مطالب مرتبط با کلیدواژه

هخامنشیان


۶۱.

بازتاب مفاهیم اساطیری در هنر جواهر سازی دوره هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر جواهر سازی هخامنشیان نقوش اساطیری نمادها زیورآلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۲ تعداد دانلود : ۷۹۴
هنر جواهر سازی در کنار هنرهای دیگر دوره هخامنشیان نمایانگر شکوه و عظمت امپراطوری کورش کبیر و جانشینانش بود.نقوش و نمادهای منقور بر جواهرات و زیورآلات دوره هخامنشیان، در واقع نموداری از پیشینه ی باورها و اعتقادات کهن ایران باستان است که در قالب هنر عصر هخامنشیان خلاصه می شود.کاربرد این مفاهیم نمادین در هنر جواهر سازی این دوره، متاثر از عناصر فرهنگی، دین، مذهب و اساطیر ادوار قبل و نیز تأثیر پذیری از مناطق همجوار امپراطوری هخامنشیان است. هدف از این پژوهش شناخت و مطالعه ی برخی از نمادها و مفاهیم اساطیری است که به صورت برجسته در هنر جواهر سازی و زیورالات دوره هخامنشی به کار رفته است.در این مقاله با بررسی نقوش منقور بر نمونه هایی از این آثار مانند دست بندها، گردن بندها و گوشواره ها در موزه بریتانیا، مهیو، بوستون و لوور، مشخص گردید که بازتاب باورها و اعتقادات در قالب مفاهیم نمادین در هنر آن دوره به ویژه هنر جواهر سازی به روشنی دیده می شود.شاهد این ادعا نقوش و مفاهیم نمادینی است که به کرات در آثار هنری هخامنشیان می توان دید، از جمله استفاده از شیر- دال(گریفین) که یک موجود ترکیبی است در دستبند یا بازوبند، نمایش فروهر در قالب گردنبند و همچنین استفاده از خدای بس در گوشواره و آویزهای تزیینی است.
۶۲.

نام های تخت نشینی در دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان نام تخت نشینی داریوش خشایارشا اردشیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۶۸۹
پادشاهان هخامنشی پس از داریوش یکم هنگام جلوس و یا هنگامی که نامزد جانشینی می شدند، نام های «داریوش» و «خشایارشا» و «اردشیر» را به عنوان نام تخت نشینی خود انتخاب می کردند. هر کدام از این پادشاهان با توجه به نحوه ی به تخت نشستن، اتفاقاتی که پیش از به تخت نشستن برایشان افتاده، و بر اساس طرح و برنامه ای که داشته اند، یکی از این نام ها را برای خود برگزیده اند. این نام ها نه نام های شخصی و نه ترکیبات اسمی واقعی، بلکه شماری ترکیب اسمی فشرده شده اند. مسئله ی پژوهش حاضر، سبب انتخاب نام های داریوش و خشایارشا و اردشیر توسط پادشاهان شاخه ی دوم هخامنشی بوده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده تا با بهره گیری از منابع دست اول و پژوهش های موجود، به شکل توصیفی تحلیلی شیوه ی انتخاب نام های تخت نشینی در دوره ی هخامنشی ذکر شود و سبب انتخاب هر کدام از این نام ها تحلیل شود. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که کسانی نام تخت نشینی داریوش را انتخاب کرده اند که جانشین قانونی پادشاه نبوده اند و پس از پشت سر گذاشتن دوره ی بحران داخلی و با تدبیر و اقتدار توانسته اند به تخت پادشاهی دست یابند. انتخاب کنندگان نام خشایارشا ولیعهد و جانشین قانونی پادشاه بوده اند و بی هیچ مشکلی به تخت نشسته اند. کسانی که نام اردشیر را انتخاب کرده اند از فرزندان مشروع پادشاه و از حق قانونی جانشینی برخوردار بوده اند، با این حال جانشینی آنها مورد چالش قرار گرفته و پس از تلاش فراوان و درگیری های داخلی توانسته اند نظم را به خاندان شاهی برگردانند و به تخت بنشینند.
۶۳.

جایگاه کیش زرتشتی در میان هخامنشیان و ساتراپ نشین های غربی آنان

کلیدواژه‌ها: کیش زرتشتی اهوره مزدا مغ ساتراپ نشین های غربی ایران هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۲۹۲
ایران عهد هخامنشی از لحاظ دینی دورانی ست که در آن بردباری دینی به منصه ی ظهور رسید. در عهدی که کشتار و ویرانی افتخار پادشاهان آشوری بود، پادشاهان هخامنشی انسان دوستی و توجه به انسان که منشعب از باور های آنان بود را به جهانیان عرضه داشتند. کتیبه های هخامنشی که بیشتر به شرح رویدادها می پردازند؛ از بازگویی باورداشت ها و آداب دینی مردمان ایران و ساتراپ نشین های غربی شاهنشاهی هخامنشی کم تر مطلبی ارائه می دهند، بنابراین با واکاوی آثار باستان شناسانه و گزارش های مورخین باستانی، جایگاه دین زرتشتی در میان هخامنشیان و ساتراپ نشین های غربی آنان تا حدودی روشن تر خواهد شد. یافته های پژوهش که بر اساس واکاوی منابع تاریخی انجام گرفته، به روشنی نشان می دهد که ساتراپ نشین های غربی به دلیل رواداری دینی هخامنشیان، برای نزدیکی به حاکمیت سیاسی سه ایزد اصلی اوستا اهوره مزدا، ناهید و مهر را که در برخی موارد با ایزدان و خدایان گذشته آنان هماهنگی داشت، پرستش می کردند. در مورد کیش هخامنشیان، پژوهشگران دینی و متخصصین تاریخ ایران باستان تحقیقات فراوانی انجام داده اند؛ اما تاکنون به تحلیل جایگاه دینی ساتراپ نشین های غربی ایران از دیدگاه دیانت زرتشتی کم تر توجه شده است. این مقاله به مطالعه ی ساختار دینی شاهنشاهی هخامنشیان با تأکید بر دین زرتشتی و جایگاه آن در ساتراپ نشین های غربی می پردازد. در این راه بر اسناد و منابع موجود تکیه و با استفاده از روش تحقیقات تاریخی، موضوع مورد تحلیل و توصیف قرار گرفته است.
۶۴.

بررسی علل و زمان احداث، نامگذاری، معماری و متروک شدن بنای تاریخی گور دختر

کلیدواژه‌ها: منطقه بزپر بنای گور دختر هخامنشیان پاسارگاد برازجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۴۹۲
استان بوشهر به دلیل استراتژیکی و سوق الجیشی متاثر از قرار گرفتن در ساحل خلیج فارس و توجه ویژه هخامنشیان به تجارت دریایی، در زمان هخامنشیان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود. با گسترش شبکه راه دریایی، حضور هخامنشیان در جبهه غربی منطقه پارس (بندر بوشهر کنونی) در حاشیه خلیج فارس، بیش از پیش ضرورت پیدا نمود. همچنین همجواری این استان با استان فارس و برخورداری از موهبت های سرشار طبیعی بر اهمیت آن افزوده بود. وجود سه کاخ از دوره هخامنشی در پس کرانه های خلیج فارس و به خصوص دشتستان و کشف آثار دیگری از آنها در جای جای استان بوشهر نمود بارزی از سیطره هخامنشیان بر خلیج فارس می باشد. یکی از آثار ارزشمند هخامنشی در منطقه پارس جنوبی و استان بوشهر بنای معروف به آرامگاه گور دختر می باشد که بسیار شببیه به آرمگاه کوروش در پاسارگاد است. از این نوع معماری تنها در دو جای ایران یکی در پاسارگاد و دیگری در منطقه بزپر دشتستان تا به حال شناخته شده است. این مقاله که با ترکیبی از روش های تحقیق «تحلیل محتوا»، «مقایسه ای» و «میدانی» به انجام رسیده است، نشان می دهد که زمان احداث این بنای ارزشمند حدود سده پنجم پیش از میلاد می باشد، نام آن احتمالا به معنای بکر و دست نیافتنی برای نامحرمان بوده که پس از حمله اعراب، نامگذاری شده، معماری آن به دلایل وجود سقف خرپشته ی ایلامی می باشد و احتمالا علل متروک شدن آن تغییر شاهراه مواصلاتی بوده است.
۶۵.

بررسی سبک و اسلوب معماری دوره هخامنشیان

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان معماری پاسارگاد تخت جمشید شوش ایونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۵۲
در دوره هخامنشیان یک سبک معماری مخصوصی به وجود آمد، که در آن سنن و آداب ملل مختلف ساکن در کشور هخامنشیان جلوه گری می کرد. یکی از آثار اولیه ی معماری هخامنشیان، کاخ کوروش است که در نخستین اقامتگاه این دولت در پاسارگاد بنا شد و عبارت از یک رشته ساختمان هایی در میان باغ و محصور به دیوار بود. هنر شاهنشاهی هخامنشی در سده های شم تا چهارم ق.م. دو دسته است: یکی هنر پادشاهان نخستین پارسی است که بهترین نمود آن پاسارگاد است و دیگری هنر شاهان پس از داریوش. اگرچه کوروش در معماری پاسارگاد و نقوش تزینی آن کوشید عناصر مختلف از هنر سرزمین های گشوده شده را در طراحی هنری درهم آمیزد؛ اما در تخت جمشید گامی فراتر نهاده شد و شاهان هخامنشی با آمیختن عناصر هنری مصر، بابل، ایلام،لولوبیان، ماد، اورارتو و ایونیا/ لودیا، سبک درباری یگانه ای را آفریدند. بدعتی که داریوش اول درافکند تا پایان زمامداری هخامنشیان بر قوت خود باقی ماند و این سبک نوین نه تنها در معماری تخت جمشید به اوج خود رسید، بلکه در معماری بناهای شاهان در شوش، هگمتانه و بابل نیز به کار بسته شد. در واقع معماری هخامنشیان هنری تلفیقی است از سبک معماری های بابل، آشور، اورارتو، لولوبیان (معماری صخره نگاری)، یونان، مصر، دولت شهرهای آسیای کوچک و ... که با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی از معماری را پدید آورده است. هخامنشیان با ساختن این ابنیه عظیم می خواستند عظمت پادشاهی خود را به همه جهانیان نشان دهند. در این پروسه تحقیقی حتی الامکان سعی شده است که به همه زوایای معماری دوره هخامنشی و تأثیرپذیری این هنر از هنر دیگر اقوام پرداخته شود. مقوله ی حاضر بیشتر حول محور معماری شهرهای پاسارگاد، تخت جمشید و شوش می باشد و در این راستا نمایی کلی از معماری این دوره در معرض بحث و تبادل قرار داده ایم و در آخر با استنباطی در این زمینه که هنرمعماری دوره مورد بحث اگرچه تلفیقی از هنر اقوام و کشورهای همسایه بوده است؛ مع هذا روح و جلوه هنر ایرانی نیز در این زمینه قابل توجه و انکارناپذیر است. به عبارتی بهتر جنبه ایرانی بودن آن بر دیگر جلوه های خارجی آن برتری دارد.
۶۶.

بررسی میزان تاثیرگذاری معماری اورارتو بر معماری هخامنشی (نمونه موردی کاخ آپادانای شوش)

کلیدواژه‌ها: اورارتو هخامنشیان معماری صخره ای کاخ آپادانای شوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۷ تعداد دانلود : ۴۷۶
اورارتو نام تمدنی است که در غرب آذربایجان امروزکه حدود 1000 سال ق.م. قدرت گرفت. این تمدن همزمان با آشوری ها در شمال عراق و تمدن عیلام نو در غرب ایران بود. بیشتر اطلاعات از تمدن اورارتو، از نوشته های آشوری است. سلطنت اورارتو در قرن 8 ق.م. از بین رفت و باقیمانده آن، به زیر قدرت مادها در آمد. آنان قومی مبتکر، خلاق و آبادکننده بودند. اورارتوها در سرزمینی که در زمان قدرت آنها از ساحل باختری دریای خزر تا سوریه کنونی گسترده بود؛ شهرها، کاخ ها، دژها و معابد متعدد ساختند، تاکستان ها و باغ های میوه به وجود آوردند.آنها برای تأمین آب مورد نیاز، نهرها وکانال های بسیاری حفر کردند و در فلزکاری نیز سرآمد اقوام آن ادوار بودند. به نظر می رسد به دلیل همجواری مادها و پارس ها به مدت دویست سال با اورارتو و در ادامه به دست گرفتن قدرت توسط پارس ها، آنها بسیاری از روش ها و شیوه های ساخت بناها را از اورارتوئیان الگوبرداری کردند و در ایجاد بناهای پرشکوه خود همچون آپادانای شوش و تخت جمشید از آن بهره جستند. این مقاله سعی دارد ابتدا نگاهی به تاریخ و معماری اورآرتوئیان داشته باشد و سپس با بررسی کاخ آپادانای داریوش در شوش، بر مبنای روشی تحلیلی-تطبیقی، میزان تاثیرگذاری تمدن اورارتو در معماری دوره هخامنشیان مورد بررسی قرار دهد. نتایج نشان می دهد اگرچه هخامنشیان از تمامی تمدن های پیشین خود در ساخت بناهای باشکوه بهره جستند، اما در این میان نقش اورآرتو پررنگ تر است. نقشی که کمتر از آن یاد می شود.
۶۷.

سفیر و سفارتخانه در دوره هخامنشیان

کلیدواژه‌ها: سفیر سفارت خانه فرستاده هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۲ تعداد دانلود : ۳۲۷
دیپلماسی در تاریخ سیاسی جهان به ویژه ایران پیشینه ای دیرینه دارد، گرایش به قدرت و حفاظت از منافع و دستاوردها از یک سو، وحشت از جنگ و پیامدهای ناگوار آن از سوی دیگر در ایجاد و توسعه روابط دیپلماسی به ویژه در میان هخامنشیان تاثیر گذار بوده است.از آنجایی که در دوره هخامنشیان، زندگی در پارس به سیاست و جنگ بیشتر از مسائل اقتصادی بستگی داشت، بنابرین بین هخامنشیان و کشورهای دیگر، روابط دیپلماسی وسیعی برقرار بوده است. بر این اساس،نقش سفیر بسیار مهم و حساس بود. سفیران انتخاب شده توسط شاهان هخامنشی باید پس از عبور از راههای دشوار و به جان خریدن خطرات بسیار به کشور مقصد می رسیدند، علاوه بر این،سفیران باید به زبان مردم بومی آنجا آشنا بوده و از راه های عبور و مرور و کشور مقصد اطلاعات کافی دریافت کرده و پس از بازگشت به کشور مبدا این اطلاعات را در اختیار شاهنشاه می گذاشتند و این در مورد سفیران هخامنشی نیز صدق می کرد. با وجود پژوهش های گسترده ای که درباره ی تاریخ هخامنشیان و روابط سیاسی و اقتصادی آن با کشورهای دیگر انجام گرفته است، تاکنون در منابع این دوره اشارت پراکنده ای به سفیر و سفارت خانهدر دوره هخامنشان شده است و هیچ یک بطور کامل به وجود سفارت خانه، جایگاه سفیر و حدود و اختیارات آن در دوره هخامنشیان نپرداخته اند. لذا این پژوهش بر آن است تا با استناد به منابع تاریخی و با استفاده از شیوه ی پژوهش های تاریخی به وجود سفارت خانه و جایگاه سفیر در دوره هخامنشیان بپردازد.
۶۸.

نگاهی به یک نامجای کهن ؛ زَرَنگ (سیستان)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان سیستان دهانه غلامان زرنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۵۲۴
سیستان در طی تاریخ و به تناوب با نام های گوناگونی چونسکستان، سیستان، نیمروز و نامهای دیگری خوانده شده و جدا از نقشی که در تدوین تاریخ مذهبی ایران پیش از اسلام داشته در دوران اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. در مورد جغرافیای کنونی سیستان ابهام چندانی وجود ندارد ، اما دانسته های جغرافیایی در مورد ادوار گذشته ی سیستان، باتوجه به تغییرات پی در پی چهره ی زمین درین منطقه به هیچوجه کافی نیست و حلقه های گمشده ی زیادی در فرهنگ جغرافیای تاریخی سیستان وجود دارد. درین نوشتار سعی شده با تکیه بر منابع مکتوب باقیمانده از سیاحان، تاریخنگاران و جغرافیا نویسان ، موقعیت جغرافیایی یکی از مهمترین مراکز مورد بحث در منطقه یعنی زرین/زرنگ/ زرنج را در دوران تاریخی بررسی نماییم.
۶۹.

بازکاوی مرگ کمبوجیه و بردیا و تأثیر آن بر چگونگی روی کار آمدن داریوش هخامنشی

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان جانشینی کمبوجیه بردیا داریوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۹ تعداد دانلود : ۷۳۷
مرگ کمبوجیه و بردیا یکی از تاریک ترین بزنگاه های تاریخ هخامنشیان است. بنابراین به خاطر اهمیت این موضوع، محور اصلی این پژوهش دوره ی زمانی مرگ کمبوجیه و بردیا تا روی کار آمدن داریوش را در بر می گیرد. در این رابطه ابتدا سعی شده است که سیر اجمالی وقایع تاریخی این محدوده زمانی با توجه به منابع اصلی آورده شود، سپس به تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات منابع تاریخی درباره مرگ معما آمیز کمبوجیه و همچنین قتل بردیا پرداخته شود. آن چه به عنوان نتیجه در بخش پایانی مقاله ارائه شده ناظر بر این مسئله است که نه تنها بردیا بر اساس توطئه هفت خاندان به رهبری داریوش از پای درآمده است، بلکه با توجه به اطلاعات منابع موجود، نمی توان مرگ کمبوجیه را اتفاقی دانست؛ چرا که سیاست های کمبوجیه و بردیا بر تحکیم قدرتشان در برابر اشراف استوار شده بود. بنابراین اشراف و خاندان های بزرگ نمی خواستند، امتیازاتشان از دست برود، به همین خاطر نسبت به آن واکنش نشان دادند و با قتل آن ها پادشاهی را از شاخه کورش گرفتند.
۷۰.

حذف شدن تاریخ مادها و هخامنشیان در حماسه ملی ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پ‍ی‍ش‍دادی‍ان کیانیان حماسه ملی هخامنشیان مادها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۴ تعداد دانلود : ۶۰۶
تاریخ ایران باستان را به سلسله های پیشدادی، کیانی، اشکانی و ساسانی تقسیم بندی می کردند. در داستان های حماسه ملی، ذکری از مادها و هخامنشیان نیست. هدف عمده مقاله حاضر، بررسی چرایی حذف تاریخ مادها و هخامنشیان در روایات حماسه ملی است. مادها در مناطق غربی ایران سکونت اختیار کردند و موفق شدند تا حکومتی گسترده و مقتدر تشکیل دهند. بر شرق ایران نیز کیانیان حکومت می کردند. مادها با پیشروی به سمت نواحی شرقی توانستند آن منطقه را ضمیمه حکومت خود کنند. پس از مدتی مادها مغلوب هخامنشیان می شوند و با حمله اسکندر، هخامنشیان از حکومت ساقط می شوند. در زمان اشکانیان، اقدام به جمع آوری داستان های ملی می شود. هنگامی که اشکانیان خواستند، به تدوین گذشته خود بپردازند، دو شکست بزرگ را به خاطر آوردند؛ اولی شکست حاکمان محلی آنان و پیچیده شدن طومار کیانیان بود و دومی، شکست هخامنشیان از اسکندر که انقراض هخامنشیان را سبب شد. شاید آنان، شکست اولی را در مقایسه با دومین شکست خیلی کوچکتر احساس می کردند، لذا تلاشی آگاهانه را شروع کردند تا شکست اولی، به فراموشی سپرده شود؛ البته این شکست از خاطره ی جمعی کاملا زایل نشد ولی خیلی کمرنگ شد و بدان شکل باقی ماند. اما شکست از اسکندر قابل زایل شدن نبود و به همین خاطر باقی ماند. در گذر زمان آنان توانستند این دو را با هم ادغام کنند. بنابراین، "دارایی" که از "اسکندر" شکست خورده، حاصل یکسان پنداری "فردی کیانی که از مادها شکست خورده" با "داریوش سوم که از اسکندر شکست خورده" است. لذا پس از کیانیان، حکومت اسکندر فرا می رسد و دوران مادها و هخامنشیان از داستان های ایرانی حذف می شوند. این ادغام باید در زمان اشکانیان رخ داده باشد چرا که در زمان ساسانیان، یک شکست شناخته شده بود و آنان از حکومت هخامنشیان بی اطلاع بودند.
۷۱.

عوامل تقویت و تهدید کارکردهای امنیتی سکه های دوره هخامنشیان (559-330ق.م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکه هخامنشیان تقویت تهدید کارکردهای امنیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۷۷
سکه ها منابع مصور و معتبری از زمان های گذشته هستند که مطالعه آنها می تواند به روشن شدن بخش های تاریک تاریخ گذشتگان کمک شایانی کند. سکه ها در زمان های گذشته نقش امنیتی، تجاری و رسانه ای داشته اند. هدف این پژوهش بررسی عوامل تقویت و تهدید کارکردهای امنیتی سکه های دوره هخامنشیان (559-330ق.م) با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی و شیوه نگارش توصیفی تحلیلی است. در گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسناد و آرشیو موزه ای استفاده شده است. تجارت و ابزارهای داد و ستد همواره از مؤلفه های بسیار مهم حیات اجتماعی یک جامعه به شمار می آید، لذا در پژوهش حاضر تلاش شده تا این جنبه از تاریخ اجتماعی-اقتصادی با طرح ای ن فرض یه که عوامل سیاسی و اقتصادی با کارکردهای امنیتی سکه های هخامنشی رابطه مستقیم داشته اند، مورد واکاوی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل تقویت کننده کارکرد سکه های هخامنشی را باید در اقدامات داریوش اول در زمینه توجه به زیرساخت های اقتصادی (جاده شاهی)، اداری (دیوان برید) و تدبیر در شیوه های مدیریت سیاسی (ساتراپ نشینی) جست وجو کرد. عوامل تهدیدزای کارکرد سکه های هخامنشی را نیز باید در سوءمدیریت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جانشینان داریوش مانند سیاست تقسیم سکه طلا در جنگ های پلوپونزی، استخدام سربازان مزدور، فساد دربار، افزایش قدرت ساتراپ ها و افزایش نرخ بهره و مالیات تحلیل کرد.
۷۲.

واکاوی نقش سکاها در تاریخ ایران باستان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سکاها ایران باستان مادها هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷۸ تعداد دانلود : ۱۴۷۵
سکاها دسته ای از مردمان ایرانی تبار بودند که در دوره های مختلف تاریخی ایران خودنمایی می کردند. بسیاری از نویسندگان آنان را از آریایی ها و بسیاری از شاخه های هندواروپایی قلمداد می کنند. آنان در زمره آخرین قبایل آریایی بودند که پس از مهاجرت اقوام هند و اروپایی در قرن هشتم پیش از میلاد، پس از تشکیل دولت ماد در شمال آسیای مرکزی و جنوب سیبری امروز و شمال دریای کاسپین و حدود غربی آن تا پشت کوه های قفقاز پراکنده شدند، تنها در منابع های غربی و شرقی به نام های مختلفی ازجمله در تورات «اشکوزای»، در نوشته های هرودوت «اسکیته» در نوشته های هخامنشیان «سکه» و جغرافیون قدیم «ساک» آمده اند. در سنگ نبشته های هخامنشی از سه گروه از سکاها نام برده شده است:1. سکاپردرایه /داها 2. سکاتیگره خوده ماساژت ها 3. سکاهئومه ورگ که داها به مادها حمله کردند و 28 سال آنان را زیرسلطه خود بردند؛ ولی سرانجام هوخشتره آنان را شکست داد. ماساژت ها که بیشتر در باتلاق ها زندگی می کردند و تصرفاتی تا حدود چین داشتند و کوروش بزرگ در جنگ با آنان کشته شد. و داریوش توانست آن ها را شکست داده و شاه آنان بنام اسکونخا را دستگیر و تصویر او را در بیستون حک نماید. و در دوره اشکانیان فرهاد دوم بدست آنان کشته ولی سرانجام مهرداد دوم اشکانی توانست آن ها را شکست داده و برای همیشه ایران را از تعرض آنان آسوده کند. و درجنوب در شهر «زرنگ» برقرار شوند و شهر زرنگ به «سکستان» یا «سیستان» معروف گردد. در دوره ساسانی خبری از هجوم آنان ثبت نشده است. سکاهای هوم نوش که به صورت قبیله ای در ماورای سغد در منطقه تاشکند امروزی مستقر بودند. زبان سکاها، زبان سکایی، شاخه ای از زبان های باستانی ایران است. اساس زندگی آنان بیابانگردی بود و تجارتی هم با همسایگان خود از جمله یونان داشتند. و همین خصلت بیابانگردی، منابع تحقیقی در باب احوال و فرهنگ این قوم منحصر به مقبره های بزرگان سکایی است. هرچند دارای الفبا و سکه نبودند ولی نفوذ عمیق آثار هنری آنان را می توان در همسایگان غربی و شرقی خود چون یونان، مادها، پارس ها و چین را شاهد بود.
۷۳.

هخامنشیان در شاهنامه و روایات ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان شاهنامه خدای نامه کوروش داریوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۲ تعداد دانلود : ۶۴۹
    از آن جا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامه عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بوده اند و برخی دیگر چون فرای، شهبازی و زرین کوب با جدیت بر این یادسپاری تأکید دارند. برخی دیگر چون دریایی نیز با اخذ روی کردی میانه عقیده دارند که ساسانیان آگاهانه یاد هخامنشیان را نادیده گرفته اند تا خود را به کیانیان که دودمان کهن ایران شرقی بودند، نسبت دهند. برخی شواهد و مدارک نشان می دهد که ساسانیان نخستین یقیناً از وجود هخامنشیان آگاه بودند و خود را به آنان منتسب می کردند و ساسانیان پسین آگاهانه با دست برد در تاریخ و دگرگون سازی شخصیت ها با اهداف سیاسی و دینی، چهره های هخامنشی را بنابر صلاح دید خود تا حدودی دگرگون ساختند. بااین حال، هخامنشیان با گرفتن هویت و چهره ای جدید، در تاریخ نگاری ساسانی پابرجا ماندند و به دوران اسلامی راه یافتند. این تحریفات در تاریخ ایران کاملاً آگاهانه از سوی ساسانیان صورت گرفته است و اکنون می توان با بررسی شواهد به میزان و علت این دگرگونی ها پی برد. مقاله پیش رو در پی اثبات وجود چهره های برجسته هخامنشی چون کوروش و داریوش در تاریخ نگاری نوین ساسانی–اسلامی است. لذا مسأله اساسی پژوهش حاضر یافتن دلیل تحریف تاریخ هخامنشیان از سوی ساسانیان و بازیابی آثار وجود هخامنشیان در منابع دوران ساسانی است که نیازمند پژوهش در تاریخ فکری ساسانیان با روی کردی اندیشه گرایانه است.
۷۴.

مدیریت سیاسی فضا در عصر هخامنشی و تأثیر آن بر همگرایی و واگرایی اقوام ساکن قلمرو آنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقوام مدیریت سیاسی فضا واگرایی هخامنشیان همگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۴۳۲
مدیریت سیاسی فضا، با کارکرد و رویکرد سازمان دهی بهینه کشور،به صورت بالقوه و بالفعل شالودهبرنامه ریزی ها در همه سطوح مدیریت سرزمین است. این نوع مدیریت مبتنی بر واقعیت های فضای جغرافیای سیاسی کشور موجب کاهش نابرابری های توزیع فضایی منابع محدود و افزایش پایدار و توسعه در کشور می شود. ایران،به رغم فرازوفرودهای طولانی تاریخی در سازمان دهی سیاسیِ فضا و تقسیمات کشوری،در برخی موارد دچار چالش هایی مانند رقابت های ناسالم در جذب منابع و منافع، خلأ های مربوط به ساختار دولتی مناسب، کارایی به نسبت ضعیف آمایش سرزمین و رقابت های قومی است. این امر، لزوم تحلیل جغرافیایی-تاریخی تقسیمات کشوری ایران در دوره های تاریخی و تأثیر آن در واگرایی و همگرایی اقوام را برای عصر کنونی محسوس می نماید. هدف از انجامپژوهش حاضر بررسی شیوه مدیریت سیاسی قلمرو هخامنشی، راهکارهای اعمال شده توسط آن ها،و میزان موفقیت این راهکارها در حفظ یکپارچگی دولت و قلمرو آنان است که، جدا از افزایش دانش تاریخی ما، با توجه به ترکیب جمعیتی و قومی ایران در عصر حاضر، از بُعد نظری و تجربی درخورتوجه است. داده های مورد نیاز پژوهش حاضر به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و پس از دسته بندی بررسی و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که هخامنشیان،به منظور کنترل بهتر قلمرو خود، کشور را به واحدهای سیاسی کوچک ترتقسیم کرده بودند و شاخص اصلی در این تقسیم بندی، گزینش مدلی کارآمد برای اداره کشوری با ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی سرزمین ها و اقوام مختلف ساکن در قلمرو آنان بوده است که همگرایی حداکثری و واگرایی حداقلی از حکومت مرکزی را به دنبال داشته باشد.
۷۵.

اندیشه سیاسی نهفته در سنگ نبشته هخامنشی DNb و تطبیق آن با آرای افلاطون و ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان داریوش اول سنگ نبشته DNb نظام سیاسی فلسفه سیاسی افلاطون و ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۶۱
سنگ نبشته داریوش در نقش رستم معروف به DNb یکی از جذاب ترین و مهم ترین آثار در عرصه اندیشه ورزی ایرانیان، خصوصاً نظام سیاسی و درواقع حکمرانی آرمانی آنان است. کتیبه موردنظر کاملاً قدرت را با فلسفه پیوند داده و توأمانی فلسفه و قدرت سیاسی را یادآور شده است. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی-تحلیلی نظام سیاسی منعکس شده در سنگ نبشته دوم داریوش بزرگ در نقش رستم با آرای اندیشمندان یونانی در ارتباط با شهریاری آرمانی است. به جهت تقدم زمانی و تاریخ نگارش کتیبه موردنظر، در نگاه اول چنین متصور می شود که این کتیبه در زمان های بعدی در کتاب های فلسفه سیاسی یونان باستان یعنی جمهوری افلاطون یا سیاست ارسطو و در قالب نظرات سیاسی آنان به تفصیل آمده است. این مقاله با اتکا بر روش مبتنی بر تحقیق تاریخی و مطالعات زبان های باستانی، به توصیف و تحلیل مستند بندهای مختلف متن سنگ نبشته DNb می پردازد. در اینجا، شیوه مقایسه ای نیز نقش و جایگاهی محوری دارد. متن مقاله و همچنین جداول نیز بر همین اساس تنظیم شده است. با اتکا بر چنین شیوه ای است که دستاوردهای پژوهش حاضر در زمینه فهم مشابهت ها و تفاوت های موجود در نظام سیاسی ایران و یونان باستان قابل ارزیابی است که در معرض دید پژوهشگران نیز قرار داده شده است. نتایجی که از این پژوهش عاید خواهد شد نشان خواهد داد که کتیبه داریوش در نقش رستم، به چه نحو ابزارهای رواج و تولید ایدئولوژی رسمی حکومت هخامنشیان، استدلال های طبیعی تثبیت مشروعیت حکومت و شیوه های اعمال قدرت را به طرز کارآمد و ماهرانه ای به تصور کشیده است.
۷۶.

تحلیلی بر نقش عوامل جغرافیایی در جنگ های ایران و یونان در دوران هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان جنگ جغرافیا یونانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۳۲۴
جنگ های ایران و یونان در دوران هخامنشی که در زمان پادشاهی داریوش بزرگ و جانشینش خشایارشا اتفاق افتاد، از جمله مباحث بسیار مهم تاریخی است که بنا به دلایلی پارسیان در این جنگ ها ناکام ماندند. از جمله عوامل بسیار تأثیرگذار در هر جنگی مباحث جغرافیایی منطقه نبرد است. در پژوهش پیش رو نقش عوامل جغرافیایی در عملکرد هخامنشیان در مقابل یونانیان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تحلیل چگونگی تأثیر عوامل جغرافیایی اعم از نظامی و طبیعی در جنگ های ایران و یونان و نتایج تصمیم گیری های فرماندهان نظامی هخامنشی بدون توجه به این عوامل در این جنگ ها است. در این مقاله تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که هخامنشیان در حملات خود به یونان در چه دام های جغرافیایی گرفتار شدند که بر نتیجه نبرد تأثیرگذار بود. نتایج بررسی حاکی از آن است که با وجود آنکه هخامنشیان در حملات خود بسیاری از جوانب را در نظر گرفته بودند، اما در چندین موقعیت در رابطه با در نظر گرفتن و شناسایی موانع جغرافیایی سهل انگاری کردند که بر نتیجه نبرد تأثیر گذاشت. نگارندگان مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه داده اند. 
۷۷.

نقد و بررسی کتاب ایرانیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
علی رغم جایگاه برجسته تمدن های ایران باستان در بررسی تاریخ پر فراز و نشیب خاور نزدیک، مطالعه این دوران مهم در سنت تاریخ نگاری اروپائیان عموماً تحت تاثیر دیدگاه خصمانه منابع کلاسیک یونانی-رومی قرار گرفته است و اندک بوده اند آثار و مولفانی که از نفوذ این سنت و دیدگاه منفی غرب محورانه به دور مانده باشند. کتاب "The Persians" یا "ایرانیان باستان" اثر ماریا بروسیوس از جمله جدیدترین تالیفاتی است که با اتخاذ رویکردی بی طرفانه و با استفاده از منابع جدید و روزآمد به بررسی سه شاهنشاهی بزرگ ایران باستان یعنی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان و دستاوردهای سیاسی و فرهنگی آنان پرداخته است. در مقاله پیش رو، کتاب بروسیوس از حیث ساختار شکلی و محتوا مورد نقد و بررسی قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آن در چارچوب نقد دانشگاهی برشمرده خواهد شد. نتیجه بررسی حاضر نشان از آن دارد که کتاب مورد بحث علی رغم مزیت های زیادی چون روزآمدی، بی طرفی، ساختار منسجم و نظم منطقی در پیشبرد موضوعات و متن ساده و روان، همانند هر تالیف دیگری دارای کاستی هایی است که از جمله مهمترین آنها می توان به عدم توجه به حکومت های عیلام، ماد و سلوکی و نبود بخش نتیجه گیری اشاره نمود.
۷۸.

موقعیت راه بردی و اقتصادی کیلیکیه در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیلیکیه هخامنشیان آسیای کوچک اقتصاد راه های تجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۳۱
پس از تصرف لیدیه و پایتخت آن شهر سارد به وسیله کوروش بزرگ در سال۵۴۷ پ.م، تقریبا تمامی بخش های آسیای کوچک از جمله سرزمین کیلیکیه در جنوب آسیای کوچک تحت سیطره حکومت پارسیان در آمد. هر چند خاندان سوئنسیس، حاکمان وقت کیلیکیه به دلیل کمک به کوروش در فتح سارد توانستند حاکمیت موروثی خودشان را تا حدودی بر این سرزمین به صورت نیمه مستقل حفظ کنند، اما موقعیت ژئوپلیتیکی و جایگاه اقتصادی کیلیکیه از همان ابتدا باعث توجه ویژه هخامنشیان به این سرزمین شد. زیرا، قرار گرفتن در مسیر راههای تجاری، که از یک طرف به راه های دریایی در مدیترانه و از سوی دیگر به جاده ی شاهی که آسیای کوچک را به شمال سوریه و میانرودان مرتبط می کرد، باعث شده بود که کیلیکیه به مرکز مبادلات تجاری تبدیل و نقش مهمی در توسعه اقتصادی شاهنشاهی هخامنشیان ایفا کند. در هر حال، به رغم جایگاه و اهمیت اقتصادی این سرزمین در دوره هخامنشیان، اما تا کنون در این رابطه پژوهش مستقلی انجام نشده است. لذا با نگاهی به موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی کیلیکیه، و با استفاده از گزارش های تاریخی کهن و داده های باستان شناختی و بر اساس شیوه پژوهشهای تاریخی در این پژوهش تلاش شده است به طور ویژه به مبادلات تجاری و جایگاه اقتصادی کیلیکیه در دوره هخامنشیان پرداخته شود
۷۹.

بررسی دوره ی اقتدار هخامنشیان (نظام های موجود در اداره حکومت هخامنشی)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۹۳
در ایران عزیز ما نیز از چند هزار سال قبل، گذشتگان، بزرگان و دلسوزان این مرز و بوم به گواهی اسناد و مدارک تاریخی چنانکه در این مقاله به طور مختصر اشاره شده است با کار و تلاش فراوان و قابل ستایشی که به عمل آورده اند، اقدامات زیادی در جهت تامین و رفاه اجتماعی مردم این سرزمین مقدس انجام داده اند که بدون شک افتخاری برای بشریت و به خصوص ملت ایران است .این مقاله قصد دارد به طور بسیار مختصر گوشه ای از اقدامات صورت گرفته توسط ایرانیان را تنها و تنها درباره «رفاه و تامین اجتماعی» در دوره هخامنشیان را مورد بحث و بررسی قرار دهد و معلوم نماید که مردم ایران و حکومت های ایرانی که در چند هزار سال پیش و مخصوصا عصر هخامنشیان می زیستند مردمانی بسیار متمدن و کشور ایران سرزمین توسعه یافته ای بوده است در مقایسه با جهان آن روز. انسان های بی تفاوتی نبودند و همواره در جهت توسعه و رفاه نوع بشر به خصوص ملت ایران گام های بسیار اساسی برداشته اند و اقدامات فراوان و گوناگونی درباره «رفاه و تامین اجتماعی» به عمل آورده اند که تا مدت ها بعد از آنان وجود داشته و اثر آنها را هم اکنون نیز در لایه های زیرین آداب و رسوم خود درمی یابیم که به نام رفاه و تامین اجتماعی سنتی می باشد. بنابراین هدف این مقاله، بیان تاریخ محض نیست، بلکه روشن کردن اذهان جوانان عزیز این مرز و بوم است که با الگو گرفتن از گذشته پرافتخارمان آینده بهتری را برای نسل آینده بسازند، چرا که دیر یا زود آیندگان درباره ما و آنها به قضاوت می نشینند و اگر دست روی دست بگذاریم و بی تفاوت از کنار مسایل بگذریم، بدون شک نسل آینده خاطره خوشی از آنها به نسل های بعدی منتقل نخواهد کرد. از این رو برماست که میراث فرهنگی و بزرگان گذشته را مقدس و محترم شماریم بدینوسیله از خودبیگانگی و فرار مغزها در جامعه جلوگیری نماییم.
۸۰.

بازاندیشی در منابع؛ تحلیل انتقادی روایات یونانی از مرگ کوروش دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کوروش دوم هخامنشیان شواهد مکتوب روایات یونانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۱۸
کوروش بزرگ همواره به عنوان بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی شناخته شده است. این در حالی است که منبع قابل توجهی از سرزمین اجدادی اش در باب او باقی نمانده و پژوهش درباره زندگانی و مرگ او، تنها از طریق بررسی منابع بیگانه ممکن است. مهم-ترین منابعی که به ارائه تصویری نسبتاً روشن از زندگی کوروش می پردازند، آثار مورخان یونانی و اخلاف آن ها در دوره های بعد است. امّا این منابع به دلایل گوناگون در هاله ای از افسانه ها پیچیده شده و به تبع سرشت شان، مشکلات و ابهامات فراوانی دارند. مرگ کوروش نیز یکی از مسائل بسیار پیچیده در دوره هخامنشی است که افزون بر مشکلات مذکور، با تضاد و تناقض منابع نیز روبه رو است. از گزارش های گوناگون دو مضمون کلی از مرگ او در قالب مرگ در نبردی نهایی و مرگ طبیعی، مستفاد می شود. پرسش بنیادین پژوهش این است که چگونه باید تضاد مضامین روایات گوناگون را در مورد مرگ کوروش تحلیل کرد؟ این پژوهش بر این اساس می کوشد با رویکردی انتقادی و با تحلیل هر یک از روایات در ساخت و بستر زمانی، مکانی و گفتمانی آن ها، به بازاندیشی در باب این منابع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که روایات گوناگون در باب مرگ کوروش تنها گزارش هایی از میان گزارش های دیگر اند که می توان عناصر و منشأهای متفاوتی برای هر کدام از آن ها در نظر داشت. همچنین پژوهش حاضر با تحلیل انتقادی هر کدام از روایات می کوشد ویژگی های اعتبارشناختی هرکدام از گزارش ها را بسنجد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای است.