مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
بهزیستی ذهنی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم دی ۱۴۰۰ شماره ۴۳
145 - 137
حوزه های تخصصی:
ازدواج از مهمترین رویدادهای زندگی هر فرد است که می تواند در تأمین سلامت جسمانی و روانشناختی افراد تاثیر بسزایی داشته باشد، با این وجود فرزندآوری رویداد مکمل دیگری است که رنگ و لعاب ویژه ای به زندگی زوجین می بخشد. هدف از این پژوهش مقایسه رضایت زناشویی، هوش عاطفی و بهزیستی ذهنی در زنان متأهل با و بدون فرزند در شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل دارای فرزند و بدون فرزند در شهر اصفهان در سال 1400-1399 بود. نمونه شامل 30 زن متاهل دارای فرزند و 30 زن متاهل بدون فرزند بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت زناشویی اینریچ، بهزیستی ذهنی، و هوش عاطفی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که زنان متاهل با و بدون فرزند در متغیرهای رضایت زناشویی، هوش عاطفی و بهزیستی ذهنی تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند و میانگین این سه متغیر در زنان متاهل با فرزند بالاتر از زنان متاهل بدون فرزند بود (746/76=F، 001/0>P و 804/0=η). در نتیجه گیری از یافته های پژوهش می توان گفت که فرزندآوری تاثیر بسزایی در پرورش هوش عاطفی زنان و ارتقاء بهزیستی ذهنی آنان دارد و زندگی زناشویی را برای زنان معنادارتر نموده و احساس رضایت زناشویی را در آنان بالا می برد.
بررسی اثربخشی امید درمانی بر بهزیستی ذهنی مادران شاغل دارای فرزند معلول شهرستان تربت حیدریه
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی امیددرمانی بر بهزیستی ذهنی مادران شاغل دارای فرزند معلول انجام شد. روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران شاغل دارای فرزند معلول مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی ترنم شهرستان تربت حیدریه بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گُمارده شدند. برای سنجش متغیر بهزیستی ذهنی از پرسشنامه بهزیستی ذهنی کی یز ماگیارمو (2003) استفاده گردید. همچنین آموزش امیددرمانی (به عنوان متغیر مستقل پژوهش) در 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه و هر هفته یک جلسه، انجام شد. از هر دو گروه آزمایش و کنترل، پیش آزمون به عمل آمد، سپس گروه آزمایش تحت آموزش متغیر مستقل قرار گرفت، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و روش های آمار توصیفی (مانند میانگین و انحراف استاندارد) و روش های آمار استنباطی (مانند آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره)، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که امیددرمانی بر بهزیستی ذهنی مادران شاغل دارای فرزند معلول، تاثیر دارد.
تببینی بر عدالت نور و سایه اندازی آن بر بهزیستی ذهنی شهروندان در بزنگاه کووید 19 (مورد مطالعه: شهرک ثمین زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش نور طبیعی به مثابه کامل ترین و مطلوب ترین نور انکارناپذیر است. تحقیقات سال های اخیر نشان می دهد که نور روز علاوه بر نقش و اهمیتی که در حفظ و بهبود چرخه حیاتی انسان ایفا می کند، اثر درمانی ویژه ای بر بعضی از بیماری های جسمی و روانی داشته و می تواند تا حد زیادی در درمان این گونه بیماران موثر باشد. با این رویکرد نوشتار حاضر اعتقاد دارد نور و کیفیت بخشی آن بر زندگی انسان بر رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تاثیر دارد و به سهم خود می کوشد نور و کیفیت بخشی آن را بر بهزیستی ذهنی را در بزنگاه کووید 19 مورد مداقه قرار دهد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت روش ترکیبی شامل راهبردهای کیفی و همبستگی می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ قلمرو زمانی مقطعی (بهمن 1399) بوده است که محقق با توجه به سکونت در محدوده مورد مطالعه طی انجام کار میدانی اقدام به اخذ داده های مورد نیاز کرده است. جه ت جم ع آوری داده ه ای بهزیستی ذهنی شهروندان بر اساس تحلیل و مشاوره با متخصصین روانشناسی از پرسشنامه مقیاس بهزیستی روان شناختی کییز (1995) بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد نور تاثیر قابل توجهی در بهزیستی ذهنی ساکنان مجتمع های مسکونی ثمین داشته است. امری که پسایند آن انطباق و شکوفایی اجتماعی را برای ساکنین (تعامل در قالب روابط و شبکه خانوادگی، گروه دوستان و ارتباطات اجتماعی با ساکنین مجتمع) و (امید به بهبود شرایط زندگی، معنادار دانستن زندگی، باور به پیشرفت اجتماعی) بوده است. همچنین بر اساس آزمون کروسکال-والیس با هدف بررسی اختلاف بهزیستی ذهنی ساکنان بین بلوک های پنج گانه با زیربنای عدالت نور؛ نتایج نشان داد بلوک های جنوبی؛ شرقی و غربی دارای سطح بهزیستی ذهنی مطلوبتری بوده و بر اساس تحلیل رگرسیونی، میزان ارتباط و دوسویگی عدالت نور با بهزیستی ذهنی شهروندان محرز گردید در نتیجه برای ارتقاء بهزیستی ذهنی ساکنان مجتمع های مسکونی، باید برنامه ریزی ویژه ای در زمینه طراحی و معماری ساختمان ها و مجتمع ها جهت برقراری تعادل در دریافت نور انجام شود.
اثربخشی ذهن آگاهی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری، روابط خانوادگی و بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
14 - 24
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر ذهن آگاهی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری،روابط خانوادگی و بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به ام اس صورت گرفت. در این تحقیق از طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون –پس آزمون و گروه گواه استفاده شد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس تهران بود که از طریق فراخوان همکاری در این پژوهش از آنان دعوت به عمل آمده و از بین علاقمندان به وسیله نمونه گیری در دسترس 30 نفر زن مبتلا در دامنه سنی20 تا 50 سال انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند.برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه سازگاری روانی اجتماعی با بیماری،پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده جهت بررسی روابط خانوادگی و پرسشنامه بهزیستی ذهنی استفاده شد.گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتنداین در حالی است که گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکردند.بررسی آماری از طریق تحلیل کوواریانس انجام گرفت .نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادکه این مداخله بر سه متغیر نامبرده در گروه آزمایش موثر بوده است
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
373 - 389
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19 انجام شد. روش پژوهش: پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی سه گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) همراه با سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کووید-19 که در سه ماه اول سال 1400 از بیمارستان امام رضا (ع) در مشهد، مرخص شده اند بود. از این جامعه 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف و با استفاده از ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (آزمایش1 و آزمایش2 و گواه) جایگزین شدند. گروه آموزش (1) ده جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر هیجان و گروه آموزش (2) هشت جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه فاجعه پنداری سولیوان (2009) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مختلط به کمک نرم افزار spss22 انجام گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمرات فاجعه پنداری و بهزیستی ذهنی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری پیدا کرد (0.001>P). این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی دو گروه درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان روش های مداخله ای مؤثر در کاهش فاجعه پنداری و ارتقاء بهزیستی ذهنی در افراد بهبود یافته از بیماری کووید- 19 مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس نگرش و التزام عملی به نماز در دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مفهوم رضایت از زندگی طی دو دهه گذشته توجه زیادی را به خود جلب کرده است. رضایت از زندگی به معنای داشتن نگرشی مطلوب نسبت به زندگی خود به عنوان یک کل است. هدف مطالعه حاضر پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس نگرش و التزام عملی به نماز در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تبریز بود.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت (CFT) و روان درمانی بین فردی (IPT) بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۲۷۰-۱۲۶۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات زیادی به پایین بودن گسترده سطح روان درستی بیماران مبتلا به عروق کرونر بخصوص زنان اشاره دارد. اگرچه درمان متمرکز بر شفقت بر توانایی حساسیت به رنج همراه با تلاش برای التیام یک درمان مؤثر بوده است اما روان درمانگری بین فردی نیز از طریق اتحاد درمانی مثبت بر تغییر و اصلاح در روابط بین فردی متمرکز است؛ بنابراین آیا درمان کوتاه مدت بین فردی نیز می تواند به بهبود روان درستی این بیماران منجر شود؟
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و روان درمانی بین فردی بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر بود.
روش: پژوهش حاضر مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران زن مراجعه کننده به کلینیک باز توانی قلب بیمارستان افشار یزد بود که تعداد ۴۱ نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) بود. برای گروه آزمایش اول درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، ۲۰۱۰، ۲۰۱۴) و برای گروه آزمایش دوم روان درمانی بین فردی (وایس من و همکاران ۲۰۰۷) در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برگزار شد، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان متمرکز بر شفقت و روان درمانی بین فردی باعث افزایش بهزیستی ذهنی و مؤلفه های آن در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند. (0/05 <P). بین این دو روش درمانی در افزایش بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر تفاوتی مشاهده نشد (0/05 <P).
نتیجه گیری: روان درمانی بین فردی به دلیل تأثیری که بر روان درستی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در بهبود روان درستی زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از از نوع نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. تمامی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک عضو انجمن حمایت از بیماران مبتلا به لوپوس شهر تهران در نیمه دوم سال 1397، جامعه آماری این مطالعه را تشکیل دادند. نمونه 40 بیمار بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و با تخصیص تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سنجش میزان بهزیستی ذهنی بیماران با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی مولوی و همکاران (1389) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جلسات روان درمانی مثبت نگر برای آزمودنی های گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد، در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) با بهره گیری از نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در بهبود بهزیستی ذهنی بیماران گروه تحت مداخله را مورد تایید قرار داد (44/50= F ، 01/0 p < (. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، به نظر می رسد روان درمانی مثبت نگر احتمالا گزینه مداخله ای مناسبی جهت ارتقای سلامت روان بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک باشد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و معنادرمانی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی زنان متقاضی طلاق آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۳۲-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و معنادرمانی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. از بین کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر بابل از تیرماه تا آذرماه 1400 تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند (16 نفر گروه واقعیت درمانی، 16 نفر گروه معنادرمانی و 16 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی ذهنی (SWBQ) کی یز و ماگیارمو (2003) استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری هر سه مؤلفه بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنادرمانی در مؤلفه های بهزیستی ذهنی اثربخش بودند اما بین دو مداخله در هیچکدام از مؤلفه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنی درمانی در ارتقای مؤلفه های بهزیستی ذهنی مؤثر هستند اما بین دو مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۴۸-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی ذهنی بر اساس سرزندگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی با میانجیگری ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس سرزندگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی با میانجیگری ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر در سال تحصیلی 99-1400 ناحیه 1 و 2 شهر اراک بود که در دوره دوم متوسطه مدارس دولتی رشته های ریاضی، تجربی و انسانی تحصیل می کردند و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. تعداد افراد نمونه با در نظر گرفتن احتمال افت و نقص در تکمیل پرسشنامه ها، در نهایت 719 دانش آموز در نظر گرفته شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده، خود ناتوان سازی تحصیلی(ASHS) ﺷﻮﯾﻨﮕﺮ و اﺳﺘﯿﻨﺴﻤﺮ ﭘﻠﺴﺘﺮ ، بهزیستی ذهنی(SWS) کییز و ماگیار و جین ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین(pops) رابینز بود. داده های به دست آمده با روش مدل معادلات ساختاری از نوع متغییر مکنون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد سرزندگی و خودناتوان سازی تحصیلی بر بهزیستی ذهنی و ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین اثر مستقیم متغیر میانجی بر بهزیستی ذهنی تایید شد. نتایج نشان داد که مدل ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان براساس سرزندگی و خودناتوان سازی تحصیلی با میانجیگری ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین، بهترین مدل برازش یافته با شاخص های برازش بکار رفته جهت استفاده در مدارس و مراکز به منظور افزایش بهزیستی ذهنی و سلامت روان می باشد.
تأثیر بهزیستی ذهنی بر تعهد شغلی و تردید حرفه ای حسابرسان مستقل بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بهزیستی ذهنی بر تعهد شغلی و تردید حرفه ای حسابرسان مستقل است. روش پژوهش: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی پیمایشی و همبستگی قرار دارد، همچنین از نظر ماهیت، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان ارشد سازمان حسابرسی بوده و نمونه پژوهش برحسب فرمول کوکران شامل 181 حسابرس مستقل می باشد.در بررسی فرضیات مطرح شده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار Smart PLS3 استفاده شده است. یافته های پژوهش: یافته ها نشان می دهد که بهزیستی ذهنی بر تعهد شغلی و تردید حرفه ای حسابرسان مستقل تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تعهد شغلی بر تردید حرفه ای حسابرسان مستقل تأثیر مثبت و معناداری دارد. در نهایت بهزیستی ذهنی از طریق تعهد شغلی بر تردید حرفه ای حسابرسان مستقل تأثیر میانجی گری دارد. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: براساس یافته-های پژوهش، افزایش تعهد شغلی حسابرسان و سلامت روانی آنها منجر به بهبود تردیدگرایی و در نتیجه ارائه قضاوت حرفه ای حسابرسان مستقل می شود.
بررسی اثربخشی مداخله ورزشی مبتنی بر برنامه های بین نسلی بر شادکامی و بهزیستی ذهنی در ورزشکاران بدنسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی مداخله ورزشی مبتنی بر برنامه های بین نسلی بر شادکامی و بهزیستی ذهنی در ورزشکاران بدنسازی می باشد. روش تحقیق نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد مطالعه شامل30 ورزشکار بدنساز مرد در قالب دو گروه می باشد (شامل 15 نفر بدنساز به عنوان گروه آزمایشی و 15 نفر بدنساز به عنوان گروه کنترل) که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت مداخله ورزشی مبتنی بر برنامه های بین نسلی قرارگرفتند، اما برای گروه کنترل مداخله انجام نشد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1995) ، پرسشنامه فرم کوتاه بهزیستی ذهنی ریف و سینگر (2006) و روش مداخله ورزشی مبتنی بر برنامه های بین نسلی بود. جهت تحلیل داده های پژوهش حاضر از آزمون تحلیل کواریانس ANCOVA و نرم افزار SPSS25استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی و همچنین تفاوت معناداری بین دوگروه آزمایشی و گواه در شادکامی و بهزیستی ذهنی ورزشکاران بدنسازی وجود داشت. انجام مداخلات ورزشی بر متغیر شادکامی و بهزیستی ذهنی اندازه اثر بزرگتر را داشته است. ورزشکاران بدنساز شرکت کننده در جلسات مداخله ورزشی مبتنی بر برنامه های بین نسلی قرار در مقایسه با گروه کنترل و درمقایسه با قبل از مداخله درمجموع بهزیستی ذهنی و شادکامی بیشتری را تجربه کردند.
اثربخشی معنادرمانی قرآن و معنادرمانی فرانکل بر سلامت روان و بهزیستی ذهنی مادران افسرده
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور اثربخشی دو روش معنادرمانی قرآن و معنادرمانی فرانکل بر بهزیستی ذهنی و سلامت روان مادران افسرده صورت گرفته است. از بین 1350 نفر مادر افسرده با استفاده از تست افسردگی 21 سؤالی بک (BDI-II) تعداد 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در سه گروه همگن قرار گرفتند و با استفاده از دو تست (بهزیستی ذهنی 39 سؤالی مولوی و همکاران، 1390) و تست (28 سؤالی سلامت روان گلدبرگ،1972) پیش آزمون برگزار شد و بعد از اجرای دو مداخله درمانی داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد. مقدار معنادرمانی قرآن بر بهزیستی ذهنی مادران افسرده (04/0p<) و بر سلامت روان مادران افسرده (01/0p<) است. همچنین مقدار معنادرمانی فرانکل بر بهزیستی ذهنی مادران افسرده (01/0p<) است و بر سلامت روان آنان(04/0p<) است. این پژوهش تأثیر معنادار دو روش معنادرمانی قرآن و فرانکل را بر سلامت روان و بهزیستی ذهنی تأیید نمود.
تبیین ابعاد درگیری تحصیلی بر اساس ادراک حمایت اجتماعی در دوره گذار به دبیرستان با نقش واسطه ای ادراک خودارزشمندی و بهزیستی ذهنی و نقش تعدیل کنندگی جنسیت و پایگاه اجتماعی_اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: دوره های گذار تحصیلی، دوره هایی هنجاری و چالش برانگیز در رشد محسوب می شوند که می توانند به عنوان نقاط عطفی در مسیر تحصیلی عمل کرده و با ایجاد تغییراتی در سطح شناختی، عملکردهای تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند. مطالعه حاضر با تکیه بر مدل نظام خویشتن در رشد انگیزش، به بررسی اثرات حمایت ادراک شده از سه عامل اجتماعی (والدین، معلمان و همسالان) بر احساس خودارزشمندی، بهزیستی ذهنی و ابعاد درگیری تحصیلی با نقش تعدیل کنندگی جنسیت و پایگاه اجتماعی_اقتصادی پرداخت. روش کار: پژوهش حاضر از نوع معادلات ساختاری بود. در این راستا 578 دانش آموز (271 پسر و 307 دختر) واقع در دوره گذار تحصیلی متوسطه دوم شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های ادراک حمایت (2015)، پرسشنامه چهار عاملی درگیری تحصیلی (2011)، مقیاس خودارزشمندی (1965)، مقیاس شناختی بهزیستی ذهنی (1984) و مقیاس هیجانی بهزیستی ذهنی (1988) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که اولا ادراک حمایت به وسیله هر سه عامل اجتماعی (والدین، معلمان و همسالان) به طور مثبت پیش بینی کننده احساس خودارزشمندی، بهزیستی ذهنی و درگیری تحصیلی دانش آموزان است. ثانیا با بررسی مدل نظری مشخص شد که اثر غیرمستقیم و معنادار ادراک حمایت بر ابعاد درگیری تحصیلی به وسیله هر دو متغیر بهزبستی ذهنی و احساس خودارزشمندی واسطه گری می گردد. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که جنسیت دارای نقش تعدیل کنندگی و جایگاه اجتماعی اقتصادی فاقد این نقش بود. نتیجه گیری: این پژوهش بر اهمیت هدف قرار دادن هر سه عامل اجتماعی در مداخلات چند سطحی با هدف ارتقاء درگیری تحصیلی، بهزیستی ذهنی و احساس خودارزشمندی دانش آموزان این دوره از انتقال تاکید می کند.
آزمایش و مقایسه مدل رابطه علّی بین تنیدگی تحصیلی ادراک شده و بهزیستی ذهنی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده و باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی بین تنیدگی تحصیلی ادراک شده و بهزیستی ذهنی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده و باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز و مقایسه مدل در دو گروه پسر و دختر بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای 600 نفر به عنوان نمونه از میان آنها انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه تنیدگی تحصیلی (ASQ)، مقیاس چند بُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) پرسشنامه باورهای خودکارآمدی تحصیلی (ASEBQ)، برنامه ی عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) و مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) است. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان دادند که تنیدگی تحصیلی ادراک شده هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق حمایت اجتماعی ادراک شده و ترکیب باورهای خودکارآمدی تحصیلی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی ذهنی رابطه دارد. رابطه غیرمستقیم تنیدگی تحصیلی ادراک شده با بهزیستی ذهنی از طریق باورهای خودکارآمدی تحصیلی تأیید نشد. همچنین نتایج تحلیل مدل چندگروهی نشان داد که با وجود یکسان بودن نمودار مسیر دخترها و پسرها، از لحاظ ضرایب مسیر بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد.
انرژی، شکوفایی و بهزیستی ذهنی: یک مدل میانجی گر تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انرژی کارکنان و بهزیستی ذهنی در قالب یک مدل میانجی گر تعدیل شده بود که در آن شکوفایی به عنوان میانجی گر و انگیزه اجتماع یار به عنوان تعدیل گر مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 193 نفر از پرستاران بیمارستان بقایی 2 شهر اهواز بود که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: مقیاس انرژی آتواتر و کارملی، مقیاس شکوفایی داینر و همکاران، مقیاس بهزیستی ذهنی داینر و همکاران، و مقیاس انگیزه اجتماع یار گرنت و سامانث. ارزیابی الگوی نظری پژوهش و اثرات غیرمستقیم، از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS3 انجام شد. همچنین، بررسی اثرات تعدیلی با استفاده از افزونه PROCESS v3.5 در نرم افزار SPSS-24 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که انرژی کارکنان در کار با شکوفایی (0001/0p< ،61/0β=) و بهزیستی ذهنی (030/0p< ،14/0β=) رابطه مثبت و مستقیمی دارد. همچنین، نقش میانجی گر شکوفایی در رابطه بین انرژی و بهزیستی ذهنی تأیید شد (0001/0p< ،40/0β=). در نهایت، نتایج نشان داد که تعامل انگیزه اجتماع یار و انرژی بر شکوفایی و بهزیستی ذهنی کارکنان اثر منفی و معنی داری دارد. براساس نتایج این پژوهش، بهزیستی ذهنی کارکنان که از شاخص های سلامت روانی است، تحت تأثیر متغیرهای فردی همچون انرژی، شکوفایی و انگیزه اجتماع یار است.
سنجش رابطه مشارکت در فعالیت های گردشگری با بهزیستی ذهنی زنان روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
569 - 595
حوزه های تخصصی:
امروزه برای تحقق محیطی بانشاط در روستاها و دستیابی به بهزیستی ذهنی زنان روستایی، که به دلایل اجتماعی و اقتصادی در انزوا قرار گرفته اند، با توجه به وجود فقر و بیکاری گسترده در روستاها و ضرورت رفع آن ها به منظور تحقق محیطی بانشاط، بر بهره گیری از پتانسیل های روستاها جهت رونق اقتصادی و حضور زنان در آن ها تأکید می شود. در این میان، از گردشگری روستایی، به دلیل ماهیت مشاغل و درآمد مناسبی که برای زنان دارد، استقبال شده و برنامه ریزی هایی برای آن اتخاذ شده است. یکی از مناطق روستایی کشور، منطقه اورامان در شهرستان سروآباد است که حضور زنان در عرصه گردشگری پررنگ است. بنابراین، در پژوهش کاربردی حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، تأثیر حضور زنان روستایی در فعالیت های گردشگری بر بهزیستی ذهنی شان بررسی شد. به دنبال توزیع پرسش نامه در میان 90 نفر از زنان روستایی، روستاهای هدف گردشگری که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده های حاصله با استفاده از آزمون های استنباطی (T تک نمونه ای، خی دو، رتبه ای فریدمن و کای دو توافقی) این نتیجه حامل آمد که حضور زنان در فعالیت های گردشگری در سطح معنا داری 001 / 0 و با میانگین محاسبه شده برابر 47 / 3، موجب افزایش و بهبود بهزیستی ذهنی زنان روستایی شده است. در میان شاخص های بررسی شده نیز، شاخص های شناختی بهزیستی ذهنی با میانگین برابر 55 / 3 و در میان متغیرهای بررسی شده، به ترتیب رضایت از محیط روستا و وابستگی به آن و کاهش احساس فقر و رضایت از زندگی، دارای بیشترین بهبود وضعیت و اثرپذیری از حضور زنان در فعالیت های گردشگری بوده اند. همچنین، یافته ها نشان دادند که بین میزان رضایت از توسعه و وابستگی درآمدی به فعالیت های گردشگری و میزان بهزیستی ذهنی زنان روستایی مورد بررسی، ارتباط معنا دار، مثبت و مستقیمی وجود دارد.
مقایسه و بررسی گرایش به ورزش، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی ذهنی در دانشجویان عادی و نخبه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه و بررسی گرایش به ورزش، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی ذهنی در دانشجویان عادی و نخبه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است که درباره نمونه ای 60 نفری از دانشجویان (30 نفر دانشجوی نخبه و 30 نفر دانشجوی عادی) دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 99-98 انجام شد که با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های گرایش به ورزش زرندیه (1383)، سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1396) و بهزیستی ذهنی کیرز و ماکیرامو (2003) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام و تی گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد بین گرایش به ورزش، سرزندگی تحصیلی و بهزیستی ذهنی در میان دانشجویان نخبه و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد متغیرهای گرایش به ورزش و سرزندگی تحصیلی با هم 25 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، ضروری به نظر می رسد با تدوین، برنامه ریزی و ارائه خط مشی مناسب، زمینه لازم برای بهبود و ارتقای بهزیستی ذهنی دانشجویان به ویژه دانشجویان نخبه فراهم شود
اثربخشی برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی و فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی )رضایت از زندگی و عواطف مثبت-منفی( و فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با آزمون پیگیری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی اول ) 12 - 15 سال( دارای آسیب بینایی مجتمع آموزشی شهید محبی شهر تهران در سال 1397 تشکیل دادند که به شیوه ی غیرتصادفی انتخاب شدند. تعداد 32 نفر از دانش آموزان با آسیب بینایی این آموزشگاه، به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه )هر گروه 16 نفر( گمارده شدند. سپس برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا در قالب 7 جلسه، هر هفته دو جلسه به صورت گروهی به گروه آزمایشی آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس عواطف مثبت-منفی، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار آماری SPSS23 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا به صورت معناداری موجب افزایش رضایت از زندگی و عواطف مثبت و نیز موجب کاهش میزان عواطف منفی و فشار روانی تحصیلی در گروه آزمایشی گردید ) 01 / p> 0 (. این نتایج در دوره ی پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)p> 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی و فشار روانی تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی مؤثر است.