مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
شاهنامه
حوزه های تخصصی:
جز چند کلمه ترکی اندک شمار، بعضی نام ها و لقب های ترکی نیز در شاهنامه فردوسی هست که گاه در کتاب او دچار تغییر یا تحریف شده اند. این تغییرها و تحریف ها یا کار خود شاعر بوده یا کار منابع او یا کاتبان شاهنامه . ازجمله به سبب همین پنهان شدن نام های اصلی در پسِ صورت های تغییریافته یا تحریف شده است که نمی توان شمار درستی از این کلمات به دست آورد. برای چنین کاری، نخست باید تمامی کلمات و نام هایی را که گمان به غیر ایرانی بودن آنها می رود، احصا کرد و درباره هر یک جستجویی جداگانه در منابع قدیم یا تحقیقات جدید نمود. اما بعضی از این نام ها نیز به صورت درست در شاهنامه ضبط اند و علت پوشیده ماندن اصل آنها نقص تحقیقات بوده است. بعضی را نیز کسانی از روی گمان به فلان و بهمان زبان بازبسته اند. در اینجا از شمار اندکی از این نام ها یاد شده و حتی المقدور کوشش شده که اصل آنها به دست داده شود.
گلشن زرنگار و شهرهای پرنده؛ تحلیلی بر یک بیت از داستان رفتن کیکاووس به مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گلشن زرنگار پدیده ای در شاهنامه فردوسی است که نخست بار در سرآغاز داستان رفتن کیکاووس به مازندران به میان می آید. گلزار معنی معمول گلشن است؛ اما در شاهنامه معنی غالب این واژه را باید سرا (خانه بزرگ و کاخ) و تخت دانست. شارحان شاهنامه فردوسی هنگام رویارویی با گلشن زرنگار و بیت بحث شده در این مقاله، از آن گذشته اند و یا با دیدگاه صرف لغوی، گاهی گلشن را به نادرست معادل باغ و گاهی به درستی معادل سرا دانسته اند؛ حال آنکه گلشن زرنگار ماهیتی اساطیری دارد و تحلیل محتوای آن، فراتر از جایگزینی مترادف های لغت نامه ای است. نویسنده در این مقاله با توصیف و تحلیل روایت های اساطیری ایرانیان نشان می دهد که گلشن زرنگار مطلقاً باغ زرّین نیست و تنها و به سادگی، سرای زرّین هم نیست؛ بلکه مجموعه هفت سرا یا شهری بوده است که کیکاووس بر بالای البرز و بر کران مازندران برآورد و هر سرا/ شهر از فلزی بود. این هفت شهر از مجموعه شهرهای پرنده پادشاهان ایران بوده است. انگاره شهرهای پرنده با انگاره اساطیری تخت های پرنده درآمیخته و در شاهنامه نیز گلشن زرنگار میان سرا و شهر و تخت در تردید و تردّد است. تخت های پرنده جهان هایی اصغر بودند که بر الگوی جهان اکبر ساخته می شدند. دیوان این تخت ها و شهرهای پرنده را بر دوش می گرفتند و در آسمان می پریدند. این پدیده در تأویل انتزاعی، تمثیل عروج نفس و سوارشدن پادشاه پارسای ایرانی بر دیو نفس است. در تأویل عینی نیز خاطره ای از تخت های بزرگ شاهان ایران باستان است که پادشاهان بیگانه یا نمایندگانشان بر دوش می گرفتند و نمونه هایی از آنها در نقش های مقابر پادشاهان هخامنشی دیده می شود.
تحلیل بینامتنی شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری برمبنای ترامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن ها همواره با دلایل و انگیزه های خاص و به شیوه های گوناگون با متن های دیگر پیوند می یابند. متن های تاریخ عمومی که در طول تاریخ نوشته شده، نیز چنین هستند. شاهنامه پیش متنی است که حضور گسترده آن در تاریخ نوشته های عمومی حاکی از وجود رابطه بینامتنی بین این دو متن در دو شاخه متفاوت، امّا وابسته است. از این رو مسئله پژوهش این است که پیوند بینامتنی میان شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری چگونه بوده است؟ بدین منظور از نظریّه ترامتنیّت ژرار ژنت که یک نظریّه کامل در یافتن تمام جنبه های یک رابطه بینامتنی است، بهره برده ایم. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط ترامتنی با شاهنامه در تاریخ نوشته های عمومی است. روش پژوهش از نظر فضای انجام کار کتابخانه ای و از جهت تحلیل داده-ها کیفی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تاریخ نگاران با تأثیرپذیری از موقعیّت اجتماعی و نهاد حمایتگر خود، آگاهانه در جهت دست یابی به اهداف و انگیزه های خود از نگارش تاریخ عمومی با شاهنامه رابطه بینامتنی برقرار کرده و در این راستا به ترتیبِ بیشترین تا کمترین از سه گونه ترامتنی بینامتنیّت، سرمتنیّت و فرامتنیّت بهره برده اند.
مقایسه تطبیقی حماسه های آفریقای غربی و ایرانی (با تاکید بر حماسه رستم و اسفندیار و حماسه ماندینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به معرفی حماسه «سونجاتا یا حماسه ماندینگ» و مقایسه جنبه های حماسی آن با نبرد رستم و اسفندیار در کتاب شاهنامه فردوسی پرداخته شده است. این دو داستان تفاوت و تشابهاتی باهم دارند که در حوزه مشترکات می توان به ناتوانی از شکست رقیب در نبرد آغازین و پی بردن به راز رویین تنی، خیانت عامل مشترک مرگ دو پهلوان، دل بستگی به قدرت و تخت و تاج ضدقهرمانان، رویین تن بودن آن ها، پیش بینی مرگ پهلوان رویین تن، انتخاب فرزندان برای ملاقات با رقیب و کشته شدن به وسیله تیری از جنس چوب، اشاره کرد. قوم ایرانی و آفریقای غربی، تفاوت فرهنگی و فاصله جغرافیایی با هم دارند. مقایسه داستان رزمی رستم و اسفندیار با سونجاتا و سوماورو، ازلحاظ جنبه حماسی چه شباهت و تفاوت باهم دارند؟ روش تحقیق در این مقاله اسنادی و از نوع توصیفی-تحلیل محتواست.
بررسی راهبردهای ایدئولوژیکی شاهنامه در تولید گفتمان برتری ایرانیان پیکره مطالعه شده: داستان رستم و چنگش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱ (پیاپی ۸۶)
127-150
حوزه های تخصصی:
نقش و کارکرد ایدئولوژیک زبان در شاهنامه یکی از مباحثی است که تاکنون کمتر با رویکردی نظریه محور به آن توجه شده است. این پژوهش در پی بررسی این مسئله است که فردوسی در شاهنامه چگونه از زبان در جهت القای ایدئولوژی برتری ایرانیان بهره برده است و با استفاده از چه سازوکارهای کلامی ای، توانسته این مسئله را گفتمان سازی کند. برای نیل به این هدف، در پژوهش حاضر از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رهیافت تئون ون دایک (2005 و 2000) استفاده شده است. نبرد "رستم و چنگش" در داستان "رستم و خاقان چین" پیکره تحقیق حاضر است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فردوسی با استفاده از راهبردهای ایدئولوژیکی کلامی نظیر قطب بندی، بازنمایی مثبت گروه خودی، بازنمایی منفی گروه دیگری، واژگان گرایی، توصیف کنشگران و تعمیم بخشی، توانسته ایدئولوژی برتری ایرانیان را گفتمان سازی کند.
بررسی تطبیقی میراث مشترک ایران و هند در عصر ساسانیان از افسانه تا تاریخ؛ به روایت شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱ (پیاپی ۸۶)
195-214
حوزه های تخصصی:
دو تمدن کهن ایران و هند، به دلیل روابط دیرینه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناختی نسبی از هویت یکدیگر داشته اند که در طول زمان صیقل خورده، تکمیل و گاهی نمادین شده است. بی گمان، برای شناخت تاریخ ایران و هند عصر باستان و چگونگی روابط این دو ملت، ناگزیر از دریافتن تصویر تاریخی هند در فرهنگ ایران هستیم. بررسی اسطوره، حماسه و شعر، ما را در رسیدن به واقعیت های تاریخی یاری می رساند. شاهنامه این قابلیت را دارد که بیان کننده تاریخ و فرهنگ ایران و هند باشد. در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که اصولاً فردوسی در شاهنامه تا چه حد از منابع تاریخی و متون پهلوی تبعیت کرده است. نوشتار نشان می دهد که فردوسی از منابعی که در دست داشته تبعیت کرده و در قسمت های مربوط به عصر ساسانیان با کارنامه اردشیر بابکان ، یادگار زریران و خدای نامک اختلاف مهمی ندارد.
پیشگامی ایرانیان در فرهنگ و دانش های بشری از نگاه فریدون جنیدی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰
3 - 8
حوزه های تخصصی:
بسیاری از علوم و فنون که در اختیار انسان امروزی است با تجربه و تلاش ایرانیان کشف و به انجام رسیده است. شایان توجه است که زنان در این عرصه پیشگام بوده و سهم بسزایی داشته اند. نیاکان ما در سرزمین آفتاب با درایت و بینش برتر نسبت به سایر ملل، فرهنگ و تمدنی شگرف آفریدند که نور آن تاکنون در شرق و غرب عالم پرتو افشانی می کند اما دریغ و افسوس که خود، ریشه این میراث گرانبها را به درستی نشناخته و چه بسا آن را تحفه بیگانگان می دانیم. به استناد شاهنامه فردوسی و متون کهن پارسی، ریشه و بنیاد دانش هایی چون بهداشت و پزشکی، مهندسی، نجوم، خانه سازی، آبیاری و کشاورزی، بافندگی و... را اقوام ایرانی- آریایی با تلاش متکی بر باورهای راستین کشف نموده، آموخته و بشریت از آن بهره گرفته اند، از این روست که سهم بسزایی از تمدن جهان مدیون هوش، ذکاوت و سخت کوشی ایرانیان است. بزرگانی چون استاد جنیدی سراسر عمر گران مایه خویش را صرف معرفی و آموختن گنج های پنهان و فراموش شده در تاریخ بشری نموده اند. این نوشتار بخشی از کوشش های ایشان را بازگو نموده، باشد که بر پایه خودباوری و شناخت میراث پر بارِ نیاکان، بار دیگر سرآمد اندیشه و باورهای ناب باشیم تا جلوه های خورشید شرقیِ ایرانی بر سپهر گیتی نورافشانی کند.
کارکرد سیاسی داستان سیاوش وروابط بین ایرانیان وتورانیان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
203 - 222
حوزه های تخصصی:
شاهنامه از برجس ته ترین آثار زب ان ف ارس ی اس ت که با بیانی حماسی و تاثیرگذار بسیاری از روابط سیاسی حکومت های ایرانی را با دیگر کشورها و ملت ها به ویژه در دوران ساسانی برای ما آشکار می سازد. در شاهنامه پایه های بینش سیاسی ایرانیان و چگونگی شکل گیری حکومت از منظر سنتی بیان شده است. فردوسی به ساختارهای سیاسی و اجتماعی جامعه توجه داشته و نقش محوری پادشاهان را در اندیشه های سیاسی ایرانیان باستان عرضه کرده است. بازخوانی این حماس ه م لی با به کار ب ستن دی دگاه های نوین علوم سیاسی نشان می دهد که فردوسی مسائل سیاسی حاک م بردوران خود را تبیی ن و تحلیل نموده است. دراین نوش تار به روش توصیفی- تحلیلی، روابط ایرانیان و تورانیان در شاهنامه با تکیه بر داستان سیاوش و پناه بردن او به توران مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاه فردوسی درخصوص روابط خارجی تح لیل شده است. با نگاهی به داستان سیاوش که نمونه بارز زن دگی در خ اک بیگانه است، بخشی از فرهنگ عمومی و فرهنگ سیاسی ایرانیان مشخص می شود. معنای سیاست را در داستان سیاوش می توان مطابق نظر یکی از فیلسوفان معاصر دانست که « هر امری که دخ لی به اوضاع داشت ه باشد سیاسی است». بی تردید نظرفردوسی نیز درباره سیاست و روابط و مناسبات سیاسی برخاسته از شرایط محیط اجتماعی زمانه اش و اوضاع حاکم بر ایران بوده است.
معرفی کهن الگوی «موبد» و بررسی نقش آن در رفتار و آثار برخی علمای ایرانی دوره میانه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها به عنوان شاخص هاییاز روان شناسی تحلیلیمی تواننددرتحلیل هایژرفانگر تاریخی مؤثر باشند. در پژوهش حاضر ضمن تعریف کهن الگوها و معرفی کهن الگوهای بومی و مشخصاً کهن الگوی "موبد" نقش این استعدادهای روانی در واکنش های علما نسبت به رویدادهای جاری (اعم از سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) در دوره میانه اسلامی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پرسش اصلی این است که به چه مصداقیعلمای اسلام در جغرافیای فرهنگی ایران از پدیده نامبرده متأثر بوده اند؟ پاسخ به این پرسش در تعلیل و تحلیل برخی از رفتارهای علما در عرصه اجتماعی، فرهنگی و حتی فردی مثمر ثمر است.یافته های تحقیق حاکی از وجه تمایزی است که حول رجعت به اندیشه های کهن دینیمی گرددو به طور ملموسی در سیره علمای اسلام از قوه به فعل می رسیده است.بنا بر ماهیت موضوع،روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی است.
روش درست تصحیح متن شاهنامه
حوزه های تخصصی:
متن شاهنامه از دیرباز دچار بدخوانی های فراوانی شده است. نگارنده در جستار پیش رو کوشیده است نشان دهد که چگونه با یک روش درست و منطقی به همراه بهره گیری از اطلاعات گونا گون متن شناختی مربوط به شاهنامه و قواعد زبانی و شعری آن می توان از اشتباهات در تصحیح متن شاهنامه جلوگیری کرد. وی در راستای این هدف، نخست منظور خود را از روش درست تشریح کرده و سپس، با بررسی شاهنامه، بیت هایی را که در تصحیح آنها خطاهای روش شناختی آشکاری رخ داده است، نشان داده و به تصحیح دوباره آنها می پردازد.
نگرش شاهنامه به نقش اجتماعی و هویت فاخر زن ایرانی
شاهنامه آینه روشن و تمام نمایی از اصول، آداب، اندیشه ها و تفکرات و به قولی جامع جمیع خصایص مدنی و اخلاقی و فرهنگی ایران باستان است. این اثر بی نظیر با پرداختن منطقی به داستان ها و حکایات، به شخصیت ها و بازیگران آن روح تازه ای می بخشد. لذا باید گفت که زن در شاهنامه آمیخته ای از خردورزی، عفاف و زیبارویی است. این سه خصلت بانوان شاهنامه را از تمامی بانوان حماسه ها ممتاز می گرداند و فردوسی، در جای جای اثر خویش این ویژگی ها را ستوده است. زنان شاهنامه، به جزء آنها که زنان در سایه محسوب مى شوند و تأثیر چندانى در روند داستان ندارند بقیه تاثیرگذار در سیاست و اجتماع و سایر شئونات زندگى اند و حتى به مرتبه پادشاهی هم می رسند. این اثر که منعکس کننده واقعیات و تقابل فرهنگ های جوامع و سرزمین های مختلف آن زمان است، می تواند نقش بسیار حائز اهمیتی در باورها و پیشینه فرهنگی نسل کنونی ایفا نماید. شاهنامه با بیان محسنات زنان در ابیات خویش، سعی نموده است تا استوارترین باور و تصویر، از سیمای زنان ایرانی را منتشر نماید. بنا به اهمیتی که زن و نقش آن در اجتماع و ادبیات ایران دارد و براساس پژوهش هایی که درباره نقش اجتماعی صورت گرفته است، می توان اذعان نمود که زن در شاهنامه از حیث اجتماعی، موقعیت و هویتی فاخر داشته و از شخصیت زن بعنوان یک اسوه وارسته اجتماعی یاد می شود.
زنان در شاهنامه، تحقیقی ارزشمند و ترجمه ای نادرخور
حوزه های تخصصی:
کتاب زنان در شاهنامه، نوشته دکتر جال خالقی مطلق در اصل رساله دکتریِ ایشان در دانشگاه کلنِ آلمان است که نخستین بار در سال ) 1971 م( به آلمانی منتشر شده است. ترجمه انگلیسیِ این کتاب در سال ) 2002 م( در آمریکا به طبع رسیده و اخیرًا انتشارات مروارید ترجمه فارسیِ آن را چاپ کرده است. برخافِ متنِ علمی و روشمندانه اصلِ کتاب، متأسّفانه ترجمه فارسیِ آن سست و آشفته است که در این مقاله در چند بخش به ذکر و بررسیِ این اشکالات و نواقص می پردازیم.
جهان را بلندی و پستی توی (بحث درباره یک بیت منسوب به فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
1 - 30
حوزه های تخصصی:
یکی از افسانه های آشنا درباره ی فردوسی داستان شیخی است که بر پیکر او نماز نخواند و شب هنگام حکیم را در خواب دید که به سبب یک بیت توحیدی آمرزیده و بهشتی شده است. در غالب منابعِ نقلِ این داستان، بیتِ موجب بخشودگی این است: جهان را بلندی و پستی توی/ ندانم چه ای هرچه هستی توی فعلاً کهن ترین مآخذ مکتوب این افسانه که بیت را هم آورده دو کتاب تاریخ گزیده و ظفرنامه ی حمدالله مستوفی است امّا این بیت خارج از قالب آن داستان در متونی مقدّم بر آثار مستوفی هم ذکر شده است که در برخی به نام فردوسی است و در بعضی دیگر به گوینده ی آن اشاره نشده. مرصادالعباد (تألیفِ 618 ه.ق) نخستین منبعی است که بیت را بی ذکرِ نام ناظم آورده و عراضه العروضیینِ قَرشی (تألیفِ نیمه ی دومِ سده ی هفتم) نیز قدیم ترین سندی است که بیت را از شاهنامه دانسته. بیت مذکور فقط در سه نسخه ی شاهنامه از سده های هشتم و نهم در داستان نبرد رستم و خاقان چین دیده می شود و در اغلب دست نویس های معتبر نیست. به همین دلیل و به رغمِ آنچه از سده ی هفتم تا دوره ی معاصر گفته شده بیتِ (جهان را بلندی و پستی توی...) از فردوسی و شاهنامه نیست و آن را باید از مشهورترین و پرتکرارترین بیت های الحاقیِ منسوب به حکیم طوس بدانیم که افسانه ی فردوسی و شیخ ابوالقاسم سبب اصلیِ اشتهارش به نام فردوسی بوده و در متونِ منثورِ متعدّد بدان استشهاد شده است. یادآور می شود که هم ضبط های متفاوتی از این بیت در منابع دیده می شود و هم به لحاظ معنایی چند دریافت و گزارش مختلف از آن به دست داده شده است.
خاقانی شروانی در شعر خود از روایت کدام شاهنامه بهره برده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی قصیده سرای بزرگ سده ششم هجری قمری، به میزانی بسیار از روایات شاهنامه و داستان های اساطیری و پهلوانی در شعر خود بهره برده است. برخی شواهد نشان می دهد که شاعر در شعر خود به داستان هایی حماسی و پهلوانی از شاهنامه اشاره می کند که مربوط به روایت فردوسی از شاهنامه نیستند و مشخّصاً در شاهنامه فردوسی وجود ندارند یا به گونه ای دیگر روایت شده اند. نگارندگانِ این سطور، این فرض را مطرح می کنند که ممکن است خاقانی افزون بر شاهنامه فردوسی، به شاهنامه ای دیگر نیز دست رسی داشته و از آن بهره گرفته باشد. شواهد شعری نشان می دهد که تلمیحات شاهنامه ای در اشعار شاعران سده های پنجم و ششم هجری قمری، به داستان هایی از شاهنامه اشاره دارد که متفاوت است از آن چه در شاهنامه فردوسی می بینیم و گویا اشارات شاهنامه ایِ شعر آنان، در برخی موارد، از مآخذی دیگر سرچشمه می گیرد. در این مقاله با بررسی شواهد شاهنامه ایِ شعر خاقانی و مطابقت آن ها با منابع حماسی پیشین و هم چنین روایات حماسی موجود در تواریخ کهن فارسی، این نتیجه به دست آمده است که این شاعر به غیر از شاهنامه فردوسی، شاهنامه هایی دیگر را نیز در دست داشته و با بررسی دقیق ترِ این شواهد می توان این فرض را مطرح کرد که وی بیش ترْ تحت تأثیر شا هنامه مسعودی مروزی بوده است. در این پژوهش، این شواهد مطرح و بررسی شده است.
تطبیق حکایت هبوط در دو حماسه ی شاهنامه ی فردوسی و بهشت گمشده ی میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
149 - 172
حوزه های تخصصی:
پردازجان میلتون در اثر حماسی خود، بهشت گم شده، به بیان و توصیف حکایت هبوط در داستان هبوط ابلیس، هبوط آدم و هبوط روح مسیح در کالبدی خاکی پرداخته است. در توصیفات و تعاریف میلتون علاوه بر جنبه های متفاوت هبوط، گاهی دیدگاه شاعر را در بیان لزوم و پیامدهای هبوط بشر هم چون عشق، مرگ، برافروختن شعله شهوت و نیاز به توبه و تضرّع و هم چنین عظمت هبوط روح آسمانی مسیح را در جسمی زمینی و تأثیر آن در رستگاری و جاودانگی نهایی بشر، می توان دید. در شاهنامه فردوسینیز هبوط، گاه معنوی و گاه عینی است؛ گاه متوجه شاهان و پهلوانان و گاه در پیوند با قلمرو های آنان و سرزمین های اساطیری و تاریخی است. افزون بر آن، این حماسه ملّی، ریشه در اساطیر و باورهای اساطیری ایرانیان دارد. داستان آفرینش و نبرد بزرگ اساطیری میان دو قطب اهورامزدا و اهریمن یا خیر و شرّ (هم چون نبرد میان خدا و شیطان در برخی از ادیان زنده دنیا) که بنیاد این باورهای کهن را تشکیل می دهد، و نیز درون مایه های اصلی برخی از داستان ها و شخصیت پردازی قهرمانان آن ها هم چون تهمورث، جمشید و کاووس به گونه ای آشکار یا نمادین در بردارنده معانی آشکار و نهان هبوط است. این پژوهش به بررسی جنبه های گوناگون هبوط در این دو اثر حماسی می پردازد.
بررسی پسوندهای صفت ساز در شاهکار حماسی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
173 - 189
حوزه های تخصصی:
پیشوندها و پسوندها از مهم ترین واژه هایی است که در ساخت لغات جدید، زبان شناسان را یاری می کند که در ساخت اسم، صفت و قید نقشی بسیار اساسی و باارزش ایفا می کند و به عنوان یکی از عناصر مهم در واژه سازی زبان فارسی، بخشی مهم از این بار سنگین را با شایستگی تمام بر دوش می کشد و در زمان بسیار کوتاه با ساختن هزاران واژه تخصصی و علمی، از یک سو، واژگان زبان فارسی را بیش از پیش غنی می سازد و از سوی دیگر با ایجاد سدی محکم، زبان فارسی را از هجوم اصطلاحات بیگانه تا حدودی مصون نگه می دارد. بررسی پسوندهای صفت ساز در شاهنامه فردوسی که خزانه لغت و گنجینه فصاحت زبان فارسی است، برای کلمه سازی صحیح صفت و معین کردن قالب های تاریخی کلمه سازی صفت بسیار ضروری می نماید. پژوهنده در پژوهش پیش رو نشان می دهد که فردوسی در کلمه سازی صفت از پسوندها بسیار ماهرانه استفاده کرده است و از قریب به 26 پسوند صفت سازی بهره برده است که از آن ها معانی بسیار گوناگونی افاده گردیده است.
بررسی نگاره های گذر سیاوش از آتش بر اساس نظریه بیش متنی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
191 - 218
حوزه های تخصصی:
طبق نظریه بیش متنیّت ژنت، شاهنامه یک پیش متن است و نگاره های شاهنامه که بر مبنای آن تولید شده و برای روایت متنیِ شاهنامه یک روایت تصویری خلق کرده است، بیش متن به شمار می آید. حال پرسش این است که بیش متن نگاره ها در چه مواردی مطابق با پیش متن شاهنامه بوده و در چه مواردی دچار تراگونی و تغییر شده است؟ برای پاسخ به این پرسش به خوانش تطبیقی و بینانشانه ای متن و تصویر می پردازیم. به این منظور روایت «گذر سیاوش از آتش» را که یکی از پربسامدترین مجالس در سنّت نگارگری ایرانی است، انتخاب می کنیم. به این ترتیب، پژوهش پیشِ رو به نقش روابط بینامتنی در تولید اثر توجه دارد و بر آن است تا با روی کرد بینامتنی چگونگی گشتار (انتقال) روایت متنی به روایت تصویری را بررسی و تبیین کند. پرسش های تحقیق به این شرح است: از نظرگاه روابط بینامتنی، نگاره گذر سیاوش از آتش چه میزان ارجاع های صریح به متن دارد؟ با توجّه به روابط بینامتنی، روایت تصویری تا چه حد دچار تغییر شده و تا چه حد یک سان و بدون تغییر باقی مانده است؟ روش پژوهش به این شرح است که نخست با بیان روایت متنی به تأویل و نمادشناسی عناصر اصلی می پردازیم و سپس با روی کرد تطبیقی روایت تصویری نگارگران را بررسی می کنیم. پس از آن نگاره ها را با روی کرد بیش متنیّت ژنت از دو منظر گشتار همان گونی و تراگونی تحلیل می کنیم. هدف تحقیق ارائه نمونه ای عملی برای تبیین کارکرد نظریه بیش متنیّت در پیکره مطالعاتی هنر ایرانی است.
تعارض میان فردی در داستان «لهراسپ و گشتاسپ» با تکیه بر نظریات علم مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
219 - 238
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای برقراری ارتباط و تعامل با هم دیگر ناگزیر از داشتن رفتارها و اعمالی هستند که تفاوت های ذاتی و بعضاً اکتسابی این رفتارها، تعارضات میان آن ها را اجتناب ناپذیر می سازد. تعارض از تقابل دو خواسته و گاه دو فکر بروز می کند؛ بدین معنی که دو یا چند نفر از افراد به دلیل اختلاف در نیازها، خواسته ها، اهداف و ارزش ها در مقابل یک دیگر قرار می گیرند. ازاین رو تفاوت ها، خطرات و انگیزه های متمایز از یک دیگر در افراد، بافت سازمانی را از تعارض های سازمانی اجتناب ناپذیر می کند. «مدیریت تعارض» یکی از روی کردهای مهم رفتار سازمانی درصدد کنترل و کاهش این تعارضات است. ادبیات نمود رفتارهای متقابل آدمی است. تعارض ها و تناقض ها در آثار ادبی رخ می نمایند و گاه راه کارهای مدیریت این تعارضات نیز در قالب داستان و حکایت بیان می شود. شاهنامه فردوسی به عنوان اثری گران سنگ و بی بدیل حماسی، اگر در چند خصیصه بارز خلاصه شود مسلماً مهم ترین خصیصه اش «تضاد و کشمکش» و تبعات مثبت و منفی حاصل از آن خواهد بود که به عنوان بن مایه ای ژرف بر سراسر داستان های این اثر هنری، سایه افکنده است. در این مقاله توصیفی تحلیلی، سعی شده است تعارضات میان فردی داستان گشتاسپ و لهراسپ تحلیل شود. هدفِ نویسندگان در این تحقیق، نشان دادن دیدگاه های درخور توجه و برجسته فردوسی و ارائه راه کار و شیوه های مبتنی بر کنترل و حل تضادها و تعارضات میان فردی پیش آمده در شرایط گوناگون است که می تواند الگویی قابل ملاحظه برای مدیران امروزی باشد.
بررسی تطبیقی داستانِ سیاوش و روایت مادرِ تعزیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورها و سنت های ایرانی و از پی آن نقش و جایگاه معصومان و قهرمانان کهن این سرزمین، در آیین ها، اسطوره ها و نمادهای شیعیان ایران، به ویژه در فرهنگ و شعائر و هنرهای عاشورایی، نمودها و جلوه های زیادی دارند و در بسیاری از سنت های دینی، بن مایه های این پندارها را می توان مشاهده کرد. در این میان، نسخ تعزیه، به دلیل حشر و نشری که با عامه مردم داشته اند، از این باورمندی سرشارترند. در این مقاله کوشش شده است تأثیر داستانِ سیاوش بر روایت نسخه تعزیه امام حسین (ع) نشان داده شود. از این رو، ضمن روایت خلاصه دو داستان و ویژگی هایشان، همانندی ها و پیوندهای آن ها در زمینه تولد رازناک از مادری آسمانی، جنبه ازلی بودن، کنش ها و واکنش های طبیعت در برابر این قهرمانان، پیشگویی و آگاهی ایشان از سرنوشتشان، حضور فرازمینی ها در روایت دو داستان، مرکب و ادوات ویژه، پاک نهادی و شهادت طلبی، تکرار شوندگی در بستر تاریخ، نیایش و شفاعت و نمادها و اشارات مشترک، واکاوی می شود . این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان در کنار روایت یک واقعه تاریخی، سرگذشت رازآلود قهرمانان اساطیری را با پیشوایان مذهبی در آمیخت؛ به گونه ای که آن شخصیت را برای مردم باورپذیرتر و حتی در خور ستایش بیشتر سازد.
بازتاب مضامین تعلیمی - اخلاقی قرآن و روایات در شاهنامه فردوسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵ (پیاپی ۵۷)
91 - 122
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از گسترده ترین انواع ادب فارسی است؛ گونه ای از شعر و نثر است که هدف سراینده و گوینده آن تشریح و تبیین مسائل اخلاقی، اندیشه های مذهبی، حکمی و مضامین پندگونه است. شاهنامه فردوسی به سبب داشتن مضامین ارزنده و آموزنده در تمام زمینه های اخلاقی به همان اندازه که متنی حماسی محسوب می شود، اثری تعلیمی نیز هست که فردوسی در میانه اشعار حماسی، مسائل اخلاقی را به طور جدی مطرح کرده است. مضامین اخلاقی و تربیتی شاهنامه در پی آن است تا انسان بر مبنای آن آیین درست زندگی را بیاموزد و به کمال نهایی و سعادت جاودان دست یابد. لذا این پژوهش بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی، کیفیت بازتاب دوازده مفهوم اخلاقی قرآن و احادیث اهل بیت:را از قبیل: دعوت به نیکی و کم آزاری، صلح، صداقت و راستی، لزوم صبر، رازداری، درویش نوازی، وفای به عهد، ترک خودبینی، اغتنام فرصت، بی اعتباری دنیا و... در ابیات شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی تبیین کند. اثرپذیری گسترده و عمیق فردوسی از قرآن و معارف اهل بیت:برخاسته از مذهب شیعی اوست که در سرودن اشعار حکیمانه وی نقش بسزایی داشته است.