مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دختران نوجوان
نوجوانی با تغییراتی در زندگی از جمله تغییر در رفتار، عواطف و نگرش ها همراه است. اقتضائات خاص این دوره نظیر بلوغ و تغییراتی که با خود در جسم و جان نوجوان در پی دارد، نوجوانی را به یک دوره پیچیده و تعیین کننده تبدیل کرده است. یکی از مسائلی که در مورد قشرهایی از نوجوانان کمتر مطالعه شده است، نحوه مواجهه و دریافت آن ها از مصرف موسیقی است. در این میان، دختران نوجوان پرورش یافته در بافت فرهنگی دینی، چالش هایی را در فرایند مصرف موسیقی تجربه می کنند که آن ها را در وضعیت پیچیده تری قرار می دهد. هدف اصلی این مقاله، مطالعهٔ دریافت دختران نوجوان از مصرف موسیقی و شیوهٔ نگرش آن ها به موسیقی، با توجه به زیست آن ها در بافت فرهنگی دینی است. مقاله در پی پاسخ به سؤال هایی بدین شرح است: اینکه دختران زیسته در بافت فرهنگی دینی چه دریافتی از موسیقی مصرفی خود دارند؟ چه عواملی بر دریافت آن ها از مصرف موسیقی مؤثر است؟ از منظر دینی چگونه در مورد موسیقی می اندیشند و با توجه به زمینهٔ دینی خود چگونه با موسیقی مواجه می شوند؟ برای پاسخ به این پرسش ها و یافتن عوامل مؤثر بر دریافت دختران نوجوان دارای زمینهٔ فرهنگی دینی از مصرف موسیقی، با ۲۳ نفر از دختران نوجوان، که در زمینهٔ فرهنگی دینی رشدیافته و در مدارس دارای رویکرد آموزشی دینی تحصیل می کنند، مصاحبه ساختارنیافته انجام شد. با استفاده از روش تحلیل مضمون و کدگذاری باز، مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر درخصوص دریافت دختران مذکور از موسیقی استخراج شد. بر اساس تحلیل های انجام شده، ۴ مضمون فراگیر حول مسئله محوری این مقاله شناسایی شد. یافته ها نشان داد که دریافت دختران نوجوان از موسیقی، متأثر از خانواده، جامعه و نوع نگاه به دین است و برخی نیز به مداحی به مثابه موسیقی نگاه می کنند.
تاثیر تمرین مقاومتی با زمان بندی خطی و غیر خطی بر قدرت و استقامت عضلانی دختران نوجوان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: تاثیر زمان بندی بر سازگاری های تمرینی مورد تایید قرار گرفته است؛ اما موثرترین روش برای توسعه قدرت و استقامت در طیف گسترده ای از جمعیت ها هنوز به خوبی شناخته نشده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو مدل تمرین مقاومتی با زمان بندی خطی و غیر خطی بر قدرت و استقامت عضلانی دختران نوجوان تمرین نکرده می باشد. روش تحقیق : 23 دختر نوجوان تمرین نکرده به طور تصادفی در سه گروه گواه، تمرین با زمان بندی خطی و تمرین با زمان بندی غیرخطی قرار گرفتند. زمان بندی خطی شامل کاهش حجم تمرین و افزایش شدت تمرینات همزمان با پیشرفت تمرینی است و زمان بندی غیرخطی شامل افزایش و کاهش شدت و حجم تمرینات در طول چرخه های تمرینی است. قدرت عضلانی بالاتنه و پائین تنه آزمودنی ها به ترتیب از طریق آزمون یک تکرار بیشینه (1RM) در حرکات پرس سینه و پرس پا؛ و استقامت عضلانی بالاتنه و پایین تنه به ترتیب از طریق شنای روی دست و اجرای حرکت اسکات؛ 48 ساعت قبل و بعد از 8 هفته ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری آنالیز کوواریانس استفاده شد و سطح معتی داری 0/05> pدر نظر گرفته شد. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد که تمرینات خطی و غیرخطی باعث افزایش معنی دار قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، استقامت عضلانی بالاتنه (0/001>p)، استقامت عضلانی پائین تنه و کاهش درصدچربی (0/05>p) شد. علاوه براین، گروه خطی موجب افزایش بیشتر قدرت عضلانی پایین تنه و گروه غیرخطی موجب افزایش بیشتر استقامت عضلانی بالاتنه شده است (0/05>p). نتیجه گیری : هر چند قدرت و استقامت عضلانی در نتیجه هر دو مدل تمرین مقاومتی خطی و غیرخطی بهبود می یابند؛ مدل تمرین مقاومتی خطی، روش تمرین مناسب تری برای بهبود قدرت عضلانی پایین تنه و مدل تمرین مقاومتی غیرخطی، روش تمرین مناسب تری برای بهبود استقامت عضلانی بالاتنه در دختران نوجوان تمرین نکرده می باشد.
تفکیک جنسیتی فضای شهری و روابط صمیمانه بین جنسیتی: مطالعه مقایسه ای تفکیک منعطف و غیرمنعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
211 - 229
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحقیقی انسان شناختی است که تأثیر میزان تأکید بر تفکیک جنسیتی در فضاهای خصوصی و عمومی بر کیفیت روابط دوستانه بین جنسیتی نوجوانان را مطالعه می کند. برای ارزیابی اینکه اهداف سیاست گذاران در تفکیک جنسیتی فضا چگونه در کنش ها و نگرش های جنسیتی کاربران تأثیرگذار بوده است، از مشارکت دو گروه دختران با سبک زندگی متفاوت به لحاظ میزان التزام به تفکیک های جنسیتی (سبک زندگی منعطف و غیرمنعطف) بهره گرفته ایم. نظریه لوفور با تأکید بر فضا به عنوان تولید اجتماعی و تمایز بین کردار فضایی، بازنمایی فضایی و فضاهای بازنمایی مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق مردم نگاری و مقایسه ای با تأکید بر فنون مشاهده مشارکتی و مصاحبه مردم نگارانه بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که عدم انعطاف در تفکیک جنسیتی، کنجکاوی ها و جهت گیری های جنسی را با پنهان کاری و تصمیمات دارای خطرپذیری بیشتر همراه می کند.
اثربخشی درمان ترکیبی شناختی رفتاری با حضور ذهن بر نشانگان بالینی و سوگ در نوجوانان دارای ضربه عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری با حضور ذهن بر مجموع نشانگان بالینی و مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان دارای تجربه ضربه عاطفی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دختران نوجوان 15 تا 18 ساله شهرستان خارگ دارای ضربه عاطفی در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش 30 دختر نوجوان با تجربه ضربه عاطفی با فراخوان در شبکه های اجتماعی مجازی ابتدا با روش نمونه گیری هدفمند گزینش و بعد به طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های نشانگان بالینی دراگوتیس (BSI) ۱۹۸۳ و ضربه عشقی راس(LTS ) 1999 استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه در مجموع نشانگان بالینی و مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان با تجربه ضربه عاطفی تفاوت معناداری در سطح001/0>P وجود دارد. این بدین معناست که آموزش درمان ترکیبی شناختی رفتاری با حضور ذهن بر کاهش مجموع نشانگان بالینی و کاهش مجموع نشانگان سوگ پیامد ضربه عاطفی در دختران نوجوان با تجربه ضربه عاطفی تاثیر معناداری داشته است. بنابراین چنین روش درمانی به این افراد در بالابردن سلامت روانی، جلوگیری از مبتلاشدن به بیماری های روانی و کاهش احتمال بازگشت یا عود علائم روانشناسی میتواند مفید باشد.
نقش میانجی انعطاف پذیری خانواده در ارتباط بین دینداری با بحران هویت دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری خانواده در ارتباط بین دینداری با بحران هویت دختران نوجوان روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نمونه پژوهش شامل 371 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر قم در سال تحصیلی 1400-1401 انتخاب شدند.برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه دینداری گلاک و استارک (1965)، پرسشنامه انعطاف پذیری خانواده السون (۱۹۹۹) و پرسشنامه هویت شخصی احمدی (1387) بود. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS. v21 و AMOS.v23 و آزمون-های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم اثر دینداری بر بحران هویت و اثر انعطاف پذیری خانواده بر بحران هویت معنی دارند. علاوه بر این، انعطاف پذیری خانواده در رابطه بین دینداری با بحران به طور کامل نقش میانجی داشت. با وارد شدن انعطاف پذیری خانواده به مدل، نقش محافظت کننده دینداری (از 197/0 به 226/0) در برابر بحران هویت افزایش یافت. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت انعطاف پذیری خانواده ها می تواند همراه با دینداری در کاهش بحران های هویتی مؤثر باشد.
تجربه زیسته دختران نوجوان از زندگی در مراکز شبه خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
۴۴۱-۳۸۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هر سال به علت فشار های اقتصادی و اجتماعی، والدین شمار زیادی از کودکان را در جامعه رها می کنند که رایج ترین شکل مراقبت از این کودکان در سراسر جهان مراقبت و زندگی در خانه های شبانه روزی است.هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته دختران نوجوان از زندگی در مراکز شبه خانواده بوده است. روش: روش مطالعه حاضر از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. بر اساس روش نمونه گیری متمرکز بر ملاک و نیز معیار اشباع نظری داده ها ۲۶ نفر از دختران نوجوان که تجربه زندگی در مراکز شبه خانواده مناطق یک و دو در شهر رشت را در سال ۱۳۹۹ داشتند در این مطالعه شرکت داشته اند. برای گرد آوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل اطلاعات از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شده است. یافته ها: تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها هشت مضمون اصلی را آشکار کرد : عواطف منفی، توانمندی روانی، دیدگاه نسبت به زندگی، فقدان مهارت مقابله ای، مشغله های ذهنی، نیاز ها، اضطراب اجتماعی و جهت گیری به سمت آینده موفق. بحث: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دختران نوجوان ساکن در خانه ها، علاوه بر اینکه دارای توانمندی روانی و جهت گیری به سمت آینده موفق بودند با چالش ها و مسایلی از قبیل رهاشدگی، خلق افسرده، مشکلات و آسیب های رفتاری، ترخیص و مشکلات آن، مشکلات زندگی گروهی، نگرانی از آینده، انگ اجتماعی و کمبود هایی چون فقدان خانواده و کمبودهای عاطفی مواجه بوده اند.
بررسی نقش میانجی نشخوار فکری بین کنترل والدینی با کمرویی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
129 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی نشخوار فکری بین کنترل والدینی با کمرویی دختران نوجوان بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. هدف تحقیق کاربردی و از نظر زمان مقطعی می باشد. جامعه آماری، شامل کلیه ی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر بجنورد است که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحلیل بوده اند. جهت برآورد حجم نمونه کافی از روش تعیین حجم نمونه کلاین (2005) استفاده شد که تعداد 567 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات موردنظر و سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه نشخوار فکری توسط هوکسما و مارو در سال (۱۹۹۱) کنترل والدینی (PLOC) توسط لسلی ک. کمپیز، رابرت دی. لایمن و استیون پرنتیس دان (۱۹۸۶) و پرسشنامه کمرویی استنفورد استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و Amose استفاده شد. یافته ها: نتایج، مدل علی کمرویی دختران نوجوان بر اساس کنترل والدین با نقش میانجی نشخوار فکری دارای برازش مناسب است. کنترل والدین بر خود انتقادی تاثیر مستقیم دارد؛ همچنین کنترل والدین بر کمرویی و برن شخوار فکری تاثی رمستقیم دارد. همچنین نشخوار فکری بر کمرویی تاثیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که نشخوار فکری نقش میانجی بین کنترل والدین و کمرویی ایفا می کند.
فرآیند هویت یابی «تقلیل یافته» نسل زد در شبکه های اجتماعی: مطالعه موردی دختران نوجوان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
135 - 162
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تا با واکاوی فرایند تولید-مصرف رسانه ای نوجوانان در شبکه ها ی اجتماعی، به نقش شبکه های اجتماعی در فرآیند هویت یابی نوجوانان و توصیف چنین فرآیندی در عصر شبکه ای بپردازد.برای این منظور از روش کیفی و تکنیک مصاحبه روایی و اپیزودیک استفاده شده است. 12 مصاحبه با دختران نوجوان 15 تا 18 ساله کاربر شبکه های اجتماعی و در حال تحصیل در مدارس برگزیده مشهد، صورت گرفت و داده های حاصل از آن با روش تحلیل مضمون پردازش شده و شبکه مضامین با 40 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون محوری ترسیم شد.یافته ها، نشان دهنده تغییر از «زندگی با شبکه های اجتماعی» به «زندگی در شبکه های اجتماعی» ست. دختران نوجوان علی رغم عاملیت بالا در جستجوگری آنلاین، «کاوش هویتی گسترده و سطحی» دارند. آن ها از «قدرت عاملیت در اجرای آنلاین هویت» نیز برخوردارند که منجر به ساخت دلبخواهی میدان ارتباطی و خود شده است. قدرت عاملیت و امکان کنترل مخاطبان اجرای هویتی، موجب «نگاه شی انگارانه به مخاطب» شده است. محتوا و دسترسی بدون محدودیت زمینه ساز «ظهور هنجارهای خود مبنا و شبکه ای شده» می شود. «تلاقی خواسته و یا ناخواسته ی دو زمینه ی آنلاین و آفلاین» مرز میان این زمینه ها را ناپدید کرده و بدین جهت آن ها همیشه «اضطراب ناشی از رویت پذیری ناخواسته» را تجربه می کنند. روایت های دختران نوجوان از کاربری شبکه های اجتماعی همه ی عناصر یک فرآیند هویت یابی را در بر می گیرد اما آن ها به واسطه ی ظرفیت های شبکه های اجتماعی و قدرت عاملیت، هر موقعیت بغرنج یا نامطلوبی را کنترل کرده و یا از آن اجتناب می کند. بنابراین فرآیند هویت یابی به مرتبه ای پایین تر تقلیل می یابد.
مطالعه تجربه زیسته دختران در زمینه سازگاری با فوت مادر در دوران نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوگ مادر در در دوران نوجوانی، اثرات گسترده ای بر نوجوان می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته دختران جوان در زمینه سازگاری بعد از فوت مادر در دوران نوجوانی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه مورد پژوهش دختران نوجوان و جوان سن 20 تا 30 سال هستند که مادر خود را در دوران نوجوانی از دست داده اند. مشارکت کنندگان به صورت در دسترس از طریق فضای مجازی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. از کدگذاری اطلاعات به دست آمده بعد از تحلیل داده ها 22 مضمون فرعی استخراج شد که در 6 مؤلفه اصلی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد تغییر نگرش، پذیرش حمایت های جایگزین، تلاش هدفمند و پرورش روابط صمیمانه بعد از تجربه فقدان به سازگاری با زندگی پس از فقدان می انجامد. شیوه های سازگاری غیرمؤثر شامل طیفی از توجه برگردانی تا عدم مواجه با مسئولیت زندگی می شود که حالت اخیر، به سرکوبی فشار روانی ادراک شده و احتمال تداوم اثرات آن می انجامد.
قیود سه گانه و فعالیت بدنی در دختران نوجوان: نقش میانجی اضطراب بدنی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
189 - 261
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل سازی معادلات ساختاری رابطه قیود نیوول (قیود فردی، تکلیف و محیط) و میزان فعالیت بدنی در دختران نوجوان و همچنین نقش میانجی اضطراب بدنی اجتماعی در ارتباط بین این دو بود. در این پژوهش مقطعی- همبستگی، 318 آزمودنی دختر (17-15سال) از بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه محقق ساخته عوامل فردی، محیطی و تکلیف، پرسشنامه حمایت اجتماعی والدین و دوستان از ورزش، پرسشنامه فعالیت بدنی نوجوانان و مقیاس اضطراب بدنی اجتماعی هارت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق روش آماری همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS23 انجام شد. علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL10.20استفاده شد. نتایج نشان داد مسیر مستقیم قیود سه گانه (فرد، محیط و تکلیف) به اضطراب بدنی اجتماعی و میزان فعالیت بدنی؛ مسیر مستقیم اضطراب بدنی اجتماعی به میزان فعالیت بدنی، و مسیر غیرمستقیم قیود سه گانه به میزان فعالیت بدنی با میانجی اضطراب بدنی اجتماعی معنادار است. نتایج این پژوهش نقش حمایت اجتماعی والدین و همچنین دوستان برای مشارکت نوجوانان در فعالیت بدنی را روشن تر می سازد. باید توجه داشت که سطوح متعددی از عوامل مختلف مانند محیط های حمایتی و اجتماعی می توانند با تعامل یکدیگر، بر میزان فعالیت بدنی به عنوان یک رفتار سلامتی مهم در دختران نوجوان تأثیر گذار باشند.
بررسی مدل تحلیل مسیر حمایت اجتماعی والدین از فعالیت بدنی و نش واسطه ای شایستگی حرکتی ادراک شده در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۲۲۱-۲۰۲
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه حمایت اجتماعی والدین با تمایل به ورزش، لذت و میزان فعالیت بدنی در دختران نوجوان بود. همچنین، نقش واسطه ای شایستگی حرکتی ادراک شده مورد آزمون قرار گرفت. روش تحقیق، از نوع همبستگی و جامعه آماری آن دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهرستان تبریز بود که 380 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه های مقیاس حمایت اجتماعی ورزش، پرسشنامه شایستگی حرکتی ادراک شده، پرسشنامه فعالیت بدنی نوجوانان، مقیاس میل به ورزش و مقیاس لذت از فعالیت بدنی استفاده شد. تحلیل داده ها، از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در سطح معناداری (05/0>P) انجام شد. نتایج نشان داد متغیر حمایت اجتماعی والدین از فعالیت بدنی بر هر چهار متغیر درونزاد (شایستگی حرکتی، تمایل به ورزش، لذت از فعالیت بدنی و میزان فعالیت بدنی) تاثیر می گذارد و متغیرهای شایستگی حرکتی ادراک شده، لذت از فعالیت بدنی و تمایل به ورزش به عنوان متغیر میانجی می توانند میزان فعالیت بدنی را پیش بینی کنند. البته متغیر لذت از فعالیت بدنی به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی تمایل به ورزش، توانست میزان فعالیت بدنی را پیش بینی کند. نتایج این تحقیق نقش حمایت اجتماعی والدین برای افزایش میزان فعالیت بدنی نوجوانان را روشن تر می سازد.
تعیین اثربخشی بسته ی آموزشی سبک فرزند پروری سلیگمن بر تعارضات مادر و دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
638 - 648
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی اثربخشی بسته آموزشی سبک فرزندپروری سلیگمن بر کاهش تعارضات مادر-دختر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری کلیه مادران دارای دختر نوجوان دانش آموز بود. نمونه شامل 40 مادر دارای نوجوان بود که از طریق روش در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس تعارض مادر و دختر (یوسفی و سبزواری، 1398) بود که کلیه آزمودنی ها در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. در حالیکه مادران گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند مادارن گروه آزمایش پانزده جلسه شصت دقیقه ای آموزش فرزندپروری سلیگمن را دریافت کردند. هر دو گروه قبل و بعد از دریافت آموزش ها توسط ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت محاسبات آماری به کمک نرم افزار SPPS23 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه آموزش فرزندپروری سلیگمن در کاهش تعارضات مادر-دختر اثر معنادار دارد (01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می-توان گفت بسته ی آموزشی فرزندپروری سلیگمن برای بهبود ارتباط مادر-دختر و بهبود ارتباط بین آنان روش مناسبی است.
تحلیل کیفی عوامل مؤثر بر تغییر نگرش به حیا بر اساس رفتارهای اجتماعی دختران نوجوان شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در بیانیه گام دوم انقلاب، به حرکت هماهنگ به سوی چشم انداز آینده با کمک نیروی جوان متعهد مؤمن انقلابی تأکید کرده است. با توجه به اینکه آموزش و تربیت نسل مورد نظر از نوجوانی به منظور دستیابی به این هدف مهم ضرورت دارد، در این پژوهش با در نظر گرفتن مسئله معنویت و اخلاق و با رویکرد آسیب شناسی عدم حیاء در دختران نوجوان شهر شیراز ضمن مطالعه ویژگی های دوره نوجوانی، از طریق پژوهش کیفی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با برخی از شاغلین و فعالین حوزه دانش آموزی در مقاطع متوسطه اول و دوم دختران شهر شیراز گفتگو شد. سپس با تحلیل محتوایی اطلاعات به دست آمده، به مصادیق عدم حیاءمندی در کنش اجتماعی دختران در سه بخش رفتار، گفتار و پوشش دست یافت و علل آن در سه بخش کلی علل اجتناب ناپذیر زیستی، علل زمینه ساز و علل انگیزشی مورد بحث قرار گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر اهمیت نقش خانه و مدرسه در آموزش های اعتقادی بوده و پی ریزی مهارت های خود کنترلی را تأیید و حاکی از اثر ساختاری جامعه برای رشد و تثبیت آن ها و تداوم ارتباط خانواده با نوجوان در روند تکاملی است.
شکل گیری هویت و الگوبرداری از افراد شاخص در نوجوانان دختر: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
207 - 225
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نوع اثراتی است که نوجوانان دختر از افراد شاخص در تکوین هویت شان می پذیرند. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جمعیت مورد مطالعه، 11 نفر از دختران نوجوان 12 تا 14 ساله شهرستان تالش استان گیلان در سه ماهه تابستان 1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا سر حد اشباع اطلاعات، انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. پس از ضبط هر مصاحبه، محتوای استخراج شده به صورت واژه به واژه بر روی کاغذ پیاده سازی شد. کدگذاری داده ها، هم زمان با جمع آوری داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از روش ون مانن (2016) در 6 مرحله انجام شد. مجموعاً از تعداد 11 مصاحبه، 221 کد اولیه، 57 مفهوم اولیه، 13 مضمون فرعی و 2 مضمون اصلی به دست آمد. مضامین اصلی شامل «پیامدهای مثبت اثرپذیری» با مضامین فرعی «تقویت گشودگی؛ تقویت جرات ورزی و سرسختی؛ تقویت علاقه اجتماعی؛ توجه به جسم و سلامتی؛ تقویت امیدواری و نشاط؛ تقویت مهارت های ارتباطی و هیجانی؛ و تقویت باورهای ایرانی–اسلامی» و «پیامدهای منفی اثرپذیری» شامل «تضعیف و سرگردانی هویت؛ مُدگرایی؛ اختلاف نظر با خانواده؛ توجه افراطی به ظاهر و تصویر بدنی؛ افراط در خیال پردازی؛ و اعتیاد به فضای مجازی و افت تحصیلی» بود. نتایج نشان داد که با توجه به افزایش رو به رشد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، فرهنگ گرایش به افراد شاخص یکی از منابع هویت بخش نوجوانان محسوب می شود.
نقش و جایگاه حقوق کیفری و آموزه های دینی در پیشگیری از وقوع جرم در دختران نوجوان مطابق با رویکرد توسعه سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین اهمیت و نقش آموزه های دینی و حقوق کیفری اسلامی در پیشگیری از جرایم در دختران نوجوان است؛ بدین منظور رویکرد جدید سازمان ملل متحد به عنوان مبنای مقایسه انتخاب شد. این رویکرد متشکل از 5 معیار و تعدادی زیرمعیار می باشد که به عنوان اهداف مورد نظر این سازمان دسته بندی شده اند. با مراجعه به آرای خبرگان اقدام به تهیه فهرستی از مؤلفه های دینی اثرگذار بر پیشگیری از جرایم شد و این مؤلفه ها از راه روش سلسله مراتبی فازی مورد مقایسه زوجی و اولویت بندی قرار گرفتند. در انتها، تعمیم پذیری نتایج به روی دختران نوجوان بزهکار (جرایم سبک) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بوده است که از دیدگاه خبرگان، مؤلفه «پرورش وجدان و نفس سرزنشگر» با وزن 69265/0 دارای بالاترین درجه اهمیت و مؤلفه «تاکید بر توبه و استغفار از گناه» نیز با وزن 21926/0 دارای کم ترین اولویت بوده اند. معیارهای «پیشگیری اولیه» و «پیشگیری وضعی» به ترتیب با وزن فازی 06225/0 و 05756/0 با آموزه های دینی انطباق بیش تری داشته و امکان تحقق راحت تری دارند؛ ولیکن وزن آموزه های دینی برای تحقق اهداف مندرج در معیار «پیشگیری از جرایم سازمان یافته» و «پیشگیری از تکرار جرایم» به ترتیب با اوزان 0325/0 و 0433/0 کم تر است. نکته دارای اهمیت آن است که از دیدگاه دختران نوجوان بزهکار، مؤلفه «مجازات اسلامی» در جایگاه آخر اهمیت (هشتم) قرار داشته است، در حالی که از دیدگاه خبرگان نیز به عنوان مؤلفه ششم معرفی شده است؛ هم چنین هر دو گروه مؤلفه «پرورش وجدان و نفس سرزنشگر» را به عنوان اولویت اول انتخاب کرده اند.
مطالعه کیفی مساله هویت، تعارض هویتی و عوامل موثر برآن در دختران نوجوان (متوسطه اول و دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1451 - 1496
حوزه های تخصصی:
اهویت دارای ابعاد مختلفی است و مهم ترین آن هویت فردی و اجتماعی است. دراین میان، هویت دختران و زنان به عنوان افرادی که تربیت نسل های آینده در دست دختران نوجوان است، اهمیت بیشتری دارد. این پژوهش در صدد احصاء نظام مسائل دختران نوجوان در موضوع هویت می باشد. درواقع ما در این پژوهش به تعریف هویت، تعارض هویتی و عوامل مؤثر آن و میزان رضایت از هویت جنسی از نگاه دختران نوجوان پرداخته ایم. این پژوهش با روش کیفی و با تکنیک تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. جامعه هدف پژوهش حاضر دانش آموزان دختران مقطع متوسطه اول و دوم از استان های مختلف (برخی از استان های کشور) می باشد که در این پژوهش 18 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. بررسی مصاحبه ها و تحلیل داده ها نشان داد به طور کلی برخی از دختران نوجوان نسبت هویت خود در ابعاد مختلف شناخت داشته؛ اما برخی نه تنها شناخت ندارند بلکه از هویت خود ناراضی هستند. نارضایتی از هویت به خصوص در بُعد هویت جنسی بسیار مشهود است. از نگاه مصاحبه شوندگان عوامل مختلفی از جمله خانواده، ساختارهای اجتماعی، رسانه، گروه همسالان در عدم رضایت از هویت دختران نوجوان نقش دارند. در بررسی هویت دینی دختران نوجوان، در باب اصل دین در میان بسیاری از نوجوانان باور به توحید و یگانگی خداوند وجود دارد. برخی از نوجوانان به دلیل عدم شناخت جامع و کافی از اسلام و ناآگاهی در خصوص فلسفه برخی احکام مسئله تغییر دین را مطرح می نمایند. برخی دیگر از نوجوانان به مسئله ضعف و کوتاهی در انجام مناسک و احکام دینی دچار هستند. مهم ترین شبهه های نوجوانان دختر در این باره مربوط به موضوع قیامت، امام زمان (عج)، حجاب و گرایش به آرایش های نوپدید می باشد.
اثربخشی روش مرور خویشتن بر پریشانی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش مرور خویشتن بر پریشانی روان شناختی، سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی در دختران نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه، شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در نیمسال اول تحصیلی 1402-1401 در شهر کرج بوده که با روش نمونه گیری هدفمند و براساس ملاک ورود 22 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 11 نفری آزمایش و گواه جایگذاری شدند. در این پژوهش از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (21-DASS، لایبوند و لایبوند، 1995)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی(RSPWB، ریف، 2002) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی( PCQ، لوتانز و همکاران، 2007 (استفاده شد. مداخله مرور خویشتن، در چهار جلسه و به طور میانگین در 45 دقیقه به صورت انفرادی و دو بار در هفته برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون پریشانی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P˂)، بنابراین روش مرور خویشتن، می تواند به عنوان یک مداخله موثر در کاهش پریشانی روانشناختی، افزایش سرمایه روان شناختی و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان دختر درنظر گرفته شود.
مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر آسیب بر اضطراب و عواطف منفی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
108 - 121
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی نیازی مبرم برای غلبه بر مشکلات خود دارند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی با درمان شناختی - رفتاری بر اضطراب و سرمایه عاطفی دختران نوجوان اجرا شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری دختران نوجوان مواجه شده با شکست عاطفی در شهر اصفهان در زمستان 1401 بودند، که از میان آن ها 48 نوجوان دختر به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. مقیاس اضطراب اسپریتزر و همکاران (2006) و مقیاس عواطف منفی واتسون و کلارک (1992) برای سنجش متغیر وابسته در سه مرحله استفاده شد. دو گروه درمان، هر یک طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی از طریق نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد در اضطراب و عواطف منفی بین ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). در اثربخشی دو درمان بر اضطراب و عواطف منفی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p).
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی ایماگوتراپی ویژه شکست عاطفی و درمان شناختی - رفتاری بر کاهش اضطراب و عئاطف منفی، پیشنهاد می شود در مراکز درمان روان شناختی نوجوانان، این دو درمان برای دختران مواجه شده با شکست عاطفی استفاده شوند.
تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی با شدت متوسط بر ترکیب بدنی و استقامت قلبی-تنفسی دانش آموزان دختر نوجوان چاق
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، مطالعه تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت متوسط بر ترکیب بدنی و استقامت قلبی- تنفسی دانش آموزان دختر چاق دوره متوسطه دوم بود. بنابراین 20 دختر دانش آموز چاق، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. پس از کسب رضایتنامه از والدین، آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه کنترل به زندگی عادی خود ادامه داده و گروه تمرینی تحت مداخله تمرین تناوبی با شدت متوسط قرار گرفتند. دوره تمرینی به مدت هشت هفته و با توالی سه جلسه در هفته انجام گرفت. پروتکل تمرینی شامل دو نوبت با شش تکرار بود. آزمودنی ها در نوبت اول 6 زمان 30 ثانیه ای را با 70 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند و بین وهله ها، 30 ثانیه استراحت فعال (دویدن با 50 درصد ضربان قلب بیشینه) داشتند. قبل و پس از هشت هفته، ترکیب بدنی با دستگاه آنالیز بدن و توان هوازی از طریق آزمون 1600 یارد اندازه گیری شد. تمام تحلیل ها با آزمون کواریانس و با در نظر گرفتن معنی داری کمتر از 05/0 انجام گرفت. نتایج نشان داد که درصد چربی و شاخص توده بدن در گروه تمرین کاهش معنی داری؛ و در مقابل، توان هوازی و توده خالص بدنی افزایش معنی داری داشت. با توجه به نتایج به نظر می رسد تمرین تناوبی با شدت متوسط در بهبود ترکیب بدنی و توان هوازی دختران نوجوان چاق موثر باشد.
بررسی تجربه زیسته انتقال ارزش های دینی از مادران به دختران نوجوان (مورد مطالعه: شهر دلیجان)
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵ ویژه علوم اجتماعی
163 - 214
خانواده اولین نهاد اجتماعی است که فرزندان را با ارزش های اجتماعی آشنا می کند. یکی از موضوعات مهم اجتماعی در جامعه اسلامی، انتقال ارزش های دینی از مادران به دختران در محیط خانواده است. انتقال باورها و ارزش ها به فرزندان توسط والدین، از چگونگی تعامل و ارتباط آنان با فرزندان شکل می گیرد. با توجه به الگو گیری فرزندان از والدین و به ویژه جایگاه محوریِ مادران در خانواده، مادران نقش به سزایی در انتقال ارزش های دینی به دختران خود دارند. هدف این تحقیق گردآوری اطلاعات موردنیاز برای دستیابی به یافته هایی است که بتوان بر اساس آن ها راهکارهایی واقع نگرانه جهت تقویت انتقالِ ارزش های دینی مادران به دختران ارائه کرد. برای تأمین این هدف، تحقیق حاضر با روش پدیدارشناسی به بررسی نقش مادران در انتقال ارزش های دینی به دختران نوجوان در شهر دلیجان پرداخته و بر آن است تا روایتی توصیفی از معنا و ماهیت تجربه زیسته مادران دلیجانی از چگونگی انتقال ارزش های دینی به دختران نوجوان خود ارائه کند.
داده های موردنیاز این تحقیق از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۳۱ مادر و دختر نوجوان به دست آمده است. این مادران و دختران در موقعیت های متفاوت اجتماعی قرار داشتند و تجربه زیسته خود نسبت به زندگی با نوجوان و اینکه چه چیزهایی را ارزش می دانند و چه تلاش هایی در انتقال این ارزش ها به نوجوان خود داشته اند را بیان کردند. بر اساس یافته های تحقیق، نوع عملکرد والدین مخصوصاً مادران و تقیّد آن ها به ارزش های دینی و نیز درک شرایط دوران نوجوانی و تعامل خوب و سازنده مادر با نوجوان دختر و همچنین شناخت مسیر حرکت نوجوان، نقشی تعیین کننده سیر تربیتی و انتقال ارزش های دینی به او دارد.