مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
شهر
امروزه در حوزه شهر و شهرنشینی پارادایم جامعه اطلاعاتی بعنوان پارادایم نوین و مسلط مورد تأکید است و ماهیت خود را از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضای مجازی اعمال می کند و شهر امروز را با دو ویژگی جدایی ناپذیر فیزیکی و مجازی برحسب جامعه اطلاعاتی تعریف نموده است. هدف از پژوهش حاضر در وهله اول ایجاد بینشی منطقی از دانش و چیستی عصر اطلاعات و تأثیرات احتمالی آن بر شهرها است و در وهله دوم بررسی وضعیت شهر تهران ازنظر شاخص های هیبریدی شدن است. روش تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی است؛ در این راستا ضمن تحلیل ماهیت عصر اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، این ماهیت از طریق روش میدانی (ارائه پرسشنامه به شهردار های مناطق 22 کانه) و تحلیل محتوای چهار مورد از طرح های بالادست شهر تهران به آزمون گذاشته شده است. نتایج مطالعات کتابخانه ای حاکی از این است که شهرها ازنظر محتوایی و فیزیکی در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی دچار تحول و تغییرات بنیادی خواهند شد و فضای شهر به سوی هیبریدی شدن پیش خواهد رفت. نتایج مطالعات میدانی نشان می دهد که محتوای هیچ کدام از طرح های مرتبط باکلان شهر تهران متناسب با مولفه های عصر اطلاعات تدوین نشده اند؛ همچنین از نگاه شهرداری ها، مناطق 3، 1 و 22 ازنظر برخورداری از مولفه های عصر اطلاعات در رتبه های اول تا سوم قرار دارند.
تحلیل فرآیند شهرگرایی در منطقه حاشیه نشین آخمه قیه
شهرگرایی به عنوان یک شیوه ی اختصاصی زیست یا زندگی که ویژگی شهر است، به کیفیت متمایز انسانی اشاره می کند که برخلاف شهرنشینی، یک فرایند رشد شهری نیست، بلکه مرحله نهایی و نتیجه ی شهرنشینی محسوب می گردد. هدف از این تحقیق تحلیل فرایند شهرگرایی در مناطق حاشیه نشین می باشد که به این منظور محدوده محله "آخمه قیه" شهر تبریز به عنوان یکی از شاخص های وقوع شهرگرایی انتخاب شده است. برای رسیدن به این هداف و اینکه محله مورد نظر در کردام یک از فرایند شهرگرایی قرار داد، پرسشنامه ای با توجه به معیارهای شهرگرایی تهیه و توسط ساکنین محله مذکور تکمیل شده و یافته های پرسشنامه ها توسط نرم افزار spss بررسی شده است. با توجه به نتایج اولویت بندی میزان شهرگرایی افراد محله آخمه قیه نشانگر این است که ؛ این محله در زمینه مدیریت و برنامه ریزی زمان موفق تر بوده و بعد از آن در زمینه روابط اجتماعی شخصی و سپس در زمینه امنیت اجتماعی، ولیکن در زمینه روابط اجتماعی غیر شخصی و عوامل اقتصادی در سطح پایین تر از سطح متوسط شهرگرایی قرار گرفته است.
تبیین جامعه شناختی شهروندی محیط زیستی ساکنان شهر شیراز (با تأکید بر سرمایه فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
76 - 50
هدف از انجام این پژوهش، بررسی شهروندی محیط زیستی ساکنان 18 سال به بالای شهر شیراز و ارتباط آن با متغیر سرمایه فرهنگی بود. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. نمونه مورد مطالعه، 1045 نفر از ساکنان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی آن، از هماهنگی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد متغیر های سرمایه فرهنگی، طبقه اجتماعی و میزان تحصیلات ارتباط مثبت و معناداری در سطح 99 درصد با متغیر شهروندی محیط زیستی دارند. همچنین، بین وضعیت شهروندی محیط زیستی زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد. زنان، طبقات اجتماعی بالا و افراد با تحصیلات دکتری شهروندی محیط زیستی قوی تری نسبت به سایر گروه ها داشتند. در مجموع متغیرهای مستقل 4/21 درصد از تغییرات متغیر وابسته شهروندی محیط زیستی را تبیین می کنند که نشانه اهمیت متغیرهای مورد بررسی است.
رویکرد اسلامی به شهر؛ ویژگی های شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر از جمله موضوعات مورد توجه اندیشمندان بوده است. از آنجایی که اسلام، دین اجتماعی است و برای سعادت بشر، راهبرد و برنامه دارد، در پژوهش حاضر برای تحلیل شهر از دیدگاه اسلام و احصای ویژگی ها و مؤلفه های شهر اسلامی، نظریه های سه تن از متفکران مسلمان شامل ابن خلدون و فارابی از متقدمین و خانم ابراهیم از متفکران مسلمان معاصر بررسی شده است. در چارچوب نظری مورد توجه در اسلام، بر سه مؤلفه انسان (مسلمان)، فضای اجتماعی (فضای مسلمانی) و فضای کالبدی (سیمای اسلامی) شهر تأکید شده است. مؤلفه های شهر اسلامی، شامل مسجد، خانه، بازار، محله و میدان می شود که این عناصر در ساختاری ترکیبی، فضای شهر اسلامی را ترسیم می کنند. از این رو، ظاهراً در شرایط حاضر که نظریه های موجود شهری با تأکید افراطی بر تمایز کاربری، آن گونه که برای مثال در مکتب شیکاگو وجود دارد، با انتقاد جدی مواجه شده است، نظریه اسلامی شهر می تواند در حوزه نظری داعیه دار باشد.
معیارهای عدالت اجتماعی در شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی یکی از اصول اولیه دین اسلام است که باید در جامعه و شهر اسلامی پیاده و اجرا شود. با اینحال شکاف فزاینده ای بین مفهوم نظری عدالت اجتماعی و واقعیت فقدان عدالت در زندگی اجتماعی در شهر وجود دارد. شهر اسلامی، یک نشانگر است، نشانگر یک فرد مسلمان در بطن جامعه اسلامی. شهر اسلامی، یک واقعیت اجتماعی است که محقق به دنبال تبیین آن به عنوان محملِ کنش انسانی و نهاد اجتماعی است. در این میان، عدالت اجتماعی، با ارزش ترین مفهوم و گذاره در حوزه اجتماع انسانی است که اساس و دوام هر جامعه ای در تحقق آن است تا به توسعه و پیشرفت دست یابد از اینرو در این مقاله معیار های عدالت اجتماعی بر پایه ی شهر اسلامی برحسب روش تحلیل تماتیک مورد تحقیق قرار گرفته است. یافته های حاصل از منابع موجود به صورتی ساختمند نشان می دهد که معیار های عدالت در شهر اسلامی طیف وسیعی را شامل می شوند که هسته محوری آنها بر هویت توحیدی قرار دارد و دو معیار و بال آن نیز نظم و کالبد اسلامی در شهر اسلامی است. این معیارها در بحث نوع مسکن، راه، ادای حق مردم، نظم و قانون شهر، حاکمیت شهر، امنیت و رفاه شهری و ... قابل طرح است.
تحلیلی بر رویکردهای نوظهور روستا- شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۵۶
۱۲۶-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
مفاهیم نوینی در فرایند توسعه شهری ارایه شده است که به طور خاص به دنبال الگوهایی فراتر از الگوهای معمولی توسعه و نیز ترویج دیدگاه هایی متفاوت هستند. مفهوم روستا- شهر به عنوان نمونه ای از این مفاهیم مطرح است. این مفهوم در بردارنده ویژگی های متنوع و خاصی است لذا تعاریف متفاوتی از آن ارایه می شود. البته ویژگی های آن به وسیله کیفیت مکان و فضا تعیین شده و براساس ساختار مکانی تعریف می شود. از این رو چرایی های متفاوتی به واسطه تنوع در شاخص های اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن، تنوع در بافت های شهری و روستایی در کشورهای مختلف، برای به وجود آمدن خود می یابد و چیستی های مختلفی به خود می گیرد. این مفهوم به دلیل تفاوت های موجود در پیدایش مفهوم روستا- شهر از سویی و نوظهور بودنش از سویی دیگر، سبب شده است که با تعابیر و رویکردهای متفاوتی همراه باشد. سئوالی که طرح می شود عبارت است از اینکه مفهوم روستا- شهر در بردارنده چه رویکردهایی است؟ چارچوب کلی این پژوهش با هدف بررسی پدیده روستا- شهر و مرور پیشینه این پارادایم جهانی نوظهور سازماندهی شده است و ضمن اشاره به پیشینه و تعاریف موجود، به دنبال یافتن رویکردهای متفاوت روستا- شهر، ابعاد و شاخص های هر کدام و نقش روستا- شهر در هریک از آن ها است. این مقاله براساس مطالعات صورت گرفته، دو رویکرد متفاوت "رویارویی شهر و روستا با هم" و "روی آوری شهر و روستا به هم" در مفهوم روستا- شهر را مطرح و ابعاد و شاخص های روستا- شهر را در هر کدام از این دو رویکرد معرفی می کند.
بررسی وجود روابط اجتماعی گمنشافتی (خانوادگی، دوستی و همسایگی) در محلات شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
231 - 257
حوزه های تخصصی:
شهر عموماً با روابط اجتماعی غیرشخصی، گمنامی، خویشتن داری و روابط سطحی و گذرا شناخته می شود؛ اما شهر ویژگی های دیگری چون پیوند های خانوادگی و خویشاوندی، همسایگی و روابط بین دوستان را نیز به طور آشکار و پنهان در بستر خودپرورش می دهد. رویکرد «زیمل» و «ورث» به روابط غیرشخصی و فردگرایانه شهر اشاره دارد و رویکرد «گانز» و «فیشر» به پیوندهای خانوادگی و دوستان، و رویکرد «جاکوبز» به روابط اجتماعی محلات توجه دارد. این پژوهش به دنبال آن است نشان دهد که در محلات شهر همدان روابط اجتماعی گمنشافتی وجود دارد و می توان این فرضیه نظریه پردازان مدرن شهری را مورد مناقشه قرار داد. بدین منظور از تحلیل ساختاری برای تجزیه و تحلیل روابط اجتماعی استفاده شده است. روش پیمایشی با نمونه گیری خوشه ای در چهار منطقه مختلف شهری با 400 پرسشنامه آزموده شده به کار گرفته شد. ابعاد روابط اجتماعی شامل: دوری و نزدیکی (اندازه رابطه)؛ میزان رفت و آمد، تمایل به رفت و آمد (تعداد رابطه)؛ اعتماد، احساس دوستی و کمک (شدت رابطه) است. این ابعاد در بین خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایه ها و اهالی محل و دوستان سنجیده شده اند. واحد تحلیل خانواده است. خانواده ها در رفت وآمد، تمایل به رفت وآمد، اعتماد، احساس دوستی و کمک کردن به اعضای خانواده خود، خویشاوندان نزدیک و بستگان میزان بسیار بالایی را به نمایش می گذارند. میزان اعتماد، احساس دوستی خانواده ها با دوستان هرچند در مقایسه با روابط خانوادگی و بستگان نزدیک خیلی بالا نیست، ولی در مقایسه با اهالی محل و همسایه ها وضعیت به مراتب بهتری دارند. همین امر فرضیه تحقیق مبتنی بر این که روابط اجتماعی گمنشافتی در محلات شهر وجود دارد، تأیید می کند. درضمن بین ابعاد روابط اجتماعی مورد اشاره بین مناطق چهارگانه شهری تفاوت های معنی داری دیده می شود. منطقه مرفه نشین ازنظر روابط گمنشافتی در سطح پایینی قرار دارد و با سه منطقه دیگر متفاوت است.
نگرشی انتقادی به تاثیر شهری شدن سرمایه بر فضاهای عمومی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری از دهه 1980 میلادی به محلی برای نقش آفرینی سرمایه و نظام های سرمایه داری مبدل شده است و به نوعی جنبه های گوناگون زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار داده است. همین تاثیرگذاری متاثر از قدرت سرمایه و ماهیت سیال آن، باعث گردیده است که فضاهای جغرافیایی شهر به صورت روزافزونی از عملکرد نظام سرمایه داری تاثیر پذیرد، در چند دهه اخیر توجه طیف متنوعی از محققان فعال در حوزه مطالعات شهری جلب کرده است. یکی از عرصه های شهر که به صورت ویژه ای تحت تاثیر نظام سرمایه داری قرار گرفته است، فضاهای عمومی شهر می باشد. تا پیش از دهه 1980 میلادی، بخش عمده ای از کارکرد و هزینه های فضاهای عمومی شهر وابسته به دولت هایی بود که خود را ملزم به ارائه خدمات رایگان شهری می دانستند، اما با فراگیر شدن رویکرد محافظه کاران به اقتصاد سیاسی که باعث شد دولت ها در پی کاهش هزینه های عمومی خود باشند، فرصت آن برای سرمایه و صاحبان سرمایه به وجود آمد تا به کنترل و مدیریت فضاهای عمومی شهر بپردازند. این پژوهش با نگرشی انتقادی و با بهره گیری ا روش کتابخانه ای- اسنادی قصد دارد تا به بررسی اثر گذاری سرمایه بر فضاهای عمومی شهر بپردازد. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی آن است که فضاهای عمومی شهر که پیشتر محلی برای کنش های اجتماعی و مدنی بودند، تحت تاثیر عملکرد فضایی سرمایه در کنترل فضاهای عمومی در حال دگردیسی در هویت خود هستند و همین امر باعث شده است که این فضاهای عمومی بیش از پیش از کارکرد عمومی خود خارج شده و به مکان هایی تبدیل شوند که فراهم کننده سود برای صاحبان سرمایه هستند.
ارزیابی معیارهای سنجش امنیت در فضاهای شهری (مطالعه موردی: محله کوتی بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
53 - 82
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد کیفیت مطلوب در فضاهای شهری، وجود «امنیت شهری» است. مفهوم امنیت شهری بر مصون ماندن افراد جامعه از خطرات و آلودگی ها در محیط های شهری دلالت دارد. وجود محیطی امن برای زندگی در کنار سایر نیازهای اساسی فیزیولوژیکی انسان، از ضروریات و نیازهای اصلی او می باشد. بنابراین شناسایی کمی و کیفی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های محیطی و تأثیر آن بر امنیت اجتماعی شهروندان، امری ضروری است. هدف از این تحقیق، بررسی شاخصه های مؤثر بر امنیت در محله ی کوتی که یکی از محله های تاریخی بندر بوشهر است؛ می باشد. در این راستا، تحقیق با استفاده از راهبرد قیاسی و به صورت توصیفی تحلیلی، انجام شده است و گردآوری داده ها به صورت اسنادی، پیمایش میدانی و با استفاده از پرسش نامه صورت گرفته است. با توجه به شرایط فعلی ناشی از همه گیری کووید 19، پرسشنامه ها به صورت آنلاین برای کارشناسان ارسال شد. جامعه ی آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از شهروندان محله ی کوتی، انتخاب شد. شاخصه ها در چهار گروه کالبد، نظارت، فعالیت و کیفیات بصری دسته بندی شدند. هر یک از این شاخصه ها دارای متغیرهایی هستند که در پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS و EXCELL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از آزمون ONE SAMPLE T-TEST نتیجه شد که در برقراری امنیت محله ی کوتی، شاخص کالبد نقش مهم تری نسبت به سایر شاخص های پژوهش ایفا می کند و به صورت کلی میزان رضایت شهروندان از امنیت این محله پایین است.
تحلیل نقش فضاهای عمومی در ارتقای سرزندگی محلات شهری (مورد مطالعه: محله بنسنجان شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال دهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
175 - 198
حوزه های تخصصی:
محله بنسنجان یکی از محله های مهم شهر یاسوج است که با توجه به قرارگیری در ورودی شهر، می توان آن را به عنوان پیشانی شهر قلمداد کرد. با توجه به این نکته و با توجه به اهمیت این مسئله که این محله یکی از محله های کناری شهر محسوب می شود، در نتیجه، نیازمند وجود فضاهای شهری همگانی، و همچنین فعال و سرزنده است. براین اساس هدف پژوهش حاضر تحلیل وضعیت سرزندگی و شاخص های آن در محله بنسنجان یاسوج است. در این پژوهش که ماهیتی کاربردی دارد، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، تأثیر شاخص های امنیت، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر وضعیت سرزندگی شهری بررسی شد. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محله بنسنجان یاسوج تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر محاسبه شد. برای تحلیل پژوهش نیز از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون های آماری حاکی از آن است که محله بنسنجان از نظر سرزندگی شهری وضعیت مناسبی ندارد. همچنین با تایید وجود تفاوت در رضایت از مؤلفه های پژوهش؛ بعد امنیت و کالبدی به ترتیب بیش ترین و کم ترین اثر را بر سرزندگی شهری در محله مذکور داشته اند. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود برای بهبود سرزندگی در محله مذکور توجه به بهسازی محیط زیست و ایجاد فضای بهداشتی تمیز، برگزاری جشن ها و بهبود کیفیت کالبدی پیاده راه ها و فضاهای عمومی مورد توجه قرار گیرند.در نهایت نتایج پژوهش حاضر می تواند منجر به بهره گیری متخصصان شهری در زمینه شاخص های سرزندگی چه در بحث ابزارها و چه در بحث محیطی با ایجاد ساختار نظام مند گردد و در نهایت به سرزندگی شهری بیانجامد.
واکاوی علل و عوامل موثر بر تولید باغشهر در نواحی پیِراشهری زنجان
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
93 - 103
حوزه های تخصصی:
اکثر شهرهای کشور با چنگ اندازی به اراضی کشاورزی پیرامون شهر به نام باغشهر، این اراضی را زیر ساخت و ساز در آورده و آن را از حیطه انتفاع خارج کرده اند. این تحقیق با هدف واکاوی علل و عوامل موثر بر تولید و ایجاد باغشهر در نواحی پیراشهری زنجان می باشد. ماهیت تحقیق از نوع پژوهشهای آمیخته کیفی-کمی با رویکرد اکتشافی بوده و از نظر هدف کاربردی است. ابزار مورد استفاده Gis _ روش دلفی وT تک نمونه ای و جامعه آماری نیز کارشناسان راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی(n= 30) و ساکنان مجتمع های مسکونی اسلام آباد و بیسیم و قائم (n =240) بودند. یافته های حاصل از مجموع 240 پرسش نامه پخش شده برای ساکنان مجتمع های مسکونی با استفاده از آزمونT تک نمونه ای با سطح معناداری 05/0≥0 و از 30 پرسش نامه پخش شده برای کارشناسان راه و شهر سازی و جهاد کشاورزی با استفاده از روش دلفی با سطح معناداری( 000/0) بدست آمد و فرضیه « عدم توجه به تولید فضای باغشهری در محدوده قانونی شهرها موجب چنگ اندازی ساکنین شهری به اراضی مرغوب کشاورزی و از انتفاع انداختن آنها » تایید گردید. یافته های حاصل از Gis نیز بوضوح این عدم توجه به تولید فضای باغشهری را در طرح های توسعه شهری و پیامدهای آن در تغییر کاربری اراضی کشاورزی پیراشهری خود را به شکل باغ شهر نشان داد. نتایج گویای آسیبهای طرح های توسعه شهری در کوچک سازی تفکیکهای شهری و افزایش تراکم ساختمانی و به تبع آن نادیده گرفتن فضاهای باز و نیمه باز در معماری مدرن معاصر و نتیجه آن (زایش باغ شهر) است. لذا توجه به نظام باغشهری در طرح های توسعه شهری پیشنهاد می گردد.
اثر تجربه ی برخط برند شهر گردشگری در قصد بازدید از مقصد گردشگری؛ مورد مطالعه: شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تجربه ی برخط برند شهر گردشگری در اهداف رفتاری بازدید از مقصد گردشگری در شهر تهران است. شهر تهران، که در زمره ی بزرگ ترین شهرها در سطح جهان، منطقه و کشور به شمار می رود، واجد ظرفیت و پتانسیل های متعدد گردشگری ملی و بین المللی است که، علی رغم حجم زیاد سفر در این شهر، مغفول مانده و استفاده نشده است. طبیعت متنوع تهران، زمینه های غنی تاریخی، جاذبه های تجاری و موزه های متعدد در این شهر هریک به تنهایی می تواند به جذب گردشگر کمک کند، اما به نظر می رسد از قابلیت های گردشگری این شهر استفاده نمی شود. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل گردشگران خارجی بازدیدکننده از جاذبه های گردشگری شهر تهران (موزه های شهر تهران) است. برای تحلیل داده های پژوهش، از آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرم افزارهای آموس و اس پی اس اس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه ی برخط برند مقصد گردشگری بر اصالت نام تجاری مقصد گردشگری اثر مثبت و معناداری دارد، همچنین تجربه ی برخط برند مقصد گردشگری بر قصد سفر گردشگران به مقصد دارای اثر مثبت و معناداری است. نتایج این پژوهش می تواند، به منظور افزایش گردشگران بین المللی از جاذبه های گردشگری شهر تهران استفاده شود.
نقش دیپلماسی شهری بر مناسبات بین المللی شهرها (مطالعه موردی: نظام مدیریت شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: در پژوهش های پیشین با موضوع دیپلماسی شهری، به محورهایی نظیر همخوانی افزایش شمار خواهر شهرهای تهران در پیوند با سیاس ت خارجی دولت در ایران، و بررسی ﻧﻘﺶ و کﺎرکﺮد ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺎزیﮕﺮان ﺟﺪیﺪ رواﺑﻂ ﺑ یﻦاﻟﻤﻠ ﻞ، پرداخته شده است. در هیچکدام از آنها، به بررسی رابطه نقش دیپلماسی شهری و مناسبات بین المللی شهرها پرداخته نشده است و تفاوت اصلی تحقیق حاضر با سایر پژوهش ها در آن است که شاخص هایی در خصوص میزان موفقیت نظام مدیریت شهری در دیپلماسی شهری بررسی شده است. این تحقیق از نوع کاربردی و هدف آن این است که سطح و نقش شهرداری تهران به عنوان مهم ترین و تاثیرگذارترین نهاد اجرایی محلی در پیشبرد این مهم ارزیابی شود. مواد و روش ها: اطلاعات و داده های مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. ابتدا در روش گردآوری اطلاعات غیر مستقیم، از منابع برای تجزیه وتحلیل داده های تحقیق، پاسخ های بدست آمده از طریق پرسشنامه با نرم افزار SPSS وارد و سپس با استفاده از آمار توصیفی و آمار استباطی، سیمایی از وضع موجود در جامعه های مورد بررسی ترسیم شده است. در مرحله بعد با روش گردآوری اطلاعات مستقیم به وسیله پرسش نامه داده های مورد نیاز از جامعه آماری، اتخاذ می شود. در پژوهش حاضر، جامعه آماری شامل افرادی مشغول کار در شهرداری تهران و یا مرتبط با شهرداری تهران است. یافته ها و بحث: یافته های حاصل از ارزیابی برنامه های اول تا سوم شهرداری تهران نشان داد که در برنامه اول به ارتقا نقش دیپلماسی شهری در سطوح مختلف نهاد و در برنامه دوم، بدون توجه و ارزیابی ارتقا و زیرساخت ها و توسعه آن در برنامه سوم به افزایش عضویت ها و تشکیل محور های گفتمانی پرداخته است. با توجه به گزارشات سالانه شهرداری تهران در خصوص عملکرد این نهاد، برنامه ریزی ها و رایزنی ها و برگزاری جلسات بیشتر با کشورهای همسایه و کم توسعه انجام شده است و تشکیلات و کمیته خاص در شهرداری برای دیپلماسی شهری وجود ندارد. در ادامه با توجه به آزمون "t تک نمونه ای" که شاخص انزوای ژئوپلیتیکی در عدم موفقیت شهرداری تهران در ایجاد تاثیرگذاری نقش دیپلماسی شهری بر مناسبات بین المللی بیشترین تاثیر را داشته است، و همچنین دومین شاخص ما با عنوان توان مدیریت شهری در رده بعدی و در آخر شاخص وزن ژئوپلیتیکی کمترین تاثیر را در عدم موفقیت شهرداری تهران در زمینه قید شده داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که برنامه های اول تا سوم شهرداری تهران به تقویت شاخص ها و توسعه زیرساخت های بین المللی و محورهای گفتمانی برای عضویت و تثبیت همکاری های بین المللی موفق نبوده است. همچنین در ادامه گزارشات این نهاد اجرایی محلی حاکی از آن است که برقراری ارتباط و رایزنی های انجام شده بیشتر با کشورهای همسایه و کم توسعه همراه بوده است . شاخص های در نظر گرفته شده هر کدام با نتایج بدست آمده در شاخص (توان مدیریت شهری) از نبود دغدغه و تخصص کافی و عدم ارتباط رشته تحصیلی کارمندان, برای برنامه ریزی و هدف گذاری سالانه بوده است, و شاخص (وزن ژئوپلیتیکی) با توجه به سنجش قدرت ملی کشورها, نشان می دهد هنوز هم این نهاد تمایل به برقراری ارتباط با شهر هایی که وزن پایین تری نسبت به تهران دارندو نتایج بدست آمده به ترتیب شاخص های انزوای ژئوپلیتیکی، توان مدیریت شهری و وزن ژئوپلیتیکی کشور از عوامل موثر بر عدم موفقیت شهرداری تهران در زمینه دیپلماسی شهری است.
بررسی ابعاد پایداری و رتبه بندی محلات شهری (مورد مطالعه: شهر گمیشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: شناخت وضعیت نواحی شهری نقش مهمی در توسعه پایدار شهری دارد. محله، یکی از رکن های مهم کالبد شهری بوده و توازن زندگی اجتماعی در شهرها وابسته به حفظ محله است. با گذشت نزدیک به سه دهه از سابقه توسعه پایدار، پرداختن به پایداری اجتماعی نسبت به دو بعد اقتصادی و زیست محیطی بسیار کمرنگ بوده است اما در سال های اخیر ادبیات مرتبط با این بعد از توسعه پایدار نیز گسترش یافته است. مطالعات نشان می دهد که بهترین مقیاس برای ارزیابی و سنجش پایداری اجتماعی محلات شهری می باشند اما نکته مهم تعدد و تنوع شاخص ها در سطوح و مقیاس های متفاوت با روابط در هم تنیده علی معلولی است. بنابراین امروزه رویکرد توسعه خلاق که استعدادهای محلی را با شیوه های نوآورانه تقویت و شکوفا می کند، توجه زیادی را در سطوح مختلف تصمیم گیری به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر در پایداری محلات شهری گمیشان بوده است. مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش شامل افراد بالای 18 سال ساکن در شهر گمیشان، در سال 1400 بود که از بین آن ها 210 نفر از افراد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند حجم نمونه براساس روش نمونه گیری مورگان صورت گرفت که برای هر حوزه شهری 20 پرسشنامه مشخص گردید. برای دسترسی به آنها از روش سیستماتیک طبقه بندی شده متناسب با محله ها و جمعیت محلات به آنها نمونه اختصاص داده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافت های شهری در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (الکتر، تاپسیس، کپلند و ویکور) برای رتبه بندی مناطق شهری استفاده شده است. یافته ها و بحث: نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که پایداری محله ای در حد نا مطلوبی است و تحلیل واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت زیاد بین مناطق شهری گمیشان از نظر سطح پایداری است، بگونه ای که مناطق شهری گمیشان در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفتند. نهایتاً اینکه مدل های تصمیم گیری چند معیاره نشان داد که سهم پایداری اقتصادی و پایداری کالبدی (توسعه زیرساخت و وجود امکانات) به عنوان ابعاد پایدار شهری بالاتر از دو شاخص دیگر(پایداری اجتماعی و زیست محیطی) است همچنین مولفه های سرزندگی و مشارکت در شرایط نامناسبی قرار دارد و این وضعیت در محلات مختلف شهر گمیشان متفاوت است. نتیجه گیری : نتایج نشان داد بیشتر مناطق شهر گمیشان از لحاظ ابعاد اقتصادی از وضعیت ناپایدار برخوردار هستند. نتایج نشان داد اغلب مناطق شهر گمیشان از لحاظ بعد زیست محیطی از وضعیت ناپایدار برخوردار هستند پیشنهاد می شود، فضاهای سبز ورزشی و فراغتی گسترش یابد و شبکه فاضلاب محلات که یکی از تهدیدات اصلی را شامل می شود، تکمیل و نگهداری شود. با توجه به اینکه مناطق شهر گمیشان از لحاظ کالبدی نیز وضعیت ناپایداری دارند پیشنهاد می شود: از ایجاد محیط های خشک و بی روح، ساختمان های خشن و زمخت در داخل محله جلوگیری شود و ایجاد کاربری های مختلط به منظور افزایش دسترسی و کاهش هزینه های سفر در سطح محلات شهر ادامه روند کنونی چالشی اساسی در دست یابی به توسعه پایدار شهری است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اکثر متغیرها و ابعاد تحقیق در وضعیت پایداری متوسط قرار دارند، از بین متغیرها، متغیرهای پویایی و سازگاری، دسترسی و خدمات، هویت، امنیت و سلامت، سرزندگی، تعلق خاطر مکانی، سرمایه اجتماعی، مشارکت، اشتغال و آلودگی ها در وضعیت پایداری متوسط به بالا قرار دارند. در بین ابعاد تحقیق نیز بعد اجتماعی از وضعیت نسبتاً مناسبی برخوردار است و ابعاد نهادی و زیست محیطی در وضعیت ناپایداری به سر می برند و در حالت کلی وضعیت پایداری محلات و بافت های شهری گمیشان در سطح متوسط قرار گرفته است.
تبیین تحولات کاربری زمین در توسعه پایدار شهر کاشان (سال های 1370 تا 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: برنامه ریزی کاربری اراضی به عنوان قلب فرآیند برنامه ریزی شهری در توسعه پایدار نقش اساسی دارد، به گونه ای که در شهرسازی امروز جهان، برنامه ریزی کاربری از محورهای اساسی شهرسازی و یکی از اهرم های توسعه پایدار شهری به شمار می رود. در چند دهه گذشته، شهر کاشان، با رشد و توسعه شهری و شهرک های صنعتی متعددی مواجه بوده است که این مسئله، موجب تغییرات وسیعی در اراضی شهری کاشان و نواحی پیرامون شده است. در این پژوهش روند تغییرات کاربری اراضی کاشان در چند دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارزیابی کمّی کاربری اراضی شهر کاشان در راستای تحقق توسعه پایدار می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری داده و اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. در این مطالعه، به منظور تحلیل توسعه شهری و تغییرات کاربری زمین در طی دوره های مختلف از سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده TM سال 1370، لندست سنجنده +ETM سال 1390، لندست 8 سال 1400 استفاده شده است. نخست، در مرحله پیش پردازش تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک بر روی تصاویر اعمال شد. در این پژوهش برای طبقه بندی از روش طبقه بندی نظارت شده استفاده می کنیم. در این طبقه بندی از یکسری نمونه های تعلیمی برای طبقه بندی استفاده کرده ایم. سه طبقه کاربری اراضی شامل، اراضی انسان ساخت، اراضی بایر و پوشش گیاهی می باشد. سپس با استفاده از روش ماشین بردار نقشه کاربری زمین برای این سه دوره تهیه و مقایسه شد. برای ارزیابی دقت و صحت نقشه بندی های طبقه شده، ماتریس خطا تشکیل شد و براساس آن دقت کلی و ضریب کاپا محاسبه شد. پردازش و تحلیل تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار ENVI 5.3 انجام شد و از نرم افزارهای Google Earth، IDRISI و ArcGIS10.8 به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل تغییرات از تابع Crosstab در محیط نرم افزارIdrisi Selva استفاده شده است. یافته ها و بحث: تغییرات کاربری ها و افزایش فشار ناشی از توسعه کالبدی شهر بر عرصه های طبیعی منجر به تخریب اکوسیستم های منطقه کاشان در طول ۳0 سال شده است. این تغییر کاربری اراضی بیشترین تخریب و فشار را به اکوسیستم زمین های زراعی و باغات و زمین های بایر وارد کرده است. نتایج مقایسه نقشه های کاربری اراضی در دوره های مطالعاتی نشان دهنده تغییر سطح همه کاربری ها است. به طوری که کاربری های انسان ساخت طی دوره 30 ساله پژوهش به روند رو به رشد خود ادامه داده و در مقابل از مساحت زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی کاسته شده است. چنین تغییراتی موجب شد میزان مساحت این کاربری از 2562 هکتار در سال 1370 به مساحت 4689 هکتار در سال 1400 رسیده و رشدی نزدیک به 18 درصد را شاهد بوده است. در مقابل وسعت زمین دارای پوشش گیاهی از مساحت 3892 هکتار در سال 1370 به مساحت 2733 هکتار در سال 1400 رسیده و حدود 10 درصد از وسعت این زمین کاسته شده است. از دیگر اثرات توسعه، روند کاهشی مساحت زمین های بایر در محدوده مطالعه، از مساحت 5722 هکتار در سال 1370 به مساحت 4754 هکتار در سال 1400کاهش یافته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که مساحت زمین انسان ساخت، از 2562 هکتار در سال1370 به 3419 هکتار در سال 1390 و 4689 هکتار در سال 1400 افزایش یافته است که این میزان توسعه شهری به ضرر کاربری های دیگر به خصوص زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی بوده است، به طوری که مساحت زمین دارای پوشش گیاهی از 3892 هکتار در سال 1370 به2733 هکتار در سال 1400 کاهش پیدا کرده است. یکی از مهم ترین پیامدهای منفی چنین تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین، کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژیکی و برهم خوردن تعادل زیست محیطی و توسعه پایدار در پیرامون شهر می باشد.
تدوین استراتژی های طراحی اقلیمی برای ساختمان های آموزشی در شرایط اقلیمی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف ؛ طراحی اقلیمی ساختمان روشی است که به کاهش تقاضای انرژی ساختمان برای گرمایش و سرمایش کمک می کند و همچنین هدف آن استفاده از منابع انرژی طبیعی به منظور ایجاد آسایش بیشتر و کاهش استفاده از سوخت های فسیلی در ساختمان ها است. اهداف این استراتژی شامل کاهش اتلاف انرژی حرارتی ساختمان ها، کاهش اثرات باد بر اتلاف انرژی حرارتی ساختمان، تأمین تهویه فضاهای داخلی، بهره مندی از شرایط اقلیمی مناسب بیرون، بهره مندی از انرژی خورشیدی برای تقاضای گرمایش ساختمان و حفاظت ساختمان در برابر نور خورشید می باشد. مواد و روش ها ؛ در این تحقیق به تدوین استراتژی طراحی ساختمان های آموزشی در شرایط اقلیمی شهر دزفول پرداخته شده است. برای این کاراز داده های ساعتی ایستگاه سینوپتیک دزفول در بازه زمانی (2019-1986) در محیط نرم افزار مشاور اقلیم به روش استاندارد(اشری 55) استفاده شده است. پس از دریافت و استاندارسازی داده های ساعتی عناصر مختلف جوی، و بارگذاری این داده ها در نرم افزار مشاور اقلیم نتایج تجزیه وتحلیل شده و مناسب ترین الگوی معماری برای مراکز آموزشی شهر دزفول ارائه شده است. یافته ها و بحث : بر اساس استراتژی های خروجی از نرم افزار مشاور اقلیم و بازدیدهای میدانی از مدارس شهر دزفول هم در معماری مدارس قدیم و مدارس جدید التاسیس ، 9 استراتژی برای طراحی پایدار مدارس در این شهر تدوین و ارائه شد.بر پایه اصول و عوامل اصلی موثر بر آسایش و رعایت اصولی همچون : سایه اندازی پنجره ها، جرم حرارتی بالا، سرمایش تبخیری، تهویه اجباری فن و گرمایش به اضافه رطوبت ، ارائه می شود.برای استفاده حداکثر از توانمندی های اقلیمی شهر دزفول در دوره فعالیت مدارس و پرهیز از شرایط نامطلوب اقلیمی مناسب ترین جهت گیری برای ساز های نورگیر و بازشو ها جهت جنوب مناسب ترین جهت گیری و جهت های نزدیک به آن در رتبه دوم برای مدارس شهر دزفول توصیه می گردد. برای مدارسی که قبلاً احداث شده و چاره ای بجز استفاده از این مدارس وجود ندارد. با کاشت درخت در امتداد دیوار ها و باز شو های نامطلوب ، اثرات نامطلوب حاصل از تابش خورشید را به حداقل رساند. نتایج حاصل از بازدید میدانی از مدارس شهر نشان می دهد که در طراحی و ساخت مدارس تازه تأسیس، جهت گیری جنوب بیشتر از مدارس قدیم رعایت شده است. نتیجه گیری : تضاد بین معماری و اقلیم منجر به افزایش مصرف انرژی برای سرمایش و گرمایش ساختمان می شود؛ و این موضوع علاوه بر آسیب های سلامتی روحی و روانی برای ساکنین، پیامد های منفی اقتصادی و زیست محیطی دارد؛ بنابراین شناخت شرایط اقلیمی هر سکونتگاه و تعیین استاندارد برای فضا ها با توجه به اقلیم هر منطقه ضروری است. در نتیجه طراحی ساختمان های آموزشی با کارایی بالا نیازمند استفاده از مدل ها و نرم افزارهای دقیق و علمی دارد. نتایج این تحقیق نشان داد نرم افزار Climate Consultant 5.5مشاور اقلیم برای کشف ایده های طراحی اقلیمی در ساختمان های آموزشی از کارآیی بالایی برای طراحی فضاهای آموزشی دارد.لذا استفاده از این نرم افزار برای طراحی فضاهای آموزشی سایر شهرهای استان نیز استفاده شود. با توجه به این که کودکان و نوجوانان که در قیاس با بزرگسالان آسیب پذیری بیشتری در مقابل شرایط نامطلوب اقلیمی در فضاهای سکونتگاهی و آموزشی دارند، و همین طور در این فضاها آسایش اقلیمی و آرامش روحی برای افزایش کیفیت آموزش بسیار مهم می باشد،طراحی ساختمانی همساز با شرایط اقلیمی بسیار با اهمیت می باشد.برای دستیابی به این الگوی مطلوب کار گذاری دیوارها و بازشوها در امتداد جنوب جغرافیایی و یا جهات نزدیک به آن با تمایل به سمت جنوب شرق مناسب ترین جهت برای طراحی فضاهای آموزشی می باشد.به همین منظور 17 استراتژی برای طراحی و ساخت مدارس این شهر تدوین و ارائه شد. این استراتژی ها می تواند مستندی برای طراحان و مهندسان برای دستیابی به طراحی ساخت مدارس و فضاهای آموزشی شهر دزفول با توجه به شرایط اقلیمی این شهر باشد.
تدوین استراتژی های راهبردی برای زیست پذیری شهرکرد بر مبنای نقش مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های مختلف مواجه شده اند. تداوم این گونه رشد شهرنشینی هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. هدف پژوهش حاضر تدوین استراتژی های راهبردی برای زیست پذیری شهرکرد بر مبنای نقش مدیریت شهری می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل ساکنان شهر شهرکرد می باشد و محدوده آماری کل منطقه دربردارنده شهر شهرکرد می باشد. تعداد جامعه آماری برابر با (160000) در نظر گرفته شده اند. تعداد نمونه برابر 383 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. داده های گردآوری شده براساس مدل SWOT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن است که به ترتیب استراتژی های نوع تدافعی، استراتژی نوع محافظه کارانه، استراتژی نوع رقابتی و در نهایت استراتژی نوع تهاجمی به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار دارند. بر این مبنا مهم ترین استراتژی های توسعه زیست پذیری شهرکرد بر مبنای عملکرد مدیریت شهری شامل تقویت و حمایت از حق مشارکت اجتماعی با بهره گیری از تجربه های موفق و نظرات مردمی در راستای بهبود قوانین و مقررات حمایتی در شهر شهرکرد، ساماندهی پروژه های مشارکتی در سطوح مختلف محلی و ملی و بین المللی در حوزه حمل و نقل، توسعه و تقویت تعاملات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بین مردم در محلات مختلف از طریق برنامه های رسانه های جمعی می باشد.
تبیین جایگاه آینده در برنامه ریزی شهری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت پیچیده شهرها و رشد شتابان فناوری به همراه وقوع تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... موجب شده است شهرها مورد آماج شدیدترین تکانه ها قرار گرفته و برنامه ریزان شهری نتوانند همپای این تغییرات به حل چالش ها بپردازند. در این راستا، برنامه ریزی راهبردی به عنوان یکی از مهم ترین رهیافت ها در برنامه ریزی شهری که توجه ویژه ای به آینده دارد، دیگر ضمانت کننده موفقیت در چنین محیطی نمی باشد. بنابراین، لازم است تا جایگاه آینده در ارتباط با فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی تبیین گردد. لذا هدف پژوهش صراحت بخشی به جایگاه آینده در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش فراترکیب برای دستیابی به هدف مذکور استفاده شده است. 104 منبع فارسی و انگلیسی در ارتباط با پژوهش استخراج شده که از این میان، 26 منبع با استفاده از روش کَسپ، غربال و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری شده اند. در مجموع 108 کد، 13مفهوم و 5 مقوله به دست آمده است. نتایج پژوهش گویای آن است در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی لازم است به موضوعات، عمیق تر نگریسته شود و با بهره گیری از نگاهی نقادانه لایه های پنهان شهر مانند موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار گیرند. زیرا که این موضوعات، پیشران و مبنای دستیابی به پیش بینی صحیح از آینده مطلوب هستند. همچنین راهبردها و اقدامات پیشنهادی علاوه بر نوآورانه بودن باید در برگیرنده گونه های مختلفی از آینده های محتمل باشند تا بتوانند دستیابی به آینده مطلوب را، واقع گرایانه تر پی جویی کنند.
کنش های هندسه قدرت بر ساخت کالبدی فضاهای سلطنتی (مقدمه ای بر تبارشناسی مجموعه دولتخانه صفوی اصفهان)
سازمان فضایی شهرهای ایران در طول ادوار تاریخ تحت تأثیر عوامل گوناگون و به ویژه قدرت سیاسی متمرکز در حاکمیت قرار گرفته است. دولتخانه به عنوان محل استقرار دولت همواره مبین گفتمان سیاسی – اجتماعی دولت بوده است، این گفتمان به تبع شرایط سیاسی اجتماعی ایران دچار تحول گردیده است. فلذا ساختار کالبدی دولتخانه را نیز تغییر داده است. بررسی سیر تحولات فضایی دولتخانه در ایران تا دوره صفوی نشانگر سیر تحول در گفتمان دولت در تاریخ ایران می تواند باشد، تحولی که با گفتمان قدرت – دفاع آغاز می شود و در قدرت - سیاست به کمال می رسد.
مروری بر توسعه سکونت گاه های روستایی در گیلان و نقش آن در فرآیند ایجاد مناطق شهری
گیلان سرزمین آب و خاک و درخت و انسان است.سرزمینی که اگر در درازنای تاریخ آن بکاویم جای پای حضور این عناصر را بی انقطاع در عرصه آن می بینیم.این بخش از کشور عزیزمان ایران به واسطه موقعیت خاص جغرافیایی خود دارای الگوی خاصی در شکل گیری جوامع انسانی بوده و از این حیث در میان استان های دیگر بدیلی ندارد. از این رو شاهدیم که الگو های توسعه پیشنهاد شده و نیز برنامه ریزی های صورت گرفته و اقدامات انجام پذیرفته در زمینه توسعه شهری در این استان آسیب های فراوانی بر پیکره اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گیلان وارد آورده است.این موضوع باعث گردید که در جستجوی علل عدم توفیق نسبی برنامه های توسعه شهری در گیلان به کنکاشی در تاریخ گیلان وسیر شکل گیری سکونتگاه های شهری و دریافت علل نبود شهرهای بزرگ در سرتاسر ناحیه گیلان از دیرباز تا سده گذشته بپردازیم. مقاله حاضر سعی دارد به مفهوم شهر و روستا و نیز عوامل دخیل در شکل گیری شهرها در گیلان بپردازد و با ارایه تصویری روشن از علل و موانع تولد و توسعه شهرها در گیلان از دیرباز تا کنون توجه صاحب نظران و برنامه ریزان را به تجدید نظر در ترسیم الگو های توسعه برای ناحیه گیلان دعوت نماید.