مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزش عالی


۶۶۱.

به سوی بازنگری و توسعه کاربردپذیری آموزش الکترونیکی دانشگاه در پساکرونا: معرفی یک مدل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۱
آموزش و یادگیری دانشگاهی در جهان تحت فشار فراگیری کرونا از حضوری به الکترونیکی تغییر یافت. این تغییر در ایران با وجود تقویت آگاهی و نگرش دانشگاهیان در باب ظرفیت های این شیوه آموزشی با بروز اختلالات و کاستی های متعددی در بکارگیری آن همراه بوده است. در این مطالعه به توضیح زمینه نظری شکل گیری این وضعیت و ارائه یک مدل راهبردی برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری آن در دانشگاه ها برای دوره پساپاندمی کرونا پرداخته شده است. این مدل که بر اساس روش نظریه داده بنیاد با تحلیل کیفی دیدگاه ها و زیست آزموده های 18 مشارکت کننده منتخب ایجاد شده، از چهار بعد مرتبط شامل؛ توسعه کمی و کیفی امکان های فنی، آموزش بهینه و چابک عوامل انسانی، عاملیت گرایی فردی و جمعی، پژوهش و مدیریت دانش در دانشگاه ها تشکیل شده که حول هسته مدل یعنی ساختارهای پویا و حمایت گر کلان تحقق و بهبود مستمر می یابد. از این رو، این مدل به هم افزایی مکمل دانشگاه ها و ساختارهای کلان آموزش عالی کشور برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری یادگیری الکترونیکی در پساکرونا اصالت می دهد. به علاوه، بینش های سیاستی برای فعلیت یابی آن عرضه می کند. مهم ترین این بینش ها در سطح کلان بر تمرکززدایی در مدیریت و برنامه ریزی یادگیری الکترونیکی، امکان زایی گفتگو با دانشگاه ها برای ارائه فرصت های مبتنی بر زمینه، ترسیم سیاست های حمایتی مبتنی بر شواهد علمی، نظارت نظام مند و مبتنی بر زمینه  بر عملکرد دانشگاه ها متمرکز است. از طرفی، در سطح دانشگاه ها بینش هایی از جمله آزادی عمل عاملان علمی در کمیت و کیفیت بکارگیری یادگیری الکترونیکی، مطالبه و مداخله هوشمند در سیاست های ساختارهای نهادی، فرصت های یادگیری بهینه و عادلانه برای توسعه سواد یادگیری الکترونیکی عوامل انسانی، مشارکت یابی فعال و انتقادی عاملان علمی در سیاست ها و برنامه های دانشگاه در مقوله یادگیری الکترونیکی و توسعه سامانه های الکترونیکی با محوریت تعامل پداگوژی و فناوری ارائه می کند. برای استنادات بعدی به این مقاله، قالب زیر به نویسندگان محترم مقالات پیشنهاد می شود: Kamali, H., Ghorban Shiroodi, A. & Rahimi, S. (2022). Toward Reviewing and Developing the Applicability of University E-Learning in the Post-Corona: Introducing a Strategic Model. Journal of Science & Technology Policy , 15(3), 13-28. {In Persian}.
۶۶۲.

ویژگی ها و چالش های مرجعیت علمی ایران از منظر سرآمدان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۷
مرجعیت علمی از کلید واژگان اسناد بالادستی و سخنرانی های سیاست گذاران علم و فناوری است که شاخص های ارزیابی آن به صورت شفاف تبیین نشده است. اگرچه پژوهش هایی در این زمینه انجام شده، لیکن کماکان تصویر ذهنی مورد اجماعی از مرجعیت علمی ایران وجود ندارد. در این مقاله تلاش شده با انجام یک پژوهش کیفی و مبتنی مصاحبه (با منتخب دانشمندان عضو هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سرآمد کشور از علوم، نسل ها و رشته های مختلف انتخاب شده بر اساس لیست یک درصد برتر ای-اِس-آی و لیست سالانه پایگاه استنادی علوم جهان اسلام) ابعاد این مفهوم موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای آن ها بوده است. در این پژوهش مفهوم مرجعیت علمی از منظر جامعه خبرگان در مقایسه با تعاریف مرسوم برگرفته از پیشینه موضوع قرار گرفت و شاخص های ارزیابی و شناخت مرجعیت علمی موردبررسی قرار گرفتند. به علاوه، چالش های کلیدی به عنوان موانع دستیابی به مرجعیت علمی به عنوان نقطه آغازین سیاست گذاری علم و فناوری برشمرده شدند. نتایج نشان می دهد وجود ابهام در تعریف مفاهیمی همچون مرجعیت علمی که ویژگی تکاملی دارند یک نقیصه نبوده و تابعی از شرایط و بستر توسعه علمی در حوزه های مختلف است. به علاوه نشان داده شد مفهوم مرجعیت علمی در هر دو سطح فردی و نهادی قابل بررسی بوده و این دو در ارتباطی نظام مند می توانند به تسهیل مرجعیت در علم بیانجامند. بعلاوه مرجعیت علمی در شبکه همکاری و در پاسخ به نیازهای جامعه تثبیت خواهد شد.
۶۶۳.

طراحی و ارائه الگوی توسعه منابع انسانی با رویکرد جانشین پروری در دانشگاه ها (مطالعه موردی: دانشگاههای منطقه 9 کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
توسعه ی منابع انسانی یکی از وظایف مهم و یا به عبارتی مهم ترین وظیفه مدیریت منابع انسانی در سازمان ها بوده که با تمرکز بر آموزش و کمک به پیشرفت کارمندان، نقشی حیاتی در بقای سازمان ها ایفا می کند. یکی از بهترین راه های توسعه ی کارمندان و سازمان، استفاده از نظام جانشین پروری در مسیر توسعه ی شغلی کارمندان می باشد. این پژوهش که با هدف طراحی و ارایه الگوی توسعه منابع انسانی با رویکرد جانشین پروری در دانشگاه ها صورت گرفته، مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و جمع آوری داده ها از نوع کیفی و مبتنی بر مصاحبه های نیمه ساختاریافته و هدفمند می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش با استفاده ازمصاحبه با 14 نفر از مدیران دانشگاه های کشور که در زمینه مدیریت منابع انسانی تجربه داشته و یا صاحب نظر بودند بدست آمده است . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Atlas.tiدر سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با الهام از مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین ترسیم گردیده و روایی و پایایی داده ها با استفاده از روش های بازبینی مشارکت کنندگان و مرور توسط خبرگان بدست آمده است. پدیده ی محوری پژوهش حاضر توسعه ی کارمندان بر مبنای نظام جانشین پروری" می باشد که با توجه به شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و پیامدهای آن، راهبردها تدوین و الگوی نهایی ارائه شده است.
۶۶۴.

طراحی مدل دانشگاه کارآفرین با رویکرد یادگیری سازمانی در آموزش عالی (مورد مطالعه: واحدها و مراکزآموزشی دانشگاه آزاد خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف : در قرن 21 رسالت دانشگاه، تربیت نیروی انسانی و نسل آینده ای متعهد، مبتکر و کارآفرین است و بنابراین ایجاد تفکر کارآفرینی و ورود به کسب وکار در میان دانش آموختگان دانشگاهی باعث می شود که آنها با بهره گیری از استعدادهای بالقوه خود، افرادی خلاق، نوآور و کارآفرین شوند و خود را باور نمایند. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، طراحی الگوی دانشگاه کارآفرین با رویکرد سازمانی در آموزش عالی بود. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:  این پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای، از نظر ماهیت توصیفی و از لحاظ روش، ترکیبی (آمیخته) است. جامعه آماری در بخش کیفی20 نفر شامل افراد خبره در حوزه آموزش کارآفرینی و اعضای مراکز کارآفرینی و در بخش کمی اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد خراسان رضوی به تعداد 967 نفر بود که 258 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش  نمونه گیری در بخش کیفی روش هدفمند و گلوله برفی و در بخش کمی روش نمونه گیری سهمیه ای بود. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار اندازه گیری در بخش کیفی استفاده از تکنیک دلفی و در بخش کمی با توجه به شرایط کرونا، پرسشنامه محقق ساخته آنلاین بود که سوالات آن برگرفته از داده های حاصل از مصاحبه بود. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد و بدین جهت از نرم افزار آماری AMOS نسخه 24 استفاده گردید. یافته های پژوهش : در بخش کیفی در دور اول دلفی و با توجه به نظر صاحب نظران برای متغیر دانشگاه کارآفرین 154 بعد و 597 مولفه و برای متغیر یادگیری سازمانی 37 بعد و 14 مولفه طراحی گردید. در نهایت و پس از پایان دور سوم، مدل مفهومی تحقیق شامل 21 بعد و 34 مولفه برای متغیر دانشگاه کارآفرین و 6 بعد و 6 مولفه برای متغیر یادگیری سازمانی شد که پرسشنامه بخش کمی را تشکیل می داد. نتایج این تحقیق، ابعاد دانشگاه کارآفرین و یادگیری سازمانی و اولویت هر کدام از آنها را مشخص نمود و نشان داد که هر 21 بعد دانشگاه کارآفرین از عوامل موثر بر مدل دانشگاه کارآفرین بود. با توجه به میزان تاثیر (بار عاملی) مشاهده شد که ابعاد عوامل محیطی، ایجاد کسب و کار جدید و رهبری کارآفرینانه به ترتیب دارای اثر بیشتری در دانشگاه کارآفرین بودند. همچنین نتایج نشان داد که هر شش بعد کار گروهی، ایجاد فرهنگ حمایتی در سازمان، سبک رهبری، استراتژی سازمان، ساختار سازمانی و نقش مدیریت عالی از عوامل مؤثر بر سنجش یادگیری سازمانی محسوب می شوند و مشاهده گردید که ابعاد استراتژی سازمان، ساختار سازمانی و سبک رهبری به ترتیب دارای اثر بیشتری در سنجش یادگیری سازمانی بودند. یافته ها حاکی از آن است که یادگیری سازمانی با ضریب تاثیر 79/0 در کارآفرین شدن دانشگاه نقش دارد و موثر است. چهارچوب حاصل از این بررسی منجر به ارائه مدل دانشگاه کارآفرین با رویکرد یادگیری سازمانی در آموزش عالی شد و زمینه توجه به اولویت عوامل دانشگاه کارآفرین را در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی فراهم آورد. محدودیت ها و پیامدها : این تحقیق به علت کمبود زمان و هزینه بر بودن در دانشگاه های سطح کشور صورت نپذیرفت. همچنین به دلیل وجود شرایط کرونا و به دلیل عدم استفاده از مشاهده از روش مثلث سازی استفاده نگردید و به همین دلیل، نمونه گیری در بخش کمی از نوع نمونه گیری سهمیه ای انجام شد. پیامدهای عملی : چهارچوب حاصل از این پژوهش می تواند منجر به ارائه مدل دانشگاه کارآفرین با رویکرد یادگیری سازمانی در آموزش عالی گردد و زمینه توجه به اولویت عوامل دانشگاه کارآفرین را در آموزش عالی فراهم آورد. ابتکار یا ارزش مقاله : پژوهش حاضر تنها تحقیق در زمینه طراحی مدل دانشگاه کارآفرین در آموزش عالی بوده که با توجه به رویکرد یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است.  نوع مقاله: مقاله پژوهشی
۶۶۵.

ارائه چارچوب مفهمومی معماری سازمانی در نظام آموزش عالی به صورت الکترونیک مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۹۵
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب مفهومی معماری سازمانی در نظام آموزش عالی به صورت الکترونیکی و مجازی انجام پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی است که از حیث هدف کاربردی و همچنین از نظر ماهیت و روش، اکتشافی است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 30 نفر از خبرگان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل کفایت نظری به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی آن از طریق روایی نظری و روایی محتوایی و پایایی آن به مدد روش میان کدگذار و درون کدگذار مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش، داده های به دست آمده، با استفاده از نرم افزار  Atlas.ti و روش تحلیل محتوا در قالب کدگذاری شاخص ها و مؤلفه های معماری سازمانی نظام آموزش عالی مشخص گردید. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها حکایت از آن دارد که چارچوب مفهومی پژوهش در پنج سطح و در قالب ضرورت ها، زیرساخت ها، راهبردها، نقشه راه و پیاده سازی و دستاوردها و پیامدهای معماری سازمانی در نظام آموزش عالی به صورت الکترونیکی و مجازی تدوین و تشریح شده است.
۶۶۶.

طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران بود. روش انجام پژوهش، روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار بود. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، 25 عامل و 157 ملاک مورد اکتشاف قرار گرفت. برای اعتبار یافته های کیفی، از ملاک هایِ قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت ارتباط و قابلیت تأیید استفاده شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه ای طراحی و برای مطالعه مقدماتی در اختیار 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران قرار گرفت. بر اساس، بازخوردهای دریافتی، پرسشنامه اصلاح؛ و نسخه نهایی آن روی 293 نفر اجرا شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با (982/0) شد. در بخش کیفی پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمی، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به کار رفت. آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از طریق تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده صورت گرفت. با انجام تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول، الگوی مزبور به 22 عامل و 150 ملاک اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که عوامل 22 گانه احصاءشده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 924/1، (RMSEA) برابر با 39/0، (GFI) برابر با 976/0، (AGFI) برابر با 939/0، (CFI) برابر با 928/0، (NNFI) برابر با 953/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 928/0 و (RFI) برابر با 925/0 نشان داد، الگوی طراحی و اعتباریابی شده برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
۶۶۷.

شناسایی چالش ها و موانع پیاده سازی حکمرانی مشارکتی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
هدف : حکمرانی مشارکتی در آموزش عالی بر مشارکت فعال ذی نفعان مختلف در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها تأکید دارد. در عرصه اجرا، پیاده سازی حکمرانی مشارکتی به سادگی امکان پذیر نیست و به خصوص در نظام های بوروکراتیک موانع و چالش های زیادی بر سر راه آن وجود دارد. روش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش فراترکیب، به دنبال ارائه دسته بندی جامعی از چالش های پیاده سازی حکمرانی مشارکتی در آموزش عالی بر اساس مطالعات این حوزه و تحلیل آن ها بود. روش پژوهش حاضر کیفی با رویکرد اکتشافی بود. یافته ها: در این روش با بهره گیری از روش فراترکیب و انتخاب حدود 150 مقاله و پژوهش مرتبط که اکثراً از سال 2010 تا 2020 است و از پایگاه های علمی معتبر مختلفی جمع آوری شده که نهایتاً با استفاده از این روش 100 مقاله منتخب شناسایی و چالش های پیاده سازی حکمرانی مشارکتی شناسایی شدند . نتیجه گیری : چالش های پیاده سازی در حکمرانی آموزش عالی شامل هشت مقولة،1- چالش های ساختاری، 2- مدیریتی، 3- کلان و فراسازمانی، 4- سیاسی، 5- فرهنگی و اجتماعی، 6- برنامه ریزی، 7- اقتصادی و مالی و 8- چالش های ابزاری است که هرکدام از زیر مؤلفه هایی تشکیل شده اند.
۶۶۸.

جهانی شدن آموزش عالی در هزاره سوم: مؤلفه ها و ابعاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۶۴
جهانی شدن یکی از مهم ترین مقولات بشری در دهه های پایانی قرن بیستم و دهه آغازین هزاره سوم است که زندگی بشر را در عرصه های مختلف تحت تأثیر قرار داده و در این میان نقش آموزش عالی انکارناپذیر است. امروزه بدون شک می توان گفت جهانی شدن مسیر آموزش عالی را در بیشتر کشورهای جهان متحول کرده است؛ اما اینکه این تحول به چه صورتی بوده و چه الزاماتی برای دانشگاه ها، دولت ها و جوامع ایجاد کرده است، موضوعی است که درباره آن اختلاف نظر وجود دارد. پرسش اساسی پژوهش حاضر این است که ابعاد، مؤلفه ها و نمودهای جهانی شدن در عرصه آموزش عالی چه بوده است و فرایند جهانی شدن چه تأثیری بر آموزش عالی ایران خواهد گذاشت؟ برای پاسخ به پرسش اصلی این فرضیه می توان گفت که «ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جهانی شدن در عرصه آموزش عالی باعث تقویت خصوصی سازی و تجاری شدن آموزش عالی، کاهش نقش دولت، و افزایش واهمگرایی فرهنگی شده است»؛ اما واقعیت انکارناپذیر این است که دیدگاه واحدی در این خصوص وجود ندارد و هر مکتب و نظریه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر اساس دیدگاه های خود راهی نشان می دهد. نظام آموزش عالی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست.
۶۶۹.

صلح و دیپلماسی محیط زیست در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۷
با رشد روزافزون مسائل زیست محیطی و گسترش فعّالیت های مختلف در این عرصه، اختلافات بسیاری در این زمینه بروز کرده است. این اختلافات به عنوان یک منبع بالقوه عدم ثبات بین المللی و تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی محسوب می شود. همواره حل و فصل اختلافات بین الملل محیط زیستی در پرتو دیپلماسی و تعاملات بین المللی نمود داشته است.  در این راستا مناسبات کشورها و تقویت روابط بین الملل و پایبندی به تعهدات مشترک بین المللی و لزوم تبعیت از قواعد آمره دو مبنای بسیار مهم در تبیین نقش دیپلماسی محیط زیست، توسعه پایدار و ایجاد صلح است. در این راستا دیپلماسی محیط زیست به عنوان  رهیافتی موثر در توسعه صلح پایدار در اثر تعاملات منطقه ای و همکاری های بین المللی می باشد. دیپلماسی محیط زیست و صلح می تواند به عنوان  یک گرایش میان رشته ای برگرفته از رشته های حقوق بین الملل، حقوق محیط زیست و روابط بین الملل مورد تصویب و تائید نظام آموزش عالی قرار گرفته و در این خصوص با جذب دانشجویان مستعد به تربیت نیروهای متخصص پرداخت. این چارچوب علمی در برخی از دانشگاه های جهان تحت عناوین مختلف در حال اجرا می باشد. در این پژوهش به بررسی چگونگی تاثیر منازعات بین المللی بر محیطزیست و صلح و امنیت بین المللی و همچنین  نقش دیپلماسی در حل و فصل اختلافات محیطزیستی از طریق مذاکره و دیپلماسی محیط زیست می پردازیم. در این راستا با توجه به حساسیت این موضوع و اینکه نظام و روح حقوق محیط زیست مبتنی بر اصول پیشگیرانه و جلوگیری است و همواره دیپلماسی ابزار موثر برای مذاکرات تلقی شده، در نتیجه بایستی بیش از پیش نقش دیپلماسی محیط زیست در پیشگیری و جلوگیری از این گونه اختلافات زیست محیطی  در نیل به صلح پایدار تبیین شود. با این توصیف فرآیند ایجاد و توسعه صلح و آموزش آن در پرتو دیپلماسی محیط زیست در پرتو همکاری ها و تعاملات بین المللی مورد مداقه قرار می گیرد.
۶۷۰.

تحلیل محتوای دروس تخصصی دوره دکتری آموزش عالی بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف این پژوهش تعیین وضعیت مدیریت دانش در سرفصل های دروس تخصصی دوره های دکتری در رشته های علوم انسانی آموزش عالی بود. پژوهش حاضر از نوع طرح های پژوهش آمیخته اکتشافی بوده است. از این رو، ترکیبی از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. ابتدا مؤلفه های مدیریت دانش با روش تحلیل محتوا با رویکردی استقرایی استخراج گردید و بر مبنای آن پرسشنامه ای در قالب 9 مؤلفه اصلی و 44 پرسش تهیه شد و در اختیار خبرگان قرار گرفت. علاوه بر آن سیاهه وارسی نیز در قالب 442 گویه فرعی تهیه شد. در تحلیل محتوای دروس تخصصی در 11 رشته علوم انسانی در مقطع دکتری، 2250 درس در 3260 شناسه استخراج گردید. این بررسی نشان داد که مؤلفه اشتراک دانش 46/25 درصد، مؤلفه کاربست دانش 48/17 درصد، مؤلفه تغییر دانش 73/12 درصد، مؤلفه خلق دانش 75/11 درصد، مؤلفه شناسایی دانش 97/9 درصد، مؤلفه سازماندهی دانش 73/7 درصد، مؤلفه توسعه دانش 23/6 درصد، مؤلفه ارائه دانش97/4 درصد و مؤلفه حفاظت از دانش 68/3 درصد از داده ها را کسب کردند. برای آماده سازی دانش آموختگان به عنوان رهبران توانمند آینده، لازم است آموزش عالی در آموزش مدیریت دانش به دانشجویان نقشی محوری و مؤثر داشته باشد. بهره گیری از برنامه های درسی مبتنی بر مدیریت دانش، مهارت های لازم برای به کارگیری دانش و اتکا به آن را هموار می سازد. همچنین موجباب خلق دانش و نوآوری دانشجویان را فراهم می سازد. بکارگیری شیوه های استاندارد در آموزش و پژوهش، مدیران آینده را برای ارائه و اشتراک دانش در سازمان ها آماده می سازد. اگرچه اشتراک دانش عنصر کلیدی برنامه های مدیریت دانش کارآمد و مؤثر است، اما در دسترس گذاشتن دانش، بدون کاربست آن (تبدیل دانش تئوری به دانش عملی)، نمی تواند تضمینی برای استفاده از آن باشد. بنابراین توسعه دانش از طریق کاربردی سازی دانش تئوری، به روز رسانی و تغییر آن حاصل می شود. مدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، اشتراک و ارزشیابی، سرمایه دانشی سازمان هاست.
۶۷۱.

تحلیل و تبیین مبانی و الگوهای برنامه درسی میان رشته ای نظام دانشگاهی کشور در راستای ارتقاء جایگاه علمی در جهان

تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
کیفیت آموزش و پژوهش، از جمله دغدغه های اصلی نظام های دانشگاهی در اغلب کشورهای جهان بوده است. برنامه های درسی میان رشته ای در راستای پاسخگویی به گسترش تخصص های گوناگون و تلاش برای حل مسائل از طریق اهمیت دادن به محور خدمات اجتماعی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، شکل گرفت. با توجه به اینکه آموزش و یادگیری دارای مبانی روانشناسی، جامعه شناسی و فلسفی است، برنامه درسی میان رشته ای هم از این اصل مستثنی نیست و دارای مبانی مخصوص به خود می باشد. طرفداران رویکرد میان رشته ای معتقدند که رشته های تحصیلی به صورت خودسرانه جهان را به قطعات مجزا از هم تقسیم کرده و باعث شده اند که تنها از یک بعد به مشکلات نگریسته و سایر ابعاد آن نادیده گرفته شود. هدف رویکردهای میان رشته ای نشان دادن جهت گیری ها و شیوه ه ای همکاری، مشارکت و ایجاد مفاهمه میان کنشگران و عناصر مختلف و درگی ر ب ا مس أله و موضوعی است که مستلزم فعالیت میان رشته ای، تلفیقی و گروهی است. فرآیند برنامه درسی چه رشته ای باشد و چه میان رشته ای، از روش هایی بهره می برد تا بتواند موضوع، مبحث یا مسأله مورد نظر را تبیین و اطلاعات لازم برای توضیح ابعاد آن جمع آوری کند. این فرایند اغلب در یک چارچوب منظم و مرتبط به هم معنا پیدا می کند که غالباً از آن به عنوان الگو یاد می شود. در پژوهش حاضر، با مطالعه کتابخانه ای به روش تحلیل اسنادی و بررسی منابع چاپی و الکترونیکی، به تحلیل و تبیین مبانی و الگوهای برنامه درسی میان رشته ای در نظام دانشگاهی کشور پرداخته شده است تا به کمک آن در جهت ارتقاء جایگاه علمی کشور در جهان، گامی برداشته شود.
۶۷۲.

اخلاق پژوهش در آموزش عالی: ویژگی های فردی و مسئولیت های حرفه ای پژوهشگران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف: هدف این پژوهش بررسی اخلاق پژوهش با تمرکز بر ویژگی های فردی و مسئولیت های حرفه ای پژوهشگران دانشگاه های دولتی شهر تهران است. روش پژوهش : روشپژوهش حاضر تحلیل محتوا است و اطلاعات لازم  از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته گردآوری شد. جامعه پژوهشی شامل استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که از  میان آنها در نهایت 37 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان اطلاع رسان انتخاب گردیدند. برای تحلیل داده های بدست آمده از مصاحبه ها از تحلیل محتوای و سه فرایند پیاده سازی، کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده از مصاحبه ها نشان داد که می توان مسئولیت های اخلاقی پژوهشگران را به دو دسته ویژگی های فردی و مسئولیت های حرفه ای تقسیم کرد. ویژگی های فردی شامل تعهد، صداقت، انگیزش، پشتکار و صبوری، روحیه همکاری و کار گروهی در پژوهش است.  مسئولیت های حرفه ای  پژوهشگران شامل مسئولیت در برابر جامعه، حامیان، همکاران، آزمودنی ها، موضوع پژوهش،  محققان دیگر، جمع آوری و تحلیل داده ها و  انتشار  یافته ها است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت بهبود وضعیت رعایت اخلاق پژوهشی در میان جامعه علمی نیازمند توجه به زیرساخت های لازم و کیفیت در پژوهش می باشد
۶۷۳.

چه نوع آزمونی برای اندازه گیری وضعیت مهارت های سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه پیام نور، مناسب است؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف: هدف اساسی این پژوهش عبارت است از ساخت، اعتباریابی و پایاسازی آزمونی برای سنجش مهارت های سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه پیام نور. روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان همدان در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دهند، که تعداد کل آنها 28530 نفر می شود. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد، و بر این اساس تعداد 387 نفر آزمودنی از دو مرکز بر اساس فرمول نمونه گیری کرجسی و مورگان انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات لازم، مقیاسی به نام مقیاس سنجش سواد اطلاعاتی توسط محقق بر اساس معیارهای علمی و بر اساس طیف لیکرت ساخته شد. این مقیاس در برگیرنده ی 5 مؤلفه (مبتنی بر 5 استاندارد سواد اطلاعاتی) و 30 گویه است که آزمودنی باید آن را به شیوه خود - ارزیابی پاسخ دهد. برای مناسب سازی گویه های آن از توان افتراقی، و برای تعیین میزان روایی آن از روایی محتوایی، صوری و سازه (روایی همگرا و تحلیل عاملی) استفاده شد. بر این اساس، میزان همبستگی بین این آزمون و آزمون اصغرنیا (Asgharnia, 2009) در روایی همگرا 77/0 بوده است. هم چنین نتیجه تحلیل عاملی اکتشافی مقدماتی (به روش تحلیل مؤلفه های اصلی) بر روی مقیاس به استخراج 6 عامل با یک واریانس تراکمی نزدیک 5/66% منجر می شود. به علاوه، نتیجه تحلیل عاملی تأییدی بر روی ابزار نیز منجر به استخراج 5 عامل با واریانس تراکمی حدود 63% می گردد. برای تعیین میزان پایایی آزمون به شیوه همسانی درونی نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد، و بر این اساس میزان آلفای کرونباخ برای کل گویه ها عدد 94/0 به دست آمد. یافته ها: در کل نتایج تحقیق نشان داد که مقیاس سنجش سواد اطلاعاتی، مقیاسی مناسب برای استفاده در سنجش سواد اطلاعاتی دانشجویان، در بافت نظام آموزش از دور است. علاوه بر این، نتیجه بررسی نشان داد که وضع سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه پیام نور در کل در حد نسبتاً متوسطی است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه ابزار معرفی شده در این پژوهش روا و پایا بوده است، پیشنهاد می شود از این ابزار برای سنجش سطح مهارت های سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه های پیام نور سایر استان ها نیز استفاده شود، تا از این راه بتوان با برنامه ریزی درست نسبت به رفع کم و کاستی های مهارت های آنان اقدام کرد. نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که بین وضع موجود سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان همدان و سطح مطلوب آن فاصله وجود دارد. پیشنهاد می شود مسئولین دانشگاه نسبت به برگزاری کلاس ها و کارگاه های سواد اطلاعاتی برای دانشجویان اقدام کنند. توصیه می شود درسی به عنوان مهارت های سواد اطلاعات پایه، برای دانشجویان مقطع کارشناسی در برنامه درسی تمامی رشته ها گنجانده شود تا دانشجویان با مهارت های لازم سواد اطلاعاتی از محیط دانشگاه فارغ التحصیل شوند، و بتوانند در محیط واقعی جامعه با در برداشتن این توانایی به حل مشکلات بپردازند.
۶۷۴.

تحلیل الگوهای مفهومی در تبیین مؤلفه های ارتباطی بین مدیریت دانش و آموزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۸۸
هدف: این مقاله به تبیین ارتباط بین حوزه های مدیریت دانش و آموزش از طریق تشریح مؤلفه های بنیادین و ارکان مرتبط با حوزه های پیش گفته در بستر تبیین الگوهای مفهومی تأثیر گذار بین المللی اقدام می نماید. روش پژوهش: این مقاله توصیفی-تحلیلی با تکیه بر روش شناسی تحقیق سندی به بررسی پیشینه پژوهش در ارتباط بین تفکر مدیریت دانش و آموزش در کشور اقدام می نماید و در تشریح این ارتباط به تفسیر و تحلیل الگوهای  مفهومی بین المللی تاثیر گذار در تبیین این فرایند می پردازد. یافته ها: آگاهی به عنوان دو زیرساخت اصلی در مقوله یادگیری در امور آموزشی و ایجاد نظام های دانش بنیان در نظر گرفته می شوند. از دیدگاهی دیگر، دانش درونی و بیرونی و ارتباط بین آنها به عنوان مبنایی برای ریشه شناسی تاریخی کاربرد مدیریت دانش در حوزه آموزش تلقی می شود. ارتباط بین انواع دانش، منجر به شکل گیری دانش فردی، گروهی و سازمانی می شود. ارتباط نظام مند و درونی بین حوزه های آموزشی، خصوصا آموزش عالی و فرایند مدیریت دانش را می توان از طریق تبیین ارکان آموزش و چرخه مدیریت دانش، تحلیل کرد. در ریشه یابی این یافته ها، سه الگوی مفهومی معتبر بین المللی، شامل ماتریس تحلیل فرایند دانش و دانایی و تاثیر آن بر یادگیری، مدل مفهومی SECI  در فرایند شکل گیری انواع دانش و مدل تحلیلی چارچوب مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی مورد تفسیر قرار گرفته اند. نتیجه گیری : فرایند مناسب سازی و تبادل دانش به عنوان ارکان اصلی مدیریت دانش با اهداف امور آموزشی در توانمند سازی دانش محور و دانش افزایی کلیه نقش آفرینان در عرصه آموزش در ارتباط کامل است. به این ترتیب، در هرگونه از برنامه های اشاعه دانش، می بایست محتوای آموزش یعنی دانش و شیوه انتقال آن را از طریق سازوکارهای مدیریت دانش به فراگیر به عنوان استفاده کننده نهایی در نظر گرفت.
۶۷۵.

نگاهی به جهانی شدن و روندهای جهانی در تحولات آموزش عالی و وضعیت آموزش عالی ایران

تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۷۰
این مقاله بحثی درباره روندهای اصلی تحولات آموزش عالی در پرتو فرآیندهای جهانی شدن است. در ابتدا به بحران در فهم مسائل آموزش عالی در عصر جهانی شدن اشاره شده و تلقی های دوگانه و تردید افکن ما از آموزش عالی توضیح داده شده است. در این بخش که حکم مقدمه ای برای ورود به بحث را دارد، دیدگاه ها و آرای صاحب نظران مختلف درباره وضع کنونی آموزش و چیزی که از آن به بحران در آموزش عالی، یاد می شود، بررسی شده است. بخش دوم مقاله به بررسی تحولات و روندهای تحول زا در نهاد آموزش عالی و دانشگاه ها می پردازد. بخش سوم مقاله به جهانی شدن دانشگاه و بررسی تأثیر فرآیندهای جهانی شدن، به ویژه گسترش شبکه اینترنت و شبکه های دیجیتال اختصاص داده شده است. دو بخش دیگر مقاله هر کدام یکی از روندهای جهانی در آموزش عالی شامل همگانی یا توده گیر شدن و بین المللی شدن را بررسی می نماید. بخش ششم مقاله، بررسی ای درباره وضعیت آموزش عالی ایران در عصر جهانی شدن است. در این بخش با تکیه بر تجربه نگارنده از آموزش عالی در بریتانیا، به طور مقایسه ای برخی ویژگی های آموزش عالی در ایران توضیح داده شده است. در بخش پایانی مقاله، برخی نکات که شاید رعایت آنها به بهبود وضعیت آموزش عالی کشور در شرایط کنونی کمک نماید به صورت تجویزی توصیه شده است.
۶۷۶.

بررسی وضع موجود و مطلوب ارزیابی نظام علمی در ایران با تاکید بر بخش آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۷۱
تحولات جهانی ودگرگونی  عظیم در ساختارها بویژه ظهور« فناوری اطلاعات وارتباطات» و« اقتصاد دانش» به مباحثات مربوط به کیفیت در نظام علمی را اهمیت خاصی بخشیده است. این در حالی است که نظام جامعی برای  ارزیابی کیفیت در نظام علمی ایران  که مورد اجماع دانشگاهیان وسیاستگذاران،ومطابق با اصول وهنجارهای علمی ودانشگاهی در سطح بین المللی ومتناسب با زمینه های ملی  باشد،تا کنون استقرار نیافته است. در این مقاله ضمن نقد وبررسی فعالیت های صورت گرفته  ووضعیت موجود ارزیابی در ایران ،با روش بررسی تاریخی وتحقیق کیفی وبا استفاده از نتایج مطالعات تطبیقی  ،مدلی از افق مطلوب بر مبنای الگویی «نه وجهی» و«نظام اعتبار سنجی» (ارزیابی درونی وسپس ارزیابی بیرونی)   ارائه شده است. با استفاده از  الگوی «مسأله ها /راه حلها» ، چالشهای اساسی ارزشیابی علمی در ایران  دسته بندی شده ونه گام اصلی برای مواجهه با این چالشها واستقرار نظام جامع ارزیابی آموزشی عالی پیشنهاد شده است که در چهار سطح 1.نظام اطلاعات دانشگاهی2.سیستم ارزیابی در دانشگاه3.ارزیابی بیرونی و اعتبار سنجی و4 .پایش ملی نظام علمی قابل سطح بندی هستند. افق مطلوب ارزیابی وارتقای کیفیت تنها از طریق نقش حمایتی وبسترسازِ دولت در توسعه زیر ساختهای لازم برای پایش ملی نظام علمی ،وبا ابتکارات درونزای دانشگاه ها ونهادهای علمی ،در فضایی رقابتی  از محیط ملی و بین المللی  ،دست یافتنی است.
۶۷۷.

بررسی تطبیقی معیارهای ارتقای اعضای هیئت علمی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۰
نظام ارتقا ی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها یکی ازسازوکارهای عمده حفظ و تقویت کیفیت و کارآمدی فعالیت های آموزش عالی و پژوهش در کشور به شمار می آید.براین اساس، و با توجه به در دست تدوین بودن آیین نامه ی جدید ارتقای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی کشور، بررسی تطبیقی نظام های ارتقای اعضای هیئت علمی در دانشگاه های دیگر کشورها به منزله ی یکی از گام های مقدماتی در تدوین چنین نظامی ضروری به نظر می رسد. مطالعه ای تطبیقی در این مورد با بررسی نظام ارتقای دانشگاه های دیگر کشورها و مقایسه ی آن با نظام جدید پیشنهادی برای ارتقای اعضای هیئت علمی در آموزش عالی به سیاست گذاران علمی کشور امکان خواهد داد با تحلیل دیدگاه های منعکس شده در نظام ارتقای مربوط به دیگر کشورها و با در نظر گرفتن موقعیت آموزش عالی کشورمان، آیین نامه جدید ارتقای اعضای هیئت علمی را به گونه ای طراحی و تدوین کنند که فراهم کننده زمینه ارتقای همه جانبه آموزشی، علمی و تحقیقاتی کشور باشد. مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی معیارهای ارتقای اعضای هیئت علمی در آیین نامه پیشنهادی در مقایسه با معیارهای ارتقای در 35 دانشگاه از کشورهای ترکیه، افریقای جنوبی، ایرلند، لبنان، نیوزیلند، کانادا، امریکا، انگلستان و استرالیا می پردازد. معیارهای مورد بررسی که برگرفته از وبگاه های رسمی این دانشگاه ها هستند، در زمینه های آموزش، پژوهش و خدمات استخراج شده اند و سپس به صورت تطبیقی در مقایسه با زمینه های مشابه درآیین نامه پیشنهادی ارتقای مورد بحث قرار گرفته اند. بر این اساس، پیشنهادهایی برای جامعیت و تعمیق بیشتر معیارهای آیین نامه مورد بحث به ویژه در زمینه توجه بیشتر به جنبه های آموزشی فعالیت های اعضای هیئت علمی و مد نظر قرار دادن اثرگذاری فعالیت های علمی و پژوهشی در متن جامعه ارائه می شود.
۶۷۸.

تعیین و تبیین عوامل فردی مؤثّر در تجاری سازی نتایج پژوهشی؛ مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۶۲
ایده ها و دستاوردهای پژوهشی دانشگران نظام آموزش عالی در صورت تجاری شدن می تواند به ثروت آفرینی، کارآفرینی و در نهایت منجر به توسعه و رفاه اجتماعی و اقتصادی شود. برای تحقّق تجاری سازی یافته های علمی لازم است فرایند، روش ها و عوامل شکل دهنده و زمینه ساز مشخّص شوند تا در تصمیم گیری برای تجاری سازی مورد استفاده قرار گیرند. به دلیل جایگاه والای نیروهای علمی در این عرصه، این مقاله به تعیین و تبیین عوامل فردی مؤثّر در تجاری سازی نتایج پژوهشی و تبیین روابط بین این عوامل پرداخته است. روش تحقیق آن از نوع ترکیبی و جامعه آماری، شامل مدیران ارشد و مدیران پژوهشی و فناوری و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و مدیران ارشد و مدیران پژوهشی و فناوری سازمان های طرف قرارداد با این دانشگاه است. برای نمونه گیری در بخش مطالعه کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقّق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری همچون آزمون های تی، آنوا، فریدمن و تحلیل عاملی تأییدی به روش مولّفه های اصلی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان گر تأثیر عواملی فردی شامل خودکارآمدی، موفقیّت طلبی، قدرت طلبی، خلاقیّت و نوآوری، رقابت طلبی و منبع کنترل درونی در تجاری سازی نتایج پژوهشی است. در تبیین روابط این عوامل، علاوه بر اولویّت بندی آنها، بررسی روابط بین عوامل نشان داد که تمامی آنها رابطه همبستگی معناداری با یکدیگر دارند و بیشترین بار عاملی مربوط به متغیرهای خودکارآمدی و موفقیّت طلبی است.
۶۷۹.

بررسی موانع زیرساختی اعمال مدیریت دانش و ارائه الگوی بهبود در مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۹
امروزه دانش چرخ های اقتصادی کشورها را به حرکت در می آورد و نگرش نسبت به دانش آکادمیک و تجارت در سراسر دنیا تغییر کرده است. در همه سازمان ها، چه آموزشی و علمی و چه سازمان های تولیدی و تجاری، دانش پنهانی وجود دارد که به عنوان منبعی مکانیکی و ایستا محسوب نمی شود. بیشتر سازمان ها برای افزایش اثربخشی و توان رقابتی خود به سمت دانش و فرآیندهای مدیریت دانش روی آورده اند. رقابت جهانی، کم شدن کاربرد نیروی انسانی و افزایش کاربرد فناوری در انجام امور، کم شدن زمان لازم برای تجربه و کسب دانش، از دست دادن دانش در اثر خروج کارکنان و ... سبب شده تا سازمان ها جهت باقی ماندن در عرصه جهانی به مدیریت دانش روی آورند. در این تحقیق توصیفی-پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه، هفت عامل "ساختار، فرآیندهای داخلی، فناوری، فرهنگ، منابع انسانی، اندازه گیری و رهبری" جهت استقرار مدیریت دانش در چهار دانشگاه دولتی، آزاد و غیرانتفاعی مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه شامل افراد آگاه و متخصص در زمینه مدیریت دانش و فناوری اطلاعات در دانشگاه های شهید چمران اهواز، دانشگاه پیام نور تهران، موسسه آموزش عالی کار و واحدهای دانشگاه آزاد در تهران می باشد که به روش طبقه بندی و تصادفی ساده انتخاب گردیده اند. علاوه براین، به طور هدفمند بیست نفر از اساتید متخصص و صاحب نظر-از هر دانشگاه 5 نفر-این دانشگاه ها انتخاب و مورد مصاحبه عمیق برای علت یابی قرارگرفته اند. یافته های تحقیق نشان دادند که تمامی مراکز مورد مطالعه آموزش عالی فاقد زیرساخت مناسب استقرار مدیریت دانش بوده و به ترتیب عوامل اندازه گیری، رهبری، منابع انسانی، فرایندهای داخلی، فرهنگ، فناوری، ساختار از مهمترین موانع مدیریت دانش می باشند و برای پیاده سازی مدیریت دانش در این مراکز نیاز به تقویت این زیرساخت ها به ترتیب اولویت خواهد بود. در نهایت الگویی جهت بهبود و پیاده سازی مدیریت دانش متناسب با ساختار دانشگاه ها پیشنهاد شده است.
۶۸۰.

آمایش آموزش عالی و سیاست های توسعه علم و فناوری کشور: تحلیل گسست بر اساس تجربه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۷۹
این پژوهش با هدف مطالعه رابطه آمایش آموزش عالی و سیاست های توسعه علم و فناوری کشور انجام شد. از آنجا که طرح و اجرای مطالعات آمایش باید با اتّکا به نقشه کلان توسعه علم و فناوری کشور صورت بگیرد و دستاوردهای آمایش باید پشتیبان سیاست های توسعه علم و فناوری کشور باشد، این تحقیق با مراجعه به یک مدل سیاست گذاری (تصمیم گیری) و با کمک روش تجربه نگاری، طرح و اجرای برنامه آمایش آموزش عالی کشور در سال های 1389 و 1390 را با رویکردی انتقادی، بازنگری کرده است تا حلقه های مفقوده یا نقاط گسست نظری و عملی آمایش و سیاست های توسعه علم و فناوری کشور را شناسایی و معرفی کند. در این راستا، گسست ها به دو دسته نظری و عملی تقسیم شده اند: در طبقه گسست های نظری، خلاء های فلسفی، روش شناختی، و مفهوم پردازانه آمایش مورد توجه قرار گرفت و در طبقه عملی، گسست ها در دو سطح کلان و خرد، شناسایی و معرفی شدند. در سطح کلان، روشن شد که تأثیرپذیری برنامه های توسعه علم و فناوری از جریان های کنترل کننده نظام بوروکراتیک مرکزی، بر محورهای پیوند آمایش با سیاست های توسعه اثر می گذارد. در سطح خرد نیز مؤلفه هایی چون سرمایه انسانی خبره درگیر در آمایش؛ اعتبار و مرجعیت اسناد حامل سیاست های علم و فناوری و قابلیت استخراج دلالت های مربوطه؛ عزم قراردادن بنیان توسعه آموزش عالی بر مطالعات آمایش و اخذ تصمیمات قاطع در این باره؛ و کیفیت تفویض اختیار به کمیته های آمایش، از جمله عوامل مؤثر در گسست، معرفی شدند. مقاله با تلخیص آموزه های کلیدی تجربه مشارکت در آمایش آموزش عالی کشور به پایان رسیده است.