مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اسلام گرایی
حوزه های تخصصی:
پایان جنگ سرد و تشدید ، موج جهانی دموکراتیزاسیون ، زمینه های فعالیت سیاسی و اجتماعی را در منطقه خاورمیانه ، همچون سایر مناطق جهان ، به تدریج دگرگونی کرده است . جریان اسلام گرایی هم ، خواه ناخواه ، از این دگرگونی محیطی اثر پذیرفته است . نوشتار پیش روی با تمرکز بر دگرگونیهای اسلام سیاسی در مصر می کوشد پاسخی برای این پرسش بیابد که جریان اسلام گرایی از پیدایش رقیب قوی و بدیلی در ربع قرن گذشته - که ارزشهای دموکراتیک نام دارد - چه اثری پذیرفته است ؟ ..
تحولات جدید خاورمیانه:چالش های درون ساختاری و فرایندهای امنیتی در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه شاهد پایان عصر سلطه آمریکایی است. کاخ سفید پس از 11 سپتامبر، اسلام را بزرگترین چالش غرب در سنت و در راهبرد امنیت ملی قرن بیست و یکم خود و خاورمیانه را محل اسلام سیاسی و مسلح معرفی کرد و به امید اینکه با واژگونی یکسوی دولتهای غیروابسته و غیرهمانند و انجام اصلاحات در دولتهای وابسته، سلطه بلامنازع خود را تضمین کند، راهبرد پیشدستانه را اتخاذ نمود. امروزه نیروی محرک سیاسی در خاورمیانه اسلام گرایی و نظامی گری محسوب می گردد. نظامی گری ویژگی مشخص کشورهای خاورمیانه و اسلام گرایی به عنوان نیروی محرک سیاسی و موجب تغییرات سیاسی و امنیتی در منطقه تلقی می شود. فرضیه این نوشتار بر آن است که: امروزه در منطقه خاورمیانه مشخصه هایی از جدال سیاسی و استراتژیک بین دو الگوی محافظه کار و رادیکال و مخالف صریح با مداخلات غرب در منطقه مشهود است، بنابراین غرب به سرکردگی آمریکا برای مقابله با هرگونه مقاومت سیاسی و ایدئولوژیک اسلام گرایان، به جدال سیاسی علیه فضای امنیتی موجود در منطقه اقدام می کند. روش پژوهش مقاله حاضر به صورت نظری و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها تبیینی ـ تحلیلی است.
مبانی جنبش های اسلام گرایانه: نظریات و دیدگاه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فهم زمینه های خیزش جنبش های اسلامی منوط به تبیین نظریاتی است که درباره خاستگاه و ریشه شکل گیری این جنبش ها در سده اخیر مطرح شده است. پرسش اصلی در این نوشتار آنست که ریشه اسلام گرایی را از منظر نظریه پردازان غربی و اسلامی چگونه می توان تبیین نمود؟ در پاسخ به این پرسش دو دسته تئوری ذات- محور و واکنش- محور ارائه شده است. تئوری هایی که از منظر ذات محورانه به پدیده اسلام گرایی می پردازند، اسلام گرایی موجود در جهان اسلام را ناشی از ارزش ها و اصول و ذات خود اسلام می دانند. البته افرادی همچون مودودی و سید قطب با دیدی مثبت به آن نگاه می کنند؛ درحالی که متفکران غربی بادیدی کاملا منفی بر ذاتی بودن اسلام گرایی تاکید دارند و اسلام گرایی را مترادف خشونت تصویر می کنند. شاخه دوم تئوری های مربوط به اسلام گرایی گروه کثیری از متفکران غربی و اسلامی را شامل می شود که اسلام گرایی موجود را واکنشی به مسائل محیطی و خارجی جهان اسلام می دانند، و درواقع اسلام گرایی را پدیده عارضی و زودگذر ناشی از تحولات مدرنیته قلمداد می کنند.
بازتاب های معناگرایانه انقلاب اسلامی ایران بر اسلام گرایی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال 1979 میلادی، مانند پیدایش هر پدیده دیگری، در فضای پیرامونی خود موجد اثراتی بوده است. وجه قوی گفتمانی در این انقلاب باعث می شود تا بررسی تاثیرات آن در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ایران، از منظری معناگرایانه، حائز اهمیت ویژه باشد. بیش از هر زمان، از نیمه دوم قرن بیستم تاکنون جهان اسلام متشکل از کشورهای اسلامی، شاهد بروز جنبش ها و تمایلات اسلام گرایانه است که خواهان بازگشت به اسلام در حوزه های مختلف اجتماعی هستند. این تحرکات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، از حیث مفاهیم محوری، به میزان قابل توجهی متاثر از نهضت اسلامی ملت ایران به حساب می آیند، که در پدیده انقلاب اسلامی و نظام سیاسی مستقر در تعاقب آن تجلی یافته است. این تاثیرپذیری همچنین در بیداری اسلامی که از روزهای آغازین دهه دوم قرن جاری، جانی تازه یافته، قابل مشاهده است؟ به طوری که انگاره های اصلی در گفتمان کلی انقلاب اسلامی را می توان در مجموعه مفاهیم غالب در جنبش های اسلام گرای گوناگون مورد پیگیری و مطالعه قرار داد. این وضعیت باعث شده تا انقلاب اسلامی ایران در تحول دشمن انگاری غرب از کمونیسم به اسلام گرایی، و ایجاد گفتمان رقیب در مقابل لیبرال دموکراسی از نقشی محوری برخوردار گردد؛ گفتمانی که پیامدهای معناگرایانه آن را می توان در بیداری اسلامی در کشورهای عربی منطقه مشاهده نمود.
معیارهای تعریف جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف «جهان اسلام» بر اساس شاخص های جمعیتی و یا بودن ساختار قدرت در دست مسلمانان، نظر به سابقه تاریخی بسط و قبض جغرافیایی قلمرو اسلامی، شرایط متغیر سیاسی ـ اجتماعی حاضر و نیز وجود اقلیت های رو به تزاید، جامع و مانع نیست. در این نوشتار، سعی بر آن است تا از طریق بررسی تاریخی جغرافیایی قلمرو حاکمیت مسلمانان و ترسیم موقعیت کنونی، شاخص جدیدی برای تعریف «جهان اسلام» به دست آید. بازتاب جهانی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکست ابرقدرت شوروی در افغانستان، موج جدیدی از اسلام گرایی در میان مسلمانان جهان پدید آورد که در شرایط کنونی از طریق تبیینی از این جریان میتوان به تعریفی پویا از «جهان اسلام» دست یافت.
11 سپتامبر و گسترش پدیدة اسلام هراسی در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة اسلام هراسی حاکی از نوعی تصور بدبینانه و نفرت از اسلام و مسلمانان است که به بروز رفتارهای تبعیض آمیز و آزاردهنده علیه آن ها منجر می شود. اگرچه این پدیده در گذشته های دور ریشه دارد، با گذشت زمان و به خصوص طی سده های اخیر با مسائل و موضوعات تازه ای همراه شده است. طی سال های پس از 11 سپتامبر 2001 مصادیق اسلام هراسی و اسلام ستیزی در جهان غرب افزایش محسوسی داشته است. بسیاری از فعالان سیاسی و رسانه های غربی از حملات 11 سپتامبر به مثابة ابزاری برای ترویج اسلام هراسی استفاده کردند. مسیحیان راست آمریکا یکی از گروه های فعال در این زمینه بودند. به رغم این که جریان های مختلف اسلام گرا غالباً مخالف حملات القاعده بوده اند، مداخلات مکرر دولت های غربی در امور جوامع اسلامی را عامل واکنش های رادیکال القاعده می دانند. جمهوری اسلامی، که از پیشروان مقاومت اسلامی در برابر سلطه گری غرب است، ضمن رد توسل به ابزار ترور، بر آن است که اسلام هراسی پروژه ای برای تسهیل استمرار مداخلات سلطه گرانة قدرت های غربی است.
تحلیل جنبش های بیداری اسلامی در چهارچوب تطور گفتمان اسلام گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقابلة مسلمین با عقب ماندگی حاصل از دو پدیدة استعمار و استبداد در قالب توسل به سه گفتمان غرب گرایی، ملی گرایی، و اسلام گرایی چاره جویی شد، اما تجربة تاریخی نشان داد با توجه به عمق اعتقادی مسلمین و جغرافیایی فرهنگی جهان اسلام تنها دست یازیدن به گفتمان اسلام گرایی می تواند مسلمین را در این مبارزه به اهداف نهایی برساند. البته گفتمان اسلام گرایی نیز گفتمانی همگن و یک دست نبوده و بر اساس مقتضیات زمان مراحل تطور مختلف را طی کرده است. این گفتمان با تاکتیک های متفاوت، اما با استراتژی واحد، توانست نرم افزار لازم برای حرکت نهضت های اسلامی را فراهم کند و این نهضت ها توانستند تأثیرات درخور ملاحظه ای را هم در عرصة داخلی کشورها و هم در عرصة جهان اسلام و هم در عرصة بین المللی برجای گذارند. در این تحقیق، به دنبال پاسخ به این پرسش ایم که نخست گفتمان غالب مقابله مسلمین با عقب ماندگی حاصل از دو پدیدة استعمار و استبداد چه سیر تطوری را تا کنون طی کرده و از این به بعد باید طی کند و دوم، این گفتمان در قالب چه رهیافت هایی تحلیل می شود.
موج جدید اسلام گرایی در جها عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع جنبشهای مردمی اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا، بسیاری بر این باورند که این موج ادامه امواج دموکراسی مطرح شده توسط ساموئل هانتینگتون است. وی با تقسیم بندی گذارهای دموکراسی در سه موج از 1820 تا کنون، به توصیف تاثیر پذیری اغلب نقاط جهان از این امواج میپردازد و برخی تلاش دارند تحولات منطقه را دراین چارچوب تحلیل نمایند.این درحالی است که بیداری اسلامی چارچوبی متفاوت را برای فهم این تحولات پیشنهاد می نماید. در این پژوهش ضمن تبیین نقش حائز اهمّیت گرایشهای مذهبی در جهان عرب ذیلِ نظریه امواج اسلام خواهی، به تحلیل انتقادی دیدگاه هانتینگتونپرداختهو وضعیت جهان عرب را تحلیل می نماید. سوال اصلی این است: آیا میتوان جنبشهایمنطقه را موج جدیدی از دموکراسی خواهی دانست؟ یافتههای محققان دلالت بر آن دارد که تحولات مزبور به دلیل نقش موثر انقلاب اسلامی ایران، پیشینه اسلامگرایی و گرایشهای دینی در منطقه، گسترش مطالبات شهروندی، آگاهی سیاسی و مبارزه با استبداد،بیشتر با نظریه«مردمسالاری دینی» تا امواج دموکراسی قابل درک و تحلیل است.موضوعی که نگارندگان از آن به موج جدیدِ اسلام خواهی تعبیر نمودهاند
تبیین ژئوپلیتیکی الگو های اسلام گرایی در جهان اسلام از منظر برساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اوایل قرن بیستم جریان های فکری اسلامی با عنوان نهضت های بیداری اسلامی در جهان اسلام شکل گرفتند و هدف آنها مقابله با استعمار کشورهای اسلامی توسط غرب و بازگشت مسلمانان به احکام و قوانین اسلامی بود که به فراموشی سپرده شده بودند. هدف کلی این جریانات، بازتولید و زنده کردن اسلام سیاسی در قرن بیستم بود. روند بیداری اسلامی و اسلام گرایی تاکنون سبب شکل گیری الگوهای مختلف اسلام گرایی در نقاط مختلف جهان اسلام شده است. در این مقاله سعی داریم تا به تبیین ژئوپلیتیکی این الگو ها از دیدگاه برساخت گرایی بپردازیم. بنابراین در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی هستیم که از دیدگاه برساخت گرایی کدام یک از الگوهای اسلام گرایی دارای اصول و چارچوب ژئوپلیتیکی سازگار تر با اسلام معیار در جهت بازسازی هویت و منافع جهان اسلام است؟ شیوه پژوهش نیز توصیفی ـ تحلیلی است.
نمود هویت قرآنی انسان در بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس آیات قرآنی، اصول و ارزشهای دینی سازگار با فطرت انسانی است. از جمله این ارزشها تأکید بر دین واحد، یعنی اسلام میباشد. بررسی قیامهای اخیر کشورهای عرب مسلمان منطقه نشان میدهد که خواستههای آنها منطبق بر اصول و ارزشهای دین اسلام است. حقیقتگرایی، میل به ارزشهای اخلاقی و کمالجویی، از فطریات انسانی است. این گرایشهای فطری انسان را بهسوی اسلام و اصول و ارزشهای متعالی آن همچون عدالت و توحید رهنمون مینماید.
مضامین خواستههای مردم منطقه حاکی از انطباق حرکت و مطالبات آنها بر فطرت پاک انسانی بوده و این امری است که این بیداری را در پیوند عمیق با اسلام و آموزههای اسلامی قرار میدهد. این ویژگی مهم را همچنین میتوان نشانی از تداوم این بیداری تا حصول نتیجه تلقی کرد.
اسلام گرایی؛ پدیده ای چندبعدی، مفهومی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام گرایی یکی از اثرگذارترین پدیده های معاصر به شمار می آید که برخی از مهمترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را رقم زده و نقطه کانونی تحقیقات متعددی بوده است. استدلال مقاله حاضر آن است که درک عمیق تر این پدیده پیچیده و پویا مستلزم تلقی اسلام گرایی به عنوان مفهومی میان رشته ای است؛ یعنی مفهومی مهاجر که در مرز رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی می ایستد و امکان بررسی آن در چارچوب یک رشته یا رهیافت خاص ممکن نیست. این تلقی سبب می شود فهمی میان رشته ای از این پدیده به دست آید؛ چه آنکه ابعاد مختلف این پدیده از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد و از ساده سازی یا تقلیل گرایی در تحلیل اجتناب می شود. برای دوری از انتقاداتی که در زمینه نفی روش یا رد تخصص گرایی برآمده از رشته ها بر مطالعات میان رشته ای وارد شده است و همچنین عدم انجام مطالعه ای چندرشته ای، سازماندهی و کامیابی پژوهشی با این رویکرد در گرو تعامل و گفتگوی انتقادی میان حوزه های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو مطالعه اسلام گرایی در تلاقی یافته ها و تجارب دانش ها و رهیافت های گوناگون قرار می گیرد و اختلافات و تناقضات میان آنها نیز، نه نفی، که از طریق گفتگوی انتقادی مقایسه می شود. از این امر که می توان با عنوان پیوند از آن نام برد و نگاه فرایندی بر آن حاکم است، حدود و ویژگی های رشته ها و رهیافت های مختلف حفظ می شود، اما محدودیت های ناشی از وضعیت درون نگر آنها جای خود را به انعطاف پذیری می دهد. هدف نهایی مقاله آن است که نشان دهد بررسی پدیده اسلام گرایی بدون توجه به این گونه تلقی، به لحاظ علمی، نه ممکن است و نه مطلوب.
ناسیونالیسم و اسلام گرایی در تعاملات فراملی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژیک مؤثر در تعاملات فراملی ایران طی قرن اخیر چه بوده اند؟ در پاسخ، مقاله دربارة دو مفهوم ناسیونالیسم و اسلام گرایی تمرکز دارد. ناسیونالیسم باستان گرا در دوران پهلوی اول و دوم، ناسیونالیسم لیبرال در دوران نهضت ملی، و ناسیونالیسم مذهبی در دوران جمهوری اسلامی سه چهرة مهم ناسیونالیسم ایرانی اند که هر یک به نحوی در تنظیم مناسبات فراملی ایران نقش داشته اند. ناسیونالیسم، با وجود جهت گیری های مختلف، نقش مهمی در بازسازی هویت ملی و تحکیم خودباوری و استقلال کشور داشته است. پس از انقلاب اسلامی، ناسیونالیسم غالباً تحت الشعاع اسلام گرایی قرار داشته و ایدئالیسم اسلام گرا در عرصة مناسبات جهانی کشور ظهور پررنگی یافته است. نکتة کلیدی مورد تأکید رهبران جمهوری اسلامی این بوده که دولت در عرصة سیاست خارجی بایستی روی تکلیف و رسالت اسلامی اش تمرکز کند. به این منظور، جمهوری اسلامی با توجه به نابرابری ها و مناسبات سلطة جاری در عرصة بین الملل علناً با وضع موجود سیاست بین الملل مخالفت کرده و خواستار تغییرات به منظور برقراری عدالت بین المللی شده است
قالب نهادهای مدنی ایران در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با مرور روند تاریخی مشاهده شده در عصر پهلوی سعی کردیم تا مدلی از پویش تاریخی گسست دموکراسی را بررسی کنیم. ارائه این مدل به معنای تدوین آرایش جدیدی از متغیرهای مؤثر بر تحکیم یا گسست دموکراسی و وزن متغیرها نسبت به یکدیگر است.
نبود پیشینه تاریخی پایدار در خصوص شکل دهی به سازمان اجتماعی باثبات در جامعه از یک طرف و بی ثباتی و هرج و مرج در ساختار حاکم و مخالفت شدید با نقش مذهب روحانیان و شکل دهی سکولاریسم در ایران از سوی دیگر از علل و عوامل اصلی عدم شکل گیری روند دموکراسی محور تا زمان شکل گیری انقلاب اسلامی به حساب می آید.
رویکرد اخوان المسلمین در قبال فرآیند دموکراسی در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه «اخوان المسلمین» از بدو تأسیس تا کنون نقش به سزایی در شکل گیری روند تحولات مصر داشته است، با این حال در سال های اخیر و به ویژه پس از وقوع انقلاب 25 ژانویه 2011 این گروه خود با تحولات سینوسی سترگی روبه رو شده است. تکیه بر سریر قدرت با کسب نخستین منصب ریاست جمهوری مصر پس از انقلاب توسط محمد مرسی و سقوط ناگهانی وی از قدرت و انحلال این جمعیت و حتی دستگیری و محاکمه پیشروان این نهضت، جمعیت اخوان و رهروان آن ها را با چالش بزرگی در خصوص چگونگی نقش آفرینی آن ها در آینده سیاسی مصر روبه رو ساخته است. در واقع اگر وقوع انقلاب 25 ژانویه را کوششی برای کنار زدن دیکتاتوری از صحنه سیاست مصر و پیروزی محمد مرسی در انتخابات ژوئن 2012 را اولین تلاش جدی برای تثبیت دموکراسی در مصر در نظر بگیریم، سرنگونی مرسی و به تبع آن انحلال اخوان المسلمین تنها چند ماه پس از انتخابات آن هم با بهانه عدم رعایت قواعد دموکراسی توسط اخوان المسلمین و البته با وقوع کنشی شبه کودتایی در مصر، پرسش های چندی را در تحلیل دقیق تحولات فعلی و چشم انداز آتی مصر و به ویژه نوع واکنش اخوان به این وضعیت به وجود آورده است. خصوصاً اگر بپذیریم جمعیت اخوان در حال حاضر صرفاً به لحاظ نهادی با خطر انحلال کامل روبه رو شده و به لحاظ اندیشه ای همچنان می تواند از آبشخورهای بیش از 8 دهه حیات خود بهره بگیرد، پرسش هایی از این قسم مطرح خواهد شد که اولاً اخوانی ها به عنوان گروهی اسلام گرا با عطف توجه به تجربیات نزدیک به 80 ساله خود تا چه اندازه با قواعد دموکراسی به معنای واقعی آن آشنا هستند و ثانیاً تا چه حد آن گونه که مخالفان اخوان معتقدند پس از کسب قدرت در مصر انقلابی، آرمان های دموکراتیک این کشور را رعایت یا زیر پا گذاشتند.
تحلیل مولفه های قدرت نرم ترکیه (2002 تا 2012)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراز و فرود جریان های اسلامی در ترکیه معاصر و نسبت آن با انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
ترکیه از جمله کشورهایی است که امروزه داعیه دار الگوی تمدنی برای جهان اسلام است. تحولات چند دهه اخیر ترکیه نشان از رشد اسلام گرایی به همراه رشد اقتصادی و سیاسی در سطح منطقه ای و بین المللی می دهد. این تحولات برایند رقابت میان جریان ها و جنبش های موجود در فضای فکری ترکیه، با قرائت های خاص خود از اسلام، مدرنیته و ملی گرایی است. شناخت این جریان ها و جنبش های فکری می تواند در تحلیل روندها و رویکردهای آتی کشور ترکیه در سطح منطقه ای و بین المللی مفید باشد. در این مقاله تلاش می شود ضمن بررسی اجمالی فراز و فرود جریان های اسلام گرای ترکیه، خاستگاه هر یک از آنها، و ارتباط آنها با انقلاب اسلامی و یا نقش آنها در تغییر جایگاه انقلاب اسلامی در فضای فکری ترکیه تبیین شود.
بررسی و تبیین وضعیت علمی – فرهنگی مسلمانان هندوستان
حوزه های تخصصی:
هند کشوری است که به دلیل گستردگی فرهنگ و جغرافیا و تنوع ملت ها و ادیان آن، منحصر به فرد بوده و به نام «کشور 72 ملت» معروف است. تمدن هند با تاریخ پنج هزار ساله، یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان به شمار می رود. برآوردهای استراتژیک در خصوص رشد و توسعه هندوستان این کشور را سومین کشور برتر جهان در دهه آینده می داند. این کشور در زمینه های گوناگون در حال توسعه است و می رود تا پس از چین و آمریکا و پشت سرگذاشتن کشورهای اروپایی و شرق آسیا و روسیه به سومین قدرت جهانی تبدیل شود. مشاهده تنوع مذاهب موجود در هندوستان برای هر فرد نظاره گر و پژوهشگری، بسیار شگفت انگیز خواهد بود؛ چرا که جامعه هند تصویری از ناهمگونی و تضاد خواسته ها، تمایلات، مذاهب و فرهنگ ها می باشد. لذا هر نوع برنامه ریزی در حوزه توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیازمند آینده نگری، تفکر راهبردی، انجام اقدامات و فعالیت های هدفمند، گسترده و عمیق و کنترل و اصلاح پیاپی است و منطقاً نیازمند طراحی الگو، هدفگذاری و برنامه راهبردی و آینده پژوهانه است که ما در این تحقیق به دنبال هدفگذاری و ارائه برنامه راهبردی بوده البته در قالبی توصیفی- تبیینی درجهت تبیین وضعیت علمی – فرهنگی شیعیان هندوستان هستیم.
اسلام گرایان در افغانستان، ویژگی ها و چالش ها
حوزه های تخصصی:
جریان های اسلامی قریب به نیم قرن از جمله بازیگران اصلی صحنه سیاسی در افغانستان محسوب می شدند. در دهه های پایانی قرن بیستم، جریان های اسلام گرا توانستند بر حریف قدرتمند خود پیروز شوند و عناصر گفتمانی اسلام را در عرصه سیاست اشاعه دهند. اما سیطره گفتمان اسلامی بر عرصه قدرت و سیاست، دولت مستعجل بود؛ سرانجام با آغاز هزاره سوم جریان های اسلامی رو به زوال نهادند و عرصه را برای حریفان سکولار خالی کردند. در این نوشتار چالش ها و بحران های اساسی که زمینه حاشیه نشینی جریان های اسلامی را فراهم نمودند، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مورد تأمل قرار گرفته اند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که شکست یا افول جریان های اسلامی در افغانستان عمدتاً محصول بحران ها و چالش های ساختاری، فکری و محیطی است که این جریان ها نتوانستند راه حل های معقولی برای آن ها ارائه نمایند. ماهیت فرقه ای، ساخت کاریزمایی و فقر تفکر از جمله محدودیت هایی است که زمینة افول اسلام گرایان را فراهم نمودند. وابستگی خارجی و تغییر موضع غرب در قبال اسلام گرایان دیگر عواملی بوده اند که بحران جریان های اسلامی افغانستان را تشدید نموده و این جریان ها را با چالش های اساسی مواجه ساخته اند. چشم انداز آینده اسلام گرایی در افغانستان تا حد زیادی به حل بحران ها و چالش های مذکور بستگی دارد.
بررسی تاریخی اوضاع اجتماعی – سیاسی مسلمانان منطقه آسیای مرکزی ( در قرن دوازدهم تا بیستم )
حوزه های تخصصی:
با پیروزی مسلمانان عرب در جنگ نهاوند به تعبیر خودشان فتح الفتوح، راه تصرف آسیای مرکزی (ماوراءالنهر) به روی مسلمانان باز شد، در واقع با ورود عرب ها به ایران و سکونت قبایل مختلف عرب در این سرزمین آنان با سرزمین های آن سوی جیحون آشنا گردیدند و به تدریج به دست سرداران مسلمان عرب به تصرف درآمدند اما طولی نکشید با پیروزی نیروهای ایوان مخوف، مسلمانان ناگزیر شدند بیش از سه قرن در حکومتی که سیاست وحشیانه ای نسبت به اسلام و مسلمانان داشت زندگی کنند، به طوری که مردم بویژه روحانیون از حقوق خود محروم، موقوفات ملغی، مساجد و مدارس اسلامی نابود یا تعطیل گردیدند. با فروپاشی سلطنت تزاری و انقلاب اکتبر 1917 و حاکمیت شوروی نه تنها وضعیت اجتماعی – سیاسی مسلمانان بهتر نشد بلکه با تسلط آنان بر جامعه، وضعیت وخیم تر گشت و با قوانین شریعت برخورد سختی شد، به نحوی که مساجد ویران، مدارس اسلامی تعطیل و قوانینی بر ضد اسلام به تصویب رسید و اسلام به سختی سرکوب شد و شالوده آن تقریبا نابود گردید؛ و سرانجام با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان برنامه های نوسازی کمونیستی شرایط برای فعالیت اسلام گرایان مهیا شد و اسلام دوباره در این منطقه حیات مجدد یافت، اما طولی نکشید دوباره پس مانده های دولت های کفر و الحاد حاکمیت را مصادره کرده و قوانینی بر ضد اسلام تصویب کردند در نهایت وضعیت مسلمانان چندان بهبود نیافت ؛ در همین راستا مقاله حاضر درصدد بررسی تاریخی این مسئله است که اوضاع اجتماعی مذهبی سیاسی مسلمانان منطقه در دوران حاکمیت روسیه تزاری و شوروی چگونه بوده و آیا بعد از استقلال کشورهای اسلامی منطقه آسیای مرکزی وضعیت مسلمانان بهبود یافته است یا خیر؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت: گرچه با استقلال این کشورها مردم با اشتیاق تمام به تاسیس مدارس و آموزشگاه های دینی و بنای مساجد دست زدند و با شور و اشتیاق در اعیاد و مراسم دینی شرکت می کنند و گرایش به اسلام رو به فزونی یافته است اما واقعیت امر این است که با حاکمیت حاکمان سکولار و حاکمیت تفکر اسلام ستیزی و تصویب قوانین ضد اسلام نه تنها توسعه ای در آزادی بیان و عقاید برای روحانیت اصیل و روشنفکران بوجود نیامد بلکه همانند دولت های کفر و الحاد محدودیت های قانونی ایجاد کرده و مسلمانان را در انجام فرایض دینی در محدودیت قرار داده اند.