مطالب مرتبط با کلیدواژه

گفتگوی انتقادی


۱.

اسلام گرایی؛ پدیده ای چندبعدی، مفهومی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام سیاسی اسلام گرایی میان رشتگی مفهوم میان رشته ای گفتگوی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۶ تعداد دانلود : ۶۲۴
اسلام گرایی یکی از اثرگذارترین پدیده های معاصر به شمار می آید که برخی از مهمترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را رقم زده و نقطه کانونی تحقیقات متعددی بوده است. استدلال مقاله حاضر آن است که درک عمیق تر این پدیده پیچیده و پویا مستلزم تلقی اسلام گرایی به عنوان مفهومی میان رشته ای است؛ یعنی مفهومی مهاجر که در مرز رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی می ایستد و امکان بررسی آن در چارچوب یک رشته یا رهیافت خاص ممکن نیست. این تلقی سبب می شود فهمی میان رشته ای از این پدیده به دست آید؛ چه آنکه ابعاد مختلف این پدیده از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد و از ساده سازی یا تقلیل گرایی در تحلیل اجتناب می شود. برای دوری از انتقاداتی که در زمینه نفی روش یا رد تخصص گرایی برآمده از رشته ها بر مطالعات میان رشته ای وارد شده است و همچنین عدم انجام مطالعه ای چندرشته ای، سازماندهی و کامیابی پژوهشی با این رویکرد در گرو تعامل و گفتگوی انتقادی میان حوزه های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو مطالعه اسلام گرایی در تلاقی یافته ها و تجارب دانش ها و رهیافت های گوناگون قرار می گیرد و اختلافات و تناقضات میان آنها نیز، نه نفی، که از طریق گفتگوی انتقادی مقایسه می شود. از این امر که می توان با عنوان پیوند از آن نام برد و نگاه فرایندی بر آن حاکم است، حدود و ویژگی های رشته ها و رهیافت های مختلف حفظ می شود، اما محدودیت های ناشی از وضعیت درون نگر آنها جای خود را به انعطاف پذیری می دهد. هدف نهایی مقاله آن است که نشان دهد بررسی پدیده اسلام گرایی بدون توجه به این گونه تلقی، به لحاظ علمی، نه ممکن است و نه مطلوب.
۲.

تحلیل تطبیقی گفت وگوی انتقادی با قدرت در باب پادشاه و فَنزَه در ترجمه ها و بازنویسی کلیله ودمنه (داستان های بیدپای، کلیله ودمنه بهرام شاهی، انوار سهیلی)(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۲
کلیله ودمنه یکی از متون مهم به جامانده از دوران کهن فرهنگ و اندیشه ایران است که همواره مورد توجه بوده و ترجمه ها و بازنویسی های گوناگونی از آن شده است. جدا از تفاوت های زبانی و شکلی، به لحاظ مفهومی و نوع بیان مطالب و مفاهیم نیز تفاوت هایی در این آثار وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، واکاوی مفهوم گفت وگوی انتقادی با قدرت در باب «پادشاه و فنزه» در ترجمه های «محمدعبدالله بخاری»، «نصرالله منشی» و بازنویسی «واعظ کاشفی» بوده و درصدد بررسی چگونگی و چرایی تفاوت در این مقوله با توجه به درون مایه ی باب در سه اثر یادشده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی، همراه با تحلیل متن و خوانش تنگاتنگ، در چارچوب نظریه های جامعه شناسی معرفت است. نتایج نشان داد که شرایط و مقتضیات تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مترجمان، بر نوع و نحوه ی گفت وگو با قدرت سیاسی تأثیرگذار بوده است؛ به طوری که می توان تغییراتی را از صراحت در بیان انتقادی به پادشاه در داستان های بیدپای، اطناب کلام، پوشیده گویی و در لفافه سخن گفتن، در کلیله ودمنه ی منشی و بیش ترین پوشیده گویی در بیان مضامین انتقادی و افزودن پیرایه ها برای کند کردن نقد قدرت سیاسی در انوار سهیلی، اشاره کرد.