مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
۶۸۸.
۶۸۹.
۶۹۰.
۶۹۱.
۶۹۲.
۶۹۳.
۶۹۴.
۶۹۵.
۶۹۶.
۶۹۷.
۶۹۸.
۶۹۹.
۷۰۰.
جمهوری اسلامی ایران
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
14 - 28
حوزههای تخصصی:
یکی از کشورهای همسایه ایران که از نظر ژئوپلیتیکی دارای امتیازهای فراوانی بوده و شاید بتوان آن را از معدود کشورهای دارای تأثیرات منطقه ای پیرامونی ایران یاد کرد کشور ترکیه می باشد. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که عوامل واگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران وترکیه کدامند؟ بررسی عوامل واگرایی درروابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران وترکیه براساس سه دسته عوامل ژئوپولیتیک، عوامل ژئواکونومیک و عوامل ژئوکالچر به عنوان اهداف این پژوهش محسوب می شوند. این پژوهش که از نوع کاربردی – توسعه ای بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. نتیجه حاصل از این واکاوی و تجزیه و تحلیل نشان می دهد در هر سه مولفه ژئوپلیتیک، ژئوکالچر و ژئواکونومیک به ترتیب اولویت ذکر شده باعث ایجاد واگرایی شده و در مجموع 15 عامل مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه و در پاسخ به سوالات فرعی مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی، مسأله کردها در سوریه و حضور نظامی ترکیه به بهانه مبارزه با آنها در سوریه و مهمترین عوامل ژئوکالچری، پرچمداری نظام اسلامی در منطقه توسط ایران و مهمترین عوامل ژئو اکونومیکی، رقابت دو کشور جهت نفوذ در بازارهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی مشخص گردید.
تحولات و پویایی های بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران؛ دلایل و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
29 - 43
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه به دلیل موقعیت جغرافیایی، منابع نفتی و مکان های مقدس یکی از مهمترین مناطق جهان است. ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم در این منطقه در بخش جنوبی محیط پیرامونی خود با مجموعه ای از کشورهای عربی همسایه است که از موقعیت ویژه برخوردار می باشند. اختلافات قومی، ایدئولوژیکی و سرزمینی، رقابت برای رهبری جهان عرب، جنگ های نیابتی، نزدیکی به اسرائیل، ائتلاف سازی ها و رقابت قدرت های بزرگ از جمله مهمترین تحولات و پویایی ها در این محیط پیرامونی است که ریشه یابی علل و زمینه های شکل گیری این پویایی ها از اهمیت خاص برخوردار است. با توجه به این اهمیت، مقاله حاضر می کوشد تا با مفروض گرفتن شکل گیری تحولات مورد اشاره، با استفاده از روش قیاسی-فرضیه ای و مبتنی بر موازنه منافع رندال شولر در چارچوب نظری رئالیسم نئوکلاسیک ضمن پر کردن شکاف موجود مطالعاتی به این سئوال مهم پاسخ دهد که دلایل و زمینه های شکل گیری تحولات و پویایی ها حاضر در بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ یافته حاصل از این پژوهش که مبتنی بر اثبات فرضیه متصور می باشد آن است که دولت در کشورهای عربی همزمان متاثر از چندین عامل مهم در سطوح داخلی و ساختاری باعث بروز تحولات و پویایی های مهم در بخش جنوبی محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران شده است.
جایگاه ج.ا.ایران در مرزبندی شمال و جنوب (براساس آموزه های نظریه تامسون و ریوونی)
منبع:
پژوهش ملل مهر ۱۴۰۲ شماره ۹۲
31-57
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاش دارد با بررسی شرایط و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، موقعیت کلی این کشور را در مرزبندی شمال- جنوب مشخص سازد. برای این منظور، طیف متنوعی از معیارهای توسعه ای برای تشریح وضعیت توسعه ای بلوک کشورهای اسلامی بکار گرفته شده و آستانه های مشخصی را برای ترسیم مرزبندی شمال و جنوب مدنظر قرار گرفته که این معیارها، امکان انجام مقایسه های منظم و منطقی را به وجود آورده است. مقاله پیش رو براساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی در جستجوی پاسخ به این پرسش اصلی است که ایران باتوجه به متغیرها و شاخص های عمده توسعه، چه جایگاهی را به خود اختصاص داده و موقعیت این کشور نسبت به مرزبندی شمال و جنوب چگونه است؟ در پاسخ به این سوال فرضیه مطروحه این است که کشور ایران براساس متغیرها و شاخص های عمده توسعه، با کشورهای (جنوب پایین) قابل انطباق است. درنهایت یافته ها حاکی از آن است که دلایل عقب ماندگی ایران در عرصه جهانی و مرزبندی این کشور در دسته (جنوب بالا)، را نه در عرصه کم برخورداری از منابع و موهبت های الهی بلکه در عدم درک صحیح از مولفه های توسعه و پیشرفت و در کوتاه سخن در مباحث کلان مدیریتی و برنامه ریزی بایستی جستجو نمود. بنابراین گام نهادن در مسیر توسعه و حرکت به سمت شمالی شدن مستلزم اجرایی نمودن حکمرانی خوب از سوی دولتمردان و بومی و نهادینه شدن فرهنگ توسعه و پیشرفت در میان عموم شهروندان است.
پویایی جمعیت منطقه و تأثیر آن بر امنیت پایدار جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
201 - 218
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که در تحلیل امنیت پایدار کشورها مورد توجه قرار می گیرد، پویایی جمعیت در حوزه کشورهای پیرامونی و تأثیرات آن بر کشور موردنظر می باشد. جدای از موضوع مهاجرت، مسائلی ازجمله بهداشت و بیماری های مسری، جرایم فرامرزی، قاچاق کالا و ارز، قاچاق مواد مخدر، جابه جایی های ناگهانی جمعیت در هنگام بروز وقایع غیرمترقبه طبیعی، بحران های سیاسی و اجتماعی داخلی، جنگ ها و سایر موضوعات مربوطه که فهرست طولانی را تشکیل خواهند داد، ازجمله مسائلی هستند که تأثیرات آن در داخل مرزهای کشور دیده خواهد شد. این امر به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که مرزهای سیاسی به هر اندازه که مطمئن و حفاظت شده باشند، قادر نخواهند بود کشورها را نسبت به تأثیرات جمعیتی کشورهای همجوار مصون نگه دارند. این نوشتار بر آن است تا وضعیت جمعیت منطقه پیرامونی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر و تحولات آن طی سال های آینده تا سال 2050 را مورد بررسی قرار داده و تهدیدها و بطور کلی تأثیراتی را که بر امنیت در مفهوم گسترده آن خواهند داشت احصاء نماید. پویایی جمعیت کشورهای همسایه و منطقه از موضوعاتی است که توجه جدی صاحب نظران و صاحب منصبان را می طلبد. به ویژه آن که بالاترین میزان پویایی جمعیت در ورای مرزهای شرقی ایران در حال وقوع است. لذا لازم است با درک اهمیت موضوع و حصول اجماع ملی، در حوزه تعامل با این کشورها الگوی معجزه آمیز ایرانی در ارتقای سطح کیفی جمعیت کشور به کشورهای هدف در منطقه صادر گردد.
واقع گرایی نوکلاسیک و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
275 - 294
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد کاربست نظریه واقع گرایی نوکلاسیک برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. هدف، بررسی و نشان دادن امکان به کارگیری واقع گرایی نوکلاسیک به عنوان چارچوب مفهومی برای تبیین سیاست خارجی ایران می باشد. از این رو، سئوال اصلی آن است که آیا امکان کاربست نظریه واقع گرایی نو کلاسیک به عنوان چارچوب نظری برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟ به سخن دیگر، آیا نظریه واقع گرایی نوکلاسیک از قدرت تبیین انگیزه ها، اهداف، تصمیم ها و رفتارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟ پاسخ آن است که در مقایسه با واقع گرایی کلاسیک و نوواقع گرایی، واقع گرایی نوکلاسیک را می توان به عنوان چارچوب نظری مناسب تر برای تحلیل سیاست خارجی ایران به کار بست؛ چون به طور نسبی از قدرت تبیین انگیزه ها، اهداف، فرآیند تصمیم گیری و رفتارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. این نظریه با تلفیق دو سطح داخلی و سیستمیک امکان بیشتری برای تبیین تأثیرگذاری متغیرهای مختلف بر سیاست خارجی ایران فراهم می نماید که در این مقاله به تفصیل بیان می گردد. با وجود این، باید توجه داشت که این نظریه نیز مانند سایر نظریه های موجود قابلیت و توان کافی برای تحلیل کلیه ابعاد و کلیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ندارد.
کاربست عناصر هویتی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
295 - 328
حوزههای تخصصی:
تحولات دهه های اخیر در سیاست جهانی حاکی از اهمیت یافتن مقوله فرهنگ در روابط بین الملل و سیاست خارجی دولت ها است. عامل فرهنگ همیشه یکی از تعیین کننده های اصلی سیاست خارجی و روابط بین المللی بوده اما نحوه اثرگذاری در هر دوره بسته به عوامل و شرایط دیگر فرق می کرده است. عمده ترین مؤلفه انقلاب اسلامی ایران فرهنگی بوده است. به همین دلیل انتظار می رود که سیاست خارجی ایران پیوسته از یک بُعد قوی فرهنگی برخوردار باشد. برجستگی ایران در جهان نه به دلیل اقتصاد و سیاست، بلکه به دلیل فرهنگ به عنوان مجموعه دانش ها، باورها، اعتقادات، ارزش ها، هنجارها، طرز تلقی ها و آداب و رسوم است. عناصر هویتی منابعی از قدرت نرم برای جمهوری اسلامی ایران هستند. ایران با تکیه بر عناصر هویتی خود همچون قلمرو و سرزمین، تسامح و مدارا، اعتدال و میانه روی، دانشمندان و نخبگان، زبان فارسی، خردورزی، تجدد، سنت ها و آئین ها و از همه مهم تر مذهب می تواند بازیگری مهم در منطقه و نظام بین الملل باشد. ذخایر ارزشمند فرهنگی این امکان را به ایران می دهد تا با هر فرهنگ مهمی در دنیا زانو به زانو بنشیند و در پیشرفت امر دنیا سهمی بر عهده گیرد.
بررسی عملکرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
927 - 950
حوزههای تخصصی:
در عرصه جدید سیاست بین الملل، یکی از ابزارهایی که واحدهای سیاسی به منظور دستیابی به اهداف و منافع ملی و راهبردی خود به کار می گیرند قدرت نرم است. قدرتی که به زعم نظریه پردازان آن تأثیرگذاری بیشتری در مقایسه با قدرت سخت دارد. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان واحد سیاسی مستقل، به منظور دستیابی به اهداف ملی و راهبردی خود از مؤلفه ها و ظرفیت های قدرت نرم خود در حوزه سیاست های منطقه ای و بین المللی، بهره می گیرد. در حال حاضر، عراق یکی از کشورهایی است که در مجموعه امنیتی خاورمیانه، جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران دارد. ایران به منظور بهبود و گسترش روابط با این کشور، از ظرفیت های قدرت نرم خود استفاده می کند. این نوشتار، در چارچوب نظریه قدرت نرم و منابع سه گانه آن در حوزه فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی، به بررسی عملکرد و مؤلفه های قدرت نرم ایران در عراق جدید می پردازد.
دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
399 - 436
حوزههای تخصصی:
نقش و تأثیر عوامل و مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی امروزه بیش از هر زمان دیگری مورد توجه پژوهش گران حوزه روابط بین الملل است. دراین چارچوب پررنگ شدن نقش دیپلماسی عمومی و نیز مباحثی که با عنوان قدرت نرم و جنگ نرم مطرح می شود، دیپلماسی عمومی را به منزله زمینه ساز و تکمیل کننده دیپلماسی رسمی اهمیتی فزاینده می بخشد. تاکنون در باره مباحث نظری و نیز ظرفیت سنجی دیپلماسی عمومی ایران در مناطق مختلف جهان پژوهش هایی صورت گرفته است. حوزه آمریکای لاتین باتوجه به ظرفیت ها و همانندی های سیاسی، همسویی فرهنگی، عدالت محوری به مثابه گفتمان مشترک ، رویارویی با سیاست های مداخله جویانه آمریکا، سابقه انقلابی و نیز ظرفیت های هم افزایی اقتصادی می تواند به مثابه برخی از ظرفیت های تقویت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال این کشورها مورد توجه قرار گیرد. در مقابل تصویرسازی منفی از جمهوری اسلامی ایران، منحصر شدن مناسبات به مبادلات تجاری و شناخت اندک مردمان دو منطقه از یکدیگر و نیز نفوذ محدود دیپلماسی رسمی، ضرورت و اهمیت تقویت دیپلماسی عمومی ایران در آمریکای لاتین را نشان می دهد. این مقاله کوشیده است با بحث نظری درباره دیپلماسی عمومی به وضعیت دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین و موانع و فرصت های فراروی آن بپردازد و راهکارهایی برای تقویت سطوح مختلف دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین ارائه کند.
چالش های اجتماعی، هویتی و ساختاری خاورمیانه (مطالعه موردی عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
1053 - 1074
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه محدوده جغرافیایی پیچیده ای دارد و وقایع آن در صد سال گذشته جهان را متأثر کرده است. هر چند موضوعات مختلفی در حوزه های سرزمینی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خاورمیانه را به سمت منازعات گسترده پیش می برد، اما امروزه منازعه در مقیاس استراتژیک و مبتنی بر منافع قدرت ها در این منطقه جریان دارد. از زمان وقایع یازده سپتامبر، عوامل جدید مانند تروریسم القاعده ای، بحران های منطقه ای در افغانستان، عراق، سوریه و لبنان، همراه با افزایش نقش شیعیان در ساختار قدرت منطقه و البته ایران هسته ای، سیاست و امنیت خاورمیانه را به امنیت بین المللی پیوند داده و مسائل خاورمیانه را بین المللی و عمومی کرده است. این پژوهش به تجزیه و تحلیل مناقشات و چالش های موجود در منطقه خاورمیانه با مطالعه موردی عراق و نقش جمهوری اسلامی ایران پرداخته و به موضوعات امنیتی مرتبط میان کشورهای منطقه می پردازد. همچنین، این که ایران چگونه می تواند با بهره گیری از فرصت ها و مواجهه مدّبرانه با تهدیدها، موقعیت و جایگاه منطقه ای و بین المللی خود را ارتقا بخشد بررسی می گردد.
تحلیل اقتصادی روابط تعارض آمیز ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷
723 - 746
حوزههای تخصصی:
پس از سال 2003 میلادی حوزه خلیج فارس شاهد تعارضات ژئوپلتیک و رقابت جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عرب این منطقه به ویژه بین ایران و عربستان سعودی بوده است. اکثر تحلیل گران و متخصصان مسائل خاورمیانه، تعارض میان این کشورها را از منظر سیاسی و راهبردی مورد بررسی قرار می دهند، این در حالی است که ابعاد اقتصادی مسئله نادیده انگاشته می شود. این مقاله تلاش دارد تعارض های میان ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را مورد واکاوی قرار دهد. تمرکز اصلی این پژوهش روی چگونگی همگرایی اقتصادی یا فقدان آن در باب حل وفصل منازعات و یا حفظ منازعه می باشد. این مقاله به این نتیجه می رسد که سطح پایین همگرایی تجاری و اقتصادی و فقدان همکاری های اقتصادی بین ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از ایجاد محرک و انگیزه های قوی برای حل وفصل تعارض ها جلوگیری به عمل می آورد.
راهبردهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی درقبال بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
631 - 655
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت منطقه ای، از دیرباز به عنوان دو رقیب اصلی در منطقه خاورمیانه شناخته می شدند، اما طی سال های اخیر روابط میان این دو کشور بسیار پیچیده تر شده و ابعاد جدیدی به خود گرفته است. در این میان، یکی از مسائلی که در سال های اخیر روابط تیره میان این دو کشور را پیچیده تر ساخته است بحران و جنگ داخلی سوریه می باشد. در جریان بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران و عربستان بنا به اهداف و منافع خاص خود در سوریه موضع گیری متناقضی اتخاذ نموده اند. از همین رو، هدف نوشتار حاضر، تبیین راهبرد جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در قبال بحران سوریه از سال 2011 تا 2015 می باشد. در همین راستا، نویسنده با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای، به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی بوده است که جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی چه رویکردی را در قبال بحران سوریه اتخاذ کرده اند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود این است که عربستان سعودی سعی کرده است تا با حمایت از معارضین نظام در سوریه و پشتیبانی از گروه های سلفی جدید، موازنه قدرت را به نفع خویش تغییر دهد، جمهوری اسلامی ایران نیز سعی نموده است تا با حمایت از دولت سوریه و تقویت محور مقاومت موازنه قوا را به نفع خویش حفظ کند.
تبیین رقابت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
145 - 167
حوزههای تخصصی:
وقوع تحولات موسوم به بهار عربی (بیداری اسلامی) در خاورمیانه و سرایت این تحولات به یمن منجر به سقوط علی عبدالله صالح و درنهایت قدرت یابی گروه شیعی حوثی ها در این کشور شد. عربستان که این تحولات را مخالف منافع ملی و امنیت منطقه ای خود می دانست، با لشکرکشی نظامی به یمن به مقابله با این امر پرداخت. از نگاه عربستان تحولات یمن، جنگ با قدرت و نفوذ ایران در شبه جزیره عربستان و در کنار مرزهای جنوبی اش و تلاش برای از بین بردن متحدان ایران است. هرچند ایران فرستادن کمک های نظامی به یمن را تکذیب کرده و همواره به حمایت سیاسی و دیپلماتیک از این گروه اکتفا نموده است، اما تحولات یمن فرصتی را برای باز کردن جای پایی در شبه جزیره عربستان و افزایش قدرت و نفوذ ایران در این منطقه فراهم آورد. این مقاله در پاسخ به این پرسش که «ماهیت رقابت های ایران و عربستان در یمن چگونه ارزیابی می شود؟» بر این نظر است که «در کنار اختلاف های ایدئولوژیک (شیعه سنی)، رقابت های استراتژیک این دو کشور در یمن (و به طورکلی خلیج فارس) و درک تهدید از طرف مقابل، به اقدامات این دو کشور در یمن شکل داده است.
رابطه ایران با ایالات متحده امریکا؛ امکان یا امتناع؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
105 - 131
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم مورد بحث در محافل سیاسی جمهوری اسلامی ایران از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، مسئله رابطه با امریکا بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران همواره فضایی از مخالفت، دشمنی، نفی، دگرسازی و خشونت واژه ای بر روابط ایران و امریکا حاکم بوده است. واقعیت این است که رابطه ایران و امریکا کلاف سردرگمی است که این دو کشور تنها بازیگران آن نیستند، بلکه بازیگران دیگری که از این رهگذر سود می برند در فرایند این روابط تأثیرگذار هستند. این مقاله ضمن تحلیل روندهای حاکم بر روابط ایران و امریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون، به بررسی پیشران های تأثیرگذار بر روندهای موجود پرداخته و به دنبال پاسخ به این پرسش مهم است که با توجه به استمرار پیشران های تأثیرگذار بر روابط ایران و امریکا، آیا امکان بهبود روابط میان دو کشور در آینده نزدیک وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه مطرح این است که با توجه به استمرار وجود پیشران های سه گانه تأثیرگذار در ایجاد روندهای موجود در مناسبات ایران و آمریکا، شامل تضادهای ایدئولوژیک میان ایران و امریکا، جایگاه اسرائیل و لابی صهیونیستی فعال در امریکا در اتخاذ سیاست های خصمانه امریکا علیه ایران و درنهایت، تأثیرگذاری کشورهای حوزه خلیج فارس و در رأس آنها عربستان بر سیاست خارجی خاورمیانه ای امریکا، امکان بهبود روابط ایران و امریکا در آینده نزدیک متصور نیست.
بررسی رویکرد و جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران های جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
37 - 59
حوزههای تخصصی:
ایران، از گذشته های دور ارتباطات و پیوندهای نزدیکی با جهان عرب داشته است. در دوره پهلوی دوم، روابط ایران و کشورهای محافظه کار عرب با محوریت غرب گسترش یافت و ایران و عربستان، در قالب سیاست دوستونی نیکسون، نقش مهمی در تأمین امنیت خلیج فارس ایفا کردند. با وقوع انقلاب اسلامی و تغییر مواضع جمهوری اسلامی ایران، این روابط تحول یافت و کشورهای محافظه کار عرب، نگران گسترش انقلاب اسلامی به کشورهای خود شدند. وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و حمایت کشورهای محافظه کار عربی از صدام، در راستای مهار امواج انقلاب اسلامی بود. البته در این مدت کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر از حمایت از عراق خودداری کردند. با پایان جنگ تحمیلی و حمله عراق به کویت، صف بندی های گذشته جهان عرب به هم خورد. تحولات بعدی مانند حوادث یازده سپتامبر، حمله امریکا به عراق و روی کار آمدن حکومت اکثریت شیعی با سقوط صدام، و برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، مواضع جهان عرب در برابر ایران و در مقابل، مواضع جمهوری اسلامی ایران در برابر جهان عرب را تغییر داد. هدف مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، بررسی مواضع ایران در قبال مسائل جهان عرب است. با توجه به فقدان یکپارچگی جهان عرب، جمهوری اسلامی ایران دارای مواضع متفاوتی در برابر بحران های عربی بوده است. ایران، در مسائل ایرانی عربی موضعی قاطع، در بحران های درون جهان عرب بی طرفی نسبی، در بحران های داخلی جهان عرب که یک سوی آن شیعیان بوده اند، جانبداری از شیعیان، و در برابر بحران های جهان عرب و غیرعرب، همبستگی و همکاری با اعراب را درپیش گرفته است.
رئالیسم انتقادی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۴)
5 - 40
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر نظریه های مختلف روابط بین الملل توسط پژوهشگران داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. مهمترین چالش پیش روی همه این نظریه ها، تحلیل و توضیح جنبه های متضاد سیاست خارجی ایران بوده است. در این مقاله، ما چارچوب جدیدی برای بررسی و تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه و استدلال می کنیم که این چارچوب، می تواند تناقضات و تفاوت های ظاهری سیاست خارجی ایران را توضیح دهد. "رئالیسم انتقادی" چارچوبی است که از نظر ما برای تحلیل سیاست خارجی ایران تناسب بیشتری دارد. این حوزه نظری، در میانه رئالیسم و نظریه انتقادی در روابط بین الملل قرار دارد و ضمن اینکه برخی از اصول و شاخصه های هرکدام از این دو را داراست، تفاوت هایی نیز با هر یک از آن ها دارد. رئالیسم انتقادی ضمن قائل بودن به تغییر وضع موجود و دارا بودن ماهیت ضدهژمونیک، دولت محوری و اهمیت قدرت را نیز نادیده نمی گیرد. مقاله در دو قسمت ابتدا به شرح و توضیح نظریه رئالیسم انتقادی و ویژگیهای آن می پردازد و سپس تناسب و تطابق این نظریه را با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می دهد.
تجزیه و تحلیل جایگاه دیپلماسی شهری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۵)
87 - 122
حوزههای تخصصی:
تحولات دیپلماسی سبب شده که دولت ها در کنار پیگیری منافع ملی و تعقیب سیاست های خود در قالب دیپلماسی سنتی، به اشکال نوین دیپلماسی جهت تأثیر بر افکار عمومی بین المللی و محیط بین الملل متوسل شوند. حضور دولت ها یا حکومت های محلی تابع آن ها در نهادهای چندجانبه غیردولتی و تعاملات موجودیت های فرو ملی در راستای این مهم قرار دارد. این مقاله، جایگاه دیپلماسی شهری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بررسی می کند. به همین جهت، مطالعه حاضر ابتدا مبانی و اصول نظری سیاست خارجی کشور را مورد نظر قرار می دهد که در واقع جهت گیری های اصلی در مورد دیپلماسی شهری را تعیین می نماید و سپس به بررسی عملکرد سیاست خارجی کشور در این خصوص می پردازد. بدین منظور، تعاملات دوجانبه (روابط خواهرخواندگی) و چندجانبه (عضویت در شبکه های بین المللی) شهرهای ایران بررسی شده است. به طور خلاصه، از حیث نظری، باتوجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی، تعاملات غیردولتی (مانند دیپلماسی شهری) جایگاه مشخص و معینی در سیاست خارجی ایران دارد. عملکرد سیاست خارجی ایران در مورد تعاملات خارجی شهرها، بیانگر مطابقت آن با اصول نظری سیاست خارجی است. این مناسبات طیف وسیعی از شهرهای متعلق به تمدن های گوناگون را در بر دارد که بیشترین آن معطوف به روابط با شهرهای کشورهای اسلامی و محیط پیرامونی ایران است.
سیاست حقوق بشری اتحادیه اروپا مطالعه تطبیقی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
103 - 130
حوزههای تخصصی:
اتحادیه اروپا در برگیرنده کشورهایی است که دارای اصول،ارزش ها،هنجارها و فرهنگ مشترک هستند.به گونه ای که در سیاست مشترک خارجی و امنیتی این اتحادیه اصولی مانند: دموکراسی،حقوق بشر،مردم سالاری،حاکمیت قانون مطرح می باشد و یکی از شرایط اصلی عضویت در اتحادیه اروپا تاکید بر موارد نامبرده است.اهمیت این اصول تا اندازه ای است که اتحادیه اروپا در برقراری رابطه با کشورهای دیگردر زمینه های مختلف بر این اصول تاکید کرده است.برای مثال، در موافقتنامه های منعقد شده بین اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر بندی به نام حقوق بشر مطرح می گردد. این امر به این معناست که اتحادیه اروپا برقراری رابطه با کشورهای دیگر را مشروط به رعایت حقوق بشر توسط آن کشورها کرده است. برغم تاکید این اتحادیه بر رعایت حقوق بشر و معرفی حقوق بشر به عنوان مبنای ایدئولوژیک این اتحادیه و تاکید بر عوامل حقوق بشری چون دموکراسی، حقوق بشر، حاکمیت قانون و مردم سالاری، رفتار این اتحادیه در عمل مغایر بوده به گونه ای که دارای رفتار متعارض و دوگانه در رابطه با نقض موارد حقوق بشر در قبال کشورهای مورد بررسی(جمهوری اسلامی ایران،عربستان سعودی) بوده است.سوالی که در این مقاله مطرح شده این است که سیاست حقوق بشری اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی چگونه است؟پاسخی که به عنوان فرضیه مطرح می گردد این است که سیاست حقوق بشری اتحادیه اروپا به دلیل روابط سیاسی،تجاری- اقتصادی متفاوت با کشورهای نامبرده به صورت متعارض و دوگانه است.این مقاله در تلاش است به شیوه ای تطبیقی نقض استانداردهای حقوق بشری مورد نظر و تعریف شده، از سوی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را تحلیل و تاثیر رفتار آن بر سیاست خارجی این اتحادیه در قبال آنها را بررسی نماید.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و هنجارسازی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
65 - 90
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران، به مثابه بازیگری هنجاری، در نظام بین الملل دارای نقش هنجارساز است. این نقش، مرهون ویژگی هایی است که رهآورد انقلاب اسلامی بوده و بنیان شکل گیری نظام سیاسی جدیدی با ماهیت انقلابی و اسلامی را فراهم ساخته است. آن نظام سیاسی که تعابیر جدیدی بر قامت سیاست داخلی و خارجی پوشانده و به تدریج به انتظارات رفتاری خاصی در نظام بین الملل انجامیده است. بر این اساس، پرسش اصلی، آن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه تأثیری بر روند هنجارسازی های بین المللی داشته است؟ پاسخ موقت به این پرسش، به عنوان فرضیه، آن است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر محور انگاره های اسلام گرایانه موجب ایجاد هنجارهایی در حوزه های صلح سازی و امنیت سازی، هویت خواهی و مقاومت گرایی، استقلال خواهی و عدم تعهدگرایی، و حقوق بشرگرایی و حقوق بشردوستانه گرایی در سطح بین المللی شده است. روش مورد استفاده با اتکاء به رهیافت سازه انگارانه از نوع توصیفی - تحلیلی است که از سازه های انگاره ای به عنوان چارچوب تحلیل تحولات هنجاری در نظام بین الملل بهره می گیرد تا از این طریق نقش هنجارسازانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه و استنتاج قرار دهد.
سیاست اوراسیایی ایران، انقلاب اسلامی و سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
159 - 200
حوزههای تخصصی:
در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بررسی دستاوردهای آن در سیاست خارجی در منطقه اوراسیای مرکزی کار ساده ای نیست زیرا در این چهار دهه تحولات ژئوپلتیک گسترده ای در منطقه ایجاد شده است. این دوران را می توان به دو مرحله دهه نخست و زمان شوروی و سه دهه بعدی و عصر پسا شوروی تقسیم کرد. در دوران نخست که دوره انقلاب و جنگ تحمیلی بود، قلمرو اوراسیایی در چارچوب اتحاد شوروی و بلوک شرق محیطی بسته و نفوذ ناپذیر تلقی می شد اما با پایان جنگ و آغاز دوره سازندگی در ایران و تحول سیاست خارجی آن، محیط اوراسیایی نیز عرصه ژئوپلتیک جدیدی برای حضور و نفوذ ایران شد که ایران با سیاستی عملگرا به تعامل با آن پرداخت. پرسش اصلی این مقاله آنست که سیاست خارجی اوراسیایی ایران در این چهار دهه بر اساس چه اصول و مفاهیمی شکل گرفت، متحول و اجرا شده و چه نتایجی داشته است؟ ایده این نوشته آنست که در دوره نخست سیاست خارجی ایران با یک نگرش کلان به شوروی شکل گرفته بود، اما در دوره دوم به شکل عملگرایانه تر و در چارچوب یک سیاست چند بخشی و معطوف به ثبات منطقه ای، روابط اقتصادی و نفوذ فرهنگی تداوم یافته و این حوزه به تنوع رفتار خارجی ایران و فرصت بازیگری آن تبدیل شده است. برای بررسی این ایده کوشیده ام تا نخست به مبانی نظری اشاره کرده سپس وضعیت محیط منطقه ای را ترسیم نموده و با اصول، تحولات و کارکرد سیاست خارجی ایران، دستاوردهای آن را بیان نمایم.
پویایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ترکیب تناقض نماها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
201 - 232
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاش دارد پویایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در ترکیب تناقض نماها تشریح نماید و به این پرسش پاسخ دهد که جمهوری اسلامی ایران چگونه توانسته بین امور به ظاهر متناقض در فراِیندی پویا تلفیق و سازگاری برقرار سازد. مقاله در مبحث نخست، این پویایی را از حیث نظری در برقراری توازن بین سه امر تناقض نمای آرمان گرایی و واقع گرایی، درون گرایی و برون گرایی، و سیاست خارجی و سیاست امنیتی مورد بررسی قرار می دهد و پویایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در چارچوب دیدگاههای «آرمان خواهی واقع بینانه»، «برون گرایی درونزا»، و «سیاست خارجی و امنیتی مشترک» نشان می دهد. سپس در مبحث دوم، چگونگی پیوند بین سه امر تناقض نمای عملی یعنی منطقه گرایی و فرامنطقه گرایی، دوجانبه گرایی و چندجانبه گرایی و سیاست اعلامی و اعمالی را در چارچوب «نومنطقه گرایی و میان منطقه گرایی»، «دو-چندجانبه گرایی» و «پیوند سیاست اعلامی و اعمالی» بررسی می کند.