مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
فلسفه برای کودکان
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۷
81 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی و مقایسه نحوه ارزشیابی در" برنامهدرسیتفکر و پژوهش درپایهششم ابتدایی" با برنامهفلسفهبرایکودکان است.بهمنظورتحقق اینهدف،سؤالاتپژوهشدردوحیطهارزشیابی دربرنامهدرسیتفکر و پژوهش درپایه ششم ابتداییایرانوارزشیابیبرنامه درسی فلسفهبرایکودکان ووجوهقوت و ضعفآنهادر زمینه ارزشیابی موردبررسیقرارگرفتهاست. دراینپژوهش پنج مقوله یعنی، فلسفه ارزشیابی، اهداف ارزشیابی، روشهای ارزشیابی، ابزار ارزشیابی و ارزشیابیکنندگان در دو برنامه مورد مقایسه قرار گرفتند. جامعهآماریپژوهششاملکتابهایدرسیتفکر و پژوهش ششم ابتدایی ایرانوراهنمایآنهاستکهدرسال ۱۳۹۱ توسطدفترتألیفوتدوینکتبدرسیتهیهشدهاست و همچنینپژوهش قائدی و دیباواجاری (۱۳۹۰) در خصوص نحوه ارزشیابی برنامهفلسفهبرایکودکانباعنوان "پیشنهاد چارچوبی برای ارزشیابی برنامه درسی فلسفه برای کودکان" میباشد. ابزارمورداستفادهدراینپژوهشاسناد، مدارکو کتابهای مربوطبه برنامهدرسی تفکر و پژوهش ایرانوبرنامهفلسفهبرایکودکاناست. پژوهشحاضرازنوعتحقیقکیفی استکهبهمقایسهنحوه ارزشیابی دوبرنامه مذکورپرداخته است. نتایج نشان میدهد علیرغم آنکه مشابهتهایی بین دو برنامه از جهت ارزشیابی وجود دارد اما در زمینه کمی یا کیفی بودن، فرآیندمحور یا هدف محور بودن، انواع روشهای ارزشیابی، ابزار ارزشیابی و ارزشیابیکنندگان با یکدیگر تفاوت دارند.
رویکردهای مواجهه با برنامه درسی فلسفه برای کودکان و معرفی راهکار مناسب برای کاربست آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
50 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله پژوهشی بررسی رویکردهای مواجهه با «برنامه درسی فلسفه برای کودکان» و انتخاب راهکار مناسب برای به کارگیری این برنامه در ایران است. پژوهش از نوع کیفی بوده و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در مراحل پژوهش ابتدا برنامه درسی فلسفه برای کودکان، وابسته به موسسه پیشبرد فلسفه برای کودکان، معرفی و نقاط قوت و ضعف آن بررسی شد. آنگاه رویکردها و راهکارهای مواجهه با این برنامه به عنوان یک برنامه تربیتی جدید در ایران بررسی و تحلیل گردید. در آخر راهکار مناسب برای کاربست این برنامه در ایران پیشنهاد شد. نتایج نشان می دهد که برنامه درسی فلسفه برای کودکان با توجه به شرایط بومی، فرهنگی و فلسفه حاکم بر نظام تربیتی ایران دارای نقاط قوت و ضعف است. لذا با نظر به قوت ها و ضعف های برنامه سه رویکرد در مواجهه با کاربست این برنامه در ایران شناسایی شد: اول «رویکرد حذفی» که با توجه به نقاط ضعف برنامه راهکار را در «حذف کامل برنامه» می بیند. دوم «رویکرد انفعالی جذبی» که با توجه به نقاط قوت برنامه بر راهکار «جذب کامل برنامه» تأکید دارد. سوم «رویکرد بومی سازی» که با نظر توأمان به نقاط قوت و ضعف برنامه، راهکار حفظ، اصلاح، پالایش و توسعه برنامه را پیشنهاد می دهد. این رویکرد با در نظر گرفتن نقاط ضعف برنامه از آسیب های احتمالی آن در نظام تربیتی ایران جلوگیری نموده و برنامه ای متناسب با فضای فلسفی و فرهنگ بومی ایران را بازتولید می نماید. مقاله از میان رویکردها و راهکارهای یادشده با پیشنهاد رویکرد بومی سازی، راهکار «حفظ، اصلاح، پالایش و توسعه برنامه» را به عنوان گزینه مناسب برای به کارگیری برنامه درسی فلسفه برای کودکان در ایران پیشنهاد می کند.
تاثیر روش تدریس گفتگویی در حلقه های کندوکاو فلسفی بر تفکر تاملی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برنامه آموزش تفکر فلسفی به کودکان، برنامه ای در جهت بهبود تفکر کودکان است . در این روش یادگیرنده بدون کمک معلم، خود به کشف مفاهیم، اصول و قوانین می پردازد و از این طریق به دانش های لازم دست می یابد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش تدریس گفتگویی در حلقه های کندوکاو فلسفی بر رشد تفکر تاملی دانش آموزان پسر پایه ششم منطقه سنگر از توابع شهرستان رشت در ایران انجام شد. روش کار: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم شهر سنگر بود که از میان آنها 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تفکر تأملی Kember (2000) استفاده شد. به منظور اجرای متغیر مستقل، هشت داستان از کتب کهن پارسی، مذهبی و متون بین المللی برای گروه آزمایش انتخاب شد که در هشت جلسه و هر جلسه یک داستان مورد کندوکاو قرار گرفت . داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه های آموزش فلسفه ورزی (فبک) بر میزان بر رشد تفکر تاملی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری گذاشته است . میزان اندازه اثر آموزش ها در تفکر تاملی 37 درصد بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت با استفاده از روش تدریس گفتگویی، کودکان به گونه ای پرورش می یابند که بتوانند مهارت تفکر و استدلال خود را در جریان گفتگو بالا ببرند و مهارت تفکر تحلیلی پیدا کنند.
خبرگزاری ها و بازارهای رسانه ای؛ بررسی وضعیت حضور ایرنا در بازارهای رسانه ای در مقایسه باآسوشیتدپرس، فرانس پرس، رویترز و پی.تی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
11 - 55
حوزه های تخصصی:
در عصر رقابت فزاینده میان رسانه ها، تولید محصولات باکیفیت و حضور در بازارهای رسانه ای، عاملی اثرگذار در ایفای نقش مطلوب و حرفه ای خبرگزاری ها به شمار می رود. وقتی به پیشینه تاریخی 180 ساله خبرگزاری های بین المللی می نگریم، از همان روزهای نخست فعالیت آنها از آژانس هاواس ( 1835 ) گرفته تا رویترز (1851) و آسوشیتدپرس (1846) حضور موثر در بازارهای باارزش مبادله اطلاعات، اخبار و کسب درآمدهای فراوان طرف توجه صاحبان و گردانندگان آنها بوده است. از چند دهه گذشته و در دوران اوج شکل گیری و فعالیت خبرگزاری های ملی بویژه از جنگ جهانی دوم به بعد، بسیاری از خبرگزاری های ملی با الگوبرداری از شیوه های تولید، عرضه و فروش محصولات متنوع خبری در خبرگزاری های بزرگ، وارد بازارهای رسانه ای در گستره های ملی و حتی بین المللی شده اند. در ایران، اما با گذشت بیش از 80 سال از تاسیس خبرگزاری رسمی و ملی ایران (با نام آژانس پارس و اکنون خبرگزاری جمهوری اسلامی) و در دوران رقابت گسترده خبرگزاری ها در عرصه تولید و فروش اطلاعات و اخبار، همچنان منبع تامین هزینه های ایرنا، بودجه دولتی بوده و میزان درآمدزایی این رسانه از محل حضور در بازارهای رسانه ای داخلی و بین المللی ناچیز به شمار می رود. در چنین شرایطی، این مقاله تلاش می کند وضعیت موجود ایرنا را به عنوان تنها خبرگزاری رسمی در ایران، از حیث شاخص بازارها، مشتریان و درآمدزایی در بستر رویکردی تطبیقی با سه خبرگزاری بین المللی آسوشیتدپرس، فرانس پرس و رویترز و خبرگزاری ملی هند (پی.تی.آی) مطالعهو سپس با مراجعه به آراء و نظرات صاحبنظران و خبرگان رسانه ای در ایران، آسیب های ایرنا را از این بعد، شناسایی و وضعیت مطلوب آن را ترسیم کند. نتیجه پژوهش که با روش کیفی و تلفیقی از مطالعه تطبیقی و مصاحبه عمقی با خبرگان انجام شده است، ایرنا را از انتشار تمامی اخبار و مطالب خبری روی وبسایت آن به صورت عمومی و رایگان منع و تاکید می کند که باید با فراهم کردن زیرساخت های لازم انتشار اخبار روی وبسایت را محدود کرد و در عوض، راهکارهایی را برای درآمدزایی از محل فروش تولیدات متنوع خبری مدنظر قرار داد. جذب آگهی در وبسایت ایرنا و ایجاد بنگاه و هولدینگ سرمایه گذاری در تولید محصولات چندرسانه ای، فروش عکس های خبری باکیفیت و آرشیوی، تولید فیلم های خبری باکیفیت و قابل فروش از جمله راهکارهای مورد تاکید صاحبنظران و خبرگان در این پژوهش است.
فوکو، گفتمان، تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
63 - 88
حوزه های تخصصی:
فوکو با بکارگیری مفهوم گفتمان شیوه جدیدی برای تحلیل تاریخی و اجتماعی ارائه نمود و بعد از استقبال وسیع پژوهشگران، اکنون گفتمان به یکی از پرکاربردترین مفاهیم علوم اجتماعی تبدیل شده است. تحلیل گفتمان شیوه پژوهشی فوکو است که او طی کارهای خود، دیرینه شناختی و تبارشناختی، از آن برای تحلیل تاریخی و کنونی جامعه غربی استفاده می کند. در این مقاله ضمن بررسی مفهوم نظری گفتمان، روش تحلیل گفتمان فوکویی بررسی می شود. طی این بررسی سیر تحول مفهوم گفتمان و نحوه تحلیل گفتمان در کارهای فوکو خواهد آمد. در ادامه نوع بکارگیری آن در دو شیوه پژوهشی – نظری دیرینه شناسی و تبارشناسی را بررسی خواهد شد. در این مقاله همچنین دو مثال عملی از تحلیل گفتمان چگونگی عملی انجام آن را توضیح می دهد. در انتها خواهیم دید که پژوهش گفتمانی با ذایقه نیمه فوکویی دشواری هایی خاص خود را دارد و همزمان پژوهشگر آزاد است تا بی آنکه دغدغه معیارها و تنظیمات پژوهش اجتماعی متعارف را داشته باشد، پژوهش خود را به گونه ای «معتبر» سامان دهد که نظریه و روش در هم ادغام شوند.
تحلیل محتوای کتاب های درسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس مؤلفه های برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مبتنی بر هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
115 - 152
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل محتوای کتاب های درسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس مؤلفه های برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مبتنی بر هوش معنوی است. روش پژوهش توصیفی، شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا و رویکرد آن کاربردی بوده و منابع مورد تحلیل جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، متن اسناد کتابخانه ای و کلیه کتاب های پایه پنجم ابتدایی بوده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و همچنین سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و روایی تحقیق از نظر صاحب نظران و متخصصان فلسفه برای کودکان و برنامه ریزی درسی مورد تأیید واقع گردید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه ی آلفای کرونباخ 93٪ بیان گشت. در تحلیل محتوا و با استفاده از آنتروپی شانون مؤلفه پیامدهای فردی تفکر فلسفی با ضریب اهمیت 564/0 بیشترین و مؤلفه چیستی فلسفه با ضریب اهمیت 027/0، کمترین توجه را به خود اختصاص داده است.
تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان با استفاده از داستان های بومی در رشد اخلاقی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
68 - 53
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان (فبک) در رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96-1397 انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان مریوان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ابتدایی پسرانه و دخترانه تعداد 316 دانش آموز انتخاب و به روش تصادفی ساده (هر گروه 158 دانش آموز) در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. به تعداد 17 جلسه آموزش فلسفه برای کودکان ارایه گردید. داده های رشد اخلاقی با استفاده از پرسشنامه مهارت های اخلاقی (Naevaez, 2008) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان در رشد اخلاقی دانش آموزان دختر و پسر تأثیر مثبت و معناداری دارد (f(1,314)=16/47, p
قابلیت تنزیل مفاهیم فلسفی با تاکید بر نظر ملاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از زمان شروع فلسفه برای کودک، که با هدف رشدِ تعالی انسان آغاز شد، این پیش فرض بدیهی گرفته شده است که مفاهیم فلسفی، قابلیت تنزیل و ساده سازی را دارند و بر همین مبنا کتاب ها و مقالات و برنامه های زیادی انجام شده. اما دلیل اینکه آیا خود آن مفاهیم فلسفی غامض، سوای از ادراک یا عدم ادراک کودک، قابلیت تنزل را دارد یا خیر، سخن دیگری است که کمتر به آن پرداخته شده .ما در این مقاله بر آن هستیم که اثبات کنیم که این کار شدنی است و دلالیل عقلی خصوصا با مبانی ملاصدرا و نقلی و شواهدی هم خواهیم آورد که.ما در امور محاوره ای خود چاره ای جزء تنزل و نه حتی برای کودک نداریم. این دلایل برای این است که اولا مبنایی بودن کار حول فلسفه برای کودک مشخص می شود و ثانیا با ارائه ی دلیل، ساختار تنزیل معلوم خواهد شد چون هرساختاری در یک پارادایم معنا مییابد.
تبیین الگوی آموزش سواد رسانه ای برای دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی بر اساس اصول فبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین الگوی آموزش سواد رسانه ای برای دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی بر اساس اصول فبک است. رویکرد پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) و با استفاده از روش های تحلیل مفهومی، استنتاجی پیش رونده و توصیفی-پیمایشی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط قابل ملاحظه ای بین مؤلفه های فبک و شاخص های سطوح سواد رسانه ای (مصرف کارکردی، مصرف انتقادی، تولید-مصرف کارکردی و تولید-مصرف انتقادی) وجود دارد. از سوی دیگر اصول فبک شامل عقلانیت چون عامل سازمان دهنده، تعلیم و تربیت چون فرایند پژوهش، کلاس درس چون اجتماع پژوهشی و تفکر خودآگاهانه است که متناظر با آن ها ارتقای خود رهبری از طریق پرورش تفکر مراقبتی، انتقادی و خلاقانه، محتوای چالش انگیز با قابلیت پژوهشی، روش اجتماع پژوهشی مبتنی بر گفت وگو و شیوه ی خودارزیابی به عنوان عناصر ضروری الگوی سواد رسانه ای بر اساس فبک در دوره ی دوم ابتدایی استنتاج می گردد.
بازنماییِ فرایندهای شناختی در قصه «خاله سوسکه»: بر پایه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تحلیل گفتمان» شیوه ای برای بررسی شکل گیری معنا در واحدهای زبانیِ بزرگتر از «جم له» است که علاوه بر زبان، سازه های فرازبانی را نیز ملحوظ می دارد. خلاف تحلیل گفتمان های زبان محور، شیوه تحلیل این پژوهش بر روان شناسی شناختی، به عنوان وجه فرازبانیِ گفتمان، تمرکز دارد. در قصه «خاله سوسکه» درونمایه «ازدواج» هر یک از شخصیت ها را دچار چالش های شناختاریِ قضاوت، تصمیم گیری، و حل مسئله می کند، از همین رو رویکردی بر پایه روان شناسی شناختی برای تحلیل قصه مذکور اختیار شده است. پژوهش حاضر بر آن است که در موقعیت های اجتماعیِ داخل قصه، رابطه پنهانِ گفته ها و کنش های شخصیت ها را با فرایندهای شناختی شان (نه با فرایندهای شناختیِ خواننده) آشکار سازد. در همین راستا، با روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ می دهد که: گفتمان های دوجانبه ای که بین شخصیت های مختلف قصه شکل می گیرد چگونه توسط فرایندهای شناختیِ آن شخصیت ها هدایت می شوند؟ کودک به خاطر همذات پنداری با قصه، چگونگی به کارگیری شناختارهای مورد استفاده شخصیت ها را ناآگاهانه در شبکه شناختیِ خود نهادینه می کند، ازهمین رو، بازنمایی فرایندهای شناختیِ شخصیت های قصه با بازنمایی فرایندهای شناختیِ خواننده قصه همبسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر نشان می دهد: بازنماییِ تکالیفی که مانند قصه خاله سوسکه با نتایج تفسیری همراه اند، ژرف پردازی و گسترش فرآیندهای شناختی کودک را تقویت می کنند.
بررسی اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر تفکرانتقادی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر تفکرانتقادی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرری است. این پژوهش از نوع کاربردی و تجربی و به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل صورت گرفت. از میان جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرری، 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. آن ها در دو گروه 30 نفری کنترل و آزمایش به صورت تصادفی گمارده شدند. آموزش برای گروه آزمایش طی 10 جلسه یک ساعته انجام شد اما گروه کنترل بدون دریافت آموزش به فعالیت معمول خود ادامه دادند. آموزش با استفاده از برنامه آموزش فلسفه برای کودکان لیپمن صورت گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه تفکرانتقادی ریکتس بود که پایایی آن پس از اجرای اولیه بر 30 دانش آموز با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکرانتقادی و مؤلفه های آن (خلاقیت، تعهد، بالندگی) تأثیر معناداری داشته است و موجب افزایش آن در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرری شده است.
تاثیر آموزش فلسفه ورزی بر تفکر مراقبتی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
69 - 88
حوزه های تخصصی:
تفکر مراقبتی، اندیشه ای است که به ارزش های مستتردر تم ام ام ور م ی پ ردازد، و ب ه چرایی ارزشمندی یک امر و تاثیر این ارزشها در قضاوتها و تصمیمات اخلاقی انسانها اهمیت می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش فلسفه ورزی بر رشد تفکر مراقبتی دانش آموزان پسر پایه ششم منطقه سنگر از توابع شهرستان رشت در ایران انجام شده است. این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم منطقه سنگر بود که از میان آنها 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و در دوگروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند، جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تفکر مراقبتی هدایتی (1396) استفاده شد. به منظور اجرای متغیر مستقل، هشت داستان از کتب کهن پارسی، مذهبی و متون بین المللی برای گروه آزمایش انتخاب شد که در هشت جلسه 70 دقیقه ای و هر جلسه یک داستان مورد کندوکاو قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس ANCOVA و نرم افزار SPSS21مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که برنامه های آموزش فلسفه ورزی (فبک) بر میزان بر رشد تفکر مراقبتی دانش آموزان تاثیرمثبت و معناداری می گذارد .میزان اندازه اثر آموزش ها در تفکر مراقبتی 64 درصد بود. از آنجا که داشتن ذهن فلسفی می تواند انس ان را ب ه درک صحیح وعمیق ارزشها وادارد، رویکرد فلسفه برای کودکان م ی توان د بعن وان رویک ردی راهبردی در این برنامه محسوب گردد.
بررسی تأثیر داستان های فکری برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) بر رشد اخلاقی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان در شهرستان شهربابک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
137 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان تأثیر داستان های فکری برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) بر رشد اخلاقی دانش آموزان بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بوده و در انجام آن از طرح پیش آزمون−پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش استفاده شد. جامعه آماریشامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان شهرستان شهربابکبوده کهبا استفاده از نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته با طیف پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسش نامه با استفاده از روش دلفی به دست آمد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد که بیانگر پایایی قابل قبول (بیش از ۸/۰) بود. مؤلفه های رشد اخلاقی عبارت بودند از: حق مداری، پذیرش مسئولیت، کمک به دیگران، راستگویی، وفای به عهد و بخشش اشتباهات دیگران. داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار spss تحلیل شدند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، در سطح آمار توصیفی از فراوانی درصدی تراکمی، شاخص مرکزی و پراکندگی و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل و آزمون مقایسه میانگین t مستقل و t تک متغیره استفاده شد. با استفاده از این آزمون ها رتبه بندی میانگین ها به تفکیک گویه های هر یک از مؤلفه های اخلاقی صورت گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از داستان های برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) در برنامه فلسفه برای کودکان و با بهره گیری از حلقه موسوم به اجتماع پژوهشی بر رشد اخلاقی دانش آموزان تأثیر مثبت داشته است. پیشنهاد پژوهشگر استفاده از داستان های بومی و برگرفته از فرهنگ اسلامی همراه با شخصیت های الگو برای تربیت اخلاقی کودکان است.
تدریس درس علوم پایه اول دوره ابتدایی به روش برنامه آموزش فلسفه برای کودکان
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
11 - 27
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تدریس درس علوم پایه اول ابتدایی به روش برنامه ی آموزش فلسفه برای کودکان انجام گرفت. ابتدا دو مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و سپس پایه اول یک مدرسه به عنوان گروه کنترل و پایه اول مدرسه دیگر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش به مدت دو ماه طبق روش آموزش فلسفه برای کودکان (لیپمن،1970) آموزش دیدند و گروه کنترل به روش معمول مدرسه آموزش را ادامه دادند و پس از دو ماه از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته از درس علوم بود و نتایج نشان داد که نمرات گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری داشته است و تدریس علوم به روش برنامه ی آموزش فلسفه برای کودکان باعث افزایش یادگیری دانش آموزان می شود. بنابراین پیشنهاد می گردد از روش برنامه ی آموزش فلسفه برای کودکان به عنوان روش تدریس درس علوم استفاده شود.
میزان همسویی کتاب ریاضی پایه هشتم با دیدگاه ریاضیات واقعیت مدار
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
193 - 218
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی محتوای کتاب ریاضی پایه هشتم براساس انطباق آن با دیدگاه ریاضیات واقعیت مدار، انجام گرفت. پژوهش از نظر روش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با روش تحلیل محتوای کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، متن کتاب ریاضی پایه هشتم بود که کل محتوای کتاب یادشده تحلیل شد. بنابر این، سرشماری انجام گرفت. ابزار پژوهش، فرم های تحلیل محتوای محقق ساخته بود. به منظور اعتباریابی و بررسی روایی صوری و محتوایی ابزار، نظرها و دیدگاه های صاحب نظران و خبرگان به کار گرفته شد. همچنین، برای بررسی اعتبار نتایج، ضریب توافق 81 درصد از فرمول پایایی ویلیام اسکات به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد در کتاب ریاضی پایه هشتم، کمتر از مسائل زمینه مدار استفاده شده و محتوای کتاب در تطابق با اصول ریاضیات واقعیت مدار چندان موفق نبوده است. به کارگیری مسائل زمینه مدار در کتاب درسی، موجب درک بهتر دانش آموزان از مفاهیم ریاضی خواهد شد و می تواند نقطه شروع مناسبی برای تدریس موضوعات ریاضی باشد.
شناسایی چالش های آموزش فلسفه برای کودکان از نظر مربیان پیش دبستانی(یک مطالعه پدیدار شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر فهم تجارب زیسته مربیان از چالش های آموزش فلسفه به کودکان بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود.بدین منظور داده ها با مصاحبه از 15 نفر از مربیانی که سابقه تدریس فلسفه به دانش آموزان را داشتند جمع آوری و به روش استرابرت و کارپنتر(2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از چهار مضمون اصلی از جمله چالش های فرهنگی،چالش های محتوایی،چالش های اداری و ساختاری،چالش های روشی و 22 زیرمضمون شامل ناآشنا بودن پدیده آموزش فلسفه به کودکان در جامعه،تمسخر،عدم درگیری والدین در آموزش فلسفه به کودک،برخورد متعصبانه با آموزش فلسفه به کودک،تحصیلات اندک والدین،نبود منابع مناسب،سازماندهی نامناسب محتوا،ترجمه های ناقص،عدم ارتباط و سازگاری محتوا،پذیرش مفهوم انتزاعی از فلسفه و ناساگاز با کودک،ارائه متنی فلسفه، ملموس نبودن دستاوردهای آموزش فلسفه ،نپذیرفتن آموزش فلسفه به کودک در برنامه درسی رسمی،عدم تربیت رسمی مربی،نبود حمایت های مادی و معنوی، تراکم جمعیتی بالا،اختصاص آموزش فلسفه به گروهی ثروتمند ،نبود ابزار مرتبط با تدریس فلسفه به کودک،کیفیت پایین مربیان ،عدم توجه به سن کودک،ارائه پاسخ نهایی به کودک،نادیده گرفتن کودک و عدم ارتباط با محیط استخراج بود.
تاثیر آموزش خویشتن داری به شیوه فلسفه برای کودکان برخودکنترلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهر یزد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیر آموزش خویشتن داری به روش فلسفه برای کودکانبر خودکنترلی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهر یزد انجام گرفت. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی99-1398 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر دانش آموز که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودکنترلی ادراک شده کودکانه ومفری (1982)بود.. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان می دهد که آموزش خویشتن داری به روش فلسفه برای کودکان بر خودکنترلی آن هاو ابعاد آن (خودکنترلی میان فردی، خودکنترلی فردیو خودسنجی) مؤثر می باشد و باعث بهبود آن می شود.
هرمنوتیک به مثابه بستر برنامه فلسفه برای کودکان با تاکید بر هرمنوتیک فلسفی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه برای کودکان، گرایشی است که رایج ترین روی آورد آن رهیافت «متیو لیپمن» و محور آن افزایش مهارت تفکر منطقی است. اندیشه ی لیپمن درجریان فلسفه تحلیلی قابل فهم تر است، ولی محدود کردن این برنامه تنها در پرورش استدلال و تفکر منطقی، با دیدگاه هرمنوتیک فلسفی «هایدگر» که فلسفه ورزی را بر محور هرمنوتیک قرار می دهد قابل جمع نمی باشد. هایدگر، بر آن بود که راه جدیدی را در فلسفه بر مبنای تلاش برای درک معنای هستی از طریق هرمنوتیک بگشاید. حال، چگونه می توان خوانشی هرمنوتیکی از برنامه فلسفه برای کودکان در پرتو اندیشه های هایدگر ارائه داد؟ نوشتار حاضر سعی دارد، این برنامه را از منظر هرمنوتیک فلسفی هایدگر از لحاظ «فهم» و «تفکر» به عنوان دو مولفه اصلی این برنامه مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی استنتاجی بهره گرفته شد. بر اساس مبانی نظری هرمنوتیک فلسفی هایدگر، الگویی پیشنهاد شد که در قالب آن چگونگی رخداد فهم و تفکر در این برنامه نشان داده می شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد تحت تاثیر آراء هایدگر، نظریه پردازی، پژوهش و برنامه ریزی برای برنامه فلسفه برای کودکان ماهیتی هستی شناسانه، تفکر مدار و پرسشگر خواهد داشت.
مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه مبانی هستی شناسی رویکرد مرلوپونتی و لیپمن به منظور تدوین الگوی تلفیقی در برنامه فلسفه برای کودکان است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه مبانی هستی شناسی رویکردهای مرلوپونتی و لیپمن چه بوده و بر اساس آن الگوی تلفیقی دو رویکرد در برنامه فلسفه برای کودکان چیست؟ در این مقاله، در بحث شناخت مبانی هستی شناسی از روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی و در ارائه الگوی تلفیقی از روش پژوهش ترکیب سازوار استفاده شده است. نتایج بیانگر وجود وجوه اشتراک و افتراق میان رویکرد مرلوپونتی و رویکرد لیپمن است. با توجه به اشتراکات پایه ای در مبانی هستی شناسی و تأکید بر اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن بر بزرگسالی در دو رویکرد، می توان با حذف عناصر ناهمسان و همپوشانی نقاط اشتراک با انجام اصلاحات لازم، از تلفیق دو رویکرد برای بهبود برنامه فلسفه برای کودکان استفاده نمود.
اثربخشی اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بر ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی کودکان پسر بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بر ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی کودکان پسر بی سرپرست بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی بر اساس پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که به همین منظور 32 نفر از پسران بی سرپرست گروه سنی ب (نه و ده ساله) و ج (یازده و دوازده ساله) مرکز شبانه روزی شهرستان ازنا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جای داده شدند. نمونه آماری پژوهش پرسشنامه های ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی که ابزار این پژوهش بودند را پیش از آموزش و پس از آموزش تکمیل کردند. دوره آموزشی فلسفه برای کودکان در طی هشت جلسه هفتگی به مدت 2 ساعت برگزار شد. یافته های حاصل از این تحقیق با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای برنامه فلسفه برای کودکان با اطمینان 95 درصد (05/0P<). منجر به افزایش ادراک شایستگی (شناختی 64%، اجتماعی 54% و جسمانی 51%) و انعطاف پذیری شناختی 70/. در گروه آموزش شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان برنامه فلسفه برای کودکان را به عنوان راهکاری مناسب به منظور افزایش ادراک شایستگی و انعطاف پذیری شناختی کودکان پسر بی سرپرست مورداستفاده قرارداد