مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
اعضای هیأت علمی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ساختاری خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیأت علمی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبائی به تعداد 3460 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با کمک جدول مورگان، 346 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته خودتوسعه ای حرفه ای با پایایی(97/0=α) استفاده شد که 5بعد خودتوسعه ای حرفه ای را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحلیل با کمک نرم افزار لیزرل و تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری، نشان داد مدل ساختاری خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیأت علمی دارای پنج بعد کلیدی از جمله شایستگی های خودتوسعه ای حرفه ای، اقدام و اجرای خودتوسعه ای، برنامه ریزی خودتوسعه ای، تمایل به خودتوسعه ای و عوامل مؤثر بر خودتوسعه ای بوده است که از برازش مناسبی با داده ها برخودار بوده است. نتایج نشان داد، عوامل مؤثر با ضریب مسیر (52/0=γ)، بر تمایل به خودتوسعه ای حرفه ای تأثیرگذاشته است. همچنین، تمایل به خود توسعه ای حرفه ای با ضریب مسیر (92/0=γ)، بر برنامه ریزی خودتوسعه ای تأثیرگذاشته است. علاوه بر آن، برنامه ریزی با ضریب مسیر (95/0=γ)، بر اقدام و عمل خودتوسعه ای تأثیرگذاشته است. در نهایت، اقدام و عمل بر شایستگی های خودتوسعه ای حرفه ای با ضریب مسیر (83/0=γ)، تأثیرگذاشته است.
تحلیل رابطه بین مهارت های رهبری پایدار و هم آفرینی با میانجی گری اعتمادشناختی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
35 - 59
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین مهارت های رهبری پایدار و مؤلفه های هم آفرینی با نقش میانجی اعتماد شناختی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفت. طراحی/روش شناسی/رویکرد: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 98-99 به تعداد 323 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 230 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته مهارت های رهبری پایدار با پایایی 93/0، پرسشنامه هم آفرینی طاهرپور با پایایی 95/0 و پرسشنامه اعتماد شناختی یانگ و ماس هولدر با پایایی 80/0 استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه محقق ساخته توسط متخصصان تایید شد و روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تایید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی و سطح استنباطی انجام گرفتند. یافته های پژوهش: مقایسه ضرایب استاندارد مستقیم با ضرایب استاندارد غیرمستقیم نشان داد که اعتماد شناختی نقش میانجی ایفا می کند. با توجه به ضریب استاندارد 47/0 در سطح خطای کوچکتر از 01/0، مهارت های رهبری پایدار پیش بینی کننده هم آفرینی بود و همچنین با ضریب استاندارد 60/0 اعتماد شناختی را پیش بینی می کرد. ضریب استاندارد اعتماد شناختی و هم آفرینی نیز 24/0 و معنی دار بود. در خصوص الگوی پیشنهادی پژوهش روابط بررسی گردید و الگو از برازش لازم برخوردار بود. پیامدهای عملی: با بهره گیری از مهارت های رهبری پایدار می توان زمینه اعتماد شناختی بین ذی نفعان را تضمین کرد و میزان هم آفرینی و اشتراک دانش و مهارت ها را ارتقاء بخشید. ابتکار یا ارزش مقاله: در این مطالعه برای اولین بار متغیر مهارت های رهبری پایدار مورد بررسی قرار گرفته است و سنجه ویژه ای برای این امر طراحی و اعتباریابی شده است. همچنین برای نخستین بار این چند متغیر به صورت یکجا در میان اعضای هیات علمی دانشگاه ها مورد بررسی قرار گرفته است. محدودیت ها: از روش های کیفی در گردآوری داده ها مانند مصاحبه استفاده نشد. اثرات نمونه گیری و خطای اندازه گیری، گستردگی آموزش عالی ایران، پر هزینه بودن جمع آوری داده ها، کمبود مطالعات انجام شده و عدم همکاری خبرگان آموزش عالی از جمله محدودیت های پژوهش حاضر بود. نوع مقاله: پژوهشی
طراحی و ارزیابی عوامل مؤثر بر استقرار فرهنگ کیفیت در دانشگاه (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
بر اساس پژوهش های پیشین، فرهنگ کیفیت به عنوان فرهنگ سازمانی غالب و خاص دانشگاهی در نظر گرفته شده است که با ارزش های مشترک و تعهد نسبت به کیفیت توسط عوامل دانشگاهی معنا پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، طراحی و ارزیابی عوامل اثرگذار بر استقرار فرهنگ کیفیت در دانشگاه فرهنگیان بوده است. روش پژوهش آمیخته -اکتشافی دو مرحله ای (کیفی- کمی) بود. در بخشِ کیفی، با بهره گیری از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته 23 نفر از افراد خبره دانشگاهی و موضوعی به شیوه هدفمند از مراکز آموزشی و پژوهشی در سال 1397 مورد مصاحبه قرار گرفتند. در ادامه و در بخش کمّی تعداد 462 نفر عضو هیأت علمی و غیرهیأت علمی به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه فرهنگ کیفیت مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است، همچنین به لحاظ پایایی از روش همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ به منظور محاسبه تجانس درونی استفاده شد که بیانگر بالا بودن پایایی ابعاد و مؤلفه ها بر اساس تعداد عامل های استخراج شده از تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول و دوم نشان داد که فرهنگ کیفیت از عوامل؛ "عناصر ساختاری/ مدیریتی"، "عناصر فرهنگی/ روان شناختی"، "رهبری"، "ارتباطات"، "اعتماد"، "تعهد و مسئولیت پذیری"، "مشارکت"، "توانمندسازها"، "اصلاح زیرساخت ها"، "نتایج و پیامدهای فرهنگ کیفیت"، تشکیل شده است و الگوی بومی آن برای استقرار در دانشگاه فرهنگیان دارای روایی سازه مناسبی است. در نتیجه، می توان گفت که مدل ساختاری مورد بررسی از کیفیت مناسبی برخوردار است و مقادیر مشاهده شده خوب بازسازی شده اند و مدل توانایی پیش بینی مطلوبی دارد.
ارزیابی میزان استفاده اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد شیراز از کتابخانه دیجیتالی رزنت به منظور پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۳
25 - 38
هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش کتابخانه دیجیتالی رزنت در تامین نیازهای اطلاعاتی و همچنین تعیین میزان استفاده اعضای هیأت علمی از این پایگاه می باشد.
روش شناسی: روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سازمان یافته است. جامعه مورد بررسی اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد شیراز می باشد.. با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها صورت گرفته است.
یافته ها: این تحقیق نشان داد که 2/78 درصد از اعضای هیأت علمی، هدف از جستجوی اطلاعات خود را کسب اطلاعات تخصصی و روزآمد اعلام کرده اند، و بیش از 80 درصد از نمونه مورد پژوهش از شبکه رزنت استفاده می نمایند.
نتیحه گیری: روی هم بیش از 52 درصد از نیازهای اطلاعاتی اعضای هیأت علمی از طریق این شبکه برآورده می شود. میان میزان استفاده گروههای مختلف آموزشی، سطح تحصیلات و مرتبه علمی اعضای هیأت علمی از شبکه رزنت تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین آموزش استفاده از شبکه رزنت می تواند نقش موثری دربیشتر استفاده کردن جامعه مورد مطالعه از کتابخانه دیجیتالی رزنت داشته باشد
بررسی چگونگی استفاده پژوهشگران از مجلات الکترونیکی، پایگاه های اطلاعاتی و خدمات Alert مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۶
49 - 60
هدف: پژوهش حاضر با هدف آگاهی از چگونگی استفاده اعضای هیات علمی از پایگاه های اطلاعاتی و مجلات الکترونیکی و همچنین خدمات Alert قابل دسترس از طریق وب سایت کتابخانه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اجرا شده است.
روش: روش پژوهش، پیمایشی توصیفی و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه ای است که در بین نمونه ای هدفمند متشکل از 92 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که بنا به اظهار خود از خدمات Alert استفاده می کنند، توزیع گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 2/52 درصد نمونه پژوهش، جستجو و دسترسی به مقالات را از پایگاه اطلاعاتی PubMed آغاز می کنند و مراجعه به موتورهای کاوش، دومین گزینه و پایگاه های اطلاعاتی مورد اشتراک دانشگاه سومین گزینه ان ها برای شروع کاوش است. 7/46 درصد از اعضای هیات علمی 2-3 صفحه از نتایج بازیابی را مرور می کنند. بر اساس سایر یافته ها، عدم وجود پیوند به متن کامل برخی مقالات از جمله مشکلات مهم در استفاده از مقالات آنلاین است و 2/90 درصد کاربران در مشاهده مقالات، فرمت PDF را ترجیح می دهند. مهم ترین دلیل استفاده اعضای هیأت علمی از خدمات Alert، اطلاع از مقالات جدید در زمینه علمی مورد نظر، و اولین اقدام آن ها پس از دریافت Alert، مطالعه چکیده مقاله است. دسترسی به اصل مقالات از طریق مجلات مورد اشتراک دانشگاه انجام می شود.
نتیجه گیری: از آن جا کهPubMed نقطه شروع کاوش های علمی اکثریت نمونه مورد پژوهش در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است و پایگاه های اطلاعاتی مورد اشتراک دانشگاه در وهله سوم یعنی پس از موتورهای کاوش عمومی مورد مراجعه کاربران قرار می گیرند، شناساندن و آموزش پایگاه های مورد اشتراک دانشگاه به عنوان یک اقدام ضروری، می تواند در بهره وری هزینه صرف شده برای این پایگاه ها نقش مؤثری داشته باشد. خدمات Alert نیز در صورتی که از طرف کتابخانه به اعضای هیأت علمی معرفی و سودمندی آن توجیه شود، موجب اطلاع بهنگام کاربران از جدیدترین مقالات مورد نیاز آن ها خواهد بود.
شاخص هرش: الگوی مناسب برای محاسبه برونداد علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های علوم پزشگی گیلان و گلستان در پایگاه اسکوپوس تا پایان اگوست 2011(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۹
53 - 64
هدف : میزان تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر نظیر اسکوپوس از ملاک های مهم رتبه بندی دانشگاه های پزشکی می باشد و انتشار تولیدات علمی در این پایگاه ها باعث افزایش رؤیت پذیری و افزایش استناد به آنها نیز می شود هدف از این مقاله وضعیت انتشار و استناد به مقالات دانشگاه علوم پزشکی گلستان و گیلان تا پایان آگوست 2011 و شاخص هرش آنان می باشد.
روش پژوهش : این پژوهش یک مطالعه علم سنجی است که به روش توصیفی انجام شد و در آن کلیه مقالات منتسب به این دو دانشگاه که در پایگاه اسکوپوس منتشر و نمایه شده بودند تحت بررسی قرار گرفتند و یافته ها با بهره گیری از آمار توصیفی ارائه گردیدند.
یافته ها: بر اساس آمار بدست آمده در پایگاه scopus تعداد مقاله های اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان 262 عنوان و دانشگاه علوم پزشکی گلستان 502 عنوان بوده است. جامعه پژوهش 444 نفر هیأت علمی دو دانشگاه می باشند. دانشگاه علوم پزشکی گلستان 103 نفر و دانشگاه علوم پزشکی گیلان 341 نفر. از تعداد 103 نفر اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی گلستان فقط 32 نفر (06/31 ) درصد و در دانشگاه علوم پزشکی گیلان از 341 نفر فقط 43 نفر (61/12) درصد دارای شاخص هرش هستند. در دانشگاه علوم پزشکی گلستان بیشترین هرش بعد از شاخص 1 که 11 نفر می باشند مربوط به هرش 3 و 4 می باشد که هر کدام 6 نفر می باشد با (83/5) درصد و کمترین هرش مربوط به شاخص 7 و 11 می باشد با 1 نفر معادل (97/. )درصد. و در دانشگاه گیلان بیشترین هرش بعد از شاخص 1 که 21 نفر می باشند مربوط به هرش 2 می باشد که 16 نفر می باشد با (70/4) درصد و کمترین هرش مربوط به شاخص 4 و 5 و 6 و 9 می باشد با 1 نفر معادل (29/. )درصد .
نتیجه گیری: در دانشگاه علوم پزشکی گلستان اعضای هیأت علمی با مرتبه دانشیار 13 نفر بیشترین بیشینه مقدار و اعضای هیأت علمی با مرتبه مربی با تعداد 9 نفر کمترین بیشینه مقدار و در دانشگاه علوم پزشکی گیلان اعضای هیأت علمی با مرتبه استاد 5 نفر بیشترین بیشینه مقدار و اعضای هیأت علمی با مرتبه مربی و دانشیار کمترین بیشینه مقدار را دارند . در دانشگاه علوم پزشکی گلستان با توجه به اینکه هیأت علمی تعدادش 32 نفر می باشند در سه زمینه (تعداد مقاله ، استناد و اچ ایندکس ) نسبت به دانشگاه علوم پزشکی گیلان که هیأت علمی بیشتری (43 نفر ) دارد بیشتر است . از تعداد 32 نفر در دانشگاه علوم پزشکی گلستان 502 مقاله، 1080 استناد و اچ ایندکس آن هم 94 می باشد. از تعداد 43 نفر در دانشگاه علوم پزشکی گیلان 262 مقاله، 689 استناد و اچ ایندکس آن هم 82 می باشد. پس نتیجه می گیریم که هر چه استناد ما بیشتر باشد اچ ایندکس ما بیشتر است نه مقاله ، و دانشگاه علوم پزشکی گلستان با اینکه هیأت علمی کمتری نسبت به دانشگاه علوم پزشکی گیلان دارد، اما دارای اچ ایندکس و توان علمی بالاتری برخوردار می باشد .
بررسی مهارت های اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد بروجرد در شناخت تفاوت ها و استفاده از پایگاه های اطلاعاتی استنادی و تمام متن الکترونیکی در کتابخانه های دیجیتال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۰
69 - 80
هدف : هدف این پژوهش شناسایی میزان مهارت و شناخت تفاوت ها در پایگاه های اطلاعاتی استنادی و تمام متن در اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد بروجرد بود.
روش پژوهش : روش پژوهش توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری کلیه 63 نفر عضو هیأت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد واحد بروجرد در سال 91-1390 بودند. حجم نمونه به روش تصادفی طبقه ای طبق جدول مورگان 53 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با روایی 88/0 و پایایی 83/0 بود. به منظور تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی شامل درصد فراوانی و در آمار استنباطی از آزمون خی 2 و T تک متغیره استفاده شد.
یافته ها : بررسی معناداری آزمون در سطح و بزرگتر بودن T حاصله از مقدار بحرانی جدول نشان داد (7/54) درصد از اعضای هیأت علمی از تفاوت بازیابی ها در پایگاه های استنادی و تمام متن اطلاعات کافی ندارند و مهارت آنها در استفاده از پایگاه های استنادی با میانگین (83/1) و تمام متن با (66/2) پایین تر از سطح متوسط (3) قرار داشت.
نتیجه گیری : بر اساس تجزیه تحلیل یافته ها مشخص شد که مهارت و شناخت اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد بروجرد از پایگاه های اطلاعاتی استنادی و تمام متن در سطح ضعیفی قرار دارد.
بررسی دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در به کارگیری کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۲
49 - 56
هدف: هدف از مطالعه ی حاضر تعیین میزان دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در خصوص به کارگیری منابع و پایگاه های اطلاعاتی کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران می باشد.
روش پژوهش: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع مقطعی است که در سال 1389 انجام شده است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی ایران (700 نفر) بوده، و حجم نمونه به روش تصادفی ساده، با استفاده از جدول مورگان 152 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته ای بود که دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در به کارگیری منابع کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران را مورد بررسی قرار داد. در نهایت داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS 17 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده در مورد دانش اعضای هیأت علمی در استفاده از منابع کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران 42.8% درصد بود. نگرش اعضای هیأت علمی در استفاده از منابع کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی در ارتقای فعالیت های دانشگاهی مثبت ارزیابی شد. عملکرد اعضای هیأت علمی در استفاده از منابع کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی در بعد هدف و انگیزه، انتشار مقالات علمی و در بعد میزان استفاده از پایگاه های اطلاعاتی، استفاده از پایگاه Science Direct بیش از سایر پایگاه ها بود.
نتیجه گیری: با توجه به نگرش مثبت نتایج اعضای هیأت علمی نسبت به استفاده از منابع کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران پیش نهاد می شود تدابیری برای ارتقای دانش و عملکرد کاربران در استفاده بهینه از منابع و رهایی از موانع موجود لحاظ گردد.
بررسی دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس از محیط رابط کاربر کتابخانه دیجیتال دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس مدل نیلسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال هشتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۹
23 - 38
هدف: شناسایی میزان رضایت اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس از محیط رابط کاربر کتابخانه دیجیتال دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس بر اساس مدل نیلسن است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی – تحلیلی است. جامعه آماری شامل، 310 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، است. شیوه ی نمونه گیری از نوع تصادفی نظام مند است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 172 نفر تعیین گردید. از ابزار پژوهش پرسش نامه پیش ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. پایایی پرسش نامه بر اساس آزمون آلفای کرونباخ 76/0 اخذ گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آمار توصیفی و آزمون ها ی تی استیودنت و آزمون های ناپارامتری یو من ویتنی و ویلکاکسون و از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین 10 مؤلفه رابط کاربر مدل نیلسن در نرم افزار مورد بررسی از نظر اعضای هیأت علمی بالاتر از سطح متوسط هستند. بین میزان رضایت اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس از محیط رابط کتابخانه دیجیتال دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس و میزان آشنایی آنها با این محیط رابط کاربر رابطه معناداری وجود دارد، به جز در مؤلفه (کمک به کاربران برای شناخت، اصلاح خطاها) که بین میزان رضایت و میزان آشنایی اعضای هیأت علمی از محیط رابط کاربر رابطه معناداری وجود ندارد. هم چنین آزمون فرضیه نشان داد که تفاوت معنی داری بین دیدگاه های اعضای هیأت علمی در گروه های مختلف آموزشی نسبت به محیط رابط کاربر در نرم افزار مورد بررسی وجود ندارد.
نتیجه گیری: براساس دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، محیط رابط کاربر نرم افزار کتابخانه دیجیتال نشان دهنده رضایتی بیش از سطح متوسط است. میزان رضایت اعضای هیأت علمی وابسته به میزان آشنایی آنها با محیط رابط کاربر است، اما بین گروه های مختلف آموزشی از این نظر تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود.
بررسی میزان استفاده از وب (با رویکردی به وب نامرئی) بر اساس مدل تیپ ایده آل ماکس وبر: مطالعه موردی اعضای هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه باهنر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال نهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
67 - 79
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان استفاده از وب با تأکید بر وب نامرئی، با استفاده از مدل تیپ ایده آل ماکس وبر در میان اعضای هیأت علمی دانشکده علوم، دانشگاه باهنر کرمان است.
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن را اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمان، که 109 نفر می باشند، تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از روش ککران 36 نفر محاسبه گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ای محقق ساخته که روایی و پایایی آن سنجیده شده است، استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/. نشان دهنده اعتبار پرسش نامه است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، چون فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های حاصل از تحقیق نشان می دهند که مهم ترین هدف جست وجوی اطلاعات به وسیله اعضای هیأت علمی، اهداف پژوهشی، آموزشی و ارتقاء دانش بنیان آنان در حوزه تخصصی شان بوده است. بیشترین استفاده اعضای هیأت علمی در وب مرئی از موتورهای کاوش و در وب نامرئی از پایگاه های اطلاعاتی است. موتور کاوش گوگل و پایگاه های اطلاعاتی مورد اشتراک دانشگاه به خصوص ساینس دایرکت، پرکاربردترین ابزار برای رفع نیازهای اطلاعاتی جامعه آماری بوده اند، شیوه ی جست وجوی آنان در وب جست وجوی پیشرفته است و استفاده از عملگرها را در استراتژی جست وجوی خود قرار می دهند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که اعضای هیأت علمی، از هر دو بخش وب برای دستیابی به منابع و اطلاعات علمی استفاده می کنند، 2/62 درصد آنان از وب مرئی استفاده منظم دارند؛ اما تنها 8 درصد از وب نامرئی به طور منظم بهره می برند و این امر ناشی از ناآشنایی با وب نامرئی و عدم وجود آموزش های لازم است.
بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات چاپی شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۲
15 - 27
هدف: هدف این پژوهش بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات شخصی چاپی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با استفاده از مدل جونز است. روش پژوهش: پژوهش حاضر که به صورت پیمایشی انجام شده است، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز است. با تعیین تعداد کل اساتید (599 نفر) و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، تعداد تقریبی نمونه 220 نفر تعیین شد که از این تعداد 193 پرسشنامه برگردانده (نرخ پاسخ 72/87 درصد) شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل و آنوا) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که میانگین فعالیت های یافتن و دوباره یابی 95/2، ذخیره سازی 73/2، سازماندهی 8/2، نگهداشت 14/3، امنیت 33/3، ارزشیابی و مفهوم سازی 62/2، تدبیر و مفهوم سازی 51/2 و میانگین کلی مدیریت اطلاعات شخصی چاپی 86/2 است. از نظر جنسیت، درجه ی علمی و سن تفاوت معنی داری میان وضعیت مدیریت اطلاعات شخصی اعضای هیئت علمی مشاهده نمی شود. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاکی از آن است که وضعیت کلی مدیریت اطلاعات شخصی چاپی اعضای هیأت علمی در سطح نسبتاً مطلوبی است. اعضای هیئت علمی دارای درجه ی علمی مربی و بین سنین 25-35 سال بهترین عملکرد را در زمینه ی مدیریت اطلاعات شخصی چاپی داشته اند. هم چنین کیفت مدیریت اطلاعات شخصی چاپی مردان بهتر از زنان بوده است.
رابطه ی خودکارآمدی پژوهشی و بهره وری پژوهشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
91 - 103
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودکارآمدی پژوهشی با بهره وری پژوهشی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز است روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی تحلیلی با رویکرد همبستگی انجام شده است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز است که از بین ایشان 181 نفر به روش تصادفی در دسترس به عنوان نمونه جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از توزیع دو پرسش نامه ی خودکارآمدی پژوهشی فیلیپس و راسل و پرسش نامه ی محقق ساخته ی بهره وری پژوهشی بین اعضای جامعه ی پژوهش پس از تأیید روایی و پایایی گردآوری گردید. نمره ی پایایی پرسش نامه ی خودکارآمدی پژوهشی، 83/0 و بهره وری پژوهشی 81/0 با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد.. داده های حاصل پس از ورود در نرم افزار SPSS21 و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: خودکارآمدی پژوهشی با میانگین 56/227 در سطح مطلوب و بهره وری پژوهشی با میانگین 47/61 در سطح متوسط قرار دارند.از بین مؤلفه های خودکارآمدی پژوهشی مهارت های نوشتن با میانگین 73/63 بیشترین و مهارت های رایانه ای و کمّی با 08/44 کمترین میانگین را داشتند. میانگین مهارت های پژوهش عملیاتی 88/59 و طراحی پژوهش 87/59 می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی پژوهشی و مؤلفه های آن با بهره وری پژوهشی رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد و بیشترین همبستگی مربوط به مؤلفه ی مهارت های طراحی پژوهش است (r= 0.872). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه های مهارت های طراحی پژوهش و مهارت های رایانه ای و کمّی پیش بینی کننده ی بهره وری پژوهشی هستند.
سازماندهی اطلاعات شخصی اعضای هیئت علمی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
19-30
هدف : مدیریت اطلاعات شخصی برای اعضای هیأت علمی که با حجم زیادی از اطلاعات مواجه هستند، اهمیت بسیاری دارد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع روش های سازماندهی اطلاعات شخصی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و عوامل مؤثر بر آن بود. روش پژوهش : این مطالعه با استفاده از روش کیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت و مصاحبه ها تا رسیدن به سطح اشباع داده ها ادامه پیدا کرد. تعداد 21 نفر مصاحبه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای موضوعی انجام شد. یافته ها : 10 درونمایه اصلی و 18 درونمایه فرعی شناسایی شد. اعضای هیأت علمی مورد بررسی 5 روش موضوعی، اسمی، تاریخی، شکلی و زبانی را برای سازماندهی اطلاعات شخصی خود استفاده می کردند. 5 دسته عوامل مؤثر بر نحوه سازماندهی اطلاعات شخصی آنان شامل عوامل مربوط به مدیریت اطلاعات شخصی، عوامل فردی، عوامل شغلی، عوامل مربوط به رایانه و عوامل مربوط به اطلاعات و منابع اطلاعاتی نیز شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به متغیرهایی همچون ماهیت شغلی، نوع اطلاعات، تفاوت های فردی و سایر شرایط و توانمندی ها، اعضای هیأت علمی، شیوه و روش خاص خود را در سازماندهی اطلاعات به کار می بردند. این روش ها و شیوه ها در عین داشتن شباهت کلی لزوماً به طور کامل برای همه یکسان نیست و تفاوت هایی با یکدیگر دارد. همچنین عوامل متعددی چون عوامل فردی، شغلی، مسائل مربوط به رایانه، منابع اطلاعاتی و خود مدیریت اطلاعات می تواند بر چگونگی سازماندهی افراد تأثیرگذار باشد. برگزاری کارگاه های آموزشی مدیریت اطلاعات برای این افراد می تواند نحوه سازماندهی اطلاعات شخصی آنان را بهبود دهد.
صلاحیت های مورد نیاز کتابداران کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۸
۵۲-۳۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش های کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی در سطوح مختلف، تعلیم نیروی انسانی را برای کار در کتابخانه های مختلف پزشکی دنبال می کنند. هدف این پژوهش، بررسی صلاحیت های موردنیاز کتابداران دانشگاه های علوم پزشکی کشور و میزان تطابق آن با سرفصل های رشته کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به شیوه پیمایشی در سال 1395 انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیأت علمی گروه کتابداری پزشکی، مدیران کتابخانه ها و کتابداران شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بودند که 240 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته انجام گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، از دیدگاه اعضای هیأت علمی صلاحیت های جستجوی اطلاعات، از دیدگاه مدیران کتابخانه ها صلاحیت های مدیریتی و از دیدگاه کتابداران صلاحیت های فردی و اخلاقی به عنوان صلاحیت های اصلی شناسایی شدند، از دیدگاه هر سه جامعه مورد بررسی، صلاحیت های پژوهش، به عنوان کم اهمیت ترین صلاحیت ها بیان شدند. هم چنین میزان انطباق صلاحیت های موردنیاز کتابداران با سرفصل های رشته کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، در مقطع کارشناسی 60 درصد و در مقطع کارشناسی ارشد 66 درصد ارزیابی شد. نتیجه گیری: کتابداران پزشکی به منظور ارتقاء دانش و مهارت های حرفه ای خود لازم است از توانایی های حرفه ای برخوردار باشند و مجموعه صلاحیت های ارائه شده در این پژوهش می تواند برای حرفه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی مفید و موثر واقع شود.
عوامل موثر بر پذیرش و بهره گیری از تجارت الکترونیک در میان اعضای هیأت علمی تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دانش در ورزش دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵)
28 - 42
حوزههای تخصصی:
پیشرفت های اخیر در فنآوری اطلاعات و ارتباطات، موج جدیدی از استقبال عمومی برای استفاده از این مزیت نوین را بدنبال داشته است. تجارت الکترونیک در راستای گسترش کسب و کارهای مجازی یکی از این منافع جدید بشمار می رود. در این راستا دانشگاه ها بعنوان خاستگاه تولید و کمک به پذیرش فنآوری، همواره نقش مهمی را در توسعه تجارت الکترونیک ایفا مینمایند. مطالعه حاضر عوامل موثر بر میزان پذیرش و بهره گیری از تجارت الکترونیک در میان اعضای هیأت علمی تربیت بدنی وکشور را مورد بررسی قرار داد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی تربیت بدنی و علوم ورزشی کشور به تعداد 150 نفر براساس روش نمونه گیری کوکران بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه محقق ساخته پذیرش و بهره گیری از تجارت الکترونیک و پرسشنامه های عوامل فردی و محیطی از پرسشنامه لی و عزیزی و حاج کریمی بود. از نظر متخصصان برای تأیید روایی صوری و محتوایی، از تحلیل عاملی تائیدی برای تأیید روایی سازه و از آلفای کرونباخ برای پایایی آنها و از مدل معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات استفاده شد. یافته ها نشان داد در میان عوامل فردی، تجربه مستقیم، ریسک درک شده و فایده درک شده بیشترین تأثیر را بر میزان پذیرش و تجربه مستقیم، ریسک مورد انتظار و دانش بیشترین تأثیر را بر میزان بهره گیری تجارت الکترونیک توسط اعضاء هیأت علمی تربیت بدنی و علوم ورزشی داشته است. به نظر می رسد عامل اصلی عدم استقبال از معاملات اینترنتی در ایران، ریشه در عوامل فردی و محیطی دارد به طوریکه این عدم اعتماد و اطمینان در اعضای هیأت علمی نیز تاثیر زیادی دارد
ارتباط مؤلفه های هوش سازمانی با مدیریت دانایی محور
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۱ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲
21 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی رابطه مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است.روش جمع آوری اطلاعات میدانی بوده که از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شد یکی پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت( 2003) و دیگری پرسشنامه مدیریت دانش نیلی ونفیسی(1381)بودکه برای تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ها، روایی محتوایی آن با نظرخواهی متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. علاوه بر آن به منظور برآورد همسانی درونی بین سؤال ها و مؤلفه ها از روش محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شد. که اعتبار شاخص کلی هوش سازمانی (97/0) و شاخص کلی مدیریت دانایی محور (98/0) بدست آمد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اعضای هیأت علمی (غیر پزشکی) دانشگاه آزاد اسلامی است که در سال تحصیلی 90-1389 در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد غیرپزشکی اشتغال داشتند می باشد، که بالغ بر 6000نفر بودند. نمونه آماری از طریق نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انجام شد. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 350 نفر تعیین شد. در مجموع نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته 266 نفر می باشد.اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون ،تحلیل واریانس)به کمک نرم افزار spssمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل نشان داد که بین تک تک مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور رابطه معنا داری وجود دارد.
رابطه سرمایه اجتماعی و بهبودکیفیت محیط کار دانشگاه کاشان از دیدگاه اعضای هیات علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۲۲۵-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی، مفهومی چندبعدی در علوم اجتماعی است که تأثیر فراوانی بر بسیاری از حوزه های اجتماعی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و بهبود کیفیت محیط کار دانشگاه کاشان از دیدگاه اعضای هیات علمی بود. روش: نوع تحقیق، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 203 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 101 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب و پیمایش شدند. یافته ها: میانگین کیفیت محیط کار و مؤلفه های سرمایه اجتماعی به جز اعتماد اجتماعی، بالاتر از حد متوسط بود. بین سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن با کیفیت محیط کار، رابطه مثبت وجود داشت. بحث: شواهد این تحقیق نشان داد که می توان از طریق افزایش اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و روابط اجتماعی، به بهبود کیفیت محیط کار سازمان ها کمک نمود.
شناسایی مهارت های مورد نیاز اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
96 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و بررسی مهارت های مورد نیاز اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کیفی، از حیث بُعد مطالعه از توع کتابخانه ای و میدانی، بر اساس هدف پژوهش، بنیادی و از نظر زمان گردآوری داده ها، مقطعی است. همچنین روش تحلیل داده های مصاحبه از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری کلیه اسناد پژوهشی، استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعانی که با مرکز یادگیری و اعضای هیئت علمی آشنایی داشتند و نمونه حداکثر اسناد پژوهشی به دست آمده اعم از مقاله، رساله، گزارش و طرح پژوهشی از سال 2000 تا 2022 میلادی که بیشترین ارتباط را با موضوع پژوهش داشته اند انتخاب شد. در پژوهش حاضر، پس از مصاحبه با 8 نفر، اشباع نظری در جمع آوری داده ها در مرکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه حاصل شد که بر این اساس تعداد 5 کد اصلی که معرف ابعاد توانمندسازی و 9 کد محوری که معرف مولفه های ابعاد بود شناسایی شد. همچنین تعداد 50 کد باز مشخص شد که پس از ادغام به 28 کد باز کاهش یافت. مهمترین یافته های پژوهش پس از مرور دقیق ادبیات و پیشینه داخلی و خارجی و انجام مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران حوزه های مرتبط با توانمندسازی اعضای هیأت علمی مهارت های مورد نیاز اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان است. ب
بررسی میزان آگاهی اعضای هیئت علمی اعضای هیئت علمی گروه های فنی و مهندسی دانشگاههای اصفهان و صنعتی اصفهان از مؤلفه های اساسی نوآوری برنامه ریزی درسی و میزان کاربست آنها
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۶۴
59 - 88
این پژوهش با هدف بررسی میزان آگاهی اعضای هیأت علمی گروه های فنی و مهندسی شاغل به کار در دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه اصفهان از نوآوری در مؤلفه های اساسی برنامه ریزی درسی و ارائه پیشنهادهایی جهت تدوین برنامه درسی های اجرا شده است. در این راستا میزان آگاهی نسبت به عناصر مطرح در برنامه ریزی درسی شامل نوآوری در شیوه های انتخاب هدف های آموزشی، شیوه های انتخاب محتوا، شیوه های تنظیم تجربه های یادگیری، شیوه های تدریس، و شیوه های ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت؛ تا نقاط قوت و ضعف مشاهده شده، جهت استفاده اعضای هیأت علمی در میزان پذیرش نوآوری برنامه درسی مورد استفاده قرار گیرد. جامعه آماری این نمونه آماری پژوهش بخشی از جمعیت اعضای هیأت علمی گروه های فنی و مهندسی شاغل به کار در دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه اصفهان هستند. در انتخاب اعضای هیأت علمی از روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم استفاده شده است و 90 نفر از دانشگاه ( 20نفرفنی مهندسی دانشگاه اصفهان و 72 نفر فنی مهندسی دانشگاه صنعتی) به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق دو ابزار، اسناد پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت بوده است که روایی آن بر اساس نظرخواهی از متخصصین محرز گردید و پایایی آن برابر 0.92 بدست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که میزان آگاهی اعضای هیأت علمی از نوآوری در مؤلفه های انتخاب محتوا، روشهای تدریس، و شیوه های ارزشیابی در سطح «زیاد» و در مؤلفه های انتخاب هدف های، شیوه های تنظیم تجربه های یادگیری در سطح «متوسط» می باشد.
بررسی چالش های برنامه درسی رشته مهندسی برق به منظور بازنگری و نوسازی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۹
1 - 25
هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش های برنامه درسی مهندسی برق از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان به منظور اصلاح و بازنگری است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری موردمطالعه در این پژوهش، اعضای هیأت علمی و تمام دانشجویان رشته مهندسی برق دانشگاه صتعتی ارومیه است که از میان اعضای هیأت علمی 22 نفر به صورت سرشماری به عنوان نمونه اعضای هیأت علمی و 164 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه آماری دانشجویان به روش تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی پرسش نامه ها از نظر استادان و متخصصان حوزه، مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلی ل اطلاع ات از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و نیز روش های آمار استنباطی شامل آزمون تی تک نمونه ای و تی دو گروه مستقل استفاده شد. نتیجه کلی پژوهش نشان داد که از نظر اعضای هیأت علمی برنامه درسی آموزش مهندسی برق، در هشت بعد از ابعاد نه گانه برنامه درسی شامل اهداف آموزشی، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبردهای تدریس، مکان، گروه بندی و ارزشیابی با چالش هایی مواجه است. همچنین از نظر دانشجویان برنامه درسی مهندسی برق در تمام ابعاد نه گانه برنامه درسی با چالش هایی مواجه است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که لازمه موفق و اثربخش بودن برنامه درسی مهندسی برق توجه به چالش ها و نواقص مطرح شده از سوی اعضای هیأت علمی و دانشجویان وتلاش برای رفع این چالش ها است.