مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
حلقه کندوکاو
حوزه های تخصصی:
گسترش سریع فنّاوری در قرن بیست و یکم و رواج روزافزون مشکلات بشری ما را بر آن می دارد که، بیش از هر چیز، به آن چه به منزله دانش در اختیار کودکان قرار می دهیم حساس شویم و این دانش را با مهارت های معنوی و قدرت تشخیص و تمیز اندیشمندانه همراه کنیم. از آن جا که متخصصان سازمان بهداشت جهانی انسان را موجودی زیستی، روانی، و معنوی تعریف کرده اند، متأسفانه در عملکرد نظام آموزشی رایج، به نظر می رسد انتقال منابع انبوه دانش کم تر به معرفت هستی شناسانه و وجودگرایانه مزین است. هوش معنوی یکی از دستاوردهای ارزش مند محققان در چند سال اخیر است و توانسته پرده از بسیاری رمز و رازهای پیچیدة ذهن آدمی بردارد و ریشة بسیاری از رفتارهای آدمی را بیابد. در چند سال اخیر، در پی توجه به حیطه معنویت، به منزله حوزه ای هوشمندانه، آثار درخور توجهی در زمینة هوش معنوی پدید آمده است، اما اکثریت آن ها بر اساس نگرش های معنوی افراد بالغ و بزرگ سال تألیف و تحقیق شده اند و منابع و مآخذ بسیار کمی پیرامون رشد معنوی کودکان وجود دارد. این در حالی است که متخصصان در این زمینه بی توجهی به معنویت را، در پرورش موجود انسانی، یکی از نگرانی های اصلی مؤسسات آموزشی و درنهایت دغدغه ای برای جامعه می دانند. شواهد متعددی دال بر منافع پرورش این جنبه از هوش در دوران کودکی و تمایل کودکان به آن است. این مقاله بر آن است که، ضمن توصیف و تعریف هوش معنوی، به اهمیت پرورش این جنبه از هوش در دوران کودکی بپردازد و امکان دست یابی به این هدف را از طریق اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» بررسی کند.
اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی در دانشآموزان دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی و ابعاد آن در دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر یزد بود. جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهر یزد در سال تحصیلی 95-1394 بودند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. بدین منظور 30 دانش آموز با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون -گلیزر بود. آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو طی ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش فلسفه بر تفکر انتقادی و ابعاد آن (استنباط، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال های منطقی) مؤثر است و باعث بهبود آن ها شده است.
مشارکت در «حلقه های کندو کاو» و تأثیر آن بر مهارت تفکر انتقادی در سواد رسانه ای (انیمیشن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق «بررسی تأثیر مشارکت دانش آموزان کلاس ششم در شیوه آموزشی «حلقه های کندوکاو» بر مهارت تفکر انتقادی در سواد رسانه ای (انیمیشن) در شهر تهران سال تحصیلی 94-93» می باشد. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر تهران می باشد که از این میان نمونه ای شامل 48 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب گردید و به همان شیوه تصادفی نیز در دو دسته آزمایش و گواه قرار گرفتند. یافته ها با اطمینان 99% نشان داد که مشارکت دانش آموزان در حلقه های کندوکاو بر مهارت تفکر انتقادی دانش آموزان تأثیر می گذارد. این تأثیر بر مهارت استدلال استقرائی، استدلال قیاسی، تحلیل مشاهده ای پیام های رسانه ای، قدرت اعتماد پذیری و قدرت فرضیه سازی دانش آموزان نیز معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که با بهره گیری از روش های آموزشی همچون «حلقه های کندو کاو» که سبب رشد تفکر انتقادی می شوند می توان سواد رسانه ای دانش آموزان را بهبود بخشید.
تاثیر آموزه های قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزه های قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری دانش آموزان پسر و دختر پایه ششم دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر همدان در سال تحصیلی 97-1396 نمونه ای به حجم 120 نفر تعیین شد که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون قضاوت اخلاقی سینها و وارما (1998) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش طی سه ماه به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو را بر اساس مجموعه داستان های پیامبران و بزرگان از انتشارات سایه گستر دریافت کرد، اما به گروه کنترل آموزشی ارائه نشد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری و ساده استفاده شد. داده ها با استفاده نرم افزار آماری SPSS 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و مولفه های آن در بین دانش آموزان گروه آزمایش از گروه کنترل به طور معنی داری بیش تر است. بنابراین فرضیه پژوهش تایید شد. هم چنین نتایج نشان داد اثر تعاملی آموزش و جنسیت بر نمرات قضاوت اخلاقی دانش آموزان معنی داری نیست. از این رو می توان گفت آموزه های قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو بر قضاوت اخلاقی دانش آموزان پسر و دختر تاثیر همسانی داشته است. پس می توان نتیجه گیری کرد از آموزش قصه های قرآنی به روش حلقه کندوکاو می توان برای ارتقای قضاوت اخلاقی دانش آموزان پسر و دختر استفاده کرد.
مطالعه روند شکل گیری گفت وگوی کندوکاو محور در کلاس «فلسفه برای کودکان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای مهارت های فکری و فرهنگ گفت وگویی در کودکان می تواند نویدبخش جامعه ای خردورز باشد. پژوهش حاضر درصدد است به بررسی ساختار گفت وگویی که در حلقه کندوکاو کلاس «فلسفه برای کودکان» در مقطع دبستان اجرا می شود، بپردازد تا از خلال آن، مهارت های لازم برای شکل گیری «گفت وگوی کندوکاوی» را شناسایی کند. الگوی گفت وگوی کندوکاویِ ارائه شده در این پژوهش، برگرفته از «تفکر چندبعدی و بازاندیشانه» در آموزش «فلسفه برای کودکان» است که در بستر «منطقه تقریبی رشد» شکل می گیرد.به منظور بررسی موضوع مدنظر این پژوهش، روند گفت وگوهایِ حدود 200 کلاس «فلسفه برای کودکان»، در پایه های مختلف تحصیلی، مشاهده توصیفی، متمرکز و گزینشی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حلقه های کندوکاو «فلسفه برای کودکان» به مثابه «منطقه تقریبی رشد»، با فراهم کردن فضایی برای گفت وگوی کودکان با یکدیگر، در حضور تسهیلگر (فرد تواناترِ فرهنگ)، می تواند نگرشی بازاندیشانه، مسئولانه، انتقادی و خلاقانه در آنها ایجاد کند.
داستان پلیسی– معمایی در برنامه فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان به عنوان آغازگر در برنامه درسی فبک، مورد اتفاق نظر همه صاحبنظران در این زمینه است. اما درباره ویژگی های داستان مورد استفاده در کلاس فلسفه برای کودکان، دیدگاه های مختلفی وجود دارد. این ویژگی ها بعضی از متفکران مانند لیپمن را بر آن داشته که خود نسبت به تألیف داستان های مناسب اقدام کنند. اما بعضی دیگر معتقدند می توان از قصه های تأمل برانگیز موجود در فرهنگ های مختلف نیز بهره برد. در این مقاله تلاش شده با استناد به نظرات لیپمن و همکاران وی، این فرض اثبات شود که داستان های پلیسی-معمایی علاوه بر جذابیت، به واسطه ظرفیتی که در آموزش منطق و مهارت های ذهنی- تحلیلی و مفاهیم فلسفی دارند، به ویژه در فلسفه اخلاق و فلسفه علوم اجتماعی؛ می توانند به عنوان منبع تازه ای از داستان های فبک، مورد استفاده قرار گیرند. فرض بر این است که این داستان ها با اهداف همه رویکردها در این برنامه همسویی دارند. در پایان داستانی به عنوان نمونه تحلیل شده است.
تاثیر اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بر رشد هوش اخلاقی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر"برنامه فلسفه برای کودکان" بر رشد هوش اخلاقی دانش آموزان دختر با روش نیمه تجربی انجام گرفت. آزمودنی ها شامل 50 دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر مهربان (استان آذربایجان شرقی) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. این دانش آموزان در دو کلاس سوم راهنمایی تحصیل می کردند یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش ( گروه "برنامه آموزش فلسفه برای کودکان) و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل (آموزش های رسمی مدرسه) تعیین شد. پرسشنامه هوش اخلاقی( لنیک و کیل؛ 2005) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد برنامه آموزش فلسفه برای کودکان موجب افزایش هوش اخلاقی دانش آموزان گردید.
فوکو، گفتمان، تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
63 - 88
حوزه های تخصصی:
فوکو با بکارگیری مفهوم گفتمان شیوه جدیدی برای تحلیل تاریخی و اجتماعی ارائه نمود و بعد از استقبال وسیع پژوهشگران، اکنون گفتمان به یکی از پرکاربردترین مفاهیم علوم اجتماعی تبدیل شده است. تحلیل گفتمان شیوه پژوهشی فوکو است که او طی کارهای خود، دیرینه شناختی و تبارشناختی، از آن برای تحلیل تاریخی و کنونی جامعه غربی استفاده می کند. در این مقاله ضمن بررسی مفهوم نظری گفتمان، روش تحلیل گفتمان فوکویی بررسی می شود. طی این بررسی سیر تحول مفهوم گفتمان و نحوه تحلیل گفتمان در کارهای فوکو خواهد آمد. در ادامه نوع بکارگیری آن در دو شیوه پژوهشی – نظری دیرینه شناسی و تبارشناسی را بررسی خواهد شد. در این مقاله همچنین دو مثال عملی از تحلیل گفتمان چگونگی عملی انجام آن را توضیح می دهد. در انتها خواهیم دید که پژوهش گفتمانی با ذایقه نیمه فوکویی دشواری هایی خاص خود را دارد و همزمان پژوهشگر آزاد است تا بی آنکه دغدغه معیارها و تنظیمات پژوهش اجتماعی متعارف را داشته باشد، پژوهش خود را به گونه ای «معتبر» سامان دهد که نظریه و روش در هم ادغام شوند.
داستان های فلسفی به مثابه متون درسی: امتیاز و ضرورت داستان ها از منظر بنیانگذاران برنامه فبک(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی و استنتاج مزیت های داستان های فلسفی و کاربرد های آن به عنوان متون درسی است. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی– استنتاجی (تحلیل پیش رونده) است. منابع مورد بررسی شامل داستان هایی می باشد که توسط پیشگامان فبک ارائه شده است. برا ی تبیین ضرورت داستان های فلسفی به عنوان متون درسی، مفهوم فلسفه از دیدگاه بنیانگذاران برنامه فبک بررسی شده و دلایل شان مبنی بر اینکه پرسش های کودکان و نوجوانان گاهی می تواند فقط در کندوکاو فلسفی یافت شود ارائه می گردد. سپس به اهمیت توضیح نمادین و قابلیت های فلسفی داستان از منظر بنیانگذاران برنامه فبک پرداخته می شود. یافته ها: براساس نتایج از نظر بنیانگذاران برنامه فبک این داستان ها نه تنها مفیدند بلکه برای رسیدن به اهداف تعلیم و تربیت ضروری اند. می توان نتیجه گرفت که داستان های فلسفی ظرفیت های خوبی برای استفاده در برنامه های درسی را دارند و از دیدگاه بینیانگذاران برنامه فبک دارای مزیت های جذابیت، محرک فکر بود، زنده تر بودن نسبت به متون دیگر و مرتبط ساختن مباحث کلاس با متن زندگی دانش آموزان هستند. نتیجه گیری: براساس نتایج به نظر می رسد که داستان ها در تمام زمینه های معرفتی می توانند با کمک کندوکاو کلاسی به ساخت معرفتی دانش آموزان بیانجامند.