مطالب مرتبط با کلیدواژه

دستور زبان


۴۱.

نقدی بر دستور زبان ایتالیایی: ساخت واژه

کلیدواژه‌ها: زبان ایتالیایی دستور زبان ساخت واژه صرف دستوری نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف از این یادداشت بررسی انتقادی کتاب دستور زبان ایتالیایی: ساخت واژه تألیف آنتونیا شرکاء است که با هدف آموزش صرف دستور زبان ایتالیایی به دانشجویان سال دوم دوره کارشناسی رشته زبان ایتالیایی تهیه و تدوین شده است. کتابی آموزشی در زمینه صرف یا تجزیه دستوری که در آن نویسنده به بررسی ویژگی های یک واژه فارغ از نقش آن در جمله می پردازد. با توجه به معیارهای پیشنهادی نقد شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، نقاط قوت و ضعف شکلی و محتوایی اثر بررسی و سپس پیشنهادهایی برای اثربخشی بهتر کتاب ارائه گردید.
۴۲.

بررسی ویژگی سبکی «تأکید» در روزنامه های خاطرات ناصرالدین شاه قاجار و شناخت گوشه ای از شخصیت او بر این اساس همراه با نقدی بر تصحیحات غیرتخصصی از آثار وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناصرالدین شاه قاجار روزنامه خاطرات سبک شناسی تأکید تکرار دستور زبان آلبوم بیوتات سلطنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
در این مقاله برای نخستین بار با رویکرد زبانی، ادبی و سبکی و با روش (توصیفی– تحلیلی – آماری) مسأله «تأکید» و انواع آن را به عنوان یکی از ویژگی های سبکی مهم و پربسامد در روزنامه های خاطرات ناصرالدین شاه قاجار بررسی کرده ایم؛ به این منظور ابتدا در قالب نموداری مهم ترین روش های تأکید در کلام را در دو بخش صرف و نحو با استفاده از مهم ترین آرای محققان و نیز اجتهاد شخصی، نشان داده ایم و بعد مهم ترین شیوه های تأکید را در این یادداشت ها بررسی کرده ایم. با تحلیل داده های به دست آمده وجه تازه ای را از شخصیت ناصرالدین شاه نشان داده ایم و در نهایت با انتخاب مثال های تصادفی از اصل نسخ و مقابله با تصحیحات انجام شده از این آثار نشان داده ایم بدخوانی ها، بدفهمی ها و حذف های بی توضیحی که مصححان در این تصحیحات انجام داده اند سبب شده است که نتوان برای تحقیقات ادبی و زبانی به این تصحیحات اعتماد و استناد کرد.
۴۳.

ساختار شناسی تطبیقی «اضافه» و کارکردآن در دستور زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضافه دستور زبان زبان عربی زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۳
«اضافه» در زبان، عبارت است از اسناد یک اسم به اسم دیگر به قصد فایده ای همچون تعریف، تخصیص، تخفیف و توضیحات مختلف دیگری که حسب نیاز لفظ مضاف، پدید می آید. در ترکیب اضافی، اسم دوم را متمّم اسم اول دانسته اند و براساس نیازی که در لفظ نخست وجود دارد، فایده و حتّی نوع اضافه مشخّص می شود. این فایده در زبان عربی زیر عنوان های «تعریف»، «تخصیص»، «تخفیف» و «فرار از قُبح» مطرح شده است؛ امّا در زبان فارسی، با عنوان کلّی «متمّم» از آن سخن رفته است که به انواع مختلفی تقسیم می شود. بی شک، ترکیب های اضافی، صرف نظر از نوع آن ها، نقش مهمّی ازلحاظ معنی سازی در جملات دارند و کمترین کوتاهی در درک رابطه دوطرف اضافه و نقش معنی سازی آن ها در ساختار کلّی عبارت، در فهم و درک معنا اختلال جدّی ایجاد می کند. نوشتار پیش رو که به روش تحلیلی - توصیفی انجام پذیرفته و انواع ترکیب های اضافی را در زبان عربی و فارسی بررسی کرده است، روشن ساخته که ترکیب های اضافی در هردو زبان فارسی و عربی، با همه تفاوت هایی که ازنظر تعریف و مصداق دارند، در بسیاری جنبه ها باهم مشترک هستند و کارکردی مشابه دارند؛ همچنین در پژوهش حاضر روشن شد که در برخی موارد از مباحث نظری، اضافه در فارسی متأثّر از زبان عربی بوده است.
۴۴.

تاثیر آگاهی رده شناختی در یادگیری زبان فارسی توسط ایتالیایی زبان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رده شناسی ترتیب واژه مؤلفه دستور زبان زبان دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۷۸
یکی از مشکلات اصلی زبان آموزان در یادگیری زبان دوم، دستور زبان است. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از دستاوردهای رده شناسی زبان، یادگیری دستور زبان فارسی برای فارسی آموزان ایتالیایی تسهیل شود. بدین منظور، بر پایه ی مؤلفه-های رده شناسی ترتیبِ واژه، شباهت ها و تفاوت های رده شناختی زبان فارسی و زبان ایتالیایی معیار، تعیین گردید. در مرحله بعد، بدون اشاره به شباهت ها و تفاوت های رده شناسیِ دو زبان فارسی و ایتالیایی، نکات دستوری به آزمودنی ها، آموزش داده شد و سپس از آنها پیش آزمون به عمل آمد. آزمون دارای سه بخش بود. بخش اول: جملاتی از زبان ایتالیایی ارائه شد و آزمودنی ها می بایست که معادل آنها را از میان چهار گزینه انتخاب کنند. در بخش دوم: از آزمودنی ها خواسته شد که جملات ایتالیایی را به فارسی ترجمه کنند. در بخش سوم: آزمودنی ها یک متن ایتالیایی طراحی شده را به فارسی ترجمه کردند. در پایان، پس از گذشت مدت زمان مشخص، مجدداً نکات دستوری مدنظر این بار با تاکید بر تفاوت ها و شباهت های رده شناختی بین دو زبان فارسی و ایتالیایی به آزمودنی ها آموزش داده شد و سپس پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل نتیحه آزمون ها نشان داد که میانگین نمرات آزمودنی ها در پس آزمون از میانگین نمره های آنها در پیش آزمون بالاتر است. تحلیل آمار استنباطی نیز نشان داد که بین نمره ی آزمودنی ها در پیش آزمون و پس آزمون اختلاف معناداری وجود دارد. از این رو، می توان نتیجه گرفت که هرچه آگاهی فارسی آموزان ایتالیایی از شباهت ها و تفاوت های رده ای زبان فارسی و زبان ایتالیایی بیشتر باشد، یادگیری زبان فارسی برای آنها راحت تر و سریع تر می شود.
۴۵.

نسبت دستور زبان و منطق در نظر ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق دستور زبان مناظره متی و سیرافی الفاظ مثال اول و مشتق مارکوس ترنتیوس وارو پریسکیانوس دستور زبان جهان شمول وجوهیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
فارابی در مباحث زبان شناسانه رایج در محافل علمی جامعه اسلامی با لحاظ کردن مسائل فلسفی-زبان شناختی پیشین منظر جدیدی اتخاذ کرد و برای مسائل پدید آمده پاسخهایی فلسفی یافت. منازعه میان منطق و دستور زبان عربی پیشتر و در پی ترجمه آثار منطقی و فلسفی یونانیان در جامعه اسلامی درگرفته بود. فارابی در این نزاع موضع سومی برگزید که احتمالا آن را با تأمل در مباحث زبان شناسانه دوران باستان و قرون وسطای متقدم پیش از دوره اسلامی به ویژه وارو و پریسکیانوس اتخاذ کرده بود. او به وجود گونه ای علم اللسان مشترک میان همه امتها نظر داد که به دلیل این اشتراک، هم سنخ منطق و چه بسا جزئی از آن به شمار می رود. بدین ترتیب منطق و دستور زبان دارای جزء مشترکی شدند که برای همه زبان ها مشترک است. قوانین این گونه از علم اللسان که بیش از همه در قواعد صرف و اشتقاق نمایانده می شود دال بر روابط معانی و مقولاتی است که خود برگرفته از موجودات عالم هستی هستند و از همین رو می توانند دستور زبانی جهان شمول را رقم بزنند. بدین ترتیب می توان فارابی را در قول به وحدت وجوه هستی، وجوه معانی و وجوه دلالت و همچنین قول به دستور زبان جهان شمول مقدم بر وجوهیان دانست؛ مشربی زبان شناختی در قرون وسطای متأخر که بیش از همه در تاریخ اندیشه متأثر از پریسکیانوس هستند و تفکرشان تا دوران معاصر ادامه داشته است.
۴۶.

پژوهشی در مبادی بلاغی و دستوری تحمیدیه نویسی با تکیه بر دیباچه های آثار نثر فنّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمیدیه دیباچه نثر فنی بلاغت دستور زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
شاعران و نویسندگان ادب پارسی از دیرباز، طلیعه آثار منظوم و منثور خود را به نام و یاد خداوند آراسته اند. این سنّت که در اساس، ریشه در عواطف دینی و خداشناسانه مولّفان دارد، گویی با محدودیّت هایی نیز مواجه بوده است. یکی از این محدودیّت ها، رعایت اسلوب آغاز کلام است که از عهود پیشین همواره با ستایش خداوند همراه بوده و دیباچه نویسان طی سالیان بسیار بر نهج پیشینیان خود قدم برداشته اند. اما محدودیّت اصلی، در ویژگی های منحصر به فرد موضوع اصلی کلام، یعنی ذات الهی نهفته است. در توصیف خداوند بسیار می توان گفت اما هر ابزاری را برای این توصیف نمی توان به کار بست. تحمیدیه نویسی، محتوایی فراخ اما امکان گزینش ها و چینش های زبانی محدودی دارد. این مقاله تلاش خواهد کرد تا ضمن اشاره ای مختصر به مبانی اعتقادی حمد الهی، برخی از شاخصه های زبانی تحمیدیه نویسی را معرفی کند. با این هدف، تحمیدیه هشت اثر از آثار دوران موسوم به نثر فنّی، در دو سطح بلاغی و دستور زبانی مورد بررسی قرار گرفته، مشترکات میان متون، ضمن تحلیل و ریشه یابی، به عنوان نتایج تحقیق ارائه خواهد گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، زبان تحمیدیه ها کیفیّتی متصلّب دارد که به هر عنصر بلاغی، امکان نقش آفرینی نمی دهد و عناصر بلاغی مُجاز همچون: سجع، جناس، موازنه و تقابل نیز استعداد کافی برای شکستن سختی این زبان ندارند. همین خصیصه مستحکم، در جایگزینی دستوری واژه ها نیز قابل مشاهده است؛ چنانکه گویی در تحمیدیه های منثور، ساختمان جملات ثابت است و نویسندگان تنها واژه های متغیّری را در جایگاه های از پیش تعیین شده، می نشانند.
۴۷.

بررسی تأثیر ظرفیت حافظه فعال بر میزان یادگیری واژگان و دستور زبان انگلیسی در دو شیوه آموزش استقرایی و قیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
حافظه فعال به عنوان یک سیستم شناختی و یکی از عوامل مؤثر در تفاوت های فردی در یادگیری زبان دوم مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. شناخت دقیق از میزان تأثیرگذاری ظرفیت حافظه فعال بر مؤلفه ها و مهارت های زبانی اطلاعات مفیدی در اختیار کسانی که با آموزش زبان سر و کار دارند، قرار می دهد (Baddeley, 2015). به منظور بررسی ارتباط بین ظرفیت دو مؤلفه از مؤلفه های حافظه فعال(به عنوان یکی از عوامل تفاوت های فردی در یادگیری) و یادگیری واژگان و دستور زبان انگلیسی(به عنوان مؤلفه های اساس ی در ی ادگیری زب ان) و همچنین بررسی تأثیر روش آموزشی به عنوان متغیری تأثیرگذار، 74 زبان آموز دختر در رده سنی کودکان (12-9 سال) و در سطح زبانی مبتدی با روش نمونه گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین ظرفیت حلقه واجی از آزمون تکرار ناکلمه و یادآوری مستقیم ارقام و برای تعیین ظرفیت مؤلفه اجرایی مرکزی از آزمون یادآوری شمارش و یادآوری معکوس ارقام استفاده شد. بر اساس میانگین نمرات این آزمون ها، زبان آموزان به دو گروه همگن تقسیم شدند. گروه اول تحت روش آموزش استقرایی و گروه دوم تحت آموزش به روش قیاسی قرار گرفت. تحلیل آماری داده ها با استفاده از رگرسیون خطی و تی استیودنت دو نمونه مستقل انجام شد . نتایج نشان داد که ظرفیت مؤلفه حلقه واجی و مؤلفه اجرایی مرکزی در هر دو روش آموزشی بر یادگیری واژگان و دستور زبان انگلیسی تأثیر معناداری دارند، اما روش تدریس قیاسی بر میزان یادگیری دستور زبان به طور معناداری بهتر از روش استقرایی عمل می کند.
۴۸.

متافیزیک در ویتگنشتاین:انکار یا ضرورت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک مرزهای معنا اخلاق دستور زبان هنجارهای توصیفی زیبایی شناسی واقعیت نشان دادنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به مسئله متافیزیک و جایگاه آن در اندیشه های ویتگنشتاین می پردازد. برای این منظور به چند مطلب اشاره می شود: اول اینکه میان اندیشه های ویتگنشتاین نوعی پیوستگی وجود دارد؛ دوم اینکه متافیزیک یکی از عناصری است که می توان با استناد به آن ادعا کرد که بین اندیشه هایش پیوستگی وجود دارد؛ سوم اینکه با تکیه بر دو مورد قبلی، در اندیشه های ویتگنشتاین نه تنها متافیزیک انکار نمی شود، بلکه ضرورت نیز دارد. از آنجا که دغدغه اصلی ویتگنشتاین یافتن معنا از طریق پیوند بین زبان و واقعیت بود، تلاش می کرد تا نشان دهد زبان با توجه به محدودیت هایی که دارد تنها می تواند بخشی از واقعیت را معنادار بیان کند. اما بخشی از واقعیت که قابل بیان به وسیله زبان نیست، همچنین وجود دارد و بخش اساسی واقعیت نیز می باشد، قابل اشاره و نشان دادنی هست. اگر زبان نمی تواند از مرزهای تجربه و علم فراتر رود، این بدان معنا نیست که فراتر از مرزهای تجربه و زبان چیزی وجود ندارد. ویتگنشتاین با تعیین قاطع مرزهای زبان و شناخت هم در تراکتاتوس و هم در پژوهش های فلسفی نشان می دهد واقعیت فراتر از آن چیزی است که زبان بیان می کند. در تراکتاتوس اگر با تکیه بر رویکرد اخلاقی بین امور بیان کردنی و نشان دادنی تمایز می گذارد و مفاهیم اساسی چون خدا، اخلاق و دین را جزو امور نشان دادنی تلقی می کند، در پژوهش های فلسفی با تکیه بر رویکرد زیبایی شناختی به تعیین مرزبندی بین شناختنی و نشان دادنی دست می زند. مفاهیم متافیزیکی همچنین با توجه به جایگاهی که ویتگنشتاین به آنها می دهد، هنجارهای توصیفی هستند که به نوعی پایه و اساس شناخت تجربی و علمی نیز قرار می گیرند. در نهایت می خواهیم نشان دهیم که مفاهیم متافیزیکی هم در تراکتاتوس و هم در پژوهش های فلسفی نه تنها قابل انکار نیستند، بلکه جزو ضروریات اندیشه های ویتگنشتاین در رسیدن به معنای مد نظر خود از واقعیت می باشند.
۴۹.

تبیین ماهیت "فعل" درنوع غنایی (مطالعه موردی: منظومه های عاشقانه ازآغاز شعر فارسی تا پایان قرن هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور زبان ادبیات غنایی فعل منظومه های عاشقانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش های تعیین انواع ادبی در ادب فارسی بسیار اهمیت دارد و بررسی مباحث دستوری کمک شایانی به شناخت بهتر و تفکیک انواع ادبی به ویژه نوع غنایی می کند. در این پژوهش تلاش می شود تا با بررسی مبحث "فعل" درنوع غنایی ماهیت فعل در منظومه های عاشقانه تبیین شود. براین اساس با داده های آماری وبررسی بنیادی به شیوه استقرای تام سعی دارد تا شاخصه های خاص فعل در نوع غنایی از سایر انواع ادبی را شناسایی کند و این ویژگی ها را در چهارده منظومه عاشقانه ازآغاز تاپایان قرن هشتم هجری بررسی نماید. این پژوهش درصدد است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا "فعل" در نوع غنایی ماهیت خاص و ویژه ای دارد؟ نتایج نشان می دهد که ساختمان فعل در نوع غنایی ساده و وصفی است. فعل ساده کاربرد بیشتری در نوع غنایی دارد. همچنین شعرا برای ایجاد تحرک درتصاویر از فعل وصفی درنوع غنایی سودبرده اند. البته هرچه بسامد وجود فعل درابیات کمتر باشد، آهنگ آرام بیت افزایش می یابد و درنتیجه تصاویر، یکپارچه تر و با جزئیات بیشتری تشریح می شوند. بررسی جایگاه فعل در بیت یا مصراع نشان داد که در نوع غنایی، غالبا فعل در اواسط یا انتهای جمله قرارمی گیرد و آهنگ بیت افتان می شود. این آهنگ افتان، قطب غنایی اثر را قوت می بخشد.
۵۰.

بررسی تطبیقی اضافت و انواع آن در زبان عربی و فارسی دری

کلیدواژه‌ها: اضافت انواع اضافت دستور زبان زبان عربی زبان فارسی دری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
اضافت، اسناد یک اسم به اسم دیگر یا یک جمله به جمله ای دیگر را جهت مقاصدی چون تعریف، تمجید، تخفیف و توضیح های گوناگون که نیاز به واژه مضاف دارد، گویند. در ترکیب اضافی، اسم دوم متمم اسم اول بوده و بر اساس نیاز واژه اول، نوع و کارکرد آن مشخص می شود و در زبان فارسی با عنوان کلی «متمم» آمده است. ترکیب اضافی کارکردهای بسیار مهمی در زبان دارد؛ به گونه ای که در درک و فهم معنا بسیار مؤثر است. این پژوهش  به روش  تحلیلی توصیفی به بررسی انواع ترکیب های اضافی در زبان عربی و فارسی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ترکیب های اضافی در هر دو زبان با همه تفاوت هایی که ازنظر تعریف و مصداق دارند، در بسیاری از جنبه ها باهم اشتراک و کارکردی مشابه دارند؛ همچنین این پژوهش واضح ساخت که در برخی موارد از مباحث نظری، اضافت در فارسی متأثّر از زبان عربی بوده است.
۵۱.

طرحواره های روانشناختی رابط نحو به نما در شعر «هدیه» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرایه تصویر دستور زبان طرحواره فروغ فرخزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
نحوه فکر کردن که حاصل تأثیر فرآیندهای مغزی است می تواند انواع قواعد نحوی را تولید نماید؛ بنابراین انواع عوامل شامل انگیزه، ترس، تأکید و ... باعث جابه جایی جایگاه کلمات و تولید انواع آرایه بیانی و کلامی می شود که این نیز به نوبه خود منطق های تصویری مختلفی را به وجود می آورد. طرحواره ها مرز مشترک میان مولف، متن و مخاطب هستند که بر اساس منطق خاص تصویری می توان آن ها را بازنمایی کرد. بر اساس همین رویکرد و با توجه به هم پوشانی تفسیر متن و  مولف و تاییدهای روانشناختی   شعر «هدیه» فروغ فرخزاد از تصویر سینمایی بهره می گیرد، چرا که این شعر بر مبنای تصاویر عمق بر پایه تصاویر اثباتی از طریق قابلیت حسّی (بینایی) و تجسّم عمل (نور و تاریکی) به کار گرفته شده است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی، شب و تاریکی به عنوان تصویر مرکزی، در کانون قرار دارد که با استفاده از مجاز و همچنین با بهره از نمادپردازی، با هدف اختصار که نمای بسته را توجیه می کند، تصاویر شعری خلق شده اند. لحن این تصویر بر اساس موسیقی شعر که بر وزن بحر مجتث است، لحنی غمگین دارد و در نتیجه ریتمی آهسته در ارائه را می طلبد. این شعر دارای دو بند است که با توجه به محتوا باعث می شود مرحله آغازین و پایانی در تصویر متضاد باشند. همچنین این شعر به لحاظ کارکردی، اجتماعی است و همچون بیانیه ای انتقادی، هم به نقد جامعه و هم به راه برون رفت از بن بست اجتماعی و فرهنگی می پردازد.
۵۲.

بررسی تطبیقی شگردهای نام گذاریِ آثار ادبی در ایران و جهان (طبقه بندی نام های ادبی از منظر ساخت های نحوی و ویژگی های زبان شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نام گذاری آثار ادبی رمان نمایشنامه دستور زبان ساخت زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۹
تمام مولفان و مصنفان ادبی، از دیرباز به دنبال یافتن نام هایی جذاب و ماندگار برای آثار خود بوده اند و بحث در باره نام آثار ادبی به اندازه بررسی ساختار و محتوای آنها، در مباحث نقد ادبی، در خور اهمیت بوده است. مقاله حاضر به دنبال یافتن شگردهای نام گذاری آثار برجسته و بزرگ ادبی و طبقه بندی آنهاست. رویکرد اصلی مقاله، بر شالوده زمینه ای بینارشته ای، میان ادبیات و زبان شناسی استوار گشته است.. مدّعای این مقاله آن است که نویسندگان ایران و جهان، از روش های کاملاً معین و محدودی در ساخت زبان، برای نام گذاریِ آثار خود، چه در زبان فارسی و چه در زبان های دیگر، بهره برده اند و بسیاری از این روش ها مشابه هستند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از رویکرد تحلیل نامِ آثار ادبی، بر بنیاد «ساخت» و «دستور زبان فارسی» در نوشته شده است. نویسنده این مقاله در طبقه بندیِ نام ها، از روش های طبقه بندیِ نحوی و دستوری بهره گرفته است. ابتدا اسامی خاص و سپس جمله بندی های کامل و پس از آنها مفردات و ترکیبات در نامِ آثار، مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهم تر اینکه مقاله حاضر در هر مقوله، آثار ادبی جهان و ایران را در در ساخت های نحوی مشابه، در کنار یکدیگر طبقه بندی کرده است. مقاله می کوشد به این نتیجه برسد، بر خلاف آنکه گمان می رود، نام نهادن بر اثر ادبی، دشوارترین بخشِ آفرینش اثر است؛ نام گذاریِ آثار، از الگوهای ساده و تکرار شونده ای تبعیت می کند که آشنایی با آنها می تواند برای هر نویسنده معاصر، کار نام گذاری اثر ادبی را تسهیل کند.
۵۳.

ساخت بررسی و تحلیل خطای زبان آموزان ایرانی در استفاده از جملات مجهول «被 » در زبان چینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل خطا جملات مجهول زبان آموزان ایرانی زبان چینی دستور زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۴۸
«جملات مجهول» الگویی مشترک در زبان های چینی و فارسی بوده و ساختار اصلی برای بیان مجهول در این دو زبان هستند. زبان های فارسی و چینی از لحاظ دستوری تفاوت ها و شباهت هایی دارند. یادگیری زبان چینی برای زبان آموزان ایرانی، با توجه به این تفاوت ها و شباهت ها، هم با سختی و هم آسانی همراه است. در مسیر یادگیری زبان، بروز خطا اجتناب ناپذیر است. اما بررسی خطاها به کاهش آنها کمک خواهد کرد. زبان آموزان ایرانی در مسیر یادگیری زبان چینی خطاهایی را مرتکب می شوند که بحث و تحقیق در مورد دلایل آنها از گام های مهم تحلیل خطاها بوده و دانستن علت آنها، کیفیت آموزش را به مراتب ارتقاء می بخشد. در این پژوهش ابتدا مقایسه دقیقی از ساختار جملات مجهول در زبان چینی و زبان فارسی ارائه گردیده و سپس به تفاوت ها و شباهت های این دو ساختار در دو زبان پرداخته شده است. در ادامه چگونگی استفاده جملات مجهول«被» در زبان چینی توسط زبان آموزان ایرانی از طریق پرسش نامه بررسی شده است. با تجزیه و تحلیل خطاهای زبان آموزان در پرسش نامه، مشخص گردید که دلایل بروز این خطاها عمدتاً سه عامل «انتقال اشتباه از زبان مادری»، «پیچیدگی دستور زبان چینی» و «استفاده از راهکار های اجتنابی» هستند.
۵۴.

تقابل به عنوان مؤلفه اساسی در دستور زبان ضرب المثل (با تأکید بر ضرب المثل های فارسی و چینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تقابل دستور زبان مَثَلِ فارسی و چینی زبان فارسی زبان چینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۷
مَثَل از جمله اصطلاحاتی است که محققان هم در تعریف و هم در تعیین مصادیق آن اختلاف نظر دارند تا بدان جا که برخی معتقدند هیچ گاه نمی توان حدودی برای آن تعیین کرد؛ به دلیل همین ابهامات، عده ای آن را با قلمروهای دیگر از جمله کنایه و استعاره تمثیلیه درآمیخته اند. به نظرمی رسد پژوهش های این حوزه کمتر به دنبال چارچوبی نظام مند و مستدل برای انواع مثل بوده اند. پژوهشگران حوزه زبان شناسی و ادبیات در قرن بیستم کوشیدند با توجه به مشابهت های انواع و آثار ادبی، تحلیل ساختار آنها و تعریف انواع مختلف در قالب چند فرم بسیط، قواعد عام آنها را استخراج و با عنوان «دستور زبانِ» آن فرم ارائه کنند. یکی از این فرم ها، مَثل است که می توان با تحلیل ساختار و استخراج مؤلفه های آن، به قواعد عام این گونه دست یافت و با درکنارهم نهادن آنها «دستور زبان ضرب المثل» را تدوین کرد. به نظر می رسد یکی از این مؤلفه های اساسی که به شکل های مختلف در انواع ضرب المثل دیده می شود، «تقابل» است. در این پژوهش ضمن دسته بندی و نقد تعاریف مَثَل، بررسی انواع تقابل در فلسفه و معناشناسی، حدود هزار مَثَل فارسی و چینی را با روش توصیفی-تحلیلی، بر اساس گونه های تقابل، به عنوان عنصری اصلی در این دستورِ زبان، طبقه بندی کرده ایم. حاصل پژوهش نشان می-دهد که در هر مَثَل با گونه ای تقابل سر وکار داریم، لکن فراوانی تقابل ها متفاوت است؛ بدین صورت که انواع تقابل ضمنی و تقابل مکمل بیشترین فراوانی را دارند و تقابل واژگانی در رده بعدی قرار می گیرد؛ هرچند مثل هایی داریم که دارای چندین گونه تقابل هستند. همچنین در پژوهش حاضر نمونه ای از تقابل دو سویه یا مدرج دیده نشد.