مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناموجبیت گرایی


۱.

اراده آزاد : ناسازگارگرایی اکید و اشکالات آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده آزاد مسئولیت اخلاقی ناسازگارگرایی موجبیت گرایی ناموجبیت گرایی سازگارگرایی اختیارباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۲۳
ناسازگارگرایی اکید و اشکالات آن در مسئله اراده آزاد و اختیار انسان ناسازگارگرایی اکید بر آن است که اگر موجبیت گرایی صادق باشد آنچه عامل انسانی انجام می دهد معلول رویدادهای قبلی است و از همین رو نباید وی را مسئول اخلاقی اعمالش دانست. از دیگر سو اگر هم ناموجبیت گرایی صادق باشد یعنی برخی رویدادها از روی تصادف یا شانس رخ دهند، باز هم عامل مسئولیتی در انجام عمل ندارد. درک پربوم با بیان خاص خود از مسئله اراده آزاد و دفاع از نظریه ناسازگارگرایی اکید، ضمن انتقاد به روایت های معاصر اختیارباوری و سازگارگرایی معتقد است انسان ها مسئول اخلاقی اعمالشان نیستند، انسان اراده آزاد ندارد و با این همه زندگانی بدون آن ممکن است.در این مقاله پس از بیان روایت های اصلی معاصر درباره اراده آزاد، نظریه ناسازگارگرایی اکید پربوم را شرح داده و ایرادهای وارد بر آن را مطرح می کنیم. واژه های کلیدی : اراده آزاد، مسئولیت اخلاقی، ناسازگارگرایی، موجبیت گرایی، ناموجبیت گرایی، سازگارگرایی، اختیارباوری، اراده و اخلاق
۲.

ضرورت واقعیت یا ناموجبیت گراییِ مبتنی بر رویکرد زمانی ارسطو به موجّهات، بر اساس فصل نهمِ دربارۀ عبارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ضرورت اصل موجبیت موجهات دربارۀ عبارت تعلق به واقع ناموجبیت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۹۸
رابطۀ جهت و زمان نسبت پیچیده ای است. استدلال های ارسطو دربارۀ موجبیت گرایی عمدتاً متمرکز بر مقولۀ زمان به جای علیت است. مسئله دربارۀ عبارت را می توان ناشی از تأملات ارسطو دربارۀ زمان و صدق به شمار آورد. از تأکید ارسطو بر «ضرورت به هنگامِ بودن» که در این مقاله بیان خواهد شد و تبیین آن به صورت نفی ضرورت مطلق، دست کم می توان سه نتیجه گرفت: 1. ورود بحث زمان به موجّهات و در نهایت، تحول در سطوح بحث از اصل موجبیت و رخدادهای منفرد آینده؛ 2. اهمیت پیامدهای نظریۀ صدق ارسطو در نفی یا ایجاب اصل موجبیت بر اساس نسبت صدق و زمان؛ 3. تفکیک بنیادی ارسطو میان ضرورت مشروط و مطلق که موجب فهم بهتر حوزه های گوناگون هستی و شناخت از جمله تفاوت های قلمرو تحت و فوق قمر می شود. استنتاج ضرورت یک چیز از صدق آن نشان می دهد همان گونه که صدق نزد ارسطو در گرو مطابقت با واقع است، مفهوم ضرورت را نیز باید به عنوان وصف واقع یا واقعیت فهمید. پیوند میان صدق، ضرورت و فعلیت حاکی از آن است که به آسانی نمی توان واقعیت به فعلیت درنیامدۀ ناظر به آینده را قلمرو صدق، ضرورت پیشینی و سرانجام موجبیت تام دانست. سعی این نوشتار بر آن است که مرز و تمایز اندیشۀ ارسطو دربارۀ ضرورت با جبر و تعیّن باوری علّی در جایگاه پرسش اصلی مقاله روشن تر شود و شواهد لازم به منظور اثبات این فرق در مباحث فصل نهمِ دربارۀ عبارت جست وجو شود.