مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۰۱.
۷۰۲.
۷۰۳.
۷۰۴.
۷۰۵.
۷۰۶.
۷۰۷.
۷۰۸.
۷۰۹.
۷۱۰.
۷۱۱.
۷۱۲.
۷۱۳.
۷۱۴.
۷۱۵.
۷۱۶.
۷۱۷.
۷۱۸.
۷۱۹.
۷۲۰.
آموزش عالی
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
35 - 52
حوزه های تخصصی:
تربیت شهروندی جهانی مفاهیم و مهارت های خاص را با گسترش ابعاد آن ها تقویت می نماید. به رغم شرایط مختلف، عموم افراد در همه جوامع در معرض ارزش های دینی قرار دارند. هدف این پژوهش ارائه الگوی مطلوب برنامه درسی «کتاب آیین زندگی» دوره کارشناسی بر مبنای مؤلفه های شهروند جهانی با تأکید بر شهروند دینی است . روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات «زمینه ای» است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های استان قم و کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه های استان قم است که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای تعداد 135 استاد عضو هیأت علمی و 180 نفر دانشجو از میان آن ها انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته دارای 62 گویه با طیف لیکرت و با پایایی 84/0 استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون آماری خی دو استفاده شد.
واکاوی مسائل اجتماعی زنان در نشریات دانشجویی زن نگار 1356- 1321(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأسیس دانشگاه دردوره پهلوی اول وگسترش آن دردوره پهلوی دوم باعث شد تا فرآیندهای اجتماعی شدن جوانان در دوره معاصر دچار تحول گردد. نهاد دانشگاه علاوه برآن که مکانی علمی بود، عرصه ای برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نیز به حساب می آمد؛ یکی از نمونه های آن، انتشار نشریات دانشجویی است که دانشجویان بخشی از فرآیند اجتماعی شدن را در آن تجربه کرده و به بیان دیدگاه های خویش در بستر آن می پردازند. ایده اصلی پژوهش حاضر شناخت مسائل اجتماعی زنان بر اساس مطالب مندرج درنشریات دانشجویی زن نگار در بستر نهاد دانشگاه در دوره پهلوی است. پژوهش حاضر که به روش کیفی و بهره گیری از چارچوب تحلیل محتوا گردآوری شده درپی یافتن پاسخ این پرسش است که آیا در نشریات دانشجویی زنان در فاصله سال های 1321 (سال انتشار نخستین نشریه دانشجویی زنان) تا سال 1356 به مسائل اجتماعی زنان توجهی شده است؟ اگر پاسخ مثبت می باشد، چه موضوعاتی بیشتر مورد توجه قرارگرفته اند؟ یافته های حاصل از استخراج 41 عنوان نشریه دانشجویی زن نگار از میان منابع آرشیوی داخلی و خارجی که به صورت برشماری کامل و غیرگزینشی مورد تحلیل قرار گرفته، نشان می دهد که در این نشریات دانشجویی، آموزش عالی زنان، برابری اجتماعی و حقوق زن در خانواده سه موضوع محوری هستند که بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش: یک مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانشگاه به عنوان یک ایده و یک نهاد در جهان، به عنوان نوک پیکان توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته می شود. یکی از مسائل مهم درباره دانشگاه ها، ارتقاء کیفیت و تضمین کیفیت مستمر با توجه به تغییرات و تحولات در عرصه های مختلف است. یکی از برنامه هایی که در سطح دنیا در ارتباط با ارتقاء کیفیت در آموزش عالی صورت می گیرد، برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی است. یکی از ابعاد مهم در برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی در کنار بُعد پژوهش و خدمات اجتماعی، بُعد آموزش است. روش کار: این تحقیق با استفاده از مرور نظام مند پژوهش های انجام یافته با پروتکل اجرایی شفاف و واضح انجام یافته است. در این تحقیق از دیاگرام جریان جستجوی پریزما (PRISMA) و همچنین آیتم های فهرست وارسی پریزما با اندک تغییراتی استفاده شده است و مبنای عمل در این تحقیق در بخش مرور نظام مند قرار گرفته است. یافته ها: در بخش یافته های این تحقیق 31 عنصر مهم و کلیدی در ارتباط با بالندگی آموزشی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش استخراج شد و در ذیل دو طبقه کلی و اصلی یعنی ساختار و عمل تحلیل و ترکیب شد. نتیجه گیری: بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش، موضوعی چندوجهی است که برای نمونه، شامل ساختارسازی همچون ایجاد مرکز توسعه آموزش و همچنین اعمالی همچون ایجاد اجتماع عملی و یادگیری و منتورینگ است و دست-اندر-کاران آموزش عالی بایستی به این عناصر توجه کنند. عناصر و دلالت های دیگر در مقاله بحث شده است.
تبیین ضرورت طراحی برنامه درسی مهارت های زندگی برای مراکز آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مهارت های زندگی روش هاو مهارت های ضروری و لاینفک برای ی ک زن دگی پایدار و سالم است . آموزش عالی از طریق بهبود قابل ملاحظه مهارت های زندگی در شهروندان فرصتی حیاتی برای تأثیرگذاری بر آینده دارد .هدف پژوهش حاضر تعیین ضرورت طراحی الگوی برنامه درسی مهارت های زندگی برای دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ایران بود روش ها: .این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام شد. مشارکت کنندگان را 15 نفر صاحب نظر در زمینه مهارت های زندگی و 15 سند مکتوب شامل می شد. برای انتخاب افراد ازروش نمونه گیری هدفمند قضاوتی استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا مرحله اشباع گردآوری و با نرم افزار MAXQDA ،تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها شامل 149کد اولیه بوده که در نهایت با ادغام کدهای اولیه،52کد، 7زیر طبقه و در3طبقه استخراج گردید؛ طبقه دستیابی به خودشکوفایی«شامل زیر طبقات : دستیابی به اهداف شخصی و تحصیلی و افزایش سلامت جسمانی وروانی(بهزیستی روانی)»،طبقه بهزیستی اجتماعی«شامل زیر طبقات :، برآورده کردن نیازهای جامعه،ارتقاء توانایی های روانی اجتماعی،پیشگیری وکاهش آسیب های فردی واجتماعی » وطبقه کمک به حل مسائل زندگی «شامل زیر طبقات : پیشگیری و حل چالش های زندگی، آماده کردن دانشجویان برای زندگی شغلی و زناشویی و تقویت روابط اجتماعی » بود. نتیجه گیری: .یافته ها نشان داد طراحی برنامه درسی مهارت های زندگی برای دانشجویان در مراکز آموزش عالی ضروری بوده و سبب دست یابی آنان به خودشکوفایی شده و به افزایش بهزیستی اجتماعی و حل مسائل زندگی کمک میکند .
آسیب شناسی خط مشی گذاری آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
۳۹-۲۰
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه، آموزش عالی نقشی مهم برای کشورها در دستیابی به رشد و توسعه پایدار ایفا می کند. لذا، پرداختن به مسائل آموزش عالی اهمیت بسیاری دارد. از جمله مسائل پیش روی آموزش عالی کشور می توان به آسیب ها و موانع خط مشی گذاری آن اشاره کرد. از این رو، هدف پژوهش کنونی شناسایی آسیب های خط مشی گذاری آموزش عالی ایران است. روش شناسی: برای دستیابی به هدف پژوهش، از رویکرد کیفی و روش مطالعه اسنادی و نیز روش پدیدارشناسی از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بدین ترتیب، داده ها از متون منتشرشده صاحب نظران درباره آسیب های خط مشی گذاری آموزش عالی و نیز از متون پیاده سازی شده مصاحبه های انجام شده با خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری شدند. سپس، داده های گردآوری شده با روش تحلیل محتوای مضمونی تجزیه وتحلیل و در سه دسته کلی آسیب های ساختاری، فرایندی و آسیب های مرتبط با ویژگی های زمینه ای خط مشی گذاری آموزش عالی ایران طبقه بندی شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که آسیب های کلان فرایندی خط مشی گذاری آموزش عالی کشور شامل «فراهم نبودن الزامات علمی و عملی فرایند خط مشی گذاری» و «ضعف در اجرای مناسب خط مشی های مدون» است. هم چنین، آسیب های کلان ساختاری خط مشی گذاری آموزش عالی کشور شامل «ضعف در برآورده ساختن الزامات موردنیاز برای پیاده سازی مناسب سیستم تمرکزگرای اداره امور» و «کم کارآمدی و پایین بودن میزان اثربخشی شورای عالی انقلاب فرهنگی» است. آسیب های کلان مرتبط با ویژگی های زمینه ای خط مشی گذاری آموزش عالی کشور نیز شامل «مساعد نبودن ویژگی های زمینه ای برای خط مشی گذاری درباره موضوعات آموزش عالی»، «کم کارآمدی فرهنگی دانشگاه ها در ساختن نظام هنجاری و در تولید علم و فراهم آوردن الزامات آن» و «فهم نادرست از پدیدار علم و فناوری و پدیدار آموزش عالی و دست نیافتن به یک اجماع بر سر آن ها» است. در انتها، پیشنهادهایی برای برطرف نمودن و یا به حداقل رساندن آسیب ها به همراه مجموعه ای از توصیه های سیاستی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: بهبود «خط مشی گذاری آموزش عالی کشور» مستلزم فراهم کردن زمینه برای مهیا شدن عوامل قانونی، سیاسی، اقتصادی، فناورانه، فرهنگی و اجتماعی مرتبط با «آن» است. در این راستا، عمل نمودن به توصیه های سیاستی ارائه شده در این پژوهش می تواند مثمر ثمر باشد.
مطالعه تطبیقی کاربرد فناوری ها در برنامه های مراکز بالندگی هیئت علمی ده دانشگاه برتر دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۰۴-۸۰
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: توسعه توانمندی های اعضای هیئت علمی در قالب برنامه های سازمان یافته در مراکز توسعه اعضای هیئت علمی صورت می گیرد. این مراکز که در کشورهای خارجی فراگیر هستند، انواع خدمات توانمندسازی در بسترهای حضوری و مجازی ارائه می دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت برنامه های مراکز توسعه توانمندی های اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب کشورهای خارجی و سپس مقایسه میزان کاربست فناوری ها در این برنامه ها است. روش شناسی: روش پژوهش به شیوه کیفی، با روش مطالعه تطبیقی از نوع بردی بوده است. بر این اساس، ده دانشگاه برتر خارجی بر اساس رتبه بندی تایمز سال ۲۰۲۱ به صورت هدفمند انتخاب شد و در دو بستر حضوری و مجازی مورد مقایسه قرار گرفت. داده های مطالعه از اطلاعات مندرج در تارنمای مراکز توسعه منتخب جمع آوری شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد انواع برنامه های توانمندسازی وابسته به کارکردی که برای آن ها متصور است و همچنین متأثر از عناصری مانند زمان، مکان، محتوا و تعامل در هر یک از بسترهای حضوری یا مجازی و یا به صورت ترکیب دو بستر اجرا می شوند. به طورکلی برنامه های آموزش عمومی در هر دو بستر، پشتیبانی فردی، پشتیبانی مالی و ارزیابی آموزش در بستر حضوری، اشتراک گذاری جمعی، ارائه منابع آموزشی و منابع فناوری در بستر مجازی، پرکاربردتر هستند. نتیجه گیری: درنهایت دانشگاه های خارجی روند رو به رشدی را برای اضافه کردن برنامه های توانمندسازی به بستر فناوری در پیش گرفته اند؛ بااین حال این روند تدریجی و متناسب با کارکردهای ذاتی هر یک از انواع برنامه ها متفاوت خواهد بود.
تدوین چارچوب مفهومی گرایش به تفکر انتقادی بر اساس کارکردهای اجرایی و سبک یادگیری در آموزش عالی؛ از نظر متخصصین
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۸۳-۶۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تفکر انتقادی عنوانی است که در پس اکثر پرسش هایی که درباره آموزش عالی و پیشرفت حرفه ای مطرح می شوند، کمین کرده است (مون ۱۳۹۷)؛ لذا ضرورت دارد که در دوران تحصیل پرورش یافته و فضای کسب آن در سیستم آموزشی، مورد توجهی در خور قرار گیرد.تا فارغ التحصیلان علاوه بر دانش تخصصی، توانایی بازتولید و ارتقا علم را نیز بدست آورند. هدف از انجام این مطالعه، بازکاوی دیدگاه و تجربیات صاحب نظران ایرانی درباره مولفه های تاثیر گذار در بالابردن گرایش به تفکر انتقادی در دانش جویان آموزش عالی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به بررسی و تدوین چارچوب مفهومی گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی پرداخته است. نوع تحقیق بنیادی نظری با رویکرد کیفی است. جامعه آماری پژوهش، متخصصین رشته های مختلف، که در زمینه تفکر انتقادی فعالیت دارند. انتخاب هدفمند این صاحب نظران به روش گلوله برفی، یازده نفر انتخاب و مصاحبه انجام شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و باز پاسخ درباره مولفه های موثر بر گرایش به تفکر انتقادی استفاده شد مصاحبه ها اغلب شفاهی (به غیر از یک مورد که مکتوب پاسخ دادند) ضبط، دست نویس و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دلفی فازی انجام شده است. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که از شاخص های اولیه بدست آمده از پیشینه تحقیق (تنظیم هیجانی ، سطح جرات ورزی، هوش اخلاقی، خرد،) ، دو شاخص هوش اخلاقی و خرد مورد تایید صاحب نظران قرار نگرفتند و از بین متغیرهای تایید شده بیشترین اولویت را متغیر تنظیم هیجانی دارا بوده است. نتیجه گیری: چهار متغیر روحیه پرسشگری، مهارتهای ارتباطی، جرات مندی و تنظیم هیجان ، از متن مصاحبه ها استخراج و به چارچوب مفهومی اضافه گردید.
شناسایی و بررسی شایستگی های موردنیاز یادگیرندگان در بستر الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های مورد نیاز یادگیرندگان در بستر الکترونیکی در دانشگاه تهران انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نظر گردآوری داده ها آمیخته ی اکتشافی که در بخش اول با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحقیق مطالعه ی اسنادی،تعداد 41 مولفه شناسایی شد مواد و روش ها : جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه تهران است که در سال تحصیلی 99-98 به شیوه ی الکترونیکی پذیرفته شده بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای 308 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله کمی از بین 41 مؤلفه شناسایی شده 18 مولفه که دارای بیشترین فراوانی بود انتخاب شدند و با استفاده از رویکرد کمی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی ابزار محقق ساخته شامل 78 گویه بر اساس آنهاساخته شد. مؤلفه های شناسایی شده در4دسته ی کلی تر (دانش،مهارت،توانایی، نگرش و ویژگی)طبقه بندی شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی و روایی سازه بررسی و مورد تایید قرار گرفت و همسانی درونی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (94%)محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک دو نرم افزار spss و lisrel انجام گرفت. یافته ها : نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد:1-مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است.2-ازبین 18 مولفه ی شناسایی شده تمامی مولفه ها به جز مولفه ی تجارب قبلی مرتبط با IT در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد.3- از نظر دانشجویان ازبین 18 مولفه مولفه ی مهارت استفاده از کامپیوتر(سخت افزار و نرم افزار) در اولویت اول قرار گرفت و مولفه ی خودارزیابی پایین ترین اولویت را دارد.4-از نظر دانشجویان به ترتیب عامل مهارت،دانش،توانایی،ویژگی نگرش در رتبه ی اول تا چهارم قرار دارد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد داشتن محیط مناسب جهت یادگیری الکترونیکی مستلزم توجه دانشگاه و اعضای هیئت علمی به نیازها و اولویت های دانشجویان است.
شناسایی مولفه های شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش کیفی اکتشافی و مشارکت کنندگان شامل صاحبنظران دانشگاهی بوده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس اشباع نظری بوده است که با صاحب نظران دانشگاهی مصاحبه انجام گرفت و تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت.بعد از مصاحبه با 17 نفر اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت؛ اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه تا 21نفر ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون(مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیر) انجام شده است. براین اساس ابتدا متن مصاحبه از جلسات مختلف مصاحبه به طور کامل پیاده سازی شده و تکمیل گردیده ، سپس با مطالعه ای دقیق این متون برای هر یک از مصاحبه های انجام شده تمامی مولفه های کلیدی بیرون کشیده شده است.نتایج به دست آمده از مصاحبه ها ، هفت شایستگی رهبری: شایستگی های بینشی،شایستگی های ارزشی-اخلاقی،شایستگی های عاطفی-اجتماعی، شایستگی های سیاسی، شایستگی های فنی-تخصصی و شایستگی های مدیریتی- عملیاتی را برای مدیران دانشگاه آزاد را نشان داد.
پیشایندها و پیامدهای برندسازی دانشگاهی: فراترکیب نظریه سازِ یافته های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
66 - 110
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی دانشگاهی و شناسایی پیشایندها و پیامدهای آن انجام گرفت. بر این اساس، از گفتمان پژوهش کیفی و روش فراترکیب نظریه ساز استفاده گردید. در این راستا با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر و مطالعات و پژوهش های مرتبط با برندسازی دانشگاهی، تعداد 42 مقاله انتخاب و محتوای آنها بصورت عمیق مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پیشایندهای برندسازی دانشگاهی عبارتند از: اعتبار دانشگاه، میراث دانشگاه، کیفیت امور رفاهی دانشگاه، موقعیت جغرافیایی، فرهنگ و وضعیت مالی پایدار. همچنین کسب شهرت، بین المللی شدن، کسب مزیت رقابتی پایدار، تضمین کیفیت، کسب رتبه دانشگاهی برتر، تصویر جدید در محافل پیرامون، هویت سازی جدید، تحول فرهنگی و اجتماعی، و اثرات ملی و محلی، پیامدهای برندسازی دانشگاهی به شمار می روند. بنابراین چنین میتوان نتیجه گیری کرد که دانشگاهی که در مسیر برندسازی گام برمی دارد، منتظر افزایش شهرت ملی و بین المللیِ، سرآمدیِ اعضای هیات علمی و دانشجویان، اشتغال پذیری دانش آموختگان در بازار کار، دستاوردهای زیاد، استانداردهای علمی بالا، جذابیت، مزیت رقابتی پایدار، افزایش استقرار شرکتهای دانش بنیان و نوآورانه، افزایش کیفیتِ دانشجویان، اساتید، آموزش، خدمات، برنامه و زندگی دانشجویی، مرجعیت علمی و کسب جایگاه برتر در بازار و نظام های رتبه بندیِ معتبر دانشگاهی، ایجاد یک تصویر متمایز از دانشگاه، ارتقاءِ هویت و ارزش دانشگاه، تولید سرمایه های آموزشی، فرهنگی و اجتماعی، تنوع قومی، زبانی و فرهنگی در دانشگاه، کسب جایگاه بین المللی و دستیابی به استانداردهای جهانی، هم افزایی با برند شهری، موثر در رشد سیاسی و توسعه اقتصادی کشور خواهد بود
استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه: مبتنی بر رویکرد نظریه ی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
204 - 173
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش خطیر نظام آموزشی در جامعه و تنوع خدمات و فعالیت های آن، ضروری است که منابع انسانی عظیمی در اختیار این نظام قرار بگیرد، اما معمولاً این منابع به شایستگی انتخاب نمی شوند یا به طور مؤثر و کارآمد از آن ها بهره برداری نمی شود؛ بنابراین در این پژوهش فرایند استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه با استفاده از روش کیفی مبتنی بر نظریه ی داده بنیاد، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور با 23 نفر از رؤسا و معاونین دانشگاه های آزاد مصاحبه ای صورت گرفت و داده ها استخراج شد و در فرآیند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. نتایج بیانگر 14 مقوله ی کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علی (آینده نگری در تصمیمات دانشگاهی و مدیریت صحیح منابع)؛ مقوله ی کانونی (شایسته سالاری)؛ راهبردهای استقرار (شایسته پروری، سبک مدیریتی، ایجاد فضای مشارکتی و ایجاد زمینه های ساختاری و اجرایی مطلوب)؛ عوامل زمینه ای (فرهنگ و ارزش و عوامل روانشناختی)؛ شرایط مداخله گر (مدیریت نظام دانشگاهی، پشتیبانی و فرهنگ سازمانی) و پیامدهای مورد انتظار (اعتلای دانشگاهی)، فرایند استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کنند. برای بررسی روایی و پایایی یافته ها از روش بازبینی توسط اعضاء، بررسی همکار و مشارکتی بودن استفاده شد، و نظرات آن ها در تدوین الگو به کار گرفته شد و همچنین به طور همزمان از چند تن از مصاحبه شوندگان در تحلیل و تفسیر داده ها کمک گرفته شد. در نتیجه این پژوهش برای سیاست گذاران و تصمیم گیران چارچوبی را ارائه می نماید که می توانند به منظور استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه ها به کار ببرند.
طراحی و اعتبارسنجی ابزار سنجش ارزش آموزش عالی در کارکنان پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
157 - 189
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نظر افسران پلیس در مورد ارزش درک شده آموزش عالی که بیشترین مزیت را برای افسران پلیس آینده و فعلی دارد، بسیار مهم است. در این پژوهش، محققان به دنبال ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش ارزش آموزش عالی در کارکنان پلیس بودند. روش: این پژوهش، با رویکردی کاربردی و اکتشافی و به روش آمیخته متوالی اکتشافی انجام شد. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی است و در تحلیل داده های آن، از روش کلایزی استفاده شد. مشارکت کنندگان، هفده نفر با درجات و مشاغل مختلف بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. روش تحقیق کمّی از نوع توصیفی همبستگی می باشد. برای حجم نمونه 144 نفر از واجدان شرایط شرکت در پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ضرایب آلفای کرونباخ پرسش نامه ها بین 80/0 تا 90/0 است. برای ارزیابی ویژگی های روان سنجی پرسش نامهمحقق ساخته از تحلیل عامل اکتشافی، برای بررسی برازش داده ها با الگوی سازه ای پرسش نامه، از تحلیل عاملی تأییدی و جهت تحلیل داده های کیفی از نرم افزار ATLAS.ti، برای محاسبات مربوط به تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی از از نرم افزار Mplus8.7 و برای آزمون همبستگی از spss21 استفاده شد. یافته ها: پس از سنجش اعتبار محتوا، اعتبار صوری و اعتبار سازه با استفاده از تحلیل عاملی داده های حاصل از پژوهش، ابزار سنجش ارزش برنامه های درسی آموزش عالی به 48 مؤلفه در سه بُعد اصلی تبدیل شد. این الگوی سه عاملی از برازش مناسب برخوردار و براساس مفهوم متغیرها و پیش زمینه نظری به نام های ارتقا و بهبود عملکرد سازمانی (حرفه گرایی)، اخلاق حرفه ای و مدرک محوری (ارزش منفی) تفسیر و نام گذاری شده اند. نتیجه گیری: با توجه به ویژگی منحصر به فرد الگوی پیشنهادی (مستخرج شده از درک و فهم افسران پلیس مشغول به خدمت)، در سیاست گذاری و برنامه ریزی نظام آموزش عالی به منظور بهبود عملکرد شغلی و نیز در جهت دستیابی به استانداردها در حوزه های مختلف برنامه درسی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مؤلفه های کلان تأثیرگذار بر توسعه آموزش رشته حسابداری در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه های کلان تأثیرگذار بر توسعه آموزش رشته حسابداری در دانشگاه های ایران می باشد. روش پژوهش: روش تحقیق پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش اساتید حسابداری دانشگاه های برتر ایران که در پیدایش و توسعه حسابداری دانشگاهی در ایران تأثیرگذار بوده اند می باشد. راهبرد نمونه گیری این پژوهش نمونه گیری مبتنی بر هدف است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه غیرساختارمند بوده که در سال های 1398 و 1399 انجام شده است. یافته ها: تحلیل ها نشان می دهد که 10 مؤلفه کلان (مؤلفه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، پدیده های اجتماعی و تاریخی، دولت، الزامات قانونی، حساب خواهی و حسابدهی، دانشگاه ها و سایر مراکز و نهادها، ارتباطات آموزشی و پژوهشی و صلاحیت و شایستگی دانشگاه ها)، بر توسعه آموزش رشته حسابداری در دانشگاه های ایران تأثیرگذار است. نتیجه گیری: از میان سازه های ده گانه برآمده از نتایج پژوهش حاضر عوامل اقتصادی، سیاسی و دولت بیشترین تأثیر را بر توسعه آموزش رشته حسابداری در دانشگاه های ایران داشته است. همچنین اقتصاد و سیستم آموزش عالی دولتی در ایران به عنوان مانعی در توسعه آموزش رشته حسابداری در دانشگاه های ایران شناسایی شد. یافته های این پژوهش می تواند به تصمیم گیرندگان در حوزه آموزش حسابداری در دانشگاه های کشور در راستای توسعه آموزش حسابداری کمک نماید
طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ سازمانی برای نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
173 - 191
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش : فرهنگ سازمانی از اساسی ترین زمینه های تغییر و تحول در سازمان است. هدف مقاله حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ سازمانی برای نظام آموزش عالی ایران است. جامعه آماری شامل 135 نفر از خبرگان آموزش عالی که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای 100نفر انتخاب و پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت روش پژوهش: این پژوهش از نوع ترکیبی است. گرداوری داده ها در این زمینه، طی دو مرحله (کیفی-کمی) انجام شد. در مرحله کیفی پژوهش، از روش زمینه ای به جمع آوری داده ها پرداخته شد. در مرحله کمی، بر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسشنامه ای حاوی 105سوال طراحی شد، داده ها با نرم افزار SPSS 18 و ایموس 23 در قالب تحلیل تاییدی مرتبه اول و دوم و در چارچوب مدل یابی معادلات ساختاری انجام گردید. یافته ها: پرسشنامه ها در اختیار نمونه آماری پژوهش قرار گرفتند و با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک تحلیل عاملی تاییدی درجه اول و دوم، اعتبار مدل اصلی و سوالات بررسی آزمون شدند. نتیجه گیری: نتایج بخش کیفی پژوهش، 24 مقوله هسته ای و 105 مقوله عمده و 805 مفهوم است. نتایج بخش کمی، تحلیل عاملی مرتبه دوم مقدار CMIN/DF محاسبه شده برابر با 907/1 است. هم چنین، مقدار RMSEA برابر با 053/0 است. میزان (GFI)، (AGFI)، (CFI)، (NNFI)، (TLI)، (IFI) و (RFI) نیز در مدل حاضر بالاتر از 90/0 هستند، حاکی از برازش مطلوب داده ها است بکارگیری هریک از ابعاد و مؤلفه های اعتباریابی شده همراه استراتژی های مناسب اجرایی، می تواند موجب عملکرد بهتر سازمانی برای نظام آموزش عالی ایران گردد.
فراترکیب مولفه های سیاست گذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
1 - 16
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در دو دهه اخیر، با وجود تاکید بر اهمیت فرهنگ، مطالعات سیاست گذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی کمتر مورد توجه بوده است. شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی سیاست گذاری فرهنگی در نظام آموزش عالی از اهداف مطالعه بودند. روش: این مطالعه از روش کیفی و مرور نظام مند با هدف کاربردی استفاده کرد. مرور نظام مند جامعی از مقاله ها صورت گرفت که از پژوهش پایگاه داده های مختلف با استفاده از سه کلید واژه (فرهنگ، سیاست گذاری فرهنگی، آموزش عالی) و ارجاعات مرتبط بین سال های 1387 تا 1399 به دست آمده بودند. در مجموع 40 منبع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. معیارهای انتخاب اسناد، هم راستایی عنوان، چکیده و محتوی با سیاست گذاری فرهنگی در آموزش عالی بود. یافته ها: براساس یافته های پژوهش سیاست گذاری فرهنگی نظام آموزش عالی از سه مرحله (تدوین، اجرا و ارزیابی) تشکیل شده است که به صورت آشکاری در هم تنیده اند. مسئله یابی، راه حل یابی و مشروعیت بخشی از زیر مولفه های تدوین سیاست ها هستند. اجرای برنامه های فرهنگی زیر مولفه های مدیریتی و قانونی را در بر می گیرد. و در نهایت، شاخص های عمومی و حرفه ای ارزیابی فعالیت های فرهنگی در نظام آموزش عالی را شکل می دهند. نتیجه گیری: چنان چه سیاست گذاری فرهنگی مطلوب در آموزش عالی صورت نگیرد، یک احتمال وجود دارد و آن این است که دیگران برای ما سیاست گذاری فرهنگی خواهند کرد که می تواند چالش ها و تغییراتی را در نظام آموزش عالی ما پدید آورد.
تاثیر فناوری اطلاعات بر امنیت شغلی با نقش میانجی مهندسی اجتماعی در مجتمع ورزشی آموزشی محمودآباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
1 - 10
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر امنیت شغلی با نقش میانجی مهندسی اجتماعی در مجتمع ورزشی آموزشی نفت محمودآباد بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان مجتمع ورزشی آموزشی محمودآباد بودند که تعداد آن ها 340 نفر بوده است. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 180 نفر از قسمت های مختلف مجتمع انتخاب شدند.
روش پژوهش: ابزار اندازه گیری براساس پرسشنامه های استاندارد مربوط به هریک از متغیرهای پژوهش بوده است که با مقیاس پنج درجه ای لیکرت ساخته شد. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و به منظور تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.
یافته ها: برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. پیشنهاد های حاصل از فرضیات عبارتند از سیاست های امنیتی بایستی به کارمندان ابلاغ شوند تا بر اهمیت آن ها تاکید شوند اعتماد اساس مهندسی اجتماعی است و بر همین اساس است که مهندسین اجتماعی می توانند به اهداف خود نائل شوند. فناوری می تواند کارها را برای یک مهندس اجتماعی آسان تر نماید. یکی از شیوه های هکرها برای فریب از طریق فناوری، ارسال ایمیل و درخواست اطلاعات مهم از قربانی است. و مهم ترین پیشنهاد اقدام های متقابل برای مهندسی اجتماعی آموزش کارمندان است. دوره های سالیانه بایستی به منظور یادآوری و به روزرسانی اطلاعات برای کارمندان برگزار شوند. پیشنهاد دیگر به منظور افزایش درگیری کارمندان با سیاست سازمان می تواند از طریق خبرنامه های ماهانه با مقالات اطلاع رسانی امنیتی باشد فرهنگ سازی و آگاهی رسانی به افراد باید به گونه ای باشد تا طبقه بندی اطلاعات را به آن ها بیاموزد.
نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد فناوری اطلاعات بر امنیت شغلی و مهندسی اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. بین مهندسی اجتماعی و امنیت شغلی نیز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. به طور کلی نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد مهندسی اجتماعی در تاثیر فناوری اطلاعات بر امنیت شغلی تاثیر نقش میانجی دارد.
واکاوی سبک رهبری دانشگاه های جامع تهران بر مبنای الگوی سایبرنتیک
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
69 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، واکاوی سبک رهبری دانشگاههای شهر تهران بر اساس الگوی دانشگاهی سایبرنیتک بود. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ رویکرد، کمی و به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل4447نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای جامع شهر تهران بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد354نمونه تعیین شد. گردآوری داده-های پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته با الهام از پرسشنامه استانداردBirnBaum(1988) و بر اساس دیدگاه متخصصان این حوزه تدوین شد. پرسشنامه مذکور بر مبنای 6مؤلفه اساسی براساس طیف پنج درجه ای لیکرت تنظیم و توزیع گردید. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه توسط چند تن از متخصصان و اعضای هیئت علمی این حوزه، ارزیابی و پس از اعمال اصلاحات، تأیید شد. پایایی پرسشنامه برمبنای آلفای کرونباخ محاسبه و 83/.به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، با استفاده از نرم افزار SPSS24 انجام شد. یافتهها نشان داد، وضعیت دانشگاههای جامع دولتی شهر تهران به لحاظ میزان همسویی با مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در مؤلفه های کنترل، رهبری، سلسله مراتب و تصمیم گیری در وضعیت مناسبی قرار داشتند. بر اساس نتایج پژوهش، مؤلفه کنترل، بالاترین میزان همسویی با الگوی سایبرنتیک را دارا بود که نشان از تأکید مدیران دانشگاهی بر تبعیت از دستورالعمل ها و قوانین است. در مؤلفه تعاملات و مؤلفه ی پیوندهای سست و سخت که بر ارتباط دانشگاه ها و نیاز جامعه تأکید دارد، از وضعیت مناسبی برخوردار نبود. لذا ایجاد بستر مناسب و عدم ایستادگی مدیران دانشگاهی در برابر تغییرات، رکن اساسی بهبود وضعیت موجود است. ازاین رو، شایسته است دانشگاههای موردمطالعه در زمینه پیوندها و تعاملات تلاش بیشتری انجام دهند و برای بهبود مؤلفه های مذکور، برنامه ریزی کنند.
واکاوی تمایلات انتقادی در ارزیابی تضمین کیفیت کارآفرینی دانشجویان
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
47 - 27
حوزه های تخصصی:
یکی از مولفه های سنجش بهروری، کیفیت و اثربخشی نظام آموزش عالی، پرورش روحیه کارآفرینی دانشجویان در هر دانشگاهی است. از مهمترین متغیرهای تاثیر گذار دراین مولفه، تفکر و تمایلات انتقادی و سبک های تفکر می باشد. این مطالعه از نوع تحقیق توصیفی- همبستگی، و با هدف بررسی و واکاوی رابطه بین تمایلات انتقادی در پرورش روحیه کارآفرینی دانشجویان انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه کردستان بودکه با استفاده از روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای 224 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تمایلات انتقادی کالیفرنیا(CCTDI) و پرسشنامه روحیه کارآفرینی بهره گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین مولفه های کارآفرینیدر میان دانشجویان دانشگاه کردستان بالاتر از حد متوسط است و همچنین بین تمایلات انتقادی و روحیه کارآفرینی همبستگی بالایی (85%) وجود دارد. نتایج این مطالعه مؤید آن است که کسانی که دارای تمایلات انتقادی سطح بالایی هستند و حقیقت جویی، آزاداندیشی(روشنفکری)، تحلیل گری، نظام یافتگی فکری(نظام مندی)، اعتماد به نفس، کنجکاوی و بلوغ شناختی در آنها در سطح بالایی قرار دارد، از روحیه کارآفرینی بالاتری نیز برخوردار بوده و بیشتر به کارهای جدید ، بکر، خلق و توسعه ایده های نوینی که زمینه های رشد و بالندگی است، دست می زنند. کلید واژه ها:تمایلات انتقادی، پرورش روحیه کارآفرینی، آموزش عالی، عوامل روانشناختی
تبیین ویژگی های برنامه درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی ها و مولفه های برنامه ی درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم انجام شده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرائی است. قلمرو پژوهش شامل منابع علمی معتبر (اسناد، کتب و مقالات) در زمینه برنامه درسی آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم در طی سال های 2016 تا 2021 می باشد. از میان 25 منبع شناسایی شده، تعداد 9 منبع که دارای بیشترین هماهنگی و تناسب با اهداف این پژوهش بود به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده است. بر طبق نتایج حاصل از تحلیل محتوا 12 مضمون سازمان دهنده اصلی با عناوین یادگیری مستمر: در هر لحظه در هر مکان، آموزش فردگرایانه و شخصی سازی شده، آموزش متصلِ جهانی ، تفکر پلتفرمی بر پایه فناوری های نوین، برنامه درسی مبتنی بر مسئولیت های اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی، مهارت پروری با تاکید بر مهارت های نرم، پیوند آموزش عالی و صنعت 0/4 در بستری از فناوری 0/4، آموزش نوآورانه، پروژه محوری، استاد در نقش هدایت گر و مشاور، بازاندیشی برنامه درسی همسو با عصر انقلاب صنعتی چهارم و همجوشی و همگرایی علوم شناسایی گردیدند که در قالب یک دسته مضمون فراگیر با عنوان تغییر پارادایم برنامه درسی قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی می بایست جهت مطابقت با عصر انقلاب صنعتی چهارم و گام سریع علم و فناوری و با جهت گیری و نگاه به آینده و همسو با ویژگی های مذکور برنامه های درسی خود را مورد بازطراحی و بازنگری قرار دهند.
تاثیر یادگیری سیار بر بهبود عملکرد کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
7 - 22
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تاثیر یادگیری سیار بر بهبود عملکرد کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی بود. روش پژوهش کمی و از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی بوده که تعداد 54 از کارکنان دانشگاه (28 نفر در گروه کنترل و 26 نفر گروه آزمایش) بصورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند.ابتدا پیش آزمون بر روی اعضای گروه آزمایش و کنترل اجرا شد و سپس بسته آموزشی تهیه شده با موضوع مدیریت زمان میتنی بر یادگیری سیار در اختیارگروه آزمایش قرار گرفت وگروه کنترل نیز به روش عادی مرسوم به مدت 4 هفته در دانشگاه آموزش دیدند. در پایان پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شدبسته آموزشی شامل ابعاد چهار گانه مدیریت زمان در قالب متن، پاورپوینت و فیلمهای کوتاه آموزشی به همراه اهداف آموزشی و ارزشیابی پایان دوره در اختیار کارکنان دانشگاه قرار گرفت. سپس آموزش توسط بسته آموزشی و اجرای پیش آزمون و پس آزمون جهت ارزشیابی دانش مدیریت زمان، پرسشنامه عملکرد کارکنان به منظور بررسی میزان بهره کافی بردن از زمان، در اختیار نمونه مورد بررسی قرار داده شده است.این پرسشنامه دارای روایی و پایایی و نمره گذاری بودبسته آموزشی یادگیری سیار موجب افزایش دانش مدیریت زمان کارکنان دانشگاه شده است و با توجه به بالا بودن میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمونمی توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی یادگیری سیار موجب بهبود عملکرد کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی شده است.