مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
شواهد گوناگون حاکی از آن است که دانش آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه ها، زبان فارسی را به خوبی نمی آموزند و در فراگیری مهارت های چهارگانه زبان فارسی مشکلاتی دارند و این در حالی است که ساعات زیادی در مدارس و دانشگاه ها صرف آموزش زبان فارسی می شود، اما نتایج آن رضایت بخش نیست، چرا که تربیت متخصص آموزش زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم پاسخ گوی نیازهای مدارس و دانشگاه ها نیست. بازنگری در برنامه درسی تربیت معلم زبان فارسی و توسعه این رشته در دوره تحصیلات تکمیلی می تواند نیروهای متخصص را به سامانه آموزش زبان فارسی وارد کند و بستر مناسب برای پژوهش در این حوزه را فراهم سازد. در این مقاله ضمن بررسی وضعیت کنونی تربیت متخصص زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم، چارچوب مفهومی جدیدی با رویکرد میان رشته ای و درهم تنیده یا Interdiseiplinaryبرای تاسیس رشته آموزش زبان فارسی تعریف شده است.
مسائل زبان و خط فارسی در ذخیرهسازی و بازیابی اطلاعات
حوزه های تخصصی:
بانکهای اطلاعاتی فارسی، پیش از آن که فرهنگستان زبان معیارهای لازم را برایکاربرد اصطلاحات علمی و رسمالخط فارسی تعیین کند شکل گرفتند. مجریانبانکهای اطلاعاتی و نمایهسازان، خواسته یا ناخواسته ـ با مسائل واژه گزینی و جنبههایی از زبانشناسی درگیر شدند. در کار واژه گزینی، اطلاعرسانان ـ به لحاظ ماهیت حرفهخود ـ واژههای رایج در جامعه تولیدکنندگان و استفاده کنندگان از اطلاعات را مد نظردارند و خود را مجاز به واژهسازی و اعمال سلیقه نمیدانند. واژههای تازه ساخت نیز تازمانی که در جامعه مقبولیت لازم را به دست نیاورده باشند و در مدارک به کرات دیده نشوند، در نظامهای ذخیره و بازیابی اطلاعات یا ظاهر نمیشوند و یا میهمان چندروزهاند. بخش قابل توجهی از مشکلات نمایهسازان از رواج و کاربرد واژه ناشی میشود.متخصصان برای یک مفهوم واحد اصطلاحات متفاوت به کار میبرند. حتی متخصصانیکه در یک رشته و در یک جامعه کوچک کار میکنند خود را ملزم به هماهنگی در کاربرد واژههای تخصصی نمیبینند. به علاوه برای بسیاری از اصطلاحهای وارداتی معادلهای متفاوت در زبان فارسی وجود دارد که در مواردی همه، کم و بیش، به یک اندازه کاربرد دارند. این گونه مطالب به علاوه مسائل رسمالخط فارسی، آوانویسی اسامی عناصر وترکیبات شیمیائی، سرواژهها و کوتهنوشتهها سبب شده است تا ذخیره اطلاعات به زبانفارسی با کندی صورت گیرد و جستجو و بازیابی کارایی مطلوب را نداشته باشد. در این مقاله سعی خواهد شد نمونه هایی از تجربههای واژه گزینی در ذخیره اطلاعات ارائه شود تا با توجه به آنها، شاهد تسریع و تسهیل ذخیره و بازیابی اطلاعات به زبان فارسی باشیم.
آزوفا: رویکردی جدید در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بیست سال تجربة نگارنده در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در حوزة آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان پرداخته است. نگارنده مأموریت های آموزشی خود در دانشگاه های بوسنی و کرة جنوبی را پایة تحقیقات مربوط قرار داده و، با بررسی وضعیت آموزش زبان فارسی و عملکرد مثبت نهادهای متولی، به طرح مسائل و کاستی های عمده پرداخته؛ آنگاه شکل گیری بخش آزوفا در سال های اخیر و رویکرد جدید پژوهشگاه در این حوزه را مطرح ساخته است. براساس این رویکرد، اولاً لازم است که سطح آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و فرزندان ایرانی دور از وطن، با تکیه بر روش های نوین آموزشی و همکاری با نهادهای متولی، به طور جدی ارتقا داده شود و، ثانیاً، ترویج جذابیت های فرهنگی و تمدنی ایرانیان به عنوان بخشی از میراث فرهنگ بشری هدف والاتر آموزش زبان تعریف شود.
گونه های گفتاری و نوشتاری در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین تمایز کاربردی زبان، که از وسیله بیان ناشی می شود، تمایز گفتار و نوشتار است. این تمایز دو گونه گفتاری و نوشتاری زبان را پدید می آورد که در همه زبان ها کم و بیش به چشم می خورد. تفاوت های دو گونه به دوری یا نزدیکی صورت های گفتاری از صورت های نوشتاری بستگی دارد. به دلیل اختلافات بارز گفتار و نوشتار در زبان فارسی، آموزش این زبان به عنوان زبان خارجی دشواری فراوانی برای زبان آموزان به همراه دارد. این دشواری زمانی محسوس تر می شود که غیر ایرانی بودن بسیاری از مدرسان این رشته، تخصص مدرسان ایرانی در رشته های جدا از آموزش زبان، محیط زبانی نامأنوس و بیگانه، ضعف عوامل انگیزشی در زبان آموزان، و، درنهایت، عدم دسترسی به منابع آموزشی صوتی نیز در مد نظر قرار گیرد. در آغاز مقاله، ضمن اشاره به نحوة شکل گیری مطالعات گفتاری ـ نوشتاری، وضعیت کلی آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان به اختصار مطرح گردیده، سپس به توضیح تفاوت های عمدة ساختاری در دو گونه گفتاری و نوشتاری پرداخته شده است. شرح مجموعه تفاوت های این دو، بر مبنای پژوهش های نوین زبان شناختی، بخش اصلی مقاله را تشکیل می دهد. طرح مبانی نظری، به شرحی که خواهد آمد، می تواند اساس ارائة راهکار مناسب برای آموزش تفاوت ها در برنامه های فارسی آموزی قرار گیرد و در کسب مهارت های گفتاری زبان آموزان مفید واقع شود و، درنهایت، به ارتقای دانش زبانی آنان و جایگاه زبان فارسی بینجامد. طرح مقاله از شناخت و تجربه نگارنده در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نشئت گرفته و داده های آن به روش اسنادی از آثار محققان نام دار زبان شناسی تأثیر پذیرفته است.
راهبردهای یادگیری زبان دوم:در جستجوی نمایه ای برای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد و به شناسایی راهبردهای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) در میان فارسی آموزان خارجی می پردازد. راهبردهای یادگیری زبان عملکردهایی هستند که استفاده از آنها از سوی دانش آموز فرآیند یادگیری را آسان تر، سریع تر، لذت بخش تر و موثرتر ساخته، انتقال یادگیری به موقعیت های جدید را ممکن می سازد (آکسفورد، 1990). بر اساس پژوهش های مختلف، استفاده از این راهبردها در یادگیری مهارت های زبان تاثیر بسزایی دارد. در حوزه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی و همچنین در زبان های مختلف راهبردهای یادگیری زبان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته اند ولی در زبان فارسی به بررسی راهبردهای شناختی و فراشناختی (و اکثرا در میان فارسی زبانان) اکتفا شده است. لذا ضروری به نظر می رسید که در حوزه آموزش زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) به خارجی ها نیز راهبردهای یادگیری شناسایی شوند. در این خصوص، پژوهش حاضر بر مبنای پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990) انجام شد.ابتدا نسخه 50 سوالی پرسشنامه به زبان فارسی ترجمه گردید. سپس طی یک آزمون آزمایشی و با استفاده از 30 فارسی آموز پایایی آن محاسبه شد. آلفاکرونباخ کل آزمون 0.80 بود.به دلیل پایین بودن میزان آلفاکرونباخ در برخی از بخش ها، اصلاحاتی در پرسشنامه صورت گرفت. بدین منظور، واژه های دشوار را در برخی سوالات (با توجه به نظر زبان آموزان) حذف و از واژه های آسان تری استفاده کردیم. لذا در پژوهش اصلی از پرسشنامه اصلاح شده استفاده گردید. در این خصوص، 156 فارسی آموز خارجی از دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به پرسشنامه اصلی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که فارسی آموزان راهبردهای یادگیری زبان فارسی را گاهی (به طور متوسط) به کار می برند. همچنین طبق نتایج پژوهش می توان دریافت که فارسی آموزان برای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) راهبردهای فراشناختی را بیشتر به کار می برندو از راهبردهای حافظه ای کمتر از راهبردهای دیگر استفاده می کنند.
چشم انداز آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان از منظر برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تجربه نشان داده است که غفلت از برنامه درسی و نحوه طراحی آن به معنای عدم توجه جدی به محتوا، اهداف یادگیری، اهداف رفتاری، نحوه آموزش و شیوه ارزشیابی برنامه زبان آموزی است. هدف این مقاله توجه دادن متخصصان زبان فارسی به اهمیت برنامه درسی در چشم انداز آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان است. از مهم ترین ویژگی های یک کتاب مناسب آموزش زبان داشتن نظریه زبانی و نظریه یادگیری و توجه به تفاوت های زبان آموزان و اهداف و نیازهای آنهاست. سؤال مقاله حاضر این است که فرآیند تدوین کتاب های آموزشِ زبان فارسی به غیرایرانیان، تا چه حد از اسلوب علمی طراحی برنامه درسی تبعیت می کند. برای این منظور در بخش مبانی نظری، تفاوت بین روش تدریس و طراحی برنامه درسی نشان داده شده و روش های تدریس و برنامه های درسی بر پایه نظریه های زبانی توصیف شده است. سپس سیر تکوین برنامه های درسی و جهت گیری های غالب در این زمینه و در نهایت نحوه بازنمایی این سیر تکوینی در کتاب های آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله نیز ضمن برشمردن عوامل مؤثر در طراحی برنامه درسی مناسب چند پیشنهاد کاربردی برای بسامان کردن فرآیند تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیر ایرانیان ارائه شده است.
راهبردهای یادگیری زبان فارسی: بررسی ارتباط بین ملیت با به کارگیری راهبردها در میان فارسی آموزان غیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
در حوزة آموزش کاوی زبان های دوم، راهبردهای یادگیری زبان در زبان های بیشماری شناسایی شده و تأثیر عواملی مانند سن، جنس، انگیزه، هوش و سطح مهارت های زبانی بر به کارگیری آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. اما در زمینة آموزش کاوی زبان فارسی به عنوان زبان دوم، پژوهشی انجام نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان ملیت با به کارگیری راهبردها، در میان فارسیآموزان غیر ایرانی انجام شده است؛ چنانکه بر مبنای پرسشنامة راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990)، روی 156 فارسیآموز غیر ایرانی پسر و دختر با سیزده ملیت گوناگون در دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) شهر قزوین صورت گرفته است. آمار استنباطی و آزمونهای آماری نشان دادند میانگین کلی استفاده از راهبردها در میان ملیتهای مختلف اختلاف ناچیزی با یکدیگر دارند که معنادار نیست. ولی آمار توصیفی بیانگر آن است که ترتیب اولویتهای فارسی آموزان از ملیتهای مختلف با هم تفاوت دارند. علاوه بر آن، یافتهها نشان میدهند که به طور کلی، فارسیآموزان با ملیتهای مختلف از راهبردهای فراشناختی و اجتماعی بیشتر از سایر راهبردهای یادگیری استفاده میکنند.
آزوفا سینمایی: کاربرد فیلم سینمایی در آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و امکان سنجی کاربرد فیلم سینمایی به عنوان منبعی برای تهیه و تدوین مواد درسی در دوره های آزوفا (آموزش زبان و فرهنگ ایران به غیرفارسی زبانان) است. در مقاله به این پرسش پاسخ داده می شود که چگونه می توان بر مبنای یک فیلم سینمایی ایرانی طرحی درسی ارائه داد که نکات زبانی و فرهنگی مورد نظر در برنامه های آزوفا را داشته باشد (زرودا، 2006؛ گارن، 2012). این پژوهش که از نوع کتاب خانه ای است، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، امکان آموزش واژگان، مهارت های شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن و نیز معرفی فرهنگ ایرانی به غیرفارسی زبانان را بر اساس فیلم سینمایی رنگ خدا ساخته مجید مجیدی (1997)، ارزیابی می کند. در این راستا نقش فرهنگ و اهمیت توانش بینافرهنگی در آموزش زبان (مِیِر، 1991؛ بایرام، 1997) مبنای نظری پژوهش قرار گرفته است. بررسی نشان می دهد که فیلم سینمایی به درستی می تواند به عنوان منبعی غنی برای آموزش کارآمد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی به غیرفارسی زبانان به کار گرفته شود. بدین منظور، انتخاب فیلم و رویکرد آموزشی مناسب باید با توجه به ویژگی های ساختاری و محتوای فیلم و نیازهای زبان آموزان صورت پذیرد. علاوه بر این، ضرورت دارد که تعداد محدود مدرسان توانای ایرانی در خارج از کشور و نبود مجموعه ای ارزیابی شده و در دسترس از فیلم های سینمایی ایرانی در طراحی برنامه درسی فیلم محور به دقت مورد توجه قرار گیرد.
نقد زبان شناختی کتاب زبان فارسی مقطع متوسطه و مسائل آموزشی آن
حوزه های تخصصی:
کتاب زبان فارسی که به عنوان درس کسب مهارت های زبانی در برنامه درسی دانش آموزان مقطع متوسطه گنجانده شده، حاوی مطالب و محتویات فراوان آموزشی، نگارشی و دستوری است. این کتاب از نظر محققان این مقاله دارای نقایص و کاستی هایی است که به جهت اهمیت این درس در نظام آموزش، ضرورت دارد به آن ها پرداخته شود. نکته ای که مشکل آموزش این کتاب را دوچندان می کند، این است که بیشتر دبیران زبان فارسی دانش لازم و تحصیلات مرتبط با آموزش مباحث زبان شناسی را در سطح تخصصی ندارند. علاوه براین، بیشتر آموزه های کتاب به شکل کاربردی مورد استفاده قرار نمی گیرند و این یکی از مغایرت های کلی کتاب با اهداف آموزش وپرورش است.برخلاف تصور عام که می پندارند چون زبان فارسی، زبان رسمی و رسانه ای همه دانش آموزان است، باید کمترین مشکل در فهم و یادگیری آن وجود داشته باشد، درس زبان فارسی از معدود درس هایی است که بیشترین افت تحصیلی در آن وجود دارد. این مقاله کاوشی است درخصوص علل عدم موفقیت دانش آموزان در درس زبان فارسی در مقطع دبیرستان. در این مقاله ضمن اشاره ای گذرا به کاستی های موجود در کتاب و شیوه آموزش آن، برآنیم تا در جهت بهبود آموزش و محتوای آن گامی برداشته باشیم.
برخی از جنبه های مواد آموزشی در آموزش زبان فارسی در مؤسسات آموزش عالی فدراسیون روسیه
در این مقاله بعضی دیدگاه ها در مورد محتویات آموزش زبان فارسی در مراحل ابتدایی (سال اول و دوم) و همچنین برنامه ی پنج ساله ی آموزش در فدراسیون روسیه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. مواد بررسی این تحقیق کتب درسی مورد استفاده در موسسات آموزش عالی روسیه است. هدف از این تحقیق، مشخص ساختن معیارهای ضروری برای نگارش کتب آموزشی استاندارد می باشد. امروزه نیاز مبرمی در به روزسازی کتاب های آموزشی با توجه به مبانی نوین آموزش زبان و علم زبانشناسی کاربردی احساس می شود. در انجام این فرایند، لازم است نیازهای امروز ی زبان آموزان در عرصه های مختلف ضروری در نظر گرفته شود. از همین روی، کوشیده ایم فهرستی از موضوعات ضروری که باید در روند آموزش زبان فارسی به عنوان زبان خارجی لحاظ شود، ارائه دهیم. از جمله این موارد باید به آموزش متون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فنی، بانکی، موسسات بین المللی و ... اشاره کرد.
اندیشه برنامه ریزی زبانی در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر جامعهای، به طور معمول، از میان زبانها، گویشها یا لهجههای آن، یکی به دلایل تاریخی، سیاسی، اجتماعی، دینی ... یا مجموعه همه یا برخی از آنها دارای جایگاه ویژهای است. در طول تاریخ آن جامعه نیز به این زبان، گویش یا لهجه توجه بیشتری شده، و تلاشهای هدفمندی برای حفظ، ارتقاء جایگاه و گسترش کارکردها و کاربردهایش انجام گرفته است. این قاعده درباره زبان فارسی، به عنوان زبان مشترک مردم ایران، نیز جاری است، چراکه با توجه به جایگاه این زبان در جامعه ایرانی، بسیاری راه برونرفت از مسائل جامعه را توجه به زبان فارسی و اصلاح ناکارآمدیهای خط و آموزش آن دیدهاند. در دوره قاجار به عنوان بخشی از دوران معاصر ایران، افرادی راهحل مسائل را در اصلاح خط، شیوه نگارش و آموزش زبان فارسی و ارتقاء جایگاه آن میدیدند. یکی از مسائلی که در این زمینه مطرح میشود این است که دیدگاههای این افراد بر چه مبنایی استوار بوده است. در این پژوهش کوشش شده است به دو پرسش پاسخ گفته شود، یکی اینکه دیدگاههای این افراد با چه هدفی مطرح شدهاند، و دیگر اینکه این دیدگاهها دارای چه مبنای زبانشناسی هستند. بررسی اندیشههای این افراد نشان میدهد که در این دوره دیدگاههای درخور توجهی درباره برنامهریزی زبانی مطرح شده که برخی از آنها مبتنی بر دانش و فهمِ درست زبانشناسی است. نکته دیگر این است که بسیاری از مسائلی که در این حوزه در آن دوران مطرح و به خوبی تحلیل شده بود، هنوز باقی است، و تدبیری برای حل آنها اندیشیده نشده است. Abstract In all societies, based on historical, political, social, or religious reasons, a language, dialect or a linguistic variety of has a special status, in a way that this language, dialect or linguistic variety has been supported during the history of that society, and a purposeful series of attempts has been done to promote the status of that language or for expanding its functions or areas of use. This can be said for the Persian language, as the Iranian’s lingua franca and formal language. Therefore, many believe that in order to resolve the problems of Iranian society, you must pay attention to the Persian language and reforming its alphabet and teaching methodology. Qajar period, as an important part of the contemporary history of Iran, is unique for its viewpoints on the status of Persian language and the need for its planning. Therefore, one of the problems is to recognize the foundations of these viewpoints. This study is an attempt to answer mainly two questions: What kinds of goals have these people had in posing these ideas? What are the linguistic bases of these viewpoints? Investigating these viewpoints reveals that in the Qajar period, there have been remarkable ideas about Persian language planning some of which can be justified based on modern ideas in language planning. The important point is that a number of the key problems recognized in the period has remained unresolved to today's Iran. Key words : Qajar Period, Language Planning, Persian Alphabet, Persian Teaching, Persian Reading
بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر هیجانات زبان آموزان فارسی زبان زن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای اجرای فرآیند زبان آموزی مطلوب، توجه به نقش هیجانات و حواس اهمیت ویژه ای دارد و مدرسان با ایجاد هیجان مطلوب و تأثیرگذاری بر حواس، توان یادگیری زبان آموزان را ارتقا می دهند. مفهوم «هَیَجامَد» تلفیقی از دو واژه (هیجان+ بسامد) است که به تأثیر هیجانات ناشی از استفاده حواس در یادگیری مفاهیم گوناگون اشاره می کند و از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی- حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) تشکیل شده است. در پژوهش حاضر، به منظور کیفیت بخشی روش تدریس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، با درنظر گرفتن این مفهوم و مؤلفه های سه گانه آن (هیجان، حواس و بسامد) و باتوجه به تأثیر هیجان های آموزشی بر یادگیری و پیشرفت زبان آموز، الگوی هَیَجامَد را در تدریس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پیشنهاد می دهیم و تأثیر تدریس مبتنی بر این الگو را بر هیجانات زبان آموزان غیرفارسی زبان زن در ایران با استفاده از پرسشنامه های هَیَجامَد و هیجان می سنجیم. بدین منظور، 60 زبان آموز زن غیرفارسی زبان از 16 کشور را با سطح زبان فارسی یکسان (سطح زبان فارسی کتاب هفتم) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب کردیم و آن ها را پس از طی 22 جلسه تدریس برای چهار گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت شش هفته براساس الگوی هَیَجامَد ارزیابی نمودیم. نتایج پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر ارتقای میزان هیجانات زبان آموزان غیرفارسی زبان زن تأثیر معنادار مثبت داشته است. به سخن دیگر، با درگیر کردن تعداد حواس بیشتر در فرآیند آموزش، میزان هَیَجامَد زبان آموز افزایش می یابد و هیجان مثبت تولید می شود. درنتیجه، با کاهش هیجانات منفی، زمینه تعامل بیشتر با مدرس فراهم می شود و یادگیری کارآمد رخ می دهد. با برجسته کردن نقش عوامل هیجانی و تعدد حواس در امر یادگیری، به نظر می رسد که امکان استفاده از این الگو درجهت بالا بردن و ارتقای هیجانات مثبت زبان آموزان در تدریس زبان فارسی وجود دارد و زمینه یادگیری موفق زبان آموز فراهم می شود.
دانشگاه مجازی المصطفی (صلی الله علیه وآله) متولی آموزش زبان فارسی با رویکرد گسترش فرهنگ اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۴, Issue ۱۰, Summer ۲۰۱۷
153 - 175
حوزه های تخصصی:
چنان چه به آموزش و گسترش زبان فارسی با اهداف انتقال فرهنگ و معارف اسلامی ایرانی، صدور گفتمان انقلاب اسلامی و معرفی تمدن نوین اسلامی توجه شود؛ به نظر می رسد مناسب ترین متولی برای آموزش زبان فارسی با این اهداف جامعه المصطفی العالمیه خواهد بود که علاوه بر سابقه آموزش حضوری چند ده ساله و نیز سابقه مجازی چند ساله در آموزش زبان فارسی، متولی نشر معارف و گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه بین الملل نیز می باشد. در این میان، استفاده از فضای مجازی و ارتباط و آموزش از طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی فرصتی بی نظیر در اختیار دانشگاه مجازی المصطفی قرار داده که با سهولت هر چه بیشتر به مخاطبانی از سراسر دنیا دسترسی پیدا کرده و هدف بیان شده را محقق نماید. آن چه به نظر می رسد در این میان ضرورت دارد تبیین صحیح نقش، جایگاه و افق پیش روی دانشگاه مجازی در این حوزه است که خود را در کسوت متولی گسترش زبان فارسی با هدف آموزش معارف اسلامی و صدور گفتمان انقلاب اسلامی در فضای مجازی و بین الملل بشناسد، بشناساند و از ظرفیت های موجود در این فضا به شکل بهینه بهره ببرد. بر همین اساس، در این پژوهش پس از معرفی گروه زبان فارسی دانشگاه مجازی با مراجعه به استادان زبان فارسی و معارف اسلامی این گروه و مصاحبه با آنان، نظرات ایشان در این زمینه گردآوری و ارائه شده است. از جمله نکات مورد توجه استادان، مزایای فضای مجازی، ضرورت انتقال فرهنگ و معارف به زبان فارسی و زمینه سازی برای معرفی تمدن نوین اسلامی است.
نگاه فرهنگ شناختی به کتاب های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان: مطالعه موردی کتاب های موسسه دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی یکی از ارکان هویت ایرانی است که در عصر گفت و گوی فرهنگی و دهکده ی جهانی مورد توجه خاص استادان، پژوهشگران و علاقه مندان فرهنگ ایرانی در سراسر جهان قرار گرفته است. با این همه، رویکردهای متفاوت منابع آموزش زبان فارسی یکی از مشکلات پیش روی زبان آموزان و مدرسان این زبان است. در این مقاله بر اساس الگوی نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو، چگونگی بازنمایی فرهنگ ایرانی در سطح پایه و میانی کتاب های خواندن و درک مطلب فارسی ویژه ی زبان آموزان غیرایرانی بررسی شد. به این منظور برای استخراج نشانه های فرهنگی، ابعاد سه گانه ی فرهنگ(بعد شعری، بعد بافت، بعد محتوا)، و رویکردهای سه گانه ی نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو(رویکرد خود و نه دیگری، دیگری و نه خود، نه خود و نه دیگری)، مورد ملاحظه قرار گرفت. سپس برای اطمینان از نتیجه ی حاصل شده در آمار توصیفی، فرضیه ی پژوهش با استفاده از کای دو تک متغیره (Chi-square Test) و تی تست مستقل(Independent Sample T-test) نیز بررسی شد. در پایان نیز برای آموزش بعد بافت و محتوای فرهنگی در آموزش زبان دوم الگویی پیشنهاد گردید که طبق سازوکارِ آن، چنانچه تدوینگران متون آموزشی تمایل به استفاده از رویکرد خود و نه دیگری داشته باشند؛ لازم است از برجسته سازی ابعاد بافت فرهنگیِ خود بهره گیرند.
تحلیل خطاهای مشترک نوشتاری زبان آموزان غیرفارسی زبان دوره عمومی مطالعه موردی زبان آموزان مرکز زبان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلِ خطای زبان آموزان، یکی از ابزارهای سنجشِ کاراییِ آموزش به شمار می آید. با بهره گیری از این ابزار، می توان علاوه بر عیب یابیِ نظامِ آموزشی، به نقاط ضعفِ زبان آموزان در مهارت های گوناگون پی برد تا کیفیت آموزشی را بهبود بخشید. تحلیل خطا در دو شاخه نظری و کاربردی بررسی می شود. در تحلیل نظریِ خطا، سبب و چگونگی ایجاد خطا در ذهن زبان آموز بررسی می شود. در تحلیل کاربردیِ خطا، با بررسی و دسته بندی خطاها، راه حل های مناسبی از جنبه منابع و شیوه های آموزش برای رفع مشکلات زبان آموزان پیشنهاد می شود (Keshavarz, 2012, p. 59). بر همین اساس، این پژوهش به تحلیل کاربردی خطاهای نوشتاری دوره عمومیِ زبان آموزانِ مرکزِ آموزشِ زبانِ دانشگاهِ بین المللیِ امام خمینی(ره) می پردازد. در این مقاله، 100 متن نگارش (انشاء و توصیف یک متن تصویری) در دوره عمومی به روش تصادفی انتخاب شده اند. زبان آموزان از ملیت های گوناگون از جمله آذربایجانی، بروندی، کنیایی، سوری، عراقی، مالی، چینی و نیجریه ای بودند. تحلیل داده ها نشان داد که پربسامدترین خطاهای نوشتاری آن ها مربوط به واژه و املاء است. خطاهای واژگانی به سبب عدمِ شناخت و یادگیری نامناسب زبان آموز از زبان دوم پدید می آیند. خطاهای املاء، بر پایه علت هایی مانند ناتوانایی در درک شنیداری، ناتوانی در بازشناختن واکه ها و نیم واکه ها و ضعفِ حافظه دیداری و حرکتی به وجود می-آیند (Hashemzadeh, 2008, p. 429-431). نکته قابلِ توجه در این پژوهش آن است که زبان آموزان عرب زبان، بیشترین تعداد این گروه را تشکیل می دادند، با وجود آشنایی بیشتر آن ها با زبان فارسی (مانند الفبا و واژه های مشترک)، جزء گروه های پرخطا بودند. همچنین، شمار بسیار این خطاها، دور از انتظار و غیرِ قابلِ پیش بینی بود. هر چند بررسی علت های بسامدی این خطاها نشان می دهد که عواملی مانند گزینش محتوای آموزش، درجه بندی مواد آموزشی و شیوه آموزش، نقش با اهمیتی در کاهش این خطاها دارند.
واکاوی و ارزیابی برنامه درسی کتاب های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برپایه رویکرد تکلیف محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
357-382
به دلیل نقش مهم محتوای آموزشی در امر آموزش زبان، این پژوهش می کوشد ضمن معرفی رویکرد تکلیف محور، ازمیان کتاب های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، جلد دوم و سوم از مجموعه هفت جلدی کتاب های آموزش فارسی به فارسی (زهرایی و فردی 1390) چاپ جامعه المصطفی العالمیه (ص) را ازمنظر چگونگی استفاده از اصول و مبانی تکلیف محور بررسی کند. ابزار پژوهش پرسش نامه زیشنو (2011) با خرده مقیاس های تعاریف تکلیف، اجزای تکلیف، چهارچوب تکلیف، دشواری تکلیف، مبانی تجربی برای آموزش زبان مبتنی بر تکلیف، و تمرکز بر صورت در آموزش زبان مبتنی بر تکلیف است که به ارزش یابی آن دو کتاب می پردازد. نتایج نظرسنجی از 40 مدرس ایرانی و 40 فارسی آموز غیرایرانی دو مؤسسه آموزش عالی درباره این دو کتاب نشان می دهد که اصول طراحی درسی برمبنای رویکرد تکلیف محور در این کتاب ها ازنظر کمی و کیفی در حد متوسطی است و تا حد مطلوب فاصله دارد. نتایج این پژوهش به برنامه ریزان آموزشی کمک می کند تا درس های کارآمد تری برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان طراحی و تولید کنند و به مدرسان نیز برای آموزش توانش ارتباطی در کلاس های درس یاری می رساند.
بررسی تکنیک های بهبود عملکردروش های بسامدشماری پیکره بنیاد دراستخراج خودکار واژگان مورد مطالعه: (واژگان پایه علوم پزشکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاهد گسترش استفاده از روش های پیکره بنیاد در زبان شناسی هستیم. پژوهش حاضر به بررسی تکنیک های بهبود عملکرد روش های بسامد شماری در زبان فارسی و با منظور دستیابی به رویه علمی جهت استخراج خودکار واژگان پایه علوم پزشکی انجام پذیرفته است.استفاده از روشهای آماری در کنار ابزار زبانشناسی پیکره ای ( روشهای استخراج خودکار ترکیبی )جهت استخراج خودکار واژگان در تعدادی از زبانهای دنیا همچون انگلیسی ،فرانسه،ژاپنی و کره ای طی چند دهه اخیر بسیار رایج بوده است ، حال آنکه در زبان فارسی این روشها تا کنون به صورت جدی مورد استفاده قرارگرفته نشده اند و اغلب استخراج ها در زبان فارسی به روش سنتی انجام گرفته اند. ضمن آنکه بکار گیری این روشها در هر زبانی متفاوت است و در هر زبان با توجه به ویژگیهای زبانشاختی آن زبان برون داد روشهای آماری متفاوت است. از این رو باید مطابق با ویژگیهای هر زبان در این روشها تغییراتی اعمال کرد تا در نهایت بتوان به روشی جهت استخراج خودکار واژگان دست یافت.جهت نیل به این هدف در زبان فارسی، از خانواده مدل های بسامد شماری با رویکردهای بسامد شماری پیکره عمومی، بسامد شماری پیکره اختصاصی و روش های بهبودیافته آن ها استفاده شده است. بسامدشماری به کار رفته در پژوهش، برپایه پردازش اطلاعات واژگان در دو پیکره اصلی و اختصاصی که محقق آنرا ایجاد کرده است و از این پس آنرا پیکره محقق ساخته می نامیم، صورت گرفته است . پیکره محقق ساخته شامل متون درس زیست شناسی دوره اول تا چهارم دبیرستان، متون درس علوم دوم و سوم راهنمایی، متون تدریس شده در مرکزآموزش زبان فارسی امام خمینی قزوین، مجلات و مقالات حوزه پزشکی عمومی و پیکره عمومی مورد استفاده ، پیکره روزنامه همشهری ( نسخه دوم) می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که قابلیت استفاده از روش های بسامد شماری پیکره بنیاد در زبان فارسی برای دست یافتن به شیوه ای واحد در استخراج خودکار واژگان وجود دارد.شیوه آتی که به یقین می تواند گامی موثر در تهیه و تدوین متون آموزشی زبان فارسی و گسترش آموزش این زبان به شمار آید. از عمده ترین مشکلات استفاد از روش های ساده، جداسازی واژگان پرتکرار همچون حروف ربط را می توان برشمرد. از این رو جهت بالابردن توان مدل با اعمال روش هایی می توان روش های اولیه را بهبود بخشید. مشاهده می شود که روش بسامدشماری بهبود یافته در پیکره اختصاصی از سایر روش ها عملکرد بهتری داشته و تا ۶۰ درصد واژگان تخصصی را در ۵۰ واژه پر بسامد شناسایی می نماید. از سوی دیگر مشاهده می گردد که با افزایش دامنه واژگان مورد بررسی در پژوهش از ۵۰ به ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ دقت مدل ها افزایش یافته و درصد واژگان تخصصی انتخاب شده به ثبات می رسد.
تحلیلی بر عامل روانشناختی ترس از فناوری و دانش رایانه ای در مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
243 - 266
حوزه های تخصصی:
با جهانی شدن ابزارهای فناوری و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، به کارگیری رایانه و سایر ابزارهای فناوری در تدریس، امری ضروری گردیده است و به تبع آن معلمان و مدرسان در حیطه آموزش زبان نیز باید از این ابزارها به منظور افزایش تأثیر تدریس استفاده نمایند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد اگرچه اکثر معلمان و مدرسان تمایل دارند تا از این ابزارها در تدریس مهارت های زبانی استفاده کنند، اما به علت وجود ترس از به کارگیری ابزارهای فناوری در کلاس درس از این امر امتناع می ورزند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه احتمالی میان ترس از فناوری و دانش رایانه ای مدرسان آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بوده است. در راستای هدف این پژوهش، 40 مدرس زبان فارسی از دو مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آنها به سه پرسشنامه اطلاعات شخصی، سنجش میزان دانش رایانه ای سون و راب و کریسمیاضی (2011) و اضطراب رایانه ای روزن و ویل (1988) پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه معنادار (در سطح 05/0) و منفی بین دو متغیر دانش رایانه ای و ترس از فناوری برقرار است. در واقع، مدرسانی که میزان دانش رایانه ای بالایی دارند، ترس از فناوری کمتری دارند. نتایج تحقیق حاضر راهکارهایی را جهت تربیت مدرس زبان فارسی به برنامه ریزان آموزشی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به نیاز های جدید در به کارگیری فناوری در آموزش، پیشنهادهایی ازجمله گنجاندن دوره های آموزشی به کارگیری ابزارهای فناوری در دوره های ضمن خدمت معلمان مطرح نموده است.
تدوین استانداردهای مهارت گوش دادن و سخن گفتن در دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۸
107 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی و تدوین استانداردهای مهارت گوش دادن و سخن گفتنِ دوره اول ابتدایی است. اجرای این تحقیق کیفی است در دو بخش انجام شد: ابتدا با مطالعه پیشینه برنامه درسی سایر کشورها استاندارد مهارت های زبانی استخراج شد. سپس با برگزاری جلسات گروه کانونی استاندارد آموزش مهارت های زبان فارسی تدوین شد. محتوای مورد بررسی، برنامه درسی کشورهای پیشرفته بود و برنامه درسی واشنگتن، جرجیا و انگلستان انتخاب شد. نتایج طرح نشان داد در آموزش زبان فارسی با توجه به سه مؤلفه ساختار، محتوا و کاربرد کریستال (1987) و لاهی (1988)، می توان مهارت زبانی گوش دادن و سخن گفتن را به خرده مهارت های پردازش شنیداری، دستورآگاهی، گفتمان و التذاذ ادبی تقسیم کرد. با آموزش این خرده مهارت ها در پایان دوره اول ابتدایی دانش آموزان به توانش ارتباطی دست خواهند یافت؛ به بیان دیگر کسب این توانایی به معنی ایجاد توانش دستوری، توانش اجتماعی و توانش راهبردی هایمز (1972) و کنل و سواین (1980) خواهد بود.
تفاوت های زبانی گونه نوشتار ادبی با گونه نوشتار معیار برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با هدف شناخت تفاوت های دو گونه زبانی معیار و ادبی، ابتدا براساس تحلیل مقابله ای کتاب های دستور زبان آثار ادبی با کتاب های دستور زبان معیار، تفاوت های این دو گونه را استخراج و سپس براساس میزان فراگیر بودن آنها در آثار ادبی، تفاوت های زبانی کمتر رایج را به شش دسته تقسیم کردیم. سپس براساس نظریه تداخل و همچنین بر مبنای پیروی از اصول علم نحو، تفاوت های زبانی رایج تر را در سه دسته طبقه بندی نمودیم: 1. مؤلفه های گونه ادبی با ظاهر یکسان نسبت به زبان معیار با کارکرد متفاوت 2. مؤلفه های گونه ادبی با ظاهر متفاوت نسبت به زبان معیار با کارکرد یکسان 3. حذف یا جا به جایی ارکان جمله. پس از معرفی، نمونه ای ادبی در 12 حوزه زبانی نظام آوایی، اسم، صفت، عدد، ضمیر، موصول، فعل، قید، حروف، اصوات، واژه سازی و جمله، ارائه دادیم. در پایان معلوم شد که تفاوت های زبانی رایج تر، برای آموزش به غیرفارسی زبانان ضروری تر و در عین حال دشوارترند و گروه کمتر رایج اهمیت آموزشی کمتری دارند ولی فراگیری آنها راحت تر است.