مطالب مرتبط با کلیدواژه

کیکاووس


۱.

سیاوش و سودابه (بررسی تطبیقی موارد مشابه در اساطیر و ادبیات ملل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاوش ادبیات تطبیقی ادبیات سودابه نامادری ناپسری کیکاووس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۲۳۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۷۲
داستان­های «سیاوش و سودابه»، «یوسف و زلیخا» و «هیپولیت و فدرا» در میان ملل جهان شهرت ویژه­ای دارند. طرح اصلی اغلب این داستان­ها چنین است که همسر پادشاه یا بزرگی، عاشق ناپسری یا پسرخوانده­ی خود شده و عشق و تمایلات خویش را بدو ابراز می­کند؛ اما پسر به سبب پاک­دامنی و وفاداری به پدر یا پدرخوانده­ی خویش به خواهش های نامادری هوس باز، پاسخ نمی­دهد. زن نیز با توطئه­چینی و نیرنگ در پی انتقام برمی آید و پدر را می­فریبد تا مجازات و آزارهای سختی را بر پسر خود روا دارد. درمقاله­ی حاضر، نخست موارد گوناگون عشق میان نامادری و ناپسری در روایات اساطیری، ادبی و تاریخی ملل مختلف به کوتاهی، نقل و سپس به مقایسه­ی آن­ها با یک­دیگر پرداخته شده است؛ پرداختن به دلیل یا دلایل اساسی طرح گسترده­ی این چنین داستان­هایی در میان ملل مختلف، از مباحث دیگر این پژوهش است.
۲.

نکته ای در ساختار داستان آسمان پیمایی کیکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اوستا کیانیان کیکاووس آسمان پیمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۶ تعداد دانلود : ۸۶۷
در اوستا کوی اوسن یا کیکاووس، بزرگ ترین و پرشکوه ترین شهریار کیانی است. او دارای فرّه کیانی است؛ موهبتی که به وی امتیازات ویژه ای می بخشد. یکی از این امتیازات آسمان پیمایی و هم صحبتی او با اهورامزدا است، ولی مرور زمان، اسطوره کیکاووس را همانند بسیاری از اساطیر دیگر دستخوش دگرگونی کرده است. او از بارگاه بلندمرتبه اش سقوط کرده و تبدیل به شاه بی خردی می شود که حتی باعث مرگ فرزند خود– سیاووش– نیز می گردد و دلیل آسمان پیمایی اش نیز، حمله به جایگاه خداوند و آرزوی تسلط برآسمان تلقی می شود. در این پژوهش تلاش شده است با بررسی چهره اسطوره ای کیکاووس، دلیل اولیه داستان آسمان پیمایی او و همچنین سبب دگرگونی این روایت مشخص شود. سپس با توجه به اصل اسطوره، ضمن جابه جایی بیت هایی از داستان کیکاووس در شاهنامه، ساختار اولیه و اصلی داستان مشخص شود.
۳.

گلشن زرنگار و شهرهای پرنده؛ تحلیلی بر یک بیت از داستان رفتن کیکاووس به مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلشن زرنگار کی کرد گنگ دژ کیکاووس فردوسی شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۳۸۲
گلشن زرنگار پدیده ای در شاهنامه فردوسی است که نخست بار در سرآغاز داستان رفتن کیکاووس به مازندران به میان می آید. گلزار معنی معمول گلشن است؛ اما در شاهنامه معنی غالب این واژه را باید سرا (خانه بزرگ و کاخ) و تخت دانست. شارحان شاهنامه فردوسی هنگام رویارویی با گلشن زرنگار و بیت بحث شده در این مقاله، از آن گذشته اند و یا با دیدگاه صرف لغوی، گاهی گلشن را به نادرست معادل باغ و گاهی به درستی معادل سرا دانسته اند؛ حال آنکه گلشن زرنگار ماهیتی اساطیری دارد و تحلیل محتوای آن، فراتر از جایگزینی مترادف های لغت نامه ای است. نویسنده در این مقاله با توصیف و تحلیل روایت های اساطیری ایرانیان نشان می دهد که گلشن زرنگار مطلقاً باغ زرّین نیست و تنها و به سادگی، سرای زرّین هم نیست؛ بلکه مجموعه هفت سرا یا شهری بوده است که کیکاووس بر بالای البرز و بر کران مازندران برآورد و هر سرا/ شهر از فلزی بود. این هفت شهر از مجموعه شهرهای پرنده پادشاهان ایران بوده است. انگاره شهرهای پرنده با انگاره اساطیری تخت های پرنده درآمیخته و در شاهنامه نیز گلشن زرنگار میان سرا و شهر و تخت در تردید و تردّد است. تخت های پرنده جهان هایی اصغر بودند که بر الگوی جهان اکبر ساخته می شدند. دیوان این تخت ها و شهرهای پرنده را بر دوش می گرفتند و در آسمان می پریدند. این پدیده در تأویل انتزاعی، تمثیل عروج نفس و سوارشدن پادشاه پارسای ایرانی بر دیو نفس است. در تأویل عینی نیز خاطره ای از تخت های بزرگ شاهان ایران باستان است که پادشاهان بیگانه یا نمایندگانشان بر دوش می گرفتند و نمونه هایی از آنها در نقش های مقابر پادشاهان هخامنشی دیده می شود.
۴.

بررسی تحلیلی تطبیقی اسطوره های پرواز ( کیکاووس، نمرود، ووئی،ایکاروس و اتنه )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره پرواز کیکاووس نمرود ووئی ایکاروس اتنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۷۹
پرواز به آسمان یکی از آرزوهای دیرینه بشر بوده که در اسطوره ها به زیبایی تبلور یافته است. در این جستار به واکاوی پنج اسطوره (کی کاووس در روایات ایرانی،  نمرود در روای ات سامی، ووئی در روای ات چینی، ای کاروس در روایات یونانی و اتن ه در روایات بین النّهرینی) که وجه غالب آن ها پرواز است، پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی هم گونی های این روایات با یک دیگر و پاسخ به این پرسش است که آیا ممکن است هم گونی های شگرف برخی از این روایات، دال بر تأثیر و تأثّر برخی ازاین روایات از یک دیگر باشد یا کنش برخی از شخصیّت های یاد شده به دیگری نسبت داده شده باشد؟  با بررسی این پنج روایت روشن شد که داستان های کی کاووس، نمرود و اتنه بیش ترین هم گونی را با یک دیگر دارند و در واقع گویی  به سبب هم سانی برخی حوادث زمان پادشاهی کی کاووس و نمرود، داستان پرواز کی کاووس به نمرود نسبت داده شده است؛ هرچند قدمت روایت اتنه، نسبت به دیگر روایات بیش تر و امکان تأثّر دیگر روایات از آن قوی تر است.
۵.

سیر تحول ایزد وای از اسطوره به کیکاووس در حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایزد وای کیکاووس اسطوره حماسه تحول اساطیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۵۵۳
اشراف بر پیشینه اساطیری شخصیت های حماسی، در تحلیل کارکردهای آنان در آثار ادبی کمک قابل توجهی خواهد کرد. مطالعه خویشکاری های ایزد وای و وجود برخی تشابهات میان این ایزد و کاووس شاهنامه سبب گردید تا به مقایسه تطبیقی میان این دو شخصیت اساطیری بپردازیم. کاووس شاهنامه ، از بزرگ ترین پادشاهان حماسی ایران و برخوردار از پیشینه ای اساطیری است. وای نیز، ایزد باد و هواست که بر فضای تهی میان آسمان و زمین حکمرانی می کند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به این نتایج که عبارتند از تشابه در شخصیت متلوّن و ابهام انگیز، فرّه مندی، جادو پزشکی، جنگاوری، پیک مرگ و سرشت بادی، مکان زندگی و پدر نخستین انسان بودن است، دست یافته. هر چند اختلافات جزیی در میان آن ها دیده می شود، اما وجود این گونه همسانی ها میان این دو شخصیت اساطیری و بررسی و مطالعه سیر تحوّل و تنزّل ایزدان اساطیری به عالم حماسه، ما را بر این داشت که گمان کنیم کاووس شاهنامه صورت تحوّل یافته و انسانی وایو، ایزد باد و هوا است که در حماسه ملی ما؛ شاهنامه با حفظ مهم ترین خویشکاری های خود در قالب پادشاهی حماسی نمایان گشته است. هدف از انجام چنین پژوهشی بی شک نمایاندن پیشینه ایزدی کیکاووس و تأثیر در رفتار و کردار حماسی و شخصیت چندی بعدی او در شاهنامه است.
۶.

بازتاب اساطیر مادر تباری در داستانهای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۴
طبق برخی نظریه های مردم شناختی، مادرتباری به دورانی در هزاره های پیشین اطلاق می شود که زنان در جامعه، جایگاهی برتر از مردان داشتند؛ تبار فرزندان به واسطه مادر تعیین می شد و بدون حضور زنان، زندگی اعضای قبیله به خطر می افتاد. در برخی از داستانهای شاهنامه می توان نشانه هایی منطبق با آنچه عصر مادرتباری نامیده می شود، مشاهده کرد. در این جستار تلاش شده است این داستانها با رویکرد ریخت شناسی طبقه بندی، و یک الگوی مشترک برای آنها ارائه شود؛ به این منظور پس از معرفی ویژگیهای عصر مادرتباری از دید مردم شناسان، تعدادی از روایتهای اسطوره ای که در فرهنگهای گوناگون ساختار روایی همسانی، و چهارچوب آنها با رویدادهای تحت تأثیر دوران مادرتباری همانندیهایی دارد، مختصر معرفی شده است. در بخش اصلی پژوهش با بررسی چهار داستان از شاهنامه یعنی کیکاووس و سودابه، سیاوش و سودابه، بیژن و منیژه و اسفندیار و کتایون از دیدگاه ریخت شناسی، الگویی مشترک را در آنها نشان داده ایم. حضور مؤثر الهه عشق در این داستانها موجب مرگ یا گرفتاری شخصیت اصلی داستان به عنوان ایزد نباتی می شود و در ادامه بازگشت یا به تعبیری رستاخیزی برای ایزد نباتی اتفاق می افتد. به نظر می رسد تمام این حوادث، روایتی تمثیلی از اسطوره تغییر فصول به عنوان یک اسطوره مادرتباری است.