مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بریتانیا
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۸۴)
259 - 279
حوزه های تخصصی:
کتاب مذهب شیعه یا عقیده شیعه اثر دوایت دونالدسن، از نخستین پژوهش های شرق شناختی در نیمه اول قرن بیستم است که به بحث درباره ائمه اطهار (ع) و مطالعه درباره جغرافیای تاریخی مراقد آنان اختصاص دارد. مؤلف در فصل ششم این کتاب درباره امام حسن (ع) سخن گفته و شرحی تاریخی از رویدادهای عصر و حیاتش به دست داده است. وی اطلاعات و اخبار خود را از برخی از منابع معتبر و منابع قصصی نامعتبر اخذ کرده و در این فصل برداشت ها و تصورات کلی خود را درباره شخصیت امام حسن (ع) و زندگی و سیره ایشان و شرایط آن عرضه می کند که به دور از حقیقت است. وی گرفتار خطاهای بزرگی شده و مجموعه ای از دروغ ها و اخبار ساختگی را به این شخصیت بزرگ نسبت داده که از نظر محتوا و سند عاری از حقیقت است. ناقد در این مقاله کوشیده است بر پایه روایت ها و اخبار متقن به نقد و بررسی این دروغ ها و اخبار ساختگی پرداخته و اعتبار منابعی را که وی بدان ها استناد جسته است، رد کند.
اهمیت ژئواستراتژیک جنوب ایران (خلیج فارس) در منظومه منافع آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم تا جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ جهانی دوم، مانند جنگ اول، خیلی زود دامن ایران را نیز گرفت و علی رغم اعلام بی طرفی، موقعیت استراتژیک ایران برای کمک رسانی به شوروی برای غلبه بر آلمان زمینه ساز حضور نظامی سه قدرت بریتانیا، آمریکا و شوروی در خاک ایران و اشغال آن شد. حضور نظامی آمریکا در ایران نیز بیشتر از همین زاویه کمک به شوروی و تلاش برای تقویت کریدور تدارکاتی جبهه شوروی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مسئله پژوهش حاضر آن است که آیا حضور آمریکا در ایران تنها در راستای کمک به شوروی بوده است یا آمریکا با خروج از سیاست دکترین مونرو به صورت عملی در صدد ایفای نقشی فراتر از آن و در صدد بازیگری در مناطق مهم و استراتژیک جهان بوده است. در نوشتار حاضر با کاربست روش تحقیق تاریخی و استفاده از اسناد آمریکا، در صدد هستیم تا به زمینه ها و دلایل حضور این کشور در ایران در طی جنگ جهانی دوم پاسخ دهیم. فرض ما بر این امر ابتنا دارد که آمریکا با شناخت کافی از اهمیت استراتژیک خلیج فارس در طی جنگ و همچنین فردای پس از جنگ برای حضور طولانی مدت برنامه ریزی کرده و بر آن اساس برنامه های خود را پیش برده است. یافته های تحقیق نیز حاکی از آن است که آمریکا با توسل به روش های مختلف ضمن متمایل کردن سیاستمداران ایران در گرایش به غرب، با تأسیس پایگاه و اعمال سیاست هایی برای جهت دهی به افکار عمومی در ایران برنامه بلندمدتی برای حضور در خلیج فارس در پیش گرفته بود.
گفتمان سیاست اروپایی بریتانیا تحلیلی استعاره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه بریتانیا و اتحادیه اروپا به دلیل رویکرد منفی این کشور نسبت به همگرایی و وحدت اروپا همواره یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز در عرصه سیاست داخلی این کشور در طول 50 سال گذشته بوده است. مسئله ای که این مقاله به آن می پردازد، این است که چگونه این رویکرد بدبینانه و پرتنش بریتانیا نسبت به وحدت اروپا امکان پذیر شده و چه شرایطی در شکل گیری چنین نگرشی دخیل بوده است؟ این مقاله بر آن است تا با تمرکز بر «نظریه ادراکی-شناختی» لاکوف و جانسون و روش تحلیل استعاره های اسنادی میلیکن و با بررسی زبان مورد استفاده در سخنرانی ها و بیانیه های سیاستمداران و وزرای خارجه بریتانیا در رابطه با همگرایی اتحادیه اروپا، به استخراج و تحلیل استعاره ها، نشانه ها، گزاره ها، نمادها و نظام-های دلالت موجود در گفتمان پرداخته و چگونگی امکان پذیری این رویکرد سیاست خارجی، فرایند برساخته شدن هویت بریتانیایی و اروپایی و نیز عرف همگانی این کشور نسبت به سیاست های اروپایی و پویایی های موجود در این گونه دریافت را تبیین کند.
انگلیس و اروپا ، تحلیل گفتمان سیاست خارجی (مدل لاکلاو و موف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بریتانیا به عنوان یکی از قدرت بزرگ اروپایی، همواره بدین شهرت داشته است که مخالف تعمیق همگرایی در اروپا و اروپایی سازی است. در واقع این کشور یکی از سرسخت ترین مخالفان تبدیل اتحادیه به یک فدراسیون اروپایی بوده و به اعتقاد صاحب نظران، تنها الزامات اقتصادی بریتانیا را وادار به پیوستن به روند همگرایی در اروپا کرده و این کشور در سیاست های خود نگاهی فراآتلانتیکی دارد. این مقاله بر آن است تا با بهره جستن از نظریه گفتمان لاکلاو و موف، به شناسایی و تحلیل نشانه ها (دال و مدلول ها)ی موجود در گفتمان سیاست خارجی اتحادیه اروپا که توسط بریتانیا به عنوان یکی کشورهای مهم عضو اتحادیه مفصل بندی شده و نیز فضای گفتمانی شکل دهنده به آنها بپردازد تا فرایند برساخته شدن هویت بریتانیایی و اروپایی و چگونگی امکان پذیری رویکرد پرتنش سیاست خارجی بریتانیا تبیین شود.
جایگاه بریتانیا در روند امنیتی سازی نفوذ فدراسیون روسیه در اروپای شرقی- مرکزی (مطالعه موردی: لهستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نفوذ راهبردی روسیه در منطقه اروپای شرقی- مرکزی سبب دگرگونی در اولویت های سیاست خارجی بریتانیا و گذار از انزواگرایی به برون گرایی شده است. افزایش تحرک های نظامی روسیه در شرق اروپا، آشوب در اوستیای جنوبی و آبخازیا، پیوسته سازی شبه جزیره کریمه به روسیه و مانند آن، برخلاف قواعد و ارزش های حاکم بر سیاست خارجی بریتانیا است، بنابراین سد نفوذ در برابر روسیه در منطقه، راهبردی است. لهستان یکی از کشورهای این منطقه است که می تواند از نظر ژئوپلیتیک (نزدیکی به روسیه) نقشی به طور کامل بازدارنده در برابر نفوذ روسیه داشته باشد. هدف در این نوشتار، تحلیل تدابیر بریتانیا علیه روسیه در شرق و مرکز اروپا به ویژه در لهستان است. به تبع آن این پرسش مطرح است که بریتانیا چگونه در پی جلوگیری از نفوذ بیش از پیش روسیه در لهستان است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که راهبرد اصلی انگلستان در شرق اروپا به ویژه لهستان مقابله با نفوذ روسیه با امنیتی سازی راهبرد این کشور در منطقه است. بریتانیا با بهانه جستن از ضعف نظامی و دفاعی لهستان و با دگرنمایی سیاست خارجی روسیه، راهبرد این کشور در شرق و مرکز اروپا را امنیتی کرده است. به بیانی بهتر، بریتانیا با ابزارهایی مانند دیپلماسی، رسانه ها و پژوهشکده های پژوهشی، ایجاد ترس کاذب در منطقه را نهادینه و راهبردهای روسیه در مجموعه امنیتی شرق اروپا را تهدید وجودی براورد می کند. روش این نوشتار کیفی است.
احزاب سیاسی در ایرلند شمالی
حوزه های تخصصی:
ایرلند شمالی یکی از واحدهای چهارگانه تشکیل دهنده پادشاهی متحد بریتانیا و ایرلند شمالی است که در کنار انگلستان، اسکاتلند و ولز این پادشاهی را تشکیل می دهد. جزیره ایرلند تا پیش از جنگ های استقلال و درنهایت تشکیل دولت آزاد ایرلند مجموعه ای از پادشاهی متحد بریتانیا و ایرلند محسوب می شد اما پس از اعلام استقلال، بخش شمالی جزیره همچنان در حاکمیت پادشاهی متحد باقی ماند. با این وجود، از اوایل دهه ۱۹۲۰ که جزیره ایرلند به دو بخش تقسیم شد، منازعات ایرلند شمالی آغاز و دوره ۷۷ساله مصائب و مناقشه در این ناحیه سیاسی نیز شروع شد. در سال ۱۹۹۸ و در دولت تونی بلر با انعقاد توافق بلفاست یا جمعه نیک، دوران منازعه در این ناحیه سیاسی پایان یافت و عصر جدیدی از صلح و ثبات سیاسی با مشارکت احزاب و جریان های سیاسی در قدرت اشتراکی ایرلند شمالی آغاز شد. بر همین اساس، هدف اصلی این پژوهش بررسی احزاب و جریان های سیاسی در ایرلند شمالی است. پرسش اصلی این پژوهش این است که احزاب و جریان های سیاسی در ایرلند شمالی در طول تاریخ این واحد سیاسی چگونه قابل دسته بندی هستند؟ یافته های پژوهش نشان می دهند بر اساس ایدئولوژی های راست و چپ سیاسی و با توجه به مذهب و جهت گیری سیاسی سه دسته از احزاب و جریان های سیاسی در ایرلند شمالی قابل تشخیص هستند که عبارت اند از؛ راست سیاسی، پروتستان و اتحادگرا؛ چپ سیاسی، کاتولیک، جمهوری خواه/ ملی گرا؛ و احزاب فراگیر و میان جامعه ای. روش گردآوری داده ها در این پژوهش بر اساس روش اسنادی و کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها نیز توصیفی و تحلیلی است.
نتایج و پیامدهای روابط سیاسی قواسم و بریتانیا (1192- 1309ق/ 1778م- 1892م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده قدرتی متشکل از قبایل با عنوان «قواسم» ساکن در سواحل جنوب شرقی خلیج فارس موسوم به «عمان متصالح» و سواحل مقابل آن در جنوب ایران به وجود آمد که همزمان با قدرت یافتنشان، خود را با قدرت های صاحب منافع در منطقه از جمله بریتانیا مواجه دیدند. ظهور قواسم نه به عنوان گروهی از دزدان دریای عرب که در آب های خلیج فارس و دریای عمان به غارت کشتی های تجاری اقدام می کردند، بلکه به عنوان حاکمیت طوایفی از اعراب ساکن در سواحل دو طرف خلیج فارس که می توانست تجارت آزاد انگلیسی ها را دچار مشکل کند، مورد توجه قرار گرفت. نگارندگان این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و از طریق مطالعه کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش بوده اند که: نتایج و پیامدهای روابط سیاسی قواسم با بریتانیا (1192-1235ق/ 1778-1820م) چه بوده است؟ روابط قواسم با بریتانیا به تحولات و دگرگونی هایی چون به رسمیت شناخته شدن قواسم به عنوان قدرت و دولتی مستقل، جلوگیری از خطر تسلط قطعی وهابیان بر خلیج فارس، کوتاه شدن دست عمان برای همیشه از سواحل شمال، تشکیل شیخ نشین های حوزه خلیج فارس و غیره منجر شد.
انگیزه ها و اهداف تأسیس کنسولگری بریتانیا در مشهد در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
101 - 127
حوزه های تخصصی:
انگلستان و روسیه در دوره قاجار، بر اساس امتیاز دولت کامله الوداد، در ایران کنسولگری تأسیس کردند. کنسولگری معمولاً با اهداف بازرگانی ایجاد می شد، اما گزارش ها و فعالیت های چنین مؤسساتی بسیار فراتر از انگیزه ها و اهداف تجاری بود. این پژوهش به بحث درباره کنسولگری بریتانیا در مشهد می پردازد و به دنبال پاسخی برای این سؤال است که کنسولگری بریتانیا در مشهد بر اساس چه انگیزه ها و اهدافی تأسیس شد. با بررسی منابع، این فرضیه مطرح شد که کنسولگری بریتانیا در مشهد بر اساس اهداف تجاری و سیاسی و در جهت پایش اقدامات روسیه در این منطقه ایجاد شد، اما فراتر از آن دارای کارکردهای فراگیر اطلاعاتی، امنیتی و اجرایی در ایالت خراسان بود. داده های پژوهش با ابزار کتابخانه ای، از منابع تاریخی و نیز دو دسته اسناد فارسی و انگلیسی، به دست آمد و با روش تبیین علّی، در چارچوب رقابت بریتانیا و روسیه، بحث شد. نتایج بحث حاکی از آن است که کارگزاران بریتانیا در رقابت با روسیه، در مشهد کنسولگری ایجاد کردند. انگلیسی ها در پوشش کنسولگری در مشهد، یک شبکه اطلاعاتی به وجود آوردند که قصد آن پایش و رصد فعالیت های روسیه در آسیای میانه و مرزهای شمال شرقی ایران بود تا بتوانند اقدامات ضد انگلیسی روس ها را در این ناحیه خنثی کنند. علاوه بر این، با ایجاد کنسولگری در مشهد، ضمن حمایت از اتباع بریتانیا، موانع تجاری سر راه بازرگانی ایران و انگلیس را در این ناحیه مرتفع کردند.
بررسی و تحلیل مفهوم جهاد در اندیشه میرزا غلام احمد قادیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
173 - 198
جهاد یکی از مسائل مهم اسلامی است که در زمره فروع دین به شمار می رود. جنبش قادیانیه که تا حدودی مذهبی التقاطی بین اسلام و مسیحیت بود، در سال 1889 م در ایالت پنجاب هند شکل گرفت. میرزا غلام احمد قادیانی مؤسس این جنبش مدعی شد که وی به طور هم زمان مسیح و مهدی موعود است. از مهم ترین نظرات وی لغو حکم جهاد بالسیف برمسلمانان بود. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که چرا غلام احمد حکم لغو جهاد بالسیف برمسلمانان را صادر نمود؟ فرضیه مطرح شده بدین قرار است، بعد از فتوای عبدالعزیز دهلوی که حکم جهاد علیه بریتانیا را صادر نمود، این امر بازتاب گسترده ای درحرکت های اسلامی پس از وی داشت چنانکه بریتانیا از وحدت و شدت عمل مسلمانان به ناچار دست به ایجاد قادیانیه و حمایت از غلام احمد قادیانی زد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش با تکیه بر منابع متقدم حاکی از آن است که وی توانست از بسیاری از قیام ها علیه بریتانیا جلوگیری نماید و حدود 100 سال (1849-1947 م) تسلط بریتانیا بر پنجاب ادامه پیدا کرد.
برکسیت: سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا و بریتانیا از منظر سازه انگاری نوکارکردگرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
253 - 272
حوزه های تخصصی:
هژمون بریتانیا و سیاست های انزواطلبانه اش در تعارض با همگرایی در اتحادیه اروپا و تکروی در اتخاذ راهبردهای سیاسی متغایر با سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا پرسش اصلی پژوهش حاضر است که چگونه می توان از منظر سازه انگاری نوکارکردگرایانه عطف به برکزیت به سیاست دفاعی و امنیتی مشترک اروپا پرداخت؟در باب رویکرد این پژوهش اینکه ارزیابی و تلقی نوکارکردگرایی در اهمیت فشارهای کارکردی و ساختاری درون اتحادیه اروپا و سیاست خارجی امنیتی مشترک آن در چارچوب پویشهای تسری و سیاسی شدن این است که این استراتژی خروج ممکن است به تسری در دیگر بخش های اتحادیه بیانجامد. نقصان نظریه نوکارکردگرایی اغماض از نقش و کارکرد دولت هایی نظیر بریتانیا در همگرایی سیاسی و جبرگرایی آن در نادیده انگاشتن متغیرها و عوامل خارج از اروپا و بازیگران فرااروپایی در تدوین سیاست خارجی امنیتی مشترک بوده (CFSP ) است. در خاتمه آنچه نوکارکردگرایی در واکاوی نظری خود می بایست بازنگری و اصلاح کند لحاظ کردن اهمیت و نقش حکومت های ملی و اختیار و نفوذ تصمیم گیری مستقل نخبگان ملی همانند دولت بریتانیا از لحاظ احصا سیاستی مستقل نظیر رفراندوم برکسیت می باشد. هر دو نظریه نوکارکردگرایی و سازه انگاری اهمیت ایده ها و ارزش ها را به عنوان توضیح عملکرد نمایان می سازند و قدرت محدود کننده نهادهای چندجانبه را می پذیرندو مبین و شاهد پیوندهای مهم فی مابین تصمیم گیری در سیاست داخلی و سیاست خارجی هستند. پژوهش حاضربا تئوریزه کردن فرضیه فوق، تعبیه و تلفیق نوکارکردگرایی را به سازه انگاری به نظاره خواهد نشست.
مطالعه تطبیقی دیپلماسی دیجیتال آمریکا، بریتانیا، چین و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از شبکه های اجتماعی در امور دیپلماتیک یکی از رایج ترین عرصه های پیوند دیپلماسی و فناوری است که به نام دیپلماسی دیجیتال شناخته می شود. هدف از مقاله حاضر مطالعه تطبیقی دیپلماسی دیجیتال آمریکا و بریتانیا (حافظان نظم لیبرال) و چین و روسیه (تجدیدنظرطلب) و دست یابی به نقاط اشتراک و افتراق آن هاست. چارچوب نظری حاکم بر این پژوهش، سازه انگاری است و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. این پژوهش، از نظر جهت گیری کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی است. جامعه تحقیق، مجموعه اسناد منتشر شده مرتبط با دیپلماسی دیجیتال کشورهای مورد مطالعه است. نمونه تحقیق، متشکل از 20 مقاله علمی- پژوهشی، 5 مقاله اینترنتی، 2 سند دولتی و 1 مصاحبه منتشرشده از سال 2010 تا 2021 است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد مقابله با هژمونی آمریکا، ایجاد تمایز شناختی با غرب، نمایش هویت مستقل از غرب و اقتدارگرایی دیجیتال، چهار مؤلفه هویتی مشترک دیپلماسی دیجیتال چین و روسیه هستند. در حالی که آمریکا و بریتانیا به دنبال ترویج گفتمان آزادی اینترنت و ارزش های ادعایی لیبرال هستند. هر چهار کشور دارای کارگزاران تکنوفیل (دوست دار فناوری) بوده و از دیپلماسی دیجیتال برای ترویج گفتمان خود، تضعیف رقبا و مدیریت فضای اطلاعاتی استفاده می کنند. چین، بریتانیا و آمریکا دارای ساختار مناسب برای پذیرش و به کارگیری فناوری هستند.
برسازی فرآیند تصمیم گیری سیاست خارجی بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
59 - 100
بریتانیا سال ها پس از فروپاشی امپراطوری اش، همچنان از قدرت های تأثیرگذار در سیاست و روابط بین الملل و از اعضای مهم در نظم بین المللی معاصر است. با نظر به سوابق طولانی روابط ایران و انگلیس و نفوذ همیشه جاری این کشور در ایران، و برای تأثیرگذاری بر سیاست و روابط بریتانیا با دیگر کشورها و سازمان ها به جهت تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، باید نظام تصمیم گیری این کشور را به خوبی مورد مطالعه و شناخت قرار دهیم تا بتوانیم به الگوی کاملی از مناسبات این نظام تصمیمی دست یابیم. نویسندگان با روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای گردآوری کتابخانه ای، در پاسخ به این سوال که تصمیم گیری در سیاست خارجی بریتانیا ذیل چه ساختار و طی چه فرآیندی شکل می گیرد؛ به تبیین عوامل، فرآیند و لایه های رسمی و غیر رسمی تصمیم سازی و تصمیم گیری این واحد سیاسی اقدام نموده و آن را تحت یک مدل به تصویر کشیده اند. سیاست خارجی بریتانیا، فاقد مواد قانونی مکتوب، پرستیژمحور، محرمانه، عملگرایانه و نخبه گراست و بدین وسیله سیستم سیاسی، دست تصمیم گیران را باز گذاشته است تا از کنترل و فشار داخلی معاف بوده و منافع کشور (و در ابتدا منافع نخبه ها؛ حتی اگر غیر اخلاقی و یا در تضاد با قوانین بین المللی باشد) را تأمین نماید. سیاست خارجی دولت بریتانیا و تصمیم گیری نهایی، در کابینه با محوریت شخص نخست وزیر و با کارگزاری وزارت امور خارجه این کشور شکل گرفته و تکمیل می شود. نهادهای رسمی همچون سلطنت و سازمان های دولتی و امنیتی و نیز عوامل غیررسمی مثل گروه های فشار و رسانه ها به سهم خود بر تصمیم گیری مؤثرند
واکاوی علل و عوامل رشد پوپولیسم ملی گرا در بریتانیا با تمرکز بر برگزیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
99 - 138
جوامع اروپایی و ایالات متحده در سال های اخیر ظهور پوپولیسم و موج گسترش سریع آن را شاهد بوده اند. در این میان موضوع خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) بعنوان بخشی از موج گسترده پوپولیسم برجسته شده است. تحلیل های زیادی در خصوص مسئله برگزیت انجام شده که عمدتاً ناظر بر پیامدهای برگزیت بوده است. در این پژوهش سعی شده که ضمن بررسی تاثیرات جهانی شدن از ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی موثر در رشد پوپولیسم، علاوه بر آن به سایر علل و عوامل تأثیر گذار در رشد پوپولیسم و تحقق برگزیت که در بسیاری از تحلیل ها مغفول مانده بپردازد. بنابراین این مقاله به این پرسش پاسخ می دهد که کدام عوامل در رشد پوپولیسم ملی گرا و تحقق برگزیت در بریتانیا موثر بوده اند؟ که در پاسخ فرضیه اصلی پژوهش این است که بحران های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی، مسئله مهاجرت و شکاف های اجتماعی ناشی از جهانی شدن، روابط فرا آتلانتیکی، تفوق علقه های هویتی و میراث فرهنگی تاریخی، ناسیونالیسم نزد نیروهای اجتماعی به عنوان عوامل موثر در رشد پوپولیسم ملی گرا به ویژه در تحقق برگزیت در بریتانیا موثر بوده اند. روش پژوهش کیفی، از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای با بهره گیری از منابع مختلف ضمن بازخوانی مفاهیم نظری در خصوص پوپولیسم می کوشد زمینه های رشد پوپولیسم ملی گرا و نقش آن در تحقق برگزیت را تا اندازه ای روشن کند.
بررسی و تحلیل تأثیر برگزیت بر سیاست امنیتی- دفاعی مشترک اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
بریتانیا یکی از قدرت های بزرگ است که همواره در تحولات بین المللی نقش مهم و تاثیرگذاری داشته است. این کشور نقش به سزایی در کندکردن سرعت همگرایی در اروپا داشته و همواره با تبدیل این اتحادیه به یک فدراسیون اروپایی مخالفت کرده است. علاوه بر این، بریتانیا روی خوشی به سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا نشان نداده است و درصدد اتخاذ سیاست های مستقلانه در حوزه امنیتی و دفاعی برآمده است. پرسش اصلی پژوهش این است که برگزیت چه تأثیری بر سیاست دفاعی و امنیتی مشترک اروپا داشته است؟ فرضیه مقاله بیانگر این است که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به عنوان کشوری هسته ای و دارای حق وتو، ضمن کاهش وزن و قدرت چانه زنی اروپا در سطح بین الملل، اجرای شماری از پروژه های دفاعی انگلستان را دچار وقفه می کند، که این خود می تواند به کاهش توان نظامی و دفاعی اروپا منجر شود. از سویی، با توجه به این که بریتانیا به عنوان اهرمی در دست آمریکا برای فشار به اروپا به حساب می آید؛ لذا برگزیت می تواند از میزان نفوذ آمریکا بر اروپا بکاهد و از سوی دیگر، فرصتی برای فرانسه و آلمان جهت تلاش برای ایجاد ارتش واحد اروپایی تلقی گردد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با بهره مندی از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام می شود.
درک متقابل بریتانیا و ایالات متحده از اهمیت رابطه ویژه: از ملی شدن نفت ایران تا توافق برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
اصطلاح رابطه ویژه برای توصیف روابط بریتانیا و ایالات متحده و همکاری های گسترده اقتصادی، نظامی، و دیپلماتیک دو کشور پس از جنگ جهانی دوم به کار می رود. نهضت ملی شدن نفت ایران یکی از نخستین و توافق هسته ای برجام یکی از مهمترین مسائلی هستند که بریتانیا و آمریکا پس از برقراری رابطه ویژه با آن روبرو شده اند؛ رویدادهایی که می توانند برای درک عمیق تر از رابطه ویژه، مورد مطالعه قرار گیرند. در همین راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این بود که چگونه بریتانیا و ایالات متحده، با درک متقابل از اهمیت رابطه ویژه، حتی در وضعیت تضاد منافع نیز به دنبال حفظ رابطه ویژه بوده و هستند؟ در پاسخ به این پرسش و با بهره گیری از روش اسنادی و مطالعه روابط این دو متحد استراتژیک در دوران ملی شدن نفت ایران و توافق برجام در چهارچوب تئوریک نظریه اتحاد، این فرضیه مطرح شد که عدم مخالفت ایالات متحده با سیاست های ضدایرانی بریتانیا در دوران ملی شدن نفت ایران، و متقابلا عدم مخالفت جدی بریتانیا با ایالات متحده در مسئله برجام، نشان داد که برای بریتانیایی ها و آمریکایی ها در سیاست خارجی، چیزی بالاتر از رابطه ویژه وجود ندارد و دو کشور به طور متقابل، نیاز به حفظ و تقویت رابطه ویژه را درک کرده اند.
بریتانیا عرصه ای برای اروپاگریزی؛ مطالعه موردی برگزیت(مقاله علمی وزارت علوم)
روند همگرایی اروپا از جهات مختلف مسئله ای مهم در عرصه جهانی و منطقه گرایی است. به همین دلیل بررسی چالش ها و موانع این روند که بر سایر بازیگران و تحولات بین المللی تاثیرگذار است مهم و ضروری تلقی می شود. در سرتاسر حوزه اتحادیه اروپا همیشه انتقاد نسبت به همگرایی اروپا وجود داشته است اما شک و تردید نسبت به اروپا به خصوص در دهه های اخیر بیش از همه با بریتانیا شناخته می شود. اروپاگریزی بریتانیایی ها در رفراندوم برگزیت به نهایت تجلی خود رسید. با توجه به این پیش زمینه، پرسش مقاله حاضر این است که چه عواملی موجب اروپاگریزی در بریتانیا شده است. فرضیه پژوهش آن است که به باور بریتانیایی ها همگرایی در قالب پیوستن به اتحادیه اروپا باعث کاهش منافع اقتصادی، تضعیف حاکمیت و هویت ملی بریتانیا شده و همین باور به اروپاگریزی در میان آن ها منجر شده است. در نتیجه این عوامل، روند اروپاگریزی که سال های متمادی در بریتانیا ریشه داشته با هدایت احزاب و رسانه های بریتانیا، در سال 2016 بریتانیا را به عرصه مهمی برای اروپاگریزی تبدیل کرد و ماشه آغاز فرایند برگزیت را چکاند، امری که در ژانویه 2021 خروج نهایی بریتانیا از اتحادیه اروپا را رقم زد.
بررسی علل وقوع جنگ فالکلند بر اساس نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
198 - 175
جنگ فالکلند در سال 1982 میان آرژانتین و بریتانیا درگرفت. این جنگ توسط آرژانتین آغاز و درنهایت با شکست آرژانتین نیز پایان یافت. در مقاله پیش رو، نگارندگان قصد دارند به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1) علت اصلی وقوع جنگ فالکلند چه بود؟ 2) آیا این جنگ، گزینه ای در راستای منافع و اهداف آرژانتین و بریتانیا بوده است یا خیر؟ در راستای پاسخگویی به این دو سؤال، با رویکرد توصیفی تحلیلی و در چارچوب نظریه بازی ها، جنگ فالکلند در سه مرحله (1. انتخاب آرژانتین میان پذیرش وضع فعلی و یا حمله به جزایر،2. واکنش بریتانیا و انتخاب بین واکنش نظامی، تحریم و یا دیپلماسی و 3. در مرحله آخر، پاسخ آرژانتین مبنی بر تخلیه جزایر و ادامه مذاکره و یا جنگ با بریتانیا) قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جنگ به دلیل عدم تشخیص مناسبِ اولویت ها و انتخاب های طرفین از مرحله اول شکل گیری نزاع تا مرحله آخر جنگ، روی داد.
برگزیت و پیامدهای حقوقی، ژئوپلیتیکی و سیاسی- امنیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
157 - 185
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا که در پی یک همه پرسی در سال ۲۰۱۶ رخ داده پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در پی خواهد داشت و برگزیت می تواند اثرات مهمی در آینده اتحادیه اروپا بگذارد. برگزیت اثرات کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت بر بریتانیا، اتحادیه اروپا و کل جهان خواهد گذاشت همان گونه که در کوتاه مدت، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، شوک های فراوانی بر اقتصاد و بازارها واردکرد و موج جدیدی از ملی گرایی افراطی و حملات علیه مهاجران و اقلیت های نژادی را پدید آورد. در میان مدت، برگزیت می تواند واکنش دولت ها و مردم کشورهای دیگر را برانگیزد و آن ها نیز خواهان همه پرسی برای خروج از اتحادیه اروپا بشوند که نشانگان آن در کشورهایی همچون ایتالیا، یونان و هلند آشکار شده است. با ادامه این روند، یورو، واحد پول مشترک اتحادیه اروپا بیشتر متاثر می شود و این موضوع می تواند ماهیت یورو را تغییر دهد و کاهش سرمایه گذاری در این منطقه را به دنبال داشته باشد که حاصلی جز رکود برای اروپا و جهان نخواهد داشت. سوال اصلی این مقاله آن است که خروج بریتانیا از منظر حقوقی، ژئوپلیتیکی و سیاسی پیامدهای سیاسی و امنیتی چه تاثیراتی بر آینده اتحادیه اروپا خواهد داشت؟ فرضیه بدین ترتیب قابل طرح می باشد که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا باعث خواهد شد تا این سازمان برای چندین سال با چالش چگونگی سازش با شرایط جدید در ابعاد حقوقی، ژئوپلیتیکی سیاسی، اقتصادی، تجاری مواجه باشد
انگلیس و سیاست موازنه قدرت در منطقه خلیج فارس در دوره پسا برگزیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
111 - 144
حوزه های تخصصی:
دولت انگلیس برای نخستین بار پس از دهه 1970 میلادی و طی چندسال اخیر به ویژه پس از آغاز فرآیند خروج از اتحادیه اروپایی موسوم به «برگزیت»، اقدامات و کنش های متمایزی نسبت به گذشته در منطقه خلیج فارس انجام داده است که با الگوی رفتاری این کشور از سال 1969 مبنی بر «خروج از شرق سوئز یا خلیج فارس» تاکنون ، فاصله داشته و حاکی از نوعی تحول در سیاست خارجی این کشورنسبت به این منطقه است. لذا پرسش مهم این پژوهش این است که علت عمده این تغییر رویکرد وتغییر الگوی رفتاری انگلیس چیست؟ نوشتار حاضر بر این فرضیه استوار است که «علت اصلی رفتارهای اخیر انگلیس نگرانی از ایجاد «خلأ قدرت» و پیگیری نوعی «سیاست موازنه قدرت» در چارچوب راهبرد «بریتانیایی جهانی» در منطقه است.
روش پژوهش به کارگرفته شده در نوشتار حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر کاربست مفاهیم برگرفته شده از نظریه نوواقع گرایی در روابط بین الملل است که به نظر می رسد در این جا کارآیی بیشتری نسبت به سایر نظریه ها دارد. براین اساس، ابتدا تمام اطلاعات و داده های موجود در مورد موضوع شامل منابع نوشتاری، کتابخانه ای، اینترنتی، مقالات و اظهارات مقامات رسمی جمع آوری و سپس در راستای پشتیبانی از فرضیه اصلی نوشتار کنونی و در چارچوب نظری ارائه شده، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند. نتیجه بررسی های صورت گرفته حاکی از آن است که انگلستان در دوره جدید با تکیه بر ادراکات خود از شرایط حساس منطقه استراتژیک خلیج فارس و با احساس خطر از خلأ قدرت ناشی از کاهش حضور آمریکا، درصدد است با پیشبرد سیاست موازنه قدرت نقش فعالانه ای در تحولات و معادلات این منطقه برعهده داشته باشد.