مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مناطق روستایی
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر، رفتار مصرف کنندگان مناطق روستایی استان خوزستان از طریق سیستم مخارج خطی مبتنی بر تابع مطلوبیت استون گری و با روش گشتاورهای تعمیم یافته بررسی می شود. بر اساس نتایج حاصل از تخمین، حداقل معیشت ماهانه برای خانوار روستایی استان خوزستان (متوسط بعد خانوار 9/6 نفر)، در سال 1358 معادل 3/253634 ریال بود، که در سال 1388 به 44164773 ریال رسید. ترکیب سبد حداقل معاش برای خانوارهای روستایی نشان می دهد که گروه خوراکی دارای بیشترین وزن است و گروه حمل ونقل و ارتباطات کمترین سهم را به خود اختصاص داده اند. گروه های خوراک، پوشاک، مسکن و تفریحات و سرگرمی کالاهای ضروری قلمداد می شوند و گروه های حمل ونقل و ارتباطات، بهداشت و درمان، و کالاهای متفرقه کالای لوکس هستند. جدول کشش های متقاطع خانوارهای روستایی نشان داد که با افزایش قیمت سایر کالاها، بیشترین کاهش مصرف در ارتباطات رخ می دهد و کمترین کاهش در مصرف مربوط به پوشاک و تفریح می شود.
سنجش و مقایسة تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی در خانواده های گسترده و هسته ای مطالعة موردی: مناطق روستایی بخش پشت آب زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است برای ترسیم رفاه در جامعه. ازآنجاکه نوع و ساختار خانواده در کیفیت زندگی فرد تأثیر دارد، هدف اصلی این پژوهش، سنجش و مقایسة تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی خانواده های گسترده و هسته ای در مناطق روستایی بخش پشت آب است. منطقة مورد مطالعه شامل 9 روستا از دهستان های ادیمی و قائم آباد بخش پشت آب زابل است. جامعة آماری شامل 296 خانوادة گسترده و هسته ای است، که از سال 1385 به بعد زندگی مشترک را آغاز کردند. این خانواده ها به صورت نمونه گیری تصادفی و با کمک دهیاران انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است که داده های اولیه از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و سایت های علمی جمع آوری شدند و پس از بررسی منابع، شاخص های کیفیت زندگی برای دو خانوادة گسترده و هسته ای در قالب پرسشنامه طراحی و در روستاهای نمونه توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و از روش های آماری ازجمله توزیع فراوانی داده ها برای تعیین درصد ویژگی پاسخگویان، و آزمون T-test برای سنجش تفاوت معناداری در میزان رضایت زوج های جوان در قالب شاخص های کیفیت زندگی در دو نوع ساختار خانواده استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که دو نوع خانواده در میزان رضایت از شاخص های کیفیت محیطی و تسهیلاتی روستا، کیفیت کالبدی مسکن (درونی و بیرونی) و بهزیستی عاطفی تفاوت چندانی نداشتند؛ لیکن این دو نوع خانواده در میزان رضایتمندی و احساس رفاه در قالب شاخص خودمختاری و آزادی عمل و شاخص روحی و روانی، تفاوت معناداری داشتند.
ارزیابی جایگاه توسعة کشاورزی ارگانیک در مناطق روستایی ایران مطالعة موردی: تولیدکنندگان محصولات ارگانیک گواهی شده و درحال گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز قرن 21 توسعة کشاورزی ارگانیک در جهان رشد شتابانی یافت. کشاورزی ارگانیک تقریباً درتمام کشورهای جهان انجام می شود و در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نیز رو به افزایش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه کشاورزی ارگانیک و تولید محصول سالم در ایران، سیر تحول، نگرش کشاورزان، میزان رضایتمندی آنها از پذیرش، میزان سازگاری و اثربخشی اجرای کشت ارگانیک و درنهایت بررسی موانع و چالش های فراروی کشت ارگانیک در ایران است. این مطالعه با استفاده از داده های پرسشنامة تولیدکنندگان محصولات ارگانیک که در سومین جشنوارة عرضة محصولات در سال 1390 شرکت داشتند، انجام شد و نتایج آن با روش SPSS بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهند که با توجه به مراحل گذار به کشاورزی ارگانیک، شناخت کشاورزان از این مراحل کافی نیست و در زمینة توسعة کشت ارگانیک با چالش های فراوانی وجود دارد.
رویکرد بومی سازی علم پزشکی در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مقاله ای کاملاً تحقیقی است و به چگونگی بکارگیری طب جدید در مناطق روستایی با الگوگیری از تعاونی های سنتی روستایی خرده مالکی اشاره دارد. تحقیق اصلی این مقاله در دو ناحیه روستایی ایران انجام گرفته که عبارتند از:
1- مناطق روستایی فریدن، واقع در استان اصفهان که از پنج گروه جمعیتی لر، ترک، فارس، ارمنی و گرجی تشکیل شده است.
2- مناطق روستایی سلسله، واقع در استان لرستان که ساکنان آن را لک ها تشکیل می دهند.
بررسی و ارزیابی تأثیر سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایة اجتماعی از مهم ترین مفاهیم در حوزة علوم اجتماعی است و کاربرد آن در دیگر علوم نیز رو به افزایش است. این مفهوم ارتباط تنگاتنگی با کیفیت زندگی دارد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر و ارتباط سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می پردازد. برای اجرای تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه، اطلاعات گردآوری شد. جامعة آماری، سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان اسلام آباد غرب است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 392 نفر سرپرست خانوار در 49 روستا به شیوة تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ویکور، رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان دادند که از بین 49 روستا از لحاظ شاخص های سرمایة اجتماعی، 5 روستا در سطح بسیار خوب و 1 روستا بسیار ضعیف، و از لحاظ شاخص های کیفیت زندگی، 18 روستا در سطح بسیار خوب و 2 روستا در سطح بسیار ضعیف قرار داشتند. از لحاظ تأثیر مؤلفه های سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی، مؤلفة مشارکت اجتماعی با 778/0 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد و بین سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی نیز رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. از راهکارهای پیشنهادی برای بهبود کیفیت زندگی روستاهایی که در سطح متوسط به پایین قرار داشتند این است که با تقویت شاخص های سرمایة اجتماعی به همت مسئولان و آگاه سازی مردم و مشارکت دادن آنها در امور، کیفیت زندگی در این روستاها به وضع مطلوب تغییر کند.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در مناطق روستایی ایران (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، به نوعی بیان گر وضعیت افراد ساکن در یک کشور یا منطقه است. هدف تحقیق حاضر تعیین ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در میان روستاییان است. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از شاخه پیمایشی است. جامعه آماری همه مناطق روستایی شهرستان همدان است. یافته های این تحقیق نشان می دهد بیشتر پاسخگویان دارای کیفیت زندگی متوسطی هستند. حدود 4/13 درصد نیز دارای کیفیت زندگی پایین، حدود 1/15 درصد هم دارای کیفیت زندگی بالایی هستند. همچنین حدود 50 درصد افراد سرمایه اجتماعی متوسط و بالا داشته و 45 درصد دارای سرمایه اجتماعی متوسط و پایین هستند. نتایج نشان می دهد که با بالا رفتن سطح سرمایه اجتماعی، میزان کیفیت زندگی ذهنی به نسبت متوسطی بالا می رود. از طرف دیگر، یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی در تبیین متغیر کیفیت زندگی بیش از درآمد و تحصیلات دارای اهمیت است. در بررسی رابطه متغیرهای مستقل با دو نوع کیفیت زندگی عینی و ذهنی روشن گردید که پایگاه اقتصادی (درآمد و ثروت) بیش از دیگر متغیرها بر کیفیت زندگی عینی افراد مؤثّر است، درحالی که سرمایه اجتماعی بیش از دیگر متغیرها می تواند کیفیت زندگی ذهنی افراد را بهبود دهد.
ارزیابی نگرش جامعه میزبان به توسعه گردشگری در مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یک فعالیت مبتنی بر منبع است و وابستگی مستقیمی به جاذبهها و خدمات دارد، اما در عین حال توسعه
موفقیت آمیز آن مستلزم پذیرش گردشگر توسط جوامع میزبان، بویژه در مناطق روستایی است. بنابراین درک
واکنش جامعه محلی و عوامل مؤث ر بر آن ، د ر راستا ی مشارک ت و حمایت مطلوب جامعه روستایی از توسعه
گردشگری امری ضروری به شمار میآید
.
مدل سازی مفهومی چالش های فراروی تفکیک اراضی روستایی با استفاده از تئوری بنیانی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک اراضی روستایی به جداسازی قطعات زمین با هدف تخصیص به کاربری های مختلف و مشخص در درون و یا مجاورت بافت روستا اطلاق می گردد که به منظور تامین کمبود فضاهای مسکونی، اداری و خدماتی روستا و با رعایت دسترسی مطلوب بین قطعات روستایی صورت می پذیرد. در این تحقیق ضمن معرفی ابزارهای لازم در نظام مطلوب تفکیک اراضی روستایی شامل قوانین روستایی (اسناد و احکام، حقوق مالکیت، حقوق ارتفاقی) و (استانداردها و ضوابط و مقررات) این سوال مطرح می شود که چالش های پیش رو در جریان تفکیک اراضی در مناطق روستایی شهرستان مشهد کدامند؟ بر این اساس سعی گردیده با واکاوی قوانین روستایی (به کمک کارشناسان بنیاد مسکن) به بررسی نظام موجود قوانین تفکیک اراضی روستایی پرداخته شود و همچنین با بهره مندی از نظر صاحبنظران نظیر مشاوران طرح هادی روستایی، کارشناسان سایر ادارات همچون سازمان نظام مهندسی استان و ادارت ثبت چالش های احتمالی پیش روی طراحی و تفکیک اراضی روستایی واقع در محدوده طرح هادی روستایی شناسایی گردد. در تحقیق حاضر از روش شناسی کیفی با رویکردی تفسیرگرایانه و با استفاده از تئوری بنیانی استفاده شده است. گردآوری داده ها ابتدا در سطح کتابخانه ای برای بررسی نظری و قانونی تفکیک اراضی روستایی و سپس با مصاحبه های ساخت نیافته و باز انجام شده است. یافته های حاصل از تحقیق به استخراج مدل مفهومی چالش های پیش روی تفکیک اراضی منتهی شده است که شامل چالشهای تامین زمین، محدودیت عوامل طبیعی و عوامل مصنوع، موانع حقوقی مالکیت اراضی و موانع اجرایی طرح تفکیک می باشد.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی بر کیفیت محیطی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رامیان- دهستان فندرسک شمالی و جنوبی) (مطالعه موردی: شهرستان رامیان- دهستان فندرسک شمالی و جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر تلاش شده تا با بهره گیری از مفاهیم نظری به تبیین مفهوم کیفیت محیطی در مناطق روستایی پرداخته و در ادامه از طریق معیارها و شاخص های کیفیت محیطی به ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی بر روی کیفیت محیطی در مناطق روستایی بپردازد. روش شناسی تحقیق از نوع کتابخانه ای و تجربی است که با استفاده از مطالعه پیمایشی و تمام شماری 17 روستای دارای طرح هادی در دهستان فندرسک شمالی و جنوبی شهرستان رامیان در قالب 359 نمونه سرپرست خانوار انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داده که بیش ترین اثرات اجرای طرح های هادی روستایی در مؤلفه های سه گانه کیفیت محیطی روستاها، مربوط به مؤلفه فرمی 438/0 بوده و کم ترین آن مربوط به مؤلفه کارکردی 288/0 می باشد. لذا می توان استدلال کرد که طرح های هادی عمدتاً با رویکرد فرمی انجام شده و اثرگذاری شکلی آن بیش تر از اثرات و تغییرات کارکردی در روستاها می باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی- شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان برای رسیدن به اهداف والای انسانی، پس از برآوردن نیازهای بیولوژیکی، نیاز به امنیت دارد که در این میان مهم تر از امنیت، موضوع احساس امنیت است که از شاخص های مهم کیفیت زندگی روستایی است. هدف مقاله حاضر، ارزیابی عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان جهرم می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی– توسعه ای است. جامعه آماری تحقیق تعداد 5813 خانوار از تعداد 74 روستا در بخش مرکزی شهرستان جهرم می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد250 نفر به دست آمد. داده ها با نرم افزار SPSS از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی همچون آزمون خی دو، ضریب همبستگی کندال و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصله از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که مقدار ضریب همبستگی (R) بین متغیرها 706/0 می باشد و بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. تأثیر متغیرهای محیط فیزیکی، اعتماد، رضایتمندی بر احساس امنیت معنی دار است و تأثیر متغیرهای جنسیت، تحصیلات، تجربه جرم و سن معنی دار نیست. متغیرهای رضایتمندی با ضریب رگرسیونی 758/0 و اعتماد با ضریب رگرسیونی 283/0 بیشترین تأثیر را روی متغیر احساس امنیت دارند و متغیر محیط فیزیکی با ضریب رگرسیونی 197/. در رتبه بعدی قرار دارند. همچنین، نتایج حاصل از آزمون همبستگی کندال حاکی است که بین دو متغیر احساس امنیت و میزان اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. نهایتاً اینکه؛ برای بررسی رابطه میان عامل تجربه جرم و میزان احساس امنیت از آزمون خی دو استفاده گردید. با توجه به میانگین تجربه جرم و سطح معنی داری که از 05/0 بیشتر می باشد، تفاوتی در احساس امنیت در بین کسانی که تجربه مستقیم جرم را داشته اند؛ با افرادی که تجربه نکرده اند، وجود ندارد. بنابراین، می توان گفت که امنیت و احساس امنیت در محدوده مورد مطالعه در سطح بالایی قرار دارد.
تحلیل موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت کارآفرینانه در مناطق روستایی، به رغم وجود زمینه های مناسب و متنوع، نهادینه نشده است، زیرا موانع و محدودیت های گوناگون، افراد کارآفرین را به نواحی خارج از سکونتگاههای روستایی ترغیب نموده است. در همین راستا در تحقیق حاضر به بررسی مهمترین موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان زنجان پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر درجه نظارت و کنترل میدانی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان غنی بیگلو می باشد، این دهستان در سرشماری سال 1390 دارای 33 روستا، 2330 خانوار و 9843 نفر جمعیت بوده که نمونه مورد بررسی 195 خانوار در 12 روستا از این دهستان است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است و با استفاده از تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل داده ها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد عامل اقتصادی، فردی و زیرساختی با توجیه 13.64 درصد واریانس، مهمترین مانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی می باشد. ضمن اینکه پایین بودن احساس تعلق مکانی، عدم فرصت های مناسب اشتغال، عدم سرمایه کافی، پایین بودن ریسک اشتغال و امکان تغییر شغل در نواحی روستایی از محدودیت های مهم توسعه کارآفرینی در روستاهای مورد مطالعه بوده است.
تبیین الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار روستایی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد، بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هر چیز در گرو برخورداری از سرمایه مناسب- به ویژه سرمایه اجتماعی- از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. مطالعات انجام شده، حاکی از لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه پایدار و از جمله توسعه پایدار روستایی می باشد. واکاوی ها در این ارتباط نشان می دهد، اغلب مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در ایران، دارای نگرش جامعه شناسی بوده و بعد فضایی در آنها نادیده گرفته شده و یا بسیار کمرنگ است. در نتیجه، آنچه که از واکاوی نوشته های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی به دست می آید، این است که مفهوم سرمایه اجتماعی به ویژه با «بُعد فضایی»، می تواند به عنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی در رویکرد توسعه پایدار روستایی به حساب آید؛ چرا که هدف اصلی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سرمایه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی، توانمندسازی، ظرفیت سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، افزایش اعتماد به نفس و توسعه شبکه های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی می باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چه نوع ارتباطی بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی وجود دارد؟ و سرمایه اجتماعی از کدام الگوی فضایی تبعیت می کند؟ برای دریافت پاسخ علمی، از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده 18 روستای خراسان رضوی و واحد تحلیل در دو سطح فرد و روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از این است که بین سرمایه اجتماعی با توسعه روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری برقرار است. همچنین اینکه، سرمایه اجتماعی 5/23 درصد از توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می نماید. در نتیجه، بر اساس تحلیل رگرسیون می توان اذعان نمود که با افزایش سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه، سطح توسعه یافتگی نیز ارتقاء می یابد. بعلاوه، میزان شاخص I برای تحلیل الگوی فضایی نقاط روستایی براساس شاخص سرمایه اجتماعی، 41/0 می باشد که با عنایت به E(I) محاسبه شده (03125/0-) می توان گفت که الگوی فضایی سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه، به سمت الگوی متمرکز یا خوشه ای گرایش دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان دهنده ی نبود رابطه معنادار آماری بین موقعیت طبیعی روستاهای مورد مطالعه و میزان فاصله از شهر، با نوع الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در محدوده مورد مطالعه می باشد.
تدوین راهبردهای مدیریت فرآیند جهانی شدن در مناطق روستایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن پدیده ای گسترده و شعار روزمره ای است که به سرعت زندگی بسیاری از مردم جهان را تحت تأثیر قرار داده است. این پدیده در نواحی شهری و روستایی دارای تأثیرات متفاوتی است اما اثرات آن بر جوامع روستایی بسیار متنوع و عمیق است. جوامع روستایی اثرات جهانی شدن را به طور خاص تجربه می کنند. برای کاهش اثرات منفی جهانی شدن در محیط های روستایی کشور نیاز به مدیریت فرآیند جهانی شدن روستاها هست. بر این اساس هدف این مطالعه شناسایی و استخراج راهبردهای مدیریت جهانی شدن در فضاهای روستایی ایران هست.
برای دستیابی به این هدف از روش شناسی توصیفی- تحلیلی با استفاده از مدل SWOT برای تدوین راهبردها و ماتریس ارزیابی کمی QSPM برای رتبه بندی راهبردهای بهره گرفته شده است. سطح مطالعه ملی بوده و لذا جامعه آماری تحقیق، 42 نفر از متخصصان و خبرگان مطالعات روستایی در دانشگاه های کشور هست که با روش تصادفی برای جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه انتخاب شده اند.
نتایج به دست آمده از طریق تحلیل نظرات خبرگان نشان داده که در وضع موجود راهبرد بازنگری/ محافظ کارانه با 8 استراتژی به عنوان راهبرد کانونی مورد تأکید برای مدیریت جهانی شدن روستاها در کشور هست. همچنین ارزیابی کمی استراتژی ها نیز نشان داد که راهبرد «زمینه سازی برای به کارگیری فناوری های مناسب با محیط های روستایی درزمینهٔ تولید» با مجموع نمره جذابیت 523/3 دارای بالاترین اولویت برای اقدام هست. البته قابل ذکر است که راهبرد کانونی محافظ کارانه برای بازه زمانی برنامه ریزی کوتاه مدت پیش بینی شده و برای بلندمدت نیاز به اتخاذ راهبرد تهاجمی درزمینهٔ جهانی شدن روستاها در کشور است تا روستاها بتوانند همگام با تحولات جهانی حرکت کرده و شکاف های توسعه در کشور به حداقل ممکن کاهش یابد
اثرات جهانی شدن بر تغییرات سبک زندگی در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
جهانی شدن دارای اثرات مختلفی بر زندگی انسانی بوده و این تغییرات در جوامع روستایی ملموس تر از شهرها بوده است. بر این اساس هدف این مقاله، بررسی اثرات جهانی شدن بر سبک زندگی جوامع روستایی می باشد. روش شناسی به کاربرده شده در این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی بوده و شیوه و ابزار جمع آوری داده ها در مطالعه نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه میدانی از طریق پرسش نامه می باشد. محدوده مورد مطالعه، روستاییان دهستان روشن آباد شهرستان گرگان با 24 روستا است که از طریق نمونه گیری کوکران تعداد 265 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اثرات جهانی شدن در قالب همه ابعاد و شاخص های سبک زندگی مشاهده شده و از نظر پاسخ گویان، تغییراتی در سبک زندگی در جامعه روستایی درحال وقوع است. براساس آزمون رگرسیون مشخص شد که بیشترین تغییرات در نتیجه جهانی شدن در بعد سبک زندگی اجتماعی با ضریب بتای 328/0 می باشد. لذا به طورکلی می توان گفت به دلیل قرار گرفتن روستاهای ایران در شرایط گذار توسعه ای از سنت به مدرنیته و حتی پست مدرنیته، سبک زندگی در ابعاد مختلف در حالت درآمیختگی قرار داشته و افراد جوان گرایش به سبک زندگی شهری و افراد مسن گرایش به سبک زندگی بومی روستایی دارند.
سنجش برخی شاخص های توسعه اجتماعی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان هرمزگان). یعقوب زارعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اجتماعی نقش مهمی در حل مشکلات اساسی و مقابله با فقر ایفا کرده و سعی در توزیع مجدد منابع و بهبود وضعیت موجود و کارآمدتر شدن بنیان های جامعه دارد. این بُعد از توسعه که در پی استقرار عدالت، کاهش نابرابری های اجتماعی اقتصادی، توزیع عادلانه، کاهش محرومیت و توانمندسازی فقراست از طرق سنجه های متعدد و در سطوح مختلف قابل اندازه گیری است. در این پژوهش توسعه اجتماعی در مناطق روستایی تحت 52 مؤلفه در قالب آخرین داده های رسمی مرکز آمار ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کارگرفته توصیفی تحلیلی است که با تکیه بر مطالعات اسنادی کتابخانه ایی و با استفاده از تکنیک وایکور فازی برای تحلیل سطوح درجه توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان های استان هرمزگان به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش نیز مناطق روستایی استان هرمزگان، مشتمل بر 2257 روستا در قالب 13 شهرستان بوده است. یافته های پ ژوهش ضمن صحه بر توسعه ناموزون استان هرمزگان در ابعاد اجتماعی و مشهود بودن شکاف توسعه، حاکی از آن است مناطق روستایی شهرستان بستک با ضریب 15/0 به لحاظ میانگین برخورداری از مؤلفه های توسعه، دارای بیشترین توسعه و مناطق روستایی شهرستان های پارسیان، حاجی آباد، سیریک، ابوموسی، بندرلنگه، بندرعباس و جاسک در زمره محروم ترین مناطق از نظر توسعه اجتماعی قرار گرفتند. همچنین مناطق روستایی شهرستان های قشم بشاگرد، رودان، خمیر و میناب در سطح متوسطی از توسعه در زمینه اجتماعی قرار گرفتند. این بررسی معتقد است دستیابی به توسعه اجتماعی مطلوب و تحقق رفاه نسبی در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و بسیار محروم، مستلزم بازنگری در وضعیت کنونی، برنامه ریزی برای افزایش کمی و کیفی منابع موجود، به کارگیری ظرفیت های جدید، سیاست گذاری های نوین اجتماعی و اتخاذ راهبرد عدالت اجتماعی در تخصیص هدفمند خدمات است.
چالش ها و مباحث توسعه گردشگری کشاورزی مورد مطالعه: مناطق روستایی شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی در سال های اخیر به طور روز افزونی مورد توجه قرار گرفته است و کشورهای مختلف به منظور ترویج و ارتقای آن تلاش زیادی انجام داده اند. صاحب نظران بر این باورند که گردشگری کشاورزی می تواند به عنوان راهبردی جدید نقش مهم و سازنده ای در توسعه پایدار کشاورزی و روستایی ایفا نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر با یک مطالعه کیفی با روش نمونه گیری هدفمند چالش ها و مسائل پیش روی توسعه گردشگری کشاورزی را در مناطق روستایی شاهرود مورد واکاوی قرار داده است. گردآوری اطلاعات نیز از طریق برگزاری جلسه گروه اسمی اصلاح شده و مصاحبه، با سه گروه ذی نفع کلیدی (کشاورزان، گردشگران و مدیران) در تابستان 1394 به دست آمده است. سؤال محوری مطرح شده در جلسه عبارت بود از: چالش ها و مسائل توسعه گردشگری کشاورزی در مناطق روستایی شاهرود کدم اند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد ذی نفعان چالش ها و مسائل فراروی توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان را در شش گروه فاصله از مراکز عمده جمعیتی، سیاست های جامع ملی و منطقه ای، آگاهی و آموزشی، بازاریابی محصولات، آداب و رسوم و قوانین موجود طبقه بندی نمودند.
ترسیم سیمای حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران؛ با تأکید بر سنجش دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نابرابری های منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات بهداشتی درمانی در جهت تأمین سلامت آحاد جامعه از دیرباز به عنوان دغدغه همیشگی سیاست گذران بوده است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف سنجش عملکرد حوزه سلامت در مناطق روستایی استان مازندران با تکیه بر سنجش میزان دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی انجام شد. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کار رفته در آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، شهرستان های استان مازندران (تعداد 19 شهرستان) و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش، جداول و فرم های مبتنی بر داده های آمارنامه سال 1390 ه .ش شمسی استان مازندران است که طی آن 14 شاخص بهداشتی درمانی استخراج و به شیوه کمّی و با استفاده از تکنیک فازی روش های ترجیح بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل یا همان تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS سطح بندی میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی شهرستان های استان مازندران به انجام رسید. یافته های پژوهش ضمن ترسیم سیمایی غیر قابل قبول و نامطلوب از حوزه سلامت، حکایت از وجود یک محرومیت کلی در استان مازندران دارد؛ به طوری که روند توزیع و دسترسی جمعیت روستایی شهرستان ها به منابع حاکی از آن است که نسبت توزیع امکانات به توزیع جمعیتی بسیار اسفناک است، تا جایی که بیشترین میزان توسعه متعلق به مناطق روستایی شهرستان های نکا با ضریب 53 درصد و بابلسر با ضریب 51 درصد می باشد. تحلیل ها همچنین نشان می دهد مناطق روستایی استان مازندران در سطح متوسط تا محرومی از توسعه در زمینه دسترسی به امکانات و منابع بهداشتی قرار دارند. نتایج، مبین آن است که توسعه متوازن نظام سلامت در استان مازندران مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات بهداشتی درمانی، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است. چرا که پیش شرط توسعه پایدار، داشتن نیروی انسانی سالم و توانمند است و این امر مستلزم اهتمام بیشتر متولیان و مدیریتی منسجم در سایه یک برنامه ریزی هدفمند و اثربخش جهت رفع عدم تعادل ها است.
سنجش و تحلیل سطح سواد زیستمحیطی کشاورزان روستایی مطالعه موردی: روستاهای دهستان زوارم شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز معضلات زیست محیطی و روند فزاینده آن، موضوع بحث بسیاری از صاحب نظران است که در چارچوب دیدگاه سواد زیست محیطی بررسی می شود. آنچه در این زمینه درخور توجه است، نقش و اثر کشاورزان روستایی در کاهش مشکلات زیست محیطی است؛ زیرا بخش زیادی از زمین ها در قلمرو ملی برای انجام فعالیت های کشاورزی در اختیار روستاییان است که در صورت نداشتن سواد زیست محیطی به لحاظ دانش، نگرش و رفتار، سبب صدمات زیست محیطی جبران ناپذیری برای کیفیت زمین و محیط می شوند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر مطالعه سطح سواد زیست محیطی کشاورزان در قالب سه بعد دانش، نگرش و رفتار است تا در صورت وجود کمبودهایی در این زمینه با ترویج و آموزش کشاورزان روستایی برطرف شود. روش شناسی مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام خانوارهای کشاورزان روستایی دهستان زوارم شهرستان شیروان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 139 سرپرست خانوار از آنها برای نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه ای است که روایی آن با استفاده از پانل تخصصی و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج یافته های پژوهش از طریق آزمون Tنشان داد سطح دانش و آگاهی زیست محیطی کشاورزان روستایی در سطح متوسط و برای رفتار زیست محیطی پایین تر از حد متوسط است. همچنین، آزمون همبستگی نشان داد، بین ابعاد سواد زیست محیطی (دانش، نگرش، رفتار) ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد. در نهایت، با استفاده از مدل وایکور مشخص شد، کشاورزان روستاهای مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از سطح دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی با یکدیگر متفاوت هستند و برابر نیستند.
توزیع فضایی کیفیت زندگی و شناسایی تعیین کننده های آن در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان روانسر، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کمّی حاضر، به لحاظ هدف از نوع پژوهش های توسعه ای کاربردی و به لحاظ روش، از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است. بررسی وضعیت کیفیت زندگی، توزیع فضایی آن و شناسایی تعیین کننده های کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی شهرستان روانسر، از اهداف اصلی این پژوهش است. جامعه آماری پژوهش را، همه سرپرستان خانوار 95 روستای دارای بیش از 20 خانوار شهرستان روانسر تشکیل می دهد. برای دستیابی به اهداف، 379 پرسشنامه، با روایی و پایایی مطابق با روش های علمی در بین 95 روستای هدف توزیع و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کیفیت زندگی در بین روستاهای بررسی شده به ترتیب با میانگین و انحراف معیار 14/2 و 840/0، کمتر از حد متوسط است و در وضعیت نامناسبی قرار دارد. براساس نتایج تحلیل واریانس در بین 95 روستای هدف، از نظر کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج بررسی شکاف و نابرابری موجود در بین روستاهای بررسی شده با بهره گیری از تحلیل خوشه ای نشان داد حدود 6 درصد روستاها در خوشه اول (با میانگین کیفیت زندگی 48/3)، 15 درصد در خوشه دوم (با میانگین کیفیت زندگی 63/2) و 79 درصد در خوشه سوم (با میانگین کیفیت زندگی 95/1) قرار گرفته اند. نمایش فضایی کیفیت زندگی در محدوده مطالعاتی، بیانگر حاکمیت کیفیت زندگی ضعیف بر روستاهای محدوده جغرافیایی شهرستان روانسر است. نتایج شناسایی تعیین کننده های کیفیت زندگی با بهره گیری از رگرسیون چندمتغیره، حاکی است هفت متغیر مستقل پژوهش توانسته اند 6/75 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین کنند که به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایگاه اقتصادی اجتماعی، مالکیت منابع سرمایه ای، بُعد خانوار، دسترسی به خدمات و امکانات، دسترسی به اعتبارات، سیاست های حمایتی و عوامل مدیریتی.
سنجش امنیت غذایی و تعیین کننده های آن در مناطق روستایی(نمونه موردی: کشاورزان بخش مرکزی شهرستان روانسر، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی از پژوهش حاضر سنجش وضعیت امنیت غذایی و تبیین عوامل مؤثّر بر آن در بین کشاورزان کشور است که به صورت موردی در بخش مرکزی شهرستان روانسر انجام شده است. روش: پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی تحلیلی تدوین گردیده است که در آن ابزار اصلی جهت گردآوری داده ها، ترکیبی از پرسش نامه های استاندارد امنیت غذایی وزارت کشاورزی آمریکا و پرسش نامه محقّق ساخته بوده است. یافته ها/نتایج: یافته های پژوهش نشان داد ۱/۲۱ درصد افراد موردمطالعه دارای امنیت غذایی و ۹/۷۸ درصد، در حال تجربه درجات مختلف ناامنی غذایی(بدون گرسنگی، با گرسنگی متوسّط و با گرسنگی شدید) هستند. نتایج رگرسیون چندمتغیّره نشان داد ۴/۷۵ درصد از واریانس متغیّر وابسته پژوهش، به واسطه اثرات متغیّرهای مستقل پژوهش تبیین شده است که این متغیّرها به ترتیب اهمّیت عبارت اند از: کیفیت زمین، دسترسی به اعتبارات، مالکیت منابع سرمایه ای، پایگاه اقتصادی اجتماعی، بُعد خانوار و پیشامدهای اقتضایی. دراین میان دو متغیّر بُعد خانوار و پیشامدهای اقتضائی، به ترتیب با ضرایب ۱۴۳/۰- و ۱۳۵/۰- دارای اثر منفی بر امنیت غذایی کشاورزان بوده اند. نتیجه گیری: امنیت غذایی در میان تولیدکنندگان اصلی مواد غذایی کشور (کشاورزان) در وضعیت بحرانی قرار دارد و درراستای رفع این محدودیت، توجّه به تعیین کننده های شناسایی شده در پژوهش حاضر، از ضروریات می باشد.