مطالب مرتبط با کلیدواژه

اعضای هیأت علمی


۶۱.

شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های جبران خدمات بر بهره وری اعضای هیأت علمی دانشگاه های جامع دولتی با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جبران خدمات بهره وری اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی تکنیک دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۳۴۶
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های جبران خدمات بر بهره وری اعضای هیأت علمی در دانشگاه های جامع دولتی ایران انجام گرفته است. این تحقیق از نظر روش ترکیبی و از نظر نوع پژوهش قیاسی- استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیأت علمی دانشگاه های جامع دولتی شمال غرب کشور (دانشگاه ارومیه، دانشگاه تبریز، دانشگاه محقق اردبیلی، و دانشگاه زنجان) بوده که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 30 نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در تحقیق حاضر، با استفاده از داده های کیفی به دست آمده از مطالعات اکتشافی شامل بررسی متون اکتشافی و مصاحبه های اکتشافی، مؤلفه های جبران خدمات اعضای هیأت علمی شناسایی گردیده است، سپس این مؤلفه ها از طریق روش تحقیق زمینه یابی و دلفی فازی ارزیابی شده است. نتایج تحقیق مشتمل بر دو بخش است، در بخش اول مجموعه ای از مؤلفه های اعضای هیأت علمی شناسایی گردید و در بخش دوم میزان اهمیت و اولویت این مؤلفه ها مشخص شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که جبران خدمات اعضای هیأت علمی از 27 مؤلفه تشکیل شده است که امنیت شغلی، حقوق و مزایا، ارتقا، استقلال شغلی، سطح و ساختار پرداخت، شرایط کاری مناسب در دانشکده، کیفیت مدیریت و سرپرستی از مهم ترین مؤلفه های سیستم جبران خدمات اعضای هیأت علمی می باشند.
۶۲.

بررسی دیدگاه های استادان رشته آموزش زبان انگلیسی ایران نسبت به پژوهش:مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعضای هیأت علمی تحقیقات آموزشی روش تحقیق ترکیبی زبان شناسی کاربردی مفهوم تحقیق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۷
دهه ی گذشته شاهد یک پیشرفت شگرف در حوزه ی تحقیقات آموزش عالی از جمله زبان شناسی کاربردی بوده است. در این راستا، مطالعه ی حاضر به بررسی مفهوم تحقیق از دیدگاه اساتید هیأت علمی رشته ی زبان شناسی کاربردی در ایران می پردازد. در این پژوهش ترکیبی متوالی، نتایج کمی از طریق پیمایش 140 عضو هیأت علمی که بصورت نمونه ای هدفمند انتخاب شده بودند، حاصل شد. سپس نتایج کیفی از طریق مصاحبه با 12 عضو هیأت علمی جهت درک عمیق تر آن ها از مفهوم تحقیق بدست آمد. براساس نتایج کمی، اساتید تحقیقاتی که شامل "طرح های تجربی" و "روش های ترکیبی" می باشند را بیشتر به عنوان تحقیق می پذیرند. همچنین دیدگاه پاسخ دهندگان پیرامون مفهوم تحقیق بیانگر ویژگی های دقیق و سخت گیرانه ی آن ها در پارادایم های کمی، کیفی، و ترکیبی می باشد. در این مطالعه، یافته های کیفی به تبیین یافته های کمی پیرامون جایگاه تحقیق از دیدگاه اساتید هیأت علمی پرداخته است.
۶۳.

تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب نخستین تدریس اعضای هیأت علمی دانشگاه های غرب کشور نظریه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۴۴۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب اعضای هیأت علمی از نخستین روزهای تدریس در دانشگاه از دیدگاه اساتید دانشگاه های دولتی غرب کشور انجام شده است. روش: رویکرد این تحقیق و راهبرد آن از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است. تعداد افراد مشارکت کننده در پژوهش شامل 54 نفر از اساتید دانشگاه های غرب کشور (بوعلی سینای همدان، لرستان، ایلام، رازی کرمانشاه و کردستان) بودند که به صورت هدفمند و نظری به مشارکت دعوت شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختمند بود که به صورت دیداری و شنیداری ضبط و محتوای آن ها به صورت متنی پیاده سازی شد. داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند تا مفاهیم و مقوله ها طبقه بندی گردند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که مقوله های اصلی برخاسته از مصاحبه ها عبارتند از 1) بهسازی عوامل درون زاد (شامل مفاهیم ویژگی های روانی فردی اساتید جدیدالورود؛ و تبادل تجارب حرفه ای بین همکاران)؛ و 2) توسعه عوامل برون زاد (شامل مفاهیم بازنگری در اجرای دوره های آموزشی؛ و اصلاح موانع و پشتیبانی دوره های آموزشی). با در نظر گرفتن این عوامل برخاسته از تجارب اعضای هیأت علمی از روزهای آغازین تدریس، یک الگوی مفهومی داده بنیاد ارائه شده است
۶۴.

تأثیر جذبه شخصیتی استادان بر درک دانشجویان از اثربخشی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدریس اثربخش ارزشیابی دانشجویان اعضای هیأت علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف: پژوهش حاضر هدفی دوگانه داشت نخست، شناسایی متغیرهای مداخله کننده در نتایج ارزیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی و دوم، تبیین حیطه های تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان. روش: ازاین رو، با رویکردی کمی و راهبرد توصیفی- همبستگی، نمرات حاصل از اجرای یک پرسشنامه ارزیابی 12 سؤالی، بر روی250 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان، جمع آوری شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و پارامترهای یک مدل فرضی از تدریس اثربخش و جذبه شخصیتی، در قالب ماتریس کوواریانس و با استفاده از روش برآورد بیشینه درست نمایی، مورد آزمون قرار گرفتند. با توجه به شاخص های به دست آمده از آزمون برازش مدل، نتایج نشان داد که مدل، برازش مطلوبی با داده های مورد بررسی دارد. همچنین، یافته ها گویای آن بود که تشخیص یک مدرس به عنوان شخصیتی پرجاذبه توسط دانشجویان، یک پیش بینی کننده مهم نمره ارزشیابی تدریس است. یافته ها چالشی را برای استفاده از ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس در تصمیم های مهم برای استخدام و ارتقای اعضای هیأت علمی ارائه نمود. از این رو پیشنهاد می نماید که نتایج ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی باید بااحتیاط تفسیر شود.
۶۵.

شناسایی نیازهای آموزشی مرتبط با رشد حرفه ای تدریس اعضای هیأت علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان

کلیدواژه‌ها: نیازسنجی رشد حرفه ای تدریس اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۲۵۱
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیازهای آموزشی مرتبط با رشد حرفه ای تدریس اعضای هیأت علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان، به روش آمیخته از نوع اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، نمونه ای به حجم 12 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شد که به روش گروه های کانونی و فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته در شش جلسه انجام شد. بعد از شناسایی مهارت ها و مقولات، در بخش کمّی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته وضعیت موجود سنجش شده است در این بخش، جامعه آماری تحقیق را اعضای هیأت علمی و مدرسان گروه های آموزشی شامل علوم تربیتی، ریاضی، ادبیات، مشاوره، زبان انگلیسی، شیمی، فیزیک، تربیت بدنی، الهیات، زیست شناسی دانشگاه فرهنگیان در استان های خراسان رضوی، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، کرمانشاه، اصفهان، تهران، همدان، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و گلستان به تعداد 1360 نفر تشکیل می دادند که از بین آنان با استفاده از فرمول کوکران تعداد 300 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای نمونه آماری انتخاب شدند. روایی پرسشنامه ها را چند تن از متخصصان آموزشی تأیید کرده اند و پایایی آن با اجرای اولیه در نمونه به حجم 30 نفر با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شده است. این ضریب برای پرسشنامه های زمینه تدریس، قبل از تدریس، ضمن تدریس، ارزشیابی تدریس، فناورانه و سایر مهارت ها به ترتیب؛ 727/0، 757/0، 814/0، 818/0، 837/0 و 762/0 بوده است. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی و برای بررسی نیاز به آموزش و ضریب اهمیت از آمار استنباطی استفاده شده است. در نهایت، نتایج نشان می دهد در مهارت زمینه تدریس در مقوله تخصص در حوزه علمی با 3/52 درصد، در مهارت قبل از تدریس در مقولات نظریه های یادگیری با 1/54 درصد و هدف گذاری و برنامه ریزی با 3/53 درصد، در مهارت ضمن تدریس در مقولات روش ارائه مناسب با موضوع با 65 درصد، مدیریت زمان با 2/61، قدرت اداره و رهبری کلاس با 6/55، در مهارت فناورانه در مقولات نرم افزارهای تولید فیلم آموزشی با 4/61 درصد، نرم افزار های حوزه تخصصی محتوا با 7/58، روش های تدریس سیستمی با 6/56، آی سی دی ال با 7/55، نرم افزارهای تولید چندرسانه ای آموزش با 4/54 و نرم افزار ارائه با 5/53، در سایر مهارت ها در مقوله زبان انگلیسی با 6/55 درصد نیاز به آموزش استخراج شده است.
۶۶.

تعیین مؤلفه های بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۶۲۵
این پژوهش با هدف شناسایی و تعیین مؤلفه های بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی در دانشگاه فرهنگیان به منظور ارائه یک چارچوب مفهومی طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، از نوع ترکیبی اکتشافی است که به شیوه متوالی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از متخصصان و صاحب نظران منابع انسانی و تربیت معلم که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مؤلفه های بالندگی اعضای هیأت علمی شامل 4 مؤلفه آموزشی، پژوهشی، خدماتی و فردی شناسایی شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای هیأت علمی پردیس های سراسر کشور دانشگاه فرهنگیان(930 نفر) بودند که از بین آنها تعداد 208 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه محقق ساخته بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی استفاده شد. برای تعیین روایی محتوا از دیدگاه استادان و جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی بهره گرفته شد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی، از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی با تأکید بر نرم افزار لیزرل بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد، تحلیل های مدل یابی معادلات ساختاری، برازندگی مدل را با داده ها مورد حمایت قرار می دهند. نتایج این پژوهش می تواند دریچه های جدیدی را برای توجه بنیادی به بالندگی حرفه ای اعضای هیأت علمی و ایجاد تغییرات مطلوب در بازنگری برنامه بهسازی منابع انسانی بگشاید.
۶۷.

ارزیابی کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه دانشجویان: مطالعه موردی پردیس شهید باهنر و شهید مقصودی همدان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی مقیاس مای کورس دانشگاه فرهنگیان دیدگاه دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۱۸۵
مهمترین ابزار تعیین کیفیت یک فرایند و برنامه آموزشی، ارزشیابی آن است. در دنیای امروز، دانشگاه ها سه ماموریت اصلی آموزش، پژوهش و ارائه خدمات را برعهده دارند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت تدریس اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در استان همدان از دیدگاه دانشجویان انجام گرفته است. این پژوهش، مطالعه ای توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر ورودی های سال های تحصیلی 1391و1392  پردیس شهید باهنر و مقصودی بوده که  شامل 1170 نفر می باشند. نمونه آماری این پژوهش شامل530نفر از دانشجویان بوده است که به  صورت تصادفی  انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه مقیاس مای کورس می باشد. پرسشنامه شامل 50 سوال براساس طیف 5 گزینه ای لیکرت و شامل 8 مؤلفه( مدیریت کلاس، رفتار مناسب کلاسی، تمرکز و حفظ توجه به درس، آماده کردن مرور و تمرین، مهارت های پرسشگری، استفاده از روش های مختلف آموزش، برقراری جو مثبت و میزان بیان راهبردهای حل مساله در کلاس) می باشد. اعتبار پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ برآورد گردیده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد t مشاهده شده در سطح 05/0≥p  معنی دار بوده است. بنابراین بین مؤلفه های کیفیت تدریس اساتید در دو پردیس شهید مقصودی و شهید باهنر تفاوت معنی دار وجود دارد. بین مؤلفه های هشت گانه کیفیت تدریس برحسب دروس تخصصی  و عمومی تفاوت معنی دار وجود  دارد. میزان کیفیت تدریس دروس عمومی در مؤلفه های هشت گانه کمتر از دروس تخصصی بوده است.  براساس یافته های پژوهش کیفیت تدریس اعضای هیات علمی و مدرسان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان همدان در مؤلفه های مقیاس مای کورس از دیدگاه دانشجویان، بیش از سطح متوسط ارزیابی می شود. با توجه به اهمیت ارزیابی در بهبود کیفیت آموزش در نظام عالی پیشنهاد می شود ارزشیابی کیفیت تدریس اساتید به طور مستمر با هدف ارتقای وضعیت موجود صورت پذیرد.
۶۸.

نقش مدیریت دانش در توسعه شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه ها (مورد مطالعه: اساتید هیأت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران)

کلیدواژه‌ها: شایستگی توسعه اعضای هیأت علمی مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۸۴
از آنجا که اعضای هیأت علمی باعث کیفیت و توان علمی آموزش عالی به خصوص در امر آموزش، پژوهش و تربیت افراد نخبه و متخصص می شوند، مطلوب است دانشگاه ها در راستای توسعه شایستگی های اعضای هیأت علمی، گام های اساسی برداشته و به گونه ای برنامه ریزی شده، رشد و ارتقای شایستگی های همه جانبه اعضای هیأت علمی خود را فراهم سازند. یکی از ابزارها برای رسیدن به این مهم، استفاده از مدیریت دانش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مدیریت دانش در توسعه شایستگی حرفه ا ی اعضای هیأت  علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران می باشد. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیأت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 96-1395 است که تعداد کل آنها 130 نفر بوده است که از این جامعه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 110 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شد (برای سنجش مدیریت دانش از پرسشنامه لاوسون و برای سنجش شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد). به منظور تحلیل آماری داده ها از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ابعاد ایجاد دانش، جذب دانش، انتشار دانش، کاربرد دانش، سازماندهی دانش و ذخیره دانش، به ترتیب، بیشترین ارتباط را با گرایش اساتید به کسب شایستگی حرفه ای دارند.
۶۹.

بازنمایی ساختار علمی رشته مدیریت آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار علمی رشته مدیریت آموزشی اعضای هیأت علمی هویت علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۶۰
پژوهش حاضر با هدف توصیف پدیده ساختار علمی مدیریت آموزشی از نگاه و برداشت استادان این رشته دانشگاهی انجام شد. تحلیل اطلاعات از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند با توجه به رویکرد پژوهشی پدیدارشناسی توصیفی و با بهره گیری از روش تحلیلی هفتگانه کلایزی پی گیری شد. مشارکت کنندگان اعضای هیأت علمی دارای رتبه علمی از استادیار تا استاد، به تعداد 17تن بودند. یافته های پژوهش که در 6 مؤلفه اصلی و 15 زیرمؤلفه طبقه بندی شد، بازنمای تجربه و برداشت صاحب نظران و اندیش ورزان این رشته است. نتایج نشان داد که بین اعضای هیأت علمی رشته مدیریت آموزشی نسبت به ساختار علمی این رشته اتفاق نظر وجود ندارد و هویت علمی رشته در سه بخش بنیان نظری، ماهیت بین رشته ای و قلمروی رشته، دارای دو جهان بینی متفاوت است. مؤلفه های متفاوت از جمله: اصالت علمی، پایان هویت جویی، کارکردگرایی بین رشته ای، بازنگری بین رشته ای، مربی سازمان ها و رهبر آموزش و پرورش وجود این تفاوت در جهان بینی را تأیید کرد. ضمن آن که این تفاوت معنی دار اندیشه و قضاوت از زاویه دیگر، می تواند پیام آور پویایی رشته مدیریت آموزشی باشد، زیرا وجود چنین دیدگاه های مختلفی، افزون بر بازنمایی اهمیت آن در چالش برانگیزی هویت علمی رشته مدیریت آموزشی، دربردارنده رشد و توسعه نظری این رشته در درازمدت خواهد بود.
۷۰.

مناسبات کار و زندگی در جامعه آکادمیک: آزمون یک الگوی مفهومی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مناسبات کار و زندگی اعضای هیأت علمی سرریز مثبت سرریز منفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۵
در شرایط تغییر فرهنگ کار، توسعه فناوری های نوین و اقتضائات اجتماعی- فرهنگی، شاهد کم رنگ شدن مرزهای کار و زندگی هستیم. برای نمونه، کمتر پژوهشی در حوزه مطالعات خانواده را می توان یافت که به صورت مشهود یا مکنون متأثر از کار و مطالبات آن نباشد. این پژوهش با تمرکز بر مشاغل دانشی و اقتضائات خاص آن، درمورد اعضای هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام شد. پژوهش با آزمودن الگویی که دربردارنده روابط دوسویه و هر دو وجه منفی و مثبت برهم کنش عرصه های کار و زندگی افراد بود، آغاز شد. مشغولیت مستمر ذهنی، تعدد و تنوع نقش های کاری، سرریز نگرش های منفی/ مثبت، کاری/ خانوادگی، مطالبه گری مسئولیت های خانوادگی، حمایتگری خانواده و پروای مراقبت و ارتقای مهارت های زندگی ابعاد تشکیل دهنده این الگو بودند. سپس پرسشنامه ای شامل شاخص های تشکیل دهنده این چارچوب تدوین و میان نمونه آماری توزیع شد. آزمونِ الگو توسط مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS انجام شد و پس از حذف گویه های دارای بار عاملی پایین، الگو مورد تأیید قرار گرفت. آزمون های آماری مقایسه میانگین یک گروه، دو گروه و تحلیل واریانس، وضعیت موجودِ مناسبات کار و زندگی اعضای هیئت علمی را به تفکیک ویژگی های جمعیت شناختی مشخص کرد. نتایج این بخش از تحقیق نشان داد میانگین تضاد کار با زندگی و درعین حال، غنی شدن زندگی توسط کار در اعضای هیئت علمی پژوهشگاه در سطح بالاتر از متوسط است. غنی شدن کار توسط زندگی در زنان به صورت معنی داری بیش از مردان بود. درنهایت میانگین تضاد کار با زندگی در استادیاران بیشتر از مرتبه های علمی دانشیار و استاد بود. جمع بندی نتایج تحقیق نشانگر ظهور و بروز هر دو وجه مثبت و منفی مناسبات کار و زندگی در افراد آکادمیک بود.
۷۱.

پژوهش کیفی سرمایه اجتماعی میان اعضای هیأت علمی با راهبرد «هم نویسندگی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم نویسندگی همکاری علمی سرمایه اجتماعی پدیدارشناسی تفسیری اعضای هیأت علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
توسعه دانشگاه در گرو توسعه اعضای هیأت علمی و همکاری های علمی آنان است که این همکاری ها، افزایش تفاهم متقابل اعضا و بهبود فعالیت ها و تولیدات علمی را در پی دارد. بنابراین، مطالعه پژوهشی حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری قصد دارد تا تجارب هم نویسندگی اعضای هیأت علمی را به عنوان یک جنبه قابل مشاهده از همکاری علمی مورد بررسی قرار دهد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن اشباع نظری داده ها، 12 نفر از اعضای هیأت علمی در پژوهش مشارکت کردند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و پیاده سازی گردید و سپس با استفاده از روش اسمیت و آزبورن (2004) و نرم افزار 2020MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج پژوهش، دو عامل بازدارنده و مشوق از تجارب هم نویسندگی اعضای هیأت علمی تفسیر گردید. عوامل بازدارنده که ناشی از تجارب ناخوشایند اعضای هیأت علمی بود در قالب مضمون افت کیفیت پژوهش و دو زیرمضمون گرایش به کمی گرایی و کسب شهرت علمی و عوامل مشوق ناشی از تجارب خوشایند اعضای هیأت علمی در قالب مضمون خلق یک اجتماع علمی و چهار زیرمضون اعتماد اجتماعی، هم افزایی، تقویت گفتمان علمی و ارتقاء کیفیت دانشگاه احصا گردید. نتایج پژوهش نشان داد که هم نویسندگی ها موجب ارتقاء سطح سرمایه اجتماعی در دانشگاه می شوند و متقابلاً سطح این هم نویسندگی ها نیز تحت تأثیر عملکرد و بازخورد دانشگاه قرار دارند که تضعیف و یا تقویت آن ها را موجب می گردد. پژوهش حاضر توصیه می کند که در راستای ارتقاء این هم نویسندگی ها ایجاد بسترهای همکاری در دانشگاه و توجه دانشگاه به معیارهای کیفی در پژوهش مورد توجه قرار بگیرد.
۷۲.

بررسی تأثیرپذیری فرسودگی شغلی بر توانمندسازی ساختاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و نقش تعدیلگر جنسیت (مطالعه موردی: اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی ساختاری رفتار شهروندی سازمانی فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۲
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تأثیرپذیری فرسودگی شغلی بر توانمندسازی ساختاری با تاکید بر نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و نقش تعدیلگر جنسیت انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری می با شد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه اعضای هیأت علمی وزارت علوم می باشند که تعداد آنها ۱۸۲۸۲ نفر است، حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران ۵۱۵ نفر برآورد و به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تصادفی انتخاب شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه، شرایط اثربخشی کیفیت کار -2 لاسچینگر و همکاران (۲۰۰۱)که توانمند سازی ساختاری و تعدیلگر جنسیت را مد نظر قرار داده، رفتار شهروندی لی و آلن (2002) و  فرسودگی شغلی ماسلچ (1993)، استفاده شد. جهت تعیین روایی از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و برای سنجش پیاپی پرسش نامه ها نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. آلفای کرونباخ سه متغیر پژوهش بزرگ تر از 70/۰ به دست آمد که مبین سطح پایایی مطلوب پرسش نامه ها بوده است. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی تأثیری منفی دارد. همچنین نقش میانجیگری رفتار شهروندی سازمانی در ارتباط توانمندسازی ساختاری با فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی به تأیید رسید اما نقش تعدیلگری جنسیت در ارتباط توانمندسازی ساختاری با فرسودگی شغلی به تأیید نرسید.
۷۳.

طراحی الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی در میان اعضای هیأت علمی بر مبنای نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوغ قابلیت منابع انسانی اعضای هیأت علمی الگوی بومی دانشگاه آزاد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
مقدمه و هدف : الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی، چارچوبی برای کمک به توسعه سطح بلوغ و ارتقای حوزه منابع انسانی سازمان ها می باشد. پژوهش حاضر به صورت کیفی با هدف طراحی الگوی بومی بلوغ قابلیت منابع انسانی[1] در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. روش شناسی پژوهش : ابتدا شاخص های اولیه با مرور ادبیات پژوهش استخراج گردیده، سوالات مصاحبه طراحی وتوسط 3 نفر از خبرگان تاییدگردید. سپس مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان اعضای هیأت علمی که علاوه بر داشتن سوابق  اجرایی مدیریتی بالای5 سال دارای رتبه علمی استادیاری و بالاتر نیز بودند، صورت گرفته و داده ها گردآوری شدند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس مدل داده بنیاد استراوس و کوربین[1]، در 6 پارادایم شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای و راهبردها ، پیامدها نیز پدیده اصلی انجام گرفته است. اعتبار مدل بومی به دست آمده از طریق دوروش؛ تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس.[1] و روایی محتوایی یعنی ارزیابی توسط 4 نفر از خبرگان سنجیده شده است. یافته ها : نتایج تحلیل داده ها طی 3 فرایند کد گذاری باز، محوری و انتخابی، منجر به استخراج 26 شاخصه و92 مؤلفه گردیدکه درنهایت به طراحی الگوی بومی قابلیت منابع انسانی خاتمه یافت. عوامل محیطی، سازمانی، شغلی و فردی به شرایط علی بلوغ قابلیت اعضای هیات علمی؛ و سبک مدیریتی، عوامل مخل ارتباطات، رهبری اخلاقی، و مشارکت گروه های کاری اشاره به شرایط مداخله گردارند. تخصیص منابع و امکانات، مدیریت اطلاعات، زمان و نظم، شرایط زمینه ای بلوغ اعضا؛ و هم چنین برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و ارتباطات، ارزیابی، مدیریت عملکرد، ومدیریت منابع انسانی، راهبردها راشامل می شوند. پیامد های این تحقیق حاکی از ایجاد انگیزه و بهبود نوآوری در جهت توسعه، ارتقا و بهبود مستمر توانایی اعضای هیأت علمی دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج حاصل از اعتبار سنجی نشان داده است که مؤلفه ها و شاخصه های مدل از اعتبار بالایی برخوردارند می توان گفت استفاده از این مدل بومی در میان مدیران دانشگاه آزاد جهت اعضای هیأت علمی مفید می باشد.
۷۴.

نشانگان ملکه زنبور عسل؛ نقش ادراک تبعیض و هویت یابی جنسیتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نشانگان ملکه زنبور عسل تبعیض جنسیتی هویت یابی جنسیتی اعضای هیأت علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۲۰۹
نشانگان ملکه زنبور عسل به پدیده ای اشاره دارد که طی آن مدیران زن در سازمان هایی که اکثر پست های بالای سازمانی را مردان تصدی کرده اند، خود را از زنان دیگر جدا کرده و مانع پیشرفت آنان می شوند. در این پژوهش به واکاوی عمیق ترِ این مفهوم در دانشگاه ها پرداخته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تبعیض جنسیتی ادراک شده توسط زنان بر باور آنان به وجود نشانگان ملکه زنبور عسل در رفتارهای زنان متصدی پست های مدیریتی است. در این رابطه، نقش تعدیلگر هویت یابی جنسیتی و سطح آکادمیک نیز بررسی شد. پرسشنامه تحقیق میان اعضای هیأت علمی زن پنج دانشگاه مطرح کشور توزیع شد و از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد تبعیض جنسیتی ادراک شده توسط زنان بر ادراک رفتارهای ناشی از نشانگان ملکه زنبور عسل توسط آنان تأثیر مثبت معناداری دارد. این رابطه توسط متغیر هویت یابی جنسیتی تعدیل شد؛ به گونه ای که رابطه مذکور در زنانی که هویت یابی جنسیتی بیشتری داشتند، کاهش می یافت. اما متغیر درجه آکادمیک تأثیر تعدیلگری معناداری در این رابطه نداشت.
۷۵.

نقش اعضای هیأت علمی در ارزشیابی برنامه های درسی رشته های علوم انسانی دانشگاههای برتر ایران و جهان به منظور طراحی مقیاس مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی برنامه درسی اعضای هیأت علمی دانشگاه های برتر دولتی دانشگاه های معتبر جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش و جایگاه اعضای هیأت علمی در ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاههای برتر کشور و جهان به منظور طراحی یک مقیاس ارزشیابی برنامه درسی ویژه اعضای هیأت علمی می باشد. پژوهش بصورت ترکیبی از نوع اکتشافی-متوالی در قالب ساخت ابزار می باشد. جامعه آماری شامل چهار گروه اعضای هیأت علمی و صاحبنظران برنامه ریزی درسی و دانشگاههای برتر دولتی، مسئولین مراکز مطالعات دانشگاههای برتر دولتی، مسئولین وزارت علوم و اسناد و مدارک دانشگاههای منتخب جهان بوده است. نمونه گیری بصورت هدفمند بوده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته، تحلیل مستندات و مقیاس ارزشیابی برنامه درسی محقق ساخته بوده است. روائی مصاحبه با استفاده از نظرات متخصصان و پایائی آن با استفاده از فرم تحلیل محتوا، پیاده سازی مجدد و استفاده از گروه همتا بدست آمده است. روائی مقیاس بصورت محتوائی، اعتباریابی آن از طریق ضریب لاشه و همبستگی درونی گویه ها از طریق آلفای کرونباخ برآورد شده است. یافته ها نشان داد که در دانشگاه های معتبر جهان، اعضای هیأت علمی نقش کلیدی در فرایند ارزشیابی برنامه های درسی دارند. در مقایسه با آن، در دانشگاههای ایران، ذینفعان برنامه مشارکت محدودی در ارزشیابی برنامه های درسی دارند، لکن با توجه به بسترهای فراهم شده، اعضای هیأت علمی به نسبت سایر گروههای ذینفع، مشارکت بیشتری در ارزشیابی برنامه ها دارند. پاسخگویان مواردی نظیر دعوت رسمی از اعضای هیأت علمی، اجرای ارزشیابی های سالیانه، اجرای ساز وکارهای تشویقی و برگزاری نشست های مشورتی گروههای آموزشی با استادان را از جمله راهکارهای بهبود ارزشیابی برنامه درسی می دانند. با استفاده از داده های جمع آوری شده از دانشگاههای داخل و خارج کشور، یک مقیاس هشت حیطه ای اعتباریابی شده دارای60 گویه و 6 سئوال باز، برای ارزشیابی برنامه درسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی تدوین گردیده است.
۷۶.

اقتصادسنجی آموزش عالی رویکردی نوین برای ارزیابی تناسب تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعضای هیأت علمی متناسب بودن تدریس و تحقیق عملکرد مرز امکانات تولید آموزش عالی جانشینی و مکمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
مطالعه رابطه بین تدریس و تحقیق اعضای هیأت علمی که سابقه طولانی دارد، در پژوهش های تجربی عمدتاً به صورت هنجاری و تک بُعدی انجام شده است.هدف اصلی مقاله، ضمن بازنمایی این مسائل کلیدی، پیشنهادوبکارگیری روشی نوین و پرقابلیت می باشد که به طور همزمان امکان شناسایی و تحلیل سه وضعیت مکمل، جانشینی و/یا خنثی بودن رابطه تدریس و تحقیق را داشته و زمینه فنی لازم برای ارزیابی درجه متناسب بودن ترکیب فعالیت های دانشگاهی را فراهم نماید.جامعه آماری تحقیق، اعضای هیأت علمی دانشگاهها و نمونه آماری شامل 716 نفر می باشد که به صورت خوشه ای از اعضای یک دانشگاه جامع انتخاب و داده های مربوط به عملکرد آموزشی وپژوهشی آنان برای سال تحصیلی 96-1395 در چارچوب مولفه های آیین نامه ارتقا گردآوری و با استفاده از روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید تحلیل شده است.یافته ها مؤید آن است که رابطه بین آموزش و پژوهش اعضای هیأت علمی چند بُعدی و بسته به شرایط نهادی-سازمانی، متفاوت می باشد.در رابطه با نمونه آماری مطالعه شده، یافته های تجربی نشان دادند که وضعیت عملکرد 402 نفر در منطقه جانشینی و 314 نفر در منطقه مکملی قرار داشته که به این ترتیب،ترکیب عملکرد آموزشی و پژوهشی 314 نفر نامتناسب شناسایی شده است؛در بازتخصیص منابع و تلاش ها،27 نفر باید فعالیت های آموزشی و 287 نفر فعالیت های پژوهشی خود را افزایش دهند تا فعالیت های آموزشی و پژوهشی آنها متناسب و متعادل شود.با توجه به نتایج مشخص می شود که روش اقتصادسنجی آموزش عالی مبتنی بر مرز امکانات تولید، ابزار علمی-فنی قوی و پرقابلیتی برای واکاوی و ارزیابی ارتباط مورد اشاره و درجه متناسب بودن فعالیت های دانشگاهی می باشد.
۷۷.

رابطه نگرش عقلانی و بهزیستی اجتماعی اعضای هیأت علمی (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش عقلانی بهزیستی اجتماعی پذیرش اجتماعی اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
مقاله حاضر به بررسی رابطه نگرش عقلانی با بهزیستی اجتماعی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایش انجام شده، داده ها با تکنیک پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی از 213 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد جمع آوری شده است. نگرش عقلانی در سه بعد کثرت گرایی، ابزاری بودن و نیت مندی و بهزیستی اجتماعی در پنج بعد مشارکت اجتماعی، پذیرش اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی و همبستگی اجتماعی سنجیده شده است. اعتبار این پژوهش از نوع محتوایی است و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که دارای مقادیر مطلوب بوده است. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به میانگین بدست آمده از دو متغیر مورد مطالعه، عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد در حد پایین قرار دارد، این در صورتی است که میزان بهزیستی اجتماعی در حد بالا قرار گرفته است. بر اساس داده های حاصل از ماتریس همبستگی پیرسون، بین ابعاد بهزیستی اجتماعی (به غیر از بعد انسجام اجتماعی و بعد همبستگی اجتماعی) با ابعاد نگرش عقلانی با تأکید ویژه بر بعد پذیرش اجتماعی رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد؛ بدین معنا که هرچقدر میزان ابعاد مورد نظر بهزیستی اجتماعی افزایش پیدا کند به تبع آن عقلانیت ابزاری در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد کاهش پیدا می کند. همچنین، بررسی بدست آمده از آزمون تی مستقل در زمینه رابطه متغیر زمینه ای جنسیت با نگرش عقلانی نشان داد که اختلاف نگرش عقلانی در بین اعضای هیأت علمی در مردان کمتر از زنان است، در نتیجه بین اختلاف نگرش عقلانی اعضای هیأت علمی برحسب جنسیت آنها رابطه وجود دارد. درنهایت، متغیر بهزیستی اجتماعی 18/19 درصد از تغییرات متغیر نگرش عقلانی را تبیین می کند
۷۸.

تبیین الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی درسی کلاسی: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعضای هیأت علمی تصمیم گیری برنامه ریزی درسی داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی در سطح کلاس درس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری در تحقیق کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند بودند که 21 نفر از اساتید از طریق نمونه گیری هدفمند و به شیوه ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده سی و دو مفهوم محوری و سیزده مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل فقدان جهت گیری علمی در تصمیم گیری های کلاسی به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (عوامل فراسازمانی، محیطی و انگیزش)، عوامل زمینه ای (مشتمل بر محورهای عوامل رفتاری، عوامل برنامه ای و پشتیبانی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (عوامل مدیریتی، ساختاری و رفتاری)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های سازمانی- محیطی و موانع اجرایی)، راهبردها (تصمیم گیری مبتنی بر ساختار پیشین، تصمیم گیری موقعیتی، تصمیم گیری مبتنی بر تفکر محافظه کارانه و تصمیم گیری تعاملی) و پیامد (کاهش اثربخشی و کارایی) سازمان یافت.
۷۹.

کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی براساس تجربه زیسته آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی اخلاق حرفه ای کنش ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
جنبه های مختلف کیفیت زندگی علمی اعضاء هیأت علمی دانشگاه های ایران بحث انگیز است. سازه کیفیت زندگی کاری سازه ای ذهنی است و ارائه تعریف و تعیین ابعاد آن در محیط اجتماعی - سیاسی و فرهنگی لازم است. بر این اساس، سؤال اصلی در پژوهش حاضر این است که ابعاد مختلف کیفیت زندگی کاری اعضاء هیأت علمی و عوامل شناسایی شده مؤثر بر این ابعاد بر اساس تجربه زیسته آنها کدامند؟ این تحقیق کیفی با تکنیک مصاحبه نیمه ساخت مند[1] و رویکردی اکتشافی انجام شده است. نمونه ای هدفمند[2] مشتمل بر 15 نفر عضو هیأت علمی واجد تجربه های لازم و به عنوان مطلع کلیدی و مشارکت کننده در تحقیق انتخاب شد. یافته های مطالعه عمدتا حول دو کانون اصلی متمرکز شده اند الف - سازند ها و مؤلفه های کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی ب- عوامل موثر بر کیفیت زندگی کاری اعضا ی هیأت علمی، از سازندهای شناسایی شده در تجربه زیسته هیأت علمی مورد مصاحبه به کنش ارتباطی و تعاملات همکارانه ،آزادی علمی ،اخلاق حرفه ای ،رضایت شغلی ،فرصت های رشد و بالندگی، کارراهه یا مسیر حرفه ای و توازن و تناسب حجم فعالیتها می توان اشاره کرد. همچنین از جمله مؤلفه های تاثیر گذار بر کیفیت زندگی کاری آنها عوامل مدیریت ،ساختار، فرهنگ سازمانی، عوامل اقتصادی ،عوامل و فضای سیاسی و تکنولوژی اطلاعات است
۸۰.

معیارهای ارتقاء مرتبه اعضای هیأت علمی در ایران بر اساس مطالعه ای تطبیقی در زمینه نظام های ارتقاء مرتبه اعضای هیأت علمی در دانشگاه های منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام ارتقاء اعضای هیأت علمی روش دلفی فازی مطالعه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۸
اعضای هیأت علمی از ارکان مهم دانشگاه ها می باشند که نقش بسزایی در توسعه کشورها ایفا می کنند. با توجه به اهمیت جایگاه اعضای هیأت علمی در نظام آموزش عالی و توسعه کشور ، این پژوهش به یکی از سیاست های اثرگذار بر عملکرد اعضای هیأت علمی، پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف درس آموزی از نظام ارتقاء مرتبه اعضای هیأت علمی در دانشگاه های منتخب دنیا، برای نظام ارتقاء مرتبه اعضای هیأت علمی در ایران صورت گرفته است. بدین منظور، ابتدا معیارهای ارتقاء اعضای هیأت علمی 14 دانشگاه مورد بررسی قرار گرفته ، سپس این معیارها جمع بندی شده و با استفاده از آن پرسشنامه ای طراحی گردید و در اختیار 20 تن از خبرگان قرار داده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش دلفی فازی مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت، بر اساس نتایج تحلیل دلفی فازی، به مقایسه نظام ارتقاء اعضای هیأت علمی نظام آموزش عالی ایران و دانشگاه های منتخب پرداخته شد و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه گردید. موارد قابل توجه در مقایسه نظام ارتقاء مرتبه علمی کشورمان و دانشگاه های منتخب عبارت بودند از: منمرکز بودن نظام ارتقاء مرتبه در ایران، کم توجهی نظام ارتقاء کشورمان به عوامل آموزشی (به طور کلی)، نوآوری در روش های تدریس، نوشتن کتاب درسی، توانایی تحریک دانشجویان برای آموزش های بیشتر، عوامل مربوط به کیفیت و کاربردی بودن پژوهش ها، ارتباط با صنعت و بخش خصوصی و اثربخشی خدمات اجرایی.