۱.
بروز و گسترش قیام های فراگیر در اواخر 2010 در کشورهای عربی خاورمیانه که از آن با عنوان ناآرامی های عربی یاد می شود یکی از مراحل حساس تاریخی منطقه به حساب می آید. با تمرکز بر روی شعارهای معترضین در طول ناآرامی های مورد بحث مشخص خواهد شد که عمده نارضایتی جوامع عربی ریشه در نابسامانی های سیاسی-اقتصادی این کشورها دارد. بررسی تاریخ خاورمیانه بیانگر آن است که وضعیت سیاسی-اجتماعی جوامع عرب در طول تقریباً یک سده اخیر برآیندی از اتصال محیط های داخل و خارج است؛ این ارتباط به گونه ای درهم تنیده می باشد که امکان جدایی آنها قابل تصور نیست. به عبارت دیگر، شرایط درونی این دولت ها از یک سو ناشی از کاستی های داخل و از سویی دیگر متأثر از محیط بین الملل می باشد بر این اساس، برای فهم کامل چرایی بروز قیام های عربی ضروری است ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت های عربی به عنوان یک کلیت در بطن روابط بین الملل مورد واکاوی قرار گیرد. در این راستا، با توجه به اشتراکات سیاسی، فرهنگی، هویتی و اقتصادی جوامع عربی و سرشت چندگانه ناآرامی های مورد بحث (سیاسی، اجتماعی، اقتصادی) مقاله حاضر از منظر جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل به بررسی موضوع پرداخته است.
۲.
تنش در روابط ایران و عربستان به اوج خود رسیده است. گروهی از صاحب نظران دلیل اصلی این منازعه را عوامل ایدئولوژیک و گروهی دیگر عوامل ژئوپلتیک می پندارند. دیدگاه ترکیبی دیگری نیز وجود دارد که هر دو عامل را در کنار هم، دلیل تشدید منازعه در روابط دو کشور می داند. موضوعی که توجه چندانی در پژوهش ها به آن نشده، عامل برداشت ها و نظام ادراکی نخبگان در روابط دو کشور و نقش آن در تشدید تنش هاست. نوآوری این پژوهش، پرداختن به نقش برداشت ها در روابط دو کشور بوده و دنبال پاسخ دادن به این سوال بود که برداشت های نخبگان ایرانی در روابط بین ایران و عربستان چه تأثیری گذاشته اند؟ در این راستا، از مدل های نظری نظریه پردازانی هم چون رابرت جرویس، جک لوی و آرتور استاین استفاده شد. روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بود. از این روش برای بررسی دیدگاه های نخبگان سیاسی و نظامی ایران نسبت به طرف مقابل و برداشت ها و سوءبرداشت های احتمالی آنها بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان دادند که برداشت های نخبگان سیاسی و نظامی ایران در روابط میان ایران و عربستان در چند حوزه تأثیرگذار و قابل توجه بوده و به تشدید تنش ها کمک کرده اند: 1) برداشت ها از توانمندی های خود و دشمن، شامل: اغراق در برآوردِ توانمندی نظامی خود و ناچیز شمردن توانمندی نظامی دشمن؛ 2) برداشت ها از برداشت های دشمن: اغراق در دشمنیِ دشمن؛ و 3) برداشت از نیت ها و رفتارهای احتمالی کشورهای ثالث. در ادامه مقاله، ضمن بررسی این موارد، به شرایط کاهش آثار این برداشت ها و افزایش احتمال بهبود روابط دو کشور پرداخته شده است
۳.
سیاست خارجی ایران یکی از حوزه هایی است که توجه تحلیل گران متعددی را به خود جلب کرده و ادبیات گسترده ای به خصوص دریکی دو دهه اخیر در این زمینه تولید شده است. مقاله پیش رو با تقسیم ادبیات مذکور به سه دسته تاریخی، کاربست نظریه و نظریه پردازی به بررسی آثار موجود پرداخته و به این نتیجه می رسد که به رغم اهمیت تحلیل سیاست خارجی ایران تلاش های صورت گرفته در این زمینه از حیث کاربست نظریه ها و نظریه پردازی توسعه نیافته است. در راستای بهبود وضعیت موجود، مقاله معتقد است نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل با داشتن شاخص هایی ازجمله تأکید بر نقش تاریخ در کنار نظریه، تنوع موضوعی و روشی، عدم جدایی نیروهای داخلی و خارجی، روش مقایسه ای و ترسیم دولت به عنوان نهاد برآمده از دل نیروهای اجتماعی، ظرفیت و چارچوب مناسبی برای توصیف، تحلیل، تبیین و نظریه پردازی سیاست خارجی ایران فراهم می سازد. بنابراین، بابیان قابلیت، تناسب و سودمندی نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل در تحلیل سیاست خارجی ایران، نهایتاً سعی شده است چارچوب نظری برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی این کشور ارائه شود که ضمن توجه به مؤلفه های داخلی و خارجی در شکل دهی به سیاست خارجی قابلیت تغییر و تحولات آن در طول زمان نیز داشته باشد.
۴.
هرچند سلفی گری در بدو پیدایش خود در مقام اندیشه خاستگاه خاورمیانه ای داشته است ولی به مرور زمان به دنبال عملیاتی شدن آن، عملکردی جهانی یافته است، چراکه برای عملی کردن اهداف خود رفته رفته ناگزیر شده است در جبهه ای به پهنای جهان دست به فعالیت بزند. با گسترش فناوری های اطلاعات و ارتباطات، به ویژه از دهه 1990 تاکنون، گروه های سلفی نیز موفق شده اند از این فناوری ها برای نیل به اهداف خود بهره برداری کنند. نمونه بارز این گروهها دولت خودخوانده اسلامی عراق و شام(داعش) است که مخوف ترین سلفیت جهادی به شمار می آید. در این چارچوب، مقاله حاضر می کوشد تحلیل کند که مفاهیم اصلی «امت محوری»، «جهاد» و «احیای خلافت» در اندیشه سلفیون جهادی، الزامات جهانی شدن را درخود دارا می باشد، در ضمن استفاده این گروه ها از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به گسترش عملکردشان کمک کرده است. استدلال نویسندگان این است که ویژگی فناوری های اطلاعات و ارتباطات یعنی، «جهانگیر شدن»، «قاعده گریزی» و «ایجاد دنیای مجازی» به عنوان محملی برای تحقق مفاهیم اصلی جهادیون و جهانی شدن عملکرد سلفیتِ داعشی نقش آفرینی کرده اند. روش تحقیق در این نوشتار، تبیینی با بهره گیری از داده های کتابخانه ای است.
۵.
مقاله حاضر به تعارض روابط ایران و ترکیه پرداخته است. موج بیداری اسلامی و کشیده شدن دامنه آن به کشور سوریه موجب شکل گیری تعارضات هویتی در مناسبات دو کشور شده است. دو کشور ایران و ترکیه در قبال تحولات سوریه موضع گیری های متفاوتی اتخاذ نموده و از دیگر سو تحولات این کشور روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش بررسی روشمند ابعاد هویت ملی و تبلور هویت در رفتارهای سیاست خارجی دوکشوررا در پرتو یک رویکرد اپیستمولوژیک دوگانه با چارچوبی سازه انگارانه مورد مداقه قرار داده است. یافته های پژوهش مبتنی بر این نکته است که جمهوری اسلامی ایران با نگاه خاصی که به هویت و سیاست خارجی دارد عملاً با عمده روندهای جاری منطقه ای و بین المللی در مواجهه است و بطور بدیهی مخالف ملی گرایی سکولار ضد اسلامی ترکیه است. از طرفی یافته ها در مورد حزب عدالت و توسعه حاکی از وجود و تحرک سیاست سیال و منعطف این کشور برای دستیابی به اهداف و منافع خود در منطقه است و برای همین خود را منحصر در دسته بندی های ثابت منطقه ای نمی کند و با انعطاف پذیری شدیداً پراگماتیستی خود، سیاستی سیال را دنبال می کند که نشان از عملگرایی اساسی دولتمردان این کشور در عرصه سیاست خارجی دارد. بر این اساس با بهره گیری از روش توصیفی - تبیینی و در یاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی برعلت اصلی تضاد در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایران و ترکیه در سوریه این فرضیه پردازش گردید که تفاوت های هویتی باعث تضاد در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایران و ترکیه در سوریه گردیده است.
۶.
جنگ فالکلند در سال 1982 میان آرژانتین و بریتانیا درگرفت. این جنگ توسط آرژانتین آغاز و درنهایت با شکست آرژانتین نیز پایان یافت. در مقاله پیش رو، نگارندگان قصد دارند به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1) علت اصلی وقوع جنگ فالکلند چه بود؟ 2) آیا این جنگ، گزینه ای در راستای منافع و اهداف آرژانتین و بریتانیا بوده است یا خیر؟ در راستای پاسخگویی به این دو سؤال، با رویکرد توصیفی تحلیلی و در چارچوب نظریه بازی ها، جنگ فالکلند در سه مرحله (1. انتخاب آرژانتین میان پذیرش وضع فعلی و یا حمله به جزایر،2. واکنش بریتانیا و انتخاب بین واکنش نظامی، تحریم و یا دیپلماسی و 3. در مرحله آخر، پاسخ آرژانتین مبنی بر تخلیه جزایر و ادامه مذاکره و یا جنگ با بریتانیا) قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جنگ به دلیل عدم تشخیص مناسبِ اولویت ها و انتخاب های طرفین از مرحله اول شکل گیری نزاع تا مرحله آخر جنگ، روی داد.
۷.
به دلیل فراگیر و جهانی شدن آموزه های دموکراسی از یک سو و اقتدارگرا و غیردموکراتیک بودن نظام های سیاسی در کشورهای عرب خاورمیانه از دیگر سو، پذیرفته شده است که خیزش های مردمی این نقطه از جهان در سال 2011 به نوعی گذار دموکراتیک تلقی شود. خیزش انقلابی مردم مصر نشان داد که جوانان اصلی ترین کارگزاران آن بوده اند. اما نکته ای که در تحلیل کارگزاران تحول 2011 تا 2013 مصر مغفول مانده است نقش و تاثیر ارتش در فرآیند و برآیند گذار می باشد. این تحقیق با روشی تبیینی به بررسی نقش و تبیین تاثیر ارتش در این گذار می پردازد و در همین راستا، با توسل به نظریات پُل بروکر و آلفرد استپان به این نتیجه می رسد که ارتش گرچه اساساً در مقام حکومت در دهه 1950 عمل کرد اما در طول 60 سال گذشته با نفوذ در حوزه های اقتصادی و سیاسی توانسته به نهادی قدرتمند تبدیل شود. عمل در مقام نهاد به ارتش این امکان و توان را داد تا در دوران گذار از راه حکمیت و در دوران مابعد گذار، و برای مقابله با اقتدارگرایی اسلام گرایان، با حمایت فشار اجتماعی از جانب لیبرال ها با بهانه حفظ منافع ملی گذار را مدیریت کند و قدرت را مجدداً به دست بگیرد.
۸.
استعاره در زمینه های گوناگونی نظیر شعر و ادبیات، علوم تجربی، روانشناسی، زبانشناسی، علوم سیاسی و غیره به کار می رود و می تواند برای شناخت ایدئولوژی ابزار مناسبی باشد. در عین حال ایدئولوژی های متفاوت درجهت نهادینه کردن باورهای بنیادینشان می توانند به تولید استعاره های متفاوت دست بزنند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی-توضیحی و با ابزار تحلیل محتوا به بررسی زبان استعاره ای در گفتمان های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخت تا بتواند ارتباط بین تفکر و زبان استعاره ای و دنیای سیاست را مشخص نماید. استعاره ها با آفرینش مدل تازه ای از واقعیت و جایگزینی آن با مدل های قبلی، می توانند یک ایدئولوژی ر ا به صورت ناخودآگاه وارد دستگاه شناختی فرد کنند. به این منظور، یک نمونه از متون سخنرانی ارائه شده در مجمع عمومی سازمان ملل توسط هر یک از رؤسای جمهور از اول انقلاب تاکنون انتخاب شد و بر اساس چارچوب طبقه بندی لیکاف و جانسون درباره استعاره ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که البته شامل سه نوع استعاره ساختاری، جهتی و وجودی می باشد. نتایج و یافته های تحقیق نشان دادندکه می توان جملات و عبارات استعاری را برای رمزگشایی حقیقت کلام رهبران سیاسی به کار برد و همچنین مشخص شد که بسامد استعاره های ساختاری بیش از دو نوع دیگر استعاره است ولی تأثیر گذاری استعاره های جهتی و وجودی بیشتر است زیرا آن ها استعاره هایی بدیع و خلاقانه اند و نه استعاره هایی قراردادی
۹.
فروپاشی شوروی پیامدهای مهمی در حوزه های مختلف ژئو پلیتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی برای روسیه به همراه داشت و موقعیت این کشور در عرصه منطقه ای و بین المللی را به نحو قابل ملاحظه ای تنزل داد. این نزول قدرت در مناطق موردعلاقه روسیه بیش از همه آشکارتر بود؛ به طوری که ایالات متحده از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را برد و استراتژی بلندمدتی را برای جلوگیری از «قدرت بزرگ شدن» روسیه با بهره گیری از ابزار نفوذ در «مناطق خارج نزدیک» برای خود ترسیم کرد. این وضعیت، شرایط را به گونه ای رقم زد که روس ها دیگر نتوانند رویکرد انفعالی در مقابل برتری خواهی آمریکا را تحمل کنند. آن ها تلاش آمریکا برای تثبیت نظام تک قطبی را به چالش کشیدند و استقرار این نظام را نه تنها غیرقابل پذیرش، بلکه در شرایط موجود غیرممکن دانستند. بدین ترتیب، رقابت های ژئوپلیتیکی برای تعیین نظم دلخواه میان دو قدرت بالا گرفت که در وقوع بحران های منطقه ای گرجستان 2008 و اوکراین 2014 بیش ترین نقش را نیز دارا بود. یافته ها بیانگر آن است که آمریکا همچنان رقیب ژئوپلیتیکی روسیه است و روسیه نیز برای قدرت بزرگ شدن در سطح جهان، به توانایی مهار و تسلط بر کشورهای اقماری شوروی سابق نیازمند است. بر این اساس سؤال اصلی مقاله این است که مداخله آمریکا و روسیه در این دو بحران تا چه اندازه ناشی از تأثیرگذاری انگاره های ژئوپلیتیکی دو قدرت بوده است؟ فرضیه مقاله این است که رقابت آمریکا و روسیه در این بحران ها در راستای تلاش واشنگتن برای تداوم برتری خواهی و مهار ظهور روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی و در مقابل در راستای طرد شدن نظم تک قطبی از سوی روسیه به منظور مقابله با برتری طلبی آمریکایی، تفسیر می شود.