مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
نوآوری
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
253 - 277
حوزه های تخصصی:
نوآوری در نتیجه ترکیبی از عناصر دانش در سازمان ها ظاهر شده و دانش به عنوان ماده خام اصلی برای نوآوری در نظر گرفته می شود. روش های سنتی برای نوآوری دیگر اثربخش نیست و به رویکردهای جدید همچو نوآوری نیاز است. هدف پژوهش حاضر ، بررسی تأثیر قابلیت های مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری با اثر میانجی نوآوری باز است که در 25 واحد فناور مستقر در «پارک فناوری پردیس» واقع در شهر پردیس از استان تهران در نیمه دوم سال 1399 موردبررسی قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه از نوع طیف لیکرت استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار smartpls3 و روش مدل یابی معادلات ساختاری بررسی و تحلیل شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که رابطه مثبت و قوی بین قابلیت های مدیریت دانش و نوآوری باز وجود دارد و نوآوری باز بر عملکرد نوآوری و عملکرد نوآوری بر نوآوری باز تأثیر دارد. ارتباط سازنده و مثبتی بین قابلیت های مدیریت دانش و عملکرد نوآوری در پارک فناوری پردیس ایجاد نشده است؛ در نتیجه برای اثرگذاری نوآوری در سازمان های دانش بنیان باید به قابلیت های مدیریت دانش پرداخت؛ همچنین در سازمان های نوین و دانشی انتخاب رویکرد نوآوری باز بسیار مؤثر و تعیین کننده است و باید بیش ازپیش به از روش های نرم (نوآوری) استفاده شود.
ارائه مدل تأثیر کلان داده ها بر ایجاد ارزش تجاری با در نظر گرفتن نقش متغیر میانجی نوآوری در کسب و کارهای حوزه فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در عصر دیجیتال می توان داده ها را مهم ترین منبع سازمانی در نظر گرفت که چگونگی نوآوری و کسب ارزش تجاری آنها اهمیت بالایی پیدا کرده است. بر این اساس، هدف این پژوهش آن است که با استفاده از روش پژوهش پیمایشی نقش ویژگی های کلان داده ها و تحلیل های مرتبط با آن را بر نوآوری و سپس بر ایجاد ارزش تجاری مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش کسب وکارهای ایرانی در حوزه فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک است که از حجم، سرعت و تنوع داده ای بالایی برخوردار بوده اند. شیوه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بوده و داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شده است. نتایج این پژوهش نشان داد ویژگی های کلان داده بر تحلیل های کلان داده ها در کسب و کارها تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مشخص شد که تحلیل های کلان داده ها در کسب و کارها بر نوآوری و ارزش تجاری سازمان تأثیر مثبت دارد و نوآوری مبتنی بر کلان داده ها نیز منجر به ایجاد ارزش تجاری در کسب و کارهای ا یرانی شده است. همچنین نتایج پژوهش وجود رابطه معنادار بین ویژگی های کلان داده و نوآوری را تأیید کرد. در نهایت ارتباط میان تحلیل های کلان داده و ارزش تجاری با در نظر گرفتن نقش میانجی گری نوآوری مورد تأیید قرار گرفت که نشان می دهد نوآوری های ناشی از تحلیل حجم بالایی از داده های متنوع می تواند منجر به ایجاد ارزش تجاری در کسب و کارهای ایرانی شود.
بررسی تأثیر بازارگرایی و قابلیت های بازاریابی بر عملکرد مالی با توجه به نقش تعدیلگر نوآوری
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش پژوهش حاضر، تعیین تاثیر بازارگرایی و قابلیت های بازاریابی بر عملکرد مالی با توجه به نقش میانجی نوآوری می باشد. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که برای تدوین آن، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر، 412 نفر از کارکنان بانک حکمت می باشند که با بهره گیری از فرمول حجم نمونه کوکران، 200 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری نیز تصادفی طبقه ای بود. در این تحقیق، بازارگرایی و قابلیت های بازاریابی به عنوان متغیرهای مستقل، عملکرد مالی به عنوان متغیر وابسته و نوآوری نیز به عنوان متغیر میانجی در نظر گرفته شدند. پرسشنامه مورد نظر نیز از نوع استاندارد بوده که پس از تائید روایی (محتوا) و پایایی (آلفای کرونباخ) میان افراد جامعه آماری توزیع شد. نتایج حاصل از بکارگیری مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل، بیانگر تاثیر مثبت و معنادار بازارگرایی و قابلیت های بازاریابی بر عملکرد مالی بانک حکمت بود. ضمن اینکه نوآوری نیز تاثیر بازارگرایی بر عملکرد مالی را تعدیل می کند.
تاثیر گذاری سن بر خوش بینی، نوآوری و تاثیر آن بر انگیزه لذت جویانه و سودمندانه و رفتارهای مصرف کننده مبتنی بر فناوری (مورد مطالعه: کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام)
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
205 - 217
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف شناسایی شیوه ای که خوش بینی و نوآوری مصرف کنندگان (محرک های آمادگی فناوری) بر گرایش آنها به استفاده از خدمات مبتنی بر فناوری است مورد بررسی قرار می دهد. در واقع مسئله اصلی تحقیق چگونگی تاثیر سن بر خوش بینی ، نوآوری و تاثیر آن بر انگیزه لذت جویانه و سودمندانه و رفتارهای مصرف کننده مبتنی بر فناوری است. روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، تحقیقی توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. سطوح مدیریت و کارشناسان ارشد شرکت پارس خودرو به تعداد 1650 که حجم نمونه 312 نفر از بین آن ها انتخاب و با پرسشنامه اقتباسی که روایی و پایایی آن تائید شده موردسنجش قرارگرفته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها جمعیت شناختی و استخراج شاخص های مرکزی از آمار توصیفی و نرم افزار24 SPSS و برای تجزیه وتحلیل آمار استنباطی از مدل معادلات ساختاری و از نرم افزار PLS2 Smart استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از اثر مثبت و معنی دار متغیرهای که سن بر خوش بینی ، نوآوری و رفتارهای مصرف کننده مبتنی بر فناوری تاثیر دارد. نتیجه گیری: یکی از پیامدهای بازاریابی این مطالعه این است که تمرکز بر نگرش مصرف کنندگان نسبت به فناوری کافی نیست، زیرا لازم است تأثیرات آنها بر تمایل به استفاده از خدمات در نظر گرفته شود.
مرور نظام مند عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز با رویکرد دستیابی به نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
479 - 501
حوزه های تخصصی:
هدف: داده های دولتی در برگیرنده حجم وسیعی از داده های ارزشمند است که در صورت باز شدن، می توان از آن ها در حوزه های مختلف بهره برد. بهره گیری از داده های دولتی باز، علاوه بر فراهم آوری امکان نظارت بر عملکرد دولت و نیز، ایجاد شفافیت و عدالت، کارکرد بسیار مهم دیگری دارد، همچون دستیابی به نوآوری که اخیراً در کانون توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. تاکنون در پژوهش های گذشته، عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز، برای دستیابی به نوآوری پراکنده و نامنسجم انجام شده است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز، جهت دستیابی به نوآوری در خدمات دولتی است و در صورت تقویت این عوامل، نوآوری های متعدد در سطح جامعه به واسطه باز شدن داده های دولتی محقق خواهد شد.
روش: در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل درون سازمانی مؤثر بر داده های دولتی باز و دستیابی به نوآوری در خدمات دولتی، از روش نظام مند فراترکیب استفاده شده است. برای این منظور 888 مقاله مرتبط بر مبنای عنوان، چکیده و محتوا پالایش و 51 مقاله نهایی انتخاب شد.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از روش تحلیل مضمون، 4 مقوله اصلی، شامل ابعاد فناوری، مدیریتی، انسانی و حکمرانی و 13 مقوله فرعی مشتمل بر جنبه های زیرساختی، سامانه های کاربردی، داده ای، ساختاری، فرایندی، راهبردی، اقتصادی، فردی، ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، سیاستی، قانونی و حقوقی، و مرتبط با حکمرانی داده استخراج شد که دربردارنده 101 مفهوم و 479 کد نهایی است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل سخت فناورانه، کمترین میزان اهمیت و به ترتیب عوامل داده ای، ساختاری و راهبردی بیشترین اهمیت را داشتند. از این رو، در راستای سیاست های داده های باز، نیاز است ابتدا موضوع نحوه دسترسی به داده ها و سپس کیفیت داده ها در اولویت سیاست گذاران قرار گیرد، در حوزه سیاست های ساختاری نیاز است که نحوه بسیج منابع و امکانات در کانون توجه قرار گیرد و در حوزه سیاست های راهبردی، باید نحوه تعامل با ذی نفعان تبیین شود.
طراحی الگوی پارادایمی تاب آوری کسب و کارهای ورزشی براساس نظریۀ داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
109 - 123
حوزه های تخصصی:
مقدمه : از پژوهش حاضر طراحی الگوی پارادایمی تاب آوری کسب وکارهای ورزشی بود. روش پژوهش کیفی بود و از نظریه داده بنیاد استفاده شد. روش پژوهش: جامعه آماری شامل استادان مدیریت ورزشی کشور، کارآفرینان حوزه ورزش، محققان اقتصاد ورزش و فعالان صنعت ورزش بود. برای شناسایی عوامل از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بود. با 14 نفر از افراد جامعه آماری مصاحبه انجام گرفت و 127 کد و 43 مقوله فرعی استخراج شد. یافته ها: داده های کیفی با مجموعه ای از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. براساس الگوی پارادایمی در تاب آوری کسب وکارهای ورزشی چند عامل علی اهمیت دارند که برخی از آنها شامل وضعیت اقتصادی کشورند. برخی از زمینه های مؤثر در تاب آوری کسب وکارها ورزشی شامل ظرفیت کسب وکارهای ورزشی بودند؛ همچنین برخی عوامل مداخله گر در آن شامل تطابق پذیری و آینده نگری بودند؛ بعضی از راهبردهای مهم برای تاب آوری کسب وکارهای ورزشی شامل به کارگیری راهبردهای مدیریتی و بهبود و سازماندهی وضعیت توزیع منابع مالی و پیامدهای تاب آوری کسب وکارهای ورزشی شامل پیامدهای مالی و اقتصادی برای کسب وکار بودند. نتیجه گیری: طبق نتایج، دولت، مدیریت و صاحبان کسب وکارها از اصلی ترین بازیگرانی هستند که باید شرایط لازم برای افزایش تاب آوری کسب وکارهای ورزشی را فراهم کنند.
سیاست علم و فناوری و ایجاد دانشگاه های کارآفرین در روسیه، تحلیلی مبتنی بر الگوی مارپیچ سه جانبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود شباهت های تاریخی چشمگیر بین ایران و روسیه، مطالعه تجربه های روسیه برای ما ایرانیان، به ویژه در حوزه سیاست گذاری بسیار مفید است. در این نوشتار به عنوان مطالعه موردی سیاست علمی و فناوری روسیه و جایگاه کارآفرینی در دانشگاه های این کشور را مطالعه می کنیم. این پرسش ها مطرح است که سیاست های روسیه در حوزه علم و فناوری چه تحولاتی را گذرانده و دولت برای نوآوری و ایجاد دانشگاه های کارآفرین چه اقدام هایی انجام داده است و این اقدام ها تا چه میزان موفق بوده اند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، در این نوشتار تلاش های دولت های مختلف روسیه در جهت ایجاد زیرساخت های نهادی برای همگرایی و هم افزایی بازیگران سه گانه عرصه نوآوری برای تبدیل علم به فناوری و تولید دانش بنیان را تحلیل می کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد در یک چشم انداز تاریخی از زمان روسیه تزاری تا به امروز، دولت محرک اصلی توسعه علم و فناوری در این کشور بوده است، اما در پیشبرد هدف تبدیل علم به فناوری و تشویق شرکت ها و دانشگاه ها به همکاری برای نوآوری موفق نبوده است. علت آن، ضعف زیرساخت های نهادی و نبود همکاری نظام مند بین ارکان سه گانه حکومت، صنعت و دانشگاه است. بنابراین کامیابی روسیه در نوآوری و تولید دانش بنیان به تقویت همگرایی نهادی بین این بخش ها و ایجاد خوشه های کارآفرینی به مرکزیت دانشگاه ها بستگی دارد. چارچوب نظری که برای تبیین این موضوع برگزیدیم مدل مارپیچ سه جانبه است. بر همین اساس می توان نوشتار حاضر را نوعی مدل یابی معادلات ساختاری دانست که در فرایند آن از روش تحقیق کیفی با تمرکز بر موردپژوهی روسیه پیروی شده است.
بررسی وضعیت نوآوری ایران در مقایسه با کشورهای منتخب سند چشم انداز 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
444 - 474
حوزه های تخصصی:
نوآوری عاملی کلیدی در رشد و توسعه کشورها و پیشرفت آن ها در عرصه های داخلی و بین المللی است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش بررسی وضعیت نوآوری ایران در مقایسه با کشورهای منتخب سند چشم انداز 1404 است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش به لحاظ مکانی کشورهای امارات، ایران، ترکیه، عربستان، قطر و مصر، و به لحاظ زمانی سال های 2011 تا 2018 م است که با استفاده از مدل پرومته تحلیل شده است. اساس داده های به کاررفته گزارش شاخص نوآوری جهانی است. نتایج تحلیل داده های نوآوری نشان داد کشورهای امارات و ترکیه در سطح بالا، عربستان سعودی و قطر در سطح میانی و مصر و ایران در سطح پایین توسعه شاخص های نوآوری قرار دارد؛ همچنین کشورهای امارات و ترکیه اصلی ترین رقیبان منطقه ای ایران در زمینه بهره مندی از شاخص های نوآوری است. هرچند کشور ایران در این بازه زمانی روند صعودی داشته است، نتوانسته به جایگاه اول منطقه که در سند چشم انداز ترسیم شده، برسد.
تبیین مدل پذیرش تکنولوژی و نوآوری های جدید در حوزه انرژی های تجدیدپذیر توسط مصرف کنندگان شهری و روستایی با رویکرد سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
536 - 562
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل پذیرش فناوری ها و نوآوری های جدید در حوزه انرژی های تجدیدپذیر توسط مصرف کنندگان شهری و روستایی از دیدگاه متخصصان و کارشناسان صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی است و از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. اطلاعات به دو روش دلفی و مصاحبه آزاد با خبرگان صنعت و تحقیق میدانی گردآوری شده است؛ بدین صورت که نخست با روش دلفی و مصاحبه آزاد اطلاعات جمع آوری شد؛ سپس داده های استخراجی از طریق روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مشخص شد و به صورت پرسش نامه مجدد در اختیار افراد کارشناس شرکت کننده که قبلاً به شیوه گلوله برفی شناسایی و انتخاب شده بودند، قرار گرفت تا صحت نتایج تأیید گردد. نتایج تحقیق نشان داد عناصر شناسایی شده تحقیق شامل قصد استفاده از فناوری انرژی های تجدیدپذیر، تمایل به استفاده از فناوری انرژی های تجدیدپذیر، قیمت، دولت، منفعت درک شده، سطح دسترسی، تأثیر اجتماعی و تبلیغات است. بنابراین مدل ارائه شده در این تحقیق می تواند پذیرش فناوری های جدید در حوزه انرژی های تجدیدپذیر را توضیح دهد.
بررسی جلوه های خمرسرایی صوفیانه در اشعار حسین بن ضحاک مشهور به خلیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۲۷۰-۲۵۱
حوزه های تخصصی:
باده سرایی از مضامین مهم شعر در دوره های مختلف تاریخ ادب عربی بوده که از نیمه قرن دوم با ظهور شاعران بزرگی چون بشار بن بُرد، ابونواس و... شکل مستقلی به خود گرفت، اما این شعرا چندان از رویکرد شاعران جاهلی در خمر فاصله نگرفتند و بیشتر به جنبه های مادی و ظاهری خمر توجه کردند و در وصف جام و ساقی و ندیم و... شعر سرودند. از نقاط عطف اشعار خمری در عصر عباسی اول، ظهور جلوه های خمر صوفیانه بود که به شکل بارزی در اشعار حسین بن ضحاک، شاعر عصر عباسی اول نمود یافت؛ شاعری که با وجود اباحی گری در بیان شعری، با مهارت و چیره دستی خاصی توانست تا ارتباط زیبایی بین تصاویر خمری و صوفیانه ایجاد نماید و از رموز صوفیانه در خمر بهره گیرد. بررسی این خصیصه شعری با تلفیق شیوه توصیفی و تحلیلی، مسئله ای است که به آن پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حسین بن ضحاک در زمانی که خمر، هنوز مضمون حسی و مادی داشت، به آن مفهوم صوفیانه بخشید و آن را با مقدسات و مضامین معنوی پیوند داد. در حقیقت نشانه های اولیه تصوف در شعر، ابتدا در اشعار حسین بن ضحاک نمودار گشت و سپس او توانست تا بر صوفیانی چون منصور حلاج تأثیر بگذارد و حتی به نظر می رسد که شاعرانی چون عراقی، مولوی، حافظ، جامی و... نیز از او تأثیر پذیرفته اند.
فوق برنامه ها و جهت گیری کارآفرینانه در فرهنگ سازمانی دانشگاه؛ مطالعه موردی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۱۹-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در قالب رویکردی کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای با هدف بررسی نسبت فرهنگ سازمانی و شکل گیری تمایلات کارآفرینی اجتماعی، به بررسی تجربه زیسته دانشجویان پیرامون فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه در دانشگاه پرداخته است. تجزیه و تحلیل داده ها که از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 22 دانشجو در دانشگاه فردوسی مشهد به دست آمد، منجر به صورت بندی پدیده مرکزی تحت عنوان «فوق برنامه ها در دانشگاه: عرصه تلفیق نوآوری و نوع دوستی» شده است. این پدیده بر پایه مجموعه ای از شرایط زمینه ای از قبیل «جهت گیری استادمحور در فرهنگ سازمانی دانشگاه»، «غلبه امور آموزشی پژوهشی بر امور تربیتی در دانشگاه» و «پویایی خرده فرهنگ های دانشجویی در قلمرو سازمانی دانشگاه»، رخ داده است. مهمترین شرایط علی اثرگذار بر پدیده مذکور عبارت از «تنوع و گستردگی فوق برنامه های آموزشی»، «الگوی اجرایی حاکم بر فعالیت های فوق برنامه» و «دسترس پذیری فوق برنامه ها در قالب های مالی و زمانی» است. همچنین برخی شرایط مداخله ای مانند «تجارب مربوط به زندگی خانوادگی»، «سوابق تحصیلی در مدرسه» و «شرایط حاکم بر رشته و گروه آموزشی» شناسایی شدند. راهبردهای اتخاذشده توسط دانشجویان در مقابل پدیده مذکور شامل «اولویت دهی»، «توازن دهی» و «بی توجهی» به فوق برنامه منجر به پیامدهایی نظیر «افزایش تمایل به کارگروهی»، «جهت گیری توامان فردی و جمعی در منفعت جویی»، «تحول در احساسات خیرخواهانه»، «گرایش به نوآوری» و «رشد تک ساحتی در بی توجهی به فوق برنامه ها» شده است.
بررسی آثار گرایش کارآفرینانه بر عملکرد مالی با در نظر گرفتن نقش تعدیلی کیفیت اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار گرایش کارآفرینانه بر عملکرد مالی با در نظر گرفتن نقش تعدیلی کیفیت اطلاعات حسابداری است. روش پژوهش از نوع همبستگی است و با استفاده از مدل معادلات ساختاری داده ها تجزیه وتحلیل شده است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که با نمونه گیری حذف سیستماتیک، تعداد 140 شرکت در بازه زمانی سال های 1391 الی 1398 انتخاب و بررسی شدند. نتایج آماری فرضیه های اول و دوم پژوهش نشان می دهند معیارهای گرایش کارآفرینانه باعث بهبود شاخص های عملکرد مالی (حسابداری و اقتصادی) می شود و فرضیه سوم نشان داد معیارهای گرایش های کارآفرینانه باعث ارتقای کیفیت اطلاعات حسابداری می شود. براساس فرضیه چهارم و پنجم، عملکرد مالی (حسابداری و اقتصادی) نیز کیفیت اطلاعات حسابداری را افزایش می دهد. براساس فرضیه ششم، کیفیت اطلاعات حسابداری، تأثیرپذیری گرایش کارآفرینانه را بر عملکرد مبتنی بر داده های حسابداری بهبود می بخشد؛ اما نتایج حاصل از فرضیه هفتم نشان می دهند کیفیت اطلاعات حسابداری بر رابطه معیارهای گرایش کارآفرینانه و شاخص های عملکرد اقتصادی در بورس اوراق بهادر تهران تأثیر منفی خواهد گذاشت.
ادراک از نقش حمایتی سرپرست و همکاران در پیدایی رفتارهای پیشگامانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
31 - 64
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ، یک مطالعه آمیخته – اکتشافی واز بعد هدف ، کاربردی - توسعه ای است و هدف آن شناسایی مولفه ها، شاخص ها، سنجه هاجهت ارزیابی سرمایه فکری درشرکت های دانش بنیان می باشد. در بخش کیفی با کمک مصاحبه های نیمه ساختار یافته به ارزیابی عمیق تر ادراک و نگرش جامعه هدف پرداخته شد. علاوه بر آن از طریق بررسی ادبیات تحقیق (مطالعه زمینه ای) اطلاعات لازم در رابطه با اهداف پژوهش کسب شد و از طریق روش دلفی و پرسشنامه خبرگی توسط ۱۲ نفر از اساتید و صاحب نظران و مدیران شرکت های دانش بنیان مدل مفهومی تایید و پرسشنامه جهت آزمون، نهایی گردید. در بخش کمی پژوهش، داده های حاصل از بخش کیفی در قالب یک پرسشنامه تدوین و توسط 153 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری پردیس تهران تکمیل گردید ونهایتاً 4 مولفه سرمایه انسانی -سرمایه ساختاری -سرمایه ارتباطی سرمایه نوآوری و ۱۷ شاخص و ۷۸ سنجه های مرتبط با آن شناسایی و طبقه بندی شدند و با استفاده از الگوی معادلات ساختاری روابط بین مولفه ها مورد سنجش و تایید نهایی قرار گرفت.
ارائه الگوی عوامل مؤثر در تأمین مالی خارجی نوآوری شرکت های کوچک و متوسط با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر این است که عوامل مؤثر بر تأمین مالی خارجی نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط را با مطالعه عمیق پیشینه پژوهش شناسایی و الگویی را برای آن ارائه نماید. با بررسی عمیق 257 مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی، از روش فراترکیب و نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 10.0 استفاده شد و نتایج حاکی از آن بود که عوامل برون سازمانی و درون سازمانی بر تأمین مالی خارجی نوآوری شرکتهای کوچک و متوسط تأثیر می گذارند. در دسته عوامل درون سازمانی، عوامل فنی و ساختاری، انسانی و سیاستی و در دسته عوامل برون سازمانی، عوامل قانونی، سیاستی و زیرساختی بر تأمین مالی خارجی نوآوری شرکتهای کوچک و متوسط اثر گذار هستند. نهایتاً، الگویی از عوامل مؤثر بر تأمین مالی خارجی نوآوری ارائه گردید. نتایج حاضر می تواند چراغ راه شرکتهای کوچک و متوسط در تأمین مالی خارجی نوآوری باشد.
توسعه یک الگوی نوآوری در گردشگری به منزله صنعتی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
261 - 274
حوزه های تخصصی:
به مطالعات مربوط به نوآوری در گردشگری، حتی در کشورهای توسعه یافته، بیشتر طی سه سال اخیر توجه شده و توسعه ی الگوهای نوآوری در این حوزه کمتر مورد توجه بوده است. ازاین رو، توجه به گردشگری و نوآوری در این حوزه، که یکی از استعدادهای ایران برای افزایش درآمدهای ملی است، اهمیت و ضرورت فراوانی دارد. این پژوهش با هدف توسعه ی یک الگوی نوآوری در صنعت گردشگری انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش را 130 نفر از مدیران شرکت های فعال و نوپای (استارتاپ ها) گردشگری تبریز تشکیل دادند. این تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و، از منظر روش، توصیفی - اکتشافی است. حجم نمونه، با استفاده از رابطه ی کوکران، ۹۷ نمونه به دست آمد. با مطالعه ی ادبیات موضوعی و پیشینه ی پژوهش، عوامل مؤثر در نوآوری در گردشگری شناسایی و، با نظر خبرگان صنعت و دانشگاه (پنل خبرگان)، مدل مفهومی پژوهش طراحی شد. داده های گردآوری شده از طریق پرسش نامه ی محقق ساخته، به منزله ی ابزار پژوهش، با روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد عوامل سرمایه ی انسانی، مشارکت، تأمین مالی و فنّاوری اطلاعات در نوآوری در گردشگری اثر معنادار دارند. همچنین، دو متغیر تعدیلگر اندازه ی شرکت و محیط کلان صنعت، در رابطه بین این عوامل و نوآوری در گردشگری، تأثیر مثبت و منفی داشتند.
جایگاه نوآوری در عرصه ی توسعه گردشگری، نمونه موردی: شهر کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
51 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و تحلیل جایگاه نوآوری در عرصه ی توسعه گردشگری در شهر کاشان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنین شهر کاشان شامل تعداد 302637 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول نمونه گیری تعداد 200 نفر برآورد گردید. سپس با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز از پاسخگویان اخذ گردید. آنگاه با ورود داده ها به محیط نرم افزاری SPSS و تعیین پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ، با استفاده از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون تحلیل روی داده ها صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون بیانگر آن است که بین متغیرهای چهارگانه مورد بررسی شامل متغیرهای مشارکت اجتماعی، توسعه زیرساخت های محلی، رضایت جامعه محلی، حمایت از الگوهای اجتماعی و میراث فرهنگی با متغیر نوآوری و توسعه گردشگری رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان می دهد که متغیر توسعه زیرساخت های محلی با ضریب 348/0 بیشترین تاثیر را در بین ابعاد چهارگانه مورد بررسی بر روی متغیر نوآوری و توسعه گردشگری در شهر کاشان دارد.
طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
۱۷۰-۱۳۷
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به تأکیدهای که روی توسعه پایدار و ارگانیک و پویایی اجزاء اکوسیستم نوآوری می شود و با توجه به اینکه همه نهادهای اکوسیستم نوآوری کشور در قالب یک پیکر، ملزم به همکاری و هماهنگی در راستای سوق دادن کشور در مسیر نوآوری، علم و فناوری هستند؛ وجود دانشگاه نوآور به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای اکوسیستم نوآوری حائز اهمیت است. با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و تغییرات سریع محیطی، ازجمله ورود فناوری های مختلف و روزآمد به بازار و شکل گیری رقابت سخت بین عاملان اقتصادی مختلف، و در راستای توسعه و رشد اقتصادی، سازمان های مختلف و ازجمله دانشگاه ها، اگر بخواهند به رشد و توسعه و حیات خود به عنوان نقشی که در اکوسیستم نوآوری در راستای توسعه علم و فناوری و پاسخگویی به نیازمندی های جامعه دارند، پاسخ دهند، ملزم به انطباق هر چه بیشتر با محیط و تشویق کارکنان خود به نوآوری و خلاقیت و حرکت به سمت تبدیل شدن به یک دانشگاه نوآور هستند. پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران و تعیین اجزای اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور انجام گرفت. روش شناسی: روش شناسی پژوهش از نوع گراندد تئوری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و اعضای هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، مدیران و کارشناسان سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، مدیران و کارشناسان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران، اعضای انجمن جمعیت صنعت و دانشگاه، کارشناسان، مدیران و اعضای هیئت علمی عضو دفاتر مرتبط با ارتباط دانشگاه و صنعت، نوآوری و فناوری در دانشگاه های فنی دولتی، دانشگاه آزاد و فرهنگیان و مرکز تحقیقات و سیاست های علمی کشور تشکیل می دادند. روش نمونه گیری هدفمند و تا دستیابی به حد اشباع نظری بود. مصاحبه شوندگان از طریق روش گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختمند قرار گرفتند. از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور از طریق تجزیه تحلیل نتایج از طریق هم توسط پژوهشگر کیفی و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و کدگذاری سه مرحله ایی بر اساس روش نظریه داده بنیاد(GT) و هم با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای10 ، تعیین و تبیین گردید. نتیجه گیری: درنهایت الگوی اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور طراحی و تحلیل مربوط به اثربخشی الگو آورده شد.
تحلیل جایگاه مهارت آموزی در سند نقشه جامع علمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش بررسی کمی و کیفی جایگاه مهارت آموزی در مقایسه با دیگر مقوله های آموزشی مطرح شده در سند نقشه جامع علمی کشور است. این پژوهش، از نوع پژوهش های کاربردی بوده و ازنظر روش از نوع توصیفی است که در آن با استفاده از روش تحلیل محتوا از نوع مقوله ای به دو روش کیفی و ساختاری به سؤال های پژوهش پاسخ داده شده است. در این پژوهش از پنج مقوله ی علم، فناوری، نوآوری، پژوهش و مهارت به همراه ۴۸ زیرگروه و ۹۲ شاخص، به عنوان شاخص های اندازه گیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از بین مقوله های آموزشی به مقوله ی علم و مهارت به ترتیب بیشترین و کمترین توجه، در سند علمی کشور شده است و به برخی زیرگروه های مهارت مانند عدالت در دسترسی به مهارت، تعامل جهانی، تولید و دستاوردهای مهارت، مرجعیت مهارتی در جهان و انتشار مهارت اشاره ای در سند علمی کشور نشده است. همچنین در بخش های توجه به صاحبان مهارت، نهادهای مهارتی، تعریف اولویت های سند علمی کشور و سیاست گذاری در زمینه ی مهارت افزایی نیز نیاز به توجه بیشتر در این سند وجود دارد. به طورکلی اولویت های تعریف شده در این سند، رشته های صرفاً علمی و پایه می باشد و لازم است رشته های مهارتی در این سند، دیده و اضافه شوند. در بخش سیاست گذاری اجرایی، هماهنگی و انسجام بخشی اجرای نقشه جامع علمی کشور جای خالی مسئولین اجرایی و آموزشی مهارتی کشور مشهود است. همچنین لازم است بازنگری و اصلاح هایی در تعریف راهبردهای کلان و راهبردها و اقدامات ملی متناسب با راهبردهای کلان، صورت گیرد تا از جامعیت لازم جهت پوشش دادن تمامی بخش های حوزه مهارت برخوردار باشند.
تاثیر مدیریت دانش بر سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و نوآوری شرکت
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر مدیریت دانش بر سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و نوآوری شرکت ابتدا به توصیف آماری داده های حاصل از اجرای پرسشنامه پرداخته شده و سپس فرضیه های مطرح شده مورد آزمون قرار می گیرد. به منظور توصیف داده های مذکور با استفاده از نرم افزار SPSS شاخص های میانگین، انحراف معیار، مینیمم، ماکسیمم، فراوانی و درصد محاسبه گردید و در سطح استنباطی جهت بررسی فرضیه ها، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار لیزرل بکار برده می شود. یافته ها نشان می دهد که مدیریت دانش بین سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد. مدیریت دانش تأثیر معناداری بر نوآوری داشته. با این حال، سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی بر نوآوری تأثیر بسزایی دارند. از سوی دیگر مدیریت دانش با میانجیگری سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی بر نوآوری تأثیر مثبت و معناداری دارد. ارزش این مقاله شامل مفاهیمی برای توسعه مدیریت دانش و سرمایه فکری و اجتماعی است که منجر به نوآوری در شرکت های تولیدی می شود. مدیریت دانش می تواند عملکرد نوآوری یک شرکت را بهبود بخشد، اگر به اشتراک گذاشته شود و به طور موثر به کار گرفته شود. این مقاله به موضوع مهمی می پردازد و یافته ها ممکن است توسط متخصصان و مدیران یا افراد دیگری که علاقه مند به پیشبرد مدیریت دانش است که منجر به نوآوری می شود مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر نوآوری و عملکرد در سازمان های بخش عمومی: نگرشی جدید مبتنی بر رویکرد مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
201 - 220
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نوآوری و عملکرد در سازمان های بخش عمومی انجام شود. روش پژوهش: پژوهش پیش روی از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان و مدیران سطح میانی سازمان امور مالیاتی غرب استان مازندران در سال 1399 بوده است. برای این منظور 127 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عواملی مانند محدودیت های بودجه و تجربه برای دستیابی به نوآوری در بخش عمومی اثر معناداری داشته است. همچنین محدودیت های بودجه، انگیزه برای بهبود عملکرد، واکنش به عملکرد ضعیف و تجربه دارای رابطه با عملکرد سازمانی است. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اجرایی رویکرد مشارکتی در سازمان های بخش عمومی می تواند در نوآوری و عملکرد بهتر این سازمان ها مؤثر باشد. بررسی نقش عوامل مؤثر بر نوآوری و عملکرد میتواند مدل های سنجش آن ها را بسط دهد و موجب بهبود عملکرد سازمان و در نتیجه دولت شود.