مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حافظه کاری
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مولفههای حافظه کاری (مجری مرکزی، مدار آوایی و بخش دیداری- فضایی) در عملکرد جمع ذهنی کودکان پیشدبستانی انجام شد.
روش: 30 نفر از دانشآموزان دختر پیشدبستانی مدارس ابتدایی شهر زنجان با دامنه هوشی 115-100 بهصورت تصادفی انتخاب و با تکالیف فراخنای ارقام وارونه، فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای کُرسی و مسایل جمع ذهنی (استاندارد و غیراستاندارد) با ارایه به شکل کلامی و غیرکلامی مورد آزمون قرار گرفتند.
یافتهها : طبق نتایج تحلیل آماری با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، فراخنای ارقام وارونه (مجری مرکزی) با عملکرد در مسایل کلامی غیراستاندارد و فراخنای ارقام مستقیم (مدار آوایی) با عملکرد در مسایل کلامی استاندارد رابطه داشتند. هیچکدام از مولفههای حافظه کاری با عملکرد در مسایل غیرکلامی رابطه نداشتند.
نتیجهگیری: مجری مرکزی در مورد مسایل غیراستاندارد که نیاز به بازداری اطلاعات نامربوط و محرکهای مزاحم دارد نقش مهمی در کنترل توجه ایفا کرده و عملکرد را به حداکثر میرساند. اما در مورد مسایل استاندارد که چنین ضرورتی وجود ندارد و فقط نیازمند نگهداری اعداد و درخواستهای مساله است، مدار آوایی نقش مهمی ایفا میکند."
نقش حافظه در فرایند یادگیری زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه جزء اولین کسانی بودند که به حافظه توجه نمودند و سعی در کشف ویژگی ها و ارائه مفهومی روشن از آن داشتند. نگاه فلسفی صرف‘ پاسخگوی سایر سؤالات بشر در خصوص توانایی های حافظه در امور مختلف نبود. از این رو‘ روانشناسی با هدف بررسی دنیای ذهنی انسان ازدرون فلسفه زاده شد و تلاش کرد تا جایگاه حافظه را در فرایند یادگیری‘ بررسی و تبیین کند. بسیاری از شناخت علمی انسان از حافظه خود‘ مبتنی بر یافته های یک قرن و نیم پیش است. در دهه های اخیر ‘ بعداز گذر از مکتب رفتارگرایی و پیدایش مکتب شناخت گرایی‘ تحول عظیمی در شناخت انسان از عملکرد حافظه به هنگام یادگیری ایجاد شد. در پی تحقیقات فراوان‘ بخش های مختلف مغز و حافظه ‘ مانند حافظه کوتا مدت‘ حافظه کاری‘ حافظه بلند مدت‘ حافظه معنایی که ارتباط تنگاتنگی با فرایند یادگیری زبان خارجی دارند‘ شناسایی شدند. در این مقاله‘ نقش حافظه درفرایند یادگیری زبان خارجی بررسی می شود.
حافظه کاری و مهارتهای ریاضی کودکان بهنجار نیمرخی از تواناییهای ریاضی و ارتباط آنها با « یادآوری شمارش » در پسران بهنجار سال چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد ارزیابی سهم کنش اجراکننده مرکزی 1 در دامنه ای از مهارتهای که در سطح « حافظه کاری 2 » ریاضی در میان کودکان است . به این منظور، از مقیاسی از بین المللی استاندار شده، استفاده می کند که شامل محرکهای عددی 3 است . این ارزیابی با کنترل هوش سیال 4 و توانایی خواندن آزمودنیها صورت گرفته است . شرکت کنندگان در پژوهش، متشکل از گروه نمونه ای هستند که به طور تصادفی از میان دانش آموزان پسر سال چهارم دبستان انتخاب شده اند (با میانگین سنی 9 سال و 11 ماه ). این دانش آموزان رشدی بهنجار داشته و هیچگونه ناتوانی در یادگیری نداشته اند. آنان مقیاس حافظه کاری ، 2004 ) و نیز آزمون ریاضی کی مت (کنولی 7 ، اَلُوی و دیگران 6 ) « یادآوری شمارش 5 » 1988 ؛ نقل از محمداسماعیل، 1381 ) را کامل کردند . آزمون کی مت مطابق با محتوایدرسی دوره ابتدایی طراحی شده و با توجه به محتوای کتابهای درسی ریاضی در ایران روایی سازی شده است . همچنین آزمودنیها دو آزمون ما تریس پیشرونده ریون 1 (پن رز 2 و ریون، 1938 ؛ نقل از کرمی، 1385 ) و توانایی خواندن پوراعتماد، 1380 ) را نیز به منظور کنترل دو متغیر هوش و توانایی خواندن، تکمیل کردند . نتایج این پژوهش نشان داد که یادآوی شمارش، حتی پس از مهار کردن هوش سیال و توانایی خواندن، واریا نس منحصر به فردی را در توانایی اولیه ریاضی تبیین کرد . الگوی این تبیین بر اساس مهارتهای گوناگون ریاضی، متفاوت بود . ما یافته های خود را در قالب اهمیت حافظه کاری در تحول توانایی تحصیلی ریاضی بیان خواهیم کرد.
مقایسه تأثیر بار توجهی شناختی و شناختی – حرکتی بر اجرای تکلیف هماهنگی دو دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر بار توجهی شناختی و شناختی – حرکتی بر اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بود. 31 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سنی 2 ± 25 سال در این پژوهش شرکت داشتند که به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه کنترل (11 نفر)، شناختی (10 نفر) و حرکتی (10 نفر) تقسیم شدند. افراد گروه کنترل، تکلیف مجرد هماهنگی دودستی، افراد گروه شناختی، تکلیف هماهنگی دودستی را همراه با تکلیف شمارش معکوس اعداد و افراد گروه شناختی – حرکتی، تکلیف هماهنگی دودستی را همراه با تکلیف زمان واکنش پا انجام دادند. برای سنجش اجرای تکلیف هماهنگی دودستی از آزمون هماهنگی دودستی مجموعه ابزار وینا و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد و سطح معناداری آماری 05 /0P< بود. نتایج نشان داد که در اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بین گروه کنترل با شناختی و گروه شناختی با حرکتی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین تفاوت معناداری در اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بین دو گروه کنترل با حرکتی مشاهده شد. در کل نتایج نشان داد تداخل دو تکلیف با ماهیت حرکتی بیشتر از تداخل دو تکلیف با ماهیت حرکتی و شناختی است.
تأثیر سطوح مختلف بار شناختی بر یادگیری تکلیف زمان بندی پیش بین انطباقی در شرایط پنهان و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر سطوح مختلف بارشناختی بر تکلیف زمان بندی پیش بین انطباقی در شرایط پنهان و آشکار بود. به این منظور، 50 دانشجوی 25-23 ساله داوطلب شرکت در تحقیق، به طور تصادفی در 5 گروه آزمایشی قرار گرفتند. به گروه یادگیری آشکار درباره وجود توالی تکراری در بخش میانی اطلاعاتی داده شد. گروه یادگیری پنهان بدون تکلیف ثانویه همین تکلیف را بدون آگاهی از وجود توالی تکراری در بخش میانی اجرا کردند. به گروه های سوم تا پنجم ( یادگیری پنهان با تکلیف ثانویه ) همزمان با اجرای تکلیف، یک تکلیف ثانویه با دشواریهای متفاوت داده شد. در مرحله اکتساب هر بلوک تمرینی شامل 18 کوشش بود که 6 کوشش اول و 6 کوشش آخر به طور تصادفی ارائه میشد، اما کوشش های میانی، دارای ترتیب و توالی خاصی بود. آزمودنیها پس از شرکت در پیش آزمون، به مدت 3 روز و در هر روز 15 بلوک 18 کوششی را تمرین کرده و سپس در آزمون یادداری، انتقال و مصاحبه شرکت کردند. داده ها به روش تحلیل واریانس عاملی مرکب تحلیل شد. نتایج نشان داد که در تمام گروه ها به جز گروه پنجم (گروه یادگیری پنهان با تکلیف ثانویه دشوار) در آزمون های اکتساب، یادداری و انتقال، بین امتیازات بخش میانی تکراری با حداقل یکی از بخش های تصادفی، تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0p<). همچنین تفاوت امتیازات این گروه ها در اکتساب، یادداری و انتقال نسبت به پیش آزمون معنی دار بود اما بین گروه ها ( به غیر از گروه پنجم ) از نظر آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p<). این نتیجه نشان میدهد که در گروه های پنهان، آزمودنیها از توالی تکراری اطلاعی نداشتند، اما به اندازه گروه آشکار آموختند و میتوان نتیجه گرفت که در تکالیف حرکتی پیچیده، یادگیری پنهان دست کم به اندازه یادگیری آشکار در عملکرد افراد مؤثر است.
مقایسه تأثیر تمرین با سطوح مختلف تلاش شناختی بر تصمیم گیری بازیکنان مبتدی تنیس روی میز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آرایش تمرین با توجه به میزان تلاش شناختی بر قابلیت تصمیم گیری بازیکنان تنیس روی میز انجام شده است. به این منظور 36 دانشجوی دختر مبتدی (149/2± 97/22 سال) به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. شرکت-کنندگان به صورت تصادفی ساده در سه گروه تمرینی مسدود، تصادفی و تصمیمی قرار گرفتند. آزمودنی ها پس از اجرای 10 کوشش از مهارت های فورهند و کات، به عنوان پیش-آزمون، در مرحله اکتساب 360 کوشش از هر مهارت را طی شش جلسه (هر جلسه شش بلوک 20 کوششی) بر اساس دستورالعمل تمرینی هر گروه اجرا کردند. 24 ساعت پس از پایان مراحل اکتساب، آزمون های تصمیم گیری در قالب دو بلوک 20 کوششی به منظور سنجش قابلیت تصمیم گیری با پیچیدگی کم و پیچیدگی زیاد انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یک سویه در سطح معنی داری 05/0≥ α نشان داد بین گروه های تمرینی تفاوت معنی داری وجود دارد و گروه تصمیمی بیشترین امتیاز را در هر دو آزمون کسب کرد. با توجه به یافته های این تحقیق می توان چنین نتیجه گیری کرد که اعمال اضافه بار شناختی به حافظه کاری طی تمرین می تواند به عملکرد تصمیم گیری بهتری بینجامد.
فراتحلیل اثر بازی های رایانه ای بر زمان واکنش انتخابی، حافظه کاری و تجسم فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی ها ی رایانه ای به یکی از پر طرفدارترین روش ها ی سرگرمی و بازی در بین کودکان و نوجوانان تبدیل شده و هرروز بر تنوع آنها افزوده می شود. پژوهش ها ی زیادی در چند سال گذشته در مورد این بازی ها نشان می دهد انجام حتی کوتاه مدت آنها توانایی ها ی شناختی چون تجسم فضایی، حافظه دیداری، زمان واکنش و سرعت پردازش را بهبود می بخشد. در پژوهش حاضر به روش فرا تحلیل 34 تحقیق که درباره تاثیر این گونه بازی ها بر زمان واکنش انتخابی، حافظه کاری و تجسم فضایی به عنوان متغیر ها ی وابسته انجام شده بود انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری عبارت بود ازکلیه پژوهش ها ی مرتبط با موضوع در گستره زمانی (2012- 2003) (1391- 1382) که به زبان ها ی انگلیسی و فارسی منتشر شده بود. روش فراتحلیل مورد استفاده روش ترکیب نتایج بود. نتایج نشان داد: 1. صرف نظراز نوع پژوهش ها (آزمایشی یا غیر آزمایشی) اندازه اثر ترکیب یافته برای زمان واکنش انتخابی 34/0 =+r، حافظه کاری 24/0= +r و تجسم فضایی 27/0= +r است. 2. پژوهش ها ی آزمایشی اندازه اثر کمتری نشان می دهند. 3. هرچه مدت زمان انجام بازی ها طولانی تر است اندازه اثر بیشتری دیده می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش کنش های اجرایی و بازی درمانی در بهبود حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارسایی در حساب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش کنش های اجرایی و بازی درمانی مبتنی بر توجه در بهبود حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارسایی حساب بود.
روش: روش تحقیق پژوهش حاضر آزمایشی با کارآزمایی بالینی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون چندگروهی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ناتوان در ریاضی پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی در سال تحصیلی 92-1391 بود(136نفر)، که از بین آنها 32 دانش آموز مبتلا به نارسایی در حساب به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه محقق ساخته، آزمون هوشی ریون، آزمون ریاضی کی مت، مقیاس حافظه ی عددی وکسلر، آزمون عملکرد پیوسته و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی شلو بود. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی بعد از ارائه متغیر مستقل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که آموزش کنش های اجرایی بر حافظه کاری، و بازی درمانی مبتنی بر توجه بر نگهداری توجه، به طور معناداری مؤثرتر است.
نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری نمود که مداخله کنش های اجرایی و بازی درمانی مبتنی بر توجه، سبب بهبود حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی در حساب می شود و می توان از آنها به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
اثر بخشی آموزش حافظه کاری بر کاهش مشکلات خواندن و بهبود حافظه کاری دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری بر کاهش مشکلات خواندن و بهبود حافظه کاری کودکان نارساخوان بود.این مطالعه، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بدون گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر نارساخوان پایه دوم تا چهارم ابتدایی تمامی مدارس دخترانه تربت جام بود که که با استفاده از ملاک های تشخیصی پژوهش که شامل آزمون سنجش خواندن و آزمون حافظه کاری بود 15 نفر به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند. گروه آزمایشی توسط نرم افزار تقویت حافظه کاری به مدت 8 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس و تی همبسته نشان داد که: تقویت حافظه کاری بر بهبود بازشناسی لغت، افزایش توانایی درک متن و همچنین بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری کودکان نارساخوان تاثیر معنادار داشته است. بنابراین نتیجه گیری شد که تقویت حافظه کاری در بهبود نارساخوانی و بهبود حافظه کاری کودکان نارساخوان تاثیر دارد.
بررسی و مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 89- 1388 بود. نمونه آماری شامل 34 دانش آموز بود که از این تعداد 17 دانش آموز با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی که بر اساس ضابطه های تشخیصی کتاب راهنمای آماری و تشخیصی بیماری های روانی ویرایش چهارم مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند و 17 دانش آموز بدون این اختلال و همتاشده با دانش آموزان با نارسایی توجه- بیش فعالی بودند. به منظور سنجش ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان از ""ماتریس حافظه کاری کورنولدی"" و برای سنجش حافظه کاذب از ""پارادایم دیس، رودیگر و مک درموت"" استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین حافظه کاری در این دو گروه دانش آموز وجود دارد به طوری که دانش آموزان بدون این اختلال عملکرد بهتری در آزمون حافظه کاری نشان دادند. هم چنین مشخص شد که دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی تحریفات حافظه بیشتری را هم در بازخوانی و هم در بازشناسی دارند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در هر دو گروه دانش آموز رابطه معکوس بین حافظه کاری و حافظه کاذب وجود دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی عملکرد ضعیف تری در حافظه کاری شان دارند و این احتمالاً منجر به بروز تحریفات حافظه بیشتری در این گروه می گردد.
تاثیرآموزش راهبردهای نظم جویی هیجان در قضاوت اخلاقی با توجه به ظرفیت حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش نظم جویی هیجان در قضاوت اخلاقی با توجه به ظرفیت حافظه کاری بود. روش: بدین منظور، 158 نفر (45 مرد و 113 زن) از دانشجویان دانشگاه خوارزمی در این مطالعه شرکت کردند. تمام شرکت کنندگان با استفاده از شاخص حافظه کاری مورد ارزیابی قرار گرفتند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع دو گروه با ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین برای شرکت در جلسات آموزشی انتخاب شدند. هر گروه، 14 نفر (9 زن و 5 مرد)، به مدت ده جلسه تحت آموزش راهبردهای نظم جویی هیجان قرار گرفتند. قضاوت اخلاقی در پنج دسته مختلف (معماهای شخصی، شخصی آسان، شخصی دشوار، غیرشخصی و کنترل) که در سه مرحله (قبل از آموزش، در حین آموزش و بعد از آموزش) ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در پاسخ های سودگرایانه و زمان واکنش به معماهای قضاوت اخلاقی بین دو گروه با نمرات حافظه کاری پایین و بالا تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین یافته ها بیانگر این است که آموزش نظم جویی هیجان منجر به افزایش پاسخ های سودگرایانه در همه معماهای اخلاقی به جزء معمای کنترل شده است. افزون بر این موارد، آموزش نظم جویی هیجان در زمان واکنش به معماهای اخلاقی شخصی و نیز شخصی دشوار تأثیر داشته است. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، به نظر می رسد آموزش نظم جویی هیجان در پاسخ دهی سودگرایانه و زمان واکنش به معماهای اخلاقی به ویژه معمای اخلاقی شخصی تأثیر داشته است. این می تواند به عنوان یک شاخص بیانگر این باشد که چطور آموزش نظم جویی هیجان می تواند پاسخ هیجانی را در طول قضاوت اخلاقی تحت تأثیر قرار دهد.
توانایی شاخص های آزمون نام بردن احتمالی در پیش بینی عملکرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه توانایی شاخص های آزمون نام بردن احتمالی در پیش بینی عملکرد ریاضی انجام شد. نمونه پژوهش 80 نفر از دانش آموزان پایه چهارم دبستان با مشکلات ریاضی و 80 نفر دانش آموزان عادی (بدون مشکلات ریاضی) پایه چهارم دبستان شهر تهران بودند. کلیه شرکت کنندگان آزمون ایران کی مت(IKMT) ، آزمون نام بردن احتمالی(CNT) ، مقیاس های فراخنای عددی (DS) در آزمون هوش وکسلر (WIT) و آزمون استروپ (ST)را تکمیل کردند. بر مبنای آزمون نام بردن احتمالی اندازه های مربوط به زمان پاسخ گویی، تعداد خود تصحیح گری، تعداد خطاها و کارایی به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که نمره های خطا و زمان پاسخ گویی در تکلیف دارای دو ویژگی و نمره های کارایی در تکالیف دارای یک و دو ویژگی در آزمون نام بردن احتمالی توانایی بیشتری نسبت به متغیرهای دیگر این آزمون در پیش بینی عملکرد ریاضی داشتند. همچنین نمره های خطا در آزمون نام بردن احتمالی با نمره تداخل آزمون استروپ (که نشان دهنده بازداری پاسخ غالب است) همبستگی معناداری نشان داد. بر حسب نتایج این پژوهش به نظر می رسد که در مقایسه با آزمون هایی مانند استروپ و فراخنای حافظه عددی، شاخص های آزمون نام بردن احتمالی توانایی بیشتری در پیش بینی پیشرفت ریاضی دارند. نتایج پژوهش می تواند در ارزیابی و طراحی مداخلات عصب- روان شناختی برای دانش آموزانی که مشکلات ریاضی دارند مفید باشد.
تاثیر تمرین هوازی با شدت متوسط بر حافظه کاری و چرخش ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی با شدت متوسط بر عملکرد حافظه کاری و توانایی چرخش-ذهنی بود. نمونه شامل 34 نفر از زنان غیرفعال با دامنه سنی 21 تا 26 سال شهرستان مهریز بود که بصورت هدفمند انتخاب شدند (18 نفر گروه آزمایش، 16 نفر گروه کنترل). تمرین هوازی شامل یک جلسه دویدن با 60% ضربان قلب بیشینه بود. از آزمون چرخش ذهنی و نرم افزار N- Back برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که تمرین هوازی با شدت متوسط بر عملکرد حافظه کاری و توانایی چرخش ذهنی تاثیر دارد (P≤0.05). به عبارتی تمرین هوازی با شدت متوسط موجب تسهیل حافظه کاری و بهبود توانایی چرخش ذهنی می شود. در واقع تحقیق حاضر تعامل و ارتباط بین فرایندهای حرکتی و شناختی را بیش از پیش آشکار نمود.
حافظه کاری کودکان یک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت حافظه کاری کودکان دوزبانه و یک زبانه انجام شد. به این من ظور60 کودک دوزبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 کودک ی ک زبانه (30 دختر و 30 پسر) از میان دانش آموزان پایه سوم مدارس دولتی شهرهای ت هران (یک زبانه) و زن جان (دوزبانه) به صورت تصادفی انتخاب و با تکالیف فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که عملکرد کودکان دوزبانه در آزمون های فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ بهتر از کودکان یک زبانه بود ولی در آزمون فراخنای ارقام مستقیم تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد. علاوه بر این، تفاوت های جنسیتی چندانی نیز بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه دختران یک زبانه در آزمون فراخنای ارقام مستقیم نسبت به پسران عملکرد بهتری داشتند. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که کودکان دوزبانه از مجری مرکزی و بخش دیداری - فضایی بهتری نسبت به کودکان یک زبانه همسان خود برخوردارند اما در مورد مدار آوایی که تفاوتی بین دو گروه یافت نشد، نیاز به تحقیقات بیشتری است. علاوه بر این، هر دو جنس دارای ظرفیت حافظه کاری یکسانی هستند و جنس نقشی در این میان ندارد.
ارزیابی عملکرد حافظه کاری و بازداری پاسخ در افراد وابسته به متآمفتامین و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه فرایند های شناختی (حافظه کاری و بازداری پاسخ) در افراد وابسته به مت آمفتامین بود.پژوهش حاضر از نوع علی–مقایسه ای است. جامعه پژوهش کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین و افراد غیروابسته به مواد در شهر ایلام بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به شیوه دردسترس و نمونه پژوهش شامل 30 نفر وابسته به مت آمفتامین، و 30 نفر از افراد عادی بود. از آزمون رنگ-واژه استروپ(نوع رایانه ای) برای ارزیابی بازداری پاسخ و برای ارزیابی حافظه کاری نیز خرده آزمون فراخنای ارقام حافظه وکسلر(نوع رایانه ای) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش آماری واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین درمؤلفه های فراخنای ارقام رو به جلو و فراخنای ارقام معکوس با گروه به هنجار تفاوت معناداری دارد. همچنین عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین در بازداری پاسخ تفاوت معناداری با گروه به هنجارداشت ولی در مؤلفه های زمان واکنش همخوان و زمان واکنش ناهمخوان و مؤلفه های بدون پاسخ ناهمخوان تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که وابستگی به مت آمفتامین تأثیر معناداری بر حافظه کاری و بازداری پاسخ افراد وابسته دارد.
مقایسه حافظه کاری و توانایی سازمان دهی و برنامه ریزی در کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اغلب پژوهشگران نقش کنش های اجرایی در بروز ناتوانی های یادگیری را تأیید می کنند. هدف این پژوهش مقایسه حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان با و بدون ناتوانی های یادگیری بود.
روش: طرح پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود. 120 دانش آموز مبتلا به ناتوانی های یادگیری (30 نفر نارساخوان، 30 نفر با ناتوانی ریاضی، 30 نفر با ناتوانی بیان نوشتاری، و 30 نفر عادی) به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان آزمون های هوش ریون (1938)، خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384)، ریاضیات کی مت (کرنولی و همکاران، 1976)، آزمون تشخیص نارسانویسی پژوهشگر ساخته، برج هانوی (شالیس، 1982)، و فراخنای عددی (وکسلر، 1939) را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری (نارساخوانی، ناتوانی ریاضی، نارسانویسی) به طور معناداری ضعیف تر از کودکان عادی است (05/0 > P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت مربیان کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری، تمرین هایی را برای تقویت حافظه کاری و سازمان دهی و برنامه ریزی این افراد در نظر بگیرند تا در عملکرد تحصیلی آنها بهبودی حاصل گردد.
بررسی اثر بخشی ارائه شبکه ای در مقایسه با ارائه خطی محتوای درس بر بازده های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله رایانه یار حافظه کاری بر اضطراب ریاضی، عملکرد ریاضی و ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان با اختلال ریاضی بود. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان پایه چهارم دارای اختلال ریاضی شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می دادند. در این پژوهش 30 دانش آموز با اختلال ریاضی به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون ماتریس های پیش رونده ریون، آزمون ریاضی کی مت، مقیاس اضطراب ریاضی بای و همکاران، آزمون حافظه کاریN-back و آزمون عملکرد ریاضی پایه چهارم محقق ساخته استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش برنامه آموزشی رایانه یار حافظه کاری را در 15 جلسه 30 دقیقه ای و به صورت انفرادی دریافت کردند. درحالی که آزمودنی های گروه کنترل فقط آموزش های مدرسه را دریافت می کردند. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین نمرات حافظه کاری، عملکرد ریاضی و اضطراب ریاضی دو گروه پس از اعمال مداخله حافظه کاری وجود دارد. در نتیجه، آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در پیشرفت ریاضی و کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان با اختلال ریاضی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه حافظه کاری و بهره هوشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختریک زبانه و دو زبانه دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه و تفاوت حافظه کاری و هوش و سهم آنها در پیش بینی پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختریک زبانه و دو زبانه انجام شد. نمونه ای متشکل از 366 دانش آموز دختر مقطع متوسطه با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای، انتخاب شدند. برای سنجش حافظه کاری و بهره هوشی به ترتیب از آزمون شاخص پردازش اطلاعات (IPI) و از ماتریس های پیش رونده ریون استفاده شد. معدل پایانی دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی محاسبه شد. در این پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t گروه های مستقل رابطه و تفاوت حافظه کاری و هوش در دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه بدست آمد و تحلیل رگرسیون گام به گام جهت پیش بینی سهم حافظه کاری و بهره هوشی در پیشرفت تحصیلی استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین نمرات حافظه کاری، هوش و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان یک زبانه و دو رابطه معنی دار وجود دارد. با این حال، هر چند میانگین نمرات دانش آموزان دو زبانه در نمرات بهره هوشی بالاتر از نمونه های یک زبانه بود، اما بین این دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بعلاوه، تفاوت بین حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی در بین نمونه های یک زبانه و دو زبانه به نفع دوزبانه ها معنی دار بود. هرچند دانش آموزان دو زبانه به دلیل تجربه ها و ذخایر بیشتر زبانی در حوزه ساختاری آوایی و معنایی عملکرد بهتری از همتایان یک زبانه در تکالیف حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی دارند. اما این برتری را در نمره هوش، به دلیل کم بودن وزن متغیر زبان در مقایسه با سایر متغیرهای تأثیرگذار در نمرات هوش نمی توانند حفظ کنند.
اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد بررسی شامل 30پسر با نارساخوانی (15نفر گروه آزمایش و 15نفر گروه گواه) بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان پایه اول تا پنجم، از مرکز ناتوانی یادگیری رودکی شیراز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون حافظه کاری کورنولدی استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15جلسه 45دقیقه ای، در 8 هفته متوالی تحت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: یافته پژوهش نشان داد در مرحله پس آزمون نمرات حافظه کاری آزمودنی های گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (05/0>p).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی می تواند بر حافظه کاری دانش آموزان نارساخوان تاثیر داشته باشد
مقایسه اثر بخشی درمانگری شناختی– رفتاری(CBT) و درمانگری فعال سازی رفتاری(BAT) در اصلاح عملکرد شناختی ( حافظه کاری و زمان واکنش ساده(SRT)) سوء مصرف کنندگان هروئینی در افغانستان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی– رفتاری(CBT) و درمانگری فعال سازی رفتاری(BAT) در اصلاح عملکرد شناختی ( حافظه کاری و زمان واکنش ساده(SRT)) سوء مصرف کنندگان هروئین در افغانستان انجام شده است.
بدین منظور در قالب یک طرح شبه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و آزمون نهایی تعداد 30 نفر از سوء مصرف کنندگان هروئینی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد طبیبان جهانی کابل به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی یک (CBT) و آزمایشی دو (BAT) جایگزین شدند. هر دو گروه در ابتدا با استفاده از آزمون حافظه فعال (WMI) از زیر مقیاس های حافظه وکسلر (ویرایش سوم) و نرم افزار استروپ، حافظه کاری و زمان واکنش آنان ارزیابی گردید. سپس گروه آزمایشی یک درمان شناختی رفتاری و گروه دو درمان فعال سازی رفتاری طی 10 جلسه درمان گروهی را دریافت نمودند. در پایان مجدداً بواسطه آزمون های فوق مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان دهنده تفاوت معناداری در عملکرد حافظه کاری و زمان واکنش ساده هر دو گروه می باشد. این یافته ها نشان می دهند که درمانگری رفتاری- شناختی بر بهبود حافظه کاری و درمانگری فعال سازی رفتاری بر کاهش زمان واکنش افراد وابسته به هروئین اثر بخش تر می باشد. بنابر این هر دو روش درمانگری در اصلاح عملکرد شناختی برای افراد وابسته به هروئین قابل کاربرد است.