مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
دانشگاه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی انجام گرفت. این پژوهش از نوع آمیخته بود. در بخش کیفی جامعه ی آماری پژوهش، اساتید دانشگاه علوم پزشکی و محقق اردبیلی بودند. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد و با کدگذاری باز، محوری و انتخابی موانع تعیین گردیدند. در بخش کمی نیز با استفاده از پرسشنامه ی ماحصل کار کیفی وضعیت موانع تجاری سازی تحقیقات از نظر 120 دانشجوی تحصیلات تکمیلی تعیین شد. نتایج 66 گزاره مفهومی اولیه با 23 مقوله فرعی و 6 گزاره مقوله ای اصلی را به عنوان موانع تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی نشان داد و روابط بین آن ها در قالب الگوی ساختاری ارائه شد. همچنین نتایج آزمون کای اسکوئر و فریدمن نشان داد که عامل های سرمایه و زیرساخت ها، ساختاری و اطلاعاتی، جو و فرهنگ دانشگاهی، دانشی و بلوغ حرفه ای، قانونی و اقتصادی و بودجه ای به ترتیب اولویت به عنوان موانع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی شناسایی شده است. موانع پیش روی تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی دانشگاه های علوم پزشکی و محقق اردبیلی دارای ابعاد چندگانه اند و مرتفع نمودن این موانع نیازمند راهکارهای تخصصی می باشد.
شکاف واقعیت موجود با انتظارات مطلوب دانشجویان از دانشگاه، مطالعه موردی: دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف پژوهش بررسی انتظارات دانشجویان از دانشگاه و سنجش میزان برآورده شده آن است. روش کار پژوهش حاضر از نوع پژوهش ها زمینه یابی با طرح مقطعی است. جامعه آماری، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبائی ورودی های 1390 و 1393 بوده اند. با توجه به جامعه آماری پژوهش که به دانشکده ها، رشته ها و ورودی های مختلف تقسیم شده بودند، محقق از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده کرده است و با استفاده از جدول مورگان تعداد 600 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته به صورت دوسویه با شش خرده مقیاس شامل فرایند آموزش و خط سیر یادگیری، تعاملات و تجارب بیرونی با استاد، جو و محیط دانشگاهی، مدیریت و سازمان دانشگاه، امکانات و جلوه های ملموس، رفتار دانشگاهی استفاده شد که روایی ابزار مورداستفاده در حد بسیار مطلوب گزارش شده است. یافته ها بیانگر آن است که در وضع موجود میانگین مؤلفه تعاملات و تجارب بیرونی با استاد (43/48) بالا ترین و مؤلفه مدیریت و سازمان دانشگاه (25/39) پایین ترین بوده است؛ اما در وضع مطلوب میانگین مؤلفه رفتار دانشگاهی (39/83) بالا ترین و میانگین مؤلفه تعاملات و تجارب بیرونی با استاد (68/81) از سایر مؤلفه ها پایین تر بوده است. در وضعیت شکاف میان واقعیت های موجود با انتظارات مطلوب نیز مؤلفه سازمان و مدیریت دانشگاه دارای بالاترین شکاف (84/26) و تعاملات و تجارب بیرونی با استاد دارای پائین ترین شکاف (43/17) هستند. در نتیجه لازم است، سیاست گذاران در اتخاذ سیاست ها و تصمیمات با شناخت از وضعیت مؤلفه های تشکیل دهنده انتظارات دانشجویان از دانشگاه و برنامه ریزان و مدیران در برنامه ریزی و اجرا متناسب با انتظارات دانشجویان از دانشگاه عمل نمایند.
ارزیابی مدیریت دانشگاه های دولتی تهران مبتنی بر رویکرد سیستم های سازگارشونده پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدیریت دانشگاه های دولتی تهران مبتنی بر رویکرد مدیریت سیستم های سازگارشونده بود. روش پژوهش استفاده شده در این تحقیق، در زمره تحقیقات ترکیبی است. بخش کیفی پژوهش، تحلیل محتوای اسناد مطالعاتی بود که با هدف استخراج مقوله های " مدیریت سازگارشونده" انجام شد. در بخش کمی، روش توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش، کلیه اسناد مطالعاتی مربوط به دانشگاه سازگارشونده پیچیده و همچنین متن مصاحبه با 9 خبره علمی در زمینه دانشگاه بود. جامعه آماری در بخش کمی پژوهش، شامل کلیه اعضا هیأت علمی دانشگاه های دولتی تهران در سال تحصیلی 94-93 بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس محقق ساخته "مدیریت سازگارشونده پیچیده" استفاده شد. از تحلیل محتوای اسناد مطالعاتی و متن مصاحبه با 9 خبره علمی، الگوی مدیریت سازگارشونده پیجیده در دانشگاه بدست آمد. پرسشنامه های ساخته شده بر اساس این الگو، بر روی 228 استاد دانشگاه های شهر تهران اجرا شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی بر روی داده های جمع آوری شده، نشان داد که الگو از برازش خوبی برخوردارست (df=194, RMSEA=0/09, CFI=0/98, NFI=0/95 ). پایایی پرسشنامه محقق ساخته 9/0 به دست آمد. از مقیاس " مدیریت سازگارشونده پیچیده" برای ارزشیابی مدیریت دانشگاه ها استفاده شد. نتایج اجرای پژوهش، نشان می دهد که مدیریت و رهبری دانشگاه های نمونه پژوهش، در ابعاد استقلال نسبی، خودسازماندهی و پیچیدگی نمره ای بسیار نزدیک به میانگین ممکن را کسب نموده است. این در حالی است که انتظار می رود دانشگاه های مورد بررسی از استقلال و خودسازماندهی بالایی برخوردار باشند. به واقع، دانشگاه باید متناسب با رشد و بلوغ خود، از استقلال در حوزه مدیریت و رهبری، برخوردار باشد؛ چرا که درجه آزادی در یک سیستم پیچیده سازگارشونده از ویژگی های اساسی سیستم است.
آسیب شناسی موانع و چالش های فعالیت اعضای هیأت علمی جدیدالاستخدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعضای هیأت علمی، ارزشمندترین و حیاتی ترین سرمایه های هر دانشگاهی به شمار می روند. شناسایی چالش ها و موانع موجود در فعالیت این افراد و سرمایه گذاری در برنامه های توسعه و بهسازی آن ها به عنوان مهم ترین راهبرد در بالندگی دانشگاه و زمینه سازی حرکت به سوی مرجعیت علمی، از اهمیت دوچندانی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بازنمایی موانع و چالش های موجود در حوزه فعالیت اعضای هیأت علمی جدیدالاستخدام و مبتنی بر روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. میدان تحقیق، دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه گیری، به صورت هدفمند و با روش ملاکی انجام شد. داده ها از طریق فن مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شد. پس از دوازدهمین مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید، اما به منظور اعتباربخشی به یافته ها، مصاحبه ها تا هجدهمین مورد ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از راهبرد کُلایزی انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که دو دسته مانع و چالش جدی در حوزه فعالیت های آموزشی و پژوهشی (پنج مولفه آموزشی و شش مولفه پژوهشی)، بر سر راه اعضای هیأت علمی جدیدالاستخدام در دانشگاه ها وجود دارد. در پایان، راهکارهای عملیاتی برای بهبود وضعیت موجود، پیشنهاد گردید.
شناسایی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در فضاهای دانشگاهی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان رابطه ای معنادار بین احساس، شناخت و ادراک افراد با فضاست که می تواند باعث به وجود آمدن احساس ها و پیامدهای مثبت در عوامل اجتماعی، روان شناختی و فیزیولوژیکی شود. به همین منظور در پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق به فضاهای دانشگاهی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی است که برای گردآوری داده های آن از روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در شهر تهران می باشد و در آن از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده است. بدین ترتیب که 168 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم کارشناسی و سال دوم کارشناسی ارشد معماری از پنج دانشگاه (دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه شهید رجایی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات) انتخاب شدند. یک پرسشنامه 61 سؤالی محقق ساخته، به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد که روایی آن با نظرسنجی از اساتید حوزه معماری و روانشناسی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0.941 α=) موردبررسی و تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. در نتایج تحلیل عاملی، غیر از عامل حس تعلق به دانشگاه 8 عامل دیگر استخراج گردید که در 05/0p< همبستگی معناداری با عامل حس تعلق به مکان داشتند. درمجموع حدود 54 درصد از واریانس کل حس تعلق به مکان، توسط این 8 عامل پوشش داده شد. نتایج نشان داد عوامل طراحی محیطی (ساماندهی فضایی، سایت و محوطه دانشگاه، کمیت و کیفیت کلاس های آموزشی و کمیت و کیفیت مبلمان محوطه)، عوامل انسانی (رفتار اساتید و کارکنان با دانشجویان) و عوامل فردی (شرکت در فعالیت های علمی، فرهنگی، اجتماعی و اهمیت به تکالیف دانشگاهی) به ترتیب بیشترین همبستگی با حس تعلق به دانشگاه را داشتند و لازم است در طراحی محیط و برنامه های آموزشی اساتید، کارکنان و دانشجویان موردتوجه قرار گیرند.
مؤلفه های جهانی شدن دانشگاه در نظام دانشگاهی ایران ازنظر صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های جهانی شدن دانشگاه در نظام دانشگاهی ایران ازنظر صاحب نظران بود. روش شناسی: پژوهش از نوع کیفی و روش آن مصاحبه بود. مشارکت کنندگان پژوهش، صاحب نظران و متخصصان آموزش عالی در حوزه جهانی شدن دانشگاه بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند تا رسیدن اشباع نظری با 21 نفر از آن ها مصاحبه عمیق صورت گرفت. یافته ها: پس از گردآوری داده ها، فرایند پالایش، بازخوانی، دسته بندی و ارائه یافته ها از طریق فن تحلیل محتوای کیفی متن مصاحبه ها صورت گرفت. ملاک های ارزیابی پژوهش کیفی، شامل اعتمادپذیری (معادل روایی درونی در پژوهش کمی)، انتقال پذیری (معادل روایی بیرونی در پژوهش کمی)، قابلیت اطمینان (معادل پایایی) و تأیید پذیری (معادل عینیت)، بررسی و بر اساس آن، روایی و پایایی پژوهش تأیید شد. بر اساس نتایج پژوهش، الگویی شامل 6 عامل (جهانی شدن فرهنگ؛ جهانی شدن سیاسی؛ جهانی شدن اقتصاد؛ جهانی شدن اجتماعی؛ جهانی شدن علمی؛ جهانی شدن مدیریت) و 26 مقوله ترسیم شد که برای جهانی شدن دانشگاه باید موردتوجه قرار بگیرد.
توسعه چارچوب ظرفیت سازمانی دانشگاهی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، توسعه چارچوب ظرفیت سازمانی دانشگاهی بود. روش پژوهش، فراترکیبِ کیفی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) بود. در گام اول، سؤال پژوهش در مورد توسعه چارچوب ظرفیت دانشگاهی مطرح و بر اساس آن اعضای تیم فراترکیب مشخص شدند. در گام دوم و سوم، 63 پژوهش کیفی از میان 120 پژوهش از پایگاه های معتبر علمی داخلی و خارجی جستجو و معیارهای شمول مقالات مشخص گردید. در گام چهارم، با تجزیه وتحلیل داده ها، 104 مضمون پایه مرتبط با ظرفیت دانشگاهی استخراج گردید. بر آن اساس در گام پنجم، 104 مضمون پایه در 19 مضمون سازمان دهنده سطح اول شامل آموزش؛ پژوهش؛ خدمات اجتماعی؛ بهره وری؛ فنّاوری؛ ساختار سازمانی؛ نظارت و ارزیابی؛ مدیریت منابع انسانی؛ شایستگی های منابع انسانی؛ توان پاسخگویی؛ مالی؛ نظام برنامه ریزی؛ مدیریت دانشجویان؛ امکانات و تسهیلات؛ مسئولیت های شغلی اعضای هیئت علمی؛ فرهنگ سازمانی؛ برنامه درسی و رهبری تغییر قرار گرفتند. در مرحله بعد، مضامین سازمان دهنده سطح اول در 5 مضمون سازمان دهنده سطح دوم شامل مدیریت استعداد؛ زیرساخت ها؛ مأموریتی؛ فرآیندی و عملکرد سازمانی طبقه بندی شدند. در انتها نیز، شبکه مضامین ظرفیت سازمانی دانشگاهی ترسیم گردید. در گام ششم، یافته ها اعتبار یابی شدند و پس از تأیید، در گام هفتم ارائه گردیدند. چارچوب توسعه داده شده در این پژوهش، امکان ارزیابی ظرفیت سازمانی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی را فراهم آورده است.
مطالعه تحلیل فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دانشگاه های امروزی؛ شاهد ظهور شرکت های نوپا با عنوان استارت آپ توسط تیم های دانشجویی و دانشگاهیان هستیم؛ متأسفانه اکثر استارت آپ ها با موانع موفقیت روبرو هستند. از طرفی یکی از مباحث جدیدی که وارد دانشگاه های نسل چهارم شده و می تواند هدف گذاری مطلوبی برای آینده استارت آپ ها باشد؛ وجود اسپین آف های دانشگاهی بوده که با محوریت محققان و دانشگاهیان و با هدف تجاری سازی تحقیقات در دانشگاه ها ایجاد شده است؛ محقق با هدف موفقیت استارت آپ ها در یک مطالعه کیفی فرآیند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی را مورد مطالعه قرار داده است؛ به همین منظور در دو بخش این فرایند مورد تحلیل قرار گرفته است؛ در بخش اول متون مربوطه مورد ترجمه قرار گرفتند؛ و در بخش دوم با نمونه گیری هدفمند در یک مصاحبه ساختاریافته در بین 8 نفر از خبرگانی که دارای سابقه کارآفرینی بودند؛ فرایند حرکت از استارت آپ به اسپین آف با استفاده از روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت؛ نتایج تحقیق با شناسایی مؤلفه های شرایط علی، مداخله ای وراهبردها؛ نشاندهنده پدیده محوری با عنوان استارت لین و پیامد آن را سکوی پرتاب ایده آل برای استارت آپ به سمت اسپین آف دانشگاهی بود؛ محقق در انتهای تحلیل یافته ها، الگوی سکوی پرتاب برای فرایند دگردیسی استارت آپ به اسپین آف دانشگاهی با عنوان "الگوی ایده آل سکوی پرتاب هلی کوپتر" معرفی کرده است.
گویاوری کلاس های یک دانشگاه در دیوان نشانه شناسی: دلالت های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله در چارچوب مطالعات نفسیری، نشانه شناسی کلاس های درس یک دانشگاه برای ایجاد آگاهی انتقادی درباره معانی و نحوه عمل کردن نشانه های موجود در متن آلایه های فیزیکی آن به پیوست آموزه های مدیریتی منبعث از آن بود. برای تحقق این هدف، پس از گرفتن عکس از عناصر ساختاری کلاس های درس دانشگاه مورد مطالعه، تعداد 7 عکس به عنوان نمونه برای تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. معیار غربال گری عکس ها، ضابطه قابلیت یادگیری بیشتر از متون دیداری بود. در ادامه، داده ها با استفاده از روش های نشانه شناسی سوسور و بارت مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. یافته های پژوهش ما را به کشف 5 اسطوره دلالت نمودند: اسطوره استاد-شاگردی (لزوم تبعیت محض شاگرد از استاد در مقام آموزش و تکیه بر آراء و اندیشه های مطرح شده توسط او در عوض مواجهه منتقدانه و یا شالوده شکنانه با آن اندیشه ها یا هم آموزی)، اسطوره نظم-نسق (القای معنایی مستحسن به رعایت نظم در سازمان برای سامان مندی امور)، اسطوره مهتری-کهتری/ ارباب-رعیتی (ایجاد ناگزیر نظام طبقاتی در سازمان)، اسطوره دارندگی-برازندگی (عدم اهتمام بایسته نسبت به کاربست و نگه داشت اموال و امکانات عمومی سازمان) و اسطوره پت-مت (عدم همه جانبه نگری در برنامه ریزی و بسیج منابع و امکانات سازمان).
مطالعه مسئولیت اجتماعی گروه های آموزشی (نمونه موردی: گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله پیش رو، تحلیل وضعیت مسئولیت اجتماعی گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه تهران می باشد؛ بنابراین پس از واکاوی ادبیات پژوهش پنج مؤلفه مسئولیت اجتماعی؛ اخلاقی، قانونی، زیست محیطی، مشارکت اجتماعی و اقتصادی که فراوانی بیشتری داشتند به عنوان مؤلفه های مسئولیت اجتماعی گزینش شدند و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و به کارگیری مصاحبه نیمه ساختاریافته 22 مصاحبه با اعضای هیئت علمی و دانشجویان در مقطع دکتری و ارشد انجام شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها در تحلیل پنج مؤلفه اصلی مسئولیت اجتماعی نشان می داد در مؤلفه اخلاقی در سه زیر مؤلفه اخلاق آموزشی با 57 درصد رضایت، اخلاق پژوهش با 58 درصد رضایت، اخلاق ارتباطی و تعاملی با 60 درصد نارضایتی، در مؤلفه قانونی با 72 درصد رضایت، در مؤلفه زیست محیطی 95 درصد نارضایتی و در مؤلفه های اقتصادی و مشارکت اجتماعی 100 درصد نارضایتی وجود داشت. در پایان بر اساس یافته های بدست آمده پیشنهادات سیاستی برای نظام آموزش عالی ارائه شده است.
طراحی مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این مسئله است که؛ مدل چابکی فرهنگی اعضاء هیئت علمی دانشگاه های ایران چه مؤلفه هایی دارد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، خوارزمی، الزهراء (س)، علم و صنعت ایران، خواجه نصیرالدین طوسی، صنعتی شریف و صنعتی امیرکبیر در سال تحصیلی 95-1394 بود که تعداد آن ها برابر 6042 نفر می باشند. در بخش کیفی حجم نمونه، 8 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و در بخش کمّی تعداد افراد نمونه را با استفاده از فرمول کوکران 361 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری، طبقه ای نسبتی بود. برای جمع آوری داده ها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ در حوزه رویکردهای چابکی برابر با 703/0، در حوزه شایستگی های علمی 753/0 و در حوزه شایستگی های عمومی 889/0 بود. نتایج نشان داد که مدل چابکی فرهنگی شامل 4 شایستگی اصلی می باشد که عبارتند از: رویکردهای چابکی، شایستگی های علمی، شایستگی های عمومی و تجارب بین فرهنگی؛ برای هرکدام از این شایستگی ها چندین مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، شاخص هایی شناسایی شدند.
شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کارآفرینی دانش بنیان از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کارآفرینی دانش بنیان از دیدگاه متخصصان و بررسی وضعیت موجود از دیدگاه ذینفعان انجام شده است. رویکرد این پژوهش، آمیخته (کیفی- کمی) است. جامعه آماری این پژوهش در مرحله کیفی خبرگان دانشگاه صنعتی ارومیه بوده که داده های مصاحبه در نفر نوزدهم به اشباع رسیده و در مرحله کمی شامل اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه صنعتی ارومیه به تعداد 646 نفر بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای تعداد 298 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات درروش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق استفاده و درروش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در رویکرد کیفی از فن کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در رویکرد کمی از آزمون های t و تحلیل عاملی با نرم افزارهای spss و Lisrel صورت گرفت. نتایج پژوهش در مرحله کیفی نشان داد که عوامل مؤثر بر کارآفرینی دانش بنیان، می توانند در قالب 7 مقوله عوامل حمایتی، انگیزشی، شغلی، محیطی، آموزشی، ساختاری و زمینه ای قرار بگیرند. یافته های مرحله کمی نشان داد که در بین عوامل گرایش به کارآفرینی دانش بنیان بیشترین اثر توسط عوامل انگیزشی ایجاد گردیده و عوامل زمینه ای و عوامل محیطی دارای وضعیت مطلوب، عوامل آموزشی و ساختاری دارای وضعیت متوسط و نهایتاً عوامل حمایتی، انگیزشی و شغلی دارای وضعیت نامطلوبی بودند.
پیش برنده ها و بازدارنده های دانشگاه ایرانی در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی پیش برنده ها و بازدارنده های دانشگاه ایرانی و شناخت علل ساختاری و بافتاری در تحقق یا عدم تحقق آن در ادوار تاریخی قاجار، پهلوی (اول و دوم) و انقلاب اسلامی است. روش شناسی: این پژوهش ازنظر سنت پژوهشی، کیفی و از نظرگاه هدف، کاربردی و از جنبه ماهیت، (کتابخانه ای) اسنادی مبتنی بر مطالعات تاریخی است. یافته ها: نتایج نشان داد مهم ترین پیش برنده ها و بازدارنده ها در دوره قاجار: حضور استادان خارجی، مواجهه با ملل اروپایی، انتشار روزنامه ها، ترجمه متون علمی-ادبی (پیش برنده) و درباری بودن، فن گرایی و تک نهادی بودن (بازدارنده) در دوره پهلوی اول: رویکرد نخبه گرا، اعزام دانشجو به خارج (پیش برنده) و بی توجهی به خلق خرد در اجتماع علمی، چیرگی نظرگاه پوزیتیویستی، امکانات ناکافی برای تکاپوهای دانشی (بازدارنده) در پهلوی دوم: تبادل دانش با دانشگاه های داخل و خارج، کوشش در دانشگاه سازی (پیش برنده) و ناهماهنگی گسترش کمی-کیفی، غلبه الگوی ناپلئونی بر ساختار دانشگاه (بازدارنده). انقلاب اسلامی: مشارکت در رتبه بندی های داخلی و بین المللی، حضور گسترده زنان، بین المللی سازی، آگاهی موشکافانه از سیر تاریخی و سابقه غنی دانش (پیش برنده) و توسعه یافتگی سنتی، مقاله گرایی و توده ای شدن (بازدارنده) بوده است. نتیجه گیری: ایده دانشگاه ایرانی با تغییر در قواعد، الگوها، ساختارها و هنجارهای موجود دانش، می تواند دانشگاه و عمل دانشگاهی را با سرمشق های نوین ِدانشگاه مدار، سازگار کند. به گونه ای که علاوه بر همسویی با ضرورت های جامعه ی دانش محور، نقش رهایی بخشی را با هویتی نو به تجلی برساند. الزامات تحقق این ایده به شناخت دقیق پیش برنده ها و بازدارنده هایی وابسته است که بتوان پس از با تبیین های مستدل تاریخی- علمی، ضرورت برساخت آن را در ایران معاصر محقق کرد.
تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی دانشگاه از پیوند آموزش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۰۰-۷۸
حوزه های تخصصی:
مسئله و هدف: با وجود اهمیت آموزش و پژوهش به عنوان دو کارکرد اصلی دانشگاه ها و پذیرش این مفروضه جهانی که پژوهش برای آموزش سودمند است و همچنین مبهم بودن جایگاه این دو در سیاست و عمل آموزش عالی، هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تجارب زیسته اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) از پیوند آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد است. روش کار: برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی توصیفی بهره گرفته شد. کلیه اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی (الف) سرآمد آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد جامعه موردمطالعه را تشکیل دادند که مشتمل بر 48 نفر بودند. از این میان، 20 نفر به عنوان مطلعان کلیدی و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های موردنیاز از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از شیوه کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، چهارده مقوله اصلی با هدف درک ماهیت آموزش و ماهیت پژوهش، هفت مقوله اصلی حول محور رابطه آموزش و پژوهش و چهارده مقوله اصلی به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده رابطه آموزش و پژوهش شناسایی و استخراج شد. نتیجه گیری: نظر به تجارب زیسته اعضای هیئت علمی موردمطالعه بین آموزش و پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد رابطه وجود دارد و جهت این رابطه به دو شکل مثبت و منفی قابل ملاحظه است. به نظر می رسد رابطه بین پژوهش و آموزش برحسب مقطع تحصیلی و ماهیت رشته تحصیلی نسبی است. چنانکه این رابطه در سطح دکتری قوی ترین و در سطح کارشناسی ضعیف ترین حالت را به خود اختصاص داده است.
طراحی و اعتبارسنجی مدل دانشگاه باز بر اساس پارادایم نوآوری باز رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
235 - 261
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی دراین پژوهش، طراحی و اعتبار سنجی مدل دانشگاه باز بر اساس پارادایم نوآوری باز می باشد. برای رسیدن به این هدف، از روش ترکیبی متوالی اکتشافی استفاده شده است. روش شناسی پژوهش استفاده از رویکرد آمیخته می باشد، در مرحله کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد و مصاحبه نیمه ساخت یافته با ده نفر از متخصصان و پژوهشگران نوآوری باز که به روش نظری انتخاب شدند، داده ها جمع آوری شد سپس با استفاده از طرح نظامند استراوس و کوربین مولفه های نوآوری باز در قالب مدل پارادایمی نظامند تدوین گردید. بر اساس یافته های حاصل از مرحله کیفی پرسشنامه، مدل اولیه طراحی شد و پس از سنجش روایی (لاوشه) و پایایی آلفای کرونباخ 85/0، پرسشنامه طراحی شده به 364 نفر از اساتید دانشگاهی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب اجرا گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولفه های نوآوری باز ارائه شده در طرح نظامند با استفاده از نرم افزار Amos24 و انجام روش تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و مرتبه دوم مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و بارهای عاملی تمامی مولفه ها بیشتر از 4/0 و مقادیر تی بیشتر از 96/1 به دست آمده است که این نتایج حاکی از برازش قابل قبول برای همه مولفه های ارائه شده در طرح نظامند می باشد.
شناسایی شاخص های مدیریت داوطلبان ورزش دانشگاهی با تاکید بر متغیرهای رفتار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های مدیریت داوطلبان ورزش دانشگاهی با تاکید بر متغیرهای رفتار سازمانی انجام شد. جامعه این پژوهش 13 نفر اساتید هیئت علمی دانشگاه ها و خبرگان شاغل در سازمان های ورزشی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش سیستماتیک انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه بود. درصد توافق درون موضوعی مصاحبه ها برابر است با 91/0 که مناسب می باشد. یافته های پژوهش نشان داد استراتژی های سازمان، حفظ و نگهداری، توسعه و بهسازی، کشف و ارزیابی، استخدام و بکارگیری به عنوان شاخص های اصلی بر مدیریت رفتار داوطلبان در ورزش دانشگاهی موثر است. بر این اساس پیشنهاد می شود مدیران ورزش دانشگاهی بر تاکید بر عوامل مذکور ، مدیریت بهینه ای بر رفتار داوطلبان داشته باشند تا موفقیت های ورزش دانشجویی شکل گیرد.
آموزش عالی، کنش اخلاقی و گردشگری پایدار: رویکردی هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری از لحاظ اقتصادی و فرهنگی اهمیت بسیاری یافته است. با این همه، علی رغم منافع اقتصادی توسعه گردشگری مخاطرات زیست محیطی و فرهنگی نیز به وجود آمده است که پژوهشگران این حوزه به آن می پردازند. تاکید بر" پایداری" گردشگری به عنوان نوعی وضعیت مطلوب، راهی برای مقابله با این مخاطرات است. هدف این مقاله بررسی ایده پایداری در گردشگری به عنوان یک مطلوب اخلاقی و پیوند آن با موضوع فهم فرهنگی و در نهایت نقش دانشگاه ها در توسعه آن است. بر این اساس در مقاله حاضر به اتکاء نظریه هرمنوتیکی – بویژه گادامر - به این مساله پرداخته شده است که پایداری در گردشگری متضمن چگونه تفسیری از خود فهم است. متناسب با ماهیت فلسفی و نظری بحث، در این مطالعه روش پژوهشی تحلیلی و استنتاجی بکار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان م ی دهد که تحقق گردشگری پایدار در گرو دگرگونی در فهم ما از محیط، جامعه، ارزش های فرهنگی است. نظریه هرمنوتیکی گادامر این امکان را برای ما فراهم می کند، تا به فرهنگ ها ملی، بومی و محلی به عنوان یک متن و یا تویی که در انتظار فهمیدن است بنگریم. کوششی که بر زمینه ارتباط انسانی محقق می شود و کنش اخلاقی یکی از پیامدهای با اهمیت آن است. شرایط امکانی توسعه گردشگری پایدار در گرو تغییر نگاه به فهم فرهنگ دیگری، احترام به آن و تلاش برای آموختن دانش و مهارت های مربوط به آن است. دانشگاه ها در این حوزه می توانند نقش موثری را ایفاء نمایند.
خشیت الهی: ملاک علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، هدفگذاری می کند. بر این اساس، شناسایی پژوهش های کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پایگاه های معتبر در دسترس، مقالات معتبر با محوریت خشیت الهی به واسطه رویکرد گلوله برفی یا زنجیری، مورد جستجو و شناسایی قرار گرفته اند. خشیت الهی یا خداباوری و خداترسی، مفهومی بنیادین و راهگشا در سیر و سلوک و بندگی مبنی بر تسلیم، تعظیم و تکریم منسوب به عظمت و مهابت خداوند متعال و هم چنین خودباختگی، افتادگی و فروتنی منتج از علم و معرفت حقیقی و راستین است. مراد از عامل تحقق بخش خشیت، معرفت علمی متبلور در باور و عمل است که تلقی از آن، علم اخلاق مدار و عالم به آن، عالم اخلاق مدار به عنوان پیش نیاز دانشگاه اخلاق مدار است که با مختصات و ویژگی هایی که دارند، بینشی وسیع را عرضه داشته و در خدمت سعادت بشریت خواهند بود. این چنین، علم، عالم و دانشگاه اخلاق مدار، خشیت آفرین، تزکیه کننده، هدایت آفرین، مسئولیت پذیر، عمل گرا، پاسخگو، جامع نگر، تخصصی، نافع، فرازمان، فرامکان، یقینی و اصیل و در یکپارچگی با ایمان به مفهوم درک معنای جهان خواهند بود.
ارائه الگوی ساختاری خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ساختاری خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیأت علمی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبائی به تعداد 3460 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با کمک جدول مورگان، 346 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته خودتوسعه ای حرفه ای با پایایی(97/0=α) استفاده شد که 5بعد خودتوسعه ای حرفه ای را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحلیل با کمک نرم افزار لیزرل و تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری، نشان داد مدل ساختاری خودتوسعه ای حرفه ای اعضای هیأت علمی دارای پنج بعد کلیدی از جمله شایستگی های خودتوسعه ای حرفه ای، اقدام و اجرای خودتوسعه ای، برنامه ریزی خودتوسعه ای، تمایل به خودتوسعه ای و عوامل مؤثر بر خودتوسعه ای بوده است که از برازش مناسبی با داده ها برخودار بوده است. نتایج نشان داد، عوامل مؤثر با ضریب مسیر (52/0=γ)، بر تمایل به خودتوسعه ای حرفه ای تأثیرگذاشته است. همچنین، تمایل به خود توسعه ای حرفه ای با ضریب مسیر (92/0=γ)، بر برنامه ریزی خودتوسعه ای تأثیرگذاشته است. علاوه بر آن، برنامه ریزی با ضریب مسیر (95/0=γ)، بر اقدام و عمل خودتوسعه ای تأثیرگذاشته است. در نهایت، اقدام و عمل بر شایستگی های خودتوسعه ای حرفه ای با ضریب مسیر (83/0=γ)، تأثیرگذاشته است.
نقش شورای انقلاب اسلامی در نهادینه سازی انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها (1359-1357) و شناسایی عوامل عدم تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواضع و تعامل چندجانبه شورای انقلاب به عنوان اولین نهاد مجریِ انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها بین سال های 1357 تا 1359 با سایر طبقات نقش آفرین در انقلاب فرهنگی، که عبارت اند از رهبر، دانشگاهیان، دولت و مردم، تأثیر مستقیمی بر نهادسازی و نهادینه سازی این مقوله فرهنگی در انقلاب اسلامی داشته است. هدف اصلی این پژوهش آن است که با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی اسناد، منابع و مطبوعاتِ موجود، نقش شورای انقلاب در عدم تحقق اهداف انقلاب فرهنگی در بازه زمانیِ مسئولیتش را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد عدم دستیابی شورای انقلاب به موفقیت مورد نظر امام خمینی در اجرای انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها بیش از هر چیز در چند امر خلاصه می شود: اولاً مشغله بیش از حد این نهاد در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، ثانیاً برداشت مبهم و ناقص و به تبع آن برنامه ریزی غیرجامعِ اعضای آن نهاد از مقوله انقلاب فرهنگی و ثالثاً عدم همکاری و فرمانبرداریِ اولین دولت انقلاب اسلامی و رؤسای دانشگاه ها در فرآیند کار. در این میان تنها رهبری امام خمینی و همراهی مردم با اقدامات این نهاد به نحو صحیح صورت گرفته است. نکته راهبردی دیگر آنکه توجه رهبر انقلاب به توأم بودن نهادسازی در کنار نهادینه سازیِ مقوله انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها باعث شد تا ایشان در بندِ نهاد خاص نباشد و به علت نواقص موجود، مسئولیت آن را به نهاد جدیدِ ستاد انقلاب فرهنگی واگذار کند.