مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۲۱.
۷۲۲.
۷۲۳.
۷۲۴.
۷۲۵.
۷۲۶.
۷۲۷.
۷۲۸.
۷۲۹.
۷۳۰.
۷۳۱.
۷۳۲.
۷۳۳.
۷۳۴.
۷۳۵.
۷۳۶.
۷۳۷.
۷۳۸.
۷۳۹.
۷۴۰.
جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
نظر به پیامدهای چشمگیر اتخاذ راهبرد مقاومت توسط جمهوری اسلامی ایران، در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی، در پژوهش حاضر کارکردهای این راهبرد در سیاست خارجی ایران به بحث گذارده شده است. ایده این است که با توجه به مفصل بندی گفتمان انقلاب اسلامی، ایران توانست که گفتمان مقاومت را در منطقه پررنگ نموده و همچنین محور مقاومت را در مقابل نیروهای مداخله گر فرامنطقه ای، به عنوان یک کنشگر مؤثر مطرح نماید. نتیجه این راهبرد تقویت و ارتقای ضریب امنیتی کشورهای عضو این محور بوده است. محقق ضمن تحلیل سیاست های مقاومت طراحی و اجرا شده در مناطقی چون سوریه، عراق، لبنان و یمن نشان می دهد که چگونه این راهبرد توانسته تأمین منافع ملی ایران و تقویت منافع راهبردی کشورهای محور مقاومت و منطقه را به صورت توأمان در پی داشته باشد.
سیاست خارجی آمریکا در مقابله با محور مقاومت پس از بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمریکا پس از بیداری اسلامی تلاش کرد تا سیاست خارجی متنوع و درعین حال همسویی را برای مهار و تضعیف محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند. شناخت و تبیین این سیاست ها برای دولت ها و ملت های منطقه غرب آسیا از اهمیت زیادی برخوردار است. سؤال اصلی پژوهش آن است که مبتنی بر چارچوب جنگ ترکیبی، چگونه می توان به تحلیل سیاست خارجی منازعه جویانه آمریکا علیه محور مقاومت پس از بیداری اسلامی پرداخت؟ این پژوهش، کاربردی است و در آن برای تحلیل داده ها از روش کیفی استفاده شده است. هدف این نوشتار آن است تا با استفاده از الگوی کولاک ترکیبی به تبیین اقدامات دشمن در مواجهه با محور مقاومت بپردازد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آمریکا برای تضعیف محور مقاومت و حذف تأثیرگذاری آن در معادلات ملی و فراملی غرب آسیا از نوعی جنگ ترکیبی علیه ملت ها و دولت های عضو آن استفاده کرده است.
فرهنگ و مقاومت؛ مؤلفه های اثرگذار بر اجرای موفق دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان (مطالعه موردی: دوره رایزنی فرهنگی شهید رحیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی، ابزار هر کشور جهت معرفی خود به مردم سایر ملل است. ارائه و تبیین نمونه های موفق در اجرای دیپلماسی فرهنگی، باعث ممکن شدن الگوگیری فعالان این حوزه خواهد شد. به این منظور فعالیت های شهید سید محمدعلی رحیمی؛ رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خانه فرهنگ مولتان پاکستان مورد مطالعه قرار گرفته است. رویکرد پژوهش، کیفی است و برای جمع آوری داده ها از سند پژوهشی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شده است. دستاورد تحقیق حکایت از آن دارد که مؤلفه های موفقیت شهید رحیمی در اجرای فعالیت های دیپلماسی فرهنگی عبارت اند از: ایمان راسخ به اسلام و انقلاب، تسلط بر وضعیت فرهنگی اجتماعی پاکستان، مطالعه و برنامه ریزی، اتقان فعالیت ها، فعالیت خالصانه و بدون خستگی، خوش اخلاقی، خوش رفتاری و ارتباطات مؤثر با مردم و افراد و سازمان های تأثیرگذار در پاکستان.
دیپلماسی علم و فناوری و الهام بخشی اسلامی و منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی علم و فناوری مفهوم نوینی است که از علم، نوآوری و فناوری در دیپلماسی برای تقویت گفتگو و همکاری بین ملت ها، افراد و سازمان ها به منظور توسعه روابط بین المللی و منطقه ای استفاده می کند و امروزه جایگاه مهمی بین کشورهای جهان یافته است و دولت ها از این ظرفیت برای افزایش قدرت نرم افزاری خود در نیل به مصالح، منافع و امنیت ملی استفاده می کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز در این زمینه با توجه به اهمیت این مسأله و مبتنی بر اسناد بالادستی علمی و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی اهتمام ویژه ای داشته است ( مسئله ).در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مبتنی بر گزارش های پایگاه های علمی معتبر بین المللی ( روش ) نشان داده شد رشد پرشتاب و پیشرفت های چشمگیر پژوهشگران علمی و فناوران ایرانی، ظرفیت ها و قابلیت های بالفعل و بالقوه بی نظیری را در حوزه دیپلماسی علم و فناوری فراهم آورده که این ظرفیت ضمن افزایش اعتبار و قدرت جمهوری اسلامی ایران با هدف پیشبرد اهداف و منافع کشور و شکستن دیوار تحریم های علمی و مالی، موجبات الهام بخشی کشورهای اسلامی و منطقه ای را فراهم ساخته است ( یافته )
تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۲۰۱۰- ۲۰۲۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
174 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد رئالیسم تدافعی جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه است.(هدف) مسئله اصلی این پژوهش این است که منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در سال های 2010-2022م چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه ارائه می شودکه: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه، حمایت، حفاظت وتقویت محور مقاومت، و کمک به امنیت و ثبات سوریه است. به علت قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه از حمایت ایران برخوردار است.( مسئله) چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت و جک اسنایدر استفاده شده است. روش پژوهش روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است(روش)یافته های پژوهش نشان می دهد،. که ج.ا.ایران، خود را رهبر جبهه مقاومت در برابر آمریکا و ارژیم صهیونیستی می داند. منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در چارچوب منافع ایدئو لوژیکی، استراتژیکی، و اکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود.ج.ا.ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با سوریه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین کند.(یافته ها).
دولت جمهوری اسلامی ایران (استکبار ستیزی، مبارزه با سلطه طلبی، حمایت از مستضعفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
119 - 147
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری قدرتمند ، با موقعیت جغرافیایی بسیار مهم و توان بالای بازدارندگی نظامی درمنطقه غرب آسیا که امروزه به مرکز تحولات جهانی تبدیل شده است می تواند نقش مهم و تاثیر گذاری در نظم نوین جهانی و هندسه قدرت در دنیا ایفا نماید دراین مقاله که با روش تحلیلی ،کتابخانه ای و باهدف معرفی جمهوری اسلامی ایران در نظم نوین جهانی وهندسه قدرت به عنوان الگویی برای مبارزه بااستکبار جهانی وسلطه طلبی و حمایت ازمستضعفان و به عنوان بزرگترین تحول ارزشی و فکری قرن حاضر نوشته شده است ابتدا به واژه شناسی استکبارو وسلطه طلبی پرداخته و سپس زمینه های پیدایش استکباروسلطه طلبی،گونه شناسی استکبار و سلطه طلبی ،ویژگی های فرهنگ استکباری را بیان نموده و پس از آن راهکار ها و اصول بنیادین مقابله با استکبار و سلطه طلبی را توضیح داده و در آخر جمهوری اسلامی ایران را به عنوان الگویی برای مبارزه با استکباروسلطه طلبی وحمایت از مستضعفان در سطح جهانی معرفی می نماید،
راهبردهای قدرت آفرین جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
7 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد امنیت بومی و خوداتکا در منطقه خلیج فارس و همچنین جهت مقابله با تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای در این منطقه، نیاز به کسب اقتدار دارد. بنابراین مقاله حاضر با هدف شناسایی عوامل محیطی (قوت، ضعف، فرصت، تهدید) و تدوین راهبردهای قدرت آفرین ایران انجام شده است. روش شناسی: تحقیق کاربردی بوده و به روش موردی- زمینه ای که از طریق سوآت بهبود یافته جهت تدوین راهبردها و تکنیک تاپسیس جهت اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها تعداد 13 راهبرد بخشی (3 راهبرد تهاجمی، 5 راهبرد رقابتی، 3 راهبرد محافظه کارانه و 2 راهبرد تدافعی) به دست آمده است. طبق نتایج سوآت بهبود یافته تعداد 7 راهبرد اصلی قدرت آفرین در منطقه خلیج فارس تدوین شد. نتیجه گیری: موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای نیل به اقتدار در وضعیت محافظه کارانه خفیف و معطوف به قوت قرار دارد که به سمت تهاجمی خفیف و معطوف به قوت در حال حرکت می باشد.
چارچوبی مفهومی برای درک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:دیالکتیک بسترهای رویایی و امکانهای واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
63 - 91
حوزههای تخصصی:
بررسی در باب این موضوع که سیاست خارجی ج.ا.ا متاثر از چه مدل نظری قرار دارد پاسخ های متعددی به همراه داشته است.نوشتار حاضر در مورد این مسئله این سئوال را طرح نموده است که مدل نظری شکل دهنده به سیاست خارجی ج.ا.ا چیست از چه خصوصیتی برخوردار است و پیامد کاربرد این مدل برای منافع ملی چه بوده است؟در جواب این فرضیه طرح شده است که که مدل شکل دهنده به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نئوکلاسیسیسم جادویی است که ترکیب دو نظریه رئالیسم نئوکلاسیک و رئالیسم جادویی می باشد .در چارچوب این مدل،سیاست خارجی ج.ا.ا هر چند به شدت تحت تاثیر فشارهای سیستمیک است اما به صورت بارزی هم تحت تاثیر چینش قدرت و مبانی قدرت در سطح داخلی قرار دارد . برآیند این موضوع یک سیاست خارجی است که با ابتنا بر موازنه هویتی متاثر از سیطره غالب نوستالوژی اسطوره های شیعی و ایرانی، سبب ساز ظهور بن مایه های فانتزی و درهم ریزی فهم متعارف از روابط علت- معلولی و زمانی و مکانی شده است تا جایی که در بستر دنیای واقعی به دنبال روابط علت و معلولی خاص و عناصر غیرطبیعی باشند.پیامد تبعیت از این الگو هر چند در زمینه بقا حاکمیت نظام ، حفظ تمامیت ارضی و امنیت مضیق مطلوبیت داشته اما در باب امنیت موسع،تعامل خطی و سازنده با جهان اطراف و درک واقعیتهای نظام بین الملل و... دچار محدودیت شده است. در واقع بحرانهای مداوم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در همه دولتها مختلف ریشه در همین فهم جادویی از فشارهای سیستمیک دارد.
ظرفیت های پیشران برندسازی ملی در دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
5 - 30
حوزههای تخصصی:
برندسازی و تصویرسازی ملّی از گذشته تاکنون دغدغه بسیاری از کشورها برای تقویت نفوذ و جایگاه خود در جهان بوده است و دولت ها از ابزارهای گوناگون سخت یا نرم برای ارتقای برند ملّی بهره برده اند. دیپلماسی اقتصادی یکی از عناصر سیاست خارجی است که با استفاده از ظرفیت ها و فرصت های اقتصادی و تجاری پیش روی کشورها موجب تولید ثروت و حتی تقویت برند ملّی می شود. برند ملّی جمهوری اسلامی ایران با توجه به جوّ شدید ایران هراسی و اعمال تحریم های ظالمانه، موقعیت مطلوبی ندارد و بایستی علاوه بر اقدامات مرتبط با حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی، از ظرفیت ها و فرصت های فراوان اقتصادی نیز به منظور برندسازی ملّی بهره برد. پرسش پژوهش حاضر آن است که چه ظرفیت هایی در دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که می تواند موجب ارتقای برند ملّی شود؟ از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیت های اقتصادی و تجاری مؤثر بر ارتقای برند ملّی جمهوری اسلامی ایران است. روش مقاله کیفی و از نوع اکتشافی مبتنی بر تحلیل توصیفی است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، داده ها با مرور منابع کتابخانه ای، ظرفیت های اساسی در حوزه دیپلماسی اقتصادی به دست آمد که می توانند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برند ملّی کشور را ارتقا دهد.
ترکیه و بازدارندگی (موازنه سازی) شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
151-185
حوزههای تخصصی:
ترکیه را می توان یکی از بازیگران مهم منطقه ای به شمار آورد که از سال 2015 «رویکرد تهاجمی» را در سیاست خارجی خود اتخاذ کرده است؛ آنکارا که روزی سیاست «تنش صفر» داوود اوغلو را در پیش گرفته بود، از سال 2010 با عبور از اصل سیاست مزبور، وارد سطوح متعددی از تنش های سیاسی، امنیتی، نظامی در مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا و قفقاز شد. در واقع پس از قیام های مردمی و شکل گیری سه جبهه اسلام سیاسی (شیعی) به مرکزیت ایران، اسلام سلفی عربستان و اسلام اخوانی ترکیه رقابت ها برای معرفی خود به عنوان مرجع اسلام میان سه بازیگر تشدید شد. در این پژوهش سعی شده با استفاده از حقایق موجود منطقه و بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که ترکیه چگونه از راهبرد بازدارندگی شبکه ای علیه ایران استفاده کرده است؟ در همین راستا فرضیه پژوهش بر این نکته تأکید دارد که رفتار ترکیه پس از تحولات قیام های عربی سال 2010 در راستای ایجاد موازنه قوا از طریق پیوندهای ارتباطی با بازیگران ملی و فراملی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و امنیتی پیش رفته و از سال 2015 سیاست منطقه ای ترکیه، پیرو مداخله روسیه و ایران در سوریه و توافق هسته ای ایران با آمریکا و به تبع آن چرخش موازنه قوا به نفع تهران، به شکل تهاجمی در قالب بازدارندگی شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران چرخش داشته است.
ارائه چارچوب دیدبانی تحولات راهبردی محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات معاصر در منطقه غرب آسیا نشان دهنده افزایش استعداد بروز تحولات راهبردی در آینده منطقه هستند که لاجرم کنشگران و واحدهای سیاسی موجود در این نظام منطقه ای را تحت تأثیر قرار میدهند. بر این أساس و با توجه به اصل پیشگیری از غافلگیری راهبردی و همچنین آگاهی زودهنگام از فرصت ها و تهدیدهای پیش رو در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران، دیدبانی این تحولات اهمیت می یابد.پژوهش حاضر برای یافتن چارچوبی جامع برای دیدبانی تحولات راهبردی در این منطقه، دو پرسش اساسی چگونگی نگریستن و تحلیل دینامیک تحولات؛ و همچنین مولفه ها و شاخص های مهم برای پایش تحولات را واکاوی می کند. در پاسخ به پرسش نخست، تعداد 5 زیرسیستم امنیتی مبتنی بر وابستگی متقابل امنیتی برگرفته از نظریه مجموعه امنیتی بوزان شناسایی شدند. در پاسخ به پرسش دوم، تعداد 51 مولفه برای دیدبانی محیط امنیتی جمهوری اسلامی در منطقه غرب آسیا احصا شدند. این پژوهش، با رویکردی کیفی از اسناد و مطالعات کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده کرده و روش توصیفی تحلیلی را برای نیل به نتایج پژوهش به کار گرفته است.
راهبردهای ساخت جامعه شایسته در جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از تکنیک SWOT-SWARA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به شناسایی راهبردهای ساخت جامعه شایسته در جمهوری اسلامی ایران با استفاده از ساختار ماتریس SWOT و همچنین تکنیک سوارای فازی پرداخته است. این تحقیق با توجه به هدف کاربردی و از یک رویکرد آمیخته بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل تعداد 12 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع پژوهش بوده است. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای گویه های مرتبط با ساختار چهارگانه ماتریس سوات شناسایی و با تشکیل پنل خبرگی میزان اهمیت و شدت تأثیرگذاری آن در محیط غیرقطعی بررسی شد. نتایج اولیه پژوهش نشان داد، بهره مندی از سرمایه انسانی مستعد و کارآمد، وجود منابع معدنی و انرژی سرشار، از نقاط قوت مهم، توسعه نامتوازن در بخش های مختلف کشور، مشکلات زیست محیطی و محدودیت منابع آب از نقاط ضعف مهم، فرایندهای پذیرش ارزش های انقلاب در انگاره های جمعی و کاهش ذخایر منابعی جهانی با توجه به حجم عظیم منابع ایران نسبت به سایر کشورها به عنوان فرصت های مهم و فرایندهای تشدید جنگ ترکیبی دشمن و تلاش برای کاستن از ارزش های جامعه ایرانی، به عنوان تهدیدهای مهم در مسیر ایجاد جامعه شایسته است. همچنین نتایج نشان داد، نقاط قوت بر نقاط ضعف و عوامل تهدید کننده بر عوامل فرصت آفرین چیرگی دارد و تأثیرگذاری محیط داخلی به مراتب از محیط خارجی بالاتر است. لذا بر اساس تحلیل های انجام شده، استراتژی های تهاجمی (در 7مورد)، استراتژی های رقابتی (در 13 مورد)، استراتژی های محافظه کارانه (در 5 مورد) و استراتژی های تدافعی (در 11 مورد) تدوین و ارائه شد
روندکاوی زمینه های شکل گیری جریان های تکفیری در خاورمیانه و بازتاب آن بر امنیت ملی ایران (مطالعه موردی داعش)
تکفیر و جریان های تکفیری معاصر، بخش جدایی ناپذیری از تفسیر انحرافی از آموزه های اسلامی است که تحت تأثیر تداوم بحران های داخلی در کشورهای اسلامی، نظام های سیاسی ناکارآمد، دولت های ناتوان و ورشکسته و خلاء قدرت در منطقه خاورمیانه و همچنین مداخله قدرت های فرامنطقه ای، نضج یافته و در اشکال مختلف و متنوع به حیات خود ادامه داده است. بااین وجود، مسلماً القاعده و داعش را باید به عنوان دو جریان اصلی دانست که با رویکرد تکفیری-جهادی با اقدامات خشونت بار، غیرانسانی و غیردینی، به مهمترین و خطرناک ترین گروه های تکفیری-تروریستی تبدیل شده اند. در این میان، داعش، اگر چه مولود القاعده به حساب می آید اما سلطه آن بر بخش هایی از عراق و سوریه و اعلام تأسیس خلافت اسلامی و تهدیدانگاری مرکزی ایران از سوی داعش، آن را مستلزم بررسی علمی درباره زمینه ها و دلایل شکل گیری و تحول آن می نماید. از این رو، این مقاله تلاش داشته تا با بررسی زمینه های شکل گیری جریان های تکفیری و بویژه داعش، به ارزیابی بازتاب آن بر امنیت ملی ایران بپردازد.
تحلیل ابعاد زیست محیطی بر برنامه های اول و دوم توسعه جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
۴۱۰-۳۹۲
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه راهبرد، چارچوب و الگوی حکمرانی و مدیریت سیاسی فضا را مشخص می کنند و این برنامه ها به ابعاد و وجوه مختلف حکمرانی می پردازند که یکی از مهمترین وجوه آن ابعاد زیست محیطی است. در این پژوهش، با هدف بررسی حکمرانی زیست محیطی گفتمان سازندگی با تاکید بر برنامه های اول و دوم توسعه نظام جمهوری اسلامی ایران و با به کارگیری روش تحلیل مضمون در قالب نکات کلیدی، کدگذاری اولیه، مضامین پایه فرعی و اصلی و نیز مضامین سازمان دهنده، ضمن ارائه تصویری کلان از ابعاد زیست محیطی گفتمان سازندگی به دنبال پاسخ به این سوال است که ابعاد زیست محیطی گفتمان سازندگی چگونه است؟ از بین جامعه آماری تحقیق (برنامه های اول و دوم توسعه) با روش نمونه گیری نظری 112 گزاره انتخاب و با کدگذاری آن ها 178 مفهوم اولیه (کد باز) شناسایی شده است. سپس با در نظر گرفتن اشتراکات محتوایی کدهای باز، 52 مضمون پایه فرعی، 14 مضمون اصلی و 9 مضمون سازمان دهنده براساس نظریه های تحقیق، محیط شناسی، نظر نخبگان و تشخیص نویسندگان تولید شده است. مضامین سازمان دهنده شامل بعد اقتصادی (مضمون اصلی اقتصاد سبز)، بعد اجتماعی (مضامین اصلی "رفاه و توسعه اجتماعی" و "تنطیم خانواده")، بعد سیاسی اداری (مضامین اصلی "حکمرانی خوب"، "تمرکززدایی" و "آمایش سرزمین")، بعد دیپلماسی (مضمون اصلی "دیپلماسی زیست محیطی")، بعد اکولوژیکی (مضامین اصلی "حفاظت و احیای محیط زیست"، "سازگاری با زیست بوم" و "مدیریت تغییرات اقلیمی") و بعد خدماتی (مضمون اصلی "حمل ونقل سبز")، بعد حقوقی (مضمون اصلی"حقوق زیست محیطی")، بعد فرهنگی (مضمون اصلی "اصلاح الگوی مصرف") و بعد امنیتی (مضمون اصلی "امنیت زیست محیطی") در قالب شبکه مضامین، ترسیم شده اند.
تهدیدات آینده ی ج.ا.ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 36
حوزههای تخصصی:
تصمیم های منطقی و به تبع آن آغاز اقدام های هوشمندانه، نیازمند مطالعه عمیق آینده های محتمل در جنگ های آینده و عدم قطعیت موجود در آن هاست، این مقاله با رویکردی اکتشافی و نگاهی آینده پژوهانه حاصلِ تحلیل های به دست آمده از یک پژوهش راهبردی با عنوان سناریوهای صحنه جنگ آینده جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 است که در مرکز مطالعات راهبردی آجا صورت پذیرفته، است؛ بنابراین مقاله حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات اکتشافی آینده پژوهانه است که در روش تحلیلیِ آن از روش ابداعی مرکز مطالعات آجا در حوزه تهدید شناسی تحت عنوان «الگوی مرکز مطالعات راهبردی آجا برای ارزیابی تهدیدها (E.T.M.O.S.S.C.A)» بهره گیری شده است که جامعه آماریِ گروه راهبری و کارشناسی واجدالشرایط معرفی شده از سوی مرکز مطالعات آجا به استعداد 15 نفر می باشند. ماحصل تحقیق برآورد و اولویت بندی تهدیدات آینده ج.ا.ایران در افق 1404 و الگوی عملکردی خصوصاً در بحث قدرت هوایی، شناخت نوع و ابزار تهدیدها و شاخص ویژگی آن ها مبتنی بر الگوهای امنیتی(مشارکتی، هژمونیکی، سیاستی واقع گرایانه رقابتی) است.
سیاست موازنه قدرت ایران در شبکه سازی امنیتی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
37 - 69
حوزههای تخصصی:
تبیین اصول و اهداف سیاست موازنه قدرت ایران در شبکه سازی امنیتی خلیج فارس هدفی است که در پرتو پرسش اصلی یعنی: «سیاست موازنه قدرت ایران در شبکه سازی امنیتی خلیج فارس مبتنی بر چه اصول و اهدافی می باشد؟» سعی دارد با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر داده های کتابخانه ای، متغیرهایی چون موازنه قدرت و شبکه سازی را در جغرافیای خلیج فارس با تمرکز بر سیاست جمهوری اسلامی بررسی نماید. یافته های مقاله نشان می دهد: جمهوری اسلامی با تلاش در راستای کاهش نگرانی ها و حل و فصل تعارضات، همراه با اجرای سیاست منافع محور و تأکید بر اعتمادسازی در روند همکاری های منطقه ای با کشورهای حوزه خلیج فارس تلاش می نماید که از گسترش تنش های درون منطقه ای جلوگیری به عمل آورد. سرانجام، وقتی اعتماد متقابل بین اعضا شکل گرفت می توان از مکانیزم هایی برای امضای توافقنامه های دو یا چندجانبه مرتبط با امنیت منطقه استفاده کرد. جمهوری اسلامی ایران در قالب این استراتژی تلاش کرده تا کشورهای خلیج فارس را به این باور برساند که؛ نخست با هیچ تهدید امنیتی از سوی ایران مواجه نیستند و در وهله دوم هر نوع خطری برای امنیت ایران، تهدیدی برای کل امنیت کشورهای منطقه است. سیاستی که با رویکرد شبکه سازی از سوی جمهوری اسلامی توانسته موازنه قدرت را حفظ و امنیت را به طور مطلوبی در کشور حفظ کند.
جایگاه برند ملی در مدل توسعه منطقه ای سواحل مکران (مبتنی بر تحلیل اسناد بالادستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اقتصادی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
51-78
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورها با توجه به ظرفیت های داخلی و فرصت های بین المللی، در راستای ساخت برند ملی تلاش می کنند تا هویت ملی خود را ارتقا بخشیده و تصویر قدرتمند و الهام بخش در اذهان خارجی ارائه نمایند. پیشرفت و آبادانی سواحل مکران متکی به در اختیار داشتن استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) منحصر به فردی است که الزامات آن از اسناد بالادستی و سیاست های کلی کشور حاصل می شود. پرسش اصلی پژوهش آن است که مفهوم برند ملی از چه جایگاهی در مدل توسعه منطقه ای سواحل مکران مبتنی بر اسناد بالادستی برخوردار است؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون، اسناد بالادستی و سیاست های کلی منتخب (سند چشم انداز 1404، سیاست های کلی برنامه ششم و هفتم توسعه، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و پیش نویس سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت) کشور را مورد بررسی قرار داد و هشت الزام در مدل توسعه منطقه ای مکران را نتیجه گیری نمود. نتایج نشان میدهد که در نگاه سیاستگذار، تحقق توسعه سواحل مکران منوط به تدوین برنامه های ملی مبتنی بر مزیت های منطقه ای، تبدیل منطقه مکران به مجموعه مراکز بزرگ و قطب های اقتصادی با نقش بین المللی، رونق دیپلماسی اقتصادی (با اولویت همسایگان و کشورهای اسلامی)، فعال سازی نقش ترانزیتی (با تاکید بر راهگذر شمال- جنوب)، اهتمام به رفتار حمایت گرایانه دولت از توسعه منطقه ای مکران، اولویت به صنایع و کسب وکارهای دانش بنیان، ساخت برند ملی، تقویت گردشگری و صادرات صنایع دستی است. بنابر این نتایج، برندسازی ملی در مدل توسعه منطقه ای سواحل مکران مورد توجه جدی اسناد بالادستی و سیاست های کلی جمهوری اسلامی ایران بوده است و در مقایسه با دیگر الزامات مربوط به این مهم به جهت فراوانی تاکید، جزو سه الزام پرتکرار به شمار میرود.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط کشورهای شمال اقیانوس هند بر تدوین سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
90 - 115
حوزههای تخصصی:
رفتار سیاسی یک کشور در عرصه فرامرزی و جهانی، برگرفته از ژئوپلیتیک و اهداف معطوف به آن است. امروزه کشورهای دنیا تلاش می کنند با بهره گیری از عوامل ژئوپلیتیکی و سایر عوامل مؤثر بر قدرت ملّی نسبت به اتخاذ سیاست گذاری های مناسب در راستای پیشرفت همه جانبه، اقدام نمایند. با توجه به تغییرات موجود در نظام بین الملل، ایران نیز همگام با سیاست های جهانی، درصدد بازتعریف سیاسى و تبیین نقش و جایگاه منطقه اى و بین المللى خود است. بدون شک حفظ و ارتقاى چنین جایگاهى، تنها با ارائه هدفى جدید و واگذارى به پارادایم جدید، یعنى دسترسى به یک قدرت منطقه اى، امکان پذیراست. تبدیل شدن ایران به یک هژمون منطقه اى البته نه به صورت مکانیکى و فیزیکى و یا صرفاً ایدئولوژیکى، بلکه به صورتى که بتوان از قدرت هاى رقیب در منطقه جلوتر رود، نیاز به برنامه ریزى جامعی دارد. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش تفسیری تحلیلی، در تلاش است تا با فرض وجود رقابت های گسترده بین قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در حوزه شمال اقیانوس هند، با توجه به نقش و عملکرد کشور ایران در آب های اقیانوس هند، ابتدا به تبیین و تحلیل رابطه نقش ژئوپلیتیک شمال اقیانوس هند در تدوین سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران پرداخته و سپس به ابعاد گوناگون عوامل ژئوپلیتیکی در نقش آفرینی ایران در این منطقه، بپردازد و در نهایت به ارائه ی راهکار هایی برای بهبود عملکرد سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران در این پهنه ی مهم بپردازد. در این راستا، کشور ایران با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین منافع اقتصادی و امنیت ملی خود تولید می نماید.
بررسی تطبیقی گفتمان سیاست خارجی دولت روحانی و دولت احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
215 - 240
حوزههای تخصصی:
با فهم نظام و ساختار معنایی دولت ها، می توان به تحلیل، بررسی و حتی پیش بینی رفتار و سیاست خارجی آنان پرداخت. در پژوهش حاضر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره های دولت یازدهم و دوازدهم بر مبنای تحلیل گفتمان اعتدال و در مقایسه ای با گفتمان عدالت محور دولت احمدی نژاد مورد بررسی قرار می گیرد. به طور کل با به قدرت رسیدن حسن روحانی، شاهد حضور گفتمانی جدید بر ساختار معنایی دولت هستیم. بر این اساس این پرسش مطرح می شود که تغییر گفتمان عدالت محور دولت احمدی نژاد به گفتمان اعتدال روحانی، چه تاثیری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته است و در پی کسب چه اهدافی است؟ یافته های پژوهش حاضر که برای پیشبرد مباحث خویش از روش ترکیبیِ توصیفی- تحلیلی بهره گرفته است، حاکی از آن است که سیاست جمهوری اسلامی ایران بر اساس گفتمان اعتدال، رویکرد مبتنی بر تعامل گرایی موثر و سازنده را در راستای بهبود و گسترش روابط با کشورهای منطقه و نظام بین الملل موجب گردیده است و رفتار مبتنی بر تعامل و تفاهم را جایگزین رفتار مبتنی بر تقابل و تهاجم کرده است.
استلزام های برنامه درسی موسیقی برای نظام آموزش وپرورش همگانی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی استلزام های برنامه درسی موسیقی در نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران با اتکا به اسناد فرادست آموزش وپرورش و مبانی دینی و فلسفی، جامعه شناختی و روان شناختی است. روش پژوهش به اقتضاء مطالعه، چندگانه است. از روش های تحلیل سند برای واکاوی اسناد بالادستی، مطالعه تطبیقی کشورهای پیشرو در آموزش وپرورش، مصاحبه پدیدارشناسانه با متخصصان موضوعی و تحلیل محتوای آثار مراجع تقلید و مجتهدین در این پژوهش استفاده شده است. تحلیل داده ها به روش تحلیل سند کیفی آلسیده، الگوی تطبیقی بردی و کدگذاری های باز و محوری انجام شد. برای اعتباربخشی به یافته ها از ضریب توافق در کدگذاری، توصیف غنی، کفایت ارجاعی، وارسی دوباره توسط مصاحبه شوندگان و اعتباریابی اجماعی استفاده شد. یافته های پژوهش در قالب امکان ورود به عرصه برنامه درسی موسیقی؛ استلزام هایی را در ابعاد دینی و فلسفی، روان شناختی و زیستی، جامعه شناختی و سیاسی و مدیریت و اجرای برنامه درسی حاصل کرد. توجه به این استلزام ها، چارچوب و پیش زمینه ای را برای طراحی برنامه درسی موسیقی در عرصه آموزش وپرورش عمومی کشور ایران فراهم می آورد که در سایه ارزش های دینی و ملی، برنامه درسی موسیقی را از عرصه ای مغفول خارج می سازد.