مطالب مرتبط با کلیدواژه

بهزیستی ‏ذهنی


۱۲۱.

نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی - راکدماندگی و بهزیستی فاعلی در میانسالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی ‏ذهنی پدیدآورندگی - راکدماندگی راهبردهای مدیریت زندگی روان شناسی گستره عمر میانسالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۶
هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی-راکدماندگی، با بهزیستی فاعلی در دوره میانسالی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه میانسالان ساکن شهر کرمانشاه بود که از بین آنها 200 نفر (127 مرد و 73 زن) با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به چهار ابزار مقیاس بهزیستی ذهنی (کانتریل ، 1965)، پدیدآورندگی لویولا (مک آدامز و دی سانت آوبین، 1992)، مقیاس راکد ماندگی (برادلی، 1997) و راهبردهای مدیریت زندگی (بالتس و دیگران، 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که پدیدآورندگی-راکدماندگی از طریق راهبردهای مدیریت زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه دارد.بطور کلی افراد پدیدآورنده ای که از راهبردهای مدیریت زندگی استفاده می کنند در میانسالی از بهزیستی ذهنی بیشتری برخوردارند.همچنین افرادی که راکدماندگی در دوران میانسالی را تجربه میکنند کمتر از راهبردهای مدیریت استفاده میکنند که باعث کاهش بهزیستی ذهنی میشود.در نتیجه، با توجه به اهمیت بهزیستی ذهنی در میانسالان، روان شناسان می توانند با تکیه بر دو متغیر پدیدآورندگی_راکدماندگی و راهبردهای مدیریت زندگی و تلاش برای بهبود و اصلاح آنها در میانسالان و انجام مداخلات و درمان ها در جامعه ، گامی در جهت افزایش کیفیت این دوران بردارند.
۱۲۲.

نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: استرس ادراک شده بهزیستی ‏ذهنی تصویر بدن شفقت به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: بهزیستی ذهنی می تواند نقش سازگارانه ای در مواجهه با شرایط نامساعد و استرس زا ایفا کند لذا هدف پژوهش نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران بود. روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحظ گرداوری داده ها کمی توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه آماری تمامی زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران در سال 1399، بازه سنی(50-20 سال) بودند.250نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران(1985)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملستین(1983) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن وینستد و جان دا(1987) بود . داده ها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد. یافته ها: به طور کلی تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت، نتایج نشان داد که استرس ادارک شده و شفقت به خود توانست بهزیستی ذهنی را پیش بینی کندهمچنین تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر بین استرس ادارک شده و بهزیستی ذهنی توانایی نقش میانجی را نداشت. در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
۱۲۳.

رابطه سرمایه روان شناختی و تنبلی اجتماعی با نقش میانجی بهزیستی ذهنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: subjective well-being سرمایه روان شناختی Psychological Capital بهزیستی ‏ذهنی تنبلی اجتماعی Social Laziness

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
هدف از پژوهش حاضر، تبیین رابطه سرمایه روان شناختی و تنبلی اجتماعی با نقش میانجی بهزیستی ذهنی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ی کارکنان آموزش و پرورش شهر بجنورد به تعداد120 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 97 نفرانتخاب گردیدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، تنبلی اجتماعی حسینی (۲۰۰۸) و بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار Spss نسخه 23و pls استفاده شد. نتایج نشان می دهد رابطه سرمایه روان شناختی با تنبلی اجتماعی منفی و رابطه آن با بهزیستی ذهنی مثبت بوده است. همچنین بهزیستی ذهنی با تنبلی اجتماعی رابطه منفی دارد و رابطه سرمایه روان شناختی با تنبلی اجتماعی منفی بود؛ بنابراین می توان گفت بین سرمایه روان شناختی و تنبلی اجتماعی با نقش میانجی بهزیستی ذهنی در کارکنان اداره آموزش وپرورش شهر بجنورد رابطه معناداری برقرار است.
۱۲۴.

تدوین مدل علّی بهزیستی ذهنی بر پایه جهت گیری دینی با واسطه گری امیدواری، اضطراب مرگ و معنای زندگی

کلیدواژه‌ها: دین بهزیستی ‏ذهنی هدف در زندگی امید اضطراب مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۲
پژوهش های پیشین گویای رابطه مثبت دین، معنویت، و دینداری با بهزیستی و سلامت روانی است. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی رابطه دین با بهزیستی ذهنی می پردازد. این پژوهش به برازش یک مدل علّی بهزیستی ذهنی بر اساس دین می پردازد که در آن، دین از طریق امید، هدف در زندگی، و اضطراب مرگ بر شاخص های بهزیستی ذهنی اثر غیرمستقیم دارد. ۴۷۲ دانشجو به این پرسشنامه ها پاسخ دادند: «مقیاس شادی فاعلی»، «مقیاس رضایت از زندگی»، «مقیاس حرمت خود روزنبرگ»، «مقیاس تجدید نظر شده جهت گیری دینی»، «آزمون هدف در زندگی»،« مقیاس امیدواری»، و «مقیاس اضطراب مرگ تمپلر». یافته ها نشان داد شاخص های دینداری با شادی، رضایت از زندگی، حرمت خود، امیدواری، و هدف در زندگی رابطه مثبت دارند. رابطه دینداری برونی فردی با اضطراب مرگ مثبت بود. نتایج تحلیل مسیر، برازش مدل پیشنهادی را تائید کرد. به طور خاص، نقش های واسطه ای دو متغیر امید، و هدف در زندگی در رابطه دین با بهزیستی ذهنی تائید شدند. تلویحات نظری یافته های پژوهش به بحث گذاشته شد.
۱۲۵.

نقش اجتناب هیجانی، سرمایه های روان شناختی و دین داری در پیش بینی ابعاد بهزیستی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اجتناب هیجانی سرمایه های روان شناختی دین داری بهزیستی ‏ذهنی سالمندان دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۰
هدف پژوهش حاضر، نقش اجتناب هیجانی، سرمایه های روان شناختی و دین داری در پیش بینی ابعاد بهزیستی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. این پژوهش بر اساس روش توصیفی و از نوع همبستگی سامان یافته و جامعه آماری آن کلیه سالمندان شهرستان خرم آباد است. در این مطالعه 200 سالمند بالاتر از ۶۰ سال شهرستان خرم آباد به روش نمونه گیری تصادفی و به صورت خوشه ای از مناطق مختلف شهری جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های اجتناب هیجانی کندی (۲۰۱۵)، سرمایه های روان شناختی مک گی (2011)، نگرش دینی وایلد و جوزف (1997) و بهزیستی ذهنی گی یرز و مارگامیو (2003) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد رابطه دو متغیری اجتناب هیجانی با هر یک از مؤلفه های بهزیستی ذهنی، منفی و معنی دار است. همچنین، رابطه متغیرهای سرمایه های روان شناختی و دین داری با هر یک از مؤلفه های بهزیستی ذهنی مثبت و معنی دار است. نتایج این تحقیق تلویحات مهمی در خصوص اهمیت متغیرهای مستقل در حفظ بهزیستی هیجانی، روان شناختی و اجتماعی سالمندان داشت.
۱۲۶.

رابطه جهت گیری مذهبی والدین و سبک فرزند پروری آنان با بهزیستی ذهنی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهت گیری دینی سبک فرزندپروری بهزیستی ‏ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
هدف : هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه جهت گیری دینی والدین و سبک فرزندپروری آنان با بهزیستی ذهنی فرزندان بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 20 آموزش و پرورش شهر تهران و مادران آنها تشکیل می دهد. تعداد نمونه آماری با فرمول گرین 200 نفر به دست آمد و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های جهت گیری دینی آلپورت(1950)، سبکهای فرزندپروری بامریند(1971) و بهزیستی ذهنی کییز ، شموتکین و ریف (2002) بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و تحلیل رگرسیون چندمتغیّره استفاده شد. یافته ها: رابطه جهت گیری دینی درونی والدین با مؤلفه های عاطفه مثبت، عدم وجود عاطفه منفی و رضایت کلی از زندگی بهزیستی ذهنی فرزندان، مثبت و معنادار است. همچنین جهت گیری دینی بیرونی والدین در پیش بینی مؤلفه های بهزیستی ذهنی فرزندان معنادار نبود. در سبک فرزندپروری والدین؛ سبک مقتدرانه، مؤلفه عاطفه مثبت، عدم وجود عاطفه منفی و رضایت کلی از زندگی بهزیستی ذهنی فرزندان را مثبت و سبک فرزندپروری مستبدانه؛ مؤلفه عاطفه مثبت، عدم وجود عاطفه منفی و رضایت کلی از زندگی بهزیستی ذهنی فرزندان را منفی پیش بینی می کند. اما سبک فرزندپروری سهل گیرانه هیچ یک از مؤلفه های بهزیستی فرزندان را به صورت معنادار پیش بینی نکرد. نتیجه گیری: جهت گیری دینی درونی والدین و سبک فرزندپروری مقتدرانه آنان، با بهزیستی ذهنی فرزندان رابطه مثبت دارد.