مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بهزیستی ذهنی
حوزه های تخصصی:
سرطان پستان و جراحی آن می تواند وضعیت های روان شناختی متعارضی را به دنبال داشته باشد. هدف پژوهش هم سنجی اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش بهبود مهارت های رویارویی زوجی بر بدریختی انگاری بدن و بهزیستی ذهنی زنان دچار سرطان پستان بود. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه پژوهش بیماران زن دچار سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدا اصفهان در سال 1396 بود. از میان آن ها 45 نفر از داوطلبین به روش نمونه گیری هدفمند پس از بررسی ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخلات طی 9 نشست 90 دقیقه ای اجرا شد، گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با ابزارهای نگرانی از تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005) و بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) گردآوری شد. برآیندهای تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که میان گروه های آزمایش با گروه گواه در بدریختی انگاری بدن و بهزیستی ذهنی تفاوت معنی داری وجود دارد و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد اثرات بیشتری را در سنجش با آموزش مهارت های رویارویی زوجی بر بهزیستی ذهنی داشته است (05/0p
بررسی ابعاد اجتماعی بهزیستی ذهنی در رویکردها و برنامه های پیشگیری از سوء مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
83-120
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله ارزیابی سهم ابعاد اجتماعی بهزیستی ذهنی در رویکردها و برنامه های مختلف پیشگیری از مصرف مواد در بین نوجوانان است. روش : ابتدا با استفاده از روش پیمایش، ابعاد اجتماعی بهزیستی ذهنی و همچنین نگرش نسبت به مواد در بین 600 نفر از دانش آموزان عادی، و پرخطر 14 الی 17 سال شهر تهران که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی از پنج بخش جغرافیایی این شهر انتخاب شده بودند، سنجیده شد. ابزار مورد استفاده در این بخش شامل پرسش نامه های ابعاد اجتماعی بهزیستی ذهنی و رفتارهای پرخطر بود. سپس با استفاده ازتحلیل متن و تهیه چک لیستی مبتنی بر نتایج بخش پیمایش، مؤلفه های ابعاد اجتماعی بهزیستی که در نگرش مثبت نسبت به مصرف مواد مؤثر بودند، در رویکردها و مداخلات پیشگیری از مصرف مواد در بین نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد بیشترین توجه به بعد یکپارچگی اجتماعی و کمترین توجه به عدالت اجتماعی بوده است. از کل توجه رویکردهای شش گانه به ابعاد اجتماعی یادشده، بیشترین امتیاز متعلق به رویکرد سیستماتیک و پس از آن رویکرد نفوذ اجتماعی، رویکرد اجتماع محور، رویکرد ارتقای شایستگی، رویکرد پرورش عاطفی و رویکرد آگاهی رسانی در رتبه های بعد قرار گرفتند. نتیجه گیری : بیشترین توجه در برنامه ها به بعد پذیرش اجتماعی و پس از آن یکپارچگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی و در حد ناچیزی شکوفایی اجتماعی بوده است. متأسفانه مؤلفه های عدالت اجتماعی و امنیت اجتماعی جایی در بین برنامه ها و مداخلات به خود اختصاص نداده اند.
تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، ناگویی هیجانی، و کفایت اجتماعی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
138-148
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین اختلال های رفتار مخرب، اختلال نافرمانی مقابله ای است و این افراد با مشکلاتی در زمینه سلامت روانی، مهارت ها، و قابلیت اجتماعی و هیجانی مواجه هستند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، ناگویی هیجانی، و کفایت اجتماعی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 40 کودک مبتلابه اختلال نافرمانی مقابله ای بودند که با روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر قرچک در سال 1396 انتخاب و در دو گروه مساوی آزمایش و گواه (هر گروه 20 کودک) جایدهی شدند. افراد گروه آزمایش مداخله مهارت های اجتماعی را طی یک ماه در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006)، پرسشنامه بهزیستی ذهنی (کی یز و ماگیار-مو، 2003)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، و پرسشنامه کفایت اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و گواه در هر سه متغیر بهزیستی ذهنی، ناگویی هیجانی، و کفایت اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؛ به عبارت دیگر، آموزش مهارت های اجتماعی به طور معنادار باعث بهبود این متغیرها در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای شد (0/01>P ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده در این مطالعه می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی با بهبود روابط بین فردی و آموزش مهارت های حل مسئله اجتماعی می تواند باعث بهبود وضعیت روانی اجتماعی و کاهش ناگویی هیجانی در کودکان مبتلابه اختلال نافرمانی مقابله ای شود.
نقش تشخیصی احساس تنهایی در تمایز گذاری دانشجویانِ با بهزیستی ذهنی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱۱ (پیاپی ۴۴)
169-176
حوزه های تخصصی:
بهزیستی ذهنی یکی از سازه های مهم سلامت روانی است که شناسایی عوامل تأثیرگذار در آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. لذا، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش احساس تنهایی به عنوان پیش بین بهزیستی ذهنی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال تحصیلی 98-1397، به تعداد 8286 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 255 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های بهزیستی ذهنی وارویک- ادینبورگ (2007) و احساس تنهایی راسل و همکاران (1980) استفاده شد.. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق آن متغیر احساس تنهایی توان تمایز بین گروه ها را داشت. همچنین، طبق این تابع تشخیص 5/78 درصد از دانشجویان به درستی در گروه های اولیه خود جایگزین شده بودند. بر اساس نتایج حاضر، در برنامه های آموزشی و پژوهشی برای افزایش بهزیستی ذهنی دانشجویان باید به احساس تنهایی توجه ویژه داشت.
بررسی نقش رهبری تحول آفرین در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی ذهنی (مورد مطالعه: کارکنان مجتمع فولاد گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف بررسی نقش رهبری تحول آفرین در رابطه بین ذهن آگاهی و بهزیستی ذهنی انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدفْ کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری همه کارکنان مجتمع فولاد گیلان (419 نفر) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای به حجم 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی بایر و همکارانش (2006)، و پرسشنامه رهبری تحول آفرین بس و آولیو (1997) به کارگرفته شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل دو روش توصیفی و استنباطی بود که با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار های Spss 20 و Smart Pls 2 انجام گرفت. طبق نتایج این پژوهش، رهبری تحول آفرین ادراک شده نقش میانجی کامل در تأثیرگذاری ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دارد.
مطالعه تغییراتِ رضایت زناشویی، رضایت جنسی و بهزیستی ذهنی در 5 سال اول زندگی مشترک: تحلیل روند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
84-104
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییراتِ رضایت زناشویی، رضایت جنسی و بهزیستی ذهنی در 5 ساله اول زندگی زناشویی انجام شد. روش: بدین منظور نمونه ای شامل 200 زن متأهل شهرستان ساری در محدوده سنی 40-16 سال به روش دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس های رضایت جنسی هادسون-فرم کوتاه، سنجش رابطه، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد- فرم کوتاه پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل روند نشان داد که رضایت زناشویی و رضایت جنسی در پنج سال اول زندگی زناشویی، بیش تر بصورت خطی کاهش می یابد، اما متغیرهای رضایت از زندگی و شادکامی دارای روند غیرخطی درجه دو است، به این صورت که در سه سال اول مشترک کاهش یافته، پس از آن سیر صعودی به خود می گیرد. نتیجه گیری: توجه به عوامل زمینه ساز رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان می تواند تضمینی برای افزایش رضایت از زندگی و شادکامی در آن ها ایجاد نموده، موجبات تداوم زناشویی را در سال های بعدی زندگی مشترک زوج ها فراهم کند.
تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل ٥٤ نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم منطقه یک شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (٢٧ نفر) و گروه کنترل (٢٧ نفر) جایگزین شدند. پیش از اجرای متغیر مستقل (آموزش مهارت های مثبت اندیشی)، میزان بهزیستی ذهنی گروه ها با کمک پرسشنامه بهزیستی ذهنی دانش آموزان رن شاو اندازه گیری شد. سپس گروه آزمایش در نه جلسة آموزش مهارت های ثبت اندیشی شرکت نمودند و آزمودنی های گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد (٠٠١/٠ P
تحلیل اثرات مشارکت در فعالیت های اقتصادی بر نشاط زنان روستایی (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
221 - 239
حوزه های تخصصی:
مشارکت رسمی زنان در فعالیت های اقتصادی می تواند زمینه ساز دست یابی به نشاط در میان زنان روستایی باشد و محیطی بانشاط در روستاها شکل دهد. در راستای بررسی این امر، پژوهش حاضر در بخش روستایی خاوومیرآباد شهرستان مریوان، که در چندساله اخیر زنان در فعالیت های اقتصاد روستایی آن نقش پُررنگی داشته اند، انجام گرفت. پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی از طریق توزیع پرسش نامه در میان زنان فعال در اقتصاد روستایی بخش خاوومیرآباد بوده است.نخست، به روش هدفمند، تعداد کل جامعه(563 زن فعال در عرصه اقتصاد روستایی) و روستاهای نمونه(18 روستا) شناسایی و سپس با بهره گیری از فرمول کوکران 200 پرسش نامه در میان زنان روستایی به روش قرعه کشی و در روستاهای نمونه به روش طبقه بندی توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های ویلکاکسون، T دونمونه ای، T مستقل، و رگرسیون نشان داد تفاوت معنی داری میان میزان نشاط زنان روستایی در دوره بعد از مشارکت در فعالیت های رسمی اقتصادی با میانگین 55/3 نسبت به دوره قبل از آن با میانگین 89/2 و بین سطح نشاط زنان روستایی دارای فعالیت اقتصادی با میانگین55/3 با زنان روستایی فاقد آن با میانگین ۹۶/۲ وجود دارد. همچنین، متغیرهای میزان درآمد حاصله با مقدار بتای 414/0، مدت زمان اشتغال در فعالیت اقتصادی با مقدار بتای 272/0، و تعداد زنان مشغول به فعالیت اقتصادی در روستاها با بتای 327/0 مهم ترین متغیرهایی بودند که، در ارتباطی مستقیم و معنی دار، توانایی تبیین میزان نشاط زنان روستایی به واسطه حضور در فعالیت های اقتصادی را داشتند.
مدل یابی ساختاری پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اس اس ذهنیت فلسفی و کمال گرایی با میانجی گری ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت حالتی پویاست که بر اساس آن افراد به طور مداوم خود را با تغییرات محیط داخلی و خارجی سازگار می کنند. علوم و رشته های مختلفی به تبیین سلامت پرداخته اند که از میان آن ها رشته های حوزه ی بهداشت جامعه، نگاه ویژه ای بر این مقوله دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تدوین مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس ذهنیت فلسفی و کمال گرایی با میانجی گری ذهن آگاهی در کارمندان مرد شهر تهران انجام شده است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش شامل کلیه ی کارمندان مرد در چهار دستگاه دولتی نهاد ریاست جمهوری، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گمرک و وزارت صنعت و معدن شهر تهران در سال 1397 بودند. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش، 300 نفر در نظر گرفته شد. ابزار این تحقیق، پرسشنامه های ذهنیت فلسفی اسمیت (2005)، کمال گرایی بشارت (2007)، ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) و بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) بودند. روش آماری مورداستفاده در پژوهش، تبیین مدل ساختاری بود. مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس ذهنیت فلسفی و کمال گرایی با میانجی گری ذهن آگاهی در کارمندان مرد با داده های گردآوری شده برازش قابل قبول و مطلوبی داشت (0/05> P )؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که ذهنیت فلسفی و کمال گرایی با میانجی گری ذهن آگاهی، بهزیستی ذهنی در کارمندان مرد شهر تهران را تبیین می کند.
تاثیر آموزش مبتنی بر بار شناختی بر خودپنداره و بهزیستی ذهنی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر بارشناختی بر خودپنداره و بهزیستی ذهنی دانش آموزان است. روش پژوهش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی استان گلستان بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای بود بدین صورت که از بین دانش آموزان ابتدایی شهرستان آق قلا دانش آموزان دوره دوم به تعداد 40 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به صورت همگن از نظر معدل و نمره ریاضی در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ها ی خودپنداره (SCQ) و بهزیستی ذهنی دانش آموزان (SSWQ) می باشد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرنباخ به ترتیب 79/0 و 73/0 بدست آمد که نشان از پایایی خوب پرسشنامه ها دارد و روایی آن نیز با کمک اساتید روان شناسی و مختصصین حوزه علوم تربیتی و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت و با اعمال اصلاحات لازم مورد تائید قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار spss ورژن در دو قسمت تحلیل توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی) و تحلیل استنباطی (کولموگروف اسمیرنف و کواریانس) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر بارشناختی بر خودپنداره و بهزیستی ذهنی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد (00/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده باعث افزایش خودپنداره و بهزیستی ذهنی دانش آموزان می گردد.
معنای شغلی و بهزیستی ذهنی: نقش میانجیگری رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۳
145-169
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه معنای شغلی و بهزیستی ذهنی با میانجیگری رضایت شغلی بود . روش: این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی بود. در این پژوهش ۲۸۰ نفر از کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های معنای شغلی ( ورزسنیسکی، 1999)، بهزیستی ذهنی ( مول وی و همک اران، 1387) و رضایت شغلی ( ویسوکی و کروم، 1994) بود. داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد معنای شغلی امرارمعاش بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و منفی معنادار) ۰۵/0 ( p< و معنای شغلی مسیر پیشرفت بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم و مثبت معنادار داشت) 0۰1/0 ( p< . ضمن اینکه معنای شغلی رسالت بر بهزیستی ذهنی از طریق رضایت شغلی تأثیر غیرمستقیم و مثبت معناداری داشت) 01/0 ( p< . نقش میانجیگری رضایت شغلی در رابطه معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت با بهزیستی ذهنی تأیید نشد. نتیجه گیری: به طورکلی یافته ها نشان داد که از میان معناهای مختلف شغلی، معناهای شغلی امرارمعاش و مسیر پیشرفت اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی و معنای شغلی رسالت از طریق رضایت شغلی اثر غیرمستقیم بر بهزیستی ذهنی دارد.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر افسردگی و بهزیستی ذهنی افراد با ناتوانی جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات روان شناختی خصوصاً افسردگی و بهزیستی ذهنی یکی از مسائل مهم در روان شناسی افراد با مشکلات ویژه خصوصاً افراد با ناتوانی است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر افسردگی و بهزیستی ذهنی افراد با ناتوانی جسمی- حرکتی بود. در این مطالعه از روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه افراد با ناتوانی جسمی- حرکتی شهر شیراز بودند. از بین آن ها 60 نفر بر اساس خرده مقیاس افسردگی بک و مصاحبه بالینی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند . گروه آزمایش 8 جلسه آموزش 90 دقیقه ای مثبت نگری مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر را دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه افسردگی بک ( BDI ) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی داینر ( PWS ) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند و نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری به صورت معناداری افسردگی و عاطفه منفی را کاهش و عاطفه مثبت را افزایش می دهد. یافته های این پژوهش می تواند در ارائه برنامه عملی برای مشاوران و روان شناسان در جهت بهبود سلامت روانی افراد با ناتوانی جسمی - حرکتی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثربخشی (تاثیر) طرحواره درمانی هیجانی بر بهزیستی ذهنی و خستگی در بیماران مبتلا به بیماری ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولتیپل اسکلروزیس یکی از اختلالات ناتوان کننده عصبی است که اختلالات جسمی و روانی متعددی را ایجاد می کند. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان گروهی طرحواره های هیجانی بر میزان بهزیستی ذهنی، خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بوده است. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، و طرح پژوهش بصورت پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه گسترش یافته میباشد.جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به درمانگاهها و بخش های مغز و اعصاب بیمارستانهای شهر شیراز بود. 40 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، بصورت تصادفی در 2 گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه های بهزیستی ذهنی مولوی و خستگی کرمپ قبل از اجرای مداخله گروهی طرحواره های هیجانی بر روی گروه آزمایش، پس از اجرای مداخله درمانی و 3 ماه پس از آن توسط هر دو گروه شرکت کنندگان تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان گروهی طرحواره های هیجانی بر میزان بهزیستی ذهنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس اثر معناداری داشت و موجب افزایش بهزیستی ذهنی آنها گردید و این اثر پس از پیگیری 3 ماهه ماندگاری داشت(p<0/01) . همچنین این درمان برروی خستگی نیز تاثیر معناداری داشت و این نتایج در مرحله پیگیری 3 ماهه نیز وجود داشت (p<0/01). با استناد به یافته ها میتوان نتیجه گرفت که درمان گروهی طرحواره های هیجانی جهت کاهش خستگی و افزایش بهزیستی ذهنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر میباشد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی- اجتماعی زنان مطلقه
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
129-142
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی اجتماعی زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان پاوه بود. از جامعه آماری تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، و به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان هیجان مدار به شکل گروهی در طی 9 جلسه ی ۴۵ دقیقه ای بر گروه آزمایش انجام شد و افراد گروه کنترل، در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (1953) و مقیاس بهزیستی ذهنی داینر و همکاران (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و سازگاری فردی اجتماعی اثربخش است. به طوری که افزایش سازگاری فردی اجتماعی و بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش منجر شده است.
تأثیر آموزش گروهی مهارت های زناشویی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهنی، باورهای ارتباطی غیرمنطقی و صمیمیت زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
81-93
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت های زناشویی با رویکرد پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهنی، باورهای ارتباطی غیرمنطقی و صمیمیت زنان در شهر رشت پرداخت. جامعه آماری شامل زنان متأهل شهر رشت بوده و نمونه تحقیق نیز 30 نفر زن متأهل دارای معیارهای ورود بوده که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود و جهت گردآوری داده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز و ما گیارمو (2003)، مقیاس باورهای ارتباطی آدیلسون و اپشتاین (1982) و مقیاس صمیمیت اکسیس جی واکر و لیندا تامپسون (1983) استفاده شد. گروه آزمایش در قالب 10 جلسه آموزش گروهی مهارت های زناشویی با رویکرد پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه گواه، هیچ درمانی دریافت نکرد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. تحلیل داده های پس آزمون، نمرات بالاتری در بهزیستی ذهنی و صمیمیت و نمرات پایین تری در باورهای ارتباطی شرکت کنندگان را نشان داد. این تغییرپذیری داده ها آشکار ساخت که آموزش گروهی مهارت های زناشویی با رویکرد پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهنی، باورهای ارتباطی و صمیمیت زنان اثربخش بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مهارت های زناشویی با رویکرد پذیرش و تعهد یک درمان مؤثر و قابل قبول برای بهبود بهزیستی ذهنی، باورهای ارتباطی و صمیمیت است.
نقش نگرش مذهبی در نگرش به خیانت زناشویی با میانجی گری بهزیستی ذهنی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی یکی از آسیب هایی است که خانواده ها را در معرض فروپاشی قرار می دهد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر نگرش مذهبی بر نگرش به خیانت زناشویی با میانجی گری بهزیستی ذهنی بود لذا. 400 نفر از زنان متأهل شهرستان بجنورد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرش مذهبی خدایاری فرد، پرسشنامه نگرش به خیانت زناشویی واتلی، و برای سنجش بهزیستی ذهنی، به پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران و مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری ﺗﺤﻠﯿﻞ شد. نتایج نشان دادکه تأثیر نگرش مذهبی بر نگرش به خیانت زناشویی منفی معنادار و تأثیر بهزیستی ذهنی بر نگرش به خیانت زناشویی منفی معناداری بود. هم چنین بهزیستی ذهنی میانجی تأثیر نگرش مذهبی بر نگرش به خیانت زناشویی بود، به عبارتی نگرش مذهبی با اثرگذاری بر بهزیستی ذهنی می تواند نگرش به خیانت زناشویی را کاهش دهد.
پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی، سلامت اجتماعی و تمایز یافتگی والدین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی، سلامت اجتماعی و تمایز یافتگی والدین بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به همراه والدین ناحیه 3 شهر کرمانشاه بودند که در سال تحصیلی 1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد 350 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی، حل مسئله اجتماعی، سلامت اجتماعی و تمایز یافتگی می باشد. نتایج بااستفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه نشان دادند که بین حل مسئله اجتماعی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین سلامت اجتماعی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین تمایز یافتگی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. متغیرهای سلامت اجتماعی، حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین به ترتیب پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی دانش آموزان می باشند.
پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به همراه والدین ناحیه 3 شهر کرمانشاه بودند که در سال تحصیلی 1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد 350 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی، حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی می باشد. نتایج بااستفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه نشان دادند که بین حل مسئله اجتماعی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین تمایز یافتگی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. متغیرهای سلامت اجتماعی، حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین به ترتیب پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی دانش آموزان می باشند.
اثربخشی آموزش توانمندی های منش فرهنگ محور بر تقویت توانمندی های منش و ارتقای بهزیستی ذهنی دانشجویان در دوره پیش بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1523-1546
حوزه های تخصصی:
زمینه: اخیرا مداخلات توانمندی های منش نتایج بسیار تأثیرگذاری بر افزایش بهزیستی در مطالعات متعدد در نقاط مختلف جهان داشته اند. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش توانمندی های منش فرهنگ محور بر تقویت توانمندی های منش و ارتقای بهزیستی ذهنی دانشجویان در دوره پیش بزرگسالی بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که از میان آنها تعداد 34 دانشجوی کارشناسی ارشد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (19 نفر) گنجانده شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی ذهنی ( اندروز و رابینسون، 1991) و نسخه ایرانی سیاهه توانمندی های منش (حسنی راد، 1399) بود. قبل از اجرای مداخله از دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش مداخله توانمندی های منش فرهنگ محور (حسنی راد، 1399 ) را طی 12 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمود. پس از اجرای مداخلات، پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پیگیری از دو گروه به عمل آمد. داده های به دست آمده توسط تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج مرحله پس آزمون نشان داد که در گروه آزمایش، میزان نمرات رضایت از زندگی، عاطفه منفی، و توانمندی های منش و فضائل (شامل خرد، شجاعت، انسانیت، و تعالی) همه در مقایسه با گروه گواه بالاتر بوده است (01/0 P < ). تغییرات مشاهده شده در گروه آزمایش در مرحله پیگیری نیز تا حدی پایدار بود. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که بسته تدوین شده در افزایش توانمندی های منش و بهزیستی ذهنی دانشجویان نقش مؤثری داشت.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی ذهنی زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات مختلفی نشان داده اند که روان درمانی مثبت نگر در بهبود شاخص های سلامت روان در بیماران مؤثر بوده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی ذهنی زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی ذهنی زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش را تمامی زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 عضو انجمن دیابت شهر سنندج در سال 1398 تشکیل دادند که تعداد آنها 758 نفر بود. 40 نفر از بیماران به شیوه هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و با گمارش تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی مولوی و همکاران (1389) و جلسات روان درمانی مثبت نگر (رشید و سلیگن، 2013) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها: روان درمانی مثبت نگر به طور معناداری باعث افزایش بهزیستی ذهنی آزمودنی های گروه تحت مداخله در مراحل پس آزمون و پیگیری شد ( 0/01 > p ) . همچنین مداخله درمانی در افزایش عواطف مثبت و کاهش عواطف منفی بیماران مؤثر بود (0/01 > p ). نتیجه گیری: زنانی که در جلسات روان درمانی مثبت نگر شرکت داشتند بهزیستی ذهنی شان افزاش یافت.