مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
استارت آپ
حوزه های تخصصی:
امروزه آمارهای جهانی بیانگر این واقعیت است که هشتاد درصد شرکت استارت آپ، در مدت کوتاهی شکست می خورند که یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت و چالش استارت آپ ها پیرامون ضعف در استراتژی برندسازی استارت آپ هاست زیرا استارت آپ ها دانش دقیق برندسازی را ندارند. ازاین رو برای کاهش ریسک شکست شرکت های استارت آپ، بازاریابان نیاز به پدیده ای به نام برندسازی هم آفرینی دارند. براین اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ هاست. برای این منظور، از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در این پژوهش تعداد 196 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی در بازه سال های 2007-2022 میلادی شناسایی و استخراج گردید و تعداد 41 عنوان پژوهشی مورداستفاده قرار گرفت. برای تحلیل ادبیات پژوهش از روش مرور سیستماتیک (فراترکیب) استفاده شد. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار مکس-کیودی ای، استخراج و خوشه بندی شده و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شدند. در نهایت، عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها در 4 مقوله، 8 مفهوم و 33 کد متمایز استخراج و طبقه بندی گردید. این مقوله ها عبارت اند از: عوامل محیطی (عوامل مالی، عوامل اجتماعی)، عوامل مدیریت استراتژیک برند (ارزش برند، خلق برند)، عوامل بازاریابی (فعالیت های ترویجی، عوامل مربوط به مشتری)، عوامل فردی کارآفرین (ویژگی های فردی کارآفرین، مهارت کارآفرین).
طراحی مدل و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری استارت آپ های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۷۸
17 - 46
حوزه های تخصصی:
رشد استارت آپ ها بر اقتصاد کشور تاثیر گذار است که باعث تولید اشتغال و گاها مانع از تعطیل شدن کسب و کارها می شود. هدف تحقیق طراحی مدل و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری استارت آپ های ورزشی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری بود. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) با رویکرد اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی را 15 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و فعالان حوزه کسب و کار نوپا تشکیل دادند. در بخش کمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بودند که برای هر سوال بین ۵ تا ۱۰ نفر مورد نیاز بود، تعداد ۳۰۰ نمونه آماری به روش طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختارمند بود که نتایج برگرفته از این مصاحبه در قالب یک پرسشنامه با ۴ عامل اصلی و 1۳ عامل فرعی طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 15 نفراساتید مدیریت ورزشی و خبرگان و روایی سازه آن از طریق تحیل عاملی اکتشافی و تائیدی مورد تائید قرار گرفت. برای مدلسازی معادلات ساختاری و سایر آزمون ها از نرم افزارهای آموس و اس. پی. اس. اس نسخه 23 استفاده شد. کفایت حجم نمونه 78/0 KMO= گزارش شد و شاخص های آزمون نیکویی برازش تناسب مدل، مدل نهایی را در4 عامل مدیریتی، تجاری، محیطی و فنی مورد تایید قرار داد. پیشنهاد می شود برای شکل گیری استارت آپ های ورزشی با تحلیل هر یک از عوامل، زمینه کاهش مشکلات و موانع احتمالی را فراهم نموده و احتمال موفقیت استارت آپ خود را ارتقا بخشند.
مدل زمینه ای توسعه استارت آپ در ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۷۸
47 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه مدل زمینه ای توسعه استارت آپ در ورزش کشور بود. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بود که به صورت داده بنیاد (گراندد تئوری) اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید و مدیران آگاه به حوزه پژوهش و فعالان حوزه استارت آپ ورزشی بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع معیاری و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مسائلی از جمله توان انسانی، ویژگی های مالی، ویژگی ایده، ویژگی های حقوقی و ویژگی های زیر ساخت و شرایط فرهنگی به عنوان عوامل زمینه ای مشخص گردید. همچنین نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی، توانایی های فردی، ویژگی بازار و ریسک موجود در ایده به عنوان عوامل مداخله گر در این حوزه مشخص می باشد. توسعه استارت آپ در ورزش کشور می تواند آثار مثبتی در حوزه های فردی، ورزشی و فکری داشته باشد و این مساله ضرورت فعالیت های اجرایی در این حوزه را بیش از پیش مهم تلقی می نماید.
طراحی و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارتآپهای دانشگاه های مهارت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۰۶-۸۵
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: الزامات قانونی و توجه روزافزون به آموزش های مهارتی؛ ایده های استارت آپی را در این بستر برانگیخته است ولی حمایت مالی دولتی یا بخش خصوصی برای آن ها وجود ندارد و یا در ثمردهی آن ها کفایت نمی کند. این مطالعه با هدف ارائه و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور (دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی حرفه ای) صورت پذیرفت. مواد و روش ها: مطالعه کاربردی و از نوع آمیخته و اکتشافی بوده است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان آشنا به سرمایه گزاری استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور گردآوری شد. با توجه به داده های اولیه و انجام تحلیل پدیدارشناسی، مدل سرمایه گذاری ارائه گردید. در بخش کمی، با توجه به یافته های بخش کیفی، پرسشنامه طراحی و مورداستفاده قرار گرفت. جامعه آماری بخش کمی مدیران ستادی و استانی دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای و مدیران انجمن صنفی سرمایه گذاری خطرپذیر کشور بوده اند که به صورت تصادفی طبقه ای مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تحلیل داده های کمی از طریق مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS صورت پذیرفت. یافته ها: طبق یافته های 14 مقوله به عنوان شاخص های مدل شناسایی شد. مقوله ها عبارت اند از ارزش گذاری استارت آپ ها، ریسک پذیری سرمایه گذاری، پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور، شرایط کلان اقتصادی، کیفیت کاری دانشگاه، حمایت های قانونی، پایداری، نوآوری و توان کارآفرینانه استارت آپ، بازدهی سرمایه گذاری، گروه کاری در راه اندازی و بازاریابی کارآفرینانه. تمامی مقوله های بخش کیفی پس از انجام تحلیل کمی و برازش مدل پژوهش، دارای سطح معنی داری و ضرایب تأثیر قابل پذیرش بوده و مدل مورد تائید قرار گرفت نتایج: نتایج نشان داد ضمن اینکه سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور امری مثبت و توسعه گراست؛ شاخص های مدل، به استثنای شاخص نوآوری در ایده های استارت آپی دانشگاهی و پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور تا حدودی مشابه با چالش های سرمایه گذاری عمومی و موجود در بستر شرایط سیاسی و اقتصادی خاص ایران هستند.
طراحی الگو علل و پیامدها در اجرای استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی حوزه استارت آپی کشور می باشد که با استفاده از روش هدف مند قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری در بخش کمی شامل واحد بازاریابی استارت آپ های موفق فعال در کشور (5 شرکت) و اساتید رشته بازاریابی 5 دانشگاه برتر تهران به تعداد 250 نفر می باشد که نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 148 نفر که 180 تا توزیع و 163 پرسشنامه قابل تحلیل انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد که داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی تحلیل عاملی شاخص ها انجام شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که 241 کد اولیه، 46 کد محوری و 14 کد گزینشی شناسایی و استخراج شدند. نتایج تحقیق نشان داد شرایط علّی با 4 متغیر قابلیت شبکه ای، بکارگیری هوش مصنوعی، قابلیت بازاریابی و دانش مشتری بر استراتژی های بازاریابی دیجیتال تاثیر دارند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که شاخص های برازش مدل مورد تایید قرار گرفتند.
مدل کیفی همکاری نظام بانکی با شرکتهای حوزه فین تک به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش بانکداری تجاری سنتی از دهه های شصت وهفتاد میلادی بتدریج با توسعه صنعت دیجیتال، افزایش استفاده از نوآوریهای این فناوری در صنعت بانکداری و استفاده روز افزون از توان دانشمندان حوزه فن آوری اطلاعات، سرعت قابل توجهی پیدا کرد. طی سه دهه گذشته نظام بانکی ایران استارت آپهای حوزه فین تک را به رسمیت شناخته است و بتدریج از مقابله و رقابت با فین تکها به همکاری و تشریک مساعی با این شرکتها روی آورده است. در این مقاله به منظور دستیابی به یک چارچوب متقن از نحوه اثر بخشی و چگونگی تعاملات و همکاریهای نظام بانکی ایران و شرکتهای فین تکی نسبت به تبیین و توسعه مدلی فراگیر جهت توضیح عوامل موثر و مولفه های آن در قالب مطالعاتی مشروح پرداخته شده و در نهایت بر لزوم بهره گیری از همکاریهای راهبردی و انعطاف پذیر در ساختاربندی همکاریهای نظام بانکی و فین تکها تاکید شده است . در این پژوهش که از نوع کیفی می باشد به منظور ارایه مدل کیفی پارادایمی با رویکرد داده بنیاد با 14 نفر از بهترین نخبگان کشور مصاحبه و جهت ارایه نتایج از نرم افزار اطلس تی استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نه تنها می تواند مورد استفاده کارشناسان، فعالان و سیاستگذاران این حوزه جهت ارزیابی نتایج و ترسیم تعاملات راهبردی بهینه در سیستم بانکی کشور قرار گیرد بلکه ضرورت و چگونگی ورود به همکاریهای راهبردی را برای شرکتهای حوزه فین تک و بانکهای کشور به طرز شفافی ترسیم می نماید.
ارتباط بین سبک های تفکر و سبک های تصمیم گیری با میانجی گری حل مسئله شاغلین استارت آپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سبکهای تفکر و سبکهای تصمیم گیری با میانجیگری حل مسئله شاغلین استارت آپها انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شاغلین در حوزه استارت آپ های شهر تهران در سال 1401 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 300 نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های سبک تفکر (استرنبرگ، 1994)، سبک تصمیم گیری (اسکات و بروس، 1995) و مهارت حل مسئله (هپنر، 1988) پاسخ دادند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری و روش آماری تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-26 و آموس انجام شد. بر اساس یافته ها، مدل پیشنهادی در معادلات ساختاری و روابط علّی بین متغیرهای، از برازش خوبی برخوردار بود. به طورکلی مشخص شد که سبک تصمیم گیری هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق مهارت حل مسئله در شاغلین استارت آپ ها با سبک تفکر رابطه دارد . نتایج نشان داد که بین مهارت حل مسئله و ابعاد آن با سبک تصمیم گیری و بین سبک تفکر و ابعاد آن با سبک تصمیم گیری نیز رابطه مثبت و معنادار بود. بنابراین توصیه می شود از یافته های پژوهش جهت استخدام و تصمیم گیری در حوزه استارت آپ ها استفاده شود.
طراحی و تبیین مدل استراتژی رفتار مصرف کننده در صنعت استارت آپ های ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناخت اندکی درباره رفتار مصرف کننده به خصوص رفتار انتخاب مصرف کننده در برابر خرید و مصرف محصولات و خدمات ارائه شده در استارتاپ های در کشورهای در حال توسعه وجود دارد. هدف مقاله حاضر طراحی مدل استراتژی رفتار مصرف کننده در انتخاب محصولات لذت بخش بر اساس عوامل موثر بر خدمات در استارتاپ های موجود در کشور می باشد.رویکرد مقاله کیفی می باشد و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. به این ترتیب ، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری و از استراتژی نظریه داده بنیاد مشتمل بر کدگذاری باز محوری و انتخابی و نیز الگوی مبنایی این نظریه به منظور در دستیابی به مدل مستخرج از مقاله استفاده شده است .برای انتخاب ،نمونه روش نمونه گیری گلوله برفی که جز روش های نمونه گیری هدفمند می باشد تا حصول اصل اشباع نظری بکار گرفته شد. نتایج مقاله در قالب مدل تأیید شده و برازش یافته شامل شش مقوله یا بعد اصلی انگیزش های خرید لذت بخش ویژگی های فروشگاه ویژگی های فردی استراتژی ها ارتباطات و وفاداری مشتری و 23 بعد فرعی است. با توجه به نتایج حاصل در این مقاله، مشخص گردید که انگیزش های لذت بخش ، ارزش هایی را برای مصرف کنندگان ایجاد می کنند که این موضوع در نهایت می تواند استراتژی های عملیاتی بازاریابی شرکت های استارتاپی را برای رشد و رونق فروش بیشتر این گونه محصولات تقویت نماید
تدوین مدل بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ و شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن انجام شده است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار دارد و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمّی صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل 25 مقاله فارسی و لاتین مرتبط با بهبود عملکرد در شتاب دهنده که به روش سرشماری در روش فراترکیب انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش دلفی نیز شامل 30 نفر از اعضای هیئت علمی رشته مدیریت و مدیران شرکت های مرتبط با شتاب دهنده های استارت آپ بوده است. در بخش کمی نیز 250 نمونه از کارکنان شتاب دهنده های ایران با روش طبقه ای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار آن از طریق روش های روایی سازه و بارهای عاملی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمد و تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی همچنین تحلیل مسیر، با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و smart pls بهره برده شد. براساس تحلیل عاملی اکتشافی 73 گویه پرسشنامه در 12 مؤلفه اصلی و 61 مؤلفه فرعی طبقه بندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد 12 مؤلفه منابع انسانی مربیگری، فنون مدیریت، منظر مشتری، بهبود مستمر، پشتیبانی، روابط مالی، فرایندهای داخلی، مدل کسب وکار، اکوسیستم برنامه، رقبا و محیط بر بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ مؤثر است.
مرور نظام مند بر انتخاب شریک استراتژیک در استارت آپ ها (با رویکرد بیبلیومتریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
248 - 264
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل موفقیت استارت آپ ها و کسب و کارهای نوپا درمسیر رشد و توسعه، انتخاب شریک استراتژیک است. بنابر این انجام این فرآیند کار ساده ای نیست و در این خصوص می بایست جنبه ها و معیارهای مختلفی مد نظر قرار گیرد.شناسایی و تحلیل ارتباط بین معیارهای انتخاب شریک می تواند برای بالابردن احتمال موفقیت و ادامه مسیر استارت آپ های شکل گرفته درون اکوسیستم کمک نموده تا باعث شود فعالان این اکو سیستم بتوانند تصمیم گیری های هوشمندانه تری داشته باشند. به جهت تحقق این امر، داشتن نگاه تکمیل، به هم پیوسته و یکپارچه برای بررسی موضوع پژوهش و به منظور پرکردن خلاهای موجود در این بین، این تحقیق به دنبال انجام موارد زیر است:عملکرد و رویکرد علمی محققان و فعالین اکوسیستم به جهت امکان بیان برخی از معیارهای انتخاب شریک و سرمایه گذار در کسب و کارهای نوپا و استارت آپ ها تحلیل شود.روش: روش به کار گرفته شده در پژوهش حاضر کیفی - مرور نظام مند بیبلیومتریک است و به این جهت از نرم افزار ووس ویور جهت ترسیم خوشه ها و تحلیل های آتی استفاده شده است یافته ها: کلمات غالب مورد استفاده در قسمت مربوط به ترسیم علم بدین شرح می باشند: عملکرد، کارآفرینی،نوآوری، سرمایه گذاری خطرپذیر،تاثیرات،شرکتها، سرمایه گذاری،رشد، شبکه ارتباطی و مدیریتهمچنین نویسندگان،کشورها و دانشگاه های پر استناد، نیز در بخش مرتبط با تحلیل عملکرد شناسایی و تحلیل شدند.
پیشایندهاو برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
37 - 52
حوزه های تخصصی:
ایجاد کسب و کار جدید اهمیت زیادی دارد؛ زیرا موجب ایجاد فرصت های شغلی جدید، تولید فناوری جدید و خلق ثروت و ارزش در جامعه می شود . برای این منظور در کشورها، استارت آپ ها عهده دار این امر هستند. استارت آپ ها لزوما یک شرکت نبوده و شخصیت حقوقی مستقلی ندارند بلکه یک مجموعه ی تسهیل گر و توانمندساز هستند. هدف پژوهش شناسایی پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی است. روش پژوهش، کیفی با طرح اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی- توسعه ای است. در ابتدا با نمونه گیری نظری هدفمند، 15 صاحب نظر دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی و صنایع غذایی کشور مشارکت داشتند. تحلیل کیفی، طی پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش در 4 محور؛ 23 مقوله، 102 مفهوم، 145 گویه و 4 سازه: پیشایندها (شرایط علّی، بسترساز و میانجی) و برآیندها (پیامدها)، جای گرفتند. پیشایندها در 19 مقوله و برآیندها: در 4 مقوله، شناسایی شد. مدیران و سیاست گذاران صنایع غذایی کشور می توانند با مدیریت مطلوب منتورینگ در ایجاد و توسعه پیشران های استارت آپ های صنایع غذایی، گام مؤثری در جهت افزایش برآیندهای اجتماعی- فرهنگی، حرفه ای، اقتصادی و بازاریابی، بهبود کارایی و اثربخشی و توسعه نقش منتورها در هدایت کارآفرینان صنایع غذایی بردارند.واژه های کلیدی: استارت آپ ، برآیندها، پیشایندها، توسعه منتورینگ، صنایع غذایی.
بررسی وضعیت استارت آپ های بانکی در حوزه خدمات نوین بانکداری (مطالعه موردی سیستم بانکداری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۰
119 - 139
حوزه های تخصصی:
در تحقیق پیش رو سعی شده است تا با بیان دقیق تعاریف علمی، ذکر نمونه های استارت آپ ها[1] و فین تک ها در داخل و خارج کشور و همچنین پرسش از تعداد زیادی از مدیران بانکی مربوط به حوزه خدمات بانکی به مجموعه ای کامل از آن چه در تاریخ، حال و آینده این مجموعه شرکت ها وجود دارد دست یابیم. هدف تحقیق بررسی جایگاه واقعی استارت آپ های حوزه بانکی در سیستم بانکداری ایران است که با بیان سه فرض مختلف به بررسی آن پرداخته ایم، فرض اول بحث جایگزینی استارت آپ ها و شرکت های نوپا به جای سیستم بانکداری ایران است که با درصد موافقت کمی مواجه شده است، فرض دوم عدم ورود استارت آپ ها به حوزه بانکداری به علت مشکلات کشور است که موافقت نسبی همرا بوده و فرض سوم حضور و جلب اعتماد مسوولین و مردم توسط استارت آپ ها با بستر سازی مناسب بوده که با اجماع کلی به موافقت بالایی رسیده است. روش تحقیق این مقاله به صورت اسنادی و کتابخانه ای بوده و برای آزمایش فروض از پرسش نامه ای به روش طیف لیکرت استفاده شده است. پایایی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ بوده و عدد 0.957 برای آن به دست آمده است.
ارائه طرح نوین گواهی سپرده با عنوان گواهی سپرده مزایده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
157 - 179
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد گسترده شبکه های اجتماعی و تأثیر انکارناپذیر آنها بر زندگی افراد؛ می توان بیان نمود، فارغ از تحریم ها، طرح های نوآورانه تسهیلگران خوبی برای رشد اقتصادی و اتصال اقتصاد ایران به سایر کشورها، در حوزه های مختلف خواهند بود. هدف این مقاله رفع مشکلات مربوط به تأمین مالی فعالان و ایده پردازان به عنوان نیروی محرکه برای اشتغال زایی و اصلاح تأمین مالی آن ها در قالب ارائه گواهی نوین با عنوان گواهی سپرده مزایده ای و همچنین ایجاد روزنه ای برای به ثمر نشاندن ایده های خلاقانه در بستر اقتصادی کشور و حمایت مالی از ایده ها در بخش بانکی می باشد. این مقاله با استفاده از رویکرد کیفی و تحلیل تِم، به بررسی و طراحی گواهی با عنوان گواهی سپرده مزایده ای پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را خبرگان و مدیران آشنا با گواهی سپرده در بانک ها تشکیل می دهند که با استفاده نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر از افراد بانک انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی (تِم) و نرم افزار MAXQDA نسخه 20 استفاده شد. در این مطالعه 10 کُد اصلی و 72 کُد فرعی استخراج گردید. این گواهی و طراحی با این سازوکار کاملاً ایده جدیدی است و منشأ ایجاد آن تحقیقات میدانی و عملیات پژوهشگر در یکی از بانک های کشور به صورت احساس نیاز مبنی بر کاربری آن است. نظر به اینکه این نوع گواهی با فرض عقلایی رفتار کردن صاحبان سپرده و ایده طراحی و بنا خواهد شد، لذا می بایست ضمن توجه به مشکلات آتی احتمالی در خصوص نرخ این نوع گواهی در بخش مقررات بانکی، پیش بینی هایی برای تعدیل این مهم نیز در هنگام طراحی این گواهی داشته باشیم که بر اساس تجارب نخبگان و مطابق تِم های استخراج شده یکی از راهکارها می تواند ایجاد امتیازهایی برای دارنده گواهی به عنوان افرادی که کمک به کارآفرینی و ایجاد اشتغال پایدار و تأمین سرمایه نوآورانه نموده اند.