مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بریتانیا
از سده 19م. سیاست انگلستان در ایالت فارس، ایجاد امنیت در راه های ارتباطی با هدف توسعه تجارت بود. در این راستا دولت بریتانیا اقدام به تأسیس یکی از سازمان های هماهنگ کننده به نام «کنسولگری» کرد. این پژوهش برآنست با روش توصیفی-تحلیلی درپی پاسخ به این سؤال باشد که کنسولگری بریتانیا در شیراز، درصدد دست یابی به چه اهداف و کارکردهایی بود و نحوه تعامل آن با کمپانی هند شرقی چگونه بود؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که قصور دولت مرکزی و فقدان قدرت محلی در فارس، باعث ایجاد ناامنی در راه ها شد که درنتیجه به تجارت بریتانیا زیان هایی وارد کرد. این مسأله کنسول ها را بر آن داشت تا برای حفظ منافع خود و برقراری امنیت، دست به اقداماتی بزنند؛ ازجمله، دخالت در امور داخلی حکومت فارس، تصمیم به تجزیه آن، برقراری روابط مستقیم با سران قبائل و عشایر، اعزام قشون هندی، دادن اولتیماتوم به دولت مرکزی و اخطار به حکام محلی مبنی بر دخالت نظامی و تشکیل نیروی مستقلی به نام «پلیس جنوب». کنسولگری بریتانیا در شیراز در مأموریت خود از ظرفیت های نظامی، مالی و اداری کمپانی هند شرقی بهره می برد و تحت اداره کل سیاسی هند بود و سخنگوی کمپانی، در دستگاه اداری فارس استقرار داشت. صادرات به بمبئی و دیگر بنادر مهم هند، از طرف فارس صورت می گرفت.
زمینه های بحران ارزاق عمومی (غله) توسط بریتانیا در ایران و مدیریت بر آن در ﻧیﻤه غربی کشور سال های 1296و1297ش/1917و1918م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان در طول تاریخ، به طور متناوب با قحطی و بحران ارزاق روبه رو بوده اند. در طول سالیان متمادی، عوامل متعددی بر بحران ارزاق تأثیر گذاشته است که در نگرشی کلی می توان این عوامل را به دو دسته عوامل طبیعی و عوامل انسانی تقسیم کرد که عامل انسانی در دو دسته داخلی و خارجی جای می گیرد. وضعیت شبه استعماری و سیاست اقتصادی خاصی که روسیه و به ویژه بریتانیا از ابتدای دوره قاجاریه بر ایران تحمیل کردند، کمبود ارزاق و گرانی و قحطی را تشدید کرد. تداوم چنین وضعی به بحران ارزاق و قحطی عمومی در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه منجر شد و هزاران نفر جان خود را از دست دادند. سیاست های اقتصادیِ انگلستان که پیش از جنگ جهانی اول با بستن قراردادهایی در ایران به اجرا درآمده بود، در اواخر جنگ جهانی اول بر وخامتِ اقتصادی و بحران ارزاق عمومی افزود. در اسناد، ارزاق عمومی بیشتر با عناوین غله و نان آمده است. در این ایام، بریتانیا بیشترین حضور نظامی را در ایران داشت و در بحران، نقش مستقیم و غیرمستقیم ایفا کرد. در این جستار با روشی تحلیلی توصیفی و با تأکید بر اسناد، تلاش شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود که زمینه های بروز بحران ارزاق توسط بریتانیا چه بود و این بحران را چه نیروهایی مدیریت می کردند. فرض ما بر این مبنا استوار است که قراردادهایی همچون میرجوار، نفت، 1907 و 1915 زﻣیﻨه بحران ارزاق توسط بریتانیا را در ایران فراهم کرد. بر این اساس انگلیسی ها با کمک نیروهای مختلفی همچون کنسول بریتانیا، بانک شاهنشاهی، پودراتچی ها و تعامل با برخی از ملاکانِ حاکم و تجار موجب پیاده شدن مقدمه واجب سیاستشان، یعنی تهیه ارزاق برای نیروهای نظامی خود شدند. به این ترتیب باید گفت بریتانیا برای تأمین منافع خود، در مدیریت بحران ارزاق نقش مهمی داشت.
ایالات متحده آمریکا در میدان مغناطیس صهیونیسم مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
111 - 129
حوزه های تخصصی:
دولت صهیونیستی که به عنوان دولتی کارگزار در منطقه خاورمیانه ایجاد شد، پس از ناکامی در دستیابی به اهداف خویش در نبرد سی و سه روزه لبنان و بیست و دو روزه غزه با چالش های جدی در جامعه آمریکا مواجه شد که از آن جمله پرسش از چرایی و علت حمایت این کشور از دولت صهیونیستی، علی رغم ناتوانی این رژیم در دستیابی به اهداف تعیین شده بود. در پاسخ به این پرسش، برخی پژوهشگران به محافظه کاران، یهودیان آمریکا و صهیونیست های مسیحی به عنوان اضلاع سه گانه مؤثر در حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی اشاره کرده اند. بدین ترتیب، نگارندگان این سطور با فرض بر اطلاع پژوهشگران ایرانی از دو ضلع نخست - یعنی محافظه کاران و یهودیان آمریکا - کوشیدند تا ضمن بررسی کارکردهای صهیونیسم مسیحی در دو عرصه سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده آمریکا به بررسی فعالیت های پاره ای از مهم ترین سازمان های صهیونیسم مسیحی در این کشور بپردازند.
عصر روشنگری؛ کویکرها و الغای تجارت برده در بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
189 - 206
حوزه های تخصصی:
از نیمه دوم قرن هفدهم و در سراسر قرن هجدهم بیشترین حجم تجارت برده متعلق به انگلستان بود. در سال 1807م دو مجلس عوام و لردها قانون لغو تجارت برده را به تصویب رساندند. پژوهشگران برده داری در خصوص پایان بخشیدن به تجارت برده عوامل متعددی را بیان کرده اند. در این مقاله، نقش کویکرهای پروتستان ضد جنگ و برده داری با اهمیتی خاص بررسی شده است. در بیست سال منتهی به تصویب قانون لغو تجارت برده که شرایط اجتماعی و بین المللی فراهم، و بریتانیا درگیر جنگ با فرانسه بود، کویکرها به عنوان پیشگامان اصلی با بهره گیری از ارتباطات وسیع اجتماعی، رهبری فکری جنبش ضد بردگی را در اختیار داشتند. این نوشتار در صدد پاسخ به این پرسش است که چرا و چگونه کویکرها و نه متفکران عصر روشنگری، در چنین جایگاهی از رهبری جنبش ضد برده داری قرار گرفتند. به نظر می رسد که عوامل تعیین کننده هر جنبش اجتماعی، کنشگران، ارتباطات و شرایط مساعد اجتماعی و سیاسی هستند و جنبش ضد بردگی و گسترش آن در بریتانیا نیز حاصل این عوامل اساسی بود.
جایگاه نظریه ژئوپلیتیک مکیندر در سیاست های جهانی بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
531 - 551
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، جایگاه و تأثیر اندیشه هالفورد مکیندر، واضع نظریه قلب زمین، در سیاست های جهانی بریتانیا طی سه دوره زمانی از اوایل قرن بیستم تا زمان حاضر بررسی شده است. این مقاله، ضمن توجه به روند تکامل تاریخی و سیر تکوین دیدگاه ژئوپلیتیک مکیندر، با بررسی متغیرهای موقعیت سرزمینی، قدرت، جبر ژئوپلیتیک و رقابت های ژئوپلیتیک، جایگاه این نظریه در روابط خارجی بریتانیا را مورد مطالعه قرار می دهد. امتیازها و ضعف های ژئوپلیتیک بریتانیا، موقعیت سرزمینی آن و ارتباط معنادارش با عامل قدرت در حوزه سیاسی و اقتصادی این کشور اهمیت بسیاری دارد. این دیدگاه که نظریه هارتلند برای رهایی از تنگناهای جبر ژئوپلیتیک بریتانیا و در راستای توسعه امپراتوری بوده است، بررسی می شود. مکیندر ابتدا در شناخت امتیازها و ضعف های ژئوپلیتیک بریتانیا، و در مرحله بعد، برای ارائه راه حل به منظور جلوگیری از افول امپراتوری و نیز استمرار و نفوذ آن در عرصه جهانی تلاش کرد. اسناد ارائه شده، نشان می دهد که نوع و مدل روابط خارجی بریتانیا با جهان، به ویژه در راستای حفظ توازن قدرت و استمرار نفوذ این کشور، تا حد چشمگیری تحت تأثیر نظریه مکیندر بوده است که در برخی نقاط جهان، از جمله خاورمیانه همچنان ادامه دارد.این تداوم، در مناسبات و تعاملات جهانی این کشور و روابط ویژه اش با ایالات متحده آمریکا پس ازجنگ جهانی دوم عینیت و نمود بیشتری داشته است.
بررسی و تحلیل ساختارمند روابط بریتانیا و اتحادیه اروپا از عضویت تا برگزیت (براساس رویکردهای بین حکومت گرایی و فراملی گرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
949 - 968
حوزه های تخصصی:
رابطه بریتانیا و اتحادیه اروپا از ابتدای عضویت این کشور بسیار پیچیده و پرفرازونشیب بوده است. علاوه بر مؤلفه های تاریخی و غرور آنگلوساکسونی که موجب شد این کشور هیچ گاه خود را در حد اتحادیه اروپاپایین نکشد، نوع نگرش دولت های مختلف، رسانه ها و افکار عمومی بریتانیا نسبت به اتحادیه اروپا و حتی دانش و اطلاعات کم در زمینه سازوکارهای اتحادیه اروپا موجب ظهور برچسبی با عنوان «بی میل اروپایی» یا «شکاک اروپایی» شد. بریتانیا از همان اوایل دهه 1950 در راه پیوستن به جامعه زغال و فولاد بی میل بود و در ادامه نیز پس از پیوستن به این جامعه در سال 1973 این بی میلی را در ناسازگاری با سیاست های مشترک (همچون سیاست های مشترک کشاورزی،تجاری،شیلات، سیاست دفاعی- امنیتی و ...) و نپیوستن به مهم ترین نمادهای همگرایی این اتحادیه همچون منطقه یورو و شنگن نشان داد. این مقاله با بهره گرفتن از نظریات منطقه گرایی بین حکومت گرایی و فراملی گرایی این فرضیه را مطرح می کند که تمایلات بیشتر فراآتلانتیکی بریتانیا که در «روابط ویژه» با ایالات متحده خود را نشان داده است و همچنین تمرکز بیش ازحد قدرت در نهادهای اتحادیه که به واگذاری هرچه بیشتر حاکمیت منجر می شد، از مهم ترین عوامل بی میلی و در نهایت رأی به خروج این کشور در همه پرسی 23 ژوئن 2016 بود. این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از روش شناسی استنباطی به منظور نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
نوسازی در عصر قاجاریه و دخالت امپراطوری بریتانیا
حوزه های تخصصی:
نوسازی از چه زمانی در ایران شروع شد؟ آیا نوسازی در طول تاریخ ایران یک فرایند طبیعی و محصول تحولات عادی و بومی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوده است یا یک پدیده تحمیلی وهدایت شده ؟. بسیاری از مورخان غربی شروع فرایند نوسازی یا مدرنیزاسیون را از زمان شروع سلسله پهلوی وبه عنوان فرایند وسیر طبیعی تحولات جامعه ایران می دانند. این مقاله سعی دارد با بررسی توصیفی و تبینی و با استفاده از روش كتابخانه ای و اسنادی، مطالعه شواهد و قرائن و تحولات اقتصادی و اجتماعی إثبات كند که اگر چه فرایند نوسازی نیاز طبیعی جامعه ایران پیش از دوران پهلوی بخصوص از ابتدای دروان قاجاریه بوده است. ولی این جریان در دوران قاجار بدون درنظر گرفتن هویت و بنیادهای اجتماعی ایران با هدایت، کنترل ودخالت کشورهای استعمارگر بخصوص انگلیس و با کمک گرفتن از برخی گروههای اجتماعی مانند درباریان، روشنفکران، فراماسونری همچنین سرمایه داری وابسته به صورت غیر بومی آغاز و تداوم یافته است. این روند باعث عمیق تر شدن بی ثباتی و وابستگی اقتصادی در دوره قاجار و بعد از آن شده است.
سیاست خاورمیانه ای بریتانیا در دوره ی پسابرگزیت مطالعه موردی: روابط بریتانیا و اسرائیل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۸
99 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی سیاست خاورمیانه ای بریتانیا در دوره ی پسابرگزیت با تاکید بر روابط با اسرائیل بود. در این راستا، عوامل موثر بر تداوم روابط دوجانبه دو کشور شامل عوامل اقتصادی، نظامی و امنیت سایبری بررسی شد. نتایج پژوهش که به شیوه ی آینده پژوهی انجام شد، نشان داد، براساس رهیافت آینده پژوهی و با استفاده از روش سناریونویسی، سه دسته سناریوی «مطلوب»، «محتمل» و «ممکن» را می توان برای روابط آنگلو- یهودی طرح نمود؛ از این میان مطلوب ترین سناریو برای بریتانیا، تداوم رابطه ی لندن- تل آویو، هم سویی بیش تر با آمریکا از طریق این رابطه، حمایت از سیاست های اسرائیل در قبال فلسطین، مقابله با ظهور قدرت های ضد بریتانیا و گروه های مقاومت است که بریتانیا در راستای دستیابی به آن ها از هر موقعیتی سود خواهد برد. بنابراین، تداوم رابطه با اسرائیل در زمینه های سیاسی – امنیتی و اقتصادی از مهم ترین اولویت های بریتانیا در دوره ی پسابرگزیت خواهد بود. در سناریوهای محتمل نیز سیاست بی طرفی بریتانیا در قبال اسرائیل، انعقاد قراردادهای تسلیحاتی و نظامی با کشورهای عربی، نزدیکی روابط اسرائیل و روسیه و تداوم حمایت از توافق هسته ای با ایران را می توان متصور بود. تشدید منازعه ی بین اسرائیل و بریتانیا و بی توجهی به فعالیت های موشکی ایران از جمله سناریوی های ممکن در روابط این دو کشور می باشند.
مراجع ایرانی و قیام 1920 شیعیان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۹
81-110
حوزه های تخصصی:
قیام 1920 یا انقلابی که به «ثوره العشرین» معروف شد، از روی دادهای مهم تاریخ معاصر عراق است. این قیام واکنشی در برابر دولت استعماری انگلستان در عراق پس از جنگ جهانی اول و تلاشی برای تأسیس دولت اسلامی مستقل شیعی یا دست کم نامتعهد به غرب بود. شیعیان این کشور، پس از «اشغال شدن» کشورشان، به رهبری مراجع و روحانیانی که بیشتر ایرانی بودند، قیام گسترده ای در برابر اشغال گران سازمان دادند. این قیام به استقلال کامل عراق نیانجامید، اما در شکست سیاست های دولت استعماری انگلیس و پیدایی نخستین حکومت ملی در عراق بسیار تأثیر گذارد. چگونگی شکل گیری این قیام و چیستیِ سرچشمه ها و پی آمدهایش و چگونگی تأثیرگذاری مراجع ایرانی ساکن عتبات در رهبری آن قیام، مهم ترین مسائل مطرح در این مقاله اند. اینکه کم تجربگی سیاسی محلی در این قیام و چیرگی گسترده بریتانیا بر سیاست های منطقه، به ناتوانی و عقیم ماندن قیام انجامید، مفروض است.
بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم مطهر امام رضا در سال1330ق/1912م بر اساس اسناد نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۳
87-109
حوزه های تخصصی:
در سال1330ق/1291ش روسیه تزاری به حرم مطهر امام رضا 7 تعرض کرد. این اقدام متجاوزانه تعدی علنی و عمدی به حقوق و احساسات مذهبی ملت ایران بود و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زیادی به همراه داشت. این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به پرسش های ذیل است. چرا حکومت مرکزی از ایجاد آشوب جلوگیری نکرد؟ مقدار خسارات وارده به حرم مطهر چقدر بود؟ اهداف روس ها از ایجاد این بحران چه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ضعف دولت مرکزی در مقابل روس ها و همدستی حاکم و رئیس نظمیه مشهد و متولی آستانه با آنها موجب شد که دولت نتواند از ایجاد این بحران جلوگیری کند. هدف روس ها از ایجاد این آشوب، نمایش ضعف حاکم محلی و دولت مرکزی در برقراری نظم و امنیت و ایجاد جو ترس و وحشت به منظور عقب نشینی مشروطه خواهان و براندازی نظام مشروطه بود. در این ماجرا مقادیری از اموال حرم مفقود و تخریب شد و شماری از مردم زخمی و کشته شدند. روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانه ای و مراجعه به اسناد و تطبیق و تحلیل منابع موجود، بوده است. بیشتر اسناد استفاده شده در این مقاله، متعلق به آرشیو اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، مشهور به اِستادوخ (estādux) است. اسناد مذکور برای نخستین بار جهت پژوهش از آرشیو استخراج و استفاده شده است.
سیاست خاورمیانه ای بریتانیا در دوره پسابرگزیت مطالعه موردی: خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
101-141
حوزه های تخصصی:
پیروزی شگفتی ساز حامیان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در رفراندوم 23 ژوئن 2016، از پیچیده ترین بحران های سیاسی لندن در نیم قرن گذشته بود که در کوتاه مدت موجب تمرکز دولت بریتانیا بر طیف گسترده ای از مسائل و موضوعات مرتبط با اهداف و ایده های پسابرگزیتی شد. از آنجایی که طرح «بریتانیای جهانی» یکی از مؤلفه های کلیدی و مورد تأکید کنونی در سیاست خارجی لندن است، بریتانیا از طریق قدرت نرم خود درصدد ایجاد تغییرات اساسی در فعالیت ها و برنامه های خویش خواهد بود. قدر مسلم آنکه با تغییرات احتمالی در سیاست خارجی بریتانیا در دوره پسابرگزیت، این کشور چاره ای جز تحکیم و تداوم اتحاد سنتی خود با خلیج فارس نخواهد داشت. به این ترتیب، آینده روابط بریتانیا با خلیج فارس یکی از موضوعات قابل توجه در محافل سیاسی امروز به شمار می رود. بر این اساس، هدف مقاله حاضر تحلیل سیاست بریتانیا در قبال خلیج فارس در دوره پسابرگزیت با تأکید بر رویکرد آینده پژوهی و پاسخ به این سؤال بوده است که «سناریوهای محتمل در روابط بریتانیا و خلیج فارس در دوره پسابرگزیت به چه صورت خواهد بود؟» با بررسی پیشینه بریتانیا در خلیج فارس و استفاده از سناریونویسی، آینده سیاست خارجی بریتانیا در خلیج فارس را می توان دربرگیرنده عوامل سیاسی، اقتصادی، امنیتی و انرژی برشمرد. نتایج تحقیق پیش رو بیانگر این امر بوده است که با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، حضور لندن در خلیج فارس بر پایه یک استراتژی و حرکت بر مبنای الزامات بلندمدت در راستای ایجاد ثبات و فرصت های اقتصادی بر اساس مجموعه ای از رفتارهای جمعی در جهت توسعه اهداف استراتژیک بلندمدت در دوره پسابرگزیت خواهد بود.
عوامل مؤثر بر قاچاق اسلحه در خلیج فارس و بندر بوشهر طی سال های قبل از جنگ جهانی اول (1297-1331ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجارت اسلحه طی سال های قبل از جنگ جهانی اول در خلیج فارس رونق و رواج فراوانی یافت. دسترسی آسان نیروهای مخالف سیاست های بریتانیا در هندوستان به این سلاح ها، تلاش مقامات بریتانیایی را برای ممنوعیت این تجارت در خلیج فارس به دنبال داشت. در همین راستا به اشاره بریتانیایی ها، تجارت اسلحه در ایران در سال های 1298ق/ 1881م و 1314ق/ 1897م از سوی مقامات ایران ممنوع گردید. بندر بوشهر که در دوره قاجار بندر اصلی خلیج فارس و ایران به حساب می آمد، یکی از مراکز اصلی تجارت اسلحه به شمار می رفت. شرایط اجتماعی و قبیله ای نواحی جنوبی ایران، رونق این تجارت را در بندر بوشهر موجب شده بود. پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکرد تحلیلی- تبیینی، بر پایه منابع کتابخانه ای و اسناد نویافته، با طرح این سؤال که: به دنبال ممنوعیت تجارت اسلحه در خلیج فارس و ایران، چه عواملی موجب استمرار ورود اسلحه در قالب قاچاق به بوشهر، به عنوان کانون توزیع اسلحه در نواحی جنوبی ایران، گردید؟ فرضیه سود سرشار تجارت اسلحه و شرایط اجتماعی و ساختار قبیله ای نواحی جنوبی موجب استمرار ورود اسلحه به بوشهر از طریق قاچاق گردید؛ را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد. یافته ها و شواهد تاریخی نشان می دهد که تجارت اسلحه در بوشهر به عنوان یکی از مراکز دادوستد اسلحه منقطع نشد و به شکل قاچاق تداوم یافت.
تحلیل مؤلفه های تبعید تبعیدیان جنگ جهانی دوم (1320-1324ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
75 - 100
حوزه های تخصصی:
بروز جنگ جهانی دوم و اشغال ایران، دو کشور بریتانیا و شوروی را در ایران فعال مایشاء کرد. متفقین برای کنترل مخالفان خود به دستگیری و تبعید آنان روی آوردند. تبعید در این مقطع، مؤلفه های خاص خود مانند ماهیت، علت، گروه های اجتماعی تبعیدیان و تبعیدگاه ها را دارد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع اصلی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که بازداشت و تبعید افراد توسط متفقین در ایران چه روندی را طی کرده است و مؤلفه های تبعید این افراد شامل ماهیت، علت تبعید، تبعیدیان و تبعیدگاه چه ویژگی هایی را نشان می دهد؟ تبعید ایرانیان در طول جنگ جهانی دوم شامل دستگیری و نگهداری آنان، مدت طولانی نگهداری و عدم تشکیل پرونده و جمع آوری ادله برای اثبات جرم، اختلاف بین محل وقوع جرم و محل نگهداری آنان (تبعیدگاه) و نوع نگهداری آنان بازداشت نیست بلکه «حبس در تبعید» است. زادگاه و تبعیدگاه تبعیدیان در مرکز و شمال کشور بود. معترضان به تبعید هم در این مناطق ساکن بودند. سیاست دو دولت شوروی و بریتانیا در باب تبعید اتباع ایرانی رویه یکسانی دارد. به علت تبعید نیروهای مؤثر، خلائی به وجود آمد که باعث لطمه به کشور و از عوامل زمینه ساز واگرایی آذربایجان و کردستان شد.
Knowing Afghanistan:Can there be an end to the saga?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
63 - 76
حوزه های تخصصی:
War on terrorism, as the motto which formed the cornerstone of global policies of former neo-conservative administration of the United States, is increasingly becoming ineffective in Afghanistan with the dreaded consequence of spilling over into Pakistan. This inevitable consequence of War on Terrorism</em> in Afghanistan has brought the West face to face with the ‘nest of terrorism’ that CIA built in Pakistan’s so-calledmadrasasof extremist Wahhabi teachings in the first place, with the enthusiastic assistance of Nawaz Sharif’s government in Pakistan, the Al-Saud of Saudi Arabia and the Al-Nahyan of the United Arab Emirates in late 1990s. In their evil planning they found it necessary to invent a state history for Afghanistan based on former British colonial designs for the region during their geopolitics of Great Game with Russia in 19th century. They invented the Afghan state by putting together territories they severed from the veiningPersian Empire of the time. This process of state-manufacturing in Afghanistan though served the colonial purposes at the time, never proved to be working in the sense that is expected of a genuinely founded nation and nation-state. The ills of this ill-designed state will naturally disallow any remedy that is not based on a genuine state-building process in that country. To produce such a remedy Afghanistan needs to address the ills of its state-structure by pinpointing the centrifugal forces that drives various ethnicities apart and to try and find some kind of accommodation among components that makes up the state of Afghanistan. The best method to achieve this in today world of politics would probably be a genuinely designed federalism
بررسی علل انتخاب و تداوم بوشهر به عنوان پایگاه نمایندگی کمپانی هند شرقی بریتانیا در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجار کمپانی هند شرقی در آغاز قرن ۱۷م موفق شدند سرزمین هندوستان را به پایگاه تجاری خود تبدیل کنند و مدت کوتاهی بعد، آن سرزمین را تحت سیطره خود درآوردند. در این راستا هندوستان به پایگاه مهمی برای به دست گرفتن تجارت منطقه توسط کمپانی هند شرقی بریتانیا تبدیل شد. خلیج فارس یکی از بهترین بازارها برای کالاهای کمپانی هند شرقی به شمار می آمد. ازاین رو کمپانی تمام تلاش خود را برای به دست آوردن بازار این منطقه به کار برد؛ و نهایتاً در آغاز دوره زندیه موفق شد موقعیت خود را در منطقه تثبیت کند. کمپانی هند شرقی بریتانیا، بندر بوشهر را به عنوان پایگاه تجاری خود در منطقه برگزید و تا حدود دو قرن بعد، تمام تلاش خود را برای حفظ پایگاه مذکور به کار برد. این پژوهش علل انتخاب بوشهر را به عنوان مرکزیت فعالیت نمایندگی کمپانی هند شرقی بریتانیا مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عمق مناسب سواحل شمالی نسبت به سواحل جنوبی، وجود دولت های متمرکز و صلح و امنیت سواحل شمالی، وجود امکانات و منابع پس کرانه ای همچون آب شیرین، حمایت دولت های داخلی ایران، بازار ارزشمند ایران برای ماهوت انگلیسی و امکان ایجاد بندرگاه و لنگر انداختن کشتی ها در کرانه های شمالی، منجر به گزینش پایگاه کمپانی در ساحل شمالی خلیج فارس شد؛ در ادامه در کنار وجود تمامی مزیت های فوق در بوشهر، وجود ساختار اداری، اقتصادی و سیاسی در این شهر، منجر به گزینش نهایی و تداوم بندر بوشهر به عنوان پایگاه نمایندگی آن شرکت گردید.
حضور امپراتوری بریتانیا درخلیج فارس (قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی)
در این مقاله ضمن بررسی علل و انگیزه های حضور بیگانگان در خلیج فارس، در طول چند قرن اخیر، در نظر است، نگاهی گذرا به حضور انگلیسی ها در خلیج فارس در خلال قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی داشته باشیم. با توجه به اینکه خلیج فارس به عنوان آبراه بین شرق و غرب از دیرباز مورد توجه بیگانگان بوده؛ ولی در قرن نوزدهم اهمیت سیاسی و نظامی نیز بر آن افزوده شد. درواقع جایگاه ویژه و اهمیت بین المللی خلیج فارس در دوره مورد نظر، معلول حضور استعمارگران اروپایی، بویژه بریتانیا در این منطقه بعلت حفظ منافع این امپراتوری در هند بود. با مروری بر تحولات خلیج فارس در دو قرن اخیر، در می یابیم که بریتانیا برای حفظ منافع خود در این منطقه از انجام هیچ اقدامی دریغ نکرده است. به همین سبب در طول قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم، بریتانیا قدرت برتر منطقه بشمار میرفت. بطور کلی حضور امپراتوری بریتانیا در خلیج فارس به سه دوره تقسیم میشود: ۱. دوره آغاز نفوذ (قرن هفدهم میلادی)؛ ۲. دوره گسترش نفوذ (قرن هجدهم میلادی)؛ ۳. دوره تثبیت نفوذ( قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی). شرح و بررسی هر یک از دوره های مذکور بدنه اصلی مقاله را تشکیل داده و کوشش شده است تا برای تبیین بهتر مطلب از منابع و مراجع اصلی موضوع مورد نظر استفاده شود.
پایگاه ها و تأسیسات دریایی بریتانیا در بنادر و جزایر خلیج فارس در قرن نوزدهم میلادی
در قرن نوزدهم میلادی، هندوستان بزرگترین و سودآورترین مستعمره بریتانیا بشمار میرفت. حفظ هندوستان، بدون درنظرگرفتن خلیج فارس برای انگلیسی ها بسیار مشکل بود. دراختیار داشتن خلیج فارس، سدی برای جلوگیری از نفوذ قدرتهای بزرگ و رقبای اروپایی انگلیس در نواحی جنوب شرق آسیا و نیز محل مناسبی برای استقرار منافع اقتصادی، تجاری و نظامی آن دولت در آن مناطق محسوب میشد. نفوذ و سلطه انگلستان در قرن نوزدهم در منطقه خلیج فارس، مستلزم داشتن پایگاه ها و تاسیسات دریایی در بنادر و جزایر آن منطقه بود. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر منابع کتابخانه یی و اسنادی به بررسی پایگاه ها و تاسیسات دریایی بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی، در بنادر و جزایر خلیج فارس اشاره شود.
از استناد حقوقی بریتانیا در اشغال جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تا ردّ آن از جانب ایران طی سالهای 1903 تا 1971 میلادی
سابقه فعالیتهای استعماری بریتانیا برخلاف دیگر کشورهای اروپایی، در خلیج فارس و جزایر آن، طولانی و ریشه دار است؛ چنانکه اگر مبنای اولین فعالیتهای استعماری آن کشور را اواخر ربع سوم قرن شانزدهم بدانیم تا پایان سال ۱۹۷۱.م یعنی تا تاریخ خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس و شرق سوئز و جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک با یک تاریخ چهارصد ساله استعماری روبرو هستیم. این کشور بدلیل اهمیت ژئوپولیتیک و اقتصادی ایران برای حفظ مهمترین مستعمره خود یعنی هندوستان، از تجاوز قدرتهای رقیب استعماری بخصوص روسیه و همچنین غارت سرمایه ملی ایران [نفت جنوب] اقدام به نفوذ و حتی تجاوز به قلمرو سرزمین ایران بالاخص منطقه خلیج فارس و جزایر مهم آن از جمله ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک نمود. بریتانیا برای توجیه و سرپوش گذاشتن بر اهداف استعماری خود به برخی از قواعد و حقوق بین الملل متوسل شد؛ از جمله: «مالکیت مشاع» قواسم و تعلق این جزایر به شارجه و راس الخیمه تا قبل از سال ۱۹۰۳.م، اصل «سرزمین بلا صاحب» طی سالهای ۱۹۰۳ و۱۹۰۴.م و اصل دیگر حقوقی یعنی «قاعده مرور زمان» از سال ۱۹۳۵.م به بعد. این در حالی بود که جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک همواره تحت حاکمیت دولت ایران بوده و هیچگاه بی صاحب و متروکه نبوده اند.
آتیه ی حقوق بین الملل در آینه ی خروج بریتانیا از اتحادیه ی اروپا
منبع:
تعالی حقوق زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
29 - 65
حوزه های تخصصی:
بریتانیا در پی رفراندومی سرنوشت ساز در ژوئن 2016، سرانجام تصمیم قطعی به خروج از اتحادیه ی اروپا گرفت و این تصمیم در واپسین روزهای مارس 2017 به اتحادیه ی اروپا اعلام شد. بدون تردید، جدایی بریتانیا از اتحادیه ی اروپایی تأثیرات عمده ای در ابعاد سیاسی، حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در داخل سرزمین های هریک از طرفین، روابط آنها با یکدیگر و با سایر دولت های جهان خواهد گذاشت و قطعاً این جدایی اثر عمیقی بر نظم حقوقی بین المللی خواهد داشت که گریز از آن میسر نیست. این مقاله با هدف بررسی مسأیل حقوقی ناشی از این جدایی، بر آن است که تبعات و پیامدهای حقوقی خروج بریتانیا از اتحادیه ی اروپا را بر حقوق بین الملل به بررسی نهد. روشن است که جدایی بریتانیا از اتحادیه ی اروپا شاخه های مختلف حقوق بشر، حمایت از محیط زیست و حقوق حاکم بر آن، حقوق سرمایه گذاری و بازار مشترک اروپایی و قراردادهای تجاری را تحت الشعاع قرار می دهد و همچنین این جدایی از نقطه نظر هنجارسازی و قانونمندی نیز تعهدات قراردادی اتحادیه اروپا را دچار دگرگونی می کند و در نهایت به نظر می رسد خروج بریتانیا از اتحادیه ی اروپا تأثیرات قابل توجهی بر جامعه ی جهانی و حقوق بین الملل بطور کل داشته باشد
پسابرگزیت و چالش های امنیتی بریتانیا
منبع:
مطالعات اروپا سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
23-36
حوزه های تخصصی:
مطالعات امنیتی در دوران پس از جنگ سرد بر رویکرد دولتی متمرکز شده و مفهوم سنتی خود را از دست داده است. در شرایط جدید تعریف امنیت گسترش یافته و شامل تعداد زیادی از تهدیدات بالقوه است. باری بوزان بنیان گذار مکتب کپنهاگ معتقد است که مطالعات امنیتی نه تنها باید بیشتر بر بخش نظامی متمرکز شوند، بلکه باید بیشتر در جهت امنیت اجتماعی، محیطی، اقتصادی و سیاسی گسترش یابند. رفراندوم 23 ژوئن 2016 خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را تصویب کرد. بااین حال، این تصمیم طیفی از مسائل امنیتی در بریتانیا را تحت تأثیر قرار می دهد. پرسش اصلی این پژوهش به چالش های امنیتی بریتانیا بعد از برگزیت می پردازد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تبیینی است و با توجه به ماهیت موضوع موردمطالعه، گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و اینترنتی و تحلیل سند استراتژی امنیت ملی بریتانیا در سال 2018صورت پذیرفته و تجزیه وتحلیل داده ها نیز عمدتاً به شیوه کیفی انجام شده است. بر این اساس فرضیه این پژوهش این است که برگزیت با چالش های امنیتی در حوزه های نظامی، سیاسی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی برای بریتانیا همراه است که شامل بحران مهاجرت، توقف معاهدات زیست محیطی، محدودیت همکاری با ناتو، کاهش اطلاعات و قابلیت های پلیسی بریتانیا، افزایش تهدید تروریسم، خطر جدایی اسکاتلند و خطر اتحاد ایرلند برای بریتانیا است.