از آداب الملوک های فارسی اشاره کرد. «قابوس نامه کیکاووس بن اسکندر»، «سیاست نامه خواجه نظام الملک» و «نصیحةالملوک غزالی» و دو اثر به نام های «تحفه؛ در اخلاق و سیاست» و «تحفة الملوک» از مؤلفانی گمنام را باید نام برد. هر کدام از این آثار با دیدگاهی ویژه البته با پذیرش آیین شاهنشاهی در ایران به تعریف، جایگاه و کارکرد حکومت کردن، پادشاهی، وزارت، روابط با رعایا، روابط با دشمنان و خصوصیات اخلاقی و رفتاری صاحبان حکومت ها پرداخته اند. قابوس نامه از دیدگاه یک حاکم محلی و فردی دنیا دیده، سیاست نامه از نگاه عملی یک وزیر قدرتمند و تمام عیار و نصیحةالملوک بر طبق نظرات آرمانی یک حکیم و دانشمند عالیقدر، تحفه از دیدگاه یک عالم درباری و تحفةالملوک با سبک و نوشتاری چون نصیحةالملوک غزالی به رشته تحریر درآمده اند. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفان این پنج اثر و شیوه و سبک نوشتاری آنها در این آثار می باشد که دریای پر گهر در اقیانوس فرهنگ و ادب و هنر ایرانی بوده و هستند.
وجوه تشابه برخی مؤلفه های فرهنگی قابوس نامه با متون اوستایی و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابو س نامه از قدیمی ترین و مهم ترین آثار نثر فارسی پیش از حمله مغول است که به همراه شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، بسیاری از عناصر و مؤلفه های فرهنگی و سنت های ایرانی را به صورتی گسترده و عمیق در خود منعکس کرده است. این مقاله سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، هفت مؤلفه پربسامد هویت فرهنگی به کار رفته در این اثر را بررسی کند و با متون اوستایی و پهلوی که حاوی مؤلفه های هویت فرهنگ ایرانی است بسنجد؛ حاصل بررسی آن شد که قابوس نامه ضمن تأثیرپذیری و جذب مؤلفه های فرهنگی دین مبین اسلام، تأثیرات فراوانی نیز از فرهنگ ایران پیش از اسلام گرفته، بسیاری از مؤلفه های فرهنگی آن را حفظ و ضبط کرده است.
تأثیر اندرزهای شاهان ساسانی بر آرای تربیتی عنصرالمعالی در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
89 - 108
حوزه های تخصصی:
اندرزهای شاهان ساسانی ازلحاظ تربیتی چنان ارزشمند بود که در دوره ساسانیان، در ابعاد متعدد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مورد استفاده کاربردی قرار گرفت. علاوه بر این، در ایران دوره اسلامی نیز این اندرزها در ابعاد متعدد، توسط اقشار مختلف، ازجمله: فرمانروایان، وزرا و نویسندگانِ نصیحت نامه ها، به کار گرفته شد. یکی از نویسندگان نصیحت نامه ها در ایران دوره اسلامی که از طبقه حاکم نیز به شمار می رفت، عنصرالمعالی بود. تنوع آرای تربیتی عنصرالمعالی در قابوس نامه، نشانگر آن است که در تدوین و شکل گیری آرای وی، منابع متعددی دخیل بوده است. با این اوصاف، بررسی اندرزهای شاهان ساسانی به عنوان یکی از منابع دخیل در شکل گیری آرای تربیتی عنصرالمعالی، جای تحقیق دارد. سؤال مطرح شده، این است که اندرزهای شاهان ساسانی چگونه و در چه ابعادی بر آرای تربیتی عنصرالمعالی تأثیرگذار بوده است؟ اهمیت این موضوع تبیین فرایند چگونگی درهم آمیختن اندرزهای دوره ساسانی با آموزه های اسلامی است، که حاصل این آمیزش، پدید آمدن آثاری بود که جزو منابع تربیتی ایران دوره اسلامی محسوب می شدند. در تحقیقاتی که تاکنون راجع به آرای تربیتی عنصرالمعالی انجام گرفته، توجهی به تأثیر اندرزهای شاهان ساسانی بر آرای تربیتی وی نشده است. هدف این نوشتار، واکاوی چگونگی تأثیر اندرزهای شاهان ساسانی بر آرای تربیتی عنصرالمعالی در قابوس نامه است، که با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش تاریخی با توصیف، تحلیل و مقایسه داده ها انجام گرفته است
کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی در آفرینش اطناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
واکاوی عوامل مؤثر بر روند طراحی و نگرش هنرمندانه در چهره پردازی تصاویر کتاب قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
34 - 48
حوزه های تخصصی:
چهره های کتاب قابوس نامه با دیگر نمونه های تصویرگری کتاب ایران تفاوت های بارزی دارد؛ شیوه طراحی متمایز برخی از اجزای چهره مانند چشم ها، لب و دهان، موهای سر و محاسن که به شکل گیری حالات ویژه ای منجر شده است نشانه هایی از حضور سبکی خاص در نحوه تصویرگری این اثر دارد که علاوه بر تأثیر پذیری از متن از موقعیت تاریخی، سیاسی و اجتماعی منطقه طبرستان طی دوره مورد نظر نیز نشئت گرفته است. این مقوله با هدف بررسی شیوه چهره پردازی این کتاب از منظر هنر ایران به تبیین دلایل تأثیر گذار بر آن با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه نمونه های موجود می پردازد و در نهایت این نتیجه حاصل می شود که چهره پردازی در آن با خصلت چهره های اصیل ایرانی انجام گرفته است ضمن اینکه نمودهایی از شیوه طراحی چهره در فرهنگ های دیگر را نیز در خود مستتر دارد.
بررسی آموزه های اخلاقی آفرین نامه ابوشکور بلخی با نگاهی به میزان تأثیر آن بر قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
111 - 156
حوزه های تخصصی:
مثنوی آفرین نامه ابوشکور بلخی از آثار تعلیمی قرن چهارم و موضوع آن اخلاق و پند و اندرز است. هرچند بخش های زیادی از این مثنوی از میان رفته، همین مقدار اندک، گواه بر استادی و مهارت شاعر آن در عرصه ادبیات تعلیمی است. در جستار پیش رو، ابتدا ناظر به دلالت ها و نشانه های زبانی و تصویری، آموزه های تربیتی آفرین نامه با بسیاری از کتاب های اخلاقی پیش از اسلام تطبیق داده شد؛ حاصل کار حاکی از آن است که توصیه های حکمی آفرین نامه ، متأثر از اندرزهای پیش از اسلام، به ویژه آموزه های اخلاقی دوره ساسانیان است. پس از ابوشکور، نویسندگان و شعرای بسیاری آفرین نامه را سرمشق کار خود قرار داده اند؛ از جمله این نویسندگان می توان عنصرالمعالی کیکاوس را نام برد که در نگارش اثر ارزشمند خود، قابوس نامه، به آفرین نامه ابوشکور نظر داشته است. گام دیگر پژوهش حاضر، نقد و بررسی آموزه های اخلاقی مشترک آفرین نامه و قابوس نامه از حیث محتوایی، زبانی و بلاغی است. مؤلفه های تربیتی آفرین نامه به سه شکل در قابوس نامه نمود یافته است: بخشی از ابیات آفرین نامه عیناً در قابوس نامه تضمین شده است، قسمتی دیگر شامل مضامین و پیام اخلاقی مشترکی است که از حیث زبانی وبیانی و تصویری نیز به سبب تشابهات بسیار، خواننده را به اقتباس عنصرالمعالی از بوشکور و یا بهره گیری آن دو از آبشخوری واحد راهنمایی می کند؛ افزون بر موارد یادشده، بخشی از آموزه های این دو اثر، فقط به لحاظ محتوایی مشترک اند.
واکاوی کاربرد معانی حرف اضافه «از» تا پایان قرن ششم (مطالعه موردی در چهار کتاب: تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، قابوس نامه و جامع الحکمتین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت معانی حروف اضافه از جمله «از» به دلیل نقش تعیین کننده ای که در القای مقصود دارد، ضروری است. به منظور شناخت بیشتر «از»، با رویکرد سبک شناسی زبانی در سطح لغوی و با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی کاربرد بیست و نه معنی «از» در تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، قابوس نامه و جامع الحکمتین مربوط به دوره اوّل و دوم نثر فارسی پژوهش شده است. هدف این تحقیق تسهیل درک مفاهیم متون این دو دوره، یافتن اشتراک، افتراق، درصد کاربرد معانی «از» و تعمیم آن در دیگر آثار مشابه براساس سبک شناسی زبانی است. شناخت معانی این حرف می تواند ابزاری برای تفسیر و تبیین درست متون باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مقایسه مجموع آثار با یکدیگر بیشترین و کمترین بسامد «از» به ترتیب به تاریخ بلعمی با 74/29 درصد و تاریخ بیهقی با 64/19 درصد اختصاص می یابد. امّا در مقایسه دو دوره، بسامد «از» در دو کتاب دوره اوّل 34/51 درصد و در دو کتاب دوره دوم 66/48 درصد است. هم چنین پرکاربردترین معنی این حرف به «تبعیض» با 44 بار در دوره اول و کم کاربردترین معنی به طور مشترک به «توضیح» و «مصاحبت» در دوره اوّل؛ «انتساب»، «فصل و تمیز» و «برای» در دوره دوم هر کدام تنها با یک تکرار اختصاص می یابد. دیگر معانی«از» با توزیع تقریباً یکسانی در هر دو دوره به کار رفته است درحالی که در تقابل معانی توزیع مشخّصی وجود ندارد.
پژواک برخی اندرزهای پیشینیان در کتاب قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
131 - 159
حوزه های تخصصی:
قابوس نامه ، نوشته گران سنگ عنصرالمعالی کیکاووس، از برجسته ترین و مهم ترین آثاری است که پس از اسلام در حوزه ادبیات تعلیمی و در پند و اندرز مخاطبان نوشته شده است. این کتاب چونان دایرهالمعارف ارزشمندی است که بسیاری از آداب ورسوم و نیز شرایط و خصوصیات جامعه ایران عصر نویسنده در آن بازتاب یافته است. بالطبع عنصرالمعالی در بیان اندرزهای بی شمار آن، که در موضوعات گوناگون ایراد شده اند، مانند سایر نویسندگان آثار اندرزی، تحت تأثیر برخی اندرزنامه ها و منابع پیش از خود قرار داشته است و به شیوه های مختلف از مطالب آن ها سود جسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی و برابرنهاد اندرزهای قابوس نامه با آثار پیشینیان، برخی منابع و مآخذ مؤثر در اندرزهای آن را کشف و استخراج کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرگذاری قابل توجه منابعی همچون اندرزهای آذرباد مارسپندان ، پندنامه انوشیروان ، آداب ابن مقفع و اشعار بوشکور بلخی بر اندرزهای قابوس نامه اشاره کرد.
مراودات بینافرهنگی: صورتبندی مفهوم «سخنوری» در ایرانِ سده های میانه و مصر باستان(با تکیه بر دو کتاب آموزه های پتاح حوتپ و قابوس نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، بر آن است تا نشان دهد که برای تدوین اصول بلاغت و سخنوری در جهان اسلام، باید به منابعی جز منابع رسمی بلاغت مراجعه کرد. یکی از این منابع، مجموعه متونی است که به«ادبیات حکمی» یا «اندرزنامه» ها شهرت دارد. برخی از متون متعلق به این ژانر ، حاوی اصولِ بنیادینِ «بلاغتی» است که بیش از هر چیز خاصِ موقعیت های گفتاری و شفاهی است. در مقاله ی حاضر، از طریق مقایسه ی کهن ترین رساله ی بلاغی موجود، یعنی رساله ی آموزه های پتاح حوتپ، و برخی فصول قابوس نامه به مثابه ی نخستین اندرزنامه ی فارسی که فصول مستقلی را در باب سخنوری در خود جای داده است، تلاش می شود اصول بلاغت شفاهی و گفتار-محور تدوین گردد. این اصول عبارت اند از: 1- خاموش ماندن 2- سخن گفتن در زمان مناسب 3- عدم افراط در کاربرد واژگان پرشور و عاطفی 4- سلیس سخن گفتن همراه با تامل فراوان 5- یکی بودن دل و زبان، یا بیانِ حقیقت. بررسی این اصول، گذشته از نشان دادن تفاوت های بنیادین میان بلاغت گفتار-محور و نوشتار-محور، نشان دهنده ی استقلال بلاغت ایرانی از سنت فن خطابه ی یونان و روم باستان نیز هست و همچنین می تواند در جهت تدوین اصول بلاغت ایرانی – اعم از شفاهی و مکتوب، و مستقل از اصولی که در درسنامه های بلاغیِ تالیف شده به زبان عربی یافت می شود- نیز راه گشا باشد.
بررسی مقایسه ای آموزه های تعلیمی، اخلاق فردی و آیین کشورداری در قابوس نامه و سیاست نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی سابقه طولانی مدت در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. قابوس نامه اثر عنصرالمعالی و سیاست نامه نوشته خواجه نظام الملک طوسی، که هر دو مربوط به قرن پنجم هجری اند، جزء ادبیات تعلیمی به شمار می روند. این مقاله با شیوه توصیفی و تحلیلی سعی دارد با رویکردی مقایسه ای، آموزه های تعلیمی این دو متن را در دو زمینه آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری و اخلاق فردی بررسی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین این آموزه ها در دو متن یادشده تفاوتی می توان قائل شد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که در قابوس نامه بیشتر به آموزه های اخلاق فردی تأکید شده؛ ضمن آنکه از آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری غفلت نشده است. در مقابل در سیاست نامه بیشتر در جهت هدف نویسنده و موضوع اثر بر آموزه های مربوط به سیاست و کشورداری، تأکید بیشتری صورت گرفته است.
تبیین جایگاه قابوس نامه در تاریخ اندرزنامه نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
81 - 109
حوزه های تخصصی:
اندرزنامه نویسی و تعلیم در ادبیات، سنتی است که سابقه آن به ایران باستان می رسد. نقل تجارب عملی و حِکَم در قالب کلمات قصار، ضرب المثل و حکایات، در آن دوره به صورت گسترده رایج بوده است. این میراث گسترده به صورت های مختلف به دوره اسلامی منتقل شد و رفته رفته با عناصر اسلامی درآمیخت و بنا بر اقتضائات این دوران دچار تحولاتی شد. قابوس نامه یکی از اولین و مهم ترین متون اندرزنامه ای در ادبیات فارسی است که در مسیر این انتقال و تحولات قرار دارد. این مقاله در پی آن است تا با بررسی سبک و درون مایه قابوس نامه و مقایسه آن با اندرزنامه های پیشین و برخی اندرزنامه های معاصرش، آشکار کند این اثر چه نسبتی با سنت اندرزنامه نویسیِ پیش و پس از خود دارد. بررسی ها نشان داد بر اساس تعلق خاطر آل زیار و نویسنده قابوس نامه به ایران باستان و آشنایی این نویسنده با زبان پهلوی، این اثر در سبک و محتوا، قرابت بسیاری به سنت اندرزنامه نویسی پیشین دارد. برخلاف این امر صبغه اسلامی آن در مقایسه با اندرزنامه های معاصرش اندک و دور از انتظار است. ازاین رو قابوس نامه حامل میراث اندرزنامه ای پیشینیان در ادبیات فارسی است و مؤلفه ها و عناصر آن را در دوران اسلامی نمایندگی می کند.
بررسی تصویر شاه- انسان کامل در متون نثر تعلیمی (قابوس نامه، سیاست نامه، اخلاق ناصری، گلستان سعدی و سلوک الملوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
159 - 195
حوزه های تخصصی:
عرفان و سیاست دو مقوله ای هستند که با هم نسبت دارند و بر هم تأثیر می نهند. تلفیق شخصیت شاه- حاکم با انسان کامل عرفانی، یکی از جایگاه های این اثرگذاری است. انسان ها در پی پیدا کردن الگوی انسان کامل عرفانی، با نسبت دادن فره ایزدی و تأیید الهی، شاهان را نمونه آن الگو دانسته اند. این الگو دارای ویژگی هایی مشابه با انسان کامل مورد نظر ادیان غیر الهی و الهی است؛ از جمله داشتن فره ایزدی، عادل، خردمند و حکیم بودن. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل-محتوا، تأثیر عرفان را در شکل گیری تصویر شاه-انسان کامل در متون تعلیمی ( قابوس نامه، سیاست نامه، اخلاق ناصری، گلستان سعدی و سلوک الملوک) بررسی کرده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که نگرش عرفانی در تصویر و ترسیم شخصیت شاه- حاکم در متون غیر عرفانی (تعلیمی) نقش بسزایی داشته است. بر این اساس، ما با دو نوع نگرش روبه رو هستیم: 1. شاه-انسان کامل قابل تحقق؛ 2. شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق (ایدئال). بر اساس بررسی های به عمل آمده شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق، فقط در سلوک الملوک توصیف شده است.
استعاره مفهومی «عدالت» و «ظلم» در آداب الملوک ها با تکیه بر قابوس نامه، سیاست نامه و نصیحه الملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
196 - 226
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه ها نمود یافته است. آداب الملوک هایی همچون سیاست نامه و قابوس نامه و نصیحه الملوک نیز تحت تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون مایه ها را در قالب مفاهیم و استعارات بیان کرده اند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی «عدالت» و «ظلم» از دیدگاه زبان شناسی شناختی می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است در سه آداب الملوک نام برده، استعاره های مفهومی عدالت و ظلم بر مبنای نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون استخراج و بر اساس روش فرکلاف، تحلیل شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشترین حوزه های مبدأ مربوط به طبیعت، اخلاق و خرد و دین است که از پس تمامی این استعاره های مفهومی به دو کلید مفهومی «عدالت، خیر» و «ظلم، شر است» می رسیم و در نهایت درمی یابیم که بنیان اندیشگانی چنین استعاره هایی، اندیشه های باستانی ایرانیان است که به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. اهمیت این مطالب در اندیشه دینی ایرانیان باعث راهیابی آن ها به کتاب های دینی و غیر دینی از جمله اندرزنامه ها و در نتیجه راهیابی به قلمرو ادبیات شد و بعدها در ادبیات دوران اسلامی به کتاب های ادبی و اخلاقی همچون سیاست نامه و قابوس نامه و نصیحه الملوک راه یافت. مفهوم عدالت و ظلم، به عنوان یکی از مهم ترین اندیشه های ایران کهن، در قالب استعاره های مفهومی ای که در این پژوهش آورده شد، به حیات خود ادامه داد و درون مایه فرهنگی و دینی ایرانیان باستان، به نسل های بعد منتقل شد.
اندرزهای اخلاقی و اجتماعی در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
385 - 405
حوزه های تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی به عنوان یکی از شاخص های رشد و توسعه جوامع مطرح شده است. پیشرفت جامعه با ایجاد روابط صمیمانه، گسترش انسجام و مشارکت اجتماعی، اعتماد چند سویه و با بالا رفتن حجم سرمایه ی اجتماعی میسّر می شود.. این از ارزش های اخلاقی بر فعالیت های اجتماعی مؤثّرند و موجب پایداری روابط اجتماعی، برقراری صلح و نهایتاً ایجاد جامعه ای سالم می شوند. آثار ادبی عاملی مؤثر در هویت یابی محیط اجتماعی اند و هیچ سخن آفرینی نمی تواند گسسته از امور اجتماعی زمانه اش باشد. تاریخ ادبیات ایران، نشان دهنده وجود آثار متعددی در حوزه اخلاق است؛ یکی از این آثار قابوس نامه است. مسئله ای که می توان اینجا طرح کرد ماهیت اندرزهای اخلاقی عنصرالمعالی در این کتاب است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که عنصرالمعالی در قابوس نامه به همه ی زوایای زندگی فردی و اجتماعی پرداخته است. او صداقت، تعهّد به پیمان، کاردانی و امانت داری را از جمله عوامل ایجاد اعتماد در روابط اجتماعی دانسته و در مقابل نفاق، دروغ، خیانت ورزی، ظلم، نادانی و افشای راز را عوامل تخریب اعتماد معرفی می نماید. همچنین رعایت اصول اخلاقی مانند حق شناسی نسبت به پروردگار و والدین، احسان، مدارا، حسن خلق، عدل و سخاوت را برای تمام افراد جامعه ضروری می داند. این معانی و مفاهیم در نسخ مصور قابوس نامه نیز تکرار شده و قابل مشاهده است. اهداف پژوهش: 1.شناخت مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در قابوس نامه. 2.بررسی انعکاس مفاهیم اخلاقی قابوس نامه در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه. سؤالات پژوهش: 1.عنصرالمعالی در قابوس نامه به چه اندرزهای اخلاقی و اجتماعی اشاره کرده است؟ 2.مفاهیم اخلاقی و اجتماعی قابوس نامه در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه چه انعکاسی داشته است؟
تحلیل قابوس نامه از منظر روان شناسی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
185 - 210
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت که پیشینه ی آن به آرای مارتین سلیگمن در دهه ی(1990م.) می رسد، رویکردی نوین در علم روان شناسی است که مدّعی ارائه ی پارادایمی جدید در این حوزه است. این رویکرد بر جنبه های مثبت انسان مانند شادی، خوش بینی و امید تأکید دارد و به شناسایی و تبیین فضائل و توانمندی های انسان در شش گروه: خرد و دانایی، شجاعت، انسانیّت، عدالت طلبی، اعتدال و تعالی به همراه بیست و چهار قابلیت، با عنوان فضیلت های همه جا حاضر می پردازد. قابوس نامه تألیف عنصرالمعالی قابوس بن وشمگیر یکی از آثار برجسته ی ادبیات تعلیمی در سده ی پنجم هجری است که بازتاب دهنده ی خودشناسی و ارائه ی راهکارهای مناسب در جهت شناخت فضایل مثبت و نیل به سعادت و شادکامی اصیل، به عنوان یکی از آرزوهای دیرینه ی اندیشمندان بوده است. از این منظر می توان عنصرالمعالی را در زمره ی اندیشمندان متعهد، اخلاق گرا و مثبت اندیشی در نظر گرفت که از سرچشمه ها ی مضامین اخلاقی و حکمی مثبت فرهنگ ایرانی سیراب شده و به خوبی توانسته است این فضایل و توانمندی های مثبت را، که بخش اعظمی از آن نشأت گرفته از تجربیات خود اوست با صداقت، فروتنی و آزاداندیشی در اختیار فرزند خویش و سایر جویندگان علم و ادب قرار دهد. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که فضایل مثبت خرد و دانش با 46/34 درصد، میانه روی 48/30 درصد، معنویت و تعالی 68/7 درصد، شجاعت 97/5 درصد، عدالت 36/5 درصد و رأفت و عشق 14/4 درصد، به ترتیب از فراوانی بیشتری برخوردار بوده اند.
بینامتنیت در ادبیات تعلیمی(با تمرکز بر قابوس نامه و تعالیم پتاح حوتپ؛ کهن ترین فرزندنامه جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
27 - 57
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت یکی از مباحث حوزه بررسیِ متون است که به روابط گوناگون متون ازنظر صورت و معنا اشاره دارد. بینامتنیت متن را حلقه ای در یک زنجیره بینامتنی می داند و بر آن است که هر متنی با متون پیش از خود و هم زمان و پس از خود در ارتباط است. به بیان دیگر، هر متن به صورت پنهان یا آشکار با ژانر خود، ارتباط صوری و معنایی دارد. اندرز به فرزند، از زیرگونه های ادبیات تعلیمی است که پیشینه کهنی در تمدّن های بشری دارد. این سنّت اندرزی، بنابر سه اصل پیشینه کهن، جهانی بودن، تداوم و تکرارشوندگی، نیازمند بررسیِ بینامتنی و تطبیقی است. بنابر مستندات تاریخی، آموزه های پتاح حوتپ، کهن ترین کتاب در ادبیات تعلیمی جهان است. این آموزه ها مربوط به 2880 سال پیش از میلاد در مصر باستان است. در زبان و ادبیات فارسی، قابوس نامه نمونه مشهور و موفّقی است که اندکی پس از تألیف تا پایان قاجاریه، نویسندگان متون اندرزی در ایران به آن توجه داشتند و از آن تقلید می کردند. جایگاه بسیار کهن تعالیم پتاح و شهرت قابوس نامه ، دلیل اصلیِ گزینش این دو اثر است. در این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی، ویژگی های برون متنی، پیرامتنی و درون متنیِ این آثار بررسی شد. این آثار در گزینش مخاطب (پسران نویسنده)، جایگاه اجتماعیِ نویسنده (وزیر دربار ایسِسی و شاهزاده آل زیار)، تفاخر به اصل و نسب، داشتن مقدمه عاطفی و مؤخره تأکیدی، تأکید در به کاربستن تعالیم، بیان اندرزهایی درباره حوزه رفتاری در اجتماع و خانواده، همانندگی دارند. این دست آورد نشان دهنده این است که در نوشتن اندرز برای فرزند، سنّتی مشترک وجود داشته است که البته بسته به نوع آن اندکی متفاوت است.
ساده سازی و به کارگیری حکایتی منتخب از قابوس نامه در مهارت خواندن برای فارسی آموزان سطح فروپیشرفته و بازخورد انعکاسی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهیه و تدوین مواد آموزشی برمبنای اصول علمی، یکی از اهداف کلان نظام در سند نقشه جامع علمی کشور محسوب می شود. با توجه به نیاز روزافزون به این منابع، متأسفانه امروزه با کمبود مطالب آموزشی سطح بندی شده و کارآمد، برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مواجه هستیم. هدف پژوهش حاضر، ارائه متنی ساده شده از حکایات «قابوس نامه» برای مهارت خواندن فارسی در سطح فروپیشرفته است . این پژوهش به روش کتابخانه ای، تحلیلی و میدانی صورت گرفت. بدین منظور، در بخش ساده سازی، چارچوب های پیشنهادی مکس ول (2011) و پتزولد و اسپسیا (2015) بر روی یک حکایت قابوس نامه، اعمال شد. در بخش میدانی برای سنجش بازخورد مدرسان، از مصاحبه کتبی نیمه ساختار یافته استفاده شد.متن انتخابی داستان کوتاهی با مضمون جهانی است که می توان از آن جهت تفهیم ضرب المثل و اصطلاحات رایج در زبان فارسی به فارسی آموزان بهره برد. تمامی مدرسان شرکت کننده در این پژوهش پس از بررسی بازخورد فارسی آموزان از مطالعه متن و حل تمرین های مربوطه، متناسب بودن موضوع متن انتخابی با نیاز فارسی آموز (درک ضرب المثل و نکات فرهنگی مستتر درس و مشاهده کاربرد آن در بافت واقعی زبان) را تائید کردند و طبق گزارش مدرسان، ساختار نحوی و واژگانی متن ها برای 19 نفر از مجموع 25 فارسی آموز قابل درک بوده که نشان گر سطح دشواری مناسب متن های ساده سازی شده است.