مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
مدیریت خشم
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی بر عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی دانش آموز، تأثیر منفی می گذارد، بنابراین عدم تشخیص و درمان آن موجب ایجاد مشکلات آسیب شناختی جدی در زندگی آنها می شود. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به نارسایی توجه-فزون کنشی انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل30 دانش آموز پسر 11 الی 12 سال پایه پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به نارسایی توجه-فزون کنشی شهرستان بندرانزلی در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (10 دانش آموز در هر گروه) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های درجه بندی والدین (کانرز، 1990)، تاب آوری تحصیلی (مارتین، 2002) و احساس خودکارآمدپنداری تحصیلی (جینکز، 1999) استفاده شد. به گروه مداخله اول، مدیریت خشم در 12 جلسه60 دقیقه ای و به گروه مداخله دوم، قصه درمانی در 8 جلسه ٤٥ دقیقه ای آموزش داده شد، اما به گروه گواه آموزشی داده نشد. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل آنکوا و آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد بین اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری تحصیلی (000/0>P ،2/403=F)، و تاب آوری تحصیلی (000/0>P ،992/789=F)، تفاوت معنادار وجود دارد. قصه درمانی نسبت به آموزش مدیریت خشم بر احساس خودکارآمدپنداری تحصیلی، (001/0>P)، وآموزش مدیریت خشم نسبت به قصه درمانی بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان، مؤثرتر بوده است (001/0>P). همچنین بین اثربخشی آموزش مدیریت خشم و قصه درمانی بر خودکارآمدپنداری (000/0>P ،407/116=F2/588)، و تاب آوری تحصیلی در مرحله پیگیری دوماهه (000/0>P ،648/385=F3/086)، تفاوت معنادار مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد قصه درمانی نسبت به آموزش مدیریت خشم در افزایش خودکارآمدپنداری تحصیلی، و آموزش مدیریت خشم نسبت به قصه درمانی در افزایش تاب آوری تحصیلی، مؤثرتر بود. قصه درمانی به دلیل تسهیل در آموزش وکمک به شکل گیری رفتار کارآمد و برآورده شدن نیازهای عاطفی دانش آموزان، مؤثر است. همچنین روش مدیریت خشم از طریق آموزش تکنیک های حل مسئله، به افزایش خودمهارگری، سازش یافتگی روان شناختی، روابط بین فردی سازش یافته، و عملکرد مثبت در تکالیف تحصیلی منجر شد.
اثر بخشی آموزش مدیریت خشم بر کاهش الگوهای خشونت در روابط زوجین در شهر همدان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظورتعیین اثر بخشی آموزش مدیریت خشم در کاهش الگوهای خشونت وسلامت روان زوجین در شهر همدان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی است وبرای انجام آن از بین زوجینی که به مرکز مشاوره نیروی انتظامی شهر همدان مراجعه کرده بودند ، 40 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب وبه طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت برنامه آموزشی مدیریت خشم قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سلامت روان و خشونت خانوادگی قبل وبعد از مداخلات جمع آوری شدن و به وسیله تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مدیریت خشم می تواند خشونت خانوادگی را به طور معنا داری کاهش داده و سلامت روان زوجین را افزایش دهد. میان گروه های آزمایش وکنترل از لحاظ خشونت خانگی وسلامت روان تفاوت معنا داری وجود دارد. نتایج این پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش مهارت های مدیریت خشم روش مناسبی برای کاهش خشونت خانوادگی ودر نتیجه بهبود سلامت روان زوجین می باشد. آموزش مدیریت احتمالاً از طریق تقویت مهارت های رفتاری تنظیم و تغییر کرده و ایجاد هیجانات خوشایند به زوجین کمک می کند که خشونت خودشان را کاهش دهند، در اثر این تغییرات مطلوب رفتاری و هیجانی سلامت روان زوجین بهبودیافت.
هم سنجی تأثیر آموزش مدیریت خشم با آموزش همدلی در پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
185 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف: اینپژوهش با هدف هم سنجی اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مدیریت خشم بر تراز پرخاشگری دانش آموزان دختر شهرستان اسلام آباد غرب به انجام رسیده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که تعداد 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای گزینش و به روش تصادفی ساده در دو گروه هم اندازه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مصاحبه بالینی به کاربرده شد. برای گروه های آزمایش آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در هشت جلسه 70 دقیق ه ای برگزار شد، درحالی که گروه های گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون تحلیل پراکنش یک راهه تحلیل شد. یافته ها : برآیند آزمون تحلیل پراکنش نشان داد آموزش مهارت ه مدلی (001/0>P و 32/157 F=) و مدیریت خش م (001/0>P و 95/21 F=) در سنجش با گروه های گواه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان موثر بوده است. برآیند آزمون تعقیبی کمینه تفاوت معنی دار نیز نشان داد کاهش متغیر وابسته در گروه های آزمایش در سنجش با گروه های گواه معنی دار (001/0>P) ولی تفاوت تأثیر گروه های آزمایش معنی دار نیست. ازاین رو کارآمدی آموزش مهارت های همدلی و مدیریت خشم برای دانش آموزان پرخاشگر به کارشناسان آموزش وپرورش گوشزد می گردد.
ساخت و آزمون اثربخشی بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه محور بر پرخاشگری فعالانه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و آزمون اثربخشی بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه محور بر کاهش پرخاشگری فعادلانه کودکان بر اساس آموزه های برآمده از نظریه بازنگری شده پردازش اطلاعات اجتماعی (مدل سیپ) انجام شد. در این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش پس آزمون با گروه گواه و همراه با پیگیری، 34 دانش آموز دختر 8 تا 12 ساله در دو گروه آزمایش (17 دانش آموز) و گواه (17 دانش آموز)، قبل و بعد از آموزش به سیاهه خشم کودکان (نلسون و فینچ، 2000) و سیاهه سازگاری دانش آموزان با مدرسه (سینها و سینگ، 1993) پاسخ دادند. بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه طی 10 جلسه و هر جلسه دو ساعت، به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری در کوتاه مدت و بلندمدت نشان داد که برنامه آموزشی شناخت اجتماعی مدرسه محور در افزایش سازگاری هیجانی، تحصیلی و اجتماعی و کاهش نمره ابعاد چندگانه خشم کودکان شامل ناکامی، پرخاشگری بدنی، روابط با همسالان و روابط با مراجع قدرت دانش آموزان دختر مؤثر بود. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان می دهد که بسته آموزش شناخت اجتماعی مدرسه محور، از طریق کاهش تجارب تنیدگی زای بین فردی، تحمل پذیر کردن و تعدیل رخدادهای منفی در بافت تعامل با دیگران، حفظ خودانگاره مثبت، حفظ تعادل هیجانی و تداوم روابط رضایت بخش با دیگران، در تحقق اندیشه ایمن سازی و مصونیت روانی فراگیران به طور تجربی مؤثر واقع می شود.
تدوین مدل ساختاری رفتارهای پرخطر جوانان براساس مهارت مدیریت خشم با نقش واسطه ای تاب آوری: تأکید بر ابعاد انتظامی - امنیّتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
141 - 166
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : در بین عوامل متعدد مرتبط با رفتارهای پرخطر گروه های سنی جوان، مهارت مدیریت خشم و میزان تاب آوری آن ها به عنوان مجموعه ای از مهارت ها و استعدادهای روانی یکی از مهم ترین عوامل پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر و درنتیجه میزان انتظام و امنیّت جامعه انسانی به شمار می رود؛ زیرا در بین گروه سنی مورد مطالعه روابط درهم تنیده و پیچیده ای وجود دارد. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری نقش مهارت مدیریت خشم بر رفتارهای پرخطر جوانان با واسطه گری تاب آوری است. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل می دهند که براساس آمار اخذشده حدود 27000 نفر هستند. نمونه آماری براساس جدول کرجسی مورگان، تعداد 383 نفر از طریق فراخوان اینترنتی به صورت داوطلبانه و آنلاین (برخط) با توجه به محدودیت تردد کرونا در پژوهش حاضر شرکت کردند. در ادامه، برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه های مهارت کنترل خشم حاجتی و همکاران (1387)، ابعاد تاب آوری واگنیلد (2009) و پرسش نامه خطرپذیری ایرانی (1387) بهره برداری شد و سپس، برای تجزیه وتحلیل داده های احصائی از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است؛ زیرا تصریح شد اثر مستقیم مهارت مدیریت خشم بر رفتارهای پرخطر )001/0),P(363/0- ( و اثر غیرمستقیم (022/0),P(427/0- ( و همچنین اثر کل بین متغیرها (001/0),P(424/0- ( می باشد که هر سه از نظر آماری معنادار هستند و این بدین معناست که مهارت مدیریت خشم به طور مستقیم و غیرمستقیم با رفتار پرخطر رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری: مهارت مدیریت خشم موجب افزایش میزان تاب آوری و درنتیجه سبب کاهش گرایش به رفتار پرخطر و افزایش نظم و احساس امنیّت اجتماعی در بین جوانان می شود.
مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمند سازی روانی- اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
211 - 237
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پایین بودن خودکارآمدی و پرخاشگری در ﻫﻤﻪ فرهنگ ها دﯾﺪه می شود و از شایع ترین ﻣﺸﮑﻼت در دانش آموزان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎراﺣﺘﯽ و ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮان ﺷﺪه و ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻣﺨﺘﻞ می کنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمندسازی روانی-اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 125110 نفر دختر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه (هر گروه 30 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت هر کدام 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت خشم و آموزش توانمندسازی روانی-اجتماعی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسشنامه پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان اعمال کردند (05/0>P). افزون بر این نتایج نشان دهنده آن بود که آموزش گروهی مدیریت خشم اثربخش تر از گروه توانمندی روانی-اجتماعی در کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی بود(05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که، آموزش مدیریت خشم و توانمندی روانی-اجتماعی را به عنوان ابزارهای حمایتی و مؤثر جهت کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی به شمار آورد و از آن به ویژه برای نوجوانان سود جست.
اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
23 - 42
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دختران نوجوان(12-18 سال) شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1399 که با استفاده از نمونه گیری دردسترس 40 دختر نوجوان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل(20 نفر) و گروه آزمایش(20 نفر) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسشنامه کنترل خشم اسپیلبرگر(1999) بود. همچنین بر روی گروه آزمایش بسته آموزشی ارتباط سالم با جنس مخالف در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-19 در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در میانگین نمرات تفاوت معناداری وجود دارد(P≤0.05)، به عبارت دیگر آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر بهبود کنترل برون ریزی خشم، کنترل درون ریزی خشم و مهارت اجتماعی نوجوانان دختر تاثیر معناداری دارد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی، مدیریت خشم و شفقت به خود در دانشجویان دانشگاه تهران غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
145 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی، مدیریت خشم و شفقت به خود در دانشجویان دانشگاه تهران غرب بود. پژوهش حاضر، از جمله طرح های نیمه آزمایشی، به صورت پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران غرب بودند. در این پژوهش نیز تعداد 30 نفر از دانشجویان را که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک زندگی والکر و همکاران (1987)، شدت خشم نسلون (2000)، خودشفقت ورزی نف (2003) و خلاصه پروتکل آموزش ذهن آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS21 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردید. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی، مدیریت خشم و شفقت به خود در دانشجویان دانشگاه تهران غرب اثربخش است. با توجه به شدت اثر، آموزش ذهن آگاهی بر سبک زندگی تاثیر بیشتری نسبت به مدیریت خشم و شفقت به خود دانشجویان دارد.
راهکارهای مدیریت خشم از منظر آموزه های اسلام، اندیشمندان اخلاق اسلامی و روان شناسی نوین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین راهکارهای مدیریت خشم از منظر آموزه های اسلام (آیات و روایات)، اندیشمندان اخلاق اسلامی و روان شناسی نوین بود. بدین منظور آیات و روایات مربوط به کنترل خشم بررسی شد، و با جمع بندی بین آنها مدیریت خشم از منظر اسلام تبیین شد، سپس متون مرتبط با خشم در آثار اندیشمندان اخلاق اسلامی و روان شناسی نوین، جمع آوری و تحلیل شد و راهکارهای مدیریت خشم از منظر هر یک ارائه شد. یافته ها نشان داد قرآن و روایات هدف و مبانی و اصول مدیریت خشم را تبیین کرده اند و در مقام بیان تمامی جزئیات و روش ها نبودند. اگرچه در قرآن و روایات راهکارهایی برای مدیریت خشم ارائه شده است، اما کنترل خشم منحصر به این روش ها نیست و می توان راهکارهایی از روان شناسی نوین را به کار برد، همان گونه که علمای اخلاق در آثارشان علاوه بر روش های تبیین شده در آیات و روایات، با روش عقلی، درون نگری و مشاهده های شخصی، راهکارهایی را جهت مدیریت مطلوب خشم ارائه کرده اند. در مقایسه یافته های این پژوه با پژوهش های قبلی مشاهده می شود پژوهشگران در بررسی تطبیقی راهکارهای مدیریت خشم در اسلام و روان شناسی، اسلام را شامل آموزه های قرآن و روایات و علمای اخلاق دانستند، درحالی که بایستی آموزه های اسلام و راهکارهای علمای اخلاق از یکدیگر تفکیک شوند و سپس با روان شناسی مقایسه شوند.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر استرس ادراک شده، خستگی روانی و تنظیم هیجان پرستاران ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
157 - 179
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی و اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی(MBSR) بر خستگی روانی، استرس ادراک شده و تنظیم هیجان پرستاران بود. روش تحقیق، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با جامعه آماری کلیه پرستاران بیمارستان شفای ارومیه(n=85) بود، که 45 نفر از آنها به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل(هر گروه 15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای تحقیق شامل آزمون خستگی روانی فرون و تیدل، پرسشنامه هیجانات واتسن، مقیاس استرس ادراک شده کوهن و نیز بسته های آموزش تکنیک های مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی(12 جلسه) و MBSR (8جلسه) با اجرای غیرهمزمان توسط شخص محقق به فاصله یک ماه از هم، بود. آنالیز داده ها به صورت تحلیل کوواریانس تک راهه با نرم افزار SPSS بود. یافته ها نشان داد که آموزش MBSR بر کاهش استرس ادراک شده تأثیر بیشتری نسبت به آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی دارد. در متغیرهای خستگی روانی و تنظیم هیجان تفاوت معناداری در اثربخشی دو روش مشاهده نشد(در سطح معنی داری 05/0). در نتیجه، شرکت در جلسات درمان آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی و MBSR باعث شد تا پرستاران با احساسات، هیجان ها و افکار خود آشنا و قادر به کنترل هیجان های منفی خود شوند از این طریق سطوح کمتری از استرس ادراک شده و خستگی روانی را تجربه کنند.
اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم ابتدایی با اختلال نافرمانی مقابله ای منطقه 9 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 45 نفر بر حسب شرایط ورود و خروج و نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مطالعه شده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان، مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش بازداری پاسخ بودند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه های آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری دارد (5/0>P). همچنین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی دارد (5/0>P). نتیجه گیری: بنابراین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری می تواند به عنوان روش های مداخله ای برای بهبود بازداری پاسخ در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای استفاده شود.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی (مطالعه موردی: مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی در تهران)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری بر پرخاشگری دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی است.
روش: روش تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه یک شهرک نظامی تشکیل می دهند. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. افراد نمونه که ۴۵ نفر بودند با روش جایگزینی تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری میزان پرخاشگری، آزمون سیاهه بروز خشم حالت و صفت (STAXI-2) است. اطلاعات به دست آمده از آزمون پرخاشگری گروه ها در پس آزمون و پیش آزمون با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس و لوین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و سپس گروه ها با یکدیگر مقایسه شدند.
نتایج: در رفتار کلی خشم، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، صفت خشم، خلق وخوی خشم، حالت خشم، احساس خشمگینانه و خشم کلامی در سطح اطمینان 99% به میزان 17% تا 64% کاهش پس از آموزش مدیریت خشم در گروه های آزمایش مشاهده شد. همچنین در کنترل درون ریزی، افزایش نمره گروه ها در سطح اطمینان 95% به میزان 15% مشاهده شد.
بحث: به طورکلی نتایج این تحقیق سودمندی درمان و مؤثر بودن مداخلات در زمینه پرخاشگری را نشان می دهد. همچنین این تحقیق نشان داد که پرخاشگری پدیده ای قابل کنترل است و می توان با آموزش شیوه های کنترل و مدیریت خشم، آن را کنترل یا تعدیل نمود.
مدل سه مرحلهای مدیریت خشم برای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳
71 - 88
حوزه های تخصصی:
آشنایی با مقوله خشم و توانمندی در مدیریت خشم، یکی از مباحث مهم مورد نیاز انسان ها در دنیای پر استرس کنونی است. شاغلین در سازمان ها ملزم به ارائه رفتارهای سازمانی مورد قبول و حرفه ای هستند و این موضوع با بالاتر رفتن سطح مسئولیت کارکنان در سازمان ها و ارتقای ایشان به سطوح مدیریتی، اهمیت بیشتری می یابد. این مقاله به ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران در مدیریت خشم خود می پردازد. در این راستا، مواردی از قبیل مناظر مختلف نگرش به مقوله مدیریت خشم، عوامل ایجاد خشم در مدیران و نیز ارائه مدل هایی برای این موضوعات مورد بحث قرار گرفته و در نهایت این مقاله مدلی در خصوص مدیریت خشم برای مدیران به همراه راهکارهایی در دو حوزه نگرشی و رفتاری ارائه می نماید.
تأثیر آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه ۹ شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 بود که از بین آنها تعداد ۴۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری 8 جلسه 5/1 ساعته و گروه آزمایش فرزندپروری 9 جلسه 5/1ساعته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در فهرست انتظار ماندند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش توجه انتخابی بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدند. یافته ها: تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از راه نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین گروه آموزشی مدیریت خشم بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی با گروه آموزشی فرزندپروری داشتند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و روان درمانگران حوزه کودک و نوجوان از برنامه های آموزشی پژوهش حاضر می توانند برای افزایش توجه انتخابی یادگیرندگان استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده با سوءمصرف مواد در مرکز زنان آسیب دیده بهزیستی شمیرانات در سال 1401 بودند. 24 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه پرخاشگری (BPAQ، باس و پری، 1992) و پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و همچنین از پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه بین 90 تا 120 دقیقه) درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون پرخاشگری و عزت نفس در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). از یافته های فوف می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر فرآیند پرخاشگری و عزت نفس در زنان آسیب دیده موثر بوده است.
تاثیر آموزش مدیریت خشم بر سازگاری اجتماعی، تاب آوری و جرئت ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
188 - 202
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت خشم بر سازگاری اجتماعی، تا ب آوری و جرئت ورزی دانش آموزان شهر ساری انجام شد. روش پژوهش: روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. همچنین این تحقیق از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر پایه دهم شهرستان ساری که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند، می باشد. در پژوهش حاضر، از جامعه آماری ذکر شده، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، ابتدا از دو ناحیه آموزش پرورش شهرستان ساری ناحیه دو را به صورت تصادفی انتخاب شد و از بین مدارس این ناحیه، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شده و از میان کلاس های پایه دهم، یک کلاس 20 نفره به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس 20 نفره به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. سپس مداخله مدیریت خشم در هشت جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید اما در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. از پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (1953)، پرسشنامه جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. از نرم افزار SPSS نسخه 26 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها و نتایج: نتایج تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت خشم بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان، تاب-آوری دانش آموزان و جرئت ورزی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر تعارض زناشویی، خشم و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
341 - 372
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر مدیریت خشم، تعارض زناشویی و کیفیت زندگی انجام شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1401 بود که از بین افراد مراجعه کننده به این مراکز مشاوره 105 نفر داوطلب شرکت در پژوهش بودند که از این تعداد 80 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 20 نفر) و دو گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه کنترل خشم اسپیلبرگر (1988)، پرسش نامه کیفیت زندگی بهداشت جهانی (1996) و پرسش نامه ثنایی و براتی (۱۳78) بود. در این پژوهش گروه آزمایشی طرحواره در 8 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی را براساس الگوی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش ذهن آگاهی ، در 8 جلسه 120 دقیقه ای ذهن آگاهی بر اساس بسته مدون شده باون و مارلات (2011) دریافت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد هر دو آموزش طرحواره های درمانی و ذهن آگاهی موجب افزایش مدیریت خشم و کاهش تعارضات زناشویی و افزایش کیفیت زندگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بود. به علاوه، نتایج حاکی از آن بود که تفاوتی در میانگین نمره کل تعارض زناشویی، مدیریت خشم و کیفیت زندگی در دو گروه طرحواره درمانی و ذهن آگاهی وجود ندارد
مقایسه ی تأثیر درمان وجودی و درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی معاصر دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
140 - 153
حوزه های تخصصی:
تقریباً یک سوم از نوجوانانی که افکار خودکشی دارند در سنین نوجوانی برای خودکشی برنامه ریزی می کنند. هدف پژوهش جاری، مقایسه ی اثربخشی درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوم با افکار خودکشی گرایانه بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تمام دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه دوم دارای افکار خودکشی در سال تحصیلی 1401-1402 شهر ایذه بود، که از بین آن ها 45 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای با در نظر گرفتن ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه درمان وجودی، درمانِ رفتاریِ عقلانی- هیجانی و گروه کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ی سنجش افکار خودکشی (بک 1979)، مقیاس معنای زندگی (استیگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی خشم صفت- حالت اسپیلبرگر (1999) بود. شرکت کنندگان به طور همزمان و موازی در جلسات درمان وجودی (10 جلسه) و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی (8 جلسه) حضور یافتند. داده های پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرنی در نرم افزار SPSS نسخه ی 26 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش درمان وجودی و درمان رفتاریِ عقلانی- هیجانی بر معنای زندگی و مدیریت خشم مؤثر بود (01/0p≤) و حاکی از ثبات مداخلات در مرحله ی پیگیری بر روی نمرات معنای زندگی و مدیریت خشم بود. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد بین اثربخشی هر دو درمان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>). همچنین نتایج این پژوهش از تأثیر مداخلات آموزشی بر معنای زندگی و مدیریت خشم نوجوانان دارای افکار خودکشی گرایانه حمایت می کند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر افکار خودکشی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
179 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر افکار خودکشی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان چابهار می باشد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان چابهار در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بود. نمونه ای به حجم ۳۰ نفر از دانش آموزان پسر که در پرسشنامه افکار خودکشی بک (۲۰۰۴) نمرات بالاتری کسب کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام ۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افکار خودکشی بک (۲۰۰۴) استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS 22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات افکار خودکشی در دانش آموزان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت (p < 0.01). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم می تواند در کاهش افکار خودکشی دانش آموزان مؤثر باشد.