مطالب مرتبط با کلیدواژه

واسازی


۲۱.

تحلیل منطق واسازانه روایت رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان طرح رستم و سهراب واسازی تعلیق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۴۱
در هر روایت، نوعی منطق واسازانه وجود دارد که از طریق تقابل اجزای ساختاری روایت یعنی رخ دادها و طرح شکل می گیرد. تکیه بر هر کدام از این اجزا، خوانشی متفاوت به وجود می آورد. روایت رستم و سهراب به دلیل نوع تراژیک خود، باید به فاجعه منتهی شود. این ویژگی، روی دادها را به سمت طرحی خاص جهت می دهد و در نتیجه این گونه برداشت می شود که روی دادها بر اساس نیت نویسنده و نوع تراژدی چیده شده اند و هیچ گریزی از فاجعه نیست. از طرفی منطق و احتمالاتی که به واسطه رخ دادها در متن ایجاد می گردد، باعث شده تا این گونه برداشت شود که خاصیت علّی و منطقی روی دادها باعث به وجود آمدن چنین فاجعه ای شده است. بر اساس همین منطق متضاد، در این مقاله کوشش شده، تناقض داستان و طرح و تبعات ساختاری و معنایی این تنش در روایت رستم و سهراب واکاوی شود. ضعف رخ دادها و برجسته شدن طرح، ضعف روابط علّی، استفاده از شتاب مثبت برای به حاشیه راندن خلل های معنایی، توجیه علیت حوادث با پشتوانه قضا و قدر، تکثیر تعلیق و واسازی طرح از جمله پیامدها و شگردهایی هستند که به واسطه تنش واسازانه میان داستان و طرح در این روایت شکل گرفته اند.
۲۲.

دورکین و مسائل عدالت بین نسلی: درآمدی بر نظریه برابری در منابع بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوُرکین عدالت برابری در منابع آزمون رشک واسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۴۵۲
نظریه های عدالت به هنگام ترسیم مقتضیات عدالت، ناگزیر نگاهشان به آینده است. دغدغه های بین نسلی که در پی معضلات زیست محیطی و تخلیه منابع طبیعی روزافزون شده است، مسائل جدیدی را طرح کرده که شامل قلمرو، الگو و معیار عدالت بین نسلی است. هر چند «دورکین» مستقلاً از عدالت بین نسلی بحث نکرده، نظریۀ برابری در منابع که تصویری واحد از ارزش های جوامع انسانی از جمله عدالت ارائه می دهد، این قابلیت را دارد تا به این مسائل پاسخ دهد. اصول استقلال و تعبیرپذیری ارزش ها در کنار برداشت خاص از حقوق باعث می شود تا بتوان با استفاده از روش واسازی، نظریۀ برابری در منابع بین-نسلی را ارائه نمود. این نظریه، فردمحور با نگاه به تمامی نسل های آینده است که در آن حفظ کرامت انسانی همگان مدنظر است. این هدف با رعایت دو اصل اهمیت برابر به سرنوشت انسان ها در تمام اعصار و نیز احترام یکسان به مسئولیت های شخصی شان در قبال زندگی هایشان محقق می شود.
۲۳.

«بایسته ها و شرایط کاربست واسازی دریدا» در نقد متون نقد و تحلیل کتاب واسازی متون آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۹۱
نویسنده در این مقاله می کوشد با ارائة تبیین درست و انضمامی تر از واسازی دریدا و الزام های معرفتی و روش شناختی آن، به نارسایی عمده ای در فضای نقد متون ادبی ایران اشاره کند و آن شتاب زدگی در کاربست نظریه ها و روش های جدید نقد ادبی اروپایی در ایران است. کتاب مجتبی گلستانی نیز در ذیل این نارسایی نقد شده است. بدین ترتیب، مقاله نشان می دهد که در فهم، تبیین، و نقد و بررسی آثار نویسندگان معاصر ایران باید پیش از هرچیز با آن ها گفت وگو کرد تا از این راه درک فاصله میان جهان خواننده و متن برای خواننده شکل خاص خود را بگیرد. اما نویسندة کتاب عمداً در مقام پژوهش گر هم چون سوژة مدرن متون آل احمد را به موضوعات برنامة پژوهشی خود تبدیل کرده و نتوانسته است با متن ارتباط برقرار کند. در این مقاله عمدتاً روند ابژه شدن متن ها در کتاب موردنقد باز شده است. نتیجة حاصل از این بررسی نقد آثار کسانی مانند آل احمد، شاملو، شریعتی، و نیما تابعی از شرایط تاریخی و کنش گری آن هاست که باید به صورت انضمامی و متوازن پی گرفته شود.
۲۴.

ارزیابی انتقادی کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای: واسازی معنای متناقض مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۵۳۶
سواد رسانه ا ی سازه ای آموزشی است که ازخلال فرایند آموزش رسانه به مُتعلمان ساخته و پرداخته می شود. «مخاطب» از بنیان ها و مؤلفه های سازنده این سازه است که در فرایند آموزش رسانه معنایی مضاعف دارد؛ اولاً، مخاطب بخشی از مباحث آموزش سواد رسانه ای را به خود اختصاص می دهد و ثانیاً، متعلم درمقام مخاطبِ آموزش رسانه، به صورت پیش فرض جایگاه همان مخاطبی می نشیند که مقوّم سازه سواد رسانه ای است. این امرْ آموزش را با چالشی پیچیده مواجه می کند. ازیک سو و مطابق با تحولات آموزش رسانه، امروزه و به دلیل تحولات مشارکتی و تعاملی رسانه ها، مخاطب فعال پیش فرضی است که سواد رسانه ای در شناخت سوژه خود به کار می بندد و ازدیگرسو، کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای در جایگاه رسمی آموزش، معلم و مدرسه، مخاطب را عنصری منفعل فرض می گیرد که قرار است با طی کردن فرایند آموزش سوژگی لازم را کسب کند. طی نقد و ارزیابی کتاب، پرسش اصلی مقاله پرسش از معنا و جایگاه متناقض مخاطب در کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای است که تلاش می شود با کمک اتخاذ استراتژی واسازی ژاک دریدا، ازخلال کشف نظام سلسله مراتبی متن، استخراج دوگانه ها، بازتفسیر متن، و توجه به استثناهای آن پاسخ داده شود.
۲۵.

دسترسی افتراقی به سرمایه و توزیع نابرابر سلیقه های هنری (تحلیل کمی رابطه بین سرمایه با مصرف فرهنگی، هنری جوانان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات پسا استعماری شرق شناسی واسازی بازنمایی مدرنیته سیاسی ایرانی سریال قهوه تلخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۲۵
امروزه مصرف فرهنگی به دلیل گسترش فزاینده کالاهای فرهنگی، بخش اساسی و جدایی ناپذیر زندگی انسان ها شده است. این امر تفحص در عوامل اجتماعی موثر بر نوع مصرف فرهنگی و محتوای سلیقه های هنری گروه های مختلف جامعه و خاصه جوانان را، به یکی از محوری ترین موضوعات پژوهش های جامعه شناختی بدل کرده است. مطالعه حاضر در همین راستا و به تاسی از نظریه هومولوژی (همتایی)بوردیو، به مطالعه ارتباط میان سرمایه های اقتصادی و فرهنگی با سلیقه های هنری می پردازد تا نشان دهد چگونه دسترسی افتراقی به انواع سرمایه های اقتصادی و فرهنگی بر کیفیت انتخاب ها و سلایق زیبایی شناختی متمایز جوانان تاثیر می گذارد. تحقیق با روش پیمایش و استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی نمونه ای معرف از جوانان 29-15 سال ساکن شهر تهران صورت پذیرفته است. یافته های حاصل از تحقیق موید آنست که سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی هر دو دارای نقش معنا داری در شکل دهی به نوع سلیقه هنری جوانان اند. بر اساس تحلیل های رگرسیونی نیز مشخص شد که متغیر سرمایه فرهنگی نقش موثری در پیش بینی نوع مصرف و سلیقه هنری جوانان دارد؛ چنانچه بهره مندی اندک از این سرمایه پیوسته از کیفیت متعالی ترجیحات فرهنگی جوانان می کاهد و سلیقه آن ها را به انتخاب ژانرهای هنری عامیانه و مشغول کننده محدود می کند. این در حالی است که بهره مندی بیشتر از سرمایه فرهنگی، از طریق ایجاد نوعی عادت واره یا منش متمایز، جوانان را به سمت و سوی مصرف آثار فرهنگی نخبه گرایانه سوق می دهد. در نتیجه سرمایه فرهنگی با انتقال بین نسلی و جهت دادن به منش ها و سلایق متمایز جوانان، موجبات شکل گیری الگوهای مصرفی متنوعی را فراهم می آورد
۲۶.

سازوکارهای مشروعیت بخشی گفتمان های جنسیتی در رمان سلوک محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشروعیت بخشی/ زدایی واسازی مفصل بندی ادبیات داستانی «سلوک» محمود دولت آبادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۹۶
گفتمان های جنسیتی همواره برای تثبیتِ مفصل بندی های خود سعی در مشروعیت بخشی به ابعاد خودی و مشروعیت زدایی از عناصر دیگری دارند؛ مشروعیت بخشی، از نظر نشانه شناسی گفتمانی، فرایندی است که از طریق مفصل بندی گفتمانی، قدرت را هژمونیک می کند. هدف نگارندگان در این مقاله بررسی و شناسایی نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت بخشی گفتمان های جنسیتی در ادبیات داستانی معاصر فارسی است. از همین رو، آن ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف ( 2001 ) و دریدا ( 1983 ) از روش شناسی ون لیوون ( 2007 ) ارائه می کنند و از سایر ابزارهای زبان شناختی نیز بهره می برند. آنگاه برای تحلیل و نشان دادن عملکرد سازوکارهای یادشده به سراغ رمان سلوک دولت آبادی می روند و با گزینش هدفمند، بخش هایی از آن را بررسی می کنند. در پایان، آن ها به پرسش این پژوهش درباره نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت بخشیِ گفتمان های جنسیت ی پاسخ می دهند و چهار ساختارِ ساده، مرکب، پیچی ده، و زنجی ره ای را در آن سازوکارها معرفی می کنند. افزون بر آن، نشان می دهند گفتمان های جنسیتی با تلاش برای کسب مشروعیت و حصولِ آن، از ادامه مسیر باز نمی مانند، بلکه برای حفظ و تثبیت آن نیز گام فرامی نهند و همواره به صورت صریح یا ضمنی بازبافت سازی از دیگری مشروعیت می زدایند
۲۷.

جهان بینی مزدیسنی و حفاظت محیط زیست: نقدی واسازانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان بینی مزدیسنی حفاظت محیط زیست واسازی مدلول استعلائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۳۳۰
رابطه ی دین و محیط زیست طی چند دهه ی اخیر و به خصوص پس از انتشار مقاله لین وایت در مورد ریشه های تاریخی بحران محیط زیستی و نقد او بر دیدگاه یهودی- مسیحی، وارد مباحثات دانشمندان به ویژه اندیشمندان علوم انسانی گردید. طی این چند دهه دیدگاه های گوناگونی در مورد فواید نگاه های دینی (پیشامدرن) و ظرفیت های آن برای حفاظت محیط زیست ابراز شده است. این دیدگاه ها در ایران به صورتی یکجانبه به دفاع از نگاه های پیشامدرن در حفاظت محیط زیست پرداخته اند و جای هر گونه نقد را بر نگاه های پیشامدرن بسته اند. همین امر منجر به تحسین یکجانبه نگاه های پیشامدرن و چشم پوشی از نقاط ضعف آن ها در امر حفاظت محیط زیست شده است. به همین جهت حداقل در ایران نمی توان آثار و مقالاتی را یافت که به نقد این نگاه ها پرداخته باشند. لذا برای درک ظرفیت های واقعی نگاه های پیشامدرن در حفاظت از محیط زیست و امکان مراجعه به سنت های دینی، فکری و فرهنگیمان برای رویارویی با بحران های محیط زیستی، نقد این نگاه ها ضرورت دارد. این مقاله جهت پوشش بخشی از این ضرورت، با استفاده از روش واسازی و تمرکز بر دو متن دینی بندهشن و ارداویرافنامه نشان می دهد که بخشی از جهان بینی زرتشتی، به عنوان نمونه ای از نگاه های پیشامدرن، چگونه با ایجاد تقابل های دوجزئی و اتخاذ مدلول استعلایی «نیکی» یا «خیر» همه ی پدیده ها و از جمله محیط زیست را ذیل این مدلول رده بندی و به دوگانه مقدس و نامقدس، نیک و بد تبدیل می کند و با انجام چنین کاری امکان حفظ و توجه به بخشی از محیط زیست و عدم توجه به بخش دیگر را فراهم می آورد.
۲۸.

واسازی در جایگاه روش پژوهش کیفی: مطالعه موردی بررسی و تعیین اهداف تربیتی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واسازی تربیت روابط سلسله مراتبی انتقاد ادبیات.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۳۸
واسازی یکی از رویکردهای نوین در عرصه روش های کیفی پژوهش است که کاربست های فراوانی در علوم گوناگون داشته است. این رویکرد کیفی، ضمن به کارگیری انتقاد بنیادین در خوانش متن ها و بررسی پدیده های گوناگون، روابط ناعادلانه و سلسله مراتبی میان مفاهیم و پدیده ها را نشان می دهد و زمینه ای برای ارتباط دوسویه و عادلانه تر را فراهم می کند. این روش پژوهشی، چگونگی کاربست اندیشه های فلسفی و ورود آنها به عرصه پژوهش های کیفی را نشان می دهد. «واسازی» را می توان به عنوان روشی کیفی برای بررسی پدیده ها و مفاهیم مختلف به کار گرفت. این پژوهش، واسازی را برای بررسی اهداف تربیتی مدنظر قرار داده، تعیین این اهداف را با نگاه به ضرورت های واسازی مورد تحلیل قرار می دهند. کاربست این دیدگاه در موضوعات آموزشی و تعیین اهداف تربیتی بیانگر این است که اهداف تربیتی تعیین شده برای نظام آموزشی باید ناظر بر عدالت بوده و عناصر فراموش شده و حاشیه ای هر جامعه را مدنظر قرار دهند. همچنین پرورش تفکر انتقادی باید در رأس برنامه ها و اهداف تربیتی قرار گیرد. باید توازن میان اهداف حفظ شده و این اهداف در نسبتی منطقی و موجه با هم قرار گیرند و از شکل گیری روابط سلسله مراتبی سخت و تغییر ناپذیر میان آنان جلوگیری شود. در نهایت، می توان به ضرورت به کارگیری زبان هنری و ادبی در امور آموزشی و تهیه محتوا اشاره کرد و اهداف تربیتی را ناظر بر این اصل تهیه کرد تا رسیدن به آنها راحت تر شود و با به کارگیری زیبایی ها و جذابیت های ادبی و هنری، آموزش را جذاب تر و پذیرفتنی تر کرد تا میزان تحقق اهداف نزد دانش آموزان و معلمان بیشتر شود.
۲۹.

ادبیات اقلیت ها و تردید در مسیحیت به عنوان فراروایت رستگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت ادبیات اقلیت ها فراروایت رستگاری لوگوس واسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۲۶
این مقاله به بررسی نوع مواجهه نویسندگان اقلیت پسا استعماری با مسیحیت می پردازد. مسیحیت در طول تاریخ با فراروایت رستگاری و تولید روایت های استعماری عملاً در نقش نهادی ایدئولوژیک به دنبال باز تولید و تقویت گفتمان غالب استعماری به منظور نهادینه سازی فرمانبرداری و ایجاد سوژه های رام و منقاد در مستعمره بود. با ظهور دوران پسا استعمار و متعاقباً پیدایش گفتمان اقلیت ها، فراروایت مسیحیت به تدریج «اعتبار» خود را از دست رفته دید و «تردید» ها نسبت به ژست خیرخواهانه آن افزایش یافت. نویسندگان ادبیات / گفتمان اقلیت تعاریف جدیدی از مسیحیت به دست دادند. آن ها خواستار جدایی مسیحیت استعماری از لوگوس بودند و نتیجتاً آن را از فراروایت رستگاری تا مرز فراروایتی سیاسی از طریق ایجاد مدلول های واسازانه برای مسیحیت تنزل دادند. مقاله پیش ِرو خوانشی لیوتاری-دریدایی از گفتمان مربوط به مسیحیت اقلیت ها به دست می دهد و واکنش های مختلف مقاومت آنها را بررسی می کند و گفتمان های بدیل و رقیب را که در اَشکال پناه به دیگر فراروایت ها، بازگشت به دامان مسیحیت و احیای آیین ها و مذاهب بومی تبلور می یابد مورد ارزیابی قرار می-دهد.
۳۰.

واسازی دریدا به مثابه رهیافتی برای امکان تفکر دینی (دریدا و امکان تفکر دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دریدا واسازی نیست انگاری موعودباوری الهیات سلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۴
«واسازی» در تفکر دریدا نه «روش» بلکه به مثابه «رهیافتی» است که کل انگاره های متافیزیکی و سنت فلسفه غربی را از افلاطون تا هوسرل به پرسش می کشد. وسعت نگاه او، مفاهیم دینی را نیز به جهت صبغه متافیزیکی آن شامل می شود. این جستار، نقش اصطلاح «واسازی» و کاربست و تبیین گریِ آن را در حوزه الهیات نشان می دهد؛ برای این مقصود ضمن اشاره به تفسیرهای بدیلی که واسازیِ دریدا را با نیست انگاری پیوند داده است و نقد این ادعا؛ با استمداد از شواهد واسازانه تفکرِ او از قبیل مفهوم هدیه، پارادوکسِ ایمان، موعودباوری و عدالت کوشیده است از قرابت میان واسازی و امکان تفکر دینی سخن بگوید. با این بیان، در کنار خوانش نیست انگارانه برخی شارحین او، از امکان تفکر دینی در دریدا و نسبت ایجابیِ واسازی در تحلیل مفاهیم دینی نیز می توان سخن گفت. و وجه ایجابی و سلبیِ توأمانی که در دیفرانس و امکان ناپذیری به مثابه أمارات واسازی وجود دارد می تواند راه را برای امکان و فهم گونه ای از الهیات سلبی در تفکر فلسفی دریدا و پرسش از امر قدسی در دوره معاصر باز کند.
۳۱.

اکوفمینیسم و واسازی قصّه های عامیانه در تحلیل رمان تنیده در هزار توی زمان

کلیدواژه‌ها: اکوفمینیسم اسطوره قصه های عامیانه واسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۴۷
اکوفمینیسم با مطالعه پیوند میان زن و طبیعت، بر این نگره تأکید دارد که در متون، زنان با طبیعت و مردان با فرهنگ همسان پنداشته شده اند و به دوگانگی حاصل از این بینش که زنان را در ارتباط با تن و احساس و مردان را در ارتباط با عقل و منطق  می دانند، اشاره دارند. در این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد توصیفی و تحلیلی و از منظر اکوفمینیسم، رمان تنیده در هزار توی زمان نقد و بررسی شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در این رمان رابطه دوسویه ای بین  بهره برداری از طبیعت و زن وجود دارد. زن، زمین است. با آسیب یا کشتن زن، زمین خشک می شود و آبادانی از بین می رود. طبیعت زنانه وار به تصویر کشیده می شود. شخصیت خان دایی در رمان، همچون اژدهای خشکسالی در قصه های عامیانه، مسبّب مرگ و آسیب به زنان  و خشکی و تباهی زمین می شود. نویسنده با نگاهی واسازانه و گذار از خوانش مردسالار، زن را ناجی نشان       می دهد که بر کلیشه های رایج پیروز می شود و اژدهای خشکسالی را شکست می دهد و در شکل تمثیلی ویرانی خانه مادربزرگ، این مفهوم نشان داده می شود.
۳۲.

دیاسپورا و واسازی حاکمیت دولت ملی در روابط بین الملل معاصر

کلیدواژه‌ها: روابط بین الملل حاکمیت دولت ملی دیاسپورا واسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱
مسئله حاکمیت دو لت ها در گستره تحولات روابط بین الملل همواره یکی از مباحث اساسی مورد بحث اندیشمندان روابط بین الملل بوده است. بعد از پایان جنگ سرد و عینیت یافتن جهانی شدن، حوزه مفهومی و نظری روابط بین الملل چرخشی به امر معنایی و عرصه سیاست فرهنگی داشته است. در فضای جدید، بسترهای لازم برای مطرح شدن کنشگران سیاسی متعدد فراهم شده و حاکمیت دولت ها در روابط بین الملل با الهام گیری از چرخه جدید مسئله دار شده است. دیاسپورا از جمله مقولاتی است که در فضای جدید به عنوان کنشگران فراملی مطرح شده و جایگاه مهمی را در عرصه سیاست بین الملل و سیاست خارجی دولت ها پیدا کرده است. مقاله در پی آن است تا چگونگی تأثیرگذاری کنشگران دیاسپورا را بر حاکمیت دولت ها مورد واکاوی قرار دهد. بنابراین مقاله با روش تحلیل محتوا بر مبنای تکنیک کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است که در چرخه جدید روابط بین الملل کنشگران دیاسپورا چگونه بر واسازی حاکمیت دولت ملی اثرگذار بوده است؟ در پاسخ فرض بر آن است که در روابط بین الملل معاصر دیاسپورا در مسئله مرز، هویت، خشونت و عمل دولت مداری حاکمیت دولت ملی را بازترسیم کرده است. یافته ها نشان می دهد که حاکمیت دولت ملی در پرتو سیاست و عمل دیاسپورا در چهار مقوله فوق، به شکل های متفاوت در حال گذر و بازترسیم خود با رویه های جدید است.
۳۳.

مطالعه ای موردی در روش شناسی پژوهش واسازی به عنوان یک پژوهش کیفی

کلیدواژه‌ها: دریدا واسازی پژوهش کیفی انتقاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۴۴۳
مفهوم «واسازی» یکی از مفاهیم اساسی فلسفه علم و معرفت شناسی معاصر و رویکردی نوین در عرصه روش های کیفی است که کاربست های فراوانی در علوم گوناگون دارد و می توان آن را به عنوان روشی کیفی برای بررسی پدیده ها و مفاهیم مختلف به کار گرفت. معمولاً واسازی را نقد ساختارشکنانه یا شالوده شکنانه متون فلسفی به حساب می آورند و در ترجمه های فارسی این اصطلاح، «دریدا» نیز دیده می شود. این گونه دریافت، با اینکه بخشی از حقیقت را بیان می کند، اما از بیان بخش مهم تر حقیقت غافل است. واسازی، ضمن به کارگیری انتقاد بنیادین در خوانش متن ها و بررسی پدیده های گوناگون، روابط ناعادلانه و سلسله مراتبی میان مفاهیم و پدیده ها را نشان می دهد و زمینه ای برای ارتباط دوسویه و عادلانه تر را فراهم می کند. با توجه به رویکرد علوم انسانی اجتماعی به روش های کیفی پژوهش و نیز جایگاه ویژه روش کیفی واسازی، در این مقال ه، ابت دا تعریف و سپس پیش ینه روش وا سازی، اهداف واسازی و تبیین جایگاه آن در میان سایر روش های تحقیق، و نقد روش واسازی بیان و در ادامه، این ادعا مطرح می شود که واسازی تنها دارای وجه منفی نیست و وجه ایجابی قدرتمندی نیز در آن وجود دارد. در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که عمل واسازی، نظریه ای مربوط به متون و بی ارتباط با واقعیت بیرونی نیست، بلکه رویکردی استراتژیک به پژوهش دارد. دانش واسازانه رویکرد عملی ما به پژوهش و استراتژی پژوهش های کیفی را تغییر می دهد.
۳۴.

واسازی برج بابل خوانش نقاشی «برج بابل»، اثر «پیتر بروگل» با تکیه بر آرای دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برج بابل بروگل دریدا واسازی زوال قدرت آرمانشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۲۵۸
بیان مسئله: آثار پیتر بروگل اغلب به عنوان آثاری تمثیلی و با دلالت های معنایی متناقض در تاریخ هنر مورد اتفاق نظرند. نقاشی برج بابل بروگل در عین اینکه بازنمایی ای بصری از روایت اسطوره ای-مذهبیِ برج بابل است، تفاسیر چندگانه و متناقضی را نیز پدیدار می سازد. ژاک دریدا از نظریه پردازان پساساختارگرا، روایت برج بابل را با رویکرد واسازانه و در ضدیت با سنت فلسفیِ اصالت و یگانگی معنا مورد تحلیل قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش می کوشد با استفاده از رویکرد پساساختارگرایانه دریدا، با تجزیه و تحلیل ساختاری و تفسیر اسناد و منابع موجود، جنبه های مختلف اثر برج بابل بروگل را با توجه به زمینه تاریخی اش مورد بررسی قرار دهد.هدف پژوهش: این مقاله با هدف فراهم آوردن خوانشی چندصدایی و سیال، با ردکردن معنای قطعی اثر، در هم سویی با تحولات نقد و زیباشناسی معاصر درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست: ساختار نقاشی برج بابل چه نسبتی با عوامل برون متنی برقرار می کند؟ در فرایند نقد واسازانه اثر، چه ابعاد معنایی مشخص می شوند؟ خوانش تفسیری اثر چگونه با جهت گیری نقد معاصر مرتبط می شود؟نتیجه گیری: نقد واسازانه اثر با آشکارکردن تناقضات و سطوح معنایی چندگانه، نشان دهنده این مسئله است که نقاشی به صورت هم زمان، استعاره ای تصویری است از شکست، ناتوانی و زوال قدرتِ سیاسی حکومت معاصر نقاش در بستر تاریخی. در عین حال تجسمی مثبت از ساختِ گونه ای آرمان شهر با فعالیت و کوشش انسانی را در انطباق با زمینه فرهنگی و اجتماعی اثر بازتاب می دهد. این خوانش چندصدایی می تواند با رد تفاسیر کلیت گرا و مطلق، مظهر طبیعت متغیر و متکثر کنش نقد معاصر در حوزه هنر به شمار آید.
۳۵.

خوانش واسازانه مرگِ دیگری (مورد مطالعه: مرگ کولبران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کولبر مرگ واسازی تجارت مرزی تأمین امنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۱۹۴
قصد اصلی این نوشتار خوانش واسازانه مرگ کولبران است. نشانه رخداد مرگ کولبر در این جا دستمایه ای است برای تأمل در وضعیتی که در آن پدیده کولبری شکل گرفته و کولبر به ابژه ای برای کنترل، سیاست گذاری و مدیریت بدل شده است. این فرایند نام گذاری و ابژه سازی کولبر روی دیگر سکه سلب مسؤلیت اخلاقی از سوژه مرکزنشین در برابر مرگ دیگریِ مرزنشین است. این پژوهش تلاشی است برای خوانش واسازانه این مرگ، یعنی واکاوی ژرف مکانیسم ها و شگردهایی که گفتمان فرادست به کارشان می برد تا از این دیگری موجودی غیرقابل گفتگو و غیرقابل-ترحم بسازد. برای نیل به این مقصود از مضامین راهگشایی مثل تقابل رانه مرگ و رانه زندگی، دیالکتیک اروس تاناتوس، منازعه امر معمولی و سیاست، و سلسله مراتب توزیع امر محسوس بهره خواهیم گرفت. در کنار این مضامین نظری، با استفاده از روش خوانش واسازانه می کوشیم ژرفای زیستِ روزمره کولبران را واکاوی کنیم و وضعیت عینی تولید پدیده کولبری و نشانه رخداد مرگ کولبر را قرائت نماییم. نتایج این تأمل گویای آن است که منطق اقتصاد سیاسیِ حاکم بر استان های مرزی با تبدیل اقشار متوسط و فقیر به انسان های زائد و توده های مازاد بر فضای شهری عملاً آنان را به سوی فعالیت های قاچاقِ برون شهری سوق می دهد. سپس در چرخه اِعمال امنیت / تجارت مرزی زمینه مرگ کولبر فراهم می شود و دست آخر مرگ او به مثابه رخدادی اتفاقی و ذیل مقوله هزینه امنیت بازنمایی می شود. نشانه رخداد مرگ کولبر در فرم فعلی آن برساختی رسانه ای است که عمده ترین کارکردش پنهان ساختن و به فراموشی سپردن تبدیل انسان های معمولی به موجوداتی شرور و بی خاصیت است.
۳۶.

نقد آثار صادق چوبک براساس نظریه ساختارشکنی ژاک دریدا با تکیه بر تنگسیر و سنگ صبور

کلیدواژه‌ها: دریدا واسازی صادق چوبک تنگسیر سنگ صبور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۳۲۹
نظریه ساختارشکنی یکی از نظریه های ادبی رایج در اواخر دهه 1960 به شمار می رود که نخستین بار توسط ژاک دریدا بنیان نهاده شد. هدف ساختارشکنی، بازسازی و بازیابی معنای متن، واسازی و آشکار ساختن تناقض های حاضر در متن است. دریدا با به چالش کشیدن آرای نظام یافته ای از نشانه ها در قالب تقابل های دوگانه، بازی بی پایان دال ها، واسازی، بحث تعدد تعابیر، چندمعنایی بودن متن و مواردی چون آن، شالوده های عقل گرا و خردمدار را درهم ریخت و عنوان کرد که هرگز نمی توان به معنای نهایی و مدولول غایی در یک متن دست یافت. بازی بی پایان دال ها، واسازی، تقابل های دوگانه، ضمیمه، سر- نوشتار، رد و مواردی از این قبیل، از بنیان های نظریه دریداست. در پژوهش حاضر برآنیم تا دواثرصادق چوبک تحت عنوان تنگسیر و سنگ صبور را واسازی کنیم تا بدین گونه قابلیت های ادبیات فارسی برای آزموده شدن توسط این نظریه نشان داده شود و به رهیافت های دیگری از دو متن براساس نظریه دریدایی دست یابیم.
۳۷.

واسازی و چالش های آن در تعامل با متن قرآنی بررسی موردی سوره توحید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واسازی دریدا مدلول استعلایی مرکززدایی متن قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
واسازی(Deconstruction) در اشکال گوناگون ظاهر می شود: گاهی یک موضع فلسفی است، گاهی یک استراتژی سیاسی و فکری و گاهی نیز یک شیوه خوانش است، اما به طور کلی از دو زاویه قابل بررسی است: 1. واسازی به عنوان ابزار تحلیل متن که به تفکیک و جداسازی عناصر اساسی یک ساختار از یکدیگر به منظور کشف روابط این عناصر و شناخت تناقض ها و نقاط ضعف و قوت آن ساختار به شکلی هرمی و از کل به جزء می پردازد. 2. واسازی به عنوان یک مکتب انتقادی و یک جریان فلسفی و ایدئولوژیک در واکنش به ساختارگرایی. این جریان انتقادی - فلسفی از دیدگاه دریدا کنکاشی دائمی در سیاق متن و تزلزل و تفکیک در تمامی معانی بخصوص معنی حقیقت است که منشأ و مبنای خود را از لوگوس (Logos) دریافت می کند و تناقض، نسبی گرایی، تکثر و تعدد معنی و باز بودن کامل متن برای تمامی احتمالات و معانی را برملا می سازد و بر این اساس، با خالی ساختن متن از مؤلفه های خارجی از جمله بافت و سیاق و مؤلف و تاریخ و... هر گونه حد و مرز، قداست و ثبات را از متن می زداید و دوگانگی ها و اصول ثابت و حقیقت آن را نادیده می انگارد. این شیوه خوانش متن علیرغم تفاوت های اصولی و گسترده خاستگاه آن با بستر فرهنگی و شرایط خاص جوامع اسلامی، توسط برخی از اندیشمندان اسلامی در خوانش متون اسلامی به کار گرفته می شود. در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از رویکردی معرفت شناسانه، ضمن روش شناسی خوانشِ واساز و مبانی فلسفی و زبانی آن، به این مهم پرداخته ایم که افسار گسیختگی رابطه میان دال و مدلول، چالش بزرگی را در حوزه متن قرآنی (در اینجا سوره مبارکه توحید) به وجود می آورد که ناشی از تفاوت فاحش دو نوع جهان بینی است. واسازی یک ایدئولوژی بشری است که با مرکزگرایی و مطلق محوری توحید، هماهنگی ندارد، بلکه دقیقا نقطه مقابل اندیشه توحیدی و دینی است. بنابراین برخلاف دیدگاه واسازی مبنی بر تقدم ارزشی "نوشتار" بر "گفتار" و مرگ مؤلف و تعدد معنایی، ما در متن قرآن کریم به عنوان هم "کتاب" و هم "کلام" الهی، بیش از آن که با تعدد معنی روبرو باشیم، با عمق، گستره و لایه های معنایی مواجه هستیم که در ضمن نظامی خاص و با قصدمندی بیان شده و برخلاف پیش کشیدن "غیاب" در واسازی، "حضور" و "غیاب" در متن مرکزگرای قرآنی همزمان به تناسب سطح ادراک خواننده به طور محسوسی جلوه گر است.
۳۸.

از پذیرش تا شورش؛ نگاهی واسازانه بر سیاست های اقتباس آموزشی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واسازی اقتباس آموزشی اصلاحات آموزشی نظام آموزشی ایران دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۳
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و نقد دو سیاست پذیرش سراسری غرب و شورش بر ضد آن در جریان اقتباس آموزشی در ایران معاصر است. در سیاست نخست، آرای آخوندزاده و ملکم خان و در سیاست دوم آرای شریعتی، آل احمد و اسناد رسمی تحول در نظام آموزشی بعد از انقلاب اسلامی مورد تأکید قرارگرفته اند. همچنین در نقد این سیاست ها و آشکار ساختن تضادها و تناقض های هرکدام از آن ها و برای فراتر رفتن از وضعیت معماگونه حاصل از این تقابل، از رویکرد واسازی دریدا بهره گرفته شده است. واسازی نشان می دهد که هر دو سیاست در متافیزیک حضور و خود-ایمنی گرفتار آمده و دیفرانس، مکملیت و آلایش میان «خود» و «دیگری» را نادیده گرفته اند. همچنین در پایان مقاله و به عنوان ملاحظاتی واسازانه پیشنهادشده است که پذیرش وضعیت معماگونه به منزله شرط استعلایی اصلاحات، نابستاری هویت و مکملیت در قالب مفهوم مذاکره نزد دریدا، به ساختار هر سیاست اقتباسیِ پیش رو وارد شود.
۳۹.

ابزارهای زبانی ایجاد، حفظ و تثبیت مرجعیت فردی راویان زن و مرد در مشروعیت بخشی به روایت در سه کتاب زویا پیرزاد و سلوک محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۶۸
مرجعیت بخشی در روایت فرایندی است که راوی از طریق مفصل بندی های گفتمانی، مشروعیتِ خود و روایتش را در داستان برمی سازد. هدف نگارندگان در این مقاله، بررسی فرایند های زبانی ایجاد، حفظ و تثبیت مرجعیت فردی دو راوی زن و مرد در روایت است. ازهمین رو، آن ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) و دریدا (1983) از مرجعیت فردی در روش شناسی ون لیوون (2007) ارائه کردند. آنگاه برای شناسایی ابزارهای زبانیِ فرایندهای ایجاد، حفظ و تثبیتِ مرجعیت فردی به سراغ سه کتاب پیرزاد و سلوک دولت آبادی رفتند و با گزینش هدفمند مواردِ وقوعِ مرجعیت فردی، آن ها را بررسی کردند. در پایان، پی برده شد پیرزاد و دولت آبادی با استفاده از مواضع گفتمانی خود و دیگری، ایجاد گره گاه های گفتمانی و بلورینه شدن حول آن ها سعی در مرجعیت بخشی به ابعاد خود و هم زمان، با طرد معانیِ نشانه ها از روایتِ دیگری سعی در مرجعیت زدایی دارند. همچنین، در سطح کلان تر آشکار شد خودِ بازنمایی شده دو راوی با یکدیگر تفاوت داشت؛ پیرزاد مایی گفتمانی را تشکیل داد و دولت آّبادی راوی همه چیزدان بود؛ این درحالی بود که هیچ کدام از این دو راوی از پارادوکس گریزی نداشتند.
۴۰.

تبیین معرفت شناسی تغییر (تحلیلی واسازانه درباره تغییر و حرکت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
قصد این تحقیق و واکاوی، تبیین زمان بر مبنای دیدگاه برساخت گرایی حرکت جوهری است. این فعالیت با شیوه واسازی انجام شده است. واسازی، بازخوانی و تجزیه وتحلیل کردن هر موضوعی از طریق مرکززدایی از آن و دستیابی ابعادی از موضوع است، که به طور معمول نادیده گرفته می شود. در مجموع، نظریه های زمان به دو دسته تقسیم می شوند: نظریه های تغییر ماهوی، که تغییر را صرفاً مربوط به ظواهر، نام و لایه های رویین نظام هستی و تمامی پدیده های آن می دانند و نظریه هایی که زمان را برساخته حرکت جوهری و تغییر و تحول بنیادین پدیده ها در نظر می گیرند. با به چالش کشیدن مضامین مندرج در دیدگاه تغییر ماهیات، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه بر ساخت گرایی حرکت جوهری هدف دار متعالی، هموار گردید. بر اساس رویکرد برساخت گرایی حرکت جوهری هدف دار، تمام پدیده های هستی و مخصوصاً انسان، با توجه به نیاز و فقر وجودی، سراپا در حال حرکت در مسیر خالق یگانه اند. مرکزیت یافتن رویکرد برساخت گرایی حرکت جوهری و بنیادین، دلالت هایی برای تعلیم وتربیت دارد؛ بدین ترتیب که تعلیم وتربیت بیش از پیش ماهیتی دینی و بر طبق حرکت جوهری، جهان هستی بر اساس فقر ذاتی خود نیازمند محرک قیومی است که هر لحظه در حال آفرینش و ابداع باشد تا بتواند هویت لحظه ای و سیلانی جهان و انسان را شکل دهد و جهان حادث به حدوث ذاتی(و نه حدوث یا قدیم زمانی) است.