مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
کودک
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
457 - 494
حوزه های تخصصی:
امروزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات به خصوصی ترین لایه های زندگی بشر نفوذ کرده و دایره شمول آن، هر روز بیشتر از دیروز می شود. با اذعان به فواید این تکنولوژی، شواهد موجود مؤیّد این مسئله است که اگر در بهره مندی از آن استاندارد های لازم رعایت نشود آثار زیانبار و غیر قابل جبرانی به بار خواهد آورد. این فن آوری بر تمامی اقشار سِنّی جامعه اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد، اما به نظر می رسد کودکان با توجه به ویژگی های خود مهمترین قربانی مضرات این پدیده باشند؛ چرا که از توانایی های لازم برای بهره مندی سالم و مثبت از این تکنولوژی، برخوردار نیستند. این نوشتار از میان حقوقی که برای کودکان در استفاده از فن-آوری وجود دارد ، بر حق تربیت کودک تاکید نموده تا درفضای مجازی با تأسی از نظام تربیت دینی و آموز ه های اسلامی، فرصت ها و زمینه هایی را برای مخاطبین وکاربران به ویژه کودکان فراهم نماید و برای هویت سازی دینی، تقویت انگیزش درون انسانی و تربیت رسانه ای ایفای نقش نموده و درترویج احقاق حق تربیت درکودکان در فضای مجازی بتوان از تضییع حق تربیت آنان در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات درفضای مطلوب وسالم جلوگیری کرد، و از سوی دیگر با برشمردن علل وعوامل آسیب پذیر ی درفضای مجازی موجود با ارایه شیوه های پیشگیرانه از این گونه جریانات آسیب زا درجهت مصالح ومنافع عالیه کودکان گام های موثر وکارآمدی برداشت.
حق بر سلامت روان کودکان در فضای مجازی در پرتو نظام حقوقی ایران، اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق بر سلامت روان از اصلی ترین مولفه های حق بر سلامت و از مهم ترین مصادیق حقوق کودکان می باشد. عوامل مختلفی در تهدید یا تحقق این حق کودکان موثرند که فضای مجازی یکی از آنها می باشد. فضای مجازی از آن جهت حائز اهمیت است که امروزه کودکان مدت زیادی از زمان خود را در آن محیط سپری می کنند و این امر در حالی روی می دهد که بخش قابل توجهی از این فضا نه تنها تناسبی با وضعیت خاص سنی و روحی-روانی کودکان ندارد بلکه آثار زیان باری نیز بر روح و روان آنها بر جای می گذارد. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی درپی پاسخ به این سوال است که: حق بر سلامت روان کودکان در فضای مجازی با توجه به نظام حقوقی ایران، اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر چگونه قابل تحقق است؟ برای پاسخ به این سوال، حقوق مختلف کودکان در فضای مجازی از قبیل حق آموزش، حق حریم خصوصی، حق امنیت و حق بر بازی وتفریح و نسبت آنها با حق بر سلامت روان کودکان مورد بررسی واقع شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در نظام بین الملل حقوق بشر به خصوص در حوزه حمایت از حقوق کودکان، تمهیدات جامعی پیش روی دولت ها قرار گرفته است. در اسلام نیز سلامت افراد در آیات و روایات بسیاری مورد تاکید واقع شده است. اما در نظام حقوقی ایران هرچند اقداماتی در زمینه حمایت از سلامت روان کودکان در فضای مجازی انجام شده است، اما در عمل تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.
نقش آموزش کودکان در مقابله با افراط گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۳۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
219-316
حوزه های تخصصی:
امروزه افراط گریی و انواع اقدامات خشونت آمیز مبتنی بر عقاید افراط گرایانه، به یکی از چالش برانگیزترین تهدیدها برای صلح و امنیت بین المللی تبدیل شده است. مقابله با افراط گرایی مستلزم استفاده از سیاست جامع است که تمام جوانب و موضوعات مرتبط، ازجمله ریشه های ظهور و گسترش آن را پوشش می دهد. این سیاست علاوه بر اقدامات مقابله ای باید به اقدامات پیشگیرانه نیز توجه داشته باشد. این اقدامات پیشگیرانه باید جلوگیری از ظهور افراط گرایی یا کاهش تمایل افراد به سوی عقاید افراط گرایانه باشد و همچنین باید از طریق افزایش آگاهی عمومی، تقبیح افراط گرایی را دنبال و به این وسیله از گسترش آن جلوگیری کند. در عین حال، اقدامات پیشگیرانه باید تا حد امکان تمام جنبه های افراط گرایی را پوشش دهد. بهره گیری از آموزش به عنوان اقدام پیشگیرانه می تواند مورد توجه قرار گیرد. این امر بخصوص از این جهت که کودکان نقش مهم در نهاد افراط گرایی بازی می کنند حائز اهمیت است. این پژوهش، ضمن بررسی جایگاه آموزش به عنوان ابزار پیشگیری از افراط گرایی، به قابلیت هایی که آموزش کودکان می تواند در این راستا ایفا کند می پردازد.
دعاوی به زیستن کودکان در حقوق آمریکا و انگلیس با نگاهی به امکان طرح این دعاوی در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید بر برنامه کنترل جمعیت در انگلیس و آمریکا در دهه های گذشته و افزایش بکارگیری روشهای پیشگیری به همراه پیشرفت تکنولوژیهای کمک باروری و تشخیص پیش از تولد، سبب طرح نوعی از دعاوی در دادگاههای این دو کشور شده که هدف آن ها، حمایت از حق به-زیستن کودکان است. پژوهش پیشرو کوشیده با روش توصیفی و تحلیلی، به این سؤال پاسخ دهد که دعاوی به-زیستن کودکان چه نوع دعاوی و چه انتقادهایی به آنها وارد است؟ این دعاوی، به فراخور، از طرف کودکان یا والدینشان در دادگاهها طرح میشوند و بستر طرح دعاوی مذکور، تزاحم حقوق والدین، کودکان، پزشکان و جامعه است که نقدهای جدی چون تناقض ذاتی این دعاوی، تعارض با قوانین، عدم امکان ارزیابی خسارت در این پرونده ها، عدم ورود ضرر به کودک و تبعات منفی به آن وارد است. در حقوق ایران نیز از چند بعد طرح این دعاوی با اشکال مواجه است، مانند ابهام در موضوع دعوی و اسباب وجود حق و تعارض جدی طرح این دعاوی با قواعد انصاف و احسان، عرف و احکام و ارزش های اخلاقی.
شناسایی شاخص های فضای سبز دوستدار کودک (مطالعه موردی: پارک ناژوان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۰
61 - 81
حوزه های تخصصی:
شهر دوستدار کودک یکی از نظریات برنامه ریزی شهری، در راستای تخصیص حقوق شهروندی به کودکان و رسیدگی به خواسته ها و نیازهای آن ها، باهدف ایجاد فرصتی برای کودکان در جهت شکل دهی و یا تغییر محیط پیرامونشان است. بررسی وضعیت کنونی شهرها حاکی از بی توجهی و نادیده انگاشتن کودکان درروند برنامه ریزی شهری و طراحی فضاهاست. یکی از مکان های شهری که توجه ویژه ای را در این خصوص می طلبد پارک ها و فضاهای سبز است، چراکه نقش مهمی را در گذران اوقات فراغت کودکان ایفا می کند. هدف از مطالعه حاضر در درجه اول شناسایی شاخص های فضای سبز دوستدار کودک و در گام بعدی سنجش میزان تحقق کودک مداری در فضای سبز ناژوان شهر اصفهان است. برای این منظور با بهره گیری از روش کتابخانه ای و اسنادی و مراجعه به منابع موجود در این حوزه، بنیادهای فکری و تئوری این نظریه موردبررسی قرار گرفت و شاخص های لازم جهت تحقق فضاهای سبز دوستدار کودک شناسایی شد، سپس با بهره گیری از روش میدانی، شامل: مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات لازم گردآوری شد. نمونه موردبررسی، بر اساس فرمول کوکران، 384 عدد مشتمل بر 200 کودک و 184 بزرگ سال انتخاب شد. درنهایت تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی همچون آزمون t و خی دو انجام گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از میزان برخورداری پارک ناژوان از نه مؤلفه تعریف شده است. بر این اساس معیارهای محیط سالم، خلاقیت، برخورداری از فضاهای تعاملاتی، مشارکت و حس تعلق، امنیت، دسترسی، تنوع فضاها، ایمنی و خدمات به ترتیب بیشترین تا کمترین امتیاز را کسب نموده اند، در راستای ارتقای میزان کودک مداری پارک ناژوان اقداماتی نظیر ارتقا سطح خدمات، افزایش زمین های بازی کودکان متناسب با گروه های سنی مختلف و با ایمنی بالا، طراحی و اجرای بازی های فکری، گروهی و متنوع در پارک، بهبود کیفیت دسترسی به پارک از طریق حمل ونقل عمومی، ارتقا امنیت محیط و افزایش مشارکت کودکان پیشنهاد می گردد.
تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر رشد و شکوفایی کودکان در فضاهای عمومی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 115
حوزه های تخصصی:
محیط بستری برای رخ داد انواع رفتارهای اجتماعی است. رفتارهای انسانی برآیندی از انگیزه ها و نیازهای فرد، قابلیت محیط، تصویر ذهنی ناشی از ادراک او از دنیای خارج و معنایی که این تصویر برای او دارد، می باشد. انسان ها همواره بخش قابل توجهی از وقت روزانه خود را در فضاهای عمومی شهر به سر می برند و تحت تأثیر این فضاها الگوهای رفتاری خاصی از خود بروز می دهند، دراین بین پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی شهرهاست که باید موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. از همین رو یکی از هدف های اصلی این مقاله تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر میزان رشد و خودشکوفایی کودکان در استفاده از انواع پارک های شهری کلان شهر مشهد می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک مانند آماره کای دو، جهت سنجش و تحلیل 384 پرسشنامه مردمی به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است و برای روایی پرسشنامه های تحقیق از تحلیل عاملی و برای پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جمع نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در پارک های موردمطالعه در مناطق چهارگانه (یک، نه، یازده و ثامن) شهر مشهد تحت تأثیر کیفیت طراحی و میزان مطلوبیت فضاهای داخلی پارک ها بوده که این مهم خود بر شاخص رشد و شکوفایی کودکان تأثیر بسزایی دارد به طوری که هر چه فضاهای عمومی ازجمله پارک های شهری که محل برقراری تعاملات اجتماعی است از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، رفتارهای جمعی هدفمندتری در این گونه فضاها شکل می گیرد و این مسئله بر میزان یادگیری، رشد و شکوفایی کودکانی که به همراه والدین خود به پارک می آیند تأثیر بسزایی دارد.
سازوکارهای حقوق کیفری ایران در زمینه اعمال حق دادخواهی کودکان بزهدیده (حق بر شکایت کودک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس اصل 36 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دادخواهی حق مسلم هر فرد است، هر کس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند به این گونه دادگاه ها دسترسی داشته باشند و هیچ کس را نمی توان از دادگاهی منع کرد که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد. عبارت به کار رفته در این اصل همگی مطلق و بی قید و شرط است. بنابراین اصل اولیه بر این است که ناتوانی نمی تواند مانع از اعمال حق دادخواهی شهروندان شود؛ اما اجرای این حق مدنی در مورد گروه های خاصی از شهروندان به دلیل وضعیت خاص جسمانی و اجتمانی می تواند با موانعی روبه رو شود که کودکان و نوجوانان از جمله این گروه هایند. این موضوع در زمینه جرایم ارتکابی علیه کودکان به دلیل آثار سنگین بزه دیدگی و ضرورت های اجتماعی و انسانی راجع به حمایت از کودکان قربان جرم، اهمیت زیادی دارد. هر چند کودکی عامل سلب حق شکایت کودکان از جرایم ارتکابی علیه آنها محسوب نمی شود، اما با توجه به شرایط آسیب پذیر کودکان در ناتوانی از طرح دعوای کیفری و در راستای کاهش رقم سیاه جرایم ارتکابی علیه آنها، قانونگذاران، با اتخاذ رویکردی رفاهی به پیش بینی سازوکارهای حمایتی افتراقی در جهت اجرا و استیفای حق دادخواهی کیفری کودکان اقدام کرده اند. این موضوع در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 به عنوان یکی از بزه دیده محورترین قوانین کیفری تاریخ قانونگذاری کیفری در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این قانون و مقایسه آن با سایر قوانین و مقررات مجری در این زمینه مانند قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 1381/9/25 و قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست مصوب 1392/6/31 و غیره و لوایح در حال تصویب بیش از هر چیز نشانگر ناهماهنگی، تعارض و سرگردانی در سیاست های تقنینی اتخاذی این حوزه است. این مقاله به بررسی موضوع های مذکور با رویکردی توصیفی تحلیلی و بهره برداری از یافته های حقوق تطبیقی می پردازد.
شیوه های مقررات گذاری تبلیغات تجاری خطاب به کودکان در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
33 - 53
حوزه های تخصصی:
کودکان موجوداتی صادق، زودباور و بسیار آسیب پذیر هستند. همین ویژگی ها آنها را به یکی از بهترین طعمه های تبلیغات تجاری تبدیل کرده است. کودکان علاوه بر قدرت خریدی که از درآمدهای توجیبی خود دارند تا حد زیادی بر خریدهای خانواده ها نیز تأثیرگذار هستند. به علاوه بازار آینده یک محصول را تأمین می کنند. این قابلیت باعث شده است بازار فروش کالاها و خدمات به کودکان، یکی از پرفروش ترین بازارها محسوب شود و در نتیجه کودکان به طور بی رویه مخاطب تبلیغات تجاری قرار گیرند. برای حمایت از کودکان در برابر آثار سوء ناشی از این تبلیغات، پرسش این است که چه شیوه هایی برای مقررات گذاری تبلیغات تجاری خطاب به کودکان وجود دارد؟ به عبارت دیگر چه کسی و با چه مکانیسمی باید به مقررات گذاری در زمینه تبلیغات تجاری خطاب به کودکان بپردازد؟ صنعت تبلیغات؟ دولت؟ یا هر دو؟ از این گزینه های سه گانه به خودمقررات گذاری، مقررات گذاری دولتی و مقررات گذاری مشترک یاد می شود. این مقاله شیوه های مذکور را در کشورهای مختلف مطالعه و در پرتو نتایج ناشی از این مطالعه وضعیت مقررات گذاری تبلیغات تجاری خطاب به کودکان در ایران را بررسی می کند.
اثربخشی بازی درمانی والد-کودک بر بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان 8 تا 10 ساله درگیر با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
113 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی والد-کودک بر بهبود عملکرد خواندن در کودکان 8 تا 10 ساله درگیر با اختلال یادگیری انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش شامل والدین دانش آموزان 8 تا 10 ساله مراجعه کننده به کلنیک های تخصصی کودک ( مرکز مشاوره توحید) در شهر اصفهان در سال 1400بودند. که از میان آنها با توجه به ملاک ورود تعداد 28 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(14 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار به صورت گروهی تحت بازی درمانی والد-کودک قرار گرفت در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند .ابزار های پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه عملکرد خواندن (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود . داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل ها نشان داد که بازی درمانی والد-کودک موجب بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان درگیر با اختلال یادگیری می شود (005/0>.
آیا متن می تواند کودک را به آغوش گیرد؟ کندوکاو خواننده ی نهفته در داستان های کتاب های درسی فارسی دوره ی اول دبستان (اول تا سوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا متن می تواند کودک را به آغوش گیرد؟ کندوکاو خواننده ی نهفته در داستان های کتاب های درسی فارسی دوره ی اول دبستان (اول تا سوم) سودابه شکراله زاده* چکیده هدف کلی این تحقیق بررسی خواننده ی نهفته در داستان های کتاب های درسی فارسی دوره ی اول دبستان (اول تا سوم) بر اساس نظریه ی «خواننده ی درون کتاب» ایدن چمبرز است. به دنبال این هدف کلی بر سه هدف جزئی تمرکز می شود: بررسی توانایی داستان های به کاررفته در این کتاب ها در به درون متن کشیدن مخاطب؛ کشف مفهوم کودک نهفته در این داستان ها و بررسی این موضوع که آیا این داستان ها را می توان اثر کودک دانست یا خیر. این تحقیق نشان می دهد کیفیت شگردهای خواننده ی نهفته (سبک، زاویه ی دید، طرفداری و شکاف های داستانی) در این داستان ها به صورتی است که احتمال اینکه بتواند خواننده را درون متن بکشد اندک است. کودک نهفته در داستان ها، کودکی ناآگاه و ناقص از نظر شناختی است که زیر سایه ی سنگین اقتدار بزرگ سال باید به تعلیمی گراییِ غلیظی تن دهد تا به نقطه ی غایی رشد مدنظر بزرگ سال دست یابد. کودک باید به هنجار شود و کدهای اخلاقی، دینی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ی بزرگ سال را اجرا کند و همانند بزرگ سال سخن گوید و بیندیشد. کودک در جایگاه وسیله ای بازنمایی می شود که باید در سویه ی تجربه، آگا هی و جامعه پذیری محض گام بردارد. گرایشی به کودک زدایی به چشم می خورد که این گرایش با شیوه هایی مانند آموزش مستقیم، تن ندادن به گفت وگو با کودک، زیبایی شناسی زدایی، انتقال مستقیم کدهای اخلاقی، دینی و اجتماعی بزرگ سالانه، عاری بودن داستان ها از تخیل، عاطفه، بازی گونگی و شیطنت های کودکانه و رقیق کردن طنز اعمال می شود. به جز دو داستان پری کوچولو و روباه و خروس به دشواری می توان دیگر داستان ها را آثار کودکی دانست که بتوانند با کودک ارتباط گیرند. واژه های کلیدی: ایدن چمبرز، خواننده ی نهفته، داستان، کتاب های درسی فارسی دبستان، کودک. * استادیار گروه آموزش و پرورش دانشگاه علامه طباطبائی Shokrollahzadeh.sue@atu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 18/3/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 9/9/1400
بررسی و تحلیل تکنیک های انضباطی گفتمان قدرت و شیوه های مقاومت کودک در نمایش نامه ی دیکته غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل تکنیک های انضباطی گفتمان قدرت و شیوه های مقاومت کودک در نمایش نامه ی دیکته غلامحسین ساعدی سارا مطوری* فرامرز خجسته ** مصطفی صدیقی *** چکیده کودکی، مفهومی برساخته ی تاریخ و متأثر از گفتمان های گوناگون است. نمایش نامه یکی از بسترهایی است که می توان برای بازشناخت این تصویر و مفهوم در دوره ای خاص از آن بهره برد؛ زیرا نمایش نامه ها همچون دیگر آثار هنری، همراهی یا تقابل گفتمان ها را می توانند نشان دهند. غلامحسین ساعدی در نمایش نامه ی دیکته (1347ش) جدال دو گفتمان را که یکی متأثر از گفتمان قدرت و دیگری تحت تأثیر گفتمان مقاومت است به تصویر می کشد. گفتمان قدرت خواهان کودکی منقاد است و در این راه نهاد مدرسه با بهره گیری از تکنیک های انضباطی، تداوم بخش این گفتمان اند. گفتمان مقاومت نیز از ابزار و شیوه های گوناگونی بهره می برد؛ کودک در این نمایش نامه در میانه ی جدال این دو گفتمان است. این پژوهش با بهره گیری از آرای فوکو، تکنیک های انضباطی و منقاد ساز و شیوه های مقاومت و مبارزه ی کودک، این نمایش نامه را بررسی کرده و مشخص شد که گفتمان قدرت از تکنیک هایی مثل مرزبندی، ایجاد ترس از عاقبت بد و طرد، تهدید و تشویق برای به اطاعت واداشتن کودک سود می جوید. در مقابل کودک از شیوه هایی همچون سکوت و نافرمانی، پرسش گری و عصیان، خنده و استهزاء برای مقاومت استفاده می کند. واژه های کلیدی: دهه ی چهل، ساعدی، کودک، قدرت، مقاومت، نمایش نامه ی دیکته. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان saramatoori1981@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان faramarz.khojasteh@gmail.com *** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان navisa_man@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 19/12/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 1/3/1400 ی خاص از آن بهره برد؛ چرا که نمایش نامه ها همچون دیگر آثار هنری، همراهی یا تقابل گفتمان ها را می توانند نشان دهند. غلامحسین ساعدی در نمایش نامه دیکته (1347)جدال دو گفتمان را که یکی متأثر از گفتمان قدرت و دیگری تحت تأثیر گفتمان مقاومت است به تصویر می کشد. گفتمان قدرت خواهان کودکی منقاد است و در این راه نهاد مدرسه با بهره گیری از تکنیک های انضباطی، تداوم بخش این گفتمان اند. گفتمان مقاومت نیز از ابزار و شیوه های گوناگونی بهره می برد؛ کودک در این نمایش نامه در میانه جدال این دو گفتمان است. با روش تحلیل محتوای کیفی و بهره گیری از آرای فوکو، تکنیک های انضباطی و منقاد ساز و شیوه های مقاومت و مبارزه کودک بررسی و مشخص شد که گفتمان قدرت از تکنیک هایی مثل مرزبندی، ایجاد ترس از عاقبت بد و طرد، تهدید و تشویق برای به اطاعت واداشتن کودک سود می جوید. درمقابل کودک از شیوه هایی همچون سکوت و نافرمانی، پرسش گری و عصیان، خنده و استهزاء برای مقاومت استفاده می کند.
بررسی تاثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان، نمونه مورد مطالعه: محله سجاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
87 - 98
حوزه های تخصصی:
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازه سنی 12-8 سال هستند، انجام گردیده است. در تحلیل داده ها به منظور ارزیابی تأثیر نقش نشانه ها در مسیریابی کودکان پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل داده های کیفی به بررسی نقاشی های کودکان پرداخته شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروه های سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تأثیرگذاری نشانه ها در مسیریابی کودکان می گردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانه ها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تأثیرگذارند. ازجمله ویژگی های اشاره شده کودکان هشت ساله در فرآیند مسیریابی می توان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10 ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمان ها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان 10-12 ساله به ساختمان هایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمان هایی که فرم معماری متمایزتری نسبت به سایر ساختمان ها دارند. کودکان 10-12 ساله از معابر و ساختمان های شاخص در مسیریابی استفاده می نمایند. بررسی های صورت گرفته تأثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان می دهد.
چارچوب کیفی برنامه ریزی و طراحی عرصه های میانی مجتمع های مسکونی برای ارتقاء استقلال حرکتی کودکان، نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
63 - 78
حوزه های تخصصی:
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیط های دوستدار کودک، نمایه ای از میزان پذیرش کودکان در جامعه است. این کیفیت امکان بازی های آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم می کند و در شکل گیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی مؤثرترین عوامل در شکل گیری و ارتقای استقلال کودکان در تحرک و بازی در محیط های خارج از خانه هستند. طی سال های اخیر، با افزایش مسائل اجتماعی محدودکننده حضور کودکان در محیط های عمومی و تبدیل آنها به تله های اجتماعی والدین، مفهوم استقلال حرکتی کودکان گسترده تر شده و علاوه بر حرکت کودکان بین خانه و مدرسه، حرکت آزادانه کودک بین خانه و محیط های پیرامون آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقلال حرکتی کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی به عنوان فضای واسط بین خانه با محله و شهر زمینه ساز و تقویت کننده استقلال حرکتی کودکان در محیط های عمومی و شهری خواهدبود. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین مهمترین عوامل و شرایط اثرگذار بر استقلال حرکتی خانه محور کودکان است. باتوجه به ماهیت موضوع و ضرورت نگاه به آن از دید کودکان، والدین، متخصصین و مدیران شهری از روش نظریه زمینه ای استفاده شده و با 107 نفر از مشارکت کنندگان مذکور تا حد اشباع نظری مصاحبه شد. به دلیل اهمیت کیفیات کالبدی محیط، مشاهده میدانی مستقیم در عرصه های میانی 15 مجتمع مسکونی منتخب در شهر تهران نیز انجام شد و یادداشت های کیفی تهیه شد. داده های به دست آمده در نرم افزار Maxqda به صورت کیفی تحلیل شده و تعداد 74 مفهوم، 25 کد محوری و نُه مقوله اصلی استخراج گردید؛ یکپارچه و بهینه سازی کدها و مقوله ها انجام شده و سپس ارتباط آنها با مقوله هسته ای پژوهش تعیین گردید. مدل مفهومی حاصل نشان می دهد عوامل زمینه ای و مداخله گر شامل چارچوب های قانونی، ضوابط و مقررات، شیوه اجرا و نظارت، پذیرش جامعه نسبت به موضوع و فرهنگ سازی پیرامون حضور مستقل کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی دارای اهمیت قابل توجه هستند. کیفیت های کالبدی محیط نظیر ایمنی و امنیت کودکان، دسترسی به بازی، دسترسی به طبیعت و فضای سبز و بهداشت می توانند موجب تعدیل و بهبود اتمسفر اجتماعی مجتمع و انسجام بیشتر آن به نفع حضور مستقل و آزادانه کودکان و دستیابی به سلامت روانی و جسمانی آنها گردند.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری برای کودکان، بر مبنای مدل مفهومی حق به شهر، نمونه مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
115 - 130
حوزه های تخصصی:
حق به شهر،مسئله ای با ماهیت اجتماعی، سیاسی و حقوقی است که با تکیه بر مفهوم حق شهروندی، مجموعه حقوقی را برای استفاده همه ساکنین شهر از بستر زندگی شهری، به صورت شفاف و عادلانه مطالبه می کند. در شهرها، کودکان به لحاظ شرایط سنی، جسمی و روانی ویژه با مشکلات بسیار زیادی از قبیل رعایت نشدن حقوق اولیه، نبود امنیت و ایمنی، نبود امکانات و فضای کافی برای فعالیت، بازی و ... و در نتیجه عدم احساس تعلق به فضا رو به رو هستند. هدف این مقاله، بررسی مفهوم حق به شهر و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای کیفیت فضای عمومی شهر برای حضور پذیری کودکان است. بدین منظور، به صورت توأم از روش تحقیق کیفی و کمی استفاده شده است. با توجه به این که هر دو تحلیل کیفی و کمی به صورت متوالی مورد تفسیر قرار می گیرند، مقاله حاضر در زمره تحقیقات متوالی_اکتشافی قرار دارد. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و داده بنیاد و برای کدگذاری داده ها از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند است. برای بررسی چگونگی روابط و میزان پشتیبانی مؤلفه های حق کودک به شهر از کیفیت فضای شهری از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. شاخص کیفیت فضای شهری به عنوان متغیر وابسته و مؤلفه های حق کودک به شهر (حاکمیت، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضا و تنوع و سرزندگی) به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند. بر این اساس، مؤلفه حاکمیت شهری 35.5 درصد و سایر مؤلفه ها شامل شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی و تنوع و سرزندگی به ترتیب 31.2درصد، 28.9درصد و 14.6درصد در میزان ارتقای کیفیت فضای شهری برای حصول مفهوم حق کودک به شهر مؤثر هستند. همچنین همبستگی و میزان تأثیرگذاری هر یک از زیرمؤلفه های حق کودک به شهر بر کیفیت فضاهای شهری نیز به تفکیک بررسی شد.
بررسی تاثیرات قصه در کودکان
این مقاله با هدف بررسی قصه گویی، شیوه های آن و اثرات آن روی کودکان انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی _مروری است. جامعه آماری شامل،کتاب ها ، مقالات، طرح های پژوهشی و اسناد مکتوب اینترنتی می باشد که در با رابطه موضوع مورد نظر وجود داشته اند. نمونه شامل اسناد و مدارک، کتاب ها، مقالات و پژوهش هایی در دسترس بوده که از آنها استفاده شده است. قصه رابطه عاطفی میان مادر و کودک را مستحکم میکند و باعث رشد شخصیتی می شود. قصه خوب باید پندهای را در دل خود نهفته دارد تا افراد را به تفکر وادارد.قصه دریچه ای است که افراد را به دنیای جدید میبرد. از جمله آنها کودکان هستند.کودکان در دنیای قصه ها بازی می کنند.قصه ها به آنها ارزش های اخلاقی زیادی یاد می دهند.البته کسب این ارزش ها منوط به ارائه یک قصه خوب و اصولی است.بنابراین برای اینکه قصه تاثیرات خوبی بر متربیان بگذارد باید اصول آن رعایت شود.لذا مربیان باید مهارت های قصه گویی را مثل انتخاب قصه متناسب با سن متربیان را کسب کنند.راوی قصه باید این هنر را داشته باشد که فاکتورهای لازم درفرایند قصه را رعایت کند تا ویژگی های یک قصه گوی خوب را کسب کند. در مقالات گذشته به همه جنبه های قصه نپرداخته شده اما در این مقاله با دسته بندیِ اطلاعات منابع مختلف ، هر جز را بررسی کرده ایم. نتایج تحقیق نشان داد که قصه گویی عنصری مهم در شکل گیری شخصیت کودکان در سنین اولیه زندگی می باشد.
تبیین مفهوم شجاعت در شاهنامه فردوسی و ارائه راهکارهای آن برای تربیت حماسی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ تیر ۱۴۰۱ شماره ۲۹۵
85-95
حوزه های تخصصی:
تربیت حماسی ازجمله ساحت های مهم تربیتی است که نقش بسزایی در تربیت نسلی شجاع، عدالت خواه، نوع دوست، مبارز، قوی و نترس، ظلم ستیز و مانند آن دارد. یکی از این مؤلفه های مهم حماسی، شجاعت و دلاوری است. شجاعت محوری ترین عنصر حماسی در شاهنامه فردوسی به شمار می رود. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم شجاعت در شاهنامه فردوسی و ارائه راهکارهای آن برای تربیت حماسی کودکان صورت پذیرفته است. روش این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی است و از حیث جمع آوری اطلاعات به شیوه تحلیلی واستنباطی نگاشته شده است. جامعه پژوهش، شاهنامه فردوسی و آثار وابسته به آن بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حکیم ابوالقاسم فردوسی شجاعت و مبارزه را با عقلانیت و اخلاق مداری توأم کرده و عشق به وطن و دیگردوستی را جایگزین خوددوستی کرده که با استنباط از آن می توان در قالب مؤلفه هایی همچون روش الگویی، قصه گویی، آموزش تفکر انتقادی، توکل، مراقبه، خودگردانی، در تربیت حماسی کودکان تأثیرگذار بود.
اثر بخشی مدل آموزشی تنظیم هیجان ها برکاهش اختلالات رفتاری کودکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی تاثیرمدل آموزشی برگرفته از رویکرد روان پویشی جهت تنظیم هیجان ها در کاهش اختلالات رفتاری کودکان بود. روش: نیمه آزمایشی با گروه آزمایش، کنترل و پیگیری چهارماهه بود. جامعه آماری شامل همه کودکان 8 تا ۱۲ ساله مراجعه کننده به مراکز توان بخشی و روان شناسی شهر تهران در سال ۱۳۹۷ بودند. از جامعه آماری ۶۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت چهارده جلسه مداخله انفرادی چهل وپنج دقیقه ای قرار گرفتند. قبل از مداخله، آزمون هوش وکسلر ویرایش چهارم صادقی، ربیعی و عابدی (1390) و سیاهه ی رفتاری کودک، مینایی (1385) و بعد از مداخله و در دوره پیگیری، فقط سیاهه ی رفتاری کودک تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند . یافته ها: از تأثیر مداخلات فوق بر افسردگی/اضطراب (۴۷۶/۲۹۵F=؛ ۸۳/۰=اندازه اثر)، گوشه گیری/افسردگی (۶۹۳/۳۴۶F=؛ ۸۵/۰=اندازه اثر)، شکایات جسمانی (۳۱۲/۲۶۶F=؛ ۸۲/۰=اندازه اثر)، مشکلات اجتماعی (۷۱۸/۲۳۹F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر)، مشکلات تفکر (۲۲۴/۱۹۱F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر)، مشکلات توجه (۵۱۱/۳۸۱F=؛ ۸۲/۰=اندازه اثر)، رفتار قانون شکنی (۳۰۴/۲۲۸F=؛ ۷۹/۰=اندازه اثر)، رفتار پرخاشگری (۸۸۹/۴F=؛ ۷۸/۰=اندازه اثر)، درونی سازی (۳۸۶/۲۴۱F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر) و برونی سازی (۴۴۰/۲۳۷F=؛ ۸۰/۰=اندازه اثر) و پایداری در دوره پیگیری بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل مداخلات آموزشی اصلاح هیجان ها که برگرفته از رویکرد روان پویشی بود؛ جهت کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیشنهاد می شود.
تحلیل ماهیت تعامل کودکان 9 تا 11 ساله با گوشی هوشمند: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه گیری کووید 19 و ضرورت آموزش مجازی موجب رواج بیشتر استفاده کودکان از گوشی های هوشمند شده است. استفاده روزافزون کودکان از گوشی هوشمند، نداشتن شناخت صحیح از چگونگی و ماهیت این رابطه و ارائه تبلیغات غیرتخصصی به والدین درخصوص مضربودن استفاده از گوشی هوشمند، استفاده کودکان از این وسیله را به موضوعی بغرنج تبدیل کرده است. این مطالعه با هدف درک ماهیت تعامل کودک با گوشی هوشمند با وساطت سبک والدگری انجام شد. برای این منظور، با انتخاب رویکرد کیفی، داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. سپس با رویکرد تحلیل مضمون نظریه محور براساس چارچوب نظری کنشگر-شبکه تحلیل شدند. اجزای بررسی شده در این مطالعه شامل کودک، گوشی هوشمند و سبک والدگری هستند. یافته ها نشان داد تعامل کودک با گوشی هوشمند، شبکه محوریت دارد. تعامل کودکان با گوشی هوشمند، ماهیت سیال و پیش بینی ناپذیر دارد. ارتباطات پی درپی اجزا در شبکه، هویت های متغیری به کودک می بخشد. از این رو سبک والدگری، کنترلی و سختگیرانه کارایی ندارد. کودک نیازمند امکان بروز کنش مستقلانه و سبک والدگری انعطاف پذیر، واجد کارایی بیشتری است.
کودک و کودکی از منظر فلسفه و ادبیات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی کلان و مبتنی بر شیوه جامعه شناسی معرفت و علم، به دنبال بررسی کودکی از منظر دانش با محوریت فلسفه و ادبیات بوده است. در این راستا، پژوهشگر با روش تحلیل اسنادی، ابتدا با نگاه تخصصی به بررسی و گزینش منابع دست اول پرداخته و سپس شروع به مطالعه و تحلیل نموده است. نتایج نشان می دهند که نگاه فلسفه به کودک و کودکی، ذات گرایانه و نگاه ادبیات به کودک و کودکی کاملاً برساختی است. با وجود تفاوت در رویکرد هر دو حوزه، اما هر دو مورد نقد هستند زیرا کودک توسط بزرگسالان تعریف می شود. فیلسوف، نویسنده، تولیدگر آثار هنری و ادبی و... همراه با کلیه آثار آن ها مبتنی بر نگاه بزرگسالان به کودکان از موضعی قدرتمندانه است. در حالی که فلاسفه و کنشگران عرصه ادبیات باید توجه داشته باشند که کودکان موجوداتی ازلی یا ابدی نیستند بلکه برساختی و نسبی بوده و نسبیت آن ها نه صرفاً مبتنی بر جبر شرایط و زمینه بلکه تا حدودی بر اساس سهم اختیار و قدرت عملکرد و کنشگری خود کودکان است. کودکی نه مرحله ای رو به بزرگسالی، بلکه به عنوان یک دوره مشخص و مستقل مطرح می شود.
تبیین عدم افشای سوء استفاده جنسی توسط کودکان بزه دیده و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش شرط استفاده از تدابیر حمایتیِ قضایی و غیرقضایی، کشف جرم است و مؤثرترین روش آن، افشای خودآگاهانه جرم توسط بزه دیده است. عوامل مؤثر بر عدم افشای سوءاستفاده جنسی توسط کودکان یا تأخیر در افشای آن را می توان به دو دسته کلی عوامل میان فردی و درون فردی تقسیم کرد. منظور از عوامل میان فردی تحلیل پیام هایی است که کودک از دیگران دریافت می کند، هرچه این پیام ها بار منفی داشته باشد، احتمال افشای جرم کاهش پیدا می کند. طرد و انگ اجتماعی، مقصر قلمداد کردن کودک و واکنش نامناسب والدین به افشای ابتدایی کودک را می توان از عوامل فردی دانست. در مقابل، بسیاری از مواقع علت عدم افشا به خود کودک و گستره آگاهی وی برمی گردد. ناآگاهی از سوء استفاده های جنسی و چگونگی و چرایی افشا از علل درون فردی محسوب می شوند. بررسی راهکارها نیز با شناخت علل ممکن می شود، ازاین رو اصلاح ساختارهای اجتماعی، تغییر فراروایت ها و آگاهی بخشی راه های برون رفت از عدم افشای هستند. این مقاله با استفاده از مطالعات کمی و کیفی انجام گرفته در این حوزه و حتی الامکان بومی سازی آن، به توصیف و تحلیل دلایل عدم افشای سوءاستفاده جنسی توسط بزه دیده زیر 18 سال و راهکارهای مقابله با آن پرداخته است.