مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۰۱.
۶۰۲.
۶۰۳.
۶۰۴.
۶۰۵.
۶۰۶.
۶۰۷.
۶۰۸.
۶۰۹.
۶۱۰.
۶۱۱.
۶۱۲.
۶۱۳.
۶۱۴.
۶۱۵.
۶۱۶.
۶۱۷.
۶۱۸.
۶۱۹.
۶۲۰.
آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
خلاصه قابلیت های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور اراک اعم از استقلال طلبی، ریسک پذیری، خلاقیت، کنترل درونی و انگیزه پیشرفت و تأثیر آموزش های دانشگاهی در ارتقای سطح این قابلیت ها در مقاله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق در حوزه پژوهش های کاربردی طبقه بندی شده و از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. گردآوری داده ها به کمک پرسش نامه محقق ساخته انجام پذیرفته است. ضریب پایایی پرسش نامه 86/0 برآورد شد. نمونه آماری مشتمل بر 260 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور اراک در نیم سال دوم سال تحصیلی 87-1386 بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که قابلیت های کارآفرینی دانشجویان در زمینه استقلال طلبی، کنترل درونی، انگیزه پیشرفت و خلاقیت بالاتر از حد میانگین بود، اما نمرات ریسک پذیری از متوسط نمره معیار پایین تر بود؛ همچنین آموزش های دانشگاهی در پرورش قابلیت های کارآفرینی در دانشجویان مؤثر نبوده است.
راهبردهای مطلوب برای آموزش علوم انسانی در دانشگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استادان رشته های علوم انسانی همچون سایر استادان که در دیسیپلین های دیگر تخصص دارند، از صلاحیت های لازم در حوزه طراحی آموزشی برخوردار نیستند. گزارش های ارزیابی درونی از جمله مستنداتی است که بر درستی این مدعا صحه می گذارد. البته اگر به شرایط جذب استادان در نظام آموزشی ایران بنگریم نیز معلوم می شود که برخورداری از شایستگی های حرفه ای (تدریس) اساساً مورد توجه نبوده و لذا آنچه از شواهد تجربی به دست آمده، چنان است که به طور منطقی انتظار می رود. یکی از اقداماتی که برای رویارویی مؤثر با این وضعیت لازم است، تبیین الگوها و راهبرد های مطلوب تدریس برای رشته های علوم انسانی است. این هدفی است که در این پژوهش تعقیب شده است. علوم انسانی از آن حیث مورد تأکید است که از یک سو به دلیل تنوع اهداف یادگیری، نیازمند تنوع بیشتری در راهبرد های تدریس است و از سوی دیگر، آموزش در این رشته ها در مقیاس وسیع تری به راهبرد ها و الگو های تدریس سنتی متکی است. در این پژوهش با رویکردی میان رشته ای و از ابعاد گوناگون، هدف شناسایی الگو ها و راهبرد های مطلوب تدریس علوم انسانی مورد کاوش قرار گرفته است. به دیگر سخن در طراحی پژوهش، مطالعات فرعی متعددی تعریف شده اند که از منظر های گوناگون به این پرسش که الگو ها و راهبرد های مطلوب کدامند، پاسخ داده است. منظر های یادشده عبارت بوده اند از: فلسفی و معرفت شناختی، تحلیل سیلست ها، تحلیل ضرورت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحلیل پژوهش های انجام شده و شواهد تحربی و بالاخره تجربه های زیسته استادان منتحب. از نظر روش شناختی برای دستیابی به یک ترکیب همگونی از الگوها و راهبرد ها باید تدابیر لازم اندیشیده می شد. در این راستا، دو تدبیر به کار گرفته شد. یکی برشماری الگو ها و راهبرد های اولیه از منابع تخصصی که به عنوان مرجع مورد استفاده کلیه محققان قرار گرفت. تدبیر دوم به شناسایی چالش های تحقق الگو ها و راهبرد ها در آموزش عالی ایران بازمی گشت که خود به مرجع دوم محققان بدل شد تا یافته های مطالعات فرعی در آینه چالش های بومی مورد بازبینی و ارزیابی قرار گیرند. الگو ها و راهبرد های شناسایی شده در این پژوهش می توانند زمینه مناسبی برای تدارک دوره های آموزشی و توانمند سازی حرفه ای استادان باشد. پیشنهاد ها و سیاست های اجرایی متعدد دیگری نیز از یافته های این پژوهش به دست آمده که در مقاله تشریح شده اند.
مقایسه کیفیت دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه صنعتی شاهرود بر اساس مدل های رایج کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای کیفیت دو دانشگاه دولتی و صنعتی کشور پرداخته است. این تحقیق از نوع توصیفی کاربردیو در زمره پژوهش زمینه یابی است. اعضای هیئت علمی و مدیرانو کارکنان دانشگاه های دولتی اعم از مدیران عالی، میانی و عملیاتی و نیز کارکنانی که حداقل پست سازمانی آنها کارشناسی به بالا باشد، جامعه آماری این پژوهش بوده اند. نمونه ای شامل 663 نفر از دو دانشگاه دولتی صنعتی کشور (امیرکبیر و شاهرود) در این پژوهش مورد توجه قرار گرفتند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از جامعه دانشگاه های دولتی ایران بر اساس دو عامل تقسیم بندی دانشگاه ها در 3 گروه (برخوردار، نیمه برخوردار، غیر برخوردار) و نیز تقسیم بندی صنعتی و غیرصنعتی دانشگاه ها، انتخاب شدند. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای ، و دو پرسشنامه محقق ساخته (پرسشنامه اعضای هیئت علمی و پرسشنامه مدیران گروه های آموزشی، کارکنان، کارشناسان دانشگاه) جمع آوری شد و پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک نرم افزار Excel, SPSS و پارامترهای آمار توصیفی و استنباطی نشان داده شدکه دانشگاه های مورد مطالعه به میزان متوسطی از استانداردهای مدل های رایج کیفیت برخوردارند. منظور از مدل های رایج کیفیت در تحقیق حاضر، استاندارد ISO10015، الگوی کیفیت دمینگ، الگوی کیفیت جوران، الگوی کیفیت EFQM، الگوی ANSI و الگوی IWA2است که در تدوین دو پرسشنامه مورد استفاده در پژوهش، از آنها تأثیر گرفته شده و به عنوان یک استاندارد در تحلیل وضعیت کیفیت دو دانشگاه مورد پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش این نتیجه حاصل شد که دو دانشگاه مورد بررسی در پژوهش از نظر پارامترهای کیفی در حد متوسطی قرار دارند و در مقایسه با مدل های رایج کیفیت در حد متوسطی، از عوامل کیفیت برخوردارند.
بهبود سنجش ارزیابی گروه های آموزشی مدیریت مراکز آموزش عالی کشور در مدل های تحلیل پوششی داده ها با استفاده از برنامه ریزی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی یک مدل ترکیبی ریاضی به منظور بهبود سنجش ارزیابی گروه های آموزشی مدیریت در مراکز آموزش عالی کشور است. اساس مدل سازی این پژوهش تکنیک تحلیل پوششی داده هاست، ولی به منظور افزایش دقت در ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی و شناسایی دقیق واحدهای کارا و ناکارا، از یک مدل که از ترکیب تکنیک تحلیل پوششی داده ها و برنامه ریزی آرمانی طراحی و ساخته شده، استفاده و عملکرد گروه های آموزشی از این منظر سنجیده شده است. بررسی حاضر از نوع کاربردی، از نظر زمان، تک مقطعی و از نظر شیوه اجرا توصیفی ریاضی است. جامعه آماری که به منظور تست مدل استفاده شده، مربوط به گروه های آموزشی رشته مدیریت در 12 دانشگاه سراسری کشور شامل گروه های مدیریت دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، الزهرا، شاهد، بین المللی امام خمینی(ره)، گیلان، مازندران، شیراز، اصفهان، فردوسی مشهد و شهید چمران اهواز است. نتایج حاصل از این پ ژوهش توانایی بالاتر مدل ترکیبی را در تفکیک گروه های آموزشی نسبت به مدل های اولیه تحلیل پوششی داده ها نشان می دهد.
موانع خصوصی سازی آموزش عالی در ایران و ارائه راهکارهایی جهت رفع آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه گذشته، علاوه بر دلایلی چون کاهش هزینه ها و تخصیص بهینه منابع و افزایش کارایی،دلایل دیگری از جمله ظهور اقتصاد مبتنی بر دانش و تغییر ترکیب جمعیتی متقاضیان ورود به دانشگاه ها، گرایش به خصوصی سازی[1] در آموزش عالی را تسریع کرده است. در ایران نیز رشد آموزش عالی خصوصی در برنامه سوم توسعه مطرح و مورد پی گیری قرار گرفته اما همواره با تنگناهایی روبرو بوده است.این مقاله کوششی در جهت کشف چالش ها و موانع گسترش آموزش عالی خصوصی است. در مطالعه حاضر،پس از بیان آموزه های نظری، تلاش شده تا به دو سؤال در این زمینه پاسخ داده شود. نخست اینکه مهمترین موانع پیش روی خصوصی سازی دانشگاه ها در کشور کدام است و دیگر اینکه چه راهکارهایی برای غلبه بر این مسایل و مشکلات وجود دارد. یافته های این تحقیق به روش مطالعه اکتشافی متکی بر ابزار مصاحبه عمیق با متخصصان دانشگاهی در بخش های دولتی و غیر دولتی و نیز استفاده از ابزار پرسشنامه (به دو صورت پرسشنامه باز وپرسشنامه بسته) حاصل شده است. در یافته های تحقیق 26 مشکل و مانع پیشاروی خصوصی سازی دانشگاه ها مشخص شد که در این میان مواردی چون فقدان قوانین حمایت از سرمایه گذاری خصوصی، پایین بودن قدرت خرید مردم و عدم توان پرداخت شهریه، وجود مشکلات ساختاری در نظام مدیریت آموزش عالی، فقدان آزادی علمی در دانشگاه ها و تمایل دولت به تسلط در امور فرهنگی و اجتماعی دانشگاه هااز دیدگاه صاحبنظران از بالاترین اهمیت برخوردار بودند. برای پاسخ به سؤال دوم تحقیق نیز در پایان، پیشنهادهایی راهبردی جهت رفع یا کاهش مشکلات ارائه شده است.
دانشگاه غیر دولتی در ژاپن: چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های خصوصی یا غیر دولتی[1] در کنار سایر مؤسسات آموزش عالی در اجرای برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دستیابی کشورها به اهداف توسعه نقش مهمی بر عهده دارند. به همین دلیل اغلب کشورها از جمله ژاپن به تأسیس و توسعه دانشگاه های غیر دولتی همت گماشته و تلاش نموده اند از توانایی های بالقوه آنها بهره گیرند. در کشور ما نیز، در سال های اخیر مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی یا غیر انتفاعی تشکیل شده و توسعه یافته اند.این مؤسسات علی رغم ضرورت توسعه کمی، با مشکلات و چالش های زیادی روبرو هستند و تا کنون نتوانسته اند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند. پژوهش حاضر با بررسی تجربه های آموزش خصوصی یا غیر دولتی عالی در ژاپن در صدد است تا راهکارهایی را برای رفع چالش های دانشگاه های غیر دولتی کشور ارائه دهد. برای این هدف در مطالعه ای کتابخانه ای دوازده مقاله پژوهشی و گزارش پایان نامه های دکتری درباره آموزش عالی غیر دولتی ژاپن تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد این نوع آموزش در ژاپن با چالش جهانی سازی آموزش عالی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، تغییر ارزش دانش دانشگاهی، کاهش جمعیت افراد جوان، نظارت شدید دولت، مشکلات مربوط به تخصیص سهمیه و رقابت با دانشگاه های دولتی روبرو هستند. برای رفع آنها تا کنون راهکارهایی پیشنهاد و بکار گرفته شده است. مسئولین آموزش عالی می توانند از این تجربه ها برای رفع چالش های مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی کشورمان استفاده کنند. [1]. منظور از دانشگاه خصوصی یا غیر دولتی مؤسسه ای است که تحت نظارت و اداره بخش خصوصی است. دولت نظارت اندکی در اداره این مؤسسه دارد [گرچه نظارت اندک به صرف ادعا بیشتر شبیه است]. این مؤسسه که از لحاظ مالی مستقل است در گسترش آموزش عالی به دولت کمک می کند ( سایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 1387). در این مقاله دانشگاه خصوصی یا غیر دولتی در ژاپن معادل با private university و در ایران معادل با دانشگاه غیر انتفاعی یا غیر دولتی در نظر گرفته شده است.
الزامات تحقق دانشگاه پژوهی در دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضردر راستای شناسایی الزامات تحقق دانشگاه پژوهی در دانشگاه های تهران انجام شده است. در این زمینه، ابتدا الزامات فوق از طریق مطالعه گسترده مبانی نظری و پیشینه تحقیق در دو گروه درون و برون دانشگاهی شناسایی شده و سپس با بهره گیری از روش دلفی دو مرحله ای، به تأیید 48 نفر از خبرگان این حوزه رسیده است. پس از آن، به منظور تأیید نهایی 9 الزام درون دانشگاهی و 5 الزام برون دانشگاهی شناسایی و تأیید شده در مرحله نخست، دیدگاه های 121 نفر از مدیران حوزه های آموزش، پژوهش و اداری- مالی دانشگاه های دولتی شهر تهران با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به استثنای الزام سیاسی که در مرحله اول روش دلفی حذف گردیده، سایر الزامات، مورد تأیید اعضای نمونه قرار گرفته است. همچنین، مدیران دانشگاه های مورد مطالعه، میزان موفقیت دانشگاه خود در دستیابی به این الزامات را در تمامی موارد- به جز دانشگاه شهیدبهشتی و خواجه نصیر در الزامات درون دانشگاهی و دانشگاه شهیدبهشتی و امیرکبیر در الزامات برون دانشگاهی- پایین تر از حد متوسط ارزیابی نموده اند. در نهایت، مجموعه راهکارهای پیشنهادی به منظور تحقق این الزامات در دانشگاه های کشور شناسایی گردیده است.
بررسی عوامل مؤثر در تصمیم گیری دانش آموزان سال چهارم دبیرستان برای ادامه تحصیل در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر در تصمیم گیری دانش آموزان سال چهارم دبیرستان برای ادامه تحصیل در دانشگاه بود. برای انجام این پژوهش از روش پیمایشی استفاده و داده ها با بهره گیری از پرسشنامه ای محقق ساخته گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه(6175N=) دانش آموزان دختر و پسر سال چهارم دبیرستان که در سال تحصیلی 90- 1389 در سه رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی در دبیرستان های دولتی شهر کرمانشاه مشغول به تحصیل بودند. از این میان 540 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و به طور تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از میانگین رتبه ای و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تجزیه و تحلیل داده ها این نتایج بدست آمد: در بین عوامل فردی- روانشناختی، علاقه ، خودپنداره تحصیلی بالا و کسب شناخت، در بین عوامل خانوادگی، انتظار والدین مبنی بر افتخارآفرینی فرزندشان، اهمیت بالای درس خواندن برای خانواده و تمایل والدین، در بین عوامل اجتماعی- فرهنگی، منزلت اجتماعی، تعاملات اجتماعی، اهمیت دانشجو بودن در میان خویشاوندان و تأثیر دوستان، در بین عوامل اقتصادی، یافتن شغل مناسب، کسب درآمد و تلقی کردن تحصیلات به عنوان سرمایه گذاری، و در بین عوامل آموزشگاهی، رشته تحصیلی، تشویق معلمان و رقابت با همکلاسی ها به ترتیب مهم ترین عوامل شناخته شدند.
بررسی نظرات مشاوران مدارس پیش دانشگاهی در خصوص نیازها و مشکلات داوطلبان در فرایند انتخاب رشته آزمون سراسری (کنکور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشاوران مدارس در خط مقدم ارتباط با داوطلبان آزمون سراسری بوده و با نیازها، مسائل و مشکلات آنها کاملاً آشنا هستند. دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی مشاوران را اولین منبع اطلاعاتی قابل اعتماد می دانند و بسیاری از مسائل و مشکلات خود را با ایشان در میان می گذارند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل نظرات مشاوران مدارس در خصوص نیازها، مسائل و مشکلات داوطلبان آزمون سراسری در فرایند انتخاب رشته است. بر این اساس داده های تحقیق با روش تصادفی طبقه ای از نمونه ای به حجم 143 نفر مشاور دبیرستان و پیش دانشگاهی از سازمان های آموزش و پرورش 25 استان کشور انتخاب و با استفاده از دو ابزار پرسشنامه محقق ساخته باز پاسخ و پرسشنامه مقایسه زوجی جمع آوری گردید. نیازها و مشکلات داوطلبان و راههای رفع آن در قالب سه سؤال پژوهشی مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده در دو مرحله تحلیل شد که نتایج نشان داد: نیازهای داوطلبان از نگاه مشاوران به ترتیب اولویت عبارتند از: آگاهی از امکان اشتغال در هر یک از رشته های تحصیلی، آشنایی با رشته ها و دانشگاه ها، وجود مراکز مشاوره کنکور و مشاوران کاردان، آشنایی با چگونگی انتخاب رشته، اطلاع رسانی در خصوص انتخاب رشته، دوری از عوامل اضطراب زا و دسترسی به انتخاب های داوطلبان سال های گذشته. مشکلات مورد نظر مشاوران عبارت بود از: عدم آشنایی با رشته ها و آینده شغلی و تحصیلی رشته انتخابی، محدودیت های انتخاب (علاقه، والدین، نمره و رتبه، جدا شدن از خانواده و ...)، محدودیت دسترسی به مراکز انتخاب رشته و مشاوران مجرب، عدم وجود اطلاعات کافی در مورد رشته ها و امکانات موجود در دانشگاه ها، عدم اطلاع از نکات فنی انتخاب رشته، مشکل اطلاع رسانی و آموزش جهت انتخاب رشته، عدم اطلاع از رتبه و نمره داوطلبان سال های گذشته.
طراحی و سنجش تاثیر محیط های یادگیری سازنده گرا بر رضایت، نگرش و یادگیری در آموزش عالی (مورد درس روابط انسانی در سازمان های آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی طراحی محیط های یادگیری سازنده گرا در آموزش دانشگاهی انجام گردید. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری دانشجویان دوره کارشناسی رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه مازندران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 90-89 درس روابط انسانی در سازمان های آموزشی را انتخاب نموده بودند. تعداد این دانشجویان 59 نفر بود که بصورت تصادفی به گروه های آزمایش وکنترل انتساب تصادفی یافتند. جهت اجرای پژوهش، بخش مربوط به مباحث رهبری از درس انتخاب گردید و بر اساس مدل طراحی محیط های یادگیری سازنده گرای دیوید جانسن، طراحی و سپس بر روی دانشجویان گروه آزمایش اجرا گردید. همین مطالب درس برای دانشجویان گروه گواه در محیط یادگیری سنتی به اجرا درآمد. جهت ارزیابی اثربخشی دوره حاضر، سه متغیر وابسته رضایت، نگرش و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پس از اجرای مداخله اندازه گیری شد و با دانشجویان گروه گواه مورد مقایسه قرار گرفت. ابزارهای پ ژوهش شامل دو پرسشنامه جهت سنجش رضایت، نگرش و آزمون برای سنجش پیشرفت تحصیلی بود. نتایج نشانگر آن است که طراحی محیط یادگیری سازنده گرا در آموزش های دانشگاهی موجب افزایش رضایت دانشجویان (000/0<p)، نگرش مثبت تر آنها (000/0<p) و کسب نتایج بهتر در پیشرفت تحصیلی (020/0>p) ودر مجموع موجب افزایش اثربخشی کلی آموزش دانشگاهی می شود.
بررسی تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی: مورد مطالعه دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد سازمانی در دانشگاه مازندران پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق یازده دانشکده فعال دانشگاه مازندران می باشد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیر رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامه استفاده شد. بدین ترتیب 131 نفر از کارکنان دانشکده ها متشکل از اعضای هیات علمی و کارشناسان که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند، به پرسشنامه تحقیق پاسخ دادند. همچنین داده های مربوط به عملکرد سازمانی با استفاده از اسناد و مدارک موجود مربوط به هر یک از دانشکده ها جمع آوری شد. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه ازآزمون آلفای کرونباخ با برآورد ضریب94/0α= و جهت بررسی روایی سازه از شاخص AVE استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای 16 SPSS، Visual PLS و Smart PLS وآزمون تحلیل مسیر انجام شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گرایش به رفتار شهروندی سازمانی و مولفه های آن در دانشگاه مازندران تاثیر مثبت و معنی داری بر عملکرد سازمانی دانشکده ها دارد.
بررسی وضع کیفیت آموزش الکترونیکی در سطح آموزش عالی کشور (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: به منظور ارزشیابی کیفیت آموزش الکترونیکی در سطح آموزش عالی کشور، با بهره گیری از یازده الگو و مدل ارزشیابی آموزش الکترونیکی که در طی سال های 2009-2001 مطرح شده اند،8 عامل با 85 نشانگر شناسایی شد. عوامل در این الگو با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار، با کمک آمار توصیفی، رتبه بندی شده و سهم و تأثیر هر عامل بر کیفیت آموزش الکترونیکی مشخص گردید. عامل زیر ساخت با 28 درصد، عامل انسانی با 21 درصد، عامل حمایت و پشتیبانی با 15 درصد، عامل مدیریت و رهبری با 14 درصد، عامل فرهنگی با 7 درصد، عامل قانونی با 5/5 درصد، عامل اقتصادی و سیاسی با 5 درصد و عامل همکاری های بین المللی با 5/4 درصد، به ترتیب میزان اهمیت و تأثیر هر عامل را برارزشیابی کیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاهی مشخص کرده است. الگوی پیشنهادی پس از اعتبار یابی به روش دلفی، با استفاده از 85 نشانگر، کیفیت آموزش الکترونیکی را مورد ارزشیابی قرار می دهد. این الگو در نمونه آماری با 194 دانشجو از جامعه آماری دانشجویان دوره های تحصیلی کارشناسی ارشد رشته های فنی دانشگاههای الکترونیکی واقع در شهر تهران، که حداقل یک گروه فارغ التحصیل داشته اند، اجرا شده وکیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاهی کشور، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. داده های به دست آمده از اجرای الگوی پبشنهادی پس از تحلیل عاملی اکتشافی، منجر به حذف دو عامل موثر بر کیفیت آموزش الکترونیکی و کاهش تعداد نشانگرها به 49 مورد شده است. پایایی نشانگرها در این الگو، بر مبنای آلفای کرونباخ، 84 درصد محاسبه شده است.
ویژگی های کلیدی برنامه درسی مبتنی بر آموزش الکترونیکی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر آموزش الکترونیکی آموزش عالی، از منظر متخصصان برنامه درسی و فناوری اطلاعات صورت گرفت. جامعه آماری شامل 22 نفر از متخصصان برنامه درسی و 25 نفر از متخصصان فناوری اطلاعات دانشگاه های ایران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و دیدگاه آنان در باره ویژگی های عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی (اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبرد های تدریس، گروه بندی، مواد و منابع، زمان، مکان و ارزشیابی) مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها بر اساس پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی احراز شده، گردآوری شد. یافته ها نشان داد که متخصصان برنامه درسی ویژگی های مؤلفه های فعالیت های یادگیری، راهبرد های تدریس، گروه بندی، زمان، مکان و ارزشیابی برنامه درسی آموزش الکترونیکی را در مقایسه با آموزش حضوری دارای اهمیت بیشتر تلقی کردند، در حالی که متخصصان فناوری اطلاعات، عناصر زمان و مکان را، دارای اهمیت بیشتر نسبت به آموزش حضوری دانستند. همچنین، بین میزان اهمیت مولفه های اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبرد های تدریس، گروه بندی، مواد و منابع و ارزشیابی بین این دو گروه تفاوت وجود داشت. به علاوه در مؤلفه های زمان و مکان، هر دو گروه اهمیت یکسانی را در برنامه درسی آموزش الکترونیکی قائل بودند.
تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر بروز رفتارهای مغایر رفتار علمی در آموزش عالی (مطالعه موردی دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیده تقلب در بین دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به حدی شایع است که برخی صاحب نظران از آن به عنوان اپیدمی یاد می کنند. حادترین موضوع در این خصوص حالتی است که فراگیر شدن آن منجر به تغییر نگرش و درونی شدن آن در دانشجویان می شود. هدف این تحقیق تبیین مؤلفه های تاثیرگذار بر بروز پدیده تقلب در نظام آموزش عالی می باشد. این مطالعه پیمایشی در سال تحصیلی 89-90 بر روی 298 دانشجوی رشته کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه در دو مقطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد و در گرایش های مختلف کشاورزی انجام شد. انتخاب نمونه ها به روش انتساب متناسب انجام گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد استفاده با استناد به منابع معتبر در حد مطلوب بود. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ در حد مطلوب برآورد گردید (78/0= a). نتایج تحلیل عاملی طیف طراحی شده تحقیق نشان دهنده تبیین 4 مؤلفه از مؤلفه های تاثیرگذار بر بروز پدیده تقلب در نظام آموزش عالی یعنی؛ ناهنجاری های برنامه ریزی آموزشی، درونی شدن فرهنگ تقلب در بین دانشجویان، ضعف مدیریتی و ضابطه مند نبودن قانون برخورد با افراد متقلب و عوامل محیطی با درصد تبیین 84/62 واریانس کل می باشد. همچنین نتایج تحقیق گویای این واقعیت بود که بین ارتکاب به انجام عمل تقلب دانشجویان با سن، جنس، رشته تحصیلی و دوره تحصیلی رابطه معنا داری وجود ندارد. این در حالی است که بین ارتکاب به انجام عمل تقلب دانشجویان با مقطع تحصیلی و معدل مقطع تحصیلی آنان رابطه منفی و معنا داری وجود داشت. با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده، مدیریت و مهار پدیده تقلب در جهت پیشگیری از شیوع آن به عنوان یک پدیده اپیدمی و غیر اخلاقی در نظام آموزش عالی امری ضروری به نظر می رسد.
مطالعه تطبیقی شیوه های حمایت دولتی از نظام آموزش عالی خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی چه در قالب بخش خصوصی و چه در قالب دولتی به دلیل نقش اساسی آن در پیشبرد برنامه های توسعه ای کشورها به محور برنامه های توسعه ای کشورها تبدیل گردیده است. مهم تر اینکه تغییر رویکرد دولت ها در بیشتر کشورهای توسعه یافته نسبت به شیوه مدیریت اجتماع و سیاست منجر به گشایش شرایط بسیار مطلوب تری برای حضور بخش خصوصی برای ایفاء نقش های آموزشی در کشورها گردیده است. به هر صورت مسئله این است که در حال حاضر رقابت جدی برای خصوصی سازی در ارائه خدمات آموزشی آغاز گردیده است. این پژوهش با رویکرد تطبیقی به دنبال بررسی تغییرات پارادایمی رخ داده در این حوزه و شیوه های حمایت دولت ها از نظام آموزش عالی خصوصی و دولتی است. با توجه به این موضوع سؤال اساسی این پژوهش این است که دولت های موردبررسی چگونه از نظام آموزش عالی دولتی و خصوصی خود حمایت می نمایند؟ نتایج این پژوهش نشان دهنده حمایت های دولتی از دانشگاه های غیردولتی در قالب تأمین اعتبارات مالی، ارائه یارانه ها، کمک های مالی را در قالب وام و گرنت و تضمین خودمختاری آموزش عالی بوده است. با توجه به این موضوع، این تحقیق در حوزه مطالعات سیاست های آموزش عالی قرار دارد. داده های این تحقیق از طریق روش اسنادی و با استفاده از داده های ثانویه جمع آوری و به شیوه ی جامعه شناختی مورد تحلیل قرارگرفته اند.
آموزش عالی در میانه تعارض های شغل گرایی جدید و حرفه گرایی مدنی و مردم مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی در جامعه معاصر از سوی دو گرایش متعارض به سوی شغل گرایی و حرفه گرایی کشیده می شود. این مقاله با تفکیک مفاهیم حرفه و شغل به بررسی ریشه های شغل گرایی و حرفه گرایی در دوران مدرن و نسبت آن ها با آموزش عالی می پردازد. پس ازاین مرور مفهومی، تأثیر تحولات دهه های پایانی قرن بیستم بر پیدایش دو مفهوم شغل گرایی و حرفه گرایی بررسی می شود. هدف این مقاله واکاوی در ابعاد مختلف حرفه گرایی جدید و بررسی پیامدهای این مفهوم در سازمان اجتماعی و محتوای معرفتی حرفه ها در آینده نزدیک است. به این دلیل مفاهیم حرفه گرایی جدید و سیاست حرفه گرایی و انواع مدل های مرتبط با آن مطرح می شوند و سرانجام مدل چهاروجهی و تعاملی حرفه گرایی به بحث گذاشته می شود. نتیجه گیری نهائی مقاله بر اهمیت حرفه گرایی جدید در برابر شکل گرایی جدید تأکید دارد. شکل گرایی جدید تحت تأثیر ضرورت های تازه، آموزش را با تهدید گسترش رویه های مکانیکی، فایده گرایی و کمیت گرایی صرف و دانش آموختگان را نیز با تهدید گسترش رویکردهای غیر انتقادی، تک ساحتی و تکنسین مآبی مواجه ساخته است که نتیجه آن فراموش کردن علم و حرفه به مثابه مجموعه ای از ارزش های شخصی، میان شخصی، اجتماعی و سیاسی است. این مقاله برای پاسخ گوئی به نیازهای چندگانه و ازجمله ایجاد توازن بین کار و زندگی، فرهنگ و دانش، اصلاح برنامه های آموزشی در سطوح مختلف ازجمله آموزش عالی را برای ترکیب دو جریان آموزش عمومی با تأکید بر ارزش های انسان گرایانه و مدنی و آموزش حرفه ای با تأکید بر ارزش های شغلی را ضروری می داند. موضوع پایانی مقاله ارائه راهبردهای خاص به منظور گسترش حرفه گرایی جدید، به ویژه در رشته های علوم انسانی و با تأکید بر تقویت رابطه حرفه ها با مردم می باشد.
آموزش عالی پایدار و پایداری محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی در عصر توسعه پایدار، نقش مهمی برعهده داشته و یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی برای ایجاد بسترهای مناسب برای تعهد و نیز عملی ساختن مفهوم توسعه پایدار و مقابله با مخاطرات زیست محیطی محسوب می شود. هدف از این مقاله، توجه به آموزش عالی به عنوان ابزاری نوین در توسعه پایدار به ویژه از طریق آموزش، پژوهش، زیرساخت ها و خدمات عمومی است. در این مقاله سعی شده است مدل آموزش عالی پایدار با تاکید بر پایداری محیط زیستی در آن به صورت سیستمی تعریف شود. از نظر روش شناسی نیز برای پاسخ به سوالات اساسی تحقیق از روش مطالعه اسنادی استفاده شده است. مهم ترین نتایج این بررسی عبارت بودند از الف) بهبود شبکه ها، همکاری ها و مشارکت های علمی، بازنگری برنامه های درسی و دوره های آموزشی موجود، بازنگری شیوه های تدریس و رویکردهای آموزش محیط زیست؛ ب)تدوین برنامه های میان رشته ای و فرارشته ای در بستر توسعه آموزش عالی پایدار؛ د) اتخاذ رویکرد سبز در عملیات روزمره یک دانشگاه پایدار و ممانعت از تاثیر منفی بر جوامع انسانی یا اکوسیستم ها و ج) ارائه خدمات به جوامع محلی، ملی و بین المللی برای تضمین آینده ای سالم از نظر محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی.
تحلیل روابط چندگانه سرمایه فکری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تحلیل روابط چندگانه سرمایه فکری دانشگاه فردوسی در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول تحقیق به منظور شناسایی اجزا و مؤلفه های سرمایه فکری دانشگاه، بر پایه مبانی نظری مرتبط با سرمایه فکری روش مصاحبه نیمه ساختاریافته اجرا شد. در این مرحله از تحقیق نمونه گیری از جامعه تحقیق به صورت هدفمند و با استفاده از شاخص های انتخاب نمونه مانند (داشتن اطلاعات کافی در مورد موضوع تحقیق و یا تجربه شخصی در رابطه با موضوع تحقیق) انجام شد. در پایان مرحله اول چهار سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه رابطه و سرمایه نوآوری که برخاسته از مبانی نظری و تجربی تحقیق بودند مورد تأیید گروه مصاحبه شونده قرار گرفتند. در مرحله دوم برای اندازه گیری هرکدام از عوامل مدل مفهومی تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد که پس از روا سازی و اعتبار یابی، پرسشنامه به صورت نهایی بر روی 436 نفر از اعضای نمونه تحقیق اجرا شد. تعداد 303 پرسشنامه در تحلیل های آماری مورداستفاده قرار گرفت و مدل مفهومی تحقیق آزمون شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان داد که میان اجزای سرمایه فکری رابط معنادار و مثبتی وجود دارد. علاوه بر این، به منظور دستیابی به این موضوع که مدل علی ارائه شده در دیاگرام تحلیل مسیر چه میزان از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند از ضریب تعیین R استفاده شد. بر اساس R به دست آمده برای کلیه متغیرها، 4/43 درصد از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تحلیلی تبیین می شود.
تدوین چارچوبی نوین در طراحی برنامه ریزی جامع دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای افق سند چشم انداز 20 ساله ی کشور، نظام آموزش عالی به مفهوم دانشگاه دانایی و دانشگاه پیشاهنگ می کوشد اندیشه ی زیر ساز دانشگاه را، در مقوله های تربیت منابع انسانی در دانشگاه، نظام تحقیقات، نظام آموزش، نظام مدیریت فرایند اطلاعات و نیز مقوله ی مدیریت دانشگاه مبنا قرار داده، امکان رشد و توسعه ی روزافزون جامعه را فراهم کند. دانشجویان به عنوان اصلی ترین ورودی نظام آموزش عالی با نیازها و خواسته های گوناگون، مهم ترین نقش را در تحقق این آرمان ایفا می کنند. بنابراین بی توجهی به نیازهای آنان و کاستی در رفع آن ها، باعث زاویه گرفتن دانشگاه از آرمان بلند خویش است. از طرفی مواجه بودن با محدودیت منابع در جهت رفع نیازهای مشتریان، هر سازمان و به طور خاص دانشگاه ها را بر آن می دارد تا برنامه ای جامع برای تخصیص منابع خود در افق های زمانی متفاوت داشته باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی کیفیت خدمات دانشگاهی، تعیین اولویت های برنامه ریزی سازمان و درنهایت ارائه ی راهکارهایی در همین راستا می باشد. به همین منظور در این پژوهش بعد از شناسایی مهم ترین عوامل نارضایتی (25 شاخصه با شکاف های منفی) دانشجویان دانشگاه یزد با بهر ه گیری از مدل سروکوال[1]، استراتژی های کلی سازمان در چارچوب ماتریس تحلیل اهمیت عملکرد[2](IPA) مشخص شد و سپس با کمک ماتریس ثانویه IPA مشکلات ناحیه تمرکز در سه افق زمانی طبقه بندی شد. درنهایت نیز با به کارگیری مدل گسترش عملکرد کیفیت[3](QFD) برای افق بلندمدت، 19 راهکار برای مشکلات این ناحیه ارائه شد که با کمک نمودار پاره تو این نتیجه حاصل شد: با انجام بهبود و کنترل مستمر رویه ها مطابق نیازهای روز، برگزاری کلاس های آموزشی مشتری مداری برای کارکنان و اساتید و اطلاع رسانی مناسب بخشنامه ها و دستورالعمل ها، می توان انتظار رفع 80% مشکلات این طبقه را داشت.
بررسی عوامل حیاتی موفقیت در حوزه آموزش عالی با استفاده از نگاشت ادراکی فازی (FCM) و یادگیری هبین فعال (AHL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال هفتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
۱۳۰-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تحلیل عوامل حیاتی موفقیت (CSFs) امری ضروری برای موفقیت سازمان ها است. هر چه سازمان ها در تدوین راهبردهای خود، توجه بیشتری به CSFs مبذول دارند، از شانس بیشتری برای موفقیت برخوردار خواهند شد. حوزه آموزش عالی یکی از حوزه هایی است که مخاطبان فراوانی دارد و کسب موفقت در آن امری الزام آور برای کشور است. ازاین رو هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عواملی است که بر کسب موفقیت در این حوزه تأثیرگذار هستند. عوامل تأثیرگذار در هر سیستم علاوه بر تأثیرگذاری بر روی سیستم بر روی یکدیگر نیز تأثیرگذارند. لذا شناسایی و توجه به این گونه از تأثیرات جانبی بین عوامل می تواند تحلیل میزان تأثیرگذاری عوامل بر موفقیت سازمان را کاراتر نماید. ازاین رو در این تحقیق از ابزاری تحت عنوان نگاشت ادراکی فازی (FCM) برای شناسایی و نمایش روابط داخلی عوامل و استفاده شده است. این ابزار با استفاده از نظارت افراد خبره تمامی روابط احتمالی میان عوامل تأثیرگذار در یک سیستم را شناسایی نموده، آن ها را وزن دهی کرده و به صورت گرافیکی نمایش می دهد. با توجه به این نکته که این ابزار از نظرات خبرگان برای تعیین وزن روابط علت و معلولی میان عوامل استفاده می نماید، ممکن است در شناسایی دقیق وزن های ذکرشده دچار خطا شود. بدین منظور روش هایی به منظور کاهش خطای این ابزار و افزایش همگرایی مدل نهایی توسعه پیدا کرده اند. در این پژوهش روش یادگیری هیبن فعال (AHL) به منظور اصلاح خطاهای موجود در وزن ها محاسبه شده روابط میان عوامل استفاده شده است؛ بنابراین خروجی این تحقیق علاوه بر شناسایی روابط علی میان عوامل تأثیرگذار و تعیین عوامل حیاتی موفقیت با تحلیل مدل نهایی، کارایی روش یادگیری هیبن فعال را نیز اثبات می نماید.