مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مناطق روستایی
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
173 - 190
حوزههای تخصصی:
شوک ناشی از بیماری کووید 2019 موجب اختلال در بخش های متعدد تولیدی و از جمله در سیستم های کشاورزی خرده مالک و بخش دامداری و خانوارهای وابسته به آن گردیده است. تجارب زیسته دامداران در مواجهه با مخاطره کووید 19 با هدف شناسایی استراتژی های مداخله در سیستم های حال و آینده به پیش رفته است. لذا این مطالعه، به درک تجارب زیسته و الگوهای رفتاری تاب آور خانوارهای دامدار روستایی در مواجهه با پدیده کووید 19 در شهرستان ایذه (استان خوزستان) پرداخته است. این شهرستان یکی از مناطق با پتانسیل بالا برای فعالیت های دامداری و کشاورزی است و بخش عمده ای از فعالیت های ساکنین روستایی را در برگرفته است. روش پژوهش اکتشافی و از نظریه داده مبنا استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی، شهرستان ایذه را به عنوان مطالعه موردی با استفاده از داده های 17 خانوار دامدار فعال با بیش از 50 راس دام و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و منطق اشباع تئوریک به پیش رفته است. بر مبنای فرآیند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و کدگذاری های علمی، 6 مقوله هسته ای شامل "اختلال در چرخه تولید و درآمد خانوار"؛ "تشدید فقر اقتصادی خانوارهای دامدار" ؛ "خشکسالی و بیماری های فصلی دام زمینه های مقاوم در تشدید شرایط بحران خانوارهای دامدار" ؛ "تقاضا و بهره گیری از منابع مالی خرد فرصتی برای خروج از بحران"؛ "ضعف عملکردی ساختارهای حمایتی و بیمه ای" ؛ و "پیامدهای اجتماعی-اقتصادی دوران شدت مخاطره کووید" استخراج گردید. پدیده کانونی پژوهش " کووید 19و ناکارآمدی فضایی (ضعف ساختاری –عملکردی) " است. این پدیده شرح می دهد که وجود مخاطره کووید 19 بسیاری از ناکارآمدی های نهادی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی در سیستم های تولید دام خرد و فشارهای مضاعف بر خانوارهای دامدار را عیان می سازد. این تحقیق مسیرهای مفهومی و تجربی را برای حمایت از سیستم های کشاورزی خرده مالک بویژه دامداران خرد ارایه نموده است.
چالش های امنیت غذایی در میان خانوارهای روستایی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
139 - 162
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین چالش های بشر، دستیابی به امنیت غذایی در سراسر دنیا است، مفهومی که به معنای وجود غذای ایمن، مغذی و کافی برای همه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های امنیت غذایی در میان خانوارهای روستایی استان بوشهر انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی دو شهرستان دشتستان و تنگستان در سال 1399 بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 380 نفر (سرپرست خانوار) به دست آمد. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج گروه بندی امنیت غذایی در میان خانوارهای روستایی نشان داد که بیش از 60 درصد خانوارهای روستایی دارای ناامنی غذایی هستند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مهم ترین چالش امنیت غذایی خانوارهای روستایی استان بوشهر، «افزایش قیمت مواد غذایی» و «ضعف سیستم حمایت از بخش کشاورزی» است. همچنین بر اساس نتایج تحلیل عاملی، چالش های امنیت غذایی در هفت عامل شامل چالش های کشاورزی و زیست محیطی، چالش های اقتصادی و حمایتی، چالش های بازاریابی، چالش های فرهنگی و حرفه ای، چالش های اجتماعی، چالش های تکنولوژیکی و چالش های اقلیمی طبقه بندی می شود که در مجموع 62 درصد از واریانس کل عامل ها را تبیین نمودند.
اولویت های ناحیه ای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در دهستان های شهرستان شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم در ارتباط با تولیدات و محصولات کشاورزی می باشد که موجب حفظ و نگه داری محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای مدت طولانی و هم چنین اشتغال زایی و افزایش ارزش افزوده بخصوص برای مناطق روستایی که تولیدکننده اصلی محصولات کشاورزی هستند می شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی و ارائه مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ARAS فازی برای شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی موردمطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهرکرد انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی بود و جامعه آماری موردپژوهش شامل کلیه کارشناسان و صاحب نظران در حوزه تخصصی اعم از پژوهشگران، خبرگان و کارشناسان مرتبط در استان چهارمحال و بختیاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد 26 نفر شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد، با استناد به معیارها و ملاک های مکان یابی مستخرج از چارچوب مفهومی تحقیق، از نظر مطلوبیت در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی، دهستان های مرکزی، فرخشهر، طاقانک با وزن های 92/99%، 66/97% و 65/78% به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. همچنین دهستان مرغملک با 98/64% پایین ترین وزن را از این منظر به خود اختصاص داده است.
مدل توسعه اقتصادی اجتماعی کارآفرینی روستایی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش های خلاقانه امکان پذیر نمی باشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقوله ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت های نوآور و کارآفرین به اندازه ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان ها می باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود آوری برای آن ها نقش بسزایی دارد. از این رو تلاش برای زمینه سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی ها یکی از اولویت های برنامه های توسعه بخش تعاون به حساب می آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی، احیاء، بهره برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده از پرسشنامه های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده های توصیفی از نرم افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه ها از نرم افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی های مدیران"، "ویژگی های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.
سنجش عملکرد نهاد دهیاری ها از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: شهرستان سربیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی همواره دچار تغییر و تحولات مختلفی بوده است. امروز این رکن بر عهده نهاد دهیاری است. هدف از تشکیل این نهاد، وجود یک نیروی اجرایی قوی در راستای توسعه مناطق روستایی است. دهیاری به عنوان نهاد مجری برنامه ها و پروژه های روستا، نقش مهمی در کاهش نابرابرهای شهر و روستا و ارتقای وضعیت توسعه روستا دارد. تعیین میزان توفیق دهیاری در انجام وظایف، زمانی میسر است که عملکرد آن با دقت موردسنجش قرار گیرد. هدف این تحقیق سنجش عملکرد نهاد دهیاری ها از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی-کالبدی در مناطق روستایی شهرستان سربیشه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها به صورت میدانی از طریق ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوار (1931 خانوار) در 30 روستای دارای دهیاری تشکیل داده اند. حجم نمونه در سطح سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران 320 نفر محاسبه شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد بهترین عملکرد دهیاری ها در سطح معناداری کمتر از 05/0 از نظر شاخص های اجتماعی با میانگین 78/3 است. همچنین میان روستاهای موردمطالعه در زمینه شاخص های اجتماعی با سطح معنی داری (008/0)، شاخص های اقتصادی با سطح معناداری برابر با (004/0) و شاخص های زیست محیطی-کالبدی با سطح معناداری (047/0) تفاوت معنی داری مشاهده شده است. از نظر عملکرد اجتماعی، روستای دهنه چاه با میانگین 43/4، از نظر عملکرد اقتصادی و زیست محیطی، روستای باغستان با میانگین 90/3 و 16/4 در رتبه اول قرار گرفته اند. بررسی آزمون تی زوجی با سطح معناداری کمتر از 05/0 و اختلاف میانگین برابر با (271/1-) به این نکته اشاره دارد که وضعیت شاخص های توسعه روستایی در بعد از ایجاد نهاد دهیاری مناسب تر شده است. واژگان کلیدی: عملکرد دهیاری ها، شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی-کالبدی، مناطق روستایی، سربیشه [1]. نویسنده مسوول. mr.anvari@iauzah.ac.ir #s3gt_translate_tooltip_mini { display: none !important; }
رابطه بین رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی در مناطق روستایی ایران با استفاده از تکنیک پانل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ویژه
27 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : با توجه تأثیرگذاری توزیع درآمد بر مقدار فقر و رفاه اقتصادی روستاییان، آگاهی از عوامل مؤثر بر چگونگی توزیع درآمد در مناطق روستایی کشور، برای تدوین سیاست های فقرزدایی، ضروری خواهد بود. رشد اقتصادی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر الگوی توزیع درآمد، شناخته شده است.
مواد و روش ها : در این پژوهش با استفاده از داده های ترکیبی در چارچوب منحنی فرضیه کوزنتس به بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی در مناطق روستایی ایران با استفاده از رهیافت پانل فضایی طی دوره زمانی 1398-1390 پرداخته شده است. نوآوری این پژوهش در مقایسه با مطالعات موجود، در نظر گرفتن بعد مکانی و مسئله ناهمسانی فضایی بین استان ها می باشد.
یافته ها : نتایج پژوهش نشان دهنده وجود اثرات سرریز فضایی بوده، به گونه ای که در این مطالعه اثر سرریز فضایی رشد اقتصادی (تولید ناخالص داخلی سرانه)، رابطه ای مثبت و معنی داری با ضریب جینی روستایی در استان های ایران داشته است، اما اثر سرریز فضایی رشد اقتصادی بخش کشاورزی (ارزش افزوده بخش کشاورزی) تأثیری منفی و معنی دار بر ضریب جینی روستایی در استان های ایران داشته است. هم چنین، نتایج نشان دهنده آن است که فرضیه کوزنتس در استان های کشور رشد اقتصادی بخش کشاورزی با توزیع درآمد نه به صورت U وارونه بلکه U شکل است.
بحث و نتیجه گیری: پیشنهاد می شود با توجه به اینکه رشد اقتصادی بر چگونگی توزیع درآمدهای مناطق روستایی استان ها عدالت محور و رشد فقیرگرا نبوده است، بمنظور بهبود توزیع درآمد در مناطق روستایی کشور، می بایستی سیاست های اقتصادی در راستای تسریع رشد بخش کشاورزی باشد.
عوامل مؤثر بر نحوه تصرف مسکن در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مسکن و سرپناه، یکی از مهم ترین نیازهای اساسی انسان است و به عنوان دارایی کلیدی خانوارها، عنصر تعیین کننده در موفقیت اقتصادی، شکل گیری هویت فردی و منزلت اجتماعی افراد به شمار می رود و می تواند در ابعاد اقتصاد کلان و خانوار نقش و اهمیت ویژه ای داشته باشد و به دو شکل اجاره ای و ملکی تأمین شود. با توجه به اینکه مسکن ملکی بزرگ ترین سرمایه گذاری مالی در طول زندگی بسیاری از خانوارها است، در تصمیم گیری ها بر مسکن اجاره ای ارجحیت دارد و همچنین، در چند سال اخیر میزان اجاره نشینی در روستاها افزایش چشمگیری داشته است. عواملی بر انتخاب نوع تصرف مسکن (ملکی و اجاره ای) در روستاها مؤثرند که شناسایی این عوامل و میزان اثرگذاری آنها می تواند به سیاست گذاری و برنامه ریزی های بخش مسکن و بالابردن سطح رفاهی و اقتصادی جامعه کمک کند. در این پژوهش با به کارگیری مدل پروبیت و استفاده از رویدادهای نمونه ای مربوط به بودجه خانوارهای روستایی ایران در سال 1399، نحوه نوع تصرف مسکن در مناطق روستایی بررسی شده است. نتایج نشان می دهند درآمد دائمی، سن، وضعیت تأهل، شاغل بودن سرپرست خانوار و بعد خانوار، احتمال مالکیت مسکن در روستاها و میزان تحصیلات سرپرست خانوار احتمال اجاره نشینی را افزایش می دهند.
عوامل موثر اقتصادی، اجتماعی و بودجه های عمرانی دولت بر مهاجرت روستائیان در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۲ شماره ۴۸
325-311
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه، اثر عوامل مؤثر اقتصادی ، اجتماعی و بودجه های عمرانی دولت بر مهاجرت روستائیان در ایران، موضوع بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی ارتباط بین مهاجرت و بودجه دولت در امور اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی، از روش خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده استفاده شد. روش: در این مطالعه تحلیلی به منظور بررسی ارتباط بین مهاجرت و بودجه دولت در امور اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی، از روش خودتوضیح برداری، با وقفه های گسترده استفاده شد. اطلاعات لازم به منظور بررسی و شناخت عوامل مؤثر اقتصادی اجتماعی و بودجه های عمرانی دولت بر مهاجرت روستائیان در ایران، در سال های ۱۳۵۴تا۱۳۸۳، از منابع آماری مختلف، نظیر مرکز آمار ایران، بانک مرکزی، بانک جهانی، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان خوار و بار جهانی (فائو) استفاده شد. یافته ها: مطالعات نشان داد که هریک از عوامل اقتصادی اجتماعی و هزینه های دولت اثرهای متفاوتی را بر مهاجرت روستائیان می گذارند. باید استراتژی های دولت بر سرمایه گذاری هایی متمایل شود که در کاهش مهاجرت تأثیر مثبتی بگذارند. برخلاف انتظار مشاهده می شود که در بلند مدت با افزایش بودجه دولت درزمینه عمران و نوسازی روستاها نه تنها مهاجرت کاهش نمی یابد، بلکه افزایش می یابد. همچنین ملاحظه می شود که بودجه اقتصادی دولت در بخش کشاورزی، بر کاهش یا افزایش میزان مهاجرت تأثیری ندارد. باتوجه به یافته های مطالعه، گونه ای تحلیل سیاستی مناسب، درزمینه بهبود کارایی سرمایه گذاری های دولت در مناطق روستایی،به منظور کاهش مهاجرت ضروریست. بحث: باتوجه به یافته های مطالعه، تحلیل سیاستی مناسبی، درزمینه بهبود کارایی سرمایه گذاری های دولت در مناطق روستایی، به منظور کاهش مهاجرت ضروریست.
بررسی الگوهای توسعه اقتصادی مبتنی بر اشتغال و کارآفرینی در مناطق روستایی ایران (با تاکید بر نمونه های منتخب داخل و خارج کشور)
حوزههای تخصصی:
امروزه شکل گیری کارآفرینی به خصوص در نواحی روستایی نیازمند فراهم بودن بسترها و زمینه هایی است؛ به عبارت دیگر، توسعه کارآفرینی مشروط به وجود ظرفیت های کارآفرینانه در فضاهای جغرافیایی و همچنین بین نیروهای انسانی فعال مستقر در آن است. در نواحی روستایی مسلماً ظرفیت ها و پتانسیل هایی نهفته است که با شناسایی آنها می توان فعالیت های متنوعی در زمینه های کشاورزی، گردشگری، ورزش، صنایع دستی و ... در روستاها انجام داد و در نتیجه نابرابری های درآمدی و بیکاری را کاهش داد و راه توسعه اقتصادی روستایی را فراهم کرد. تحقیق حاضر با تاکید بر نقش کارآفرینی در مناطق روستایی به بررسی الگوهای توسعه اقتصادی مبتنی بر اشتغال و کارآفرینی در مناطق روستایی ایران با تاکید بر نمونه های منتخب داخل و خارج کشور پرداخته است. تحقیق حاضر، متناسب با هدف کاربردی، از نوع توسعه ای است. از نظر ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی از نوع پیمایشی و از لحاظ وسعت، پهناگر است. داده های مورد استفاده در این مطالعه از طریق ترکیبی از روش های اسنادی- کتابخانه ای به دست آمده است و ضمن بررسی سوابق موضوع، گزارشات و اسناد بالادست بررسی شده است. نتیجه گرفته شد که تشویق روستاییان برای گرایش به کارهای تجاری به شیوه کارآفرینی مناسب ترین راهبرد برای پاسخگویی به چالش های اقتص ادی و اجتم اعی در من اطق روستایی است. کارآفرینی به منزله یکی از راه های مهم ارتقای توسعه مناطق روستایی ظاهر شده است و به همین دلیل راهی برای احیای مجدد روستاها است.
بررسی اثر نوسان های نرخ ارز بر مصرف مواد غذایی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
59 - 88
حوزههای تخصصی:
نرخ ارز، با توجه به تأثیرات آن بر قیمت تمام شده کالاهای وارداتی، یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر مصرف مواد غذایی به شمار می رود، به گونه ای که نوسان های نرخ ارز و به تبع آن، نوسان های قیمت مواد غذایی، با اثرگذاری بر بعد دسترسی به غذا، امکان تحقق امنیت غذایی را با چالش های جدی مواجه می سازد. با این رویکرد، در مطالعه حاضر، به بررسی تأثیر نوسان های نرخ ارز بازار آزاد بر مصرف مواد غذایی در مناطق روستایی ایران پرداخته شد؛ همچنین، برای بررسی میزان اثربخشی سیاست های سال های اخیر دولت در راستای مهار نوسان های ارزی، تأثیر سیاست یارانه ارز ترجیحی بر مصرف در مناطق روستایی نیز تحلیل شد، چراکه دستیابی بدین اهداف زمینه ساز شناخت لازم برای تصحیح سیاست های جاری و یا اتخاذ سیاست های جدید ارزی است. بدین منظور، ابتدا با به کارگیری مبانی نظری و مطالعات مختلف، مدل نظری تحقیق تبیین شد و سپس، اطلاعات مورد نیاز طی دوره زمانی 1400-1384 جمع آوری و در قالب مدل پانل خودتوزیعی (خودتوضیح) با وقفه های گسترده (ARDL) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که افزایش نوسان های نرخ ارز، مصرف خانوارها را در مناطق روستایی در کوتاه مدت و بلندمدت کاهش می دهد؛ همچنین، سیاست یارانه ارز ترجیحی، اگرچه بر مصرف خانوار اثر مثبت و معنی دار داشته، اما این تأثیر قابل توجه نبوده است. از سوی دیگر، بر اساس نتایج پژوهش، طی دوره کوتاه مدت و بلندمدت، اثر شاخص قیمت گروه های غذایی بر مصرف مواد غذایی در مناطق روستایی ایران منفی و در مقابل، اثر افزایش درآمد خانوارها بر مصرف مواد غذایی در مناطق روستایی مثبت و معنی دار بود. در نهایت نیز جزء تصحیح خطا نشان داد که به دلیل سرعت پایین تعدیل، تأثیر شوک ها یا همان تکانه های ارزی بر قیمت مواد غذایی در اقتصاد ایران بسیار ماندگار است (نزدیک به دو سال). با توجه به نتایج به دست آمده، با اجرای سیاست ارز ترجیحی، امکان دستیابی به هدف ثبات مصرف مواد غذایی فراهم نمی شود؛ از این رو، حذف آن و استفاده از سیاست های ارزی شناور مدیریت شده ضروری می نماید. با حذف سیاست یادشده برای حمایت از امنیت غذایی اقشار ضعیف جامعه در کوتاه مدت، می توان به توزیع بسته های غذایی از طریق دستگاه های متولی از جمله کمیته امداد و سازمان بهزیستی روی آورد؛ سیاست پرداخت نقدی- کالایی نیز یکی از سیاست هایی است که در دوره کوتاه مدت، امکان توزیع مناسب تر یارانه ها را فراهم می سازد. با این همه، در دوره بلندمدت، افزایش و یا ثبات قدرت خرید مردم به ویژه اقشار کم درآمد و ضعیف تنها از طریق اجرای سیاست های ایجاد اشتغال، تقویت تولید و عرضه امکان پذیر خواهد بود.
شناسایی چالش های گردشگری مناطق روستایی در دوره همه گیری کرونا، با رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه موردی: روستای سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
293 - 306
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های گردشگری مناطق روستایی در دوره همه گیری کرونا، با رویکرد آمایش سرزمین، در روستای سولقان انجام شده است و از لحاظ هدف کاربردی است و با بهره جستن از پارادایم کیفی و روش نظریه اکتشافی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کارشناسان و متخصصان گردشگری مناطق مختلف روستایی تشکیل داده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ترکیبی 15 نفر از آنان انتخاب شده اند. روش گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخان ه ای، پروتکل مصاحبه، و مش اهده مس تقیم صورت گرفت و تا رسیدن به سطح اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری انجام شد. داده ه ای جمع آوری ش ده از طری ق تحلی ل محتوای ی واکاوی ش دند. نتایج پژوهش نش ان داد عدم استفاده از ظرفیت های انسانی و طبیعی و فرهنگی روستاها و ناشناخته ماندن و از بین رفتن آن ها، کم رنگ شدن جاذبه های بومی و محلی روستاها، رکود اقتصادی (فقر و بی کاری)، ناکارآمدی فرایند سیاست گذاری و برنامه ریزی، و فقدان حمایت های دولتی و محلی مهم ترین چالش هایی است که در اثر همه گیری کرونا در روستای سولقان ایجاد شده است.
بررسی مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران رهیافت پانل پروبیت کسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
27 - 50
حوزههای تخصصی:
نقش تغذیه در سلامت جامعه و ارتباط آن با توسعه اقتصادی سبب شده است تا امنیت غذایی در بین اولویت ها و اهداف برنامه های توسعه هر کشور قرار گیرد. تدوین و طراحی برنامه هدفمند به منظور ارتقاء و بهبود وضعیت امنیت غذایی مستلزم شناسایی و سنجش میزان اثرگذاری مؤلفه های مؤثر بر آن است. ازاین رو، در این مطالعه مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران در دوره زمانی 1385-1398 با استفاده از روش پانل پروبیت کسری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای ضریب جینی، تورم، مالیات سرانه و بیکاری، اثر منفی و معنی دار و متغیرهای درآمد سرانه و توسعه مالی اثر مثبت و معنی داری بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های کشور داشته است. به طوری که با افزایش یک درصدی هریک از این متغیرها شاخص امنیت غذایی به ترتیب به میزان 0/07-، 0/17-، 0/99-، 0/06-، 0/84 و 0/13 درصد تغییر می یابد. با توجه به اثر منفی مالیات سرانه بر امنیت غذایی و تأثیر منفی مالیات بر توزیع درآمد و درآمد در دسترس و همچنین اثر منفی ضریب جینی بر امنیت غذایی و اثر توزیع درآمد بر آن، با بهبود ضریب جینی و افزایش درآمد در دسترس، ارتقاء امنیت غذایی میسر خواهد بود. ازاین رو، پیشنهاد می شود در راستای بهبود امنیت غذایی، با توجه به اثرگذاری مثبت ضریب توسعه مالی بر امنیت غذایی و همچنین افزایش درآمد در دسترس، دولت با توجه بیشتر به مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته با اعطای تسهیلات و وام های ارزان قیمت و هدفمند، زمینه های افزایش سرمایه گذاری و درآمد و کاهش بیکاری و فقر را فراهم آورد.
اثرات فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی بر توانمندسازی روستاییان تحت پوشش کمیته امداد (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان بوانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
39 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: توسعه پایدار از موضوعات مهم در دنیای امروز جهت دستیابی به رشد کشورها تلقی میشود که در سطح جهان و کشورهای رشد یافته توجه جدی به آن می گردد و از این رو امروزه جهت دستیابی به پارادایم توسعه ی پایدار روستایی، برنامه ریزان روستایی بیش از هر چیز بر توانمندسازی گروه های هدف (فقیران، زنان بی سرپرست، کارگران بی زمین، کشاورزان خرده پا) تاکید دارند. به طوری که برای مبارزه با فقر و نابرابری های درآمدی و توانمندسازی اقشار جامعه روستایی، سازمانها و نهادهای رفاهی متعددی در قالب راهبردهای حمایتی ایجاد شده که از جمله آنها فعالیتهای نهاد خیریه کمیته امداد است. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی اثرات توانمندسازانه فعالیتهای کارآفرینانه اجتماعی نهاد خیریه کمیته امداد در بین مدد جویان تحت پوشش در مناطق روستایی شهرستان بوانات، استان فارس می باشد.روش:این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل خانوارهای روستایی، تحت پوشش در شهرستان بوانات میباشد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 128 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده ای از شاخص ها با ابعاد خودتعیینی، اعتماد به نفس، شایستگی، تاثیر و معناداری تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسشنامه ها و فرم های مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کندال، اسپیرمن و T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که، میزان اثرات توانمندسازانه فعالیتهای کارآفرینانه اجتماعی نهاد خیریه کمیته امداد در تمامی ابعاد مورد بررسی بالاتر از میانه ی نظری (3) است.نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که، بین ابعاد خودتعیینی، شایستگی و تاثیر و متغیرهای میزان درآمد ماهانه خانوارها و سطح تحصیلات رابطه مثبت و معنی داری در سطح 0/05 درصد وجود دارد.
بررسی آثار و پیامدهای سکونتگاه های خلاق در توسعه مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستا کهن ترین شکل سکونتگاه بشری است و روستانشینی یکی از قدیمی ترین شیوه های زندگی بشر است. از این رو، برنامه ریزان روستایی باید برای توسعه پایدار روستاها به دنبال راه حل جدید و نویی باشند. در این راستا، ایجاد سکونتگاه های خلاق می تواند راه حلی مناسب برای پایداری روستاها باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی آثار و پیامدهای سکونتگاه های خلاق در توسعه مناطق روستایی می باشد. پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی است و به لحاظ ماهیت ونوع گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری داده ها به دو صورت اسنادی و میدانی(پرسشنامه) در 5 بعد توسعه روستایی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، نهادی – مدیریتی، زیست محیطی، کالبدی و 6 بعد سکونتگاه های خلاق(انعطاف پذیری، ابتکار، آموزش و ترویج، خطرپذیری، رهبری، مشارکت) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانواردرروستاهای شهرستان رشتخوار بوده که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 377 خانوار محاسبه و همچنین برای تکمیل پرسشنامه ها در این مطالعه، ازگروه های تصمیم ساز شامل 15نفر از نخبگان(اساتید دانشگاه، کارشناسان و مدیران توسعه روستایی و کشاورزی) نظر خواهی شد. برای رتبه بندی و تحلیل فضایی روستا از تکنیک مولتی مورا و Arc GIS و برای تحلیل های آماری از تکنیک AHP و نرم افزارهای Expert choice ، SPSS استفاده شد. در این پژوهش ، شاخص مشارکت با استفاده از تکنیک AHP، بیشترین امتیاز (30/0) و شاخص خطرپذیری کمترین امتیاز (11/0) را به خود اختصاص داده اند. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که، رابطه معناداری بین آثار و پیامدهای روستاهای خلاق و توسعه مناطق روستایی وجود دارد به گونه ای که ضریب همبستگی بین آثار و پیامدهای سکونتگاه های خلاق و توسعه در سطح مناطق روستایی 710/0 به دست آمد. براین اساس، می توان اظهار کرد که آثار و پیامدهای سکونتگاه های خلاق ارتباط مستقیمی با یک دیگر دارند.
بررسی و تحلیل نقش سدها در ناپایداری مناطق روستایی نمونه ی موردی: حوضه ی صوفی چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
21 - 44
حوزههای تخصصی:
ﺳﺪ به عنوان یﮑﯽ از سازه های هیدرولوژیکی، ﺑﺮای ﻣﻨﺎﻃﻖ روﺳﺘﺎیﯽ می تواند ﺳﺒﺐ اشتغال زایی، توسعه ی ﻓﻌﺎﻟﯿﺖِ ﺑﺨﺶ ﮐﺸﺎورزی، توسعه ی ﺟﺎده و ﻣﺴﯿﺮﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﯽ، تنوع بخشی ﺑﻪ اﻗﺘﺼﺎد روﺳﺘﺎیﯽ و ﻏﯿﺮه گردد، اما بااین وجود، مسائل و مشکلات فراوانی را در زمینه ی استقرار جمعیت، نوع و کیفیت معیشت و چگونگی بهره برداری از منابع طبیعی همچون آب وخاک به ﻧﻮاﺣﯽ روﺳﺘﺎیﯽ تحمیل کرده است. ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺑﺮرﺳﯽ ایﻦ نقش در تشریح روﻧﺪ توسعه ی ناﭘﺎیﺪار روﺳﺘﺎیﯽ و ضرورت دگرگونی آن ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﺿﻌﯿﺖ غالب روﺳﺘﺎﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻔﯿﺪ است. ﻫﺪف اصلی این مطالعه، بررسی و تحلیل ارتباط احداث سدها با شرایط ناپایداری در روستاهای زیر تأثیر و اراﺋﻪ ی راﻫﮑﺎرهای ﻣﻨﺎﺳﺐ جهت مدیریت منابع در حوضه ی صوفی چای اﺳﺖ. نوع ﺗﺤﻘﻴﻖ با توجه به هدف، کاربردی و بر اساس روش، ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ-تحلیلی است. برای انجام تحلیل روستاهای متأثر از سد، با توجه به تعداد خانوار و فاصله از سد از مجموع 59 روستای حوضه، 44 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نمونه های موردمطالعه با استفاده از فرمول کوکران 386 خانوار محاسبه و درنهایت بر اساس نظرات اساتید جهت افزایش میزان اطمینان(حداقل تعداد نمونه برای روستاهای کوچک به 7 نفر افزایش داده شد) نمونه به 433 خانوار ارتقاء یافت. با توجه به آزمون t ی تک نمونه ای اثرات سد بر متغیرهای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی-کالبدی در سطحی ناپایدار ارزیابی شده است. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، گویه هایی که عامل بیش ترین ناپایداری در سه ناحیه ی موردمطالعه بوده اند، مشخص شده اند. همچنین، با توجه به آزمون ناپارامتری کروسکال-والیس، تفاوت تأثیرات میان سه ناحیه ی بالادست، میان دست و پایین دست به ویژه به زیان مناطق پایین دست به اثبات رسیده است. درنهایت، به منظور تعدیل اثرات منفی سد، اعمال برنامه مدیریت یکپارچه و جامع منابع حوضه ی آبخیز صوفی چای پیشنهاد شده است.
امکان سنجی استفاده از انرژی های پاک در مناطق خشک بر اساس آمار فضایی (مطالعه ی موردی: شهرستان اسفراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
70 - 54
حوزههای تخصصی:
روند مصرف انرژی در سال های گذشته بسیار سریع و نگران کننده بوده است. این روند در کشورهای درحال توسعه و به ویژه در ایران بالاتر از میانگین جهانی است. یک واقعیت پذیرفته شده برای جوامع بشری این است که انرژی موردنیاز دنیا به سرعت رو به افزایش است و در حال حاضر منابع انرژی فسیلی ارزان قیمت نیز به آرامی، اما به طور یقین در چندین دهه ی دیگر به اتمام خواهد رسید. برای حفظ این منابع فسیلی باارزش برای نسل های آتی و جلوگیری از خسارت های زیست محیطی ناشی از سوختن آن ها و پاسخ گویی به افزایش تقاضای روزافزون انرژی، راهی جز روی آوردن بشر به استفاده از انرژی های پاک و تجدیدشونده باقی نمانده است. یکی از مهم ترین مراحل استفاده از هر منبع انرژی تجدیدشونده ، برآورد صحیح آن است. در این تحقیق ابتدا به بررسی عوامل مؤثر بر انرژی خورشیدی و بادی پرداخته شد. سپس با استفاده از نرم افزار GIS Arc و ابزار Solar میزان انرژی تابشی (تابش مستقیم و غیرمستقیم) و ساعات آفتابی در فصول مختلف و تمام سال برای روستاهای مختلف شهرستان اسفراین محاسبه شد. برای انرژی بادی نیز از دو پارامتر جهت و سرعت باد استفاده گردید. سپس با تهیه ی نقشه های پتانسیل سنجی باد و تابش خورشیدی از طریق ابزارهای آمار فضایی، ناحیه هایی که پتانسیل بالایی از نظر انرژی های یادشده داشتند، شناسایی شدند. با استفاده از نقشه های تهیه شده به روش آماره های فضایی، روستاهای واقع در مناطق شمال شرقی محدوده ی موردمطالعه موقعیت بهتری جهت بهره برداری از انرژی تابش خورشیدی را دارند. به طورکلی 2/7% از روستاهای منطقه شرایط مطلوبی جهت احداث نیروگاه های خورشیدی دارند. همچنین پتانسیل سنجی انرژی بادی نشان داد که حداکثر میزان پتانسیل انرژی یادشده در نواحی شمال، غرب و مرکزی منطقه ی مطالعاتی است. نواحی شرقی شهرستان از کم ترین پتانسیل انرژی بادی برخوردارند، به طورکلی 36 % از منطقه ی موردمطالعه دارای پتانسیل بسیار زیاد جهت استفاده از انرژی بادی هستند.
تاب آوری کالبدی ساختمان ها در برابر زلزله در مناطق زلزله زده شهرستان اندیکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
253 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی مناطق روستایی در مواجهه با زلزله است. سازه تاب آوری کالبدی مسکن در پنج مؤلفه تاب آوری مکانی، قانونی، سازه ای، کارکردی و تصویر ذهنی به کمک 36 شاخص در طیف لیکرت کمی شد. ابتدا نه روستا (تعداد 1726 خانوار) در سطح شهرستان اندیکا با بیشترین آسیب پذیری در مواجهه با زلزله شناسایی شدند. سپس با استفاده از فرمول کوکران 256 واحد به عنوان نمونه تعیین شد و به کمک سرپرستان خانوار ساکن در آن ها، ابزار پژوهش تکمیل شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در سازه تاب آوری 0/95 و مطلوب ارزیابی شد. پس از جمع آوری اطلاعات و ترتیب داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن و همچنین آزمون t) استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین کلیه ابعاد تاب آوری کالبدی مسکن (به جزء بُعد مکانی و سازه ای) و سازه تاب آوری با میانگین 2/99 به طور معنی داری پایین تر از میانه نظری و در حد کم تا متوسط ارزیابی شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که تمامی مقادیر احتمال آزمون جهت ارتباط بین شاخص های ابعاد قانونی، تصویر ذهنی، کارکردی، سازه ای و مکانی با متغیر تاب آوری کالبدی مسکن دارای سطح معنی داری کمتر از 0/01 است؛ درنتیجه بین این شاخص ها و متغیر تاب آوری کالبدی مسکن روستایی همبستگی مستقیم وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش، بایستی اقداماتی در سطح وسیع در نواحی روستایی در جهت بهسازی و مقاوم سازی اماکن مسکونی بر اساس مقررات ساختمانی انجام گیرد. در غیر این صورت در زمان وقوع مخاطرات طبیعی از جمله زلزله، بخش زیادی از جمعیت دچار آسیب جدی خواهند شد.
تحلیل ساختاری مؤلفه های مؤثر بر پایداری اجتماعی- اقتصادی مناطق روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با توجه به جایگاه و نقش جامعه ی روستایی در توسعه ی متوازن کشور و همچنین با عنایت به مسائل و مشکلاتی که این جامعه با آن مواجه است، توجه به پایداری روستایی امری ضروری به نظر می رسد. مقوله ی پایداری اقتصادی- اجتماعی یکی از مباحث مهم در ارتباط با مناطق روستایی است. این دو بعد از پایداری، به علت توجه بیشتر به مؤلفه های پایداری محیطی، تا حد زیادی در سایه و سیطره ی آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل بررسی شده اند. لذا هدف از انجام این تحقیق، تحلیل ساختاری مؤلفه های مؤثر بر پایداری اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی استان ایلام می باشد که با استفاده از آنالیز فضایی در سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت نمونه گیری، از بین 378 روستای بالای 20 خانوار ، 37 روستا به عنوان نمونه انتخاب و 250 پرسشنامه توسط روستاییان تکمیل شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین تحلیل داده ها با آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS انجام شده است. نتایج آزمون tتک نمونه ای نشان می دهد که مؤلفه ی مشارکت اجتماعی با میانگین 1646/3، بالاتر از حد میانگین 3 بوده و سایر مؤلفه های تحقیق، در حد میانگین یا پایین تر هستند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد، مقادیر تی بدست آمده برای تمام مسیرها بزرگتر از 96/1 است، بنابراین رابطه بین سازه های سطوح بالاتر با سازه های سطوح پایین تر معنادار است. همچنین نتایج کلی نشان می دهد پایداری اجتماعی نسبت به پایداری اقتصادی در ایجاد پایداری کلی نقش مهم-تری دارد.
بررسی اثرات جهانی شدن بر تغییر سبک زندگی فرهنگی روستاییان، مطالعه موردی: روستاهای دهستان لیلان جنوبی شهرستان ملکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
167 - 181
حوزههای تخصصی:
درک و شناخت فضاهای روستایی بدون بررسی نیروهای شکل دهنده به فضاهای روستایی که در ارتباط با فرآیندهای جهانی شدن و مبتنی بر مجموعه عوامل پیچیده ای که روستا در آن ساخت یافته، ممکن نخواهد بود. زیرا درک و آگاهی از تأثیر فرآیند جهانی شدن بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه می دهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه تغییر سبک زندگی فرهنگی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در بخش کمی تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 4 بعد کلی مشخص گردید. مدل گرایی، تغییر زبان، مصرف گرایی و احساس تعلق که تفسیر آن در کلیّت تغییر سبک زندگی فرهنگی در نواحی روستایی دهستان لیلان جنوبی، مورد توجه بود. نواحی روستایی مورد مطالعه تغییرات عمیقی را در محیط های روستایی از جنبه های مختلف نسبت به گذشته احساس می کنند که این تغییرات با اثرات جهانی شدن ارتباط معنی داری داشته و بیشترین تغییرات و اثرات جهانی شدن بر روی مؤلفه های مدل گرایی و تغییر زبان و گویش محلی ساکنین بوده است. به طور کلی، تغییرات سبک زندگی فرهنگی در میان ساکنین روستایی درآمیختگی و بینابینی و گذار از سنت گذشته به مدرنیته قرار دارد. دلیل آن نیز، تغییر در بخش هایی از سبک زندگی در میان ساکنین است. تحقیق توجه و حفظ ارزش های روستایی را در کنار تغییرات سبک زندگی فرهنگی در نواحی روستایی مورد مطالعه را بیان می دارد.
ارزیابی آسیب پذیری مناطق پیراشهری بیرجند در برابر تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بافت جمعیت استان خراسان جنوبی روستایی است که در دو دهه گذشته رخداد های شدید آب و هوایی را تجربه کردند، این بخش از جمعیت به دلیل وابستگی قابل توجه به تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر هستند. کشاورزی به عنوان مهم ترین گزینه معیشتی حساس به اقلیم در مناطق روستایی استان منبع اصلی اقتصاد محلی را شکل می دهد، بنابراین این جمعیت در سال های اخیر به عنوان مهاجران زیست محیطی و اقلیمی بدنه اصلی مناطق پیراشهری را به ویژه در شهر بیرجند ایجاد کرده اند. به منظور کشف ابعاد آسیب پذیری مناطق پیراشهری از 20 شاخص کمی بیوفیزیکی،اجتماعی و اقتصادی استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل این داده ها روش تجزیه وتحلیل مؤلفه های اصلی(PCA) به کار رفت. نتایج به دست آمده این پژوهش نشان داد که شرایط اجتماعی-اقتصادی فعلی و افزایش فشار محیطی درنتیجه تعاملات بین انسان و محیط زیست عوامل اصلی آسیب پذیری در اکثر مناطق پیراشهری بیرجند می باشد که بر اساس درجه آسیب-پذیری در برابر تغییرات اقلیمی ظرفیت های متفاوتی دارا می باشند. نواحی پیراشهری واقع در غرب و جنوب غرب بیرجند از جمله چهکند، حاجی آباد، کلاته قاینی بالاترین میزان آسیب پذیری در برابر پیامدهای تغییرات اقلیمی را دارا می باشند. نتایج این پژوهش می تواند برای تصمیم گیری در خصوص انتخاب استراتژی های سازگاری با تغییرات اقلیمی در مناطق پیراشهری بیرجند بر اساس میزان آسیب پذیری این مناطق برای مدیران و برنامه ریزان کاربرد داشته باشد.