مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
طلاق
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۱ (پیاپی ۳۲)
273-288
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به افزایش آمارهای طلاق در کشور توجه به پیامدهای این پدیده برای افرادی که آن را تجربه کرده اند گسترش یافته است از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی پیامدهای طلاق برای افراد مطلقه است. پژوهش حاضر یک مطالعۀ کیفی از نوع پدیدارشناسی است که در آن 20 شرکت کننده (8 مرد و 12 زن) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبۀ عمیق و اکتشافی استفاده شد و این روند تا مرحلۀ اشباع داده ها ادامه داشت. پیامدهای طلاق شامل 12 زیر مضمون بوده است که در سه مضمون اصلی 1- پیامدهای اجتماعی، فرهنگی 2- پیامدهای اقتصادی و مالی 3-پیامدهای شخصی و هیجانی طبقه بندی شده است. نتایج این مطالعه دستاوردهای فراوانی برای مراکز مشاوره و متخصصان حوزه طلاق در بردارد. فهم تجربه پیامدهای طلاق برای افراد مطلقه، آن گونه که در این مطالعه آمده است، می تواند به زوجین و متخصصین درگیر در این حوزه برای تصمیم گیری و مداخلات مبتنی بر فرهنگ و جنسیت کمک کند.
رابطه توسعه و طلاق در ایران .(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۵ شماره ۹
180 - 217
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین توسعه اجتماعی - اقتصادی و طلاق در کشور در طی سال های 1392-1360 انجام شده است. بنابراین رویکرد این پژوهش به موضوع توسعه و طلاق و برهمکنش آن ها، رویکردی جامعه شناختی به مطالعه انحرافات و مسائل اجتماعی در بستر توسعه و تحولات اجتماعی است. تحقیق حاضر از نوع کمّی- طولی است که به روش سری های زمانی (تحلیل ثانویه) انجام شده است. مشاهدات مربوط به متغیرهای تحقیق، در دوره زمانی 92-1360 جمع آوری و مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهش در سطح کلان انجام شده و به همین دلیل جامعه مورد بررسی، سطح مشاهده و تحلیل، کل کشور است. چارچوب نظری مبنای تحلیل، نظریه تغییر ارزش ها در جوامع در حال گذار و پذیرش طلاق به عنوان پیامد تحولات ارزشی توسعه اقتصادی- اجتماعی و برخورد ارزش ها و هنجارهای مدرن با ارزش ها و هنجارهای سنتی تخصیص نقش ها در حوزه ازدواج و خانواده است، که انتظار می رود با افزایش سطح توسعه یافتگی کشور، میزان آن نیز افزایش پیدا کند. یافته های مطالعه نشان می دهد که همراه با روند رشد شاخص های توسعه در طول دوره مورد بررسی در کشور، میزان طلاق نیز افزایش قابل توجهی پیداکرده است. بررسی روابط کوتاه مدت بین متغیرها نشان می دهد که از میان متغیرهای مورداستفاده جهت سنجش توسعه اقتصادی - اجتماعی، سطح باسوادی و اشتغال در بخش صنعت در کوتاه مدت تأثیر منفی بر طلاق داشته و باعث کاهش آن می شود درحالی که بررسی روابط بلندمدت نشان می دهد که هر چهار متغیر نرخ باسوادی، میزان اشتغال در بخش صنعت، امید به زندگی و دسترسی به زیرساخت های توسعه ای دارای اثر مثبت بر طلاق بوده و سبب افزایش طلاق شده اند.
زوج درمانی بعد از وقوع خیانت زناشویی مردان: یک مطالعه کنترل شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : درمان زوجین آسیب دیده از خیانت، فرایندی پیچیده و چند وجهی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خیانت صورت گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زوجینی که در سال 1394 به سبب مشکل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهر کرمان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. نمونه ها شامل 16 زوج بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسش نامه میل به طلاق داودی، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. در گروه آزمایش بین 6 تا 12 جلسه مداخله به صورت زوج درمانی (میانگین 9 جلسه) صورت گرفت و داده ها با استفاده از آزمون Repeated measures ANOVA مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: درمان خیانت منجر به کاهش معنی دار میل به طلاق زوجین گردید و نمرات میل به طلاق زوجین در سه بار اندازه گیری با یکدیگر تفاوت معنی داری داشت (010/0 > P). نتیجه گیری: دسترسی به خدمات سلامت روان پس از وقوع خیانت مردان، باعث کاهش میل به طلاق در زوجین می شود.
اثربخشی آموزش خود-دلسوزی شناختی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : پرداختن به هیجان نقش محوری در روان درمانی دارد هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین بود. مواد و روش ها : این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره دادگستری، بهزیستی و خصوصی شهرضا در هفت ماهه اول سال 1396 بودند (زوج 300 =(N . از بین آن ها 30 زوج داوطلب به صورت نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن شاخص های ورود و اعمال معیار های خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با حجم 15 زوج قرار گرفتند. سپس برنامه آموزش خود- دلسوزی شناختی در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای دو بار در مورد گروه ازمایش اجرا شد. . هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنائی 1387 پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش واریانس آمیخته ساده استفاده شد. یافته ها : نتایج حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه (108/110=F و 001/0=P) و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری (40/39=F و 001/0=P) بود. نتیجه گیری : ازاین رو می توان بیان کرد که کار بست این مداخله همچون راهکاری مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره قابل آزمودن است.
مقایسه اثربخشی دو رویکرد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و مشاوره گروهی راه حل مدار بر عملکرد خانواده های در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
95 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو رویکرد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهدو مشاوره گروهی راه حل مدار بر عملکرد خانواده های در آستانه طلاق بود. در این پژوهش روش مداخله ای نیمه آزمایشی با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه زوجین دارای تعارض زناشویی و مشکلات سازگاری، که به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه نمودند بود. نمونه تحقیق شامل 30زوج(60نفر)از مراجعین مراکز مشاوره شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدندو در سه گروه ده خانواده ای جایگزین شدند. برای 10 زوج گروه اول آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و برای 10 زوج گروه دوم مشاوره گروهی راه حل محور اجرا شد. 10 زوج گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. برای ارزیابی عملکرد خانواده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده 60 سوالی مک مستر استفاده گردید.داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهدو مشاوره گروهی راه حل مدار بر عملکرد خانواده های در آستانه طلاق به طور معناداری اثربخش بودند. همچنین اثربخشی رویکرد راه حل محور در مقایسه با رویکرد پذیرش و تعهد، در افزایش عملکرد مطلوب خانواده های در آستانه طلاق، بیشتر بود.با توجه به یافته ها می توان از دو رویکرد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهدو مشاوره گروهی راه حل مدار به عنوان رویکردهایی موثر، کم هزینه و کارآمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود عملکرد خانواده و ترمیم روابط زوجین دارای مشکل ارتباطی، استفاده نمود.
مقایسه خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین دانش آموزان پسر عادی و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
77 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین دانش آموزان پسر دبیرستانی طلاق و عادی مشگین شهر در سال 95-1394 بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان طلاق و عادی بود که از بین آن ها نمونه ای به تعداد 120 نفر از فرزندان طلاق و عادی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و خودشناسی انسجامی(ISK) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) نشان داد که دو گروه از دانش آموزان طلاق و عادی در ناگویی خلقی و خودشناسی انسجامی تفاوت معناداری دارند. همچنین. نتایج نشان داد که بین خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین کلیه دانش آموزا ن تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان برای کمک به دانش آموزان طلاق به منظور ارتقای توانمدنی ها برنامه های حمایتی در زمینه خود شناسی و ابراز عقاید ارائه داد.
بررسی ایقاع فضولی با مطالعه موردی طلاق فضولی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹
41 - 63
حوزه های تخصصی:
در وقوعِ ایقاعِ فضولی، از جمله طلاق فضولی بین فقها اختلاف نظر است. گروهی از ایشان با توجه به ادلّه ای همچون اجماع بر منع ایقاع فضولی و عدم صلاحیت داشتنِ ایقاعات برای تعلیق، وقوع ایقاعات از جمله طلاق را به صورتِ فضولی جایز ندانسته اند. گروهی دیگر، تنها جریان فضولی در طلاق و عتق را جایز ندانسته اند، درحالی که وقوع فضولی در سایر ایقاعات را صحیح شمرده اند. تعدادی نیز در این مسئله مردّد شده اند و برخی دیگر نیز جریان فضولی در تمامی ایقاعات از جمله طلاق را جایز دانسته اند. نگارندگان پس از نقد و بررسی ادله فقها در نهایت به این نتیجه می رسند که با توجه به وجود مقتضی برای وقوع ایقاعات فضولی و فقدان موانع، منعی در وقوع ایقاعات فضولی از جمله طلاق که به نوعی بارزترین مصداق آنست، وجود ندارد. این مقاله به صورت تحلیلی استنادی بر مبنای یافته ای که بیان شد و مستدل و مبرهن نمودن آن و نیز جرح و نقد اقوال رقیب و مستندات ایشان، سامان یافته است.
رابطه ی عوامل اجتماعی و خانوادگی با نگرش زنان به طلاق در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
73 - 96
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به نگرش زنان قم نسبت به طلاق و رابطه ی آن با عوامل اجتماعی – خانوادگی پرداخته است؛ با این هدف که پیشنهاداتی، برای کنترل برخی عوامل اثرگذار در این زمینه ارایه کند. میزان بالای طلاق در این شهر مذهبی، ضرورت بررسی این پدیده را مورد تأکید قرار می دهد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و به شیوه ی پیمایشی انجام گرفته است. جامعه ی نمونه، متشکل از 400 نفر است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه ی محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS 22 استفاده شد. نتایج نشان داد، رابطه ی بین نگاه زنان به کارکردهای خانواده، پایبندی زنان به ارزش های مذهبی- اخلاقی، تفاوت سطح زوجین، اختلاف سطح خانواده های زوجین، شبکه های حمایتی، استفاده از فضای مجازی، انتظارات زنان از همسر، وجود زن مطلقه در بستگان و آشنایان با نگرش مثبت زنان نسبت به طلاق، معنادار است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد متغیرهای انتظارات از همسر، وجود زن مطلقه در بین خویشاوندان و آشنایان، استفاده از فضای مجازی و اختلاف عقیده و سطح زوجین بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشته اند و 2/32 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته (نگرش مثبت زنان به طلاق)را تبیین می کنند.
بررسی رابطه ی بین مهارت های زندگی و طلاق عاطفی(مورد مطالعه: افراد متأهل شهر شیراز در سال 1396-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
153 - 176
حوزه های تخصصی:
مقاله ی پژوهشی حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین مهارت های زندگی و طلاق عاطفی انجام شده است. این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از شاخه ی مطالعات پیمایشی به شمار می آید و از نظر ارتباط بین متغیرهای پژوهش، از نوع همبستگی است که رابطه ی بین مهارت های زندگی و طلاق عاطفی را بررسی کرده است. جامعه آماری شامل کلیه ی افراد متأهل ساکن شهر شیراز است. حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر اساس مناطق دهگانه ی شهر شیراز انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، از پرسش نامه ی طلاق عاطفی مریم اسکافی و پرسش نامه ی مهارت های زندگی زوجین که بر اساس شاخص مهارت های زندگی سازمان بهداشت جهانی ساخته شده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار spss 22 وبا به کارگیریآزمون های ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه انجام شده. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین مهارت های زندگی و ابعاد آن با طلاق عاطفی رابطه ی معنادار معکوس وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد 7/77 درصد از تغییرات متغیر طلاق عاطفی توسط ابعاد مهارت های زندگی تبیین می شود؛ که نشان دهنده ی نقش و تأثیر مهم مهارت های زندگی در تبیین مسأله ی طلاق عاطفی است. از بین ابعاد مهارت های زندگی، مهارت های حل مسأله، ارتباط مؤثر و همدلی بیشترین اثر را در پیش بینی طلاق عاطفی داشتند.
راهکارهای قانونی و شرایط بهره مندی از بیمه ی طلاق
حوزه های تخصصی:
بیمه ی طلاق از طرح های بیمه ای نوین در حرفه ی بیمه می باشد و منظور از آن این است که، زنان مطلّقه پس از وقوع طلاق تا زمان ازدواج مجدد یا شاغل شدن، از حمایت مالی شرکت بیمه (بیمه گر) در قالب قرارداد بیمه ای آزاد یا پوشش های تأمین اجتماعی به ترتیب از سوی شوهر یا دولت (به تنهایی یا با کمک به شوهر) برخوردار گشته و بتوانند از حقوق مستمری یا حقوق یک جا بهره مند گردند تا زمانی که شاغل یا مَلیء یا ... گردند. لذا در این مقاله راهکارهای قانونی و شرایط بهره مندی از بیمه ی طلاق مورد بررسی واقع خواهد شد. البته منظور از بیمه ی طلاق، جلوگیری از وقوع طلاق نیست بلکه منظور حمایت بیمه ای از زنان متأهلی است که با وقوع طلاق از شوهران خود جدا می شوند و از لحظه طلاق به بعد است که اجرای این نوع بیمه آغاز می گردد به عبارت دیگر منظور از بیمه ی طلاق، بیمه ای است که با وقوع طلاق برای حمایت از زنان مطلّقه، از سوی بیمه گر آغاز به اجراء می کند.
بررسی حقوقی بیمه اجرت المثل زوجه در حقوق موضوعه ایران
حوزه های تخصصی:
امروزه جوامع بشری بیش از پیش به اهمیت و استحکام بنیان خانواده در سلامت جامعه پی برده اند، اهمیت این موضوع از آن جهت است که خانواده رکن اساسی و ریشه ای هر جامعه می باشد که سلامت آن اثر مستقیم در سلامت و موفقیت در سطح اجتماع دارد .از این رو قدرت ها برای حفظ این نهاد به دنبال راه حل های سیاسی، فرهنگی ،اقتصادی و حقوقی می باشند که در سایه آن بتوان دوام و امنیت خانواده را تضمین نمود ، در دین اسلام از همان ابتدا به موضوع خانواده ،زن و مرد، که ارکان اصلی خانواده هستند بسیار توجه شده است به همین دلیل تکالیفی که زن و شوهر نسبت به یکدیگر برای رسیدن به آرامش و تعالی نیاز دارند را معرفی و تبیین نموده و آنها را ملزم به رعایت آن کرده است، از حقوق زوج تمکین زوجه و از حقوق زوجه که باید زوج آن را ادا نماید می توان از مهریه و نفقه و اجرت المثل و نحله نام برد.که اصطلاحا از آن به عنوان حقوق مالی زوجه یاد می کنیم. مهریه و نفقه در ایام زوجیت و اجرت المثل و نحله پس از طلاق به زوجه تعلق می گیرد و از حقوق مالی زوجه محسوب می گردد که جنبه حمایتی دارد ،امروزه پرداخت حقوق مالی زوجه در اغلب موارد با موانعی روبرو شده است.
شناخت رابطه سبک زندگی بر طلاق در زوجهای متقاضی طلاق در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
605 - 628
هدفهدف محققان از این پژوهش، بررسی رابطه سبک زندگی و طلاق در بین زوجهای متقاضی طلاق در شهر تهران بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظرهدف، کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری داده ها، از نوع تحقیق آمیخته اکتشافی است. برای جمع آوری اطلاعات، توأمان از روش کیفی و کمّی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی، شامل زوجهای طلاق گرفته و زوجهای موفق شهر تهران بود که به روش نمونه گیریهدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمّی نیز شامل کلیه زوجهای طلاق گرفته و زوجهای موفق شهر تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. گروه مردان و زنان درخواست دهنده طلاق در شهر تهران به عنوان طبقه مرجع انتخاب شد و تغییرات گروه دیگر؛ یعنی مردان و زنان متأهل موفق در شهر تهران بر اساس آن سنجیده شد. یافته ها: در گروه مردان و زنان درخواست دهنده طلاق، اعتیاد همسر، استفاده از فنّاوری ارتباطات، کتمان در زندگی زناشویی، عدم تفاهم و اطمینان، عدم استقلال در زندگی، عدم تعهد به رابطه زناشویی، عدم رضایت از رابطه جنسی، مشکلات مالی، خودخواهی و احساس مالکیت، تفاوت ارزشی و فرهنگی بر طلاق مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نسبت بختهای این متغیّر برای گروه مردان و زنان درخواست دهنده طلاق، جهت مثبت ضریب B نشان می دهد که متغیّرهای مذکور احتمالاً افزایش درخواست طلاق را در پی دارد.
بررسی دلالت قاعده «لزوم امساک به معروف یا تسریح به احسان» بر ط لاق در صورت امتناع و یا ناتوانی زوج از ادای حقوق زوجیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینکه طلاق حقی است که شرعاً و قانوناً استیفای آن در اختیار مردان است و قانون مدنی ایران نیز در ماده 1133 به این امر تأکید کرده است، به شرط آن است که روابط مرد با زن جریان طبیعی خود را طی کند. چنان چه مردی پیدا شود که، نه وظایف زوجیت را اداء کند و نه به طلاق رضایت دهد، چه باید کرد؟ آیا زن در چنین شرایطی تا آخر عمر باید ناظر تعدیات و ظلم شوهر باشد؟ در این صورت آیا می توان با استناد به قاعده «لزوم امساک به معروف و تسریح به احسان» حکم به الزام زوج بر طلاق داد؟ آیا قاعده مزبور شامل موردی که تخلف زوج از ادای وظایف زوجیت ناشی از عجز و ناتوانی باشد نیز می شود؟ این نوشتار با به کارگیری روش تحلیلی توصیفی در پی یافتن پاسخ به این پرسش هاست.با بررسی و ارزیابی دیدگاه های مختلف فقها این نتیجه حاصل شده که قاعده دلالت بر این دارد که در زندگی زناشویی، بر شوهر لازم است که در برابر همسرش یکی از دو راه را اختیار کند، یا تمام حقوق و وظایف را به خوبی و شایستگی انجام دهد و یا او را رها سازد، و این قاعده عام است و تمام حقوق زوجه را در بر می گیرد، و تفاوتی بین تقصیر اختیاری و یا قهری زوج نیست.
بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان طلاق (مطالعه موردی شهرستان شادگان)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد که شبکه های اجتماعی به عنوان وسیع ترین و سریع ترین شبکه ی ارتباطی در بروز پدیده طلاق و تأثیر آن ها بر زندگی زناشویی رادارند. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر میزان طلاق در شهرستان شادگان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و مردان طلاق گرفته 20 الی40 سال در شهرستان شادگان در سال 1397 است. روش پژوهش حاضر پیمایشی است. در این پژوهش از دو پرسشنامه اثرات مثبت و منفی شبکه های اجتماعی و پرسشنامه میل به طلاق استفاده شده است. پژوهش نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با طلاق همبستگی معنادار و مستقیم وجود دارد. در این پژوهش مشخص شد که بین مؤلفه های ارتباط مجازی با دوستان و آشنایان، توسعه مشارکت مردمی، شکل گیری سریع اخبار و شایعات کذب با طلاق همبستگی معناداری وجود ندارد، اما بین مؤلفه های تبلیغات هدفمند اینترنتی، آموزش، تبلیغات ضد دینی و القای شبهات، و تأثیر منفی رفتاری و نقض حریم خصوصی افراد با میزان طلاق همبستگی معنادار وجود دارد
الگوی فضایی فقر و طلاق در شهر قائمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فقر شهری پیامدهای نامطلوب زیادی دارد که یکی از آن ها طلاق است. هدف این مقاله، بررسی پراکندگی جغرافیایی شاخص های فقر و طلاق در سطح بلوک های آماری شهر قائمشهر و ارتباط آن دو با یکدیگر است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای بی مقیاس سازی شاخص های فقر شهری و شاخص طلاق از روش فازی استفاده شده است. سپس شاخص های فقر و طلاق در محیط نرم افزار ArcGIS با روش لکه های داغ و خودهمبستگی موران تحلیل فضایی می شوند و جهت بررسی رابطه فقر و طلاق از آزمون رگرسیون چند متغیره و پیرسون در محیط نرم افزار SPSS استفاده می شود. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که 9/54 درصد مساحت و 54 درصد جمعیت شهر قائمشهر فقیر و خیلی فقیر می باشد. همچنین 14/1 درصد از کل جمعیت، 64/0 درصد از جمعیت مردان و 63/1 درصد از جمعیت زنان نیز در وضعیت بی همسر بر اثر طلاق قرار دارند. جمعیت زنان طلاق گرفته 5/2 برابر مردان طلاق گرفته می باشد که بیشتر در مرکز و شمال شرق شهر تمرکز دارند. بر اساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، شاخص های تراکم نفر در اتاق، تراکم اتاق در واحد مسکونی، بار تکفل، بار معیشت و میزان فعالیت عمومی نقش موثر و معناداری در میزان طلاق شهر قائمشهر دارند. نتایج: بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور کاهش پدیده طلاق در شهر قائمشهر، برنامه ریزی دقیق برای کاهش عوامل دخیل در فقر که از عوامل اصلی طلاق به شمار می روند، امری ضروری به نظر می رسد.
بازنمایی عوامل فردی مؤثر در احتمال آسیب طلاق: یک بررسی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش احتمال بروز طلاق از شوم ترین واقعیت ها و مخاطره آمیزترین پدیده هایی است که می تواند پویایی و سلامت هر جامعه ای را با تهدیدهای جدی همراه نماید، بدین منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بازنمایی شناسه های فردی اثرگذار در احتمال آسیب طلاق انجام شده است که با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شده است. میدان پژوهش دربرگیرنده همه زوج های در شرف ازدواج مراجعه کننده به مرکز بهداشت استان خراسان رضوی و همه درخواست کنندگان طلاق مراجعه کننده به مراکز مداخله بهزیستی است. شرکت کنندگان دربرگیرنده 15 زوج در شرف ازدواج، 20 زوج درخواست کننده طلاق که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. ملاک های ورود به این پژوهش در درخواست کنندگان ازدواج عبارت بود از: سن میان 18 سال تا 40 سال، تحصیلات سوم راهنمایی به بالا، ازدواج نخست و تمایل به مشارکت در پژوهش؛ در افراد درخواست کننده طلاق، افزون بر موارد فوق مدت زندگی زناشویی حداکثر 10 سال نیز لحاظ گردید. از فن مصاحبه، عمیق و نیمه ساختاریافته به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها در یک دوره شش ماهه جمع آوری، ثبت و با به کارگیری راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد که سرانجام به شناسایی 579 کد اولیه، 25 مقوله فرعی و هفت مقوله اصلی اثرگذار در افزایش احتمال آسیب طلاق دربرگیرنده: خلق وخو، بلوغ فکری و روانی، مهارت های فردی، باورهای فردی، شیوه زندگی، مسائل شخصیتی و ویژگی ظاهری منتج گردید.
سنخ شناسی الگوهای بازسازی زندگی پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق روندی رو به رشد در سال های اخیر داشته است که نتیجه آن، افزایش شمار زنان و مردان درگیر با پیامدهای پس از طلاق است. در این میان، بررسی نحوه مواجه سوژه های طلاق گرفته با پیامدهای طلاق و چگونگی بازسازی زندگی پس از طلاق، از حوزه های عموماً مغفول مانده در جامعه شناسی ایرانی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنخ شناسی الگوهای بازسازی زندگی پس از طلاق انجام شده است و با اتخاذ رویکرد کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به مطالعه نحوه بازسازی زندگی پس از طلاق سوژه های طلاق گرفته پرداخته است. نتایج حاصل از مصاحبه های عمیق با 36 زن و مرد طلاق گرفته در تهران، چهار الگوی بازسازی پس از طلاق را براساس مختصات ذهنی و عینی پاسخ گویان شناسایی کرد. این الگوها شامل بازسازی پیش روانه، دو الگوی بازسازی دوگانه یا انتقالی و بازسازی واپس گرایانه است. بر این مبنا، سوژه های حاضر در دسته نخست از شرایط ذهنی و عینی مساعدی پس از طلاق برخوردار بوده و طلاق را واقعه ای در جهت بهبود کیفیت زندگی خود می دانند و با اتخاذ رویکردی فعالانه و پیش روانه به بازسازی موفقیت آمیز زندگی خود می پردازند. اما افرادی که در الگوهای بازسازی دوگانه قرار دارند عموماً از ناسازی میان ذهنیت و عینیت بیرونی رنج می برند و در صورت رفع این ناسازگاری، در آینده امکان حرکت به سوی هر یک از الگوهای بازسازی اول و چهارم را خواهند داشت و در نهایت برای سوژه های حاضر در دسته بازسازی واپس گرایانه، به دلیل ذهنیت و عینیت نامساعد آنان در مواجه با زندگی پس از طلاق، واقعه طلاق منجر به حرکتی رو به عقب و پس روانه گردیده است. این پژوهش لزوم توانمندسازی سوژه های درگیر با الگوی بازسازی واپس گرایانه را در برنامه های مداخلاتی متذکر می شود.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثّر بر طلاق در شهرستان زنجان در سال 1387(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
طلاق اندوه بارترین و تلخ ترین نوع رهایی از جهنم ناسازگاری هاست که در زندگی زوجین به علّت عدم سنخیت فرهنگی و اجتماعی و در اثر سوء تفاهم ها، رفتارها و تصوّرات غلط از یکدیگر و یا وجود بیماری، اعتیاد، خشونت های خانگی، دخالت های دیگران و ده ها عامل دیگر به وقوع می پیوندد. آمار نشان می دهد که هر ساله بر تعداد طلاق ها افزوده می شود و خطر از هم پاشیدن بر بسیاری از کانون های خانوادگی سایه افکنده است. برای اجرای این تحقیق از سه روش اسنادی1، میدانی2، و روش پیمایشی یا زمینه یابی3، استفاده شده است. در روش اسنادی با استفاده از کتب، منابع و تحقیقات دیگران به روش کتابخانه ای اطلاعات مربوط به طلاق گردآوری شد و در این قسمت نظریات ادیان مختلف به ویژه دین مبین اسلام در مورد طلاق مطالعه شده است و نظریات جامعه شناسی و روان شناسی در زمینه ی طلاق گردآوری گردیده است. در مرحله ی دوم با استفاده از روش میدانی و با استفاده از تکنیک مشاهده4 و مصاحبه عمیق سعی شد که از طریق فرمول نمونه گیری «اشباع طبقات»، با 50 زوج از هم جدا شده، مصاحبه های عمیق صورت گیرد و در مرحله ی سوم با استفاده از روش پیمایشی و با استفاده از «پرسشنامه» سعی شد با 500 زوج طلاق گرفته «مصاحبه همراه با پرسشنامه» انجام گیرد که نتایج این پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار spssو تجزیه و تحلیل با کامپیوتر به صورت جداول توزیع فراوانی آورده شده است و در پایان نیز جدول توزیع فراوانی عوامل مؤثر بر طلاق ارایه شده است که در آن سهم هر یک از عوامل تاثیرگذار در طلاق به صورت درصد آورده شده است. جمعیت آماری این پژوهش شامل کلیه ی زوج هایی بوده است که طی 6 ماه (اردیبهشت ماه تا مهرماه 1387) به دادگاه های خانواده و دادگستری شهرستان زنجان مراجعه نموده و پرونده آن ها منجر به صدور طلاق شده است که از بین این 500 زوج 50 نمونه از طریق فرمول نمونه گیری اشباع طبقات، برای مصاحبه عمیق انتخاب شده اند.با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، بیشترین میزان طلاق در بین خانواده های غیرمرفه، با زوجین کم سواد، مردان شغل کارگر و زنان خانه دار مشاهده می گردد که از این جامعه ی آماری مورد مطالعه 69% زوجین بدون فرزند می باشند.
پیامدهای طلاق برای زنان مطلقه ی شهر مشهد (یک پژوهش کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف پیامدهای طلاق برای زنان مطلقه و استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک انجام شده است.داده های این پژوهش از طریق مصاحبه ی عمیق با22 زن مطلقه در شهر مشهد که در فاصله ی سال 1381تا1390طلاق گرفته اند،به دست آمده است.برای گردآوری داده ها، از شیوه ی نمونه گیری نظری و هدفمند استفاده شده است.داده ها بااستفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده است. نتیجه ی پژوهش دستیابی به پیامدهای طلاق برای زنان در سه سطح خرد ،میانه و کلان استنتایج این پژوهش نشان داد که علی رغم مشکلات فراوانی که طلاق برای زنان به دنبال دارد پیامدهای مثبتی نیز برای آنان به همراه دارد. هرچند که هنوز هم تمامی زنان نیاز به حمایت را احساس می کنند و از تنهایی در زندگی به شدت ناراحتند.تعداد زیادی از زنان با وجود مشکلات بسیاری که در زندگی قبلی داشته اند اما هم چنان تمایل به ازدواج مجدد دارند و این امر نشان دهنده پایبندی زنان به خانواده و ارزشمند دانستن خانواده برای آنان است. زنانی که به علت دارا بودن حضانت فرزند امکان ازدواج برایشان فراهم نیست ،با وقف خود برای فرزندانشان سعی می کنند از برچسب خوردن در جامعه رهایی یابند.
رابطه دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد با خشونت خانگی زنان در شرف طلاق با میانجی گری روان بنه های سازش نایافته اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۵
275-286
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات حاکی از وجود رابطه دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد با خشونت خانگی است؛ این در حالی است که مطابق با مبانی نظری، روان بنه های سازش نایافته اولیه می توانند میانجی گر این رابطه باشند. هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد با خشونت خانگی با میانجی گری روان بنه های سازش نایافته اولیه بود. روش: این تحقیق همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان در شرف طلاق مراجعه کننده به اورژانس های اجتماعی شهر تهران تشکیل دادند. حجم نمونه نهایی این پژوهش شامل 433 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار شامل پرسشنامه های سبک های دلبستگی هازن و شاور (1987)، ابعاد والدگری رابینسون و همکاران (2001)، روان بنه های سازش نایافته اولیه یانگ (1988) و خشونت خانگی رونما نوری (1387) بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل مسیر بود. یافته ها: دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد هم به صورت مستقیم و به صورت غیرمستقیم از طریق روان بنه های سازش نایافته اولیه با خشونت خانگی در زنان در شرف طلاق رابطه مثبت معناداری دارد (01/0 ≥ P ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد باعث شکل گیری اکثر روان بنه های سازش نایافته اولیه می شوند و از طریق همین روان بنه ها در مراحل بعدی زندگی، زمینه خشونت خانگی را فراهم می سازد.