بزرگ ترین دشمن سعادت و رستگاری آدمی نفس خودبین و هوس مدار اوست. این مرتبه از نفس زمینه را برای راه یابی اخلاق ناپسند به عرصة وجود انسان فراهم می کند؛ اگر آدمی با این مرتبه از نفس مبارزه کند، می تواند خویشتن اصلی خود را پیدا کند و به مرتبة بالاتری نائل آید. از این رو، مجاهده با نفس و کنار زدن هواهای نفسانی موجب به بار نشستن اخلاق و شکوفا شدن آن در وجود آدمی می شود. در عین حال، تنوع و کثرت جلوه های هوا و هوس در انسان مبارزه با آن را دشوار می کند؛ به ویژه به این سبب که هوا دربرابر عقل است، اما از جنس عقل عملی، نه عقل نظری، و هوای نفس مانع پدید آمدن انگیزه هایی است که برای تحریک عقل عملی لازم اند. هوای نفس حتی در عقل نظری هم اختلال ایجاد می کند؛ به طوری که گاه انسان باطل را حق می انگارد یا عملاً به شرک روی می آورد. ازآن جا که در منطق قرآن منشأ همة گناهان به هواپرستی منتهی می شود و مرجع همة اوصاف رذیله شرک است، هواپرستی در حقیقت شرک ربوبی است. ازاین رو، علمای اخلاق «تخلیه»، خالی کردن نفس از رذایل، را بر «تحلیه»، آراستن نفس به زیورهای اخلاقی، مقدم می دانند و آن را عامل شکوفایی فضایل اخلاقی برمی شمارند.