مطالب مرتبط با کلیدواژه

ارسطو


۲۲۱.

نسبت فضیلت و ثروت در فلسفه اخلاق و سیاست ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعادت فضیلت ثروت مالکیت طبقه متوسط ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۳۰۳
پرسش از چیستی سعادت و چگونگی نیل به آن، اندیشمندان را به آرای متنوعی رهنمون شده است. در این میان، ارسطو با سیر از درون واقعیت انسان و جامعه به سوی آرمان سعادت، ایدهای در خور توجه بر جای گذاشته است. وی سعادت را در فضیلت عقلی و اخلاقی و تحقق آن را به واسطه مدنیالطبعبودن انسان، وابسته به جامعه سیاسی میداند. لذا غایت سیاست، تحقق فضیلت و بهتبع، شادی فرد و جامعه است. توفیق نظم سیاسی در فضیلتمندی شهروندان، وابسته به نظم اقتصادی متناسب است که در دارایی معتدل و معطوف به خیر عمومی تعریف میشود. نظم اقتصادی تجویزی ارسطو، مالکیت خصوصی و میانه در کنار مصرف اشتراکی است، چراکه ثروت بیحد و فقر کمینه، مانع فضیلت و عامل زوال آن است. نمود این نظم اقتصادی متعادل، دولت طبقه متوسط است که به واسطه آن، دوستی، به عنوان فضیلت برتر جامعه سیاسی ظاهر میشود. بدینترتیب ارسطو فضیلتمندی تحققپذیر و فراگیر در بین مردمان را بر فضیلت ناکجاآبادی و نخبهگرایانه افلاطونی ترجیح میدهد.
۲۲۲.

بررسی و مقایسه آرای ارسطو و فارابی در مسئله خطای حسّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت خطای حسی سوفیزم ارسطو فارابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۵۲
در فلسفه ارسطو و فارابی معرفت از حواسّ آغاز می گردد. این رویکرد به اکتسابِ معرفت، با دو چالش مطرح شده توسّط سوفیزم دربابِ ادراکاتِ حسّی _ یعنی «خطای حسّ» و «تفسیرهای متعارض از ادراکاتِ حسّی»_ مواجه می شود. ارسطو با تقسیمِ محسوسات به «مختصّ» و «مشترک» و طرحِ مفهوم «شرایط متعادل» و همچنین با طرح دوگانه ی «نمود» و «ادراک» تلاش می کند به این دو مسئله پاسخ دهد. فارابی نسبت به چالش دوّم موضِعی اتّخاذ نکرده است امّا در بابِ چالش اوّل با تقسیم یقین به «تامّ» و «غیرتامّ» راهکار متفاوتی را ترسیم می کند. از منظرِ وی یقینِ ناشی از «ادراکاتِ حسّی» یقین غیرتامّ است و با پایبندی به شرایط سه گانه ای، می توان به یقین های حاصل از شهودِ حسّی پایبند بود. به نظر می رسد هیچ یک از دو راهکارِ این دو متفکّر در حلّ مسئله خطای حسّی تامّ نیست؛ امّا راهکار ارسطو در تبیین مسئله، قابل دفاع تر از نظر فارابی است.
۲۲۳.

ذات گرایی و منطق موجهات ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ذات گرایی ذاتی ضرورت منطق موجهات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۵۴۴
ارسطو با معرفی منطق موجهات در کتاب ارگانون خود از یک طرف و ارائه ی نظریه ی ذات گرایی و مفهوم ذاتی در دو کتاب ارگانون و متافیزیک پیش قراول یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین مباحث متافیزیکی و منطقی در تاریخ فلسفه بوده است. ارائه ی تفسیری منسجم از این منطق و منطبق ساختن آن با روایات ذات گرایی ارسطو در ارگانون و متافیزیک، یکی از موضوعات داغ و مهم در بین ارسطو شناسان و مورخان منطق بوده است. این تأویل و تفسیر سخنان ارسطو از طریق نوشته های او و سنجش آن با مباحث جدید فلسفی صورت می گیرد. در این مقاله سعی شده است پس از نقد یکی از این تفاسیر که در منطق موجهات جدید و فلسفه ی منطق به تمایز "جهت جمله" و "جهت شیء" شهره شده است، به معرفی تفسیری جدید از جملات موجه، که توسط ریچارد پترسون ارائه شده است، بپردازیم که دارای دو ویژگی اساسی باشد. ویژگی اول به سازگاری نظام منطق موجهات ارسطو مربوط می شود که با این تفسیر می توان گفت که بهترین تبیین ممکن در این زمینه در بین تفاسیر موجود است. ویژگی دوم به انطباق این تفسیر با ذات گرایی ارائه شده توسط ارسطو در متافیریک اشاره دارد. با آزمون بر روی استدلال های موجه مرکب از دو قضیه ی ضروری به اثبات و تأیید این نظریه که به تمایز گزاره های موسوم به "ضروری قوی" و "ضروری ضعیف" اشاره کرده است، می پردازیم.
۲۲۴.

فعل «است» در درباره عبارت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: است (εστί) افزون نشانگری فعل ارسطو زمان ترکیب درباره ی عبارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۹۳
در این مقاله فعل بودنِ «است» (εστί) در درباره ی عبارت ارسطو و و دلالت هایی که وی صراحتا به «است» نسبت می دهد، بررسی می شود و در موارد متعددی دیدگاه برخی مفسران ارسطو، از جمله آمونیوس، بوئتیوس، فارابی و آکویناس تقریر و نقد می شود. از این رو، ابتدا تعریفِ ارسطو از فعل، از جمله مهمترین ویژگیِ آن، «افزون نشانگریِ زمان»، بررسی می شود. در واقع، «است» به دلیلِ داشتنِ این ویژگی فعل است و به این ترتیب اولین دلالتِ «است» هم روشن می شود. در ادامه درباره ی دو دلالتِ دیگرِ «است» یعنی «افزون نشانگریِ ترکیب» و «تعیین صادق» و رابطه ی این سه دلالت با یکدیگر بحث می شود. و سرانجام نتیجه گرفته می شود که از نظر ارسطو «است» (ثلاثی) یک امر مقولی را نشانگری نمی کند، بلکه فقط افزون نشانگرِ ترکیب است. و با توجه به اینکه «است» افزون نشانگرِ زمان است، می توان گفت که از نظرِ ارسطو در درباره ی عبارت «است» (ثلاثی) افزون نشانگر ترکیب زمان مند است.
۲۲۵.

شناسایی و بررسی هنر بازنمایی در عکاسی مفهومی

تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۵۵۵
اگرچه ثبت عناصر دنیای واقعی در سرشت عکاسی عجین شده است. امّا عکس صرفاً جهانی همسان و همانند جهان واقعی ارائه نمی کند، بلکه علاوه بر خصلت ارجاع دهندگی و بازنمایانه از قابلیت بیان گرایانه نیز برخوردار است. بنابراین هر عکس را می توان به مثابه متنی نشانه ای دانست که دلالت های متعددی را در معرض تفسیر و تأویل مخاطب قرار می دهد. هرچند عکاسی، پیوندی ناگسستنی با وجود دارد و موجودیت هر عکس در گرو ثبت لحظه، موضوع یا واقعیتی در عالم بیرون است، امّا زمانی که از خوانش و ساز وکارهای تولید معنا در عکس، سخن به میان می آید، موضوع ابعاد پیچیده و متمایزی به خود می گیرد «زیرا عکاسی، رسانه ای رمزگذاری شده است» (سونسون) در واقع عکس، صرفاً رونوشت یا رونگاری از واقعیت نیست که تنها و به سادگی رابطه این همانی را بازتاب می دهد؛ بلکه دوربین و واقعیت بیرونی، امکان مفهوم سازی را برای عکاس فراهم می سازند.
۲۲۶.

بررسی و تبیین علوم تجربی و چگونگی آموزش آن در دوره ابتدایی از منظر صورت گرایی ارسطو

کلیدواژه‌ها: علوم تجربی صورت ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف این پژوهش، دستیابی به تعریفی از علوم تجربی و استنتاج اصولی به منظور تدریس آن در دوره ابتدایی از منظر صورت گرایی ارسطو است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی- استنتاجی درصدد پاسخگویی به دو سؤال است. 1- چیستی علوم تجربی و هدف آن 2- اصول مقتضی صورت گرایی در علوم تجربی چه هستند. در تفکر ارسطو، صورت یعنی حقیقت موجود و تصوری که از آن در ذهن به وجود می آید. این تصورات برآمده از واقعیت موجودات هستند. بر اساس صورت گراییارسطو، علوم تجربی به معنای شناسایی، طبقه بندی و بیان کارکردها و غایات صورت ها است. هدف آن نیز حرفه گرایی است. اصول مقتضی صورت گرایی در تدریس علوم شامل 1- توجه به تعریف و کارکرد موضوعات:2- کثرت روشی 3- چارچوب نظری و ساختار دانش 4- دست یابی به بنیادها با توجه به روبنا 5- دست یابی به قاعده 6-کلیت بخشی به آموخته ها هستند.
۲۲۷.

یوزپلنگِ هشت پا، مروری بر شرح عنکبوت های جهنده در کتاب الحیوان جاحظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
بدون تردید جاحظ (163-255ق) از شاخص ترین چهره های جانورشناسی سده های نخست دوره اسلامی است، به طوری که کتاب الحیوان او برای قرن ها از مهم ترین مآخذ جانورشناسان و دیگر حکمایی بوده که هر یک به فراخور دانش و مقوله تألیفشان، به موضوع جانوران نیز پرداخته اند. در کنار مآخذ شفاهی، آثار لغویون و تک نگاره نویسان معاصر با جاحظ و مقدم بر او، ترجمه نوشته های ارسطو از مهم ترین منابع او در تألیف کتاب الحیوان است. تأثیرپذیری جاحظ از ارسطو فقط به نقل و اقتباس و حتی انتقاد از نوشته های او محدود نمی شود، بلکه گاه از آنها الهام گرفته و در صدد یافتن معادلی برای آنها در مآخذ عربی یا در طبیعت پیرامون خود برآمده است. ازجمله این موارد که در عین حال اثر او را از جانورشناسی ارسطو و دیگر آثار جانورشناسی دوره اسلامی متمایز می سازد، شرح عنکبوتی با نام عربی «لیث» است. شرح دقیق جاحظ از رفتار این بندپا در شکار طعمه علاوه بر آن که مشاهده فعال، خلاقانه و دقیق او در طبیعت را نشان می دهد، امکان تطبیق جانور مد نظر او را با اعضای تیره عنکبوت های جهنده در جانورشناسی جدید فراهم می کند. شرح های مفصلی از این دست به ویژه در مورد جانورانی اهمیت دارد که تنها از طریق نام عمومی شان در آثار کهن قابل شناسایی یا قابل مطابقت با جانورشناسی جدید نیستند. بدون شرح موشکافانه جاحظ از روش «لیث» در شکار، احتمالاً این بندپا در متون کهن برای همیشه ناشناخته باقی می ماند و نهایتاً فقط به عنوان نوعی عنکبوت شناخته می شد. شرح جاحظ در این باره در هیچ یک از آثار باقی مانده از متقدمان او یا در نوشته های ارسطو در باره عنکبوت ها وجود ندارد. به نظر می رسد جاحظ با دیدن نام توصیفی نوعی عنکبوت موسوم به «گرگ» در نوشته های ارسطو در صدد یافتن وجه تسمیه آن برآمده و به مشاهده «لیث» در طبیعت پیرامون، و شرح و بسط مشاهداتش در این باره پرداخته است. شرحی که می تواند گواهی بر استقلال دانش جانورشناسی جاحظ از نوشته های ارسطو نیز باشد.
۲۲۸.

واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه اخلاق فضیلت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی ارسطو شاهنامه خردورزی نظریه فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۳۶
ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامه حکیم فردوسی، بزرگ ترین حماسه ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی به ویژه در بین ایرانیان همواره نقش آفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنوان تقسیم شده است: خرد فطری و غریزی؛ خرد اکتسابی. برای شرح و تبیین این دو خرد، از چارچوبی فلسفی و تئوریک استفاده شد که نظریه فضیلت اخلاقی ارسطو یا سه گانه دانش و عاطفه و اراده است؛ برای هرکدام از مواردِ سه گانه نیز شاهد و مثال از شاهنامه نقل شده است. نگارنده در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه فضیلت ارسطو می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مفهوم خرد و خردورزی در هر دو حیطه بیان شده در شاهنامه به کار رفته است؛ بدین معنا که فردوسی در تعالیم اخلاقی و تعلیمی خود با آگاهی دادن، ایجاد انگیزه و نمود خرد و خردورزی، زمینه را در عمل برای ترویج و پرورش خردورزی، به مثابه کنشی اخلاقی، فراهم کرده است و کار او در این باره مبنایی فلسفی و تربیتی دارد.
۲۲۹.

بررسی مفهوم سازی خدا در ارسطو و کندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا ارسطو کندی فلسفه علت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۰۳
 ارسطو در بحث الهیات از «محرک نامتحرک» و «فکر فکر» سخن می گوید و برای آن مختصات و مؤلفه هایی مانند جوهر، غیرمادی بودن و فعلیت محض لحاظ می کند و کندی در بحث از مفهوم خدا از اصطلاحاتی مانند «علت»، «فاعلیت» و «خالقیت» بهره می گیرد. نقطۀ تلاقی این دو فیلسوف در تعریف آنها از فلسفه است. اصطلاحات و مفاهیمی مانند «حقیقت»، «علت» و «علت نخستین» در تعریف فلسفه نزد هر دو مطرح شده است و این مفاهیم در مفهوم سازی خدا نزد کندی انعکاس یافته است. پرسش این است که آیا، براساس تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی، بررسی مفهوم سازی خدا نزد آنها امکان پذیر است. یعنی تعریف فلسفه امکان مفهوم سازی خدا و بررسی آن را نزد آنها فراهم می آورد؟ امکان مفهوم سازی خدا نزد ارسطو و کندی چگونه تبیین و بررسی می شود؟ در این نوشتار با استفاده از کتاب «آلفای کوچک» و لامبدای ارسطو، که هر دوی این آثار مورد توجه کندی بوده است، به بررسی مفهوم خدا در دو بخش می پردازیم. در بخش اول، با بررسی تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی و بیان اصطلاحات و مفاهیم مندرج در این تعریف، به مفهوم خدا می پردازیم. در بخش دیگر، با استفاده از کتاب لامبدا و مفهوم «ازلی و جاودانه»، مفهوم خدا را تبیین می کنیم که ارسطو، بدون بهره گیری از تعریف فلسفه و با مبانی طبیعی، خدایی مابعدالطبیعی  (الهیات بمعنی الأخص) را معرفی کرده و کندی با استناد به تعریف فلسفه و غایت آن و بهره گیری غیرمستقیم از مبانی مابعدالطبیعی ارسطویی  (علل چهارگانه و بحث قوه و فعل) خدایی مابعدالطبیعی الهیاتی (کلامی) معرفی می کند. 
۲۳۰.

فرم ارسطویی در طراحی مورفوژنتیک (خاستگاه مفهوم فرم در طراحی مورفوژنتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مورفوژنتیک مورفوجنسیس فرم طراحی معماری ارسطو داروین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
از دیرباز مفاهیم اساسی معماری در حال نقد و بررسی اند؛ زیرا با تغییر زمان دچار دگرگونی شده اند. یکی از این مفاهیم اساسی در معماری، فرم است. فرم در هر نگرش و روشِ طراحی معماری تأثیرگذار است و یکی از مشکلات آن، تعدد معنی و نبود تعریفی واحد است؛ سوای اینکه مشخص نبودن مفهوم اصلی آن، در ارتباط مستقیم با ندانستنِ سرچشمۀ آن است. اگرچه بسیاری از مطالعات، به ویژه در طراحی معماری، به روش های تولید فرم یا تفسیر پروژه های انجام شده پرداخته اند، اما بدون شک نپرداختن به خود مفهوم فرم، بخش مهمی از درک معماری را محدود و ناقص می کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف دستیابی به مفهوم فرم، در تلاش است تا این مفهوم را در طراحی مورفوژنتیک، با رجوع به مبانی نظری آن بررسی کند و سعی دارد پاسخ گوی این پرسش باشد که معنی فرم در طراحی مورفوژنتیک چیست و ریشۀ این مفهوم از کجاست؟ این تحقیق به لحاظ ماهیت پژوهش، کیفی است که نوع آن تاریخی-تطبیقی و به لحاظ قصد از پژوهش، تفسیری است. بدین سان یافته های آن در دانش افزایی و درک صحیح تری از موضوع مورد مطالعه به کار می آید؛ بنابراین، نتایج آن خالص و منطق پژوهش استقرایی است. این پژوهش نشان می دهد که مورف طراحی مورفوژنتیک، برگرفته از برداشت های مورفوجنسیس در زیست شناسی است؛ اما برخلاف تصورات موجود که سرچشمۀ فرم طراحی را در زیست شناسی می دانند، این مفهوم ریشه در نظریۀ ارسطو دارد و فرمی که در آن استفاده می شود، از هیلومورف ارسطو برداشت شده است و ارتباط مستقیمی بین این دو وجود دارد.
۲۳۱.

ضرورت واقعیت یا ناموجبیت گراییِ مبتنی بر رویکرد زمانی ارسطو به موجّهات، بر اساس فصل نهمِ دربارۀ عبارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ضرورت اصل موجبیت موجهات دربارۀ عبارت تعلق به واقع ناموجبیت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
رابطۀ جهت و زمان نسبت پیچیده ای است. استدلال های ارسطو دربارۀ موجبیت گرایی عمدتاً متمرکز بر مقولۀ زمان به جای علیت است. مسئله دربارۀ عبارت را می توان ناشی از تأملات ارسطو دربارۀ زمان و صدق به شمار آورد. از تأکید ارسطو بر «ضرورت به هنگامِ بودن» که در این مقاله بیان خواهد شد و تبیین آن به صورت نفی ضرورت مطلق، دست کم می توان سه نتیجه گرفت: 1. ورود بحث زمان به موجّهات و در نهایت، تحول در سطوح بحث از اصل موجبیت و رخدادهای منفرد آینده؛ 2. اهمیت پیامدهای نظریۀ صدق ارسطو در نفی یا ایجاب اصل موجبیت بر اساس نسبت صدق و زمان؛ 3. تفکیک بنیادی ارسطو میان ضرورت مشروط و مطلق که موجب فهم بهتر حوزه های گوناگون هستی و شناخت از جمله تفاوت های قلمرو تحت و فوق قمر می شود. استنتاج ضرورت یک چیز از صدق آن نشان می دهد همان گونه که صدق نزد ارسطو در گرو مطابقت با واقع است، مفهوم ضرورت را نیز باید به عنوان وصف واقع یا واقعیت فهمید. پیوند میان صدق، ضرورت و فعلیت حاکی از آن است که به آسانی نمی توان واقعیت به فعلیت درنیامدۀ ناظر به آینده را قلمرو صدق، ضرورت پیشینی و سرانجام موجبیت تام دانست. سعی این نوشتار بر آن است که مرز و تمایز اندیشۀ ارسطو دربارۀ ضرورت با جبر و تعیّن باوری علّی در جایگاه پرسش اصلی مقاله روشن تر شود و شواهد لازم به منظور اثبات این فرق در مباحث فصل نهمِ دربارۀ عبارت جست وجو شود.
۲۳۲.

سعادت در اخلاق ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سعادت فرونسیس نوس خدا کالون ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۳۶۲
سعادت از نظر ارسطو فعالیت منطبق با بالاترین نوع فضیلت است. در کتاب اول اخلاق نیکوماخوس فضایل عملی و در کتاب دهم تأمل ورزی نظری بهترین فعالیتی دانسته می شود که می تواند سعادت را تضمین کند. به این ترتیب، می توان گفت که ارسطو دو پاسخ (طبیعی باورانه و الهیاتی) به سؤال از چیستی سعادت داده است؛ زیرا ویژگی خودبسنده بودنِ سعادت، مستلزم برخورداری آن از ارزش ذاتی است و فعالیت عملی - که در کتاب نخست دارای ارزش ذاتی است - در کتاب دهم ارزش ثانوی داشته و صرفاً وسیله رسیدن به سعادت بالاتر (نظری) است. برخی معتقدند ارسطو در نهایت نتوانسته است به تفکیک میان خوب ذاتی و خوب ابزاری پایبند بماند و در تعریف سعادت دچار تناقض گویی شده است. در این مقاله، اولاً به شیوه تحلیلی و با واکاوی مفهوم کالون، نشان داده می شود که کارکرد عقل نظری در کسب فضایل اخلاقی بیش از آنی است که خوانش های طبیعت باورانه مدعی اند و سعادت اساساً یک ویژگی الهیاتی است و ثانیاً با اشاره به دو معنای خودبسندگی (1. غایت غالب 2. غایت جامع) بیان می شود که معنای دوم ما را قادر می سازد دو مفهوم «فرعی بودن» و «به خاطر خود انجام شدن» را جمع پذیر دانسته و از این طریق پاسخ مناسبی به معضل تعارض ارائه کنیم.
۲۳۳.

بررسی انتقادی کتاب فلسفه مشاء 1 (از ارسطو تا توماس آکوئینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۵
«فلسفه مشاء (1) (از ارسطو تا توماس آکوئینی)» برای آشنایی نوآموزان رشته های فلسفه با مکتب مشاء تألیف شده است. مزیت اصلی این اثر توجه به هر دو شاخه غربی و اسلامی این مکتب است. مؤلف به طور کلی قصد دارد فلسفه مشاء را از دو جهت معرفی کند؛ تاریخی و محتوایی. با وجود این که اثر مختصری است، اما این حجم اندک مانع نشده که مؤلف دامنه گسترده فلسفه مشاء را نادیده بگیرد. به همین دلیل با ملاحظه آثار مشابه فعلا بهترین کتاب درسی برای آشنایی با فلسفه مشاء در مقطع کارشناسی است. البته این سخن بدین معنا نیست که با متنی خالی از عیب و ایراد مواجهیم. برعکس، اشکالات و نواقص کتاب اندک شمار هم نیست . لذا مجموع این عوامل مثبت و منفی مهم و برجسته باعث شده تا نقد و بررسی تفصیلی آن ضرورت پیدا کند. در این مقاله، ضمن توجه به مزایای این اثر، انواع نقاط ضعف آن را برشمرده ایم. این اشکالات در چهار دسته جای می گیرند؛ ساختاری، محتوایی، ادبی و ارجاعات. در نهایت راه کارهایی برای ارتقاء کتاب و رفع نواقص آن به عنوان یک منبع درسی پیشنهاد شده است._x000D_ The book “Peripatetic philosophy (1) (from Aristotle to Thomas Aquinas)” is an introductory work for undergraduates in philosophy. The prominent merit of this work is taking into consideration of this important philosophical school. The main Advantage of this book is regarding two big philosophical domains: western philosophy and Islamic one. The compiler of the book is seeking to lay down the Peripatetic school historically and substantially (especially in the ontology). In spite of its little content, the book includes all domains of peripatetic philosophy. Therefore, it is now the best one for an introduction to this philosophical school in bachelor degree who study western or Islamic philosophy in universities of our country. In this article, I mention the merits and also point to some deficiencies in it. Problems are classified in four categories: structure, content, edition and reference. Eventually, some mechanisms were proposed for the promotion and perfection of the book to become a better source.
۲۳۴.

کارکرد طنز در شوخ طبعی های جبهه با تأکید بر نظریه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کارکرد طنز فرهنگ نامه جبهه ارسطو نظریه آرامش مفرح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
فرهنگ نامه جبهه، دربردارنده طنز هشت سال دفاع مقدّس است که بر اساس خاطرات شفاهی رزمندگان اسلام جمع آوری شده است. جلد سوم این فرهنگ نامه، انواع شوخ طبعی های جبهه را دربرمی گیرد. این شوخ طبعی ها با رویکرد موضوع محور طبقه بندی شده اند. بررسی کارکرد های طنز دفاع مقدّس بر اساس این فرهنگ نامه، افزون بر ارائه فضای دیگری از جبهه که در نقطه مقابل خشونت جنگ ترسیم می شود، تأثیر آن را در تلطیف و تغییر فضای جبهه نشان می دهد. این مقاله از نوع کیفی، به شیوه تحلیل مضمون، با تأمل بر نظریه ارسطو، شوخ طبعی های جبهه را بررسی می کند و بدین شیوه، ضمن بررسی آراء ارسطو در زمینه طنز و شوخ طبعی، کارکرد شوخ طعی های جبهه را نشان می دهد. بر طبق نظریه آرامش مفرح، طنز با سرگرمی مخاطب، لذّت و انبساط خاطر وی را موجب می شود. یافته ها ثابت می کند که درک آرامش و سرور با برجستگی صبغه معنوی از کارکرد های اصلی طنز در این مجموعه است که با نظریه ارسطو انطباق می یابد؛ امّا کارکرد های دیگری نیز از مطالعه موارد مندرج در فرهنگ شوخ طبعی های جبهه به دست آمده که در تغییر فضای خشونت بار جنگ، تأثیر چشمگیری داشته و از کارکرد اصلی نشأت گرفته است. این کارکرد ها با عنوان کارکرد فرعی در نه مقوله طبقه بندی شده اند که تنوّع و گستردگی طنز جبهه و تأثیرگذاری آن را نشان می دهد. همچنین جنبه اجتماعی طنز، رعایت ادب در طنز، تنوع دامنه طنز با حضور اقشار گوناگون و کنترل غیرمستقیم آن از دیگر یافته های این پژوهش است که با ارائه شواهد نقد می شود.  
۲۳۵.

مفهوم زیبایی در اثولوجیای منسوب به ارسطو و شرح ابن سینا بر آن

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۳۲
شرح اثولوجیایی که در اصل تقریرات درسی فلوطین بود و توسط شاگرد محبوبش فرفوریوس صوری مبدل به اثولوجیا یا تاسوعات (یا التساعات، Enneades) و به عبارتی انئادها یا نه گانه ها شد، شرحی شگفت انگیز در تاریخ حکمت اسلامی است. شگفت از این رو که ابن ناعمه حمصی کتابی را با عنوان أثولوجیا أرسطاطالیس منسوب به ارسطو در جهان اسلام ترجمه کرد و پس از این ترجمه و با چنین عنوانی بود که از قرن سوم هجری تا به سال های معاصر، اثولوجیا به غلط از آثار ارسطو قلمداد گردید. هدف این مقاله شرح این سرگذشت شگفت انگیز نیست؛ زیرا بسیار بدان پرداخته شده، بلکه بحث در باب شروح، بیان و توضیح میامر آن است که توسط حکمایی چون ابن سینا و قاضی سعید قمی در تمدن اسلامی به رشتکه تحریر در آمده است. شرح قاضی را در مقاله ای دیگر تحت عنوان «الهیات زیبایی» مورد بحث قرار داده ایم. در این جا هدف، تحلیل نوع مواجهه ابن سینا با اثولوجیا به ویژه در شرح میمر چهارم اثر فوق است. این شرح گرچه اندک است؛ اما رد پای عمیق اندیشکه اسلامی را در تفسیر یک متن یونانی در باب زیبایی نشان می دهد.
۲۳۶.

عدالت اجتماعی و نسبت آن با عدالت توزیعی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عدالت اجتماعی عدالت توزیعی تطور تاریخی عدالت ارسطو قرائت پذیری عدالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۳۳۴
تصور عمومی آن است که عدالت اجتماعی تعبیر دیگری از عدالت توزیعی است و از دوران باستان ایده عدالت توزیعی وجود داشته است؛ پس طرح ایده عدالت اجتماعی امر نوپدیدی نیست و صرفاً ترکیب زبانی جدیدی برای همان محتوای شناخته شده قدیمی است. مقاله حاضر می کوشد با نگرش تحلیلی نشان دهد که اولاً خود عدالت توزیعی در بستر تاریخ دچار تطوّرات مفهومی و محتوایی شده است و ثانیاً ایده عدالت اجتماعی در دوران معاصر فراروی آشکاری از حریم دغدغه های عدالت توزیعی دارد و نسبت میان این دو عموم و خصوص مطلق است. هر تلقی ای از عدالت توزیعی گونه ای نظریه عدالت اجتماعی است، اما برخی نظریه ها در باب عدالت اجتماعی را نمی توان به عدالت توزیعی فروکاست. قرائت پذیری عدالت اجتماعی و فرهنگ پیچ بودن آن نکته مهم دیگری است که در مقاله حاضر مورد تأکید قرار گرفته است.
۲۳۷.

نظام سیاسی عادلانه از دیدگاه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو عدالت نظام سیاسی فضیلت شایستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۲۰
فضیلت عدالت از مفاهیمی است که در اندیشه های ارسطو کاربرد فراوانی داشته و در حوزه های گوناگون از جمله سیاست به کار رفته است. مسأله اصلی او در آنجا، استحقاق و شایستگی جهت حکومت و تقسیم مناصب نظام های سیاسی و بطور کلی شیوه عادلانه حکومت است. او بدین منظور در کتاب سوم سیاست ابتدا به بررسی و نقد دعاوی نظام های سیاسی موجود دراین خصوص پرداخته و ادعا می کند با توجه به هدف ایجاد جامعه که برآوردن منافع مشترک و رساندن شهروندان به شکوفندگی (اودایمونیا) است هیچکدام از این دعاوی به طور مطلق درست نیستند و باید مورد اصلاح واقع شوند. سپس به ترسیم نظام سیاسی مطلوب خود می پردازد که شامل نظامی است که شهروندان بتوانند در آن به تناوب فرمانروا و فرمانبردار گردند. ما در این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه ارسطو در این زمینه پرداخته و بیان خواهیم نمود که دیدگاه او می تواند راه حلی برای تعدیل افراط گرایی در زمینه عدالت سیاسی و یافتن نظامی کم عیبتر در این زمینه باشد.
۲۳۸.

نقش غایت انگاری ابن سینا در توضیح آگاهی با روش نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: غایت انگاری آگاهی نیگل ابن سینا ارسطو طبیعت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
دیدگاه طبیعت گرایانه در توضیح کامل عالم دچار مشکلاتی است. از جمله این مشکلات یافتن توضیح برای وجود آگاهی است که آن را در ارائه یک تصویر جامع از عالم ناکام گذاشته است. توماس نیگل معتقد است داشتن یک تصویر کامل از جهان، علاوه بر دیدگاه بیرونی که زنجیره علت های مادی را در تاریخ نشان می دهد، نیاز به دیدگاهی درونی است که توضیح مسائلی مانند شکل گیری آگاهی و حیات در ارگانیسم ها را نشان دهد. به این ترتیب نیگل معتقد است به منظور دست یابی به توضیح کامل می توان به وجود نوعی غایت انگاری ارسطویی در قوانین حاکم بر ماده قایل بود. در این مقاله ضمن توضیح غایت انگاری ارسطو و نظرات نیگل نشان داده می شود که دیدگاه ارسطو نیگل را به هدفش نمی رساند. در پایان نتیجه گیری می شود که با برگرفتن غایت انگاری ابن سیناست که می توان به هدف نیگل نزدیک تر شد و از مشکلات توضیحی پدیده آگاهی کاست.
۲۳۹.

بررسی روند دگرگونی خودآگاهی مدنظر ارسطو در آرای ابن سینا و آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ارسطو آکوئیناس خودآگاهی آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
در فلسفه مشائی، دو دیدگاه درخصوص خودآگاهی به چشم می خورد؛ دیدگاهی که خودآگاهی را به چیزی جز ذات فاعلِ شناسا مشروط می کند و رأیی که می گوید به محض پیدایش ذات فاعل شناسا، بی هیچ قیدی، خودآگاهی نیز ایجاد می شود. معمولاً خودآگاهیِ مشروط به ارسطو نسبت داده می شود و مخالف جدی وی نیز ابن سیناست که ذات انسانی و خودآگاهی را جدایی ناپذیر می داند. آکوئیناس که از طرف داران خودآگاهی مشروط است، سعی می کند با تمایزگذاری میان خودآگاهی استعدادی و بالفعل، در عین التزام به دیدگاه ارسطو و مشروط کردن خودآگاهی به تجربه حسی، از ابهام ها و ایرادهای دیدگاه او بپرهیزد و مزایای دیدگاه سینوی (از قبیل حفظ شهود و منظر اول شخصی و حفظ هویت وجودشناختی شخص) را حفظ کند؛ اگرچه وی در این ترکیب کردن، از ابهام های دیدگاه ارسطو می کاهد، اما به دلیل شکافی که میان ناآگاهی موجود در خودآگاهی استعدادی و آگاهی در خودآگاهی بالفعل هست، نمی تواند مزایای دیدگاه سینوی را حفظ کند و از سد ایرادهای شیخ بگذرد.
۲۴۰.

فیزیس یا فوزیس؟ (ریشه شناسی مفهوم طبیعت در علم الاساطیر و فلسفه یونانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبیعت فیزیس فلسفه یونان اساطیریونانی ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۳۰۰
طبیعت یا فیزیس یکی از بنیادی ترین مفاهیم فلسفه یونانی است. فیزیس اصطلاحی فلسفی، کلامی و علمی است که معمولاً در زبان انگلیسی به طبیعت ترجمه می شود. این مقاله، معانی مختلف فیزیس در تمدن یونانی، از دوره اساطیر تا ظهور فلسفه در یونان را مورد بحث قرار داده و به ویژه در باب دو تلفظ مختلف فوزیس و فیزیس در ایران (با توجه به دو ترجمه متفاوت از یک متن ارسطو)، تحقیق خواهد نمود تا تلفظ دقیق آن روشن گردد. اهمیت این پژوهش در کشف ریشه های مفهومی فیزیس در یونان، پرداختن به معنای بنیادین و ریشه ای آن در سنت اورفه ای و نیز رویکرد فلاسفه پیشاسقراطی است. علاوه برآن، این نکته نیز مورد تحقیق قرار می گیرد که در اندیشه ارسطو و افلاطون فیزیس با چه مفهومی مورد توجه و کاربرد بوده است. می دانیم که در آثار ارسطو به ویژه دو اثر متافیزیک و سماع طبیعی تأملات جدی در باب مفهوم طبیعت وجود دارد و آنچه از این تأملات برمی آید تأکید بر این معناست که بین فیزیس (طبیعت) و تخنه (صناعت) نوعی تمایز وجود دارد. از دیدگاه ارسطو صناعت چیزی است که توسط انسان خلق می شود (چه نظری، چه عملی) اما طبیعت امرموجودی است که انسان در خلق آن نقشی ندارد .