مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
بزهکاری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
516 - 541
حوزه های تخصصی:
با گسترش فیزیکی و اجتماعی شهرها و تبدیل شدن آن ها به مراکز ناهمگن جمعیتی و اجتماعی و فرهنگی، افزایش میزان ناهنجاری های شهری بویژه در نواحی مرکزی و همچنین افزایش ناهمگنی جمعیت و اجتماعی و فقر اقتصادی در زمینه بروز آسیب های شهری و رشد بی رویه و لجام گسیخته ناهنجاری ها را در شهرها فراهم آورده است. در این پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی امنیت زندگی و بزهکاری در بافت های ناکارآمد شهری در شهرپارس آباد است. این پژوهش ازنظر نوع کاربردی و ازنظر ماهیت انجام، توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای - میدانی و .برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده های spss با ازمون تی تک نمونه ای و از روش های آماری استنباطی استفاده شده است. یافته تحقیق با استفاده از آزمون حاکی از آن است. که آزمون تی تک نمونه ای برابر 100/19- با درجه آزادی 399 و سطح معناداری و مقایسه سطح معناداری 05/0 پایین است.بنابراین می توان گفت جرم بر کل ابعاد امنیت زندگی شهر پارس آباد تاثیری بسیاری داشته است و بعث پایین امدن سطح کیفیت زندگی در کانون-ای جرم خیز شده است. در نهایت جهت کاهش امنیت کیفیت زندگی در این بخش راهکارهایی ارائه گردید.
رویارویی با بزهکاری مهاجران در سیاست کیفری ایران «داشته ها و بایسته ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
277 - 314
حوزه های تخصصی:
بزهکاری مهاجران و چارچوب مباحث نظری مرتبط با آن همواره موضوع بحث علوم گوناگون از جمله حقوق بر مبنای اصول بنیادین حقوق بشر، حقوق بین الملل و مؤلّفه های خاصّ از حقوق داخلی بوده است. در این نوشتار، با نگاهی توصیفی تحلیلی رویکرد سیاست های پاسخ دهی جنایی در قبال جرایم مهاجران با استناد به قوانین موجود مورد کنکاش قرار گرفته و در گفتمان سیاست جنایی در حوزه سیاستگذاری کیفری این نتیجه حاصل می شود که قوانین کیفری ایران در خصوص مهاجران رویکردی مجرم مدار و امنیّت گرا داشته، در حالی که شناخت عمیق و درک ابعاد گوناگون پدیده مهاجرت در حوزه کیفرگذاری نیازمند وضع قوانین راهبردی و تعیین خط مشی و سیاست های اجرایی متناسب آسیب شناسانه با سیاستگذاری افتراقی با توجه به مؤلّفه شخصیّت بزهکاران، تحلیل وضعیّت مهاجران و نگرش بر تعاملات اجتماعی آن و پیامدهای ارتکاب جرم با حفظ امنیّت سرزمینی و پاسداشت حدود و ثغور مرزهای کشور است که با تدوین قوانینی فرانگر و جامع همسو با نگرش های حقوق بشری با پاسخ دهی مناسب در هماهنگی سازمان ها و نهادهای مرتبط در مقابله با بزهکاری مهاجران به دست می آید.
بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری نوجوانان (مطالعه تطبیقی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرهای خرم آباد و یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهرهای خرم آباد و یزد می پردازد و درصدد بررسی مکانیسم های تأثیرگذار احساس محرومیت نسبی بر بزهکاری نوجوانان است. چارچوب مفهومی این تحقیق شامل دیدگاه ساختارگرایی اجتماعی، دیدگاه فرآیندهای اجتماعی و دیدگاه تضاد است. برای این منظور با استفاده از روش پیمایش 402 نفر از دانش آموزان سال اول و سوم دبیرستان های (دوره متوسطه دوم) شهرهای خرم آباد و یزد در سال تحصیلی 96-1395 به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورد ارزیابی قرار گرفته اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. میزان پایایی پرسش ها با ضریب آلفای کرونباخ تعیین شده است و اعتبار تحقیق از نوع اعتبار محتوایی است. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهایSpss و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج آزمون همبستگی نشان می دهد که متغیرهای احساس محرومیت نسبی و بزهکاری بین پاسخگویان شهر یزد رابطه معناداری داشته است. درصورتی که این رابطه در بین پاسخگویان شهر خرم آباد غیر معنادار بوده است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان داده است متغیرهای غضب اخلاقی و آنومی بیشترین تأثیر را در تبیین متغیر بزهکاری در میان پاسخگویان شهر خرم آباد و یزد داشته اند. به طوری که به ترتیب 7/33 درصد و 9/42 درصد از تغییرات متغیر میزان بزهکاری را به تفکیک هر شهر مورد تبیین قرار داده اند.
بررسی تأثیر کاربری اراضی شهری در وقوع جرایم مواد مخدر منطقه 2 شهرداری تهران
شناسایی عوامل محیطی و مکانی بروز جرم و سعی در از بین بردن این عوامل و یا کاهش تأثیرات آن از مهمترین راهکارهای افزایش ایمنی و پیشگیری از وقوع ناهنجاری ها شناخته شده است، چرا که ناهنجاری های اجتماعی به هر نحو که از انسان سر بزند دارای بستر و ظرف مکانی و خصوصیات زمانی است که این رفتارها را از یکدیگر متمایز می سازد. منطقه 2 شهرداری تهران به عنوان یکی از بزرگترین مناطق شهرداری تهران دارای مسائل و مشکلاتی چون مهاجرپذیر بودن، رشد سریع جمعیت، گسترش فیزیکی شهر، ناهمگونی و عدم انسجام اجتماعی، نواحی با بافت فرسوده نظیر روستاهای درکه، اوین، طرشت، فرحزاد و مناطق حاشیه نشین اسلام آباد، اسلام آباد جنوبی و جاویدآباد شرقی می باشد. طبق بررسی های انجام گرفته جرایم مرتبط بامواد مخدر از مهمترین جرایم ارتکابی در منطقه 2 شهرداری تهران می باشد که بیشترین آمار را در میان مناطق 22 گانه شهرداری تهران دارا می باشد. از این رو هدف این پژوهش تحلیل شرایط فضایی- کالبدی مؤثر بر ارتکاب جرایم مرتبط با مواد مخدر منطقه 2 شهرداری تهران می باشد. بررسی کاربری های موجود منطقه 2 شهرداری تهران به ترتیب کاربری های مسکونی، فضای سبز،سایر، تجاری و اداری، خدمات شهری، حمل و نقل و انبارداری بیشترین درصد وقوع جرایم مرتبط با مواد مخدررا داشته اند. و از طرفی دیگر به ترتیب کاربری های مسکونی، فضای سبز، خدمات شهری و سایر دارای بیشترین درصد مساحت در میان کاربری های منطقه 2 شهرداری تهران می باشند. از این رو می توان نتیجه گرفت که نوع و نحوه استفاده از اراضی شهری می تواند درایجاد زمینه ها و شرایط ارتکاب بزه مؤثر باشد و از طرفی برخی خصیصه های مکانی دیگر مانع و عامل بازدارنده بزهکاری باشد.بنابراین با در نظرگرفتن سهم بالای بزهکاری در مجاورت کاربری مسکونی و فضای سبز و تأثیر این کاربری ها در افزایش میزان جرایم مورد بررسی، فرضیه این پژوهش مبتنی بر تأثیر نوع کاربری و نحوه استفاده از اراضی در توزیع جغرافیای نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری جرایم مرتبط با مواد مخدر در منطقه 2 شهرداری تهران تأیید می گردد.
نقش مدارس در پیشگیری و مدیریت بزهکاری اطفال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۲
157-194
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی نقش تربیتی مدارس در پیشگیری و مدیریت بزهکاری اطفال است. در این پژوهش ضمن بررسی نقش معلمان، مشاوران، برنامه های انجمن اولیا و مربیان، همکاری خانواده ها با مدارس با توجه به نقش تربیتی خانواده ها اثر بخشی برنامه ها و آموزش های مدارس در کاهش بزهکاری اطفال مورد بررسی قرار گرفته است. محقق در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی وظایف آموزشی و پرورشی مدارس، به بررسی و نقش مدارس در پیشگیری از بزهکاری پرداخته است. حوزه پژوهش کلیه متون روایی مرتبط با نقش تربیتی و پرورشی مدارس، پژوهش های انجام شده و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. جمع آوری داده ها در این پژوهش کتابخانه ای و با استفاده از منابع الکترونیکی، تحقیقات انجام شده و مراجعه به برخی پرونده های تربیتی دانش آموزان بزهکار بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش بر اساس رویکرد توصیفی تفسیری است. با توجه به این که رشد شخصیتی و اجتماعی فرد حاصل تأثیر و تأثر با محیط است و از آنجایی که دانش آموزان بیشترین وقت خود را در محیط مدرسه و خانواده می گذرانند مدارس می توانند با همکاری خانواده ها نقش مهمی در پیشگیری و مدیریت بزهکاری دانش آموزان ایفا کنند.
راهکارهای برون رفت از آسیب های سلطه فضای مجازی بر کودکان و نوجوانان
منبع:
دستاوردهای نوین در حقوق عمومی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
54 - 38
حوزه های تخصصی:
ظهور فناوری های جدید سبب گستردگی و پیچیدگی پدیده جنایی گردیده است. امروزه شکل گیری فضای مجازی که به مدد اینترنت جهانی منجر به گستره شدن و تغییر شکل فضای اجتماعی و فرهنگی گردیده است شرایط جدیدی را به وجود آورده است که مسلتزم آن است که دانش جرمشناسی نیز در مواجهه صحیح با آن وارد فضای جدید گردد. این شرایط در خصوص اطفال و نوجوانان و آسیب هایی که آنان در تعامل با فضای مجازی با آن مواجه خواهند شد، جوانب متفاوت و بااهمیتی دارد. در این مقاله با روش تو.صیفی- تحلیلی به شرایطی که منجر به سقوط ارزش ها و فراگیری الگوها و رفتارهای بزهکارانه جدید در محیط اینترنت می گردد خواهیم پرداخت. همچنین آثار فقدان کنترل مناسب، ظهور خرده فرهنگ های متعارض اینترنتی که موجب شکاف فرهنگی می گردد، تضادها، القای فقر اقتصادی و شکل گیری رقابت در فضای اینترنت و نهایتاً قابلیت های ویژه خود محیط اینترنت و چگونگی تاثیر آن بر رفتارهای اطفال و نوجوانان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی و تبیین تأثیر الگوبرداری از شبکه های مجازی در بزهکاری اطفال و نوجوانان و ارائه راهکارهای متناسب در مقابله با کارکردهای منفی آن می باشد. نتایج نشان می دهد پیشگیری اجتماعی خصوصا در شکل جامعه مدار که محیط های گوناگون را به یاری می طلبد، از مهمترین راهکارهای مقابله با تاثیرات منفی فضای مجازی است.
راهکارهای پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان با تکیه بر نقش محوری مدرسه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکی و نوجوانی از دوران های مهم زندگی است که شکل گیری شخصیت در آن صورت می پذیرد، اگر در این دوره فرد مورد مراقبت قرار گیرد، می تواند سبب شکل گیری صحیح شخصیت فرد و تعالی او و نهایتاً جامعه شود. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارائه راهکارهای پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان با تکیه بر نقش محوری مدرسه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی-توصیفی و مروری می باشد. از این رو داده های مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و با مرور ادبیات پژوهش به تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته ها: از جمله نهادهایی که فرد در آن عضو است نهاد خانواده و نهاد مدرسه می باشد. اطفال و نوجوانان عمده ی وقت خود را در نهاد مدرسه طی می کنند بنابراین اگر مدرسه برنامه های خاصی برای هدایت و شکل گیری شخصیت آنها داشته باشد، می توانند از ابتلاء این قشر بسیار آسیب پذیر به جرائم و بزه های گوناگون جلوگیری کنند. بنابراین پیشگیری از بزهکاری کودکان و نوجوانان در مدرسه بازگشت به برنامه های تربیتی و آموزشی صحیحی دارد که در مدرسه وضع شده است. نتیجه گیری: با توجه به تحقیقات به عمل آمده همکاری این دو نهاد یعنی خانواده و مدرسه به صورت هدفمند و سازمان یافته و با شناخت کافی از مسائل تعلیم و تربیت، نقش و حقوق متقابل و با بهره مندی از ظرفیت ها و توان یکدیگر می تواند زمینه ساز تربیت صحیح کودکان و پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوان باشد
تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۵
450-423
حوزه های تخصصی:
مقدمه: میزان قدرت و استحکام شخصیتی فرد، مانند عزت نفس بالا، سطح تحمل ناکامی بالا، نگرش مثبت به مراجع قدرت و میزان پرخاشگری فرد، از عوامل بازدارنده بزهکاری است. این پژوهش با عنوان «تحلیل بزهکاری نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران» و با هدف بررسی متغیرهای فوق در گروه عادی و بزهکار انجام شد . روش: تعداد۱۰۰پسر و۳۰ دختر بزهکار مقیم در کانون اصلاح و تربیت تهران و۱۰۰ پسر دانش آموز و۳۰ دختر دانش آموز شاغل به تحصیل در خارج از کانون اصلاح و تربیت تهران به عنوان گروه عادی مورد پژوهش قرار گرفتند . طرح پژوهش به صورت علّی مقایسه ای از نوع پس رویدادی بوده و مدل نظری پژوهش براساس نظریه مهار است. آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت است از آزمون عزت نفس کوپر اسمت، پرسش نامه نگرش به پلیس، پرسش نامه نگرش به قانون، پرسش نامه پرخاشگری و آزمون تحمل ناکامی. با استفاده از برنامه آماری SPSS داده های پژوهش تحلیل شد . یافته ها: عزت نفس گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. نگرش به پلیس و قانون در گروه عادی مثبت تر از گروه بزهکار است . پرخاشگری گروه بزهکار بیش تر از گروه عادی است. تحمل ناکامی گروه عادی بیش تر از گروه بزهکار است. دختران عادی با عزت نفس بالاتر، در برابر پلیس و قانون نگرش مثبت تری دارند. پسران عادی در مقایسه با سایر گروه ها به قانون نگرش مثبت تر و بیش ترین میزان تحمل ناکامی را دارند. بین شاخص عزت نفس و نگرش به پلیس در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار رابطه معنی دار وجود دارد. ارتباط معناداری بین عزت نفس و نگرش به قانون در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط منفی معناداری بین عزت نفس و پرخاشگری در بین پسران عادی و بزهکار و دختران بزهکار وجود دارد. ارتباط معناداری بین شاخص تحمل ناکامی و پرخاشگری در بین دختران گروه عادی و پسران بزهکار وجود دارد. شاخص عزت نفس و نگرش به قانون، به طور معنی داری بزهکاری را پیش بینی می کنند . نتایج: مسئولان آموزش و پرورش، والدین، رسانه های گروهی، متخصصان اصلاح و تربیت برای پیشگیری و درمان و بازپروری بزهکاری باید عزت نفس را ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. همچنین نگرش مثبت را درباره مراجع قدرت و قانون در کودکان و نوجوانان ایجاد کنند .
تأثیر مداخلات مددکاری اجتماعی گروهی بر سازگاری اجتماعی پسران بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۰
249-229
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر مداخلات مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری بر سازگاری اجتماعی پسران بزهکار، انجام گرفت. روش: از بین کل کودکان 12 تا 18 سال حاضر در کانون اصلاح و تربیت تهران 40 نفر را به شیوه تصادفی به عنوان شرکت کننده در پژوهش انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در چهار گروه آزمایش و کنترل ده نفره قرار داد. پیش از مداخله تمام شرکت کنندگان با خرده مقیاس سازگاری اجتماعی بِل مورد ارزیابی قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی در 9 جلسه کارگروهی شرکت نمودند و گروه های کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از مداخله تمام شرکت کنندگان مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند و در پایان داده های موجود با آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود مداخلات مددکاری اجتماعی گروهی در هر دو گروه سنی بر افزایش سازگاری اجتماعی پسران بزهکار مؤثر بوده است. برای گروه 12 تا 14 سال تمام سطح معنی داری برابر با 024/0 و سطح معنی داری برای گروه 15 تا 18 سال 025/0 گزارش شده است. البته یک نفر از گروه آزمایش 15 تا 18 سال به دلیل انتقال به زندان بزرگسال، همکاری خود را تا پایان پژوهش ادامه نداد
رابطه بین حمایت اجتماعی و سبک های مقابله ای با تاب آوری در نوجوانان پسر بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۲
۲۰۰-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر، تعیین رابطه حمایت اجتماعی و سبک های مقابله با تاب آوری در نوجوانان بزهکار ساکن در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران است. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع هم بستگی است؛ همچنین ۱۲۰ نوجوان پسر ساکن در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران، با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده اند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های سبک های مدارای اندلر و پارکر (۱۹۹۰)، حمایت اجتماعی ادراک شده واکس، فیلیپس، هالی، تامپسون، ویلیامز و استوارت (۱۹۸۶) و تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) جمع آوری شده است. داده ها با روش های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شده و یافته ها: نتایج نشان داده است هم بستگی حمایت اجتماعی و سبک های مدارا با تاب آوری در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت، معنی دار و مثبت است (01/0p<). همچنین حمایت اجتماعی و سبک مدارای مسئله محور، تاب آوری را پیش بینی می کند. بحث: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان چنین نتیجه گیری کرد که افزایش حمایت اجتماعی نهاد های مربوط، خصوصاً خانواده ها از نوجوانان بزهکار، همچنین آموختن مهارت های اساسی و مفیدِ روش های مدارا با مشکلات، نقشی مهم در افزایش تاب آوری آنان دارد.
اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی مبتنی بر مدرسه بر نگرش به بزهکاری نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
132-97
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانی دورانی است که از یک سو، ریشه رشد ارزشهایی که در کودکی شکل گرفته اند، فرصت توسعه پیدا می کنند و از سوی دیگر دورانی است که فرد مستعد خطرپذیری است و ممکن است تصمیمات ناپایداری بگیرد که منجر به رفتارهای نامطلوب ازجمله بزهکاری شود. بنابراین نوجوان نیازمند دریافت مهارتهاست. مسئولیت پذیری اجتماعی مهارتی است که نوجوان را به پیامدهای تصمیماتش در مورد خود و دیگران متعهد می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی مدرسه محور بر نگرش نوجوانان دختر به بزهکاری طراحی شد. روش: مطالعه حاضر از نوع شبه مداخله ای با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر 15 تا 18 ساله دوره دوم دبیرستانهای شهر تهران بود. نمونه ای به حجم 92 دانش آموز (گروه مداخله 45 و گروه کنترل 47 دانش آموز) انتخاب شد. همچنین به منظور سنجش نگرش به بزهکاری از پرسشنامه نگرش به بزهکاری استفاده شد. آزمودنیها به مدت دو ماه در 7 جلسه 90 دقیقه ای محتوای آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی را دریافت کردند و سپس پس آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها، نرم افزار SPSS و آزمونهای تی زوجی و مستقل، آنالیزواریانس یک طرفه و آنالیزواریانس چندمتغیره به کار گرفته شد. یافته ها: نتیجه آزمونهای تی زوجی و مستقل نشان داد که در گروه مداخله نگرش مثبت به بزهکاری به طور معناداری کاهش یافته و نگرش منفی به بزهکاری به طور معناداری افزایش داشته است؛ درحالی که در گروه کنترل در هیچ یک از ابعاد نگرش اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتایج مدل آنالیزواریانس چندمتغیره نشان داد که نمره پیش آزمون نگرش مثبت به ترتیب 6 و 22 درصد از تغییرات نمره پس آزمون نگرش منفی و مثبت را تبیین می کند. همچنین نمره پیش آزمون نگرش منفی حدود 32 درصد از تغییرات پس آزمون نگرش منفی را تبیین می کند. بحث: آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند در ارتقاء نگرش و صلاحیتهای اجتماعی و کاهش تمایل نوجوانان به تجربه الگوهای انحرافی مؤثر باشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که این آموزش در سنین پایین تر نوجوانی مؤثرتر است.
عوامل خطرآفرین و پیشگیری کننده از بزهکاری کودکان و نوجوانان از دیدگاه قضات، مددکاران اجتماعی و مدیران مدارس استان مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۶۵-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بزهکاری اطفال و نوجوانان یک رفتار غیرمعمول و از اشکال انحرافات اجتماعی بوده و گسترش آن حیات اجتماعی را به خطر می اندازد. از اینرو شناخت عوامل مؤثر در به خطر انداختن آنان در عرصه بزهکاری و سپس ارائه راهکارهای پیشگیرانه لازم و مناسب به ویژه از نگاه کارشناسان لازم و ضروری می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل مقامات قضایی، مدیران مدارس و مددکاران اجتماعی استان مازندران در سال 1399 می باشند. مطابق با فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته و این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده که متناسب با هدف و سنجش نگرش جمعیت نمونه ایجاد شده است. از 22 شهرستان استان مازندران، به صورت تصادفی منظم 8 شهر انتخاب شده و از هر شهر 50 نفر به صورت تصادفی جهت پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند. جهت تعیین شناخت نظرات نمونه مورد بررسی و تعمیم نتایج به جامعه آماری از آماره های خی دو و فریدمن استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که از نگاه نمونه مورد بررسی، وضعیت اقتصادی خانواده، نظارت و کنترل خانواده و الگوهای اخلاقی و تربیتی خانواده بر بزهکاری اطفال و نوجوانان مؤثر می باشد. همچنین از نگاه آنان، کودکان و نوجوانان کاربر فضای مجازی بیشترین گرایش به ارتکاب جرائم مربوط به عفت عمومی و هتک حیثیت داشته و نیز یکی از بالاترین آمار بزهکاری کودکان و نوجوانان مربوط به جرم خشونت خیابانی می باشد. نوع تربیت و اخلاق خانواده مهمترین متغیر تأثیرگذار بر متغیر وابسته در نظر گرفته شد. بحث: یافته های پژوهش حاضر بنیادها و فرضیه های بسیاری از نظریه های اجتماعی، روان شناختی، اقتصاد و جرم شناسی را در خصوص عوامل موثر بر جرم تأیید کرده است. همچنین رویکرد نوین «پیشگیری اجتماعی» جهت جلوگیری از گذار از اندیشه به عمل مجرمانه از طریق وضع برنامه های اجتماعی کارآمد در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مورد توجه است.
واکاوی کیفی هنجارها و باورهای تسهیل کننده بزهکاری در میان نوجوانان کهنوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
97 - 118
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناسایی و فهم بسترها و فرآیندهای تسهیل کننده بزهکاری در میان نوجوانان شهرستان کهنوج است.روش شناسی پژوهش، نظریه زمینه ای بوده است. مشارکت کنندگان، 30 نفر از نوجوانان شهرستان کهنوج بوده که با روش شیوه نمونه گیری هدفمند و راهبرد حداکثر تنوع و همچنین نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها به وسیله مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شد.داده ها با سه استراتژی کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجریه و تحلیل داده ها منجر به خلق 10مقوله اصلی و یک مقوله هسته گردید، که عبارتند از: بارانداز بودن منطقه و دسترسی آسان، بافتار جرم زا و جامعه پذیری جرم، ادراک محرومیت و توسعه نیافتگی، تبارهای هویت بخش، استعاره و اسطوره های بزهکاری، باورهای عامیانه تسهیل کننده، شبکه های اجتماعی و بازتولید بزهکاری، ناکامی منزلتی و مقاومت شکننده، مرزهای مبهم قانون و خرده فرهنگ بزهکاری. در نهایت مقوله هسته نیز عبارت است از: "برساخت و هم افزایی بزهکاری"
پیشگیری اجتماعی از بزهکاری مهاجران نسبت به نظام حقوقی و جامعه مهاجرپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
319 - 348
حوزه های تخصصی:
در موضوع مهاجرین، قوانین موجود عمدتاً متأثّر از افکار عمومی، مباحث سیاسی، نظارت و بازخوردهای امنیّتی با توجه به چیدمان نهادهای مسئول است. در این نوشتار با نگاهی توصیفی- تحلیلی، رویکرد نظام حقوقی در پیشگیری اجتماعی از بزهکاری مهاجران با استناد به قوانین بین المللی و داخلی، اصول پیشگیری و نگرش جامعه میزبان مورد مداقّه قرار می گیرد و در گفتمان سیاستگذاری در کشور با توجه به چالش های موجود، این نتیجه حاصل شده که قوانین فعلی عمدتاً امنیّت محور، تبعیض آمیز و با نادیده انگاری جمع کثیری از مهاجران است که به طور غیر مجاز در کشور اسکان دارند و متأسفانه بازتاب افکار عمومی نیز در تداوم چنین نگرشی قرار دارد؛ در حالی که در این حوزه، وضع قوانین راهبردی و ترسیم خط مشی فرانگر از بعد انسانی و حقوق بشری و نگرشی ژرف بینانه، بدون تبعیض و محدودیّت در تمشیت امور مهاجران - اعمّ از قانونی و غیر قانونی - در حوزه اجتماعی لازم است تا با سیاستگذاری افتراقی، منسجم و کدگذاری شده به منظور ضمیمه ساختن موضوعات حادث و جدید با توجه به مؤلّفه بیگانه، اما انسان بودن، هم در تقنین و هم در بکارگیری ابزارهای پیشگیرانه با هماهنگی نهادها و سازمان های مرتبط با تنویر اذهان جامعه، از تشتّت تصمیمات جلوگیری و با پاسداشت امنیّت کشور به موفقیّت در کاهش و محو بزهکاری مهاجران در پیشگیری اجتماعی دست یافت.
قضازدایی؛ نگرشی برای پیشگیری از پایداری بزهکاری نوجوانان
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
53-76
حوزه های تخصصی:
پدیده پایداری بزهکاری نوجوانان در عصر حاضر و ضرورت مقابله با تورم جمعیت کیفری، سیاستگذاران عرصه قوانین کیفری را متمایل به تجدیدنظر در برخوردهای همسان با بزرگسالان و تلطیف واکنش های اجتماعی در قبال بزهکاری این قشر نموده است. براساس مطالعات کیفرشناختی انجام شده، یکی از علل اصلی پایداری بزهکاری نوجوانان، کیفر حبس و به دنبال آن اثرپذیری از فرهنگ حاکم بر زندان بر تشکیل شخصیت نوجوان می باشد. تغییر رویکرد نظام عدالت کیفری از کیفرگرایی به قضازدایی، کاهش میزان پایداری بزهکاری نوجوانان را میسر می سازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. قضازدایی پیرامون بزهکاری نوجوانان، راهکاری فنی است که به عنوان یک سیاست جنایی افتراقی و نسبی، نویدبخش کاهش آمار بزهکاری و تقلیل گرایی در استمرار این قشر در جمعیت کیفری در سطح جامعه و آثار مخرب آن بر زندگی اجتماعی است. نسبیت امر یاد شده مفهومی بدیهی و منطقی است؛ زیرا قضازدایی مطلق در بزهکاری نوجوانان، به معنی پایان بخشیدن به سازوکار عدالت کیفری و جرم زدایی از رفتارهای قانون شکنانه این قشر است که این امر یقیناً نه تنها نمی تواند موجبات پیشگیری از پایداری بزهکاری این قشر را فراهم نماید بلکه منجر به تشدید رفتارها و حتی تبدیل رفتارهای مجرمانه خرد به کلان می گردد. قانون گذار ایران با پذیرش نهاد های ارفاقی از قبیل بایگانی نمودن پرونده کیفری، تعلیق تعقیب، قرار ارجاع به میانجیگری، تعویق صدور حکم و تعلیق اجرای مجازات، تمایل خود را نسبت به حمایت و ارفاق بیشتر به بزهکاران نوجوان نشان داده است.
طبی سازی آسیب های اجتماعی: مطالعه موردیِ نظریه جُرم سزار لومبروزو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
21 - 37
حوزه های تخصصی:
به فرایند تبدیل وضعیت های انسانی به مشکلات قابل درمان، طبی سازی گفته می شود. در این فرآیند، از علوم زیست-پزشکی برای تبیین آسیب های اجتماعی و ارائه راه های مرتفع کردن و پیشگیری کمک گرفته می شود. سزار لومبروزو پزشک و جرم شناس ایتالیایی قرن نوزدهم با تحقیقات خود پیرامون ویژگی های جسمانی بزهکاران و تمایزات آنان با دیگر افراد جامعه، یکی از پیشگامان طبی سازی جرم و بزهکاری بود و مکتب جرم شناسی پوزیتیویستی و دانش انسان شناسی جنایی را پایه گذاری کرد. در این مقاله می کوشیم فرآیند طبی سازی جرم را از منظر روش شناسی کار وی بررسی کنیم. ازاین رو، در گام نخست، نشان می دهیم پیش فرض بنیادین پژوهش های وی مبتنی بر نظریه تکامل لامارک و داروین است. او معتقد بود ویژگی های بزهکاران به منشأ آتاویستی دلالت می کند که شرایط جسمی- روانی نیاکان دور خود را بازتولید می کند. درواقع، جرم علامتی است از غرایز ابتدایی که در مجرم نهفته است و جنایتکاران نمودی از بازگشت به یک نوع اولیه یا مادون بشری از انسان ها هستند. شیوه کار وی در این مرحله استفاده از جمجمه شناسی و انسان سنجی بود. در گام دوم، نشان می دهیم روش کار وی در بررسی جرم و بزهکاری، الگوی تفکر پزشکی مدرن درباره آسیب تنی و درمان آن است. لومبروزو می کوشید براساس مفهوم نرمال و غیرنرمال در پژوهش های آسیب شناسی، معیارهایی برای تمییز انسان بزهکار از انسان های نرمال ارائه دهد.
رهیافت های رشد مدارانه با تأکید بر قانون حمایت از اطفال و نوجوانان ایران و رسیدگی به تخلفات اطفال افغانستان
منبع:
قضاوت سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
49 - 71
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر نظریات متعددی در حوزه پیشگیری از جرم به منظور کاهش میزان جرائم از سوی اندیشمندان این حوزه مطرح شده است. ماهیت اصلی جرم شناسی رشد مدار مبتنی بر مطالعه جرم در بستر زندگی هر فرد است. این نوع جرم شناسی با رویکردی پیشگیرانه، به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر بزهکاری کودکان و نوجوانان است و با تقویت عوامل حمایت کننده رفتارهای اجتماعی، از ناسازگاری، انحراف و اعمال مجرمانه توسط آنان جلوگیری به عمل آورده است. از سوی دیگر، جرم شناسی رشد مدار با رویکرد پیشگیرانه همواره تلاش نموده است تا افراد را در معرض عوامل مثبت قرار داده و عوامل منفی و خطرناک را کاهش دهد. به طورکلی، عوامل عنوان شده را می توان هم به نوعی عامل خطر و هم عامل پیشگیری و زمینه رشد کودکان و نوجوان دانست. ازاین رو، در راستای قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، این پژوهش تلاش نموده است تا با بهره گیری از روش تحلیلی _ توصیفی، علاوه بر شناخت عوامل پیشگیری رشد مدار، میزان انطباق نظام جرم شناختی حاکم بر قانون ایران و افغانستان بر رهیافت های رشد مدار را مشخص نماید.
تبیین عوامل مرتبط با تمایل به بزهکاری در شبکه های اجتماعی بین نوجوانان دانش آموز (مطالعه موردی: دانش آموزان مناطق پنج گانه تهران)
بزه و رفتار انحرافی، همانند هنجار در بستری از تعاملات و ارتباطات آموخته می شوند و امروزه شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از این بسترها توانستند، طرفداران زیادی در گروه های سنی مختلف پیدا کنند و آن ها را تحت تأثیر قرار دهند. دانش آموزان با توجه به حساسیت جایگاهشان به واسطه قرار داشتن در دوران کودکی و نوجوانی ازجمله آسیب پذیرترین گروه ها در مواجه با شبکه های اجتماعی هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل تمایل نوجوانان دانش آموزان به ارتکاب بزه و رفتار انحرافی در شبکه های اجتماعی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان ساکن شهر تهران و براساس آمار 2.422.905 نفر در رده سنی هفت تا هجده سال در نظر گرفته شد که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. روش این تحقیق کمی بوده و داده های آن ازطریق انجام یک پیمایش گردآوری شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه حاوی سی سؤال پنج گزینه ای (روایی و پایایی آن از روش اعتبار صوری، تحلیل عاملی تأییدی وآلفای کرونباخ تأیید شد) استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که همبستگی معناداری میان سبک زندگی، به معنای میزان استفاده از فضای مجازی در اوقات فراغت و ازسوی دیگر میزان کنترل والدین با رفتار بزهکارانه وجود دارد. همچنین میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به قوانین و مقررات در تمایل کمتر آنان برای انجام بزه و رفتار انحرافی مؤثر است.
نقش همدلی در درک و تحقّق اصول عدالت کیفریِ مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
49 - 72
حوزه های تخصصی:
عدالت کیفری ناظر به معیارها و ضوابطی برای تحقّق عدالت در فرایند مواجهه با جُرم است.تحقق عدالت کیفری مطلوب در گروپایبندی به اصولی نظیر حفظ کرامت انسانی ،اصلاح بزهکار، ترمیم آسیبهای مادی و معنوی قُربانیان و در نهایت، مشارکت جویی شهروندان در فرایندهای کیفری است تا بدین وسیله روابط انسانی مختل شده ترمیم و بازسازی شود. تحقق چنین اصولی منوط به عوامل متعددی و از جمله التزام به هنجارهای اخلاقی است.در این مقاله پس از تبیین ویژگی های عدالت کیفری مطلوب ماهیت و نقش همدلی به عنوان یکی از مهم ترین مهارت ها و خصائل اخلاقی که شرط لازم تحقّق آن اصول کلی و التزام به آنها است، بررسی شده و نشان داده شده که چگونه همدلی از طریق ارتباط عمیق شناختی و عاطفی با موقعیت افرادی که هر یک به نوعی در پدیده بزهکاری درگیر شده اند، می تواند با گذر دادن انسان از خودگرایی و خودمحوری که مانعی اساسی برای تحقّق اصول مذکور است، زمینه توجه به نیازهای دیگران را در پدیده کیفری فراهم آورده تا اصول عدالت کیفری مطلوب و به تبع آن تسهیل اموری نظیر جبران خسارات معنوی و مادی وارده به افراد ، آگاه ساختن بزهکار نسبت به این آسیب ها ، پشیمان ساختن او از تکرار وقایع مشابه وایجاد سازگاری اجتماعی ، قابل دسترسی شود.
تحلیل جامعه شناختی رابطه بین سواد رسانه ای و تمایل به رفتار بزهکارانه (مطالعه موردی: دانش آموزان دوره متوسطه شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
181 - 212
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر ما در فضایی به سر می بریم که رسانه های نوین نقش اصلی را در شکل دهی کنش های نوجوانان بازی می کنند؛ به طوری که این رسانه های عاملی مؤثر در حفظ نظم اجتماعی و یا ایجاد رفتارهای بزهکارانه هستند. دراین بین، همراه با افزایش استفاده از رسانه های نوین، بحث سواد رسانه ای نیز اهمیت خاصی پیدا کرده است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین سواد رسانه ای و تمایل به رفتارهای بزهکارانه در بین دانش آموزان دوره متوسطه است. برای این منظور تعداد 390 نفر از دانش آموزان شهر تبریز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای پیمایش شدند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بین میزان تمایل به رفتارهای بزهکارانه بر اساس جنسیت و نوع مدرسه تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین میزان تمایل به رفتارهای بزهکارانه در بین دانش آموزان دوره متوسطه بر حسب محل یا منطقه سکونت آن ها تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که میزان تمایل به رفتارهای بزهکارانه در بین پاسخگویان ساکن مناطق کم برخوردار بیشتر از افراد ساکن مناطق نیمه برخوردار و برخوردار است. بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده دانش آموزان و سواد رسانه ای دانش آموزان با تمایل به رفتارهای بزهکارانه به ترتیب (27/0-) و (33/0-) همبستگی معنادار معکوسی وجود دارد. علاوه بر این، با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری با بهره گیری از نرم افزار Amos مشخص شد که پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده (30/0-) و سواد رسانه ای (33/0-) بر تمایل به رفتارهای بزهکارانه دانش آموزان تأثیر دارند.