مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
هخامنشیان
حوزه های تخصصی:
ساخت و برپایی معابد و ساختمان های عام المنفعه یکی از مهم ترین درون مایه های متون باستانی مناطق خاور نزدیک و خاورمیانه، از جمله رسائل عهد عتیق، است. با بررسی کتاب عزرا، یکی از رسائل عهد عتیق، مشخص می شود که احتمالاً کوروش هخامنشی طی فرمانی به یهودیان اجازه ی بازسازی معبد یهوه در اورشلیم را داده است، اما این فرمان صرفاً «اجازه»ی بازسازی معبد و نه «حمایت» از عملیات عمرانی آن بوده است. پس تصدیق صحت «فرمان» کوروش بدان معنا نیست که کوروش مراقبت و پشتیبانی از ادیان محلی نامتجانس قلمرو خود، از جمله، یهودیت، را بر ذمه گرفته و از عملیات های عمرانی آنان هم چون بازسازی معابدشان حمایت کرده باشد. افزون بر این، هیچ شاهد تاریخی ای هم در دست نیست که از ایمان و اعتقاد راسخ کوروش، یا هر پادشاه دیگر هخامنشی، به یهوه، خدای یهودیان، حمایت کند. بدین ترتیب، برخلاف باور عامه، اسناد تاریخی نشان می دهد که اصولاً هخامنشیان تا اوایل دوران داریوش یکم علاقه ی چندانی به حمایت از بازسازی معبد اورشلیم نشان نداده اند. در مقابل، داده های تاریخی نشان می دهد که داریوش یکم، در راستای تغییر سیاست های هخامنشیان در قبال ایالات، از بازسازی معبد یهودیان حمایت کرده و اجرای آن را عملی ساخته است.
بررسی خویشکاری و نام سپاه جاویدان در دوره هخامنشی بر پایه اسناد تاریخی و زبانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از علل موفقیت هخامنشیان در جنگ ها و اداره مملکت، نوآوری و سازماندهی دقیقی بود که در زمینه اداری و نظامی به کار بردند. البته، در برخی موارد، این تشکیلات ریشه در دولت های پیش از آنان داشت که در این وام گیری ها تحولاتی ایجاد کرده بودند. واحدهای سپاهی هخامنشیان نیز از جمله مواردی است که تا انداره ای ریشه در شرق باستان دارد و در این مقاله، تلاش بر این است بر پایه نوشته های نویسندگان دوره باستان، معاصر و اسناد باستان شناسی، خویشکاری سپاه جاویدان را ریشه یابی نماییم و همچنین آیا نامی که هرودوت برای آنان ذکر کرده و از سوی برخی نویسندگان رد شده، می تواند درست باشد یا خیر. البته، در کنار منابع ذکر شده، برای نتیجه گیری بهتر، از منابع زبانشناسی نیز استفاده شده است.
نقش و جایگاه اقتصادی ساتراپ نشین های غربی ایران در شاهنشاهی هخامنشی (از 550 تا 330 پ. م)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده با نگاهی تحلیلی به ساتراپ نشین های غربی هخامنشی، آگاهی هایی را درباره نقش و اهمیت اقتصادی این ساتراپ نشین ها در شاهنشاهی هخامنشی به دست دهد. وضعیت اقتصادی، بازرگانی و تجاری ایران در شاهنشاهی هخامنشی از دیر باز مورد مطالعه پژوهشگران تاریخ اقتصادی و تاریخ ایران باستان بوده، امّا در خصوص نقش و جایگاه اقتصادی ساتراپ نشین های غربی ایران در شاهنشاهی هخامنشی، کمتر سخن گفته شده است. یافته های پژوهش حاضر که بر اساس واکاوی منابع تاریخی، داده های باستان شناسانه و گزارش های پژوهندگان باستانی انجام گرفته و متکی بر اسناد و منابع موجود و تحقیقات روشمند تاریخی است، به روشنی نشان می دهد که ساتراپ نشین های غربی، به لحاظ اقتصادی، در مرکز ثقل مبادلات بین المللی آن عصر قرار داشته و از اهمیت و جایگاه بالایی در نظام اقتصادی هخامنشیان برخوردار بوده اند.
واکاوی شاخص های تاثیرگذار بر سیاست های مرزی اردشیر بابکان در قبال امپراتوری روم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله ساسانی در سال 224 م پس از غلبه اردشیر اول بر اردوان پنجم، پادشاه اشکانی در نبرد هرمزدگان پا به عرصه وجود نهاد.مؤسس این سلسله پس از تثبیت و تحکیم دولت مرکزی در پی گسترش مرزهای شمال غربی، غرب و جنوبی برآمد؛ بنابراین در راستای این هدف بایستی با امپراتوری روم می جنگید.این امپراتوری از عصر اشکانیان همواره با ایران درگیر بود.پژوهش حاضر بر آن است به بررسی شاخص های تأثیرگذار بر سیاست های مرزی اردشیر اول در قبال امپراتوری روم و میزان دست یابی وی به اهداف خود در این زمینه بپردازد.بر اساس موضوع، روش و انجام کار در این تحقیق توصیفی- تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای است.آنچه پایان این نوشتار می توان نتیجه گرفت این است که اردشیر اول که خود را وارث شاهنشاهی هخامنشی می پنداشت، در درجه اول درصدد برآمد تا مرزهای آن را احیا کند.رسیدن به این هدف خود نیازمند اقدامات مهم دیگری مانند؛ تسلط بر ارمنستان، تسخیر مناطق سوق الجیشی بین النهرین و به ویژه شهر استراتژیک هتره و کنترل تجارت خلیج فارس و راه های بازرگانی بین النهرین بود.
پارسی ها و عیلامی ها: بررسی جایگاه فرهنگ و تمدن عیلام در حکومت هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود پارسی ها به انشان و حملات مکرر اقوام میانرودان، به ویژه آشور، علیه اقوام و دولت های منطقه، منجر به برقراری روابط دوستانهای میان پارسی ها و عیلامی ها در هزاره اول ق. م. و درنتیجه، نفوذ بسیاری از ویژگیهای سیاسی، فرهنگی، نظامی و اداری تمدن عیلام درمیان پارسی ها شد.در این مقاله تلاش شده است تا با کمک منابع میانرودانی، عیلامی، الواح تخت جمشید و پژوهشهای تاریخی، ضمن بررسی روابط میان پارسی ها و عیلامی ها تا پایان پادشاهی داریوش اول (522- 482 ق. م.)، به تأثیرات فرهنگ عیلام بر تمدن هخامنشی در این دوره، به ویژه در دوره کوروش دوم و داریوش اول، و زمینه های آن پرداخته شود. به این منظور، ابتدا در مقدمه، به طور خلاصه به روابط میان پارسی ها و عیلامی ها پیش از تشکیل حکومت هخامنشی اشاره می کنیم و سپس، به بررسی این روابط وتأثیرات فرهنگی عیلامی ها بر تمدن هخامنشی از ابتدای حکومت کوروش دوم تا پایان دوران پادشاهی داریوش اول، خواهیم پرداخت
از اِآناتوم سومری تا اردشیر پارسی: نفرین در نبشته های شاهی میان رودانی و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر میان رودان بر ساختار نهادهای سیاسی و فرهنگی شاهنشاهی هخامنشی امری نیست که بتوان از آن چشم پوشید. یکی از جنبه هایی که این تأثیرات در آن نمود یافته است، ایدئولوژی شاهی هخامنشیان است. نبشته های شاهی، یکی از موثق ترین منابع برای بررسی ایدئولوژی شاهی می باشند. در این راستا، حضور نفرین به عنوان یک بن مایه فرهنگی و نیز یکی از عناصر موجود در نبشته های مزبور، به خوبی نشان از یک سنت پیوسته فرهنگی و ادبی می دهد که به مدت دو هزاره، از مرحله سوم دوره ی دودمان های آغازین در سومر باستان تا پایان حیات سیاسی میان رودان در نبشته های شاهی به کار می رفت.
پس از فتح میان رودان توسط هخامنشیان، نفرین نیز به همراه سایر بن مایه های سیاسی و فرهنگی توسط آن ها برای نشان دادن مفاهیم مربوط به قدرت، به کار گرفته شد. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی مفهوم، گستره و انواع نفرین در خاور نزدیک باستان، سیر تحولات نفرین در نبشته های شاهی میان رودان، تداوم و تحول بن مایه مذکور در نبشته های پارسی باستان و سرانجام کارکردهای آن در نبشته های شاهی میان رودانی و هخامنشی نشان داده شوند.
محدوده جغرافیایی و جایگاه سیاسی هیرکانیه در دوره هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیا نقش مهمی در تاریخ هر سرزمین دارد و تاریخ هر سرزمین و ناحیه، بستگی زیادی به موقعیت و مکان
جغرافیایی آن دارد. از این رو، می توان ادعا کرد که هر یک از بخش های مختلف ایران، به دلیل قرار گرفتن در
یک موقعیت جغرافیایی متفاوت و داشتن شرایط آب هوای خاص، جایگاه ویژه و اهمیت زیادی دارند. و هر
یک از این نواحی توانسته اند، به سهم خود، نقش مهمی در تحولات سیاسی کشور داشته باشند. سرزمین
گرگان امروز، به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، در طول تاریخ ایران، خصوصاً تاریخ ایران باستان، اهمیت و
نقش مهمی در تاریخ و تحولات ایران داشته و در منابع به کرّات از آن نام برده شده است. تا کنون پیرامون حصار
دفاعی گرگان در زمان ساسانیان در این منطقه بحث های زیادی شده است، اما در رابطه با جایگاه سیاسی
هیرکانیه و نقش جغرافیا در تحولات تاریخی این سرزمین در زمان هخامنشیان کار مستقلی انجام نشده است؛
لذا در این پژوهش می کوشیم که با استفاده از شیوة پژوهش های تاریخی و با استفاده از متون کهن تاریخی و
شواهد باستان شناسی به بررسی موقعیت جغرافیایی هیرکانیه و تاثیرات آن در اهمیت و جایگاه سیاسی این
سرزمین در دوره هخامنشیان بپردازیم.
تحلیل تاثیر پذیری امپراتوری موریائی هند از هنر معماری هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوروش، موسس سلسله هخامنشی، در سال 544 ق.م فتوحات شرق ایران را فتح کرد. او در این سال بلخ را تصرف نمود. لذا باختر، مهمترین ساتراپ نشین شرقی امپراتوری هخامنشی شد. پس او داریوش در حدود سال 512 ق.م از رودخانه سند گذشته وقسمتی از غرب سند را ضمیمه امپراتوری هخامنشی نمود و ساتراپی هیندوش را تاسیس کرد. سلسله موریای یا ماوریای هند بعد از سقوط امپراتوری هخامنشی بدست اسکندر یونانی در هند روی کار آمد. بزرگترین شاه سلسله موریای هند آشوکا نوه چاندارگوپتا نام داشت. وی سراسر هند و افغانستان را به تصرف خود در آورد ودر ترویج کیش بودا تلاش فراوان کرد او از بزرگترین فرمانروایان تاریخ هند است. کاخ آشوکا در پاتالی پوترا که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار و در شمال شرق هند قراردارد، وستون های یاد بود او در سراسر هند کاملا به تقلید از کاخ های هخامنشیان وستون های تخت جمشید ساخته شده است. دلایل تاثیر پذیری هنر معماری محوطه پاتالی پوترای وستون های یاد بود آشوکا از هنر معماری هخامنشی عبارتند از: 1- دلیل زبان شناختی موضوع 2- دلیل مستند سفرنامه ها 3- دلیل نتایج مقایسه تالار ستوندار پاتالی پوترا با تالار صد ستون تخت جمشید وستون های یاد بود آشوکا با ستون های تخت جمشید 4- فرمان های آشوکا بر روی ستون ها وکتیبه ها تقلیدی از فرمان های داریوش بود.
شکل گیری و کارکردهای سازمان چشم و گوش شاه در دوره هخامنشیان
حوزه های تخصصی:
از بدو تأسیس شاهنشاهی هخامنشی، این شاهان برای این که دائم درجریان اوضاع واحوال اجتماعی و سیاسی کشور باشند و در مواقع مهم بتوانند تدابیر لازم را به کار برند، دستگاهی اطلاعاتی ایجاد کردند که به تقلید از عنوانی که نویسندگان یونانی به آن داده اند، آن را «سازمان چشم وگوش شاه» می خوانند. اینان مجموعه ای از افراد درستکار و وفادار به شاه بودند، که مستقیماً از شاه دستور می گرفتند و به شکل افرادی ناشناس از سراسر امپراطوری هخامنشی برای وی خبر می آوردند. یونانی ها این نهاد را «افدالموس بازیلیوس» نامیده اند، در منابع مصری دوره هخامنشیان نیز واژه «گئوشکه» به همین معنا دیده می شود. در این مقاله چگونگی شکل گیری نهاد خبرگیری شاه، کارکنان، کارکردها و تأثیراتی که این نهاد در دستگاه حکومت و جامعه عصر هخامنشی داشته است، مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی نقش و جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی ایران در ارتش شاهنشاهی هخامنشی (از 550 تا 330 پ. م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت کلی ارتش هخامنشی، چند ملیتی بودن و تنوع در سربازان آنان بود. این مساله ناشی از ساختار نظامی وگستردگی قلمرو هخامنشیان بود. در این میان حضور سربازان ساتراپ نشن های غربی در سپاه هخامنشی، به علت آشنایی آنان با موقعیت های جغرافیایی منطقه و مهارت های رزمی آنان، اجتناب ناپذیر بود. با وجود انجام پژوهش های فراوان درباره ارتش و ساختار نظامی هخامنشیان، تاکنون در خصوص جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی هخامنشی، کمتر سخن گفته شده است. یافته های پژوهش بر اساس واکاوی منابع تاریخی و داده های باستانشناسانه، نشان می دهد که ساتراپ نشن های غربی به لحاظ تامین نیروی دریایی و زمینی نقش مهمی در ارتش هخامنشیان داشته اند. در این مقاله تلاش خواهد شد تا با استناد به شواهد تاریخی و با رویکرد مطالعه ی تحلیلی- توصیفی، جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی در ارتش هخامنشیان تبیین گردد.
روابط هخامنشیان و عرب ها در سدهٔ ششم پیش از میلاد
حوزه های تخصصی:
امپراتوری هخامنشیان در سال ۵۵۹ پیش از میلاد، با پیروزی کورش بزرگ بر آستیاگ، آخرین شاه ماد، تأسیس شد. وی با تصرف مناطق تحت تصرف دولت پیشین ماد، آسیای صغیر، اورارتو، لیدیه و کاپادوکیه و فتوحاتی در مشرق، گسترهٔ وسیعی از اقوام را در زیر لوای پادشاهی خود جمع کرد و پس از تصرف سارد، عرب ها را مطیع خود ساخت. با فتح بابل و رسیدن مرزهای ایران به مصر، کمبوجیه پسر کورش برای تصرف این سرزمین و عبور از صحرای خشک و سوزان سینا، از اعراب درخواست یاری کرد. وی با کمک آن ها مصر را تصرف کرد و عرب ها به پاس این خدمت خود در تمام دورهٔ هخامنشیان از ارسال مالیات معاف شدند.
شواهدی از وجود روابط میان عرب ها و ایرانیان در دورهٔ هخامنشیان باقی مانده است. مورخان یونانی همچون هرودوت، گزنفون و دیودور سیسیلی در کتاب های خود به این روابط اشاره کرده اند. همچنین شاهان هخامنشی، هنگام ذکر سرزمین های تحت تسلط در سنگ نگاره های خود، از عربستان نیز یاد نموده اند. مهم ترین شاهد، نقش عرب ها در نقش برجسته های هخامنشی، از جمله پلکان شرقی آپادانا در تخت جمشید و آرامگاه های نقش رستم است.
در این پژوهش، کوشش شده با استفاده از منابع و شواهد تاریخی، به بررسی روابط امپراطوری هخامنشیان با اعراب شبه جزیرهٔ عربستان، از روزگار آغازین این سلسله تا پایان عمر این امپراطوری مورد بررسی قرار گیرد.
پیدایش خانه ها، محرابه ها و فرترکه ها: تفسیر پیکره نگاره های برخی از سکه های پارسی پسا هخامنشی
حوزه های تخصصی:
پیکره نگاری سکه های پارسی سلسله ی فرترکه ها توسط بسیاری از محققین مورد بررسی قرار گرفته است. تصاویر پشت سکه های این دوران به شکل ساختمان هایی از قبیل: 1. آتشکده، 2. آتشگاه مانند مخزنی برای آتش مقدس، 3. آرامگاه، 4. برج تاجگذاری، 5. پی و شالوده ی خانه و یا جایگاهی برای وسایل زرتشتیان، 6. برج قربانگاه/ محرابه ی آتش می باشد. این کاربری های آشنا و ارتباط این ساختمان ها، شباهت هایی به بنای زندان سلیمان در پاسارگاد و کعبه ی زرتشت در نقش رستم دارد که در این مقاله ارزیابی می شوند.
مسأله اعتبار فرمان های آرامی شاهان هخامنشی در کتاب عزرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از معرفی آرا محققان عهد عتیق و اشاره به تشکیک درباره فرمان های آرامی شاهان هخامنشی در متن عزرا – نحمیا؛ به عنوان مجعولاتی برساخته شده در دوران های بعدی، در صدد پاسخگویی به این پرسش ها هستیم که اصالت تاریخی این فرمان ها چگونه است؟ و دستورات شاهان هخامنشی، درباره ی امور دینی یهودیان به چه میزان واقعیت تاریخی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، این فرمان ها، به خصوص از لحاظ محتوا، با سایر اقدامات مشابه شاهان هخامنشی در سایر نقاط قلمرو شان مقایسه شده و به این نتیجه می رسیم که شاهان هخامنشی از این نوع فرمان ها و دستورات درباره ی اتباع خود صادر می کردند. با وجود پذیرش کلی این احتمال، نباید تمام مطالب این نوشته ها را تاریخی تصور کنیم؛ بلکه لازم است به تأثیر مفاهیم و دیدگاه های خاصی که نویسنده ی اصلی روایت عزرا یا تدوین گرانِ بعدی، خواهان انتقال آن بودند نیز توجه کرد.
کاپادوکیه نگهدارنده ی فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاپادوکیه در آسیای کوچک یکی از کانون های درگیری یونانیان و هخامنشیان به خصوص در پایان دوره ی شاهنشاهی هخامنشیان بود که می توانست با پشتیبانی از هر یک از این دو هماورد، در این جنگ ها بسیار تأثیرگذار باشد. در دوره ی هخامنشیان، هموندانی از خاندان هخامنشی، یکی پس از دیگری در کاپادوکیه فرمانروایی یافتند و پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشی نیز این ساتراپی، پایگاهی برای فرماندهانی شد که می خواستند با اسکندر و جانشینان او بجنگند. همچنین گذار جاده ی مهم شاهی از کاپادوکیه و همسایگی این سرزمین با دریا، اهمیّت دوچندانی به آن بخشیده بود. با وجود این، تاکنون چندان درباره ی جایگاه کاپادوکیه در نگهداشت فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک پژوهش نشده است، تنها در پاره ای گزارش های تاریخی می توان آگاهی های پراکنده ای در این زمینه به دست آورد. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از گزارش های تاریخی و داده های باستان شناختی، به مطالعه ی جایگاه جغرافیایی و سیاسی کاپادوکیه در دوره ی هخامنشیان و نقش آنها در نگهداشت فرهنگ و سنّت ایرانی در آسیای کوچک پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشیان پرداخته است.
مغان در روزگار هخامنشیان براساس متون کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مغان در دربار پادشاهان، مراسم یزش و نیایش را به جای می آوردند؛ اجرای مراسم قربانی، بدون حضور آنان امکان پذیر نبود؛ چراکه مغان را تنها راه ارتباط با خدایان می دانستند. مساله مقاله حاضر بررسی مراسم قربانی و آیینی دوره هخامنشیان و تاثیر آن در افزایش قدرت و نفوذ مغان در ایران باستان است. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از بررسی تطبیقی تلاش دارد براساس نوشته های کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید به این پرسش پاسخ دهد که نقش مغان، بخصوص در زمینه مراسم قربانی و آیینی چه تأثیری در عصر هخامنشیان داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با قدرت گرفتن پادشاهان هخامنشی، مراسم قربانی و آیینی نیز باشکوه تر برگزار گردید و در نتیجه، سهمیه و پیشکشی های بیشتری به مغان اختصاص داده شد. این امر باعث قدرتمند شدن مغان، تثبیت جایگاهشان، نفوذ در دولت هخامنشی و تشکیل رتبه های مختلف و همچنین افزایش قدرت طبقه دین مردان در عرصه های دین و دولت در ایران باستان گردید.
علل گزینش محل کتیبه ی بیستون از سوی داریوش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از آن که حکومت هخامنشی به دستان داریوش سپرده شد، مدعیان حکومت در گوشه و کنار مرزهای هخامنشی سربه شورش نهاده و داریوش را با مشکلات عدیده ای روبرو ساختند. دو سال اول حکومت داریوش به برقراری نظم و امنیت و دفع آشوب در سراسر مرزها گذشت. پس از پیروزی های ۵۲۱-۵۲۲ ق.م. داریوش تصمیم گرفت شرح جلوس خود برتخت سلطنت و فتوحات خود را ثبت کند. او به این منظور صخره بیستون را بر گزید. دشت کرمانشاه در پای این صخره در فاصله کمی از جاده بزرگی قرار دارد که از طریق فلاتی٬ بابل را به اکباتان متصل می کند. در پژوهش حاضر دلایل انتخاب این مکان برای نگارش کتیبه بیستون مورد بررسی قرار گرفته و مسائل مختلفی از جمله موقعیت جغرافیایی منطقه، وجود شاهراه ارتباطی اکباتان–بابل، اهمیت مذهبی کوه بیستون، خط و زبان بکار رفته در کتیبه و وقایع تاریخی 521-522ق.م. کنکاش شده و براساس داده های بدست آمده این نتیجه بدست آمد که موقعیت ارتباطی، جغرافیایی، مذهبی و علاوه بر آن شرایط تاریخی و سیاسی که داریوش در آن قرار داشت او را به انتخاب این مکان برای نگارش کتیبه بیستون واداشت. این تحقیق از نظر هدف جز تحقیقات نظری می باشد و به لحاظ ماهیت و روش کار در ردیف تحقیقات تاریخی قرار می گیرد که به شیوه توصیفی-تحلیلی به نگارش در آمده است.
راه های ارتباطی خشکی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری شاهنشاهی هخامنشی (559 تا 331 ق.م)، مناطق وسیعی با مردمان و آداب و سنن مختلف تحت فرمان ایران قرار گرفتند. اداره این مناطق مختلف نیازمند راه های ارتباطی مجهز و فراوانی بود تا دسترسی به همه قلمرو شاهنشاهی را آسان کند. به دنبال تثبیت اوضاع داخلی و برای دستیابی به این هدف، هخامنشیان راه های پیشین را بازسازی و راه های جدیدی نیز تأسیس کردند. با احداث پل های موقتی و دائمی، رودخانه ها و تنگه ها را نیز آماده عبور و مرور کردند. آن ها برای رفاه حال مسافران، در این راه ها ایستگاه های متعددی بنا کردند که در آن ها غذا، آب، اسب و امکانات دیگری فراهم شده بود تا مسافران خسته را به واسطه این امکانات تسکین دهند. در این راه ها، افراد نظامی نیز حضور داشتند تا امنیت عبور و مرور را فراهم کنند. راه های اصلی که به جاده های شاهی معروف بودند، تمامی پایتخت ها و مراکز مهم شاهنشاهی را به هم وصل می کردند. راه های فرعی بسیاری نیز وجود داشت که ارتباط دیگر مناطق را با مراکز اصلی برقرار می کرد. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از اطلاعات دست اول و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، شبکه راه های دوره هخامنشی ترسیم و بازیابی شده و نحوه تعمیر و نگهداری آن ها بیان شود.
تبیین ماهیت شورش ساتراپی ارمنستان در عهد داریوش اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس گزارش کتیبه بیستون، با جلوس داریوش بزرگ، ساتراپی های مختلف شاهنشاهی هخامنشی سر به شورش برداشتند که شورش ساتراپی ارمنستان از جمله همین عصیان ها بود. در حوزه تاریخ ایران دوره هخامنشی، پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است؛ اما در رابطه با شورش مزبور، مطالب ناگفته و اساسی دیگری نیز وجود دارد که کمتر بدان ها پرداخته شده است. این مقاله براساس روش پژوهش تاریخی، ضمن استناد و اتکا بر سنگ نوشته بیستون، در پی آن است که عوامل مؤثر در خیزش و سرکوبی شورش ارمنیان و همچنین پیوند قیام مزبور با قیام مردم سایر سرزمین های شاهنشاهی هخامنشی را در همان دوره زمانی بررسی و موشکافی کند. نتایج حاصل از این پژوهش تاریخی، برای درک ماهیت قیام ارمنستان و تبیین آن از جنبه های مختلف سیاسی بسیار راهگشا خواهد بود.
بررسی و مطالعه مکان یابی ساتراپی های هخامنشی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مورخین یونانی مانند هردودت آغاز حکومت های وابسته قلمرو هخامنشی، ساتراپی ها را از دوره حاکمیت داریوش اول می دانند، در صورتی که اصطلاح ساتراپ از دوره کوروش و کمبوجیه نیز رواج داشته است؛ بنابراین اگر آغاز حیات امپراتوری هخامنشی را از سال 559 ق.م، سال به قدرت رسیدن کوروش دوم، و پایان آن را سال 332 ق.م، فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، بدانیم در این 227 سال توسعه قدرت سیاسی و نظامی امپراتوری هخامنشی تعدادی از کشورها و ملل زیر سلطه این امپراتوری به عنوان ساتراپ نشین هخامنشی تحت فرمان قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران قرار گرفته بودند. براساس یافته های مکتوب باستان شناسی در ایران و سایر سرزمین های ملل تابع، تعداد این ساتراپی ها در زمان های مختلف حاکمیت امپراتوری هخامنشی متفاوت بوده است. برای نمونه تعداد این ساتراپی ها براساس کتیبه بیستون و کتیبه تخت جمشید 23 ساتراپی، کتیبه مقبره داریوش در نقش رستم 30، و کتیبه داریوش کشف شده از شوش 27 ساتراپی است، حال آن که تعداد ساتراپی ها براساس مدارک مکتوب مصری دوره هخامنشیان مانند مجسمه داریوش و سنگ یادبودهای کانال سوئز 24 ساتراپی بوده است. براساس مطالعه متون تاریخی و بررسی یافته های جدید باستان شناسی، حاکمیت هخامنشیان در طول ظهور و سقوط امپراتوری در محدوده سرزمین آناتولی تعداد 7 ساتراپی: ساتراپی لیدی یا سارد در شمال غرب ترکیه، ساتراپی کیلیکیه در جنوب غرب ترکیه، ساتراپی ایونیه در شمال غرب، ساتراپی کاریه در غرب آناتولی، ساتراپی فریگیه هلسپونت به مرکزیت داسکیلیون در شمال غرب آسیای صغیر، ساتراپی اسکودرا یا مقدونیه در شمال غرب، و ساتراپی کاپادوکیه در شرق قابل اثبات است.
بررسی کاسه ها و پیاله های فلزی هخامنشی از نظر شکل، جایگاه، تزئینات و حوزه پراکنش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر هخامنشی، هنری ترکیبی است که در نهایت ظرافت و زیبایی جلوه گری می کند. یکی از ظریف ترین مصنوعات هنرمندان قلمرو هخامنشی، ظروف فلزی به ویژه کاسه ها هستند. کاسه های هخامنشی یکی از مدارک مهمی است که از مناطق مختلف شاهنشاهی به دست آمده است. برخی از این کاسه ها دارای کتیبه سلطنتی می باشند که حاکی از اهمیّت این گونه از ظروفدر دربار هخامنشی است. این کاسه ها اطلاعات ارزشمندی در زمینه فلزکاری، شیوه تزئینات، تکنیک ساخت، ارتباطات تجاری، اجتماعی، اقتصادی و هنری در اختیار افراد صاحب فن قرار می دهد. پژوهش پیش رو سعی بر آن دارد با نگاهی توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل نقوش، تزئینات و شکل کاسه ها، اهمیّت و جایگاه کاسه های فلزی را در جامعه هخامنشی مورد مطالعه قرار دهد؛ همچنین تلاش می شود بر اساس مطالعات تطبیقی میان کاسه ها و پیاله ها و بررسی حوزه پراکندگی آنها، منشأ اقتباس شکلی و تزئینی در ساخت کاسه های فلزی هخامنشی مشخص و تحلیل گردد. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از گستردگی کاسه ها و پیاله های فلزی هخامنشی به ویژه نوع زورقی آن، در سرتاسر شاهنشاهی است. وجود آرایه های گیاهی هم چون گل نیلوفر، روزت و تزئینات بادامی شکلی که در سایر هنرهای هخامنشی مانند نقوش برجسته مشاهده می شود، بر کاسه ها نیز شناسایی شد. به علاوه تا مدت ها پس از سقوط هخامنشیان، سنت ساخت کاسه ها و پیاله های فلزی به سبک آن ها در مناطق مختلف رواج داشت.