مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پوشاک
حوزه های تخصصی:
بررسی حیات اجتماعی ایران در روزگار ایلخانان یکی از مواردی است که کمتر توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده. علت این مهجوری هم از یک طرف، برخی دشواری های موجود در مسیر انجام چنین بررسی هائی است. از دیگر سو، جاذبه ی دیگر عرصه ها می باشد. از این روی کوشش خواهد شد تا در این مختصر با مطالعه ی متون تاریخی و برخی از مهمترین متون ادبی دوران ایلخانان و روزگاران نزدیک به آن از طریق بازخوانی توصیف های موجود در متون، ضمن آگاهی به گوشه ای از آداب و رسوم اجتماعی رایج در این روزگار، مدخلی نیز برای مطالعه در حیات اجتماعی ایران در دوران ایلخانان به ویژه در زمینه ی تاثیرات متقابل فرهنگی بین ایرانیان و مغولان گشوده شود.
چیدمان جامعه: تأثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران مشروطه بر تن پوش مردمان عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
چکیده:دوره پایانی حکومت قاجار، دورانی سرشار از فراز و نشیب های سیاسی و دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی به شمار می آید. اختلافات سیاسی، ناکارآمدی نظام حاکم بر کشور و آشنایی با مظاهر تمدن نوین مغرب زمین، زمینه های انقلاب مشروطه را در ایران فراهم آورد. اندیشه محوری تجدد و ترقی خواهی پیشروان مشروطیت، فرهنگ و آداب و رسوم مردمان این دوران را تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از سنت ها و عقاید پیشین را کمرنگ کرد. پوشاک نیز به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه، در مقابل تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، دستخوش تغییرات چشمگیری شد.
مقاله پیش رو با روش مطالعه کتابخانه ای- اسنادی، توصیفی و تحلیلی سعی دارد با مطالعه عوامل عمده مؤثر بر تغییر اسلوب پوششی زنان و مردان دوره قاجار در عصر مشروطیت، مانند تأسیس مدارس نوبنیاد، آزادی مطبوعات، ماهیت مردمی ادبیات مشروطه، انجمن ها و مجامع سری، افزایش مراودات با اروپاییان و رواج افکار غربی و لیبرالیستی در جامعه، ابعاد و چگونگی این تحولات را روشن نماید.
در نهایت تحولات فرهنگی و اجتماعی دوران مشروطیت که سبب تسلط افکار تجددطلبانه و نفوذ فرهنگ غرب در جامعه ایران شد، پوشاک را به عنوان یکی از مظاهر اصلی فرهنگ، دستخوش تغییرات چشمگیری کرد و آن را به سوی الگوهای اروپایی سوق داد. همین طور تأثیر قلم تجددخواهان در دگرگونی حجاب و پوشش زنان مشهود است.
تاثیرمخارج تبلیغات بر سودآوری در صنایع نساجی، پوشاک، کیف و چرم ایران (رویکرد غیر خطی LSTR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر هزینه های تبلیغات بر سودآوری صنایع نساجی، پوشاک، کیف و چرم ایران می باشد. برای این منظور از داده ها و اطلاعات مربوط به کارگاه های صنعتی با 10 نفر کارکن و بالاتر تولید کننده محصولات صنایع فوق طی سال های 1374:1-1386:4 استفاده شده است و با توجه به اینکه بر اساس مبانی نظری، رابطه بین متغیرهای فوق بصورت سهمی معکوس است، مدل اقتصادسنجی با استفاده از روش غیر خطی (روش انتقال ملایم خودرگرسیونی لجستیکی) تخمین زده شده است. نتایج این مطالعه، ارتباط مستقیم و غیرخطی بین مخارج تبلیغات و سودآوری را در این صنایع، در بخش خطی و غیرخطی مدل تایید می نماید. همچنین بر اساس نتایج حاصل از برآورد مدل، برآیند تاثیر مخارج تبلیغات در دوره جاری و دوره قبل، بر سودآوری دوره جاری، مثبت و معنی دار است. وجود رابطه غیر خطی بین این دو متغیر، بیانگر این است که حد بهینه ای از هزینه های تبلیغات وجود دارد که سود صنایع نساجی، پوشاک، کیف و چرم ایران را حداکثر می کند .
بررسی تاریخی پوشاک مردانه در دوره ی ایلخانان (654-736 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران حکمرانی ایلخانان مغول از اثرگذارترین دوره ها در تاریخ ایران بوده است که به طور قابل توجهی حیات اجتماعی ایرانیان را دستخوش تغییراتی ساخت. یکی از نمونه های این تغییرات، در موضوع پوشاک قابل ردیابی و مطالعه است. هدف این مقاله بررسی پوشاک مردانه، شکل و طرح البسه و انواع و اجزاء آن در دوره ی ایلخانان می باشد. مشاهده ی آثار هنری و نگارگری های کتب تاریخی آن دوره مهمترین شیوه در بررسی های این مقاله بوده است. چنین به نظر می رسد که این نگاره ها جزئیات قابل توجهی در رابطه با پوشاک آن دوره را به نمایش می گذارند. از دیگر منابع مهم در این تحقیق استفاده از کتب تاریخی، سفرنامه ها و برخی کتاب های ادبی دوره ی ایلخانان بوده که مطالب ارزشمندی در خصوص پوشاک این دوره بدست می دهد. روش پژوهش مبتنی بر تاریخ خرد (Microhistory) است و مطالب حاضر به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری شده است. سوال اصلی این است که پوشاک مردان در دوره ی ایلخانان چگونه بوده است؟
رویکرد فرهنگی- اجتماعی آل زیار (315-470ه . ق)
حوزه های تخصصی:
از سقوط ساسانیان و گشوده شدن ایران به دست مسلمانان تا پایه گذاری آل زیار، نزدیک به سیصد سال می گذشت. در این مقطع، وضع اجتماعی و فرهنگی ایران دچار دگرگونی هایی شده بود. مردم شهرها و روستاها تحت تأثیر فرهنگ اسلامی، برخی از آئین ها و سنن پیشین خود را تغییر داده و به آئین نو درآمده بودند. در دوره زیاری از سویی آداب و رسوم و جشن های ایران باستانی نظیر جشن نوروز، مهرگان و سده با شکوه هر چه تمام تر برگزار می شود و از طرف دیگر با ورود اسلام به ایران، این امور با در آمیختن با موازین اسلامی و تلفیق با آن استمرار می یابد. رسوم ایرانی و اسلامی با هم خلط می شوند و در انواع جشن ها و مراسم سوگواری و حتی نوع غذا و پوشاکی که استفاده می کردند، این امتزاج دیده می شود. منظر انتخابی پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با اتکا به متون تاریخی و ادبی، بررسی و تحلیل رویکرد فرهنگی- اجتماعی آل زیار می باشد تا ضمن آگاهی به گوشه ای از آداب و رسوم اجتماعی رایج در این روزگار، مدخلی نیز برای مطالعه در حیات اجتماعی ایران در دوران زیاری گشوده شود.
بررسی صنعت نساجی ایران در سده های چهارم و پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید پارچه و پوشاک در طول تاریخ ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. به دلیل اهمیت منسوجات در حیات اجتماعی و اقتصادی مردم و نقش حفاظتی آن در مصون نگه داشتن بدن انسان در برابر عوامل طبیعی و اقلیمی و سپس برجسته شدن کارکرد اجتماعی و فرهنگی آن، این صنعت مورد توجه ایرانیان بود و در سده های چهارم و پنجم هجری قمری نیز جایگاه برجسته ای از جنبه اقتصادی (تولید و صادرات) پیدا کرد. این مقاله با هدف بررسی جایگاه صنعت نساجی ایران در سده های ذکر شده، به روش کتابخانه ای با واکاوی منابع مکتوب تاریخی و جغرافیایی، در صدد ارائة تصویری بسنده از مراکز تولیدی، انواع پوشاک و پارچه ها و صادرات آن می باشد. یافتة پژوهش نشان می دهد که صنعت نساجی در این دوره از شکوفایی و رشد خاصی برخوردار بوده و وفور مراکز تولیدی در شهرهای مختلف، کمیت و کیفیت پارچه های تولیدی، رونق صادرات پارچه و پوشاک و توجه جغرافی نگاران به این مقوله در نوشته های خود، حاکی از این مدعا است.
بررسی تاریخی پوشاک زنان در دوره ایلخانان (736-654 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دست یابی به آگاهی صحیح در خصوص انواع، اجزاء، شکل و طرح پوشاک زنان در دوره ایلخانان مغول می باشد. چراکه لباس بیش از هر چیز نشان دهنده هویت انسانی، اجتماعی و قومی پوشنده آن است و بررسی پوشاک هر دوره می تواند یکی از پرارزش ترین منابع برای شناخت و درک ذهنیت توده های مختلف جامعه باشد. در این میان مطالعه تاریخی لباس زنان در ایران بعد از اسلام بدلیل حفظ کرامت زن مسلمان از جایگاه والاتری برخوردار است، به خصوص در دوره هایی که کشور ما زیر سلطه اقوام بیگانه قرار داشت. در این پژوهش تلاش می شود تا با مطالعه متون تاریخی و برخی از متون ادبی دوره مغول، به اطلاعاتی در خصوص پوشاک زنان در دوره ایلخانان مغول دست یافت و با مطالعه سفرنامه ها و مشاهده نگارگری های برجای مانده از آن دوران به تصویر کامل تری رسید. روش پژوهش بر مبنای تاریخ خرد (microhistory) است و مطالب حاضر به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است.
الگوی عوامل موثر بر نگرش و قصدخرید مصرف کنندگان نسبت به محصولات وارداتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات تا حدودی شدید اقتصادی از جمله افزایش نرخ ارز و تحریم های بین المللی علیه کشور ایران، لزوم توجه ویژه به امر واردات محصولات خارجی را ضروری ساخته است. پژوهش حاضر با هدف ترغیب مصرف کنندگان به عدم خرید محصولات وارداتی، سعی دارد عوامل موثر بر نگرش به محصولات وارداتی و درپی آن، قصد خرید این محصولات را شناسایی نموده و با ارائه الگویی جامع و بدیع، آن را مورد آزمون قرار دهد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و با نمونه گیری خوشه ای و در دسترس، 393 نفر از مشتریان پوشاک وارداتی از کشورهای اروپایی در شهر تهران جهت مطالعه در نظر گرفته شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون T با دو نمونه مستقل استفاده شد. نتایج حاکی از تاثیر مثبت "تصویر کشور مبدا" و "نیاز به تمایز" و همچنین تاثیر منفی "میهن پرستی" بر "نگرش به محصولات وارداتی" بود. اما تاثیر "نژادگرایی" بر نگرش به محصولات وارداتی معنادار نبود. همچنین علاوه بر این که نگرش به محصولات وارداتی تاثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر "قصد خرید محصولات وارداتی" داشت، متغیرهای "کیفیت ادراکی" و "ارزش احساسی" نیز به عنوان متغیرهای میانجی این رابطه شناخته شدند.
پوشاک، فرهنگ و کارکردهای آن در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
109 - 135
حوزه های تخصصی:
آشنایی با فرهنگ هر جامعه، نیازمند مطالعه و بررسی پدیده های اجتماعی و فرهنگی آن جامعه است. پوشاک یکی از مهم ترین آن پدیده های فرهنگی است و از زوایای مختلف اجتماعی، هنری، فرهنگی، مذهبی و ... قابل بررسی است. منظور از پوشاک مجموعه جامه ها و وسایلی است که انسان به خود می پوشاند تا نیازهای مختلف خود را در مقابل عوامل طبیعی و اقلیمی با آن برطرف کند. پوشاک در اصل تن پوشی در مقابل آسیب های طبیعی بوده، اما در طی زمان، وسیله ای برای ابراز سلیقه و تشریفات دیگر شده است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که پوشاک، چه نقش و کارکردهایی در تاریخ بیهقی داشته است. باتوجه به این که عصر غزنویان ، یکی از دوره های مهم تاریخ ایران است؛ با استفاده از پوشاک این دوره می توان به بسیاری از مطالب و ناگفته ها، در این دوره پی برد. برای این پژوهش از متن تاریخ بیهقی و برای تحلیل آن، از متون تاریخی دیگر نیز، کمک گرفته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد پوشاک، در آن دوران، بسیار حائز اهمیت بوده و بیهقی از پوشاک و توصیفات آن به عنوان یک ابزار برای بیان گفته های خود استفاده می کند، پوشاک کارکردهای بسیاری از جمله سیاسی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی داشته است.
رمز بقای پوشش زنان هند
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
34 - 39
حوزه های تخصصی:
یکی از نمادهای منظر شهرهای هندوستان پوشش زنان این کشور است. شواهد امروز حاکی از آن است علی رغم گذشت دوره های تاریخی و سلطه انگلستان بر این کشور و نیز ورود مدرنیسم به آن نوع پوشش زنان غالباًً دستخوش تغییر نشده است. این مسئله سبب هویت بخشی به منظر شهرهای هندوستان و نیز حفاظت از منظر فرهنگی این کشور شده است. پوشاک و صنعت نساجی سابقه ای دیرینه در هند دارد. صنعت نساجی در هند بسیار درآمدزاست و اقدامات مدیریتی زیادی برای حفظ آن انجام شده است. علی رغم وجود فروشگاه هایی با برندهای جهانی، همچنان شاهد کاربرد پوشاک هندی هستیم و غالب زنان همچنان از این پوشش استفاده می کنند. در این راستا اقدامات مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی کمک رسان بوده است؛ حمایت از صنعت داخلی، وضع قوانین گمرکی برای ورود کالاهای خارجی، تبلیغات، صادرات پوشاک به خارج از مرزهای کشور و خلاقیت در چاپ و دوخت لباس در کنار سیاست های دولتی هند به پیشرفت و تبدیل لباس هندی به عنوان گزینه ای منتخب از سوی زنان این کشور تأثیر بسزایی داشته است. این پژوهش براساس مشاهدات نگارنده از منظر شهرهای هند و نیز مطالعات کتابخانه ای تنظیم شده است.
نسبت نشان فرهنگی و سوزن دوزی بلوچ
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۳
13 - 22
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناسایی ویژگی های فرهنگی هر قومی مطالعه پوشاک آن هاست. پوشاک سنتی در هر جامعه ای می تواند نشان دهنده هویت و فرهنگ آنان باشد. پوشاک سنتی بلوچ به دلیل کاربرد فراوانش ارزشمند ترین سرمایه فرهنگی آن ها است و بعد بصری هویت اجتماعی و فرهنگی این قوم را نشان می دهد. مهم ترین مشخصه پوشاک بلوچ، سوزن دوزی آن است که بر لباس های زنانه دوخته می شود. نقوش هندسی این هنر ارزش های نمادین فرهنگ و هویت پیشین عشایری این قوم را نشان می دهد. در میان هیچ قوم عشایری دیگری در ایران این گونه نقوش هندسی بر پوشاک تبلور نیافته است. از طرف دیگر در سال های اخیر تعیین نشان فرهنگی شهرها و اقوام مختلف که بتواند به صورتی موجز در راستای اهداف توسعه ای، معرف کلیت فرهنگ منطقه باشد مورد توجه قرار گرفته است. تعیین این نماد فرهنگی به پایداری و حفظ هویت قوم مزبور کمک کرده و به شناسایی و شهرت فرهنگ مورد نظر منجر خواهد شد. کاربرد فراوان سوزن دوزی بلوچ بر پوشاک می تواند به عنوان مهم ترین نشانه هویتی و فرهنگی قوم بلوچ تعیین شود. هدف این مقاله بررسی تأثیر فرهنگ و هویت عشایری بر تزئینات پوشاک زنانه بلوچ و بیان دلایل تناسب این هنر با نشان فرهنگی آن است. فرضیه این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی مورد ارزیابی و اثبات قرار گرفته است. در نتیجه این مطالعات مشخص شد که سوزن دوزی می تواند نماینده نشان و هویت بصری فرهنگ بلوچ باشد.
تحلیل مردم شناختی پوشاک عشایر استان فارس (مطالعه موردی: قشقایی های فیروزآباد)
حوزه های تخصصی:
پوشاک به عنوان یکی از مؤلفه های مهم فرهنگی نشان دهنده هویت هر جامعه ای است. مطالعه مؤلفه های پوشاک عشایر قشقایی به عنوان نمادی از ساختار و پایدار اجتماعی موردپژوهش حاضر است. این مقاله در چارچوب نظریه ساختار کارکردی رادکلیف براون باهدف تحلیل مردم شناختی اعتقادات و مؤلفه های فرهنگی پوشاک عشایر قشقایی فیروزآباد استان فارس پرداخته است. روش کار در این پژوهش مطالعه عمیق و ژرفانگر بوده که از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، حضور در میدان تحقیق و مشاهده مستقیم همراه با مشارکت و مصاحبه استفاده شده است. با توجه به تحلیل کیفی داده ها، پوشاک عشایر قشقایی دارای کارکردی نمادین، اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و هویتی می باشد آن چنان که عشایر را به ساختاری پایدار تبدیل کرده است که در طی سالیان، فرم و کارکرد اجتماعی قوم حتی باوجود معدود شدن تعداد عشایر کوچنده در میان آن ها هنوز هم باقی مانده و از اصالتی خاص همواره برخوردار است.
تحلیل مردم شناختی پوشاک در استان ایلام (مطالعه موردی: تیره مرشدوند از ایل خزل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲ و ۶۳
90 - 117
حوزه های تخصصی:
پوشاک به عنوان یک عنصر فرهنگی حامل پیام ها و رموز مختلفی است که از آداب و رسوم، سنن و خاستگاه قومی جوامع سرچشمه گرفته است. در عصر حاضر علی رغم اشاعه فرهنگ و تعامل اجتماعی، هنوز هم پوشاک یکی از مشخصه های فرهنگی و تمایز بین گروه های انسانی و اقوام به شمار می رود. روش کار در این پژوهش، مطالعه عمیق و ژرفانگر بوده و در آن از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، حضور در میدان تحقیق و مشاهده مستقیم همراه با مشارکت و مصاحبه استفاده گردیده و برای تبیین داده های پژوهش، سه رویکرد کارکردگرایی، اشاعه گرایی و نمادگرایی تفسیری به کار گرفته شده است. بررسی ها نشان داد که با توجه به گذر زمان و توسعه تکنولوژی، گسترش رسانه ها و تغییر مشاغل، پوشاک دچار تحولات بسیاری شده و توجه انسان بیشتر به زیبایی و تناسب لباس معطوف گشته است. منطقه مورد مطالعه نیز از این تحول به دور نبوده و کارکرد بعضی از اجزای پوشاک در این منطقه از بین رفته و انواع دیگری جایگزین آن شده است.
اشارات و مضامین دستار و دستاربندی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۶
143-180
حوزه های تخصصی:
در ادب فارسی اقسام پوشاک نیز به مانند بسیاری از پدیده ها به صورت مکرر محل اشارات و مضمون سازی شده است. «دستار»، یکی از مصادیق بارز این امر است که شاعران به انحای مختلف به آن توجه نشان داده اند. بر این اساس این پژوهش مشخصاً در پی آن است تا ابتدا وجوهی از دستار که توجه ادبا را جلب کرده است، آشکار کند، سپس زمینه ها و دلایل اشارات متعدد به این سرپوش و علل کثرت مضامین مرتبط با آن را در آثار ادبی بنماید. این امر نه تنها جنبه های نهفته از فرهنگ البسه را می تواند آشکار کند بلکه دستاربندان، و احوال و منش آنها را نیز می تواند نمایان سازد. بنابراین، در این مقاله به روش کتابخانه و با توجه به دیوان شاعران و برخی متون دیگر، ابتدا اشارات دستار و مضمون های ساخته شده از آن استخراج، سپس هر یک، ذیل عناوین معین تقسیم بندی و به شیوه توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. طبق بررسی های صورت گرفته، دستار از جنبه «نحوه بستن و قرار گرفتن در سر» و از حیثِ «ابعاد کمی و کیفی»، مکرر محل اشارات و مضمون آفرینی ها شده است. در نحوه بستن دستار و قرار گرفتن آن بر سر، اشارات و مضامین ناظر به دو نوع دستاربندیِ کلی، یعنی دستاربندی عام و دستاربندی خاص است. در دستاربندی عام و رایج، به پیچ و تاب های متعارف دستار و به نهادن اشیایی همچون مسواک، نامه و پول در میان آن پیچ و تاب ها توجه شده است. در حالت خاص دستاربندی نیز، اشارات و مضامین از اشکال بستن دستار، یعنی کج بستن، تَحت الحَنَکی بستن و آشفته بستن آن حاصل شده است. اما آنگاه که ابعاد کمی و کیفی دستار مورد توجه شاعران قرار گرفته، اشارات و مضامین بر آمده از اندازه، گرانی، جنس، رنگ، آرایش و دنباله های دستار بوده است. از آنجا که در ادب فارسی سخن از دستار عمدتاً ناظر به احوال و جایگاه اقسام دستاربندان، و نحوه مواجهه با آنهاست، می توان گفت زمینه اصلی توجه به وجوه مختلف دستار، و ایراد اشارات و ساختن مضامین از آن وجوه، در همین امر نهفته است. در واقع انتقادات گسترده به دستاربندان بویژه نفی و ردِ اهل صلاح و صاحب مناصبان آنها، عامل شکل گیری بخش عمده ای از توجهات به این سرپوش در پهنه ادب فارسی شده است.
«مطالعه تطبیقی پوشاک بانوان دربار و اشراف دوره ی صفوی و دوره ی عثمانی،براساس سفرنامه ها و تصاویر نگارگری»
منبع:
مطالعات فرهنگ و هنر آسیا سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
241 - 261
در این پژوهش پوشاک بانوان دو دورة صفویه در ایران و دوران همعصرش در عثمانی بررسی تطبیقی میشود. بهدلیل طولانیبودن دورۀ این حکومتها و بررسی دقیقتر این موضوع، دورۀ حکومت شاه اسماعیل اول تا شاه عباس دوم که مقارن با سلطنت بایزید دوم تا سلطان محمد چهارم در حکومت عثمانی است بررسی میشود. این موضوع از آنجا اهمیت یافت که در چند عکس و نگارگری عصر صفویه و عثمانی تشابهاتی در مدل و اجزای پوشاک بانوان بهچشم میخورد و این سؤال مطرح شد که منشأ تشابهات پوشاک بانوان صفوی و عثمانی کدام سرزمین بوده است؟ در این پژوهش بهروش توصیفی ـ تطبیقی و شیوة گردآوری کتابخانهای وجوه اشتراک و افتراق پوشاک بانوان صفوی و عثمانی بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که اجزای پوشاک بانوان عثمانی (نه تمامی آن، بلکه قسمت اعظم آن) ازجمله پیراهن زیر، پیراهن رو، و پاپوش و شلوار بسیار شبیه پوشاک بانوان ایرانی در عصر صفوی است.
بازتاب نمودهای فرهنگی در نظام ساختاری و نقوش پوشاک مردان جامعه عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
95 - 109
حوزه های تخصصی:
پوشاک با توجه به جنبه حفاظتی اش یکی از اساسی ترین نیاز های بشر محسوب می گردد، اما علی رغم این هدف مشترک در میان جوامع گوناگون راهکار های مشترک در شکل دهی به آن صورت نگرفته است و نمی توان دو جامعه ای را یافت که از این منظر نظام مشابهی را پیروی نمایند. در این میان پوشاک عشایری به عنوان نمونه ای از هنر قومی، دارای نظام ساختاری و نقوش منحصر به فردی است که پایداری خود را بعد از گذر سالیان متمادی حفظ نموده است و امکان مطالعه در لایه های پنهان آن را میسر می سازد. بنابراین شناسایی چگونگی بازتاب فرهنگ در نظام ساختاری، شکل و نقش پوشاک عشایری مساله اصلی تحقیق حاضر است. از این رو با هدف شناسایی رابطه بین اعتقادهای دینی- مذهبی با نظام ساختاری پوشاک و بازتاب مؤلفه های فرهنگی- تجسمی در قالب نقوش پوشاک، سوال اصلی مطرح شده این بود که فرهنگ چه نقشی در شکل دهی به ساختار، نقش و رنگ پوشاک عشایری دارد؟ در این تحقیق از روش انسان شناسی کارکردگرا با هدفی کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی استفاده شد و اطلاعات لازم از طریق منابع کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار های اصلی فیش برداری و مشاهده مشارکتی کسب گردید. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش بر حسب رویکرد کیفی اتخاذ شده مبتنی بر تحلیل یافته های متنی، تصویری و اسنادی است که تحلیل محتوای مربوط به سه بخش سرپوش، پاپوش و تن پوش مردان بختیاری به عنوان نمونه مورد مطالعه از زوایای رنگ، شکل و نقش مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که شکل گیری پوشاک مردان بختیاری ریشه در اعتقاد های مذهبی و اسطوره ای آنها دارد و در میان آنها نشانه هایی از آیین های مهرپرستی و و زرتشتی همچنان پابرجاست. در نهایت طراحی هماهنگ با شیوه زندگی عشایری، ارتباط نظام ساختاری پوشاک با عقاید مذهبی و جایگاه ماورایی آن از مهم ترین دلایل پایداری شکل و نقش پوشاک مردان بختیاری است.
تاریخچه ی پوشاک در دوره ی پش ضحاکی
حوزه های تخصصی:
پوشاک از ابتدایی ترین احتیاجاتِ بشر است. اهمیت عمده ی پوشاک برای انسان، از نمود آن در کهن ترین اساطیرِ ملل دریافتنی است. در این مقاله به پیداییِ پوشاک در میان اقوام ایرانی و تحول و دگرگونی آن خواهیم پرداخت. در ابتدا با نگره ای تاریخی، نخستین نمودهای پوشیدنی ها در اساطیر ایرانی باز جست می شود و سپس تنوع و گونه گونیِ کاربردِ آن در ساحت های مختلف زندگی قوم ایرانی نشان داده می شود. اساسِ این پژوهش بر دوره ی اساطیری اقوام ایرانی، از آغاز پیشدادیان تا به قدرت رسیدن ضحاک استوار است و بازتابِ جنبه های آیینی و اجتماعی استفاده از پوشاک را در متون ادبی و تاریخی و اساطیری که به این دوره پرداخته اند، نمایان می کند. در همین راستا، ابتدا گاهان به عنوان کهن ترین متنِ ایرانی بررسی و سپس به متون اوستایی متأخر و روایات دوره ی میانه و اسلامی پرداخته می شود.
تحلیل و تفسیر کارکردهای پوشاک در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان کلیدر اثر محمود دولت آبادی است. این رمان دربرگیرنده درون مایه های تاریخی، اجتماعی و حماسی است. یکی از پرکاربردترین شیوه های بیان غیرمستقیم بن مایه های این رمان استفاده از پوشاک و مناسبات آن است. مقاله حاضر در پی آن است که نقش پوشاک در بیان غیرمستقیم و پنهانی درون مایه های رمان کلیدر چیست و چه کارکردهایی برای آن می توان در نظر گرفت. برای پاسخ پرسش پژوهش، به شیوه توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر روش کتابخانه ای به کلیدر نگریسته شده است. در مقاله نخست به معرفی اجمالی پوشاک قوم کرد و محلی سبزوار اشاره شده است؛ سپس پوشاک و مناسبات آن در کلیدر از منظر عناصر بلاغی و داستانی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نتیجه گرفته شده است که دولت آبادی با بهره مندی از کارکردهای گوناگون پوشاک و مناسبات آن مبانی اجتماعی روزگار داستان و وقایع تاریخی گذشته را در حالات گوناگون اجتماعی و فردی با بهره گیری از توانمندی های زبانی و هنرهای بلاغی و عناصر داستانی به زیبایی ترسیم کرده است
تاریخ اجتماعی کمربند در پوشاک رسمی و روزانه جهان سنتی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمربند، علاوه بر نگاهداشتن پوشاک قسمت پایین تن و جمع کردن کمر در لباس های رو، بر اساس تنوع آن در جنس، گونه، رنگ و تزیینات، در دوره های مختلف در جهان اسلام دلالت های متنوع اجتماعی نیز داشته است. در این پژوهش، این پرسش بررسی شده است که کمربند در دوره های مختلف چگونه به کار می رفته و تنوع واژگانی مرتبط با آن حاکی از چه دلالت های متنوع اجتماعی و فرهنگی بوده است؟ در این مقاله دلالت های مختلف اجتماعی کمربند در ساختار جهان سنتی اسلامی در زمینه تاریخی با رهیافت توصیف غلیظ (توصیف پرجزئیات)[1] استخراج و نشان داده شده است که کمربند علاوه بر کارکرد پوشاکی، کاربردهای تزیینی، تعویذی، دینی و آیینی تشکیلاتی هم داشته و جنس، رنگ، تزیینات و کیفیت استفاده از آن و نیز طیف واژگانی که بر آن اطلاق می شده، حاکی از جایگاه و منزلت اجتماعی افراد جامعه بوده است.
بررسی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین مادی گرایی و خرید اجباری؛ مطالعه موردی صنعت پوشاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خرید اجباری به یک ناحیه مهم از تحقیقات در حوزه تحقیق رفتار مصرف کننده تبدیل شده است. اهمیت مطالعه رفتار خرید اجباری، از ماهیت جنبه ی منفی که در رفتار مصرف کننده دارد، ناشی می شود. لذا شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل و توسعه ی این گونه خریدها مورد نیاز است. دراین مقاله برای اولین بار تأثیر تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین مادی گرایی و خرید اجباری در صنعت پوشاک ارزیابی شد. در این تحقیق ابتدا روایی و پایای پرسنامه ها سنجیده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مشتریان مراکز خرید پوشاک واقع در استان همدان واقع در کشور ایران می باشند. سپس، با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، و با توجه به جدول کرجسی و مورگان، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که پس از بررسی پرسشنامه های جمع آوری شده، 362 پرسشنامه قابل تحلیل بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. در گام بعدی، در بخش آمار توصیفی، شاخص های فراوانی بر اطلاعات جمعیت شناختی گزارش شد. آنگاه، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد، واریانس، کشیدگی و چولگی برای مؤلفه ها با استفاده از نرم افزار SPSS به دست آمد. در گام نهایی، در بخش آمار استنباطی نیز تحلیل فرایند شرطی با استفاده از ماکرو PROCESS اثر تعدیل کنندگی اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مادی گرایی تأثیر مثبت و معناداری بر خرید اجباری دارد و مادی گرایی با تعدیل گری جنسیت بر خرید اجباری اثر دارد.