مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
اجتهاد
منبع:
حکومت اسلامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
129-154
حوزه های تخصصی:
حدود چهار دهه از حکومت اسلامی در ایران می گذرد و اکنون یکی از مهمترین مباحثی که حکومت و قانونگذاری اسلامی با آن روبروست، نوع، میزان و چگونگی پیوستگی این حوزه با عرف جامعه است. بحث از میزان ارتباط احکام اسلامی با عرف، بی تردید بحث احکام ثابت و متغیر را در دوران معاصر، ضرورتی اجتهادی و فقهی می نماید. دلیل این ضرورت نیز نیازهای ثابت و متغیری است که در آدمیان وجود دارد و یکی از اولین کسانی که در دوران معاصر، حساسیت مسأله زمان و مکان در حوزه دین را به خوبی دریافت، شهید آیهالله «مرتضی مطهری» است که حاصل حساسیت ایشان، مجموعه مباحثی بود که تحت عنوان «اسلام و مقتضیات زمان» مطرح نمود. در این پژوهش، معیار پیوستگی احکام ثابت و متغیر، از دیدگاه شهید مطهری مورد بررسی قرار گرفته و سپس در محورهای ثابت و متغیر، مواردی چند از میان آثار ایشان بازبینی شده است. از این معیارها، می توان به توجه به مصلحت، حفظ آبروی جامعه اسلامی، توجه به پیشرفت و توسعه در جوامع اسلامی، تکیه بر منفعت جمعی و مد نظر قراردادن روح شریعت اشاره کرد. در سرانجام این تحقیق، این نتیجه گرفته شده است که بازنگری در اندیشه شهید مطهری در پذیرفتن مقتضیات زمان و توجه به معیارهای ثابت و متغیر در وضع قوانین اسلامی، کلید حل بسیاری از مشکلات حوزه اجتهاد و فقاهت در عرصه های حقوقی، اجتماعی و سیاسی حکومت اسلامی خواهد بود.
المسائل الفقهیه فی مؤلّفات الاستاذ المطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
فی بدایه هذه المقاله ثمّ الاشاره الی المکانه الفقهیه للشهید آیهاللَّه المطهری والغفله عنها. ثم تبیان الاجتهاد من منظار الشهید المطهری. وبعد تم دراسه الاسلوب الفقهی للاستاذ الشهید ودراسه مدی تأثره بالاسلوب الفقهی للمرحوم آیهاللَّه البروجردی وبالاسلوب الفقهی للامام الخمینی(رحمه اللَّه). وفی القسم التالی من المقاله ثم دراسه مسأله دور الزمان فی التغییرات التی طرأت علی المسائل الفقهیه وظهور المسائل الجدیده. ومن ثم تم التعریف ببعض المسائل المستحدثه من منظار الاستاذ الشهید وتحلیلها. وبعدها تم شرح فلسفه الخاتمیه من منظار المفکر الشهید باختصار. وبعدها تم استقصاء وتبیان النظریات الفقهیه فی مؤلّفات الاستاذ. وقد عرّفت بانها نظریات جدیده ومختصه به.
الدعوه الی الاصلاح الدینی فی ایران المعاصره واثرها علی بلوره التنمیه المعرفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
إِثر التطورات الفکریه الناتجه عن مواجهه المسلمین للافکار الغربیه لاسیما حادث الثوره الدستوریه فان ایران قامت بتربیه واعداد مفکرین ومصلحین دینیین کبارا. ویمثل العمل للنهوض بالفکر الدینی واظهار العناصر المعرفیه فی الاسلام للرد علی قضایا الساعه بیت القصید فی افکار وتصورات هولاء. ان الخطاب السائد فی فکر هولاء المصلحین یتمثل فی مقوله التناغم بین تزاید الرویه العالمه (المعرفه) وقدره الدین الاسلامی علی الرد علی المشاکل الکلامیه والعقائدیه والاجتماعیه والثقافیه. ونتطرق فی هذا المقال الی الافکار الاساسیه وخطاب التنمیه المعرفیه لعدد من المفکرین الدینیین الاصلاحیین. بدایه وفی قسم النبذه التاریخیه نتناول اراء جمال الدین اسد ابادی وایه الله نائینی وایه الله طالقانی والاستاذ محمد تقی شریعتی . ومن ثم نتطرق الی اراء وافکار المفکرین التالیه اسمائهم وهم: 1- المهندس مهدی بازرکان: المفکر وواضع نظریه القدره العلمیه للاسلام فی عقدی الثلاثینات والاربعینات للسنه الهجریه الشمسیه. وقد بذل جهوده لاظهار الابعاد العلمیه للتعالیم الدینیه. 2- الدکتور علی شریعتی: وقد سعی من خلال الاعتماد علی الرویه التوحیدیه فی الاسلام والافاده من الاسالیب والنظریات السائده فی مجال علم الاجتماع والعلم والادیان التطرق الی قدرات الاسلام باعتباره مدرسه فاعله فی الحیاه الاجتماعیه. ان الاقتراح القاضی بالافاده من عنصر "العلم" و "الزمان" فی عملیه الاجتهاد موشر علی اهتمامه بالخطاب المعرفی ودوره فی احیاء الفکر الدینی وتقدیم تعالیم الاسلام بما یتناسب والعصر والتکنولوجیا والحضاره الحدیثه. 3- ایه الله مطهری: وقد عمل من خلال الترکیز والاهتمام علی الاسس العقلانیه للاسلام علی ابراز دور العقلانیه والمعرفه فی تنمیه وازدهار الفکر الدینی ومعالجه المشاکل العلمیه والعملیه للمجتمع الاسلامی.
پویایی فقه از رهگذر مقاصد شریعت با نظری بر آرای امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۶
31 - 52
حوزه های تخصصی:
در جوامع دینی، تعامل با اسلوب قانون گذاری به صورت جزئی نگری و بررسی سطوح بیرونی است؛ از این رو نگاه معلول گرایانه مقدم بر تفکر علت مدارانه است. بر این اساس توجه تام و نگرش مقاصدی به پشتوانه های احکام شرعی، که در نحوه استنباط بسیار مؤثر هستند، در چگونگی عملیات فقهی مغفول می مانند. توجه به چنین بحثی از ضرورت های کنونی است؛ به ویژه در فعال سازی فقاهت شیعی در تعامل با بحران های عصری. درحقیقت توجه به مقاصد شریعت در اجتهاد سبب بالندگی و پویایی فقه و پاسخگویی مناسب به مسائل نوظهور می شود. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای، نقش مقاصد شریعت در پویایی فقه شیعه بیان شده است. با بررسی شیوه عملی فقها در استنباط احکام این نتیجه به دست آمد که بهترین شیوه اجتهاد، اجتهاد با استناد به نصوص و با نظارت مقاصد است؛ یعنی مقاصد شریعت به عنوان اصول و کلیات شریعت در تفسیر و تبیین نصوص شرعی نقش بسزایی دارند. امام خمینی نیز با نگرش به مقاصد شریعت در استنباط احکام و استفاده از این عنصر در تعیین محدوده و گستره نصوص، تشخیص نصوص معتبر از غیرمعتبر، تعارض ادله، استنباط احکام مسائل مستحدثه و... را موجب پویایی فقه از نظر انطباق احکام با پیشرفت جوامع و پاسخگویی مناسب به مسائل نوظهور دانسته اند.
تحولات حقوق و فقه اسلامی و مکاتب فقهی و حقوقی دوره دولت حفصیان در افریقیه
پژوهش حاضر در حقیقت به یکی از مظاهر تمدن اسلامی که تفکر حقوقی و فقهی جوامع اسلامی است ، پرداخته است و نشان داده است جوامع اسلامی افریقیه مومن به حقوق اسلامی بوده اند فقه و حقوق را در مفهوم علم به معنی ساینس در خصوص دستورالعمل های فقهی تولید کردهاند ، و صاحب اندیشه حقوقی بودهاند و بخشی از میراث مکتوب تمدن اسلامی همین متون کلاسیک فقهی است در غرب اسلامی چند متن کلاسیک فقه اسلامی تولید شد که از مآخذ حقوق اسلامی در حوزه فقه مالکی است ، فقه در زندگی روزمره آن ها حضو ر فعال داشته است و مسایل جدید حقوقی با عنوان خاص مغربی آن یعنی \\\" نوازل \\\" را مطرح کرده اند و ابتکاراتی بوسیله فقهای معاصر حفصیان در تولید متون درسی حقوق اسلامی از جمله در تدوین مواد جزئی حقوق شهری و فرهنگ حقوقی شهروندی ، رخ داده است . فقیه ابن الرامی با نگارش کتاب الاعلان باحکام البنیان قوانین شهرسازی و حقوق مادی و معنوی شهروندی در خیابان و پنجره و مسیر های ارتباطی و مسایل محیط زیست را برای نخستین باربر مبانی فقه و حقوق اسلامی تدوین کرده است . تفکر ابن الرامی در مورد فقه شهری ، محصول مدرسه فقهی اجتهاد در تونس است . دوره حکومت حفصیان با پیدایش سه مدرسه فقهی تونس ، قیروان ، بجایه با توسعه گسترده درفقه و حقوق اسلامی روبرو شده است . اباضیه جزیره جربه در این عصر مبانی حقوقی و مدرسه فقهی خود را عرضه کردند . بررسی و تحلیل تجربه چهارصد سال فعالیت های فقهی در جوامع شمال آفریقا در این پژوهش نشان می دهد که فقه اسلامی توان اجتهاد در مسایل روزمره جوامع را دارد . این پژوهش بخشی از رساله دکتری مولف ( 1382 ) است . پژوهش بخشی ا ز تاریخ فقه و فقها در غرب اسلامی است که پراکندگی مذاهب فقهی و حقوق اسلامی در آن جا را نشان داده است وگستردگی و استمرار حقوق اسلامی در جوامع را نشان داده است . پژوهش ماده اولیه پژوهش در مذاهب اصلی فقه اسلامی است.و جایگاه فقها و حقوق دانان و علم فقه در بین مردم و طبقه بندی علوم اسلامی را مطرح کرده است و اثار سیاسی اجتماعی فقه اسلامی را بررسی کرده است .
درآمدی بر الگوی حکمی و اجتهادی علوم اجتماعی اسلامی
ایده تولید «علوم اجتماعی اسلامی» از راهکارهای پاسخ به مسئله تبیین و فهم حیات انسانی و اجتماعی انسان و ارائه مدل هایی برای اداره بهتر جامعه است. اما مقصود از علوم اجتماعی اسلامی و علم دینی چیست؟ طرفداران و کسانی که علم دینی را ممکن می دانند پاسخ های مختلفی به این پرسش داده اند. «الگوی حکمی و اجتهادی علوم اجتماعی» پاسخی برای تبیین چیستی، طبقه بندی و روش شناسی علوم اجتماعی در مقام موجود و مطلوب و تلاشی در شکل دهی به یک برنامه پژوهشی برای تولید علوم اجتماعی اسلامی است. در این مقاله با رویکردی توصیفی و تحلیلی پس از ذکر مقدمات و مقصود از الگو و معرفت الگویی در مطالعه مرتبه دوم علوم اجتماعی، به تشریح دیدگاه الگوی حکمی و اجتماعی در چهار بخشِ: 1. چیستی علوم اجتماعی، 2. نسبت علوم اجتماعی با عقل و حکمت، 3. نسبت علوم اجتماعی با تجربه و 4. نسبت علوم اجتماعی با آموزه های نقلی پرداخته می شود. براساس این تبیین در دو بخش انتهایی به برخی الزمات روشی و آینده نگارانه این الگو در تولید علوم اجتماعی اسلامی نیز اشاره می شود.
تحلیل نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
181 - 198
حوزه های تخصصی:
اسلامی سازی علوم انسانی از ضرورتهای جوامع اسلامی است و آن نیز متوقف بر عمل مجاهدانه پژوهشگران می باشد که قرآن از آن به جهاد کبیر یاد می کند. از این جهت پژوهش در «تحلیل نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی» دارای اهمیت جدی است. هم اکنون لازم است تولید علوم انسانی اسلامی در جمهوری اسلامی ایران تبدیل به گفتمان شود ولی کم و کیف رابطه آن با جهاد کبیر که می تواند یکی از متغیرها در تحول علوم انسانی تعبیر شود، همچنان در بوته ابهام است وهمین ابهام در ترابط، می تواند عملیات تولید علوم انسانی اسلامی در مجامع علمی را به کندی مواجه سازد. از این رو، این سؤال مطرح می شود که نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی چیست؟پاسخ احتمالی آن است که استدلال مجاهدانه با قرآن و دیگر منابع دینی و مقابله نمودن با علوم انسانی سکولار، برایند و نتیجه اش تولید علوم انسانی اسلامی در تراز انقلاب اسلامی خواهد بود.این مقاله کوشیده است با تحلیل مصداقی جهاد کبیر و با ابزار کتابخانه ای به تحلیل نقش جهاد کبیر در تولید علوم انسانی اسلامی بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که با تقویت بنیه علمی، شناخت کافی نسبت به منابع معرفتی، موضوع شناسی نسبی در علوم مورد استنباط و روش شناسی صحیح در استنباط از منابع معرفتی توسط پژوهشگران، می توان به تولید علوم انسانی اسلامی دست یافت.
جایگاه زمان و مکان در منظومه فقه سنتی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
47 - 71
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی جهانی و جاودانی است و علت آن کمال احکام الهی محسوب می شود که در حقیقت به مثابه یکی از معجزات اسلام است. در قبال نیازهای ثابت، نیازهای متغیر پدیدار خواهد شد که باید از این تغییرات نیز در جهت حفظ و نزاهت و بالندگی صحیح آن صیانت شود. از این جهت است که پویایی قسیم فقه سنتی نیست، بلکه فقه سنتی به خودی خود پویاست. اجتهاد که آن را به حق دینامیسم حقوق اسلامی نامیده اند، به معنای کوشش عالمانه و روشمندی برای استخراج حکم خدا با توجه به منابع چهارگانه کتاب، سنت، عقل و اجماع است. در این مقاله در حد وسع کوشیده ایم که نحوه تأثیر زمان و مکان بر احکام شرعی را با تعیین ملاک ها و مصادیق ارائه کنیم تا چه در نظر آید.
ترسیم جایگاه «فقه سیاسی» در اسلامی سازی «علم سیاست»
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
۱۵۸-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو در صدد ترسیم نسبتی واقع بینانه مابین دو گزاره مورد مطالعه (فقه سیاسی و علم سیاست اسلامی) است و سعی کرده است با ترسیم شکلی واقع نگر از فقه سیاسی به عنوان گزاره ای عینی تر نسبت به گزاره دیگر، به ترسیم جایگاه و حتی مسیر مورد نیاز علم سیاست اسلامی به عنوان گزاره ای که در حال شکل یابی علمی است، کمک کند. تحقیق در ترسیم گزاره اول (فقه سیاسی) از روش پژوهش کیفی داده بنیاد بهره جسته است. پژوهش در ترسیم نسبت دو گزاره آن دو را هم تراز و همراه هم دانسته اما هر یک را دارای مسیری و مأموریت ها و توانایی هایی متفاوت می داند. مسیر ترسیم نسبت از گزاره اول و در نگاه به فقه سیاسی شکل گرفته و پژوهش در واقع با ترسیم جایگاه فقه سیاسی موجود سعی در کشف جایگاه علم سیاست اسلامی دارد و در عین حال نیز به تفاوت های این دو توجه کرده است، تفاوت هایی که معتقد است در صورت کشف نسبت منجر به قوام جایگاه علمی هر دو گزاره خواهد شد.
روش شناسی استنباط حکم شرعی
حوزه های تخصصی:
بدون شک در هر علمی بر اساس روشی خاص به بررسی مسائل آن علم پرداخته می شود. بررسی روش تحقیق در مسائل هر علم، تحت عنوان روش شناسی آن علم قرار می گیرد و بر اساس اصطلاحات رایج در فلسفه علم، دانش درجه دو شمرده می شود. نگاه روش شناسانه به هر علمی نقاط ضعف و قوت آن علم را آشکار می کند و به رشد و بالندگی آن کمک می کند. دانش فقه نیز از این قاعده مستثنا نیست و نگاه نقادانه به روش به کار رفته در بررسی مسائل آن می تواند سطح دانش فقه را ارتقا بخشد. روش به کار رفته در تحقیقات فقهی روش اجتهادی نامیده شده است. کاربست روش اجتهادی، با اینکه سابقه ای هزار و دویست ساله دارد، کمتر با نگاه درجه دوم ارزیابی شده است. تحقیق حاضر به روش تحلیل- توصیفی و با نگاه درجه دوم به ارزیابی روش استنباط فقهی پرداخته و آن را در سه بخش سامان داده است؛ در بخش نخست به دانش های مقدماتی استنباط اشاره شده ؛ در بخش دوم به بحث درباره منابع استنباط پرداخته و در بخش سوم مراحل استنباط ذکر شده است.
جایگاه شناسی «فقه اللغه» در فهم و طراحیِ اجتهادیِ امام خامنه ای با تاکید بر بیانیه گام دوم
حوزه های تخصصی:
فرایند یاددهی-یادگیری و فقه اللغه در هر نظام اجتماعی، متناسب با آن نظام است. هر نظام اجتماعی دارای نظام معنایی ویژه است که با نظام واژگانی خاص خود آن را بیان می کند و حرکت های خود بر اساس آن انجام می دهد و اگر میان نظام واژگانی و معناییِ رهبران و افراد جامعه هماهنگی نباشد مدیریت جامعه مختل گردیده و اختلافات فکری و رفتاری در جامعه به وجود می آید و دشمنان با نفوذ خود به تقویت و تشدید اختلافات کمک می کنند و جامعه را از اهدافش منحرف می نمایند.تنها راه علاج این است که رهبران جامعه با طراحی نظام معنایی و واژگانی و ابلاغ و تبیین آن به جامعه به صورت مستمر، و التفات دادن به حساسیت های این نظام واژگان و بیان دشمنی های دشمنان برای انحراف در آن نظام معنایی، از وجود یا تداوم انحراف جلوگیری نمایند. بیانیه ی گام دوم با مطرح کردن نظریه ی نظام انقلابی و محور قرار دادن مردم مخصوصا جوانان و اعطای مأموریت مدیریت جهادی انقلاب علمی درصدد است که تربیت نیروی انسانی و تولید فکر به عنوان دو بال پرواز به بلندای تمدن اسلامی را تأمین نماید. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره مندی از منابع مکتوب و دیجیتال سامان یافته است و ما در صدد آن هستیم که با تبیین رویکرد رهبر انقلاب در بحث فقه اللغه به روشن شدن هرچه بیشتر این مسئله و کارها ی لازم حول آن سببی شویم تا هدف و مقصود اصلی رهبر انقلاب جهت تحقق یافتن جامعه ای با نظام معنایی مطابق با رهبرش، واضح گردد تا جوانان در این گام خطیر از خواسته ی اصلی رهبرشان آگاه بوده و جهت عملی کردن آن وارد میدان شوند.
نسخه خوانی (21): پرسش و پاسخ هایی در باب مسئله اخباری- اصولی، غنا و تصوف از دوره اخیر صفوی بر اساس یک متن تازه یاب
حوزه های تخصصی:
متن پیش رو، بخشی از نسخه ای دو قسمتی است که نویسنده بخش اول آن را مورد مداقه قرار داده است. بخش مذکور، شامل یادداشت هایی درباره مسائل اخباری اصولی، تصوف و غنا از مباحث اصلی و جاری نیم قرن آخر صفوی است. این متون توسط شخصی به نام حاجی حسین زاوانی تهیه و تنظیم شده و چندین قسمت را دربرمی گیرد. نویسنده در این جستار، مباحث مطرح شده در قسمت های مختلف این نسخه را بیان می کند. نخستین قسمت از بخش اخباری اصولی، بحثی نسبتاً مفصل درباره ترجیح اجتهاد و اصول گرایی بر اخباریگری بوده و خلاصه ای از مهم ترین ادله ای را که اصولی ها در نقد اخباریگری دارند، بیان می شود. دومین قسمت شامل متنی از محقق سبزواری که رساله فارسی ای است و به جهت متعلمان نوشته و درباره مبحث اجتهاد و تقلید است، نقد می شود. سومین قسمت، مربوط به سوال تازه ای است که حاجی حسین زاوانی درباره حدیث انما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا مطرح کرده و اینکه آیا معنای این حدیث، تجویز اجتهاد است یا خیر را تشریح می کند.
روش استنباط ائمه از قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهمیت روش شناسی ناشی از نقش تأثیرگذار روش در موفقیت و شکست یک پژوهش است. به همان اندازه که روش در پژوهش اهمیت دارد، روش شناسی به عنوان علم درجه دو در داوری، گزینش و الگوگیری از روش ها نقش دارد. یکی از عرصه هایی که نیازمند روش شناسی است، عرصه استنباط های ائمه: از قرآن است. اگر این پیش فرض را بپذیریم که ائمه احکام شرعی را از قرآن استنباط کرده اند، آن گاه این پرسش مطرح می شود که شیوه استنباط آنان چگونه بوده است؟ چه مبانی و قواعدی را به کار گرفته اند؟ و چه ویژگی هایی در شیوه آنان وجود دارد؟ این پژوهش که خود به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در صدد است به این پرسش پاسخ دهد و بکوشد تا حد توان، مختصات روش استنباط ائمه را بیان نماید. دستاورد این پژوهش آن است که استنباط های ائمه مبتنی بر پیش فرض های خاصی نسبت به قرآن و غیر قرآن بوده است و قواعد گوناگونی را که قدر مشترک همه آنها عقلایی بودن است و بعضاً در علوم مقدماتی اجتهاد مورد بحث قرار نگرفته، به کار برده اند. ازاین رو ائمه را می توان بنیانگذار قواعد استنباط شریعت دانست.
نص یا اجتهادی بودن مشروعیت میقات ذات عرق از دیدگاه اهل سنّت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
123 - 138
حوزه های تخصصی:
از میقات های پنج گانه حج و عمره، میقات ذات عرق است که به اهل عراق و مناطق شرق اختصاص دارد و مردم این مناطق در این میقات مُحرم می شوند؛ اما آنچه مطرح می شود این است که مشروعیت این میقات با نص (روایت نبوی) ثابت شده، یا این میقات پس از پیامبر9 و با اجتهاد برخی خلفا یا صحابه مشروعیت یافته؟ اهل سنت درباره این قضیه دو قول نقل می کنند: برخی به نص بودنش (به وسیله پیامبر9 ) قائل اند و برخی به اجتهادی بودن آن (به وسیله خلیفه دوم). این پژوهش با توصیف و تحلیل گزاره ها و منابع اهل سنت و روش کتابخانه ای در پی یافتن پاسخ این پرسش است و در پایان نتیجه می گیرد که پیامبر9 میقات ذات عرق را مشروعیت داده و آن را مشخص کرده است و روایات صحیحه و مستفیضه بسیاری آن را تأیید می کند و همچنین می توان به گروهی که آن را اجتهاد خلیفه دوم می دانند، چنین پاسخ داد که چون خلیفه دوم مانند برخی دیگر احکام شرعی، از میقات قرار دادن این مکان توسط پیامبر9 آگاه نبوده، طبق اجتهاد خودش این مکان را میقات قرار می دهد و چون اجتهاد مقابل نص مشروعیت ندارد، دیگر نمی توان اجتهاد خلیفه دوم را در این باره مشروع دانست و گفت که مشروعیت میقات ذات عرق و مشخص شدن این مکان به عنوان میقات اهل عراق و شرق با اجتهاد او ثابت شده است، گذشته از اینکه اگر او حتی برای نخستین بار این اجتهاد را انجام می داد، بازهم میان اهل سنت درباره حجیت قول و اجتهاد صحابی اختلاف وجود دارد و برخی مذاهب اهل سنت آن را حجت نمی دانند.
تفاوت روش شناختی فقه سیاسی سنتی و فقه حکومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
143 - 173
حوزه های تخصصی:
مناسبات میان اجتهاد و سیاست تأثیرات بنیادینی درتحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصربه همراه داشته است به گونه ای که دستگاه های فقهی و فقیهان در تولید، استقرار و یا نقد نظام های سیاسی حاکم بر ایران نقش به سزایی داشته اند. از سویی تنوع نظریه ها و دیدگاه های فقیهان در حوزه سیاست، حاکی از تفاوت در روش ها و نگرش آنان به فرد، جامعه و دولت از منظر دین است و از سوی دیگر تحول و نوآوری در دستگاه فقه همواره با تحول در ساحت روش شناسی همراه است. از این رو مقاله حاضر براین فرض است که مناسبات اجتهاد و سیاست در دوره معاصر، تابعی از تحولات روش شناختی در دانش فقه و به تبع آن فقه سیاسی است که موجب گذار از فقه سیاسی سنتی به رویکرد حکومتی به فقه شده است. براین اساس مهم ترین تفاوت ها عبارت اند از: تفاوت در رویکرد اجتهادی فردی و اجتماعی، محوریت فرد در مقابل محوریت اجتماع، اجتهاد بر مبنای اصاله الاباحه و اصاله الحظر، چگونگی مواجهه با نص: پرهیز از تفسیرگرایی در مقابل توسعه معنای نص، کاربرد تقیه، محوریت حق وحکم، منابع اجتهاد، توجه به بعد اجرایی احکام، توجه به ملاکات احکام، کارآمدی فقه و احکام تولیدشده در تأمین نیاز های نظام سیاسی، گسترش و کاربرد قواعد فقهی، میزان مراجعه به اصول عملیه، تفاوت در فهم حکومتی از نصوص و روایات، توسعه قلمرو دین به عرصه های اجتماعی و اداره جامعه، محوریت فرد در مناسبات میان فرد و دولت، توجه به مقتضیات زمان و مکان و میزان مسئولیت فرد و دولت در تحقق شریعت.
اجتهاد شیعی و روش شناسی فقه اجتماعی
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸ ویژه علوم اجتماعی
27 - 44
حوزه های تخصصی:
اجتهاد به مثابه موتور محرکه علوم اسلامی در طول تاریخ تلاش کرده است که مبتنی بر مبانی اسلامی به استنباط صحیح و روشمند دست پیدا کند. از سوی دیگر وجود ادوار مختلف فقه، نشان دهنده پویایی اجتهاد است. اما در عصر حضور حکومت اسلامی و مسائل آن، اجتهاد دارای مؤلفه های موضوع شناسی و روش شناسی است که از منابع مختص به خود تغذیه می کند. البته در علم فقه ماهیتی تجویزی دارد و در علوم دیگر، ابعاد دیگر روش شناسی را می توان دید. بنابراین مقاله حاضر تلاش می کند با یکی دانستن دانش اجتهاد و روش شناسی، به صورت اجمالی مراحل تکون و دست یابی به آن را نسبت به فقه اجتماعی و دیگر علوم در فرهنگ اسلامی تبیین نماید.
بازخوانی نگاه سلفیان به اجتهاد و تقلید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
461 - 483
حوزه های تخصصی:
در قرون اولیه اسلامی باب اجتهاد باز بود، اما رفته رفته باب اجتهاد انسداد یافت و اجتهاد در چارچوب چهار مذهب فقهی الزامی شد. در این میان افرادی مثل ابن تیمیه به این رویکرد انتقاد کردند و باب اجتهاد را مفتوح دانستند. از سده دوازدهم و به پیروی از ابن تیمیه، جریان های سلفی، انفتاح باب اجتهاد را مطرح کردند و امروزه وهابیان، اخوان المسلمین و سلفیان جهادی به انفتاح باب اجتهاد معتقدند، اما میان این گروه ها اختلافات فراوانی در موضوعات اجتهاد و تقلید وجود دارد. بیشتر علمای وهابی از اینکه خود را مجتهد مطلق بدانند، دوری می کنند و بیشتر خود را مجتهد منتسب به فقه احمدبن حنبل می دانند و در این زمینه نظریه تمذهب را مطرح کرده اند که مورد انتقاد ناصرالدین البانی قرار گرفته است. وی معتقد است علمای وهابی باید به سمت اجتهاد مطلق بروند. بزرگان اخوان المسلمین مثل سید سابق و یوسف قرضاوی خود را مجتهد مطلق دانسته، اما تقلید یا اتّباع از دیگر مذاهب را جایز می دانند. نویسندگان سلفیه جهادی نیز خود را مجتهد مطلق می دانند و بر همین اساس به تکفیر دیگران می پردازند. این مقاله به صورت کتابخانه ای و با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی اجتهاد و تقلید در نگاه سلفیان می پردازد و اختلافات بزرگان سلفی در این زمینه را بررسی می کند و در انتها به برخی از پیامدهای این دیدگاه اشاراتی دارد.
نقش ادبیّات در اجتهاد
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
199 - 212
حوزه های تخصصی:
اجتهاد صرفاً علم یا حرفه نیست، بلکه یک هنر است. اجتهاد ملکه ای است که دارنده آن را قادر می سازد تا بتواند احکام شرعی را از منابع آن استنباط نماید. هیچ کس نمی تواند صرفاً با آموزش یا تمرین و ممارست به صفت اجتهاد متصف شود؛ علاوه بر این دو، مجتهد باید ذوق و استعداد اجتهاد را نیز در وجود خود داشته باشد. از این روی مقدمه کسب ملکه اجتهاد، فراگیری علوم فراوانی است که مجتهد مستعد را در این مسیر یاری می نماید. از جایی که مهم ترین منبع استنادی یک مجتهد در استنباط احکام شرعی، کتاب قرآن و احادیث معصومین (ع) است و درک مفاهیم آن ها رابطه مستقیم با ادبیّات دارد، می توان ادبیّات را یکی از مهم ترین و ضروری ترین مقدّمات اجتهاد قلمداد نمود؛ به شکلی که به جرأت می توان ادّعا کرد مجتهد بدون آموختن اصول و قواعد ادبیّات هرگز قادر به اجتهاد نخواهد بود. چگونه می توان نقش پررنگ ادبیّات را در اجتهاد نادیده گرفت؛ حال آن که صنایع گوناگون ادبی همچون ایجاز،کنایه و تشبیه، تلمیح، استعاره، تمثیل و... در جزء جزء قرآن مجید و روایت به وفور دیده می شود. این مقاله در صدد تبیین نقش قواعد ادبی در امر اجتهاد است و می خواهد میزان این تأثیرگذاری را بررسی نماید. داده ها بیانگر این حقیقت است که بدون آموختن ادبیّات، هنر اجتهاد دست نایافتنی است.
بررسی تعالیم اخلاقی و رفتاری در اجتهاد (با نگاهی قرآن و روایی)
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۳
148 - 135
حوزه های تخصصی:
اجتهاد تلاشی علمی و روش مندی است که در جهت استنباط و استخراج حجت بر وظایف شرعی مربوط به موضوعات و پدیده های فرعی، اصول و قواعد و منابع شرعی و عقلی کاربرد دارد و بر همین اساس در تحقق اجتهاد و مطلوبیت اجتهاد، به خصوص در حکومت اسلامی شرایطی لازم است، بنابراین دغدغه ما از نوشتن این مقاله بررسی شرایط اخلاقی و رفتاری است که در اجتهاد مطلوب دخالت دارند. به نظر می رسد برای تحقق اجتهاد مطلوب لازم است مجتهد علاوه بر داشتن قوه قدسیه، دارای صفات و فضایل اخلاقی چون عدالت، تواضع علمی، ساده زیستی و به دور از تعصب و خودپسندی و ... باشد. برای پردازش این مقاله، از روش توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، و بیشتر از کتب و مقالاتی که به موضوع صفات اخلاقی مجتهد مربوط می شود، استفاده شده است که با بررسی ادله این کتب و مقالات به این نتیجه رسیدیم مجتهدی که دارای صفات اخلاقی چون عدالت، تواضع علمی، ساده زیستی است تاثیر بسزایی در مطلوبیت اجتهاد دارد چنانچه مجتهدی دارای صفت عدالت باشد، استنباطش موافق با واقعیت است نسبت به کسی که از روی تعصب فتوا داده است.
نهادینه شدن نهاد «اجتهاد» در خلافت راشدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجتهاد، به معنای واقعی در حضور پیامبر اسلام مفهومی نداشته و نخستین حرکت های اجتهادی در نخستین زمان های کوتاه دستی از آن منبع وحی و الهام، ضرورت یافته است. از آنجاکه اصل حکومت سیاسی در هنگام خلافت خلیفه دوّم تثبیت شده بود اجتهادات خلیفه دوّم برخلاف خلیفه نخست، از سنخ اجتهادات ضروری نبود. هنگامی که نوبت خلافت به خلیفه دوّم رسید طوفان فتوحات اسلامی، شرق و غرب جهان آن روزگار را به سرعت در نوردید و چیزی نگذشت که حکومت اسلامی را در گستره ای به پهنای دو امپراطوری روم شرقی و ساسانی گسترانید. تحوّلات سیاسی بزرگ ناشی از فتوحات اسلامی در مدت زمانی کوتاه می توانست منشأ تحوّلات عظیمی در دانش فقه باشد؛ اما خلیفه همه نهادهای عمومی و سیاسی سرزمین های نو گشوده را بر ساختار پیشین خود ابقاء کرد و با این سیاست، فقه را مجال ورود به حوزه های حقوق عمومی نداد.خلیفه دوّم در هنگام تصدّی خود بر حسب روحیّات شخصی بیشتر به اجتهادات عبادی پرداخت. برخلاف اجتهادات خلیفه نخست که عموماً به اقتضای ضرورت های سیاسی اجتماعی صورت گرفته بود اجتهاد های خلیفه دوّم و سوّم از سنخ اجتهاد های غیر ضروری می نمود. این شیوه، ضمن تثبیت اصل اجتهاد به عنوان مهمّ ترین نهاد مرجع، رفته رفته انحصار فتوا را از دست خلفا خارج کرده و سبب شد که برخی از صحابه به صورت علنی و آشکار اجتهاد کرده و به صدور فتوا اقدام کنند.نامه خلیفه دوّم به شریح قاضی را می توان نخستین منشور اجتهاد و صدور فتوا دانست، اما خلیفه به عکس عملکرد شخصی خود، در این منشور اجتهاد را امری بسیار مشکل دانسته و بر این باور است که فقط به هنگام ضرورت باید بدان مبادرت کرد.روند صدور فتوا و اجتهاد در زمان خلافت عثمان نیز به همان شیوه که در خلافت عمر رایج بود ادامه یافت. در همین زمان، گروهی از صحابه که به عنوان «فقیه» معروف شده بودند اجتهاد می کردند.