تحقیقات فرهنگی ایران

تحقیقات فرهنگی ایران

تحقیقات فرهنگی ایران سال پانزدهم زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 60) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

دریافت دختران نوجوان زیسته در بافت فرهنگی دینی از مصرف موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
نوجوانی با تغییراتی در زندگی از جمله تغییر در رفتار، عواطف و نگرش ها همراه است. اقتضائات خاص این دوره نظیر بلوغ و تغییراتی که با خود در جسم و جان نوجوان در پی دارد، نوجوانی را به یک دوره پیچیده و تعیین کننده تبدیل کرده است. یکی از مسائلی که در مورد قشرهایی از نوجوانان کمتر مطالعه شده است، نحوه مواجهه و دریافت آن ها از مصرف موسیقی است. در این میان، دختران نوجوان پرورش یافته در بافت فرهنگی دینی، چالش هایی را در فرایند مصرف موسیقی تجربه می کنند که آن ها را در وضعیت پیچیده تری قرار می دهد. هدف اصلی این مقاله، مطالعهٔ دریافت دختران نوجوان از مصرف موسیقی و شیوهٔ نگرش آن ها به موسیقی، با توجه به زیست آن ها در بافت فرهنگی دینی است. مقاله در پی پاسخ به سؤال هایی بدین شرح است: اینکه دختران زیسته در بافت فرهنگی دینی چه دریافتی از موسیقی مصرفی خود دارند؟ چه عواملی بر دریافت آن ها از مصرف موسیقی مؤثر است؟ از منظر دینی چگونه در مورد موسیقی می اندیشند و با توجه به زمینهٔ دینی خود چگونه با موسیقی مواجه می شوند؟ برای پاسخ به این پرسش ها و یافتن عوامل مؤثر بر دریافت دختران نوجوان دارای زمینهٔ فرهنگی دینی از مصرف موسیقی، با ۲۳ نفر از دختران نوجوان، که در زمینهٔ فرهنگی دینی رشدیافته و در مدارس دارای رویکرد آموزشی دینی تحصیل می کنند، مصاحبه ساختارنیافته انجام شد. با استفاده از روش تحلیل مضمون و کدگذاری باز، مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر درخصوص دریافت دختران مذکور از موسیقی استخراج شد. بر اساس تحلیل های انجام شده، ۴ مضمون فراگیر حول مسئله محوری این مقاله شناسایی شد. یافته ها نشان داد که دریافت دختران نوجوان از موسیقی، متأثر از خانواده، جامعه و نوع نگاه به دین است و برخی نیز به مداحی به مثابه موسیقی نگاه می کنند.
۲.

کنکاشی در برداشت زنان از معانی آرایش و زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
مفهوم زیبایی در جامعه معاصر، پیوند تنگاتنگی با جنسیت پیدا کرده است؛ پژوهش حاضر، مفهوم آرایش و زیبایی را از دیدگاه زنان با به کارگیری فنون روش کیفی، بررسی کرده است. در این راستا با 35 نفر از زنان جوان شهر تهران، مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته انجام شد و نمونه ها برپایه نمونه گیری نظری و رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. پس از استخراج مفاهیم ابتدایی، مفاهیم ثانویه، و مفاهیم واسطه، سه مقوله اصلی یعنی: ۱) حوزه های عمومی زیبایی و نشانه ها؛ ۲) آرایش و مصرف؛ ۳) رسانه ها و نیاز به زیبایی و آرایش، مشخص شدند. نتایج این پژوهش، بیانگر این است که آرایش و زیبایی برای زنان جوان به مثابه فعالیتی مهم تعریف می شود. زیبایی و آرایش با برنامه زندگی افراد، درهم تنیده است و توسط آن، تنظیم و هماهنگ می شود؛ یعنی میزان و نحوه آرایش زنان با درک خود از فرهنگ حاکم بر محیط های گوناگون، نوع و جنس مخاطب، میزان ارت باطات، و ن وع فعالیت، تغییر می کند. می توان این گونه بیان کرد که آرایش و زیبایی، امکان ایجاد روابط اجتماعی را تسهیل می کند. در تحلیل و تفسیر مصاحبه ها، به دامنه ای از دلایل مانند افزایش سرمایه اجتماعی، اجبار یا ه م ن وایی گروهی، ساخت هویت جدید، و خود آرمانی و افزایش اعتمادبه نفس در توضیح چرایی آرایش دست یافتیم.
۳.

بررسی جامعه شناختی مفهوم بدنمندی زنان در مطبوعات دوره پهلوی دوم: مطالعه موردیِ نشریه «بیداری ما»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
با آغاز نوسازی در ایران در دوره رضاشاه و به دنبال پیاده سازی سیاست های کنترلی و انضباط بخش، بدن به کانون سیاست ایران وارد شد. در این دوره، بدن زنانه که پیش از این در حاشیه قرار داشت، به یک باره به مرکز سیاست وارد شد. اگرچه محمدرضاشاه اقتدار سیاسی پدرش را نداشت، اما سیاست های او در مواجهه با مدرن سازی از طریق بدن زنانه، استمرار سیاست های پیشین بود. در اوایل پهلوی دوم، با ورود متفقین به کشور و حمایت آنها از نقد رژیم سیاسی و افول اقتدار سیاسی حکومت، فضای سیاسی آزادانه تری در اختیار مطبوعات قرار گرفت. در این دوره، نشریات زنانه قبلی تقویت و نشریات جدیدی اضافه شدند و به آیینه ای برای بازنمایی وضعیت سیاسی و اجتماعی زنان آن دوره تبدیل شدند. یکی از موضوعات مورد مناقشه در این نشریات، مفهوم بدنمندی زنانه است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی کیفی، به مطالعهٔ مفهوم بدنمندی زنان در ماهنامه «بیداری ما» در بین سال های 1337-1323 ﻫ.ش پرداخته شده است. سه مقوله اصلی (سه شکل از بدنمندی) از تحلیل محتوای کیفی نشریه استخراج شد: بدنمندی سنتی، بدنمندی عروسکی و بدنمندی مبارز. یافته ها نشان می دهد نشریه «بیداری ما» از طریق نقد دو شکل بدنمندی سنتی و عروسکی، به تصویر ایدئال خود از شکل بدنمندی (مبارز) تعیّن بخشیده است. اگرچه بدنمندی مطلوب نشریه، سایر اشکال بدنمندی را به سبب تحمیل قواعد سخت بر بدن زنانه نقد می کرد اما این بدنمندی نیز قواعد سختی را بر بدن زنانه تحمیل می کرد.
۴.

سلفیت به مثابه سبک زندگی؛ تحلیل روایت سلفی های جهادی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
مناطق اهل سنت در کرمانشاه به پایگاه گفتمان های مختلف اسلام گرا از جمله سلفیت تبدیل شده است. نظر به حضور، کنشگری و گسترش سلفیت در این مناطق، مقاله حاضر درنظر دارد تا با روش تحلیل روایت به واکاوی سبک زندگی سلفی ها بپردازد. بر مبنای یافته ها، تجارب فراغتی سلفی ها محدود، هدفمند و سلامت محور است و با هدف تبلیغی به فراغت مجازی روی می آورند. تنوع در عین ساده گرایی، تردید نسبت به غذاهای جدید، پرهیز غذایی فقه محور، ساده زیستی در مهمان داری از مختصات سبک غذایی سلفی ها به شمار می آید و اولویت هزینه ای آن ها معطوف به نیازهای اولیه است. به لحاظ سبک پوشش و آرایش، ضمن پرهیز از مصرف تظاهری، بر برتری آراستگی بر آرایش، پوشش عرفی، مصرف زیستی و کارکردی تأکید دارند. در مدیریت بدن، ضمن همراهی با طب نوین و ضرورت تناسب اندام، بر جراحی زیبایی مشروط و حرام بودن عقیم سازی تأکید داشته و از سقط جنین اجتناب می ورزند. در چیدمان منزل، ضمن پرهیز از تجمل به ابعاد کارکردی و کالاهای فرهنگی توجه ویژه ای دارند. در مصرف فرهنگی بر ناهم ذات پنداری با شبکه های داخلی، تصدیق دوگانه خیر و شر در استفاده از وسایل فرهنگی، بهره گیری از اینترنت برای تثبیت هویت دینی و بر فیلترینگ هدفمند تأکید و ضمن دوری از مصرف فیلم، سینما و موسیقی، از چندزبانگی استقبال می نمایند. با نظر به داده های میدانی، سبک زندگیِ سلفی های مورد مطالعه، ماهیت «جهادی»، «بازگشت به سنت» و «مقاومت» دارد.
۵.

مطالعه کیفی آشنایی با سبک زندگی «نییت» ها در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۷۸
«نییت» ها به عنوان افرادی که نه درس می خوانند و نه کار و حرفه ای دارند، در سال های اخیر در مباحث آماری و اجتماعی کشورهای دیگر جایگاه جدیدی را به خود اختصاص داده اند؛ هرچندکه سهم ایران در پرداختن به این مفهوم نزدیک به صفر است. این مقاله برای نخستین بار به سبک زندگی «نییت» ها پرداخته است. از میان تعاریف مربوط به دو مفهوم «نییت» ها و سبک زندگی، دیدگاه بوردیو درباره سبک زندگی به عنوان مفهوم مرکزی انتخاب شده است. روش شناسی این مقاله کیفی و از طریق 30 مصاحبه نیمه ساختاریافته، با نمونه گیری هدفمند اکتشافی زنجیره ای و با حداکثر تنوع تا حصول به اشباع انجام شده و تحلیل داده ها ازطریق نظریه داده بنیاد و به روش تحلیل تماتیک مورد ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت 5 مقوله اصلی (هویت، زمان بندی، مصرف زیستی، مصرف مجازی و سلامت و زیبایی) و 14 مقوله فرعی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که سبک زندگی «نییت» ها بیشتر حول مسئله هویت یابی شکل می گیرد. آن ها که در گروه های اجتماعیِ غیرهمگن خود عضو نیستند و با مشکل هویت یابی مواجه هستند، مصرف زیستی و مجازی، مراقبت از زیبایی و سلامتی و حتی زمان خود در فضای مجازی را صرف نوعی هویت یابی می کنند. فعالیت های جمعی آن ها عموماً با سایر «نییت» ها انجام می شود که سبک زندگی مشابه هم دارند و پرداختن به ظواهر، از نوع لباس پوشیدن تا جراحی های زیبایی برایشان از اهمیت زیادی برخوردار است. اکثر «نییت» ها چشم انداز هدفمندی برای آینده ندارند و تنها از لحظه لذت می برند. آن ها نیازی به مشارکت خود در ساخت آینده نمی بینند.
۶.

از بیمارستان تا آرامستان؛ تحلیل سوگواری های ناتمام در دوران پاندمی کرونا در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۴
شیوع ویروس کرونا در جهان تغییرات و پیامدهای مختلفی به دنبال داشته است. یکی از پیامدهای مهم این بیماری، متحول شدن آیین های مرتبط با سوگواری در پی مرگ انسان ها به ویژه مرگ جوانان بوده است. مقالهٔ حاضر سعی دارد با بهره گیری از رویکرد کیفی، مؤلفه های شکل دهندهٔ سوگواری های ناتمام در دوران پاندمی کووید19 را در شهر سنندج مورد بررسی قرار دهد؛ بنابراین، از مفاهیم نگرانی، احساس گناه، تقابل مرگ معنادار بی معنا، رنج روحی بازماندگان و گفتمان به مثابه چارچوب مفهومی بهره گرفته شد. برای ورود به میدان مطالعه از روش نظریه زمینه ای پُست مدرن (تحلیل موقعیتی) و برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق به شیوه نیمه ساخت یافته استفاده شد. نمونه ها از طریق روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند و در نهایت با 15 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه به عمل آمد و داده های گردآوری شده در قالب 11 مقوله محوری، کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که سوگواری های ناتمام، تحت تأثیر مؤلفه های مکانی، فناوری، درمانی-بهداشتی، روانی، سازمانی پزشکی، اجتماعی، فرهنگی، گفتمانی، فلسفی عقیدتی و مقررات بوروکراتیک شکل یافته است؛ به طوری که، گفتمان پزشکی با شکل بخشی به قوانین سازمان ها و نهادها از جمله آرامستان ها، بیمارستان ها و اماکن عمومی، عدم برگزاری آیین های تدفین، تشییع، ترحیم، رعایت پروتکل های بهداشتی، مصرف دارو، دوری گزینی خویشاوندان و همسایه ها و تنش های خانوادگی شده است و منجر به احساس پوچی، بی معنایی زندگی، طولانی شدن فرایند تسکین و در نهایت پایداری سوگِ سوگواران شده است؛ بنابراین، تجربه سوگواران در ایام پاندمی کرونا، تجربهٔ ارتباط با گفتمان پزشکی و فضای اجتماعی است و این بدان معناست که جهان اجتماعی ما فقط در قالب گفتمان قابل فهم است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷