مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
بهزیستی ذهنی
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۸
85 - 111
حوزه های تخصصی:
پدیده طرد شدگی از محیط کار، یک تجربه ناخوشایند و آزاردهنده برای نیروی انسانی محسوب می گردد. با توجه به تبعات منفی طردشدگی از محیط کار توجه به عوامل مؤثّر و تعدیل کننده این پدیده از قبیل بهزیستی ذهنی و هوش عاطفی بسیار مهم است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ابعاد بهزیستی ذهنی بر طرد شدگی از محیط کار با در نظرگرفتن نقش تعدیل گر هوش عاطفی می باشد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و به لحاظ نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان بهزیستی استان گیلان هستند که تعدادشان 588 نفربوده و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران، 220 نفر از جامعه آماری پژوهش به عنوان نمونه آماری تحت مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد می باشد. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 برآورد گردید که نشانگر پایایی مطلوب می باشد. روایی پرسشنامه به روش روایی محتوا و کسب نظر استاد راهنما و روایی همگرا محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش آمار توصیفی، از نرم افزار SPSS و در بخش آمار استنباطی و آزمون فرضیه ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارSmart PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هوش عاطفی در تأثیر ابعاد بهزیستی ذهنی و طردشدگی از محیط کار در سازمان بهزیستی استان گیلان نقش تعدیل گر دارد. این بدان معناست که با ارتقاء بهزیستی ذهنی و هوش عاطفی میزان طردشدگی از محیط کار کاهش پیدا می کند.
الگویابی بهزیستی ذهنی کارکنان در سازمان: مورد مطالعه، سازمان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، الگویابی بهزیستی ذهنی برای کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان بود. به این منظور، از طرح پژوهش آمیخته (کیفی - کمی) استفاده شد. نمونه مطالعه شده در بخش کیفی پژوهش، 17 نفر از کارکنان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی، 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های کیفی بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای به روش کربین و اشتراوس و در بخش کمی، به کمک مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند در الگوی بهزیستی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مؤلفه های یک نظریه زمینه ای شامل مقوله اصلی (بهزیستی ذهنی در دو بعد عواطف مثبت و منفی)، شرایط علّی (رضایت از شغل)، شرایط زمینه ای (فرهنگ و جوّ حاکم بر سازمان)، عوامل مداخله ای (حس پویایی شغلی)، راهبردها (نهادینه سازی سیمای مثبت سازمانی) و پیامدها (وفاداری به سازمان) وجود داشتند. همچنین، این الگو با توجه به معناداری، ضرایب مسیر متغیرهای موجود در الگوی طراحی شده و میزان پذیرفتنی شاخص های قدرت پیش بینی شاخص استون - گیسر و نیکویی برازش، از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین، می توان بهزیستی ذهنی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای را براساس الگوی کشف شده در این پژوهش، افزایش داد یا اصلاح کرد.
نقش رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت در زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
161 - 188
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری مالتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری مزمن با بروز ناگهانی و غیرقابل پیش بینی سبب کاهش بهزیستی ذهنی در ابعاد هیجانی، روان شناختی و اجتماعی می گردد. این پژوهش با هدف بررسی نقش رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت در زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های نگرانی درمورد وزن و رژیم غذایی کاگان و اسکوایزر، سرسختی سلامت گیبهاردت و همکاران بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، بود. فرضیه های این پژوهش بااستفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مجذورات جزئی مورد آزمونقرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی تأثیرات مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی، بهزیستی ذهنی بر سرسختی سلامت و سرسختی سلامت بر بهزیستی ذهنی، تأثیر مستقیم و معناداری داشتند (05/0P < ). در نقش غیرمستقیم، رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت به میزان 25/0 تأثیر معناداری داشت (05/0P < ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود در جهت افزایش بهزیستی ذهنی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس به نقش رزیم غذایی و عوامل روانشناختی همچون سرسختی سلامت توجه شود.
بررسی تاثیر ویژگی های محیطی شهرها بر بهزیستی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
41-59
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله طرح شواهد عینی در خصوص وجود ارتباط بین محیط مصنوع و بهزیستی ذهنی است . بر اساس نتایج این مقاله، بهزیستی ذهنی و محیط مصنوع در هفت زمینه با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند: سفر ، اوقات فراغت ، کار ، روابط اجتماعی ، رفاه مسکونی ، واکنش های احساسی و عاطفی و بالاخره حوزه سلامت. در این مقاله همچنین با توجه مطالعات علمی انجام شده، راهبردهای ارتقاء بهزیستی ذهنی از طریق اقدامات شهرسازی نیز ارائه شده است. از جمله ، راهبردهای پیشنهادی عبارتند از: بهبود شرایط برای انجام سفرهای توام با فعالیت بدنی (پیاده روی و دوچرخه سواری)؛ افزایش امکانات حمل و نقل عمومی همزمان با محدود کردن استفاده از خودروهای شخصی؛ تسهیل دسترسی به امکانات و خدمات در سطح شهر؛ توسعه وگسترش فناوری های نوین به منظور ارتقاء کیفیت زندگی برای همه گروه ها و اقشار اجتماعی ؛ کاربست و ترکیب عناصری از طبیعت در مناظر شهری ؛ وجود فضاهای عمومی و شهری قابل دسترس برای عموم مردم، ساماندهی ، نظم و نگاهداشت مناسب فضاهای شهری ، وجود پوشش گیاهی، اجرای راه کارهایی برای کاهش آلودگی صوتی همچون گسترش پوشش گیاهی در جداره بزرگراهها و مسیرهای حمل و نقل ؛ زیبا سازی بناها و فضاهای عمومی با توجه به نیازها و ترجیحات ساکنین ؛ تأمین مسکن و وسایط حمل و نقل عمومی برای گروه های آسیب پذیر به منظور کاهش نابرابری های اجتماعی-مکانی در گستره شهر.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دانشجویان دختر دارای استرس تحصیلی
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
215 - 239
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بهزیستی ذهنی یکی از ابعاد مهم سلامت روان دانشجویان می باشد که ناشی از نحوه ی ادراک شناختی و عاطفی شخصی از کل زندگی است، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی دانشجویان دختر دارای استرس تحصیلی دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری انجام شد.روششناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 350 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بودند.از بین کلیه دانشجویان تعداد 150 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و سپس از بین آن ها تعداد 60 نفر که نمره ی استرس تحصیلی بالاتری نسبت به میانگین گروه داشتند به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره(یک گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند.در هر دو گروه،پرسشنامه بهزیستی ذهنی به عنوان پیش آزمون تکمیل و پس از اتمام مداخله، مجدداً پس آزمون و پیگیری برای هر دو گروه اجراء شد.داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: براساس نتایج، آموزش گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش بهزیستی ذهنی تاثیر معنی دار داشته است (96/0=eta، 264=F،0.001>p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه میتوان ازآموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای افزایش بهزیستی ذهنی دانشجویان استفاده نمود.
پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس معنای زندگی و شفقت به خود در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مهاباد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس معنای زندگی و شفقت به خود در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر مهاباد انجام شده است. روش پژوهش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود آماری پژوهش حاضر 175 نفر (97زن، 78 مرد) دانشجویان در سال 1396-97 به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود.. ابزار های گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های بهزیستی ذهنی (مولوی، ترکان، سلطانی و پالاهنگ)، مقیاس معنا در زندگی( استگر، فریزر، اویشی و کالر )و پرسشنامه خوددلسوزی (SCS) نف بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون های همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل رگرسیون چندگانه، با استفاده از نرم افزار spss 20 استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که رابطه مؤلفه ی جستجوی معنا با بهزیستی ذهنی بیشتر از مؤلفه ی معناداری زندگی و بین مؤلفه های شفقت به خود با بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معناداری و مؤلفه های معنای زندگی و شفقت به خود در پیش بینی بهزیستی ذهنی نقش معنادار دارند.
اثربخشی آموزش جیگ ساو بر بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی دانش آموزان در درس زیست شناسی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
153 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش جیگ ساو بر بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم استان گلستان است که با روش نمونه گیری خوشه ای از بین شهرستان های استان گلستان به طور تصادفی شهر آق قلا انتخاب شد و به قید قرعه یکی از مدارس متوسطه دوم شهرستان انتخاب شد سپس از بین پایه های تحصیلی پایه یازدهم به طور تصادفی انتخاب شد و از بین دانش آموزان آن، آن دسته از دانش آموزانی که دارای نمره 18 تا 20 در درس زیست شناسی بودند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند که در نهایت 36 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی () و خودکارآمدی آلبرت بندورا بود که روایی پرسشنامه ها با کمک اساتید روان شناسی و مختصصین حوزه علوم تربیتی و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت و پس از بررسی های لازم مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرنباخ به ترتیب 71/0 و 75/0 بدست آمد که نشان از پایایی خوب پرسشنامه دارد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش جیگ ساو تاثیر مثبت و معناداری بر بهزیستی ذهنی و خودکارآمدی دانش آموزان دارد بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش جیگ ساو موجب ارتقای بهزیستی ذهنی و افزایش خودکارآمدی دانش آموزان می گردد.
نقش نوآوری و رضایتمندی بر بهزیستی ذهنی و قصد رفتاری در گردشگری واقعیت مجازی در شرایط شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
11 - 24
حوزه های تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا، موضوع گردشگری مجازی یکی از مباحث مهم در صنعت گردشگری به شمار می آید. با گسترش این بیماری و متأثرشدن صنعت گردشگری از شرایط جدید، اهمیت توجه به گردشگری واقعیت مجازی (VR) بیش از پیش مشخص شده است. با توجه به این که تاکنون پژوهش های اندکی در این حوزه انجام شده است، به منظور تبیین شرایط کرونایی، بر اساس روش پژوهش جدید، سناریوهایی که فرد در آن موقعیت قرار گرفته و بر اساس آن استنباط خود را ارائه کرده بیان شده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه های انتشار نوآوری و آزمون آن، تأثیر نوآوری و رضایتمندی در بهزیستی ذهنی و قصد رفتاری در گردشگری واقعیت مجازی در شرایط کرونا بررسی شده است. همچنین نقش تعدیل کننده آمادگی فنّاوری گردشگری مجازی بین رفاه ذهنی و قصد رفتاری نیز بررسی شده است. داده های این پژوهش کاربردی، بر اساس روش توصیفی پیمایشی با مشارکت ۱۴۱ نفر از افرادی که دست کم یک بار سابقه استفاده از فعالیت های واقعیت مجازی را داشتند ، با رویکرد نمونه گیری در دسترس از طریق راه های ارتباطی مجازی فعال در این حوزه گردآوری شده است. داده های جمع آوری شده، با استفاده از معادلات ساختاری و به کار گیری روش حداقل مربعات جزئی (PLS) مدل سازی شدند. نتایج نشان داد بهزیستی ذهنی تحت تأثیر ویژگی های انتشار نوآوری و ویژگی های استفاده و رضایتمندی قرار دارد. همچنین نقش تعدیل گری آمادگی فنّاوری پذیرفته نشده است. گفتنی است برای اولین بار در کشور، مدیران برنامه ریز در صنعت گردشگری و فنّاوری ارتباطات می توانند از این نتایج استفاده کنند.
تدوین مدلی علّی بهزیستی ذهنی بر پایه تاب آوری تحصیلی و نقش واسطه ای تعامل معلم دانش آموز، سازگاری هیجانی و ادراک از جو مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل علّی بهزیستی ذهنی بر پایه تاب آوری تحصیلی و نقش واسطه ای تعامل معلم دانش آموز، سازگاری هیجانی و ادراک از جو مدرسه است. بهزیستی ذهنی به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی مطرح شده است و متغیرهای زیادی از قبیل متغیرهای زیستی، اجتماعی، شخصیتی، شغلی و... در میزان بهزیستی ذهنی افراد نقش دارند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر ارومیه بود و شرکت کنندگان 350 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های سازه های موجود در مدل پاسخ دادند. برای برازش مدل از روش حداقل مربعات جزئی (نسل دوم مدل های ساختاری) استفاده شد.از یافته های قابل توجه پژوهش حاضر می توان به تأثیر مستقیم تاب آوری بر تعامل معلم -دانش آموز، سازگاری هیجانی و ادراک از جو مدرسه و همچنین تأثیر مستقیم سازگاری هیجانی و تعامل معلم -دانش آموز بر بهزیستی ذهنی اشاره کرد. در مجموع مدل اصلاح شده پژوهش حاضر توانست 30 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین کند که این امر نشان دهنده اهمیت متغیرهای موجود در مدل است.
اثربخشی درمان راه حل محور بر خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی در زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۳۵۴-۳۳۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان راه حل محور بر خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی در زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان بدسرپرست مراجعه کننده به مرکز بهزیستی استان تهران در سال 1399 تشکیل دادند. برای غربال کردن زنان بدسرپرست دارای آمادگی اعتیاد، از پرسش نامه ی آمادگی اعتیاد زرگر استفاده شد و از 200 زن بدسرپرستی که این پرسش نامه را تکمیل کرده بودند، 30 نفر با بالاترین نمره انتخاب (نقطه برش= نمرات بالاتر از 54) و به صورت تصادفی در گروه آزمایش ( 15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی راه حل محور را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش درمان راه حل محور بر خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد تاثیر داشت. زنان بدسرپرست با آمادگی به اعتیاد در گروه آزمایش نسبت به زنان بدسرپرست در گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری خودکنترلی شناختی کمتر و بهزیستی ذهنی بیشتری داشتند. نتیجه گیری: بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله راه حل محور روشی مناسب برای بهبود خودکنترلی شناختی و بهزیستی ذهنی در زنان بدسرپرست است.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و عملکرد زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
268-250
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بهزیستی ذهنی و عملکرد زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره بود . روش : پژوهش مورد مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال ۱۳۹۷ تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ زوج انتخاب شدند . از بین این ۳۰ زوج ناسازگار ۱۵ زوج به عنوان گروه آزمایشی و ۱۵ زوج گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند . افراد هر دو گروه قبل از اجرای مداخله در گروه آزمایش به وسیله پرسشنامه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند . ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو( SWS ) و مقیاس عملکرد خانواده مک مستر بود . سپس گروه آزمایش در معرض ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای درمان هیجان مدار قرار گرفت . در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نکرد . داده ها با تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس یک راهه بر روی میانگین نمرات پس آزمون بهزیستی ذهنی و ناکارآمدی عملکرد خانواده گروه های آزمایش و گواه با کنترل پیش آزمون به ترتیب (۰۰۰۱/۰> p و ۷۷/۴۰= F ) و (۰۰۰۱/۰ > p و ۵۹/۱۷۹= F ) بود که بیانگر معناداری تأثیر زوج درمانی هیجان مدار می باشد . نتیجه گیری : تحلیل بیانگر اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار در افزایش بهزیستی ذهنی و عملکرد زوج های ناسازگار بود .
تأثیر آموزش حل مسئله خانواده محور بر بهزیستی ذهنی زنان نابارور
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
19 - 30
حوزه های تخصصی:
ناباروری زنان پیامدهای روانی - اجتماعی مخربی در خانواده به همراه دارد و کاربست مداخله روان شناختی برای مقابله با این موقعیت تنیدگی زا از اهمیت فروانی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله خانواده محور بر بهزیستی ذهنی زنان نابارور شهر کرمانشاه انجام شد. روش : روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان نابارو مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر کرمانشاه بود که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی، به دو گروه آزمایش و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. داده ها از طریق مقیاسهای بهزیستی ذهنی شامل رضایت از زندگی دینر (1985) و عاطفه مثبت و منفی واتسون (1988)؛ جمع آوری شد. ابتدا ابزارها توسط دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد سپس گروه آزمایش ده جلسه یک ساعته، هفته ای دو جلسه آموزش حل مسئله دریافت کردند، پس از پایان آموزش مرحله پس آزمون اجرا شد و داده ها از طریق تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مقادیر پیش آزمون - پس آزمون در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل دارای تفاوت معنادار بود. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد آموزش حل مسئله باعث افزایش رضایت از زندگی و عاطفه مثبت و باعث کاهش عاطفه منفی، در زنان نابارور شده است. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت آموزش حل مسئله خانواده محور، به عنوان یک راهبرد مقابله ای در ارتقای سلامت روانی زنان نابارور موثر است.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر افزایش شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۸۸-۲۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر افزایش شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون افراد وابسته به مواد مبتلا به اختلال پرفشاری خون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد وابسته به مواد مبتلا به پرفشاری خون مراجعه کننده به شبکه بهداشت و درمان شهرستان جم در سال 1399 تشکیل دادند. فشارخون سرخرگی شرکت کنندگان بیشتر و مساوی 140 بر 90 میلی متر جیوه بود و بیماری آن ها توسط پزشک تائید شده بود. از میان آن ها 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی را دریافت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس شفقت خود، مقیاس بهزیستی ذهنی و دستگاه فشارسنج جیوه ای بود. داده ها پس از مرحله پیگیری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب افزایش معنی دار شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک افراد وابسته به مواد می شود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی نقش مهمی در افزایش شفقت خود و بهزیستی ذهنی و کاهش فشارخون افراد وابسته به مواد دارد و متغیر یادشده می تواند میزان بالایی از تغییرپذیری شفقت خود، بهزیستی ذهنی و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک آنان را در شرایط ناسازگاری تبیین نماید.
مقایسه روابط بین فردی، بهزیستی ذهنی، سازگاری زناشویی و امنیت اجتماعی زوجین استفاده کننده از شبکه اجتماعی فیلتر شده و داخلی
خانواده، عامل همبستگی و شرط تعادل اجتماعی و رکن اصلی جامعه است که در هر عصری و نسلی عملکرد دارد و معمولاً این عملکرد در الگوهای تعاملاتی اعضایش تجلی می کند. تحولات اجتماعی دهه های گذشته در سطح جهانی تغییرات، چالش ها و مسائل جدیدی روبرو ساخته است. با عنایت به اینکه روند استفاده از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی در جامعه ی ایران طی سال های اخیر افزایش یافته است، لذا هدف اصلی این تحقیق مقایسه سازگاری زناشویی، روابط بین فردی، بهزیستی ذهنی و امنیت اجتماعی در بین زوجین استفاده کننده از شبکه اجتماعی فیلتر شده و داخلی بود. استراتژی روش شناختی این پژوهش مبتنی بر استفاده از روش علی- مقایسه ای و ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه های محقق ساخته شبکه های اجتماعی مجازی، سازگاری زناشویی گراهام بی اسپینر، روابط بین فردی فترو و همکاران (2000) و بهزیستی ذهنی کییز و همکاران (2002) بود. حجم نمونه مورد نظر 100 نفر از زوجین شهرستان میاندورود میباشد. بدین منظور برای تحلیل داده از آزمون مقایسه میانگین ها (آزمون تی، تحلیل واریانس یک طرفه) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون تی و تحلیل واریانس نشان می دهد بین سازگاری زناشویی، روابط بین فردی، بهزیستی ذهنی و امینت اجتماعی زوجین استفاده کننده از شبکه اجتماعی فیلتر شده و داخلی تفاوت معنی داری وجود دارد.
اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی مراجعه کننده به مؤسسه ی خیریه ی امیرالمؤمنین شهر بشرویه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
109-123
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از عوامل اساسی و مهم که می تواند سلامت روانی را به خطر بیفکند، دنیاگرایی و علاقه ی شدید به دنیا است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی بود. روش کار: این مطالعه ی نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش تمامی بیماران زن مبتلا به اختلالات گوارشی (زخم معده، ورم معده، ریفلاکس معده و بیماری عصبی روده) مراجعه کننده به مؤسسه ی خیریه ی امیرالمؤمنین شهر بشرویه (در مجموع 100 نفر) در سال 95 بودند. از این جامعه، تعداد 40 نفر به طور در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در تحقیق به پرسش نامه ی بهزیستی ذهنی وارویک ادینبورگ پاسخ دادند، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر نهج البلاغه که بسته ی ساخته شده ی شهابی و شهابی زاده است، قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. در پایان هر دو گروه مجدداً به پرسش نامه های تحقیق پاسخ دادند (پس آزمون). داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی بیماران تأثیرگذار بود و میزان مؤلفه های خوش بینی، روابط مثبت با دیگران و پرانرژی بودن نیز پس از آموزش افزایش یافته بود (003/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه می تواند بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی مفید باشد. ازاین رو، اجرای این آموزش به متخصصان سلامت و بهداشت روانی توصیه می شود.
الگوی تحلیل مسیر رابطه بین مهارت مقابله مذهبی، تجارب معنوی و بهزیستی ذهنی با رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
18-31
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: شغل و تبعات آن پدیده ای است که در سال های اخیر توجه متخصصان حوزه سلامت را جلب نموده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت مقابله مذهبی، تجارب معنوی و بهزیستی ذهنی با رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه پیام نور انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شاغل در مراکز پیام نور شهر کرمانشاه در نیمه دوم سال 1396 بود که از میان آنان تعداد 150 نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های مقابله مذهبی، تجربیات معنوی، بهزیستی ذهنی و رضایت شغلی بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی با رضایت شغلی رابطه وجود داشت. به عبارتی می توان از طریق این دو متغیّر، رضایت شغلی را در بین کارکنان دانشگاه پیام نور پیش بینی نمود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی از طریق بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه اثر غیرمستقیم؛ ولی بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت جایگاه تحصیل و حرفه دانشگاهی لازم است کارکنان دانشگاه به صورت دوره ای از نظر رضایت شغلی ارزیابی شوند و مراکز مشاوره به نقش بهزیستی ذهنی، مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی بیشتر توجه کنند.
تأثیر ادراک از عدم تعادل تلاش پاداش(ERI) بر تعارض کار خانواده(WLC) با نقش تعدیل گر بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک از عدم تعادل تلاش پاداش بر تعارض کار خانواده با نقش تعدیل گر بهزیستی ذهنی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان رسمی و اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) به تعداد 700 نفر در سال 1397 بود که ازطریق جدول مورگان، 248 نفر انتخاب شد و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عدم تعادل تلاش پاداش (سیگریست، 2013)، پرسشنامه تعارض کار خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی (کی یز و همکاران، 2003) بود. روش های تجزیه وتحلیل با استفاده از نرم افزار 25Spss وWARP_PLS6 بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد عدم تعادل تلاش پاداش بر تعارض کار خانواده (27/0p=) و عدم تعادل تلاش پاداش و بهزیستی ذهنی بر تعارض کار خانواده (11/0- p=) تأثیرگذار است. بهزیستی ذهنی نقش تعدیل گر در رابطه بین ادراک از عدم تعادل تلاش پاداش بر تعارض کار خانواده دارد. بهزیستی ذهنی به صورت مستقیم رابطه میان عدم تعادل تلاش پاداش و تعارض کار خانواده را تعدیل می کند و چنانچه افراد از بهزیستی ذهنی برخوردار باشند، احساس عدم تعادل تلاش پاداش تأثیر کمتری بر تعارض کار خانواده خواهد داشت.
مقایسه بهزیستی ذهنی و ارتباط بین فردی دانشجویان از منظر دست برتری (چپ دستی و راست دستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
58 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف: دست برتری یا جانبی بودن یکی از صفاتی است که در بسیاری افراد دیده می شود و میتواند سبب بروز و شکل گیری بسیاری از خصایص گردد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی ذهنی و ارتباط بین فردی در افراد چپ دست و راست دست در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر همدان، در سال تحصیلی 97-1396 انجام گرفت. روش ها: حجم نمونه ای 300 نفری که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای صورت گرفت. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه دست برتری چاپمن(1978)، پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو(2003) و پرسشنامه ارتباط بین فردی ماتسون (1983). داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمونهای آماری t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره در قالب نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در متغیر بهزیستی ذهنی و مولفه های آن تفاوت بین دو گروه معنادار است و چپ دست ها از بهزیستی ذهنی بالاتری برخوردارند. همچنین در متغیر مهارتهای ارتباطی بین دو گروه تفاوت وجود دارد که در این متغیر راست دست ها قوی تر بودند. بر همین اساس می توان یافته های فوق را در رابطه با مسائل فرهنگی، آموزشی و تربیتی مورد استناد قرار داد.
بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
71 - 87
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان بود.
روش : طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی زنان کارمند دانشگاه اصفهان در سال 1400بودند که از این جامعه تعداد 30 نفر از زنان کارمند بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با 15 عضو قرار گرفتند. آزمودنی ها به پرسشنامه ی تعالی شغل- خانواده (گرینهاوس و پاول،2006) و مقیاس بهزیستی ذهنی بزرگسالان (کی یز و ماگیار-مو، 2003) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 11 جلسه (هر جلسه90 دقیقه) حکایت درمانی (وایت و اپسون، 1985) را دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار آماری SPSS23 و با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش تعالی خانواده –شغل و تعالی شغل- خانواده زنان کارمند مؤثر است (05/0>P). همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش سطح بهزیستی ذهنی مؤثر بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری : بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که می توان از حکایت درمانی به عنوان یکی از مداخلات حوزه ایجاد سریزی مثبت بین دو نقش شغل و خانواده و ارتقاء بهزیستی ذهنی زنان کارمند استفاده کرد.
مدل یابی بلوغ اجتماعی در زوجین بر اساس رضایت جنسی، بهزیستی ذهنی، رفتارهای کنترل گرایانه با میانجیگری صمیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
326 - 350
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل یابی بلوغ اجتماعی در زوجین بر اساس رضایت جنسی، بهزیستی ذهنی، رفتارهای کنترل گرایانه با میانجیگری صمیمیت انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی و جامعه آماری را زوجین شهر تهران شهر تهران در سال 1398 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 370 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های بلوغ اجتماعی رائو (1990)، رضایت جنسی هادسون (1981)، بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003)، رفتارهای کنترل گرایانه گراهام-کوان و آرچر (2005) و صمیمیت والکر و تامپسون (1983) بود. داده های جمع آوری شده از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت جنسی با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمیت رابطه مثبت وجود دارد (05/0=P)؛ بین بهزیستی ذهنی با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمیت رابطه مثبت وجود دارد. بین رفتارهای کنترل گرایانه با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمت رابطه منفی وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین توجه به متغیرهای مذکور در طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.