مطالب مرتبط با کلیدواژه

ارسطو


۱۸۱.

بررسی انتقادی برداشت مک اینتایر از فضیلت با تکیه بر آراء شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضیلت شهید مطهری مک اینتایر ارسطو اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۳۵
با توجه به اینکه آثار فقدان حاکمیت اخلاق، بیش از پیش در جوامع آشکار شده و بویژه جوامع توسعه یافته در این خصوص با چالش های فراگیری روبه رو هستند، بحث از فلسفه اخلاق امری گریزناپذیر می نماید. تفاوت دیدگاه ها در فلسفه اخلاق باعث شده تا مقایسه تطبیقی منظرگاه های مختلف در این خصوص اهمیتی دوچندان یابد. در این تحقیق با تکیه بر منابع تخصصی و مقایسه تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که چه تفاوت های اساسی در تبیین معنای فضیلت بین شهیدمطهری و مک اینتایر بعنوان نماینده دو اندیشه اسلامی و غربی وجود دارد. به نظر می رسد باور به نسبی گرایی، استقلال در تدوین برنامه سعادت، اعتقاد به بستر تاریخی بروز فضیلت، و حدوسط دانستن فضیلت، از مهم ترین عناصر تمایز این دو دیدگاه است. باتوجه به مباحث ارائه شده می توان به این نتیجه دست یافت که اگرچه اندیشه مک اینتایر نظریه ای قابل دفاع در اخلاق است اما در قیاس با اندیشه اسلامی دچار کاستی هایی است.
۱۸۲.

هویت فردی و مسئله ذهن- بدن از نظر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ذهن بدن هویت فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۷ تعداد دانلود : ۵۲۰
مسئله ذهن- بدن یکی از موضوعات پیچیده فلسفی است که به نظر متفکران، در صورت ارائه پاسخ کافی به این پرسش، بسیاری از موضوعات پیچیده و دشوار فلسفی حل خواهد شد و بشر به علم جامعی در باب ماهیت انسان دست خواهد یافت. علاوه بر مسائل وجودشناختی و علّی که در ذیل مسئله ذهن- بدن مطرح است، این مسئله از جنبه ذهنی با پرسش های مهمی نظیر چیستی هویت شخصی و ارتباط آن با بدن و مغز روبرو است. ناتوانی نظریات موجود در تبیین رابطه ویژگی های ذهنی و ویژگی های فیزیکی باعث شد برخی موضوع بازگشت به تفسیر ارسطویی از ذهن یا نفس به عنوان صورت بدن را مطرح کنند. علی رغم انتقادات فراوانی که به نظریه ارسطو شده، نحوه مواجهه وی با مسئله ذهن- بدن به گونه ای است که در پاسخگویی به مسائل چیستی پدیده های ذهنی و حالات فیزیکی وتبیین نحوه تعامل بدن و ذهن موفق تر از دیگر نظریات است. همچنین نظریات وی حاوی نقاط قوت فراوانی در حل مسئله هویت فردی است.
۱۸۳.

بررسی تمایز هستی شناسی یونانی و اسلامی؛ در بسترِ فلسفه ارسطو و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی ارسطو ابن سینا فلسفه اسلامی فلسفه یونانی مطالعات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۴۱۷
متافیزیک یا هستی شناسی مهمترین جریان فلسفه یا به تعبیری کل جریان فلسفه در تاریخ است. ارسطو و ابن سینا، هر یک جداگانه تأثیر ژرفی بر تاریخ متافیزیک گذاشته اند. ارسطو به عنوان مؤسس متافیزیک توانست با تسلط بر کل جریان فلسفه یونان برای نخستین بار اقدام به ایجاد نظام جامع فلسفی کندکه تقریباً تمام مباحث متافیزیکی بعد از خود را پوشش داده و تاریخ آن همواره باید ناظر به ارسطو نوشته شود. اما فلسفه ابن سینا برخلاف ابن رشد با فلسفه ارسطو فاصله بسیار گرفت؛ بنابراین می توان از دو هستی شناسی متمایز سخن گفت که در تاریخ متافیزیک از قرون وسطا تا هگل به روشنی مطرح هستند، چه بسا اثر ابن سینا بیش از ارسطو بر تاریخ متافیزیک حک شده باشد! پژوهش حاضر به دنبال این است که به طور بنیادین و بر اساس نحوه جهان نگری این دو فیلسوف زمینه بازخوانی تاریخ فلسفه را هموار کند، به طوری که بنیاد متفاوت نظرات فلسفی آنها کاملاً متمایز و آشکار شود. روش مورد نظر پژوهش، پدیدارشناسی هرمنوتیک است که به دنبال پیدا کردن بنیاد متفاوت  اندیشه در این دو تطور متافیزیکی است.    
۱۸۴.

معرفی، بررسی و نقد کتاب اخلاق ائودموسِ ارسطو (Eudemian Ethics)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
این مقاله به بررسی و نقد کتاب اخلاق ائودموسِ (Eudemian Ethics) ارسطو بر اساس ترجمه سر آنتونی کنی می پردازد. در این مقاله نشان داده ایم که اخلاق در نظر ارسطو به معنای نیک زیستن است و هدف وی از نوشتن این اثر یافتن پاسخی به چیستی زندگی نیک یا سعادت و چگونگی دست یابی به آن در سنت فضیلت انگارانه موجود در فضای فلسفی پیش از زمان خود وی است. از این رو فهم چیستی ماهیت سعادت مبتنی است بر فهم ماهیت فضیلت. وی پس از بررسی همه جانبه فضایل گوناگون، نهایتاً سعادت را به « فعالیت زندگی کامل بر طبق فضیلت کامل» تعریف می کند (1219 الف، 39) و این فضیلت کامل فضیلتی دربردارنده همه فضایل، یعنی فضیلت اخلاقی و فضیلت عقلانی است. مطالعه و آشنایی با چنین کتابی برای علاقمندان به پژوهش های اخلاقی این حسن را دارد که می توانند برخی از مسائل اخلاقی موجود در جامعه را از بستر نگاه فضیلت گرایی ارسطو مورد بررسی قرار دهند.
۱۸۵.

گسست ماکیاوللی از مبانی فلسفه سیاسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماکیاوللی ارسطو طبیعت بخت فضیلت ویرتو میهن قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۷۰
در این پژوهش درصدد توضیح این موضوع هستیم که چگونه نیککولو ماکیاوللی، مبانی اندیشه سیاسی کلاسیک را به صورت بنیادین مورد نقد قرار می دهد و در گسست از آن مبانی، راه را برای ایجاد نگرشی جدید به سیاست و همچنین تأسیس علم سیاست هموار می کند. در این جستار، فلسفه سیاسی ارسطو به عنوان نماینده منطق اندیشیدن سیاسی کلاسیک مطرح شده است و این اندیشه را بر اساس سه اصطلاح استراتژیکِ طبیعت، بخت و فضیلت و همچنین نسبت پیچیده میان آن ها و ارتباطشان به سیاست در منظر ارسطو، مورد تفسیر و بررسی قرار می دهیم و نشان خواهیم داد که سیاست دنباله نگاه طبیعت محور و اخلاق محور ارسطوست. همچنین به صورت همزمان می پردازیم به اینکه چگونه ماکیاوللی با سه اصطلاحی که در مقابل اصطلاحات ارسطو وضع می کند (که عبارتند از قدرت، ویرتو و میهن) مبانی اندیشه سیاسی ارسطو و همچنین به تبع آن اندیشه سیاسی کلاسیک را بی اعتبار می کند و راه را برای ایجاد اندیشه سیاسی جدید که در بیرون میدان جاذبه قدرت طبیعت، قدرت اخلاق و قدرت بخت شکل می گیرد، باز می کند. جایی که آدمی تنها با اتکا به اراده خود و ویرتو و بدون نیاز به نیروی طبیعت و بخت، منطق مناسبات سیاسی را به نفع خود بر هم می زند.
۱۸۶.

ماهیت فیزیکی افلاک: بررسی مفهوم فلک در آثار هیئت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۰۹
تبیین فیزیکی گردش سیارات در آسمان و توضیح آنکه افلاک در کجای آسمان قرار دارند از پرسش های اصلی نجوم پیشینیان است. از جمل? آثاری که در آنها تلاش می شد تا به این پرسش پاسخ داده شود آثار هیئت دوران اسلامی است. نظر نویسندگان این آثار در این باره ریشه در دو نظریه دارد: نظری? ارسطو در بار? «عنصر پنجم» و نظری? «منشورات» بطلمیوس. این عنصر مبدأ حرکت مستدیر است و بنا بر خاصیت عناصر حرکت آن همواره یکنواخت است. اما به نظر چنین نمی رسد و اجرام آسمانی در دوره های مختلف حرکات متفاوتی دارند، از این رو برای توضیح بساطت آن باید وجود عامل های محرک متعدد را پذیرفت و این موجد نظری? افلاک است. بطلمیوس نیز در توجیه نظامی که برای جهان آورده در الاقتصاص در بار? محل افلاک و چگونگی گردش آنها سخن گفته است. پرداختن دانشمندان مسلمان به این موضوعات در کتاب های هیئت نشانی از ادام? تلاش برای توضیح این موضوعات است. در این مقاله تلاش شده است با بررسی آرای ارسطو و بطلمیوس و فیلسوفان و منجمان مسلمان پاسخ های موجود در بار? فلک، چیستی آن و چگونگی حرکت سیارات در آن، بررسی شود.
۱۸۷.

علل اربعه از دیدگاه ابن باجه: رفع دوگانگی موجود در تمایز ماده و صورت ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۷۶
ابن باجه در موضوع علل چهارگانه از فلسفه طبیعی ارسطو تبعیت کرده است اما در نوع تببین خود از این علل از «منطق» و «نظریه شوق طبیعی» بهره برده است. او علل چهارگانه را در قالب «جنس و فصل» تعریف می کند و همه این علل را «محمولات ذاتی» به حساب آورده است. ابن باجه در تبیین علل چهارگانه بر اساس چهار شوق طبیعی، به شوق پنجمی با عنوان «وجود خارجی» و «وجود ذهنی» اشاره می کند که حاکی از یک وجود خارجی در جسم و دو وجود ذهنی در محرک و متحرک است. وی با اثبات معنای دوگانه «موضوع»، به دوگانگی مفهوم صورت می رسد و این مسأله در نهایت به معنای دوگانه آن (صورت خارجی و صورت عقلی) منتج می شود. در مقاله حاضر براهین و استدلال های او در این باره بررسی خواهد شد. مفهوم دوگانه صورت در آراء و اندیشه های ارسطو به دو معنای «صورت مادی» و «صورت غیرمادی» موجود است، ولی شواهد حاکی از آن است که وی به طور صریح به «صورت معقول» اشاره ندارد. بر اساس یافته های این پژوهش، اشاره به «صورت معقول» در دیدگاه ابن باجه کاملاً مشهود است و می توان از این نظر او را متأثر از اندیشه های افلاطون دانست.
۱۸۸.

کروتاکسیس زوسیموسی و میکسیس ارسطویی؛ مفاهیمی برای فهم امکان تبدل فلزات به یکدیگر در سنت های کیمیاگری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۲۶
«تبدل» فلزات از اساسی ترین مفاهیم در سنت های کیمیای صناعی یونانی و مصری است. برپایه همین مفهوم است که نظریات کیمیایی در هر سنت، مطرح شده و تدابیر و فرآیندهای عملی نیز اجرا می شوند. تعاریف مختلفی از این مفهوم در طول تاریخ کیمیا، ارائه شده که طبعاً، متناظر با آن، روش های عملی گوناگونی نیز به کار گرفته شده است. در بیشتر متون کیمیایی تا دهه 90 میلادی، این مفهوم در چارچوب سنت کیمیای صناعی فهم و بررسی می شد اما با نتایجی که از تاریخ نگاری جدیدتر کیمیا به دست آمد، نگاه محققان و مورخان کیمیا، به سمت و سویی دیگر هم چرخید: طبیعیات ارسطو. این چرخش در نگاه، محصول بازخوانی ریشه های کیمیایی نظریات علمی یا فلسفی بود که در اوائل اروپای بعداز رنسانس، به ویژه در قرن هفدهم، طرح شده بود. ارسطو بواسطه تامل در مفهوم «میکسیس»، چارچوبی جدید را درمی اندازد که محملی است برای فهم امکان پذیری تبدل فلزات به یکدیگر در سنت های کیمیایی
۱۸۹.

بررسی تحلیلی و مقایسه ای مفهوم جوهر در فلسفه ارسطو و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ملاصدرا جوهر صورت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۶ تعداد دانلود : ۳۸۷
مساله جوهر از مسائل اصلی و محوری فلسفه است و لذا موضع هر فیلسوفی نسبت به آن، قطعا نقش تعیین کننده ای در کل فلسفه اش خواهد داشت. از طرفی مقایسه بین دیدگاهها یکی از بهترین راه های تحلیل و فهم رویکردهای فلسفی مختلف است و لذا نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیلی، در تلاش است که بررسی تحلیلی دیدگاه دو فیلسوف مهم تاریخ فلسفه؛ یعنی ارسطو و ملاصدرا در خصوص مفهوم جوهر را در قالبی مقایسه ای به انجام رساند. در نتیجه بررسی انجام شده معلوم گردید با وجود اینکه هم ارسطو و هم ملاصدرا در بحث جوهر به یک معنا دنبال واقیعت و منشاء واقعی تشخص و شیئیت شیء هستند، چیزی که حقیقتاً موجود است و سایر چیزها به تبع آن موجود شده اند؛ اما ارسطو نهایتاً از بین موجودات تنها از صورت به عنوان جوهر نخستین یاد می کند و سایر نامزدهای جوهر بودن را به معنای ثانوی جوهر می داند در حالی که ملاصدرا با توجه به اصالت وجود، وجود را به عنوان جوهری واحد و مشکک معرفی می کند که تمامی موجودات تعینات آن هستند.
۱۹۰.

جایگاه اراده و اختیار در اخلاق فضیلت علامه جعفری با نگاهی به ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق فضیلت اراده اختیار ارسطو علامه جعفری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۳۲۹
مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تطبیق دیدگاه دو فیلسوف قدیم (ارسطو) و معاصر(علامه جعفری) در خصوص یکی از اساسی-ترین مباحث در فلسفه اخلاق یعنی آزادی و اختیار پرداخته است. اخلاق فضیلت به عنوان یکی از شاخه های کلی در فلسفه اخلاق بحث از اختیار را به صورت مفصل در ذیل اصول خود گنجانده است. ارسطو به عنوان یکی از سردمداران مکتب اخلاق فضیلت بحث از اختیار را با آگاهی و فضیلتمندی مرتبط می داند و این ها را اموری به هم پیوسته معرفی می-کند. علامه جعفری به عنوان یکی از متفکران معاصر نیز در اخلاق شیوه ارسطویی را در پیش می گیرد و مهم ترین مؤلفه های زندگی فضیلتمندانه را حیات معقول معرفی می کند. پس از بررسی آراء این دو فیلسوف نکات مشترک و متفاوتی بدست آمد. هر جند این دو فیلسوف از مبانی اخلاقی متفاوتی در نظریات خود برخوردارند (یکی طبیعت گرا و دیگری مبتنی بر اخلاق اللهی است) اما در اخلاق فضیلت راه یکسانی را می پیمایند.
۱۹۱.

نقش تقریرهای مختلف اختیار در تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختیار 2.علوم انسانی سازگارگرایی علوم طبیعی ارسطو دیلتای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۲۳۶
علوم انسانی درباره ی افعال اختیاری انسان بحث می کند، ازاین رو اختیار انسان مهم ترین مبنای تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی است. با توجه به اینکه به طورکلی دو تقریر سازگارگرایانه و ناسازگارگرایانه از اختیار ارائه شده، لازم است تا به طورکلی نسبت دیدگاه های مختلف درباره ی تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی با این دو تقریر کلی از اختیار سنجیده شود تا از این طریق، علوم انسانی و علوم طبیعی با توجه به تقریرهایی که از اختیار ارائه می شود، نسبت قرب و بُعد خود با یکدیگر را تعریف کنند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نقشی که تقریرهای مختلف اختیار در تمایز علوم انسانی و علوم طبیعی داشتند، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که تمایز ذاتی و جوهری علوم انسانی از علوم طبیعی، صرفاً بر مبنای نوعی تقریر ناسازگارگرایانه از اختیار امکان دارد و نگرش سازگارگرایی نمی تواند علوم انسانی را از علوم طبیعی متمایز کند، مگر ازطریق عوامل بیرونی (عارضی).  
۱۹۲.

بازشناسی انفعالات نفسانی در نظام اخلاقی غزالی با نظر به دیدگاه ارسطو و تأثیر انفعال محبت به خدا بر سعادت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالی ارسطو انفعالات سعادت فضایل محبت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۴۵۱
در مقاله پیش رو ضمن تبیین حقیقت انفعالات نفسانی در سنت ارسطویی، انفعالات نفسانی، خصوصاً انفعال محبت به خدا و نقش آن در سعادت انسانی، در نظام فکری غزالی بررسی می شود. انفعالات در مباحث گذشته و همین طور معاصر، مبدأ فعل اخلاقی و نیز فضایل نفسانی در نظر گرفته شده و فضایل نفسانی ارتباط مستقیم با سعادت انسانی دارد. لذا ضمن تبیین فضایل نفسانی، با روش توصیفی تحلیلی، انفعالات نفسانی را بازشناسی کرده ایم. غزالی با توجه ویژه به ساحت عاطفی و ارادی نفس، انفعالات را به عنوان مبدأ فعل اخلاقی با جنبه معرفتی نفس همراه می کند؛ چنان که وی معرفت و ادراک را مقدم بر محبت، و خدا را والاترین متعلَّق ادراک، و شایسته عالی ترین مراتب محبت و عشق می داند. از این رو می توان گفت فطرت خداشناس انسان و جایگاه ویژه محبت به خدا در نظر او، انسان را در جهت دست یابی به بالاترین مراتب لذت و سعادت دستگیری می کند.
۱۹۳.

روش تحلیل فلسفی ارسطویی و توماسی در حقوق قراردادها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۳۹۶
این مقاله به این مسئله می پردازد که نقش تفکر و روش ارسطویی در تحلیل قراردادها چه بود و چگونه این روش تحلیلی از طریق عالمان الهیات مسیحی به ویژه توماس آکوئینی و فیلسوفان مدرسی متأخّر به تفکر مدرن انتقال یافت. هدف این تحقیق آن است که این چالش مهم حقوقی را در حقوق ایران مطرح کند و به تجربه های حقوق غرب نیز در این باره بپردازد. دستاورد این تحقیق آن است که برخلاف ظاهر فلسفه غرب که از قرن هفدهم مبانی تفکر ارسطویی به شدت نقادی و کنار گذاشته شده است، چارچوب آموزه های حقوق قراردادها براساس تفکر ارسطویی و توماسی و بیشتر توسط فیلسوفان مدرسی متأخّر و مکتب حقوق طبیعی اسپانیایی شکل گرفته است و درواقع، کسانی مانند هوگو گروسیوس این کارهای فکری مقدماتی را به مرحله نهایی رسانده اند. در این میان تأثیر فلسفه و تفکر ایرانی و اسلامی نیز در این آموزش ها از طریق تأثیر آنها بر توماس قدّیس انکارشدنی نیست. امیدوارم این مقاله، دانشکده های حقوق ایران را به وظیفه خطیری که دارند، بیش از پیش آگاه کند و سیاستگذاران علمی کشور با درک جایگاه دانشکده های حقوق در تحول و شکوفایی علم و فرهنگ، زمینه های آزاد اندیشی را ایجاد و موانع آن را کمتر کنند. این مقاله به این مسئله می پردازد که نقش تفکر و روش ارسطویی در تحلیل قراردادها چه بود و چگونه این روش تحلیلی از طریق عالمان الهیات مسیحی به ویژه توماس آکوئینی و فیلسوفان مدرسی متأخّر به تفکر مدرن انتقال یافت. هدف این تحقیق آن است که این چالش مهم حقوقی را در حقوق ایران مطرح کند و به تجربه های حقوق غرب نیز در این باره بپردازد. دستاورد این تحقیق آن است که برخلاف ظاهر فلسفه غرب که از قرن هفدهم مبانی تفکر ارسطویی به شدت نقادی و کنار گذاشته شده است، چارچوب آموزه های حقوق قراردادها براساس تفکر ارسطویی و توماسی و بیشتر توسط فیلسوفان مدرسی متأخّر و مکتب حقوق طبیعی اسپانیایی شکل گرفته است و درواقع، کسانی مانند هوگو گروسیوس این کارهای فکری مقدماتی را به مرحله نهایی رسانده اند. در این میان تأثیر فلسفه و تفکر ایرانی و اسلامی نیز در این آموزش ها از طریق تأثیر آنها بر توماس قدّیس انکارشدنی نیست. امیدوارم این مقاله، دانشکده های حقوق ایران را به وظیفه خطیری که دارند، بیش از پیش آگاه کند و سیاستگذاران علمی کشور با درک جایگاه دانشکده های حقوق در تحول و شکوفایی علم و فرهنگ، زمینه های آزاد اندیشی را ایجاد و موانع آن را کمتر کنند.
۱۹۴.

رویکردی فلسفی به دوستی و دغدغه دیگری با تکیه بر آراء فیلسوف نوارسطویی جولیا آناس در کتاب اخلاق سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوستی اخلاق فضیلت ارسطو جولیا آناس دغدغه دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۴۴۴
همراه با احیای دوباره اخلاق فضیلت در سال 1958 بحث های فلسفی جدیدی در حوزه دوستی پا گرفت. در عصر حاضر نوارسطوییان از جمله مکاتبی هستند که علاوه بر احیا و نیز جرح وتعدیل مفاهیم ارسطویی دوران باستان بر مکاتب پساارسطویی دوران باستان نیز تعمق کرده و مهم ترین مطالبه اخلاق فضیلت را شکل دادن عقلانی احساسات، عواطف و هیجانات درونی فرد برای خوب زندگی کردن به لحاظ درونی تلقی کرده اند. مهم شمردن درونیات انسانی به این شکل سبب وارد آمدن اتهاماتی مانند خودگزینانه بودن به آنها شده است. در این مقاله، ضمن پرداختن به «دغدغه دیگری» به منزله مؤلفه ای جدید در اخلاق فضیلت نوین و بررسی اهمیت و نقش «دغدغه دیگری» و دوستی در سعادت انسان از منظر ارسطو و مکاتب پساارسطویی و نوارسطوییان، به این مهم پرداخته می شود که جولیا آناس در مقام فیلسوفی نوارسطویی بر چه اساسی نظریه های مکاتب باستانی در باب سعادت را آغشته به خودگزینی نمی داند، و چه جایگاه و حد مرزی برای دوستی و دغدغه دیگری متصور است.
۱۹۵.

مشارکت در حیات الوهی: بنیاد نهایی تبیین غایت شناختی نزد ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو علت غایی جوهر زنده سرمدیت عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۷۹۳
وجه الوهی فلسفه ارسطو، و به طور خاص وجه الوهی غایت شناسی او، مسئله ای مناقشه برانگیز و حتی شدیداً مورد انکار است؛ چرا که تفسیرهای معاصر غایت شناسی، از یک سو غایت شناسی الهیاتی را تبیین جهان به عنوان فعل قصدمندانه خالقی حکیم تلقی کرده، و از سوی دیگر غایت شناسی ارسطو را صرفاً روشی برای تبیین کارکردهای جواهر طبیعی و افعال انسانی می دانند. در نتیجه غایت شناسی ارسطو فاقد هر گونه دلالت الهیاتی تلقی می شود. این نوشتار با نظر به اوصاف امر الهی در اندیشه ارسطو نشان می دهد که او در حوزه زیست شناسی و اخلاق، گرچه پای تبیین های غایت شناختی به معنای طراحی هوشمند را به میان نمی کشد، در عین حال، کارکرد نهایی انواع طبیعی زنده و نوع انسان را با ارجاع به عنصری الهی در آنها تبیین می کند. به بیان مشخص تر، در انواع طبیعی زنده فقط نوع است که از جهت سرمدیت اش در جایگاه غایت به معنای حقیقی قرار می گیرد، حال آن که در انسان، غایت نهایی با ارجاع به عنصر الوهی محقق در هر فرد یعنی عقل احراز می شود. پس خدا به عنوان نمونه ایدئال تحققِ حیاتِ سرمدیِ معقول لحاظ می شود و غایتمندی جهان طبیعی زنده و جهان انسانی چیزی نیست مگر تشبه به این حیات سرمدی. بنابراین غایت شناسی ارسطو واجد استلزامات صریح الهیاتی است و چهارچوبی هستی شناختی را برای تفسیر عقلانی مفهوم سعادت در فلسفه های دینی فراهم می سازد.
۱۹۶.

نسبت بین خودآگاهی و آگاهی به غیر در فلسفه ارسطو و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی آگاهی به غیر ارسطو ابن سینا خودآگاهی پیشا تأملی خودآگاهی تأملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۵ تعداد دانلود : ۳۹۱
  دیدگاه ابن سینا در مورد خودآگاهی با دیدگاه ارسطو متفاوت است. بر اساس نظر ارسطو فاعل شناسا نمی تواند آگاهی بی واسطه ای به خود داشته باشد، بلکه همواره به واسطه علم به شیء دیگر به خود علم پیدا می کند و چون مبدأ علم در فلسفه ارسطو علم به اشیای مادی و محسوس است، اصولاً شناخت انسانی بر این اساس و مبتنی بر این مدل شکل می گیرد و از این جهت حقیقت «خود» نیز که همواره همراه با ادراک اشیای مادی و ملازم با آنها درک می شود، امری مکانمند و زمانمند است. این در حالی است که از نظر ابن سینا حقیقت «خود» از راه نوعی شهود بی واسطه درونی و صرف نظر از هر گونه ادراک حسی  قابل وصول است و دقیقاً این همان نکته ای است که ابن سینا در انسان معلق در فضا در صدد بیان آن است. اگر بخواهیم دیدگاه ارسطو و ابن سینا در مورد خودآگاهی و نسبت آن با آگاهی به غیر را با دیدگاه های رایج در فلسفه ذهن معاصر مقایسه کنیم، باید بگوییم دیدگاه ارسطو در مورد خودآگاهی بیشتر با آن نوع خودآگاهی که در فلسفه ذهن از آن با نام خودآگاهی مرتبه اول یا پیشا تأملی یاد می شود، سازگار است؛ در حالی که ابن سینا ضمن پذیرش این معنا از خودآگاهی به نوعی خودآگاهی مرتبه بالاتر یا تأملی نیز قایل است.
۱۹۷.

خوانش پدیدارشناختی میشل آنری از پاتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پاتوس تأثیرگذاری تأثیرپذیرفتن میشل آنری ارسطو هیدگر هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۷۷
سؤال اصلی مقاله این است که پاتوس « pathos » چیست و چه ارتباطی می تواند با هنر داشته باشد ؟ پاتوس یکی از مفاهیمی است که در اندیشه ارسطو، از اهمیت زیادی برخوردار است. تا جایی که در پژوهش های معاصر بر اهمیت پاتوس و نقش بنیادین آن در خوانش اندیشه ارسطو بسیار تأکید می شود. یکی از نخستین اندیشمندانی که در دوران معاصر به پاتوس توجه کرده هایدگر بوده است. پس از آن میشل آنری پدیدارشناس فرانسوی در نسبتی انتقادی با هیدگر متوجه پاتوس شده است و خاستگاه نظری این مقاله نیز ریشه در اندیشه های آنری درباره پاتوس دارد. میشل آنری، خوانشی انتقادی از هایدگر و هوسرل دارد و پدیدارشناسی خود را «پدیدارشناسی زندگی» می نامد. او معتقد است زندگیِ حقیقی نامرئی است و معنی مخفی زندگی، به عنوان پاتوسی است که تنها می تواند در درون خود تجربه شود. به عقیده آنری، هنر به ویژه هنر انتزاعی توانسته این معنای نامرئی را نشان دهد. او وظیفه هنر را نه افشای جهان بیرونی، بلکه بیان درونی پاتوس های زندگی می داند. همچنین او هنر را، راه نجات انسان از جهان بینی مدرن می داند. آنری ریشه «پاتوس» را از یونان می گیرد، اما معنایی که از آن برداشت می کند از تلقی مرسوم تاریخی اش متفاوت است. درنهایت، او پاتوس را درد و لذتی می داند که موجب رهایی و ارتقا می شود و آن را در مرکز زندگی انسان قرارمی دهد و در این راستا، خاستگاه هنر را در زندگی قرار می دهد و معتقد است برخی آثار هنری می توانند به خوبی آن را نشان دهند.
۱۹۸.

نسبت میان نظر و عمل در ارسطو بنا بر تفسیر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو کیاست درایت نظر عمل نگاهِ پیرامون نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۲۵۷
ارسطو به نسبت نظر و عمل در دفتر ششم از کتاب اخلاق نیکوماخُس در طی تعریف دو مفهوم کیاست (phrónesis) و درایت (sophía) می پردازد. این دو مفهوم هر دو از فضایل عقلی اند و با مفهوم عقل (noûs) ارتباطی تنگاتنگ دارند. البته قرار گرفتن کیاست در کنار دیگر فضایل عقلی شامل درایت (sophía)، فن (techne) و معرفت (episteme) و بشمار آوردن آن چون یکی از انحاء ناپوشیده سازی (aletheuein) برای هیدگر این امکان را فراهم می آورد تا مانع از ورود این مفهوم به حوزه مباحث اخلاقی شود. او سه صفت برای مفهوم phrónesis قائل است: یکم دیدِ پیرامون نگر (umsichtig) داشتن؛ دوم مصمم (entschlossen) بودن و بالاخره وجدان یا شعورِ باطن (Gewissen) داشتن. بنا بر نظر هیدگر آنچه در نسبت میان phrónesis و sophía آشکار می شود، پیوند فلسفه با دانشی است که ما را در کارهای روزمره راهبر است.
۱۹۹.

بررسی رؤیا از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مسئله رؤیا ابن سینا ارسطو خیال نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۴۴۵
مسئله رؤیا از مسائل مهمی است که فیلسوفان در طول تاریخ فلسفه بدان پرداخته اند. ارسطو در یونان باستان، رساله ای مستقل به نام «درباره رؤیاها» را به این مهم اختصاص داده و فیلسوفان مسلمان نیز مسئله رؤیا را با بحث نبوت گره زده اند. در این میان، تأمل فلسفی ابن سینا در مقام بزرگ ترین فیلسوف جهان اسلام در این مسئله حائز اهیمت است. او با توجه به تفسیری که از وجودِ نفس، تجرد آن، قوای نفس به ویژه خیال دارد، به بحث درباره رؤیا می پردازد. ارسطو نیز با توجه به ادراک حسی و قوّه خیال به تبیین نظر خود درباره رؤیا و ماهیت آن می پردازد. مسئله اصلی این مقاله، تبیین و بررسی آرای این دو فیلسوف از مسئله رؤیاست. هدف تحقیق، نشان دادن وجوه افتراق و اشتراک و میزان تأثیرپذیری ابن سینا از ارسطو در مسئله رؤیاست. روش تحقیق در این مقاله نیز بررسی تطبیقی میان این دو فیلسوف از منظر فلسفی و تاریخ فلسفه است. نتیجه پژوهش آنکه ابن سینا در مباحث نفس و مسائل مربوط به رؤیا، دقت نظر های بیشتری کرده و البته در آرای خود از ارسطو نیز متأثر بوده است.
۲۰۰.

تبیین مفهوم و مؤلفه های شهروندی در فلسفه سیاسی ارسطو و فارابی

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۹۹۴
سازمان دهی حقوق و تعهدات متقابل فرد و جامعه از بسترهای فکری فیلسوفان سیاسی بوده است. یکی از منظم ترین مباحث فلسفی درباره شهروندی در فلسفه سیاسی کلاسیک، مربوط به ارسطوست. ارسطو در کانون مباحث شهروندی، مؤلفه اعتدال را قرار می دهد. او حقوق و تعهدات متقابل فرد و جامعه را بر اساس اصل اعتدال صورت بندی می کند. پیوند کمال و فضیلت با مؤلفه اعتدال، از ویژگی های بنیادین شهروندی در نظام فلسفی ارسطوست. فارابی نیز به عنوان بنیان گذار فلسفه سیاسی اسلامی با سه عنصر بنیادین به شهروندی می پردازد که عبارت اند از: حقیقت، فضیلت و سعادت. او حقیقت را در مرکز نظام شهروندی خود قرار می دهد و ارتباطی وثیق میان شریعت و فلسفه برقرار می کند. شهروندی حقیقت گرایانه فارابی بر اساس تعامل نزدیک شریعت و فلسفه بازسازی می گردد. معرفت ناب حاصل شده از این تعامل است که به عنوان مؤلفه بنیادین در مرکزیت گفتمان شهروندی در فلسفه فارابی قرار می گیرد. حقوق و تعهدات متقابل فرد و جامعه در درون نظم مبتنی بر حقیقت سازمان دهی می گردد تا با رساندن شهروند به فضیلت، سعادت او را میسر سازد. براین اساس ارزش هایی چون آزادی، برابری، عدالت، مالکیت، قانون مداری و دیگر مؤلفه های شهروندی با توجه به اقتضائات حاصل از تعامل نزدیک حقیقت، فضیلت و سعادت، کانون توجه قرار می گیرد. در این نوشتار، مفهوم شهروندی با استفاده از توصیف، مقایسه و ارزیابیِ مبتنی بر تحلیل عقلی، بررسی می شود.